(مراد علائم نزدیک شدن قیامت و خاتمهی این جهان است. وقت و زمان آن را فقط خداوند میداند و قرآن و پیامبر ج هم فقط نشانههای آن را بیان کردهاند):
﴿...فَهَلۡ یَنظُرُونَ إِلَّا ٱلسَّاعَةَ أَن تَأۡتِیَهُم بَغۡتَةٗۖ فَقَدۡ جَآءَ أَشۡرَاطُهَا﴾ [محمد: 18]
﴿وَإِن مِّنۡ أَهۡلِ ٱلۡکِتَٰبِ إِلَّا لَیُؤۡمِنَنَّ بِهِۦ قَبۡلَ مَوۡتِهِۦۖ وَیَوۡمَ ٱلۡقِیَٰمَةِ یَکُونُ عَلَیۡهِمۡ شَهِیدٗا١٥٩﴾ [النساء: 159]
﴿وَلَمَّا ضُرِبَ ٱبۡنُ مَرۡیَمَ مَثَلًا إِذَا قَوۡمُکَ مِنۡهُ یَصِدُّونَ٥٧﴾ [الزخرف: 57]
﴿وَإِذۡ قَالَ مُوسَىٰ لِقَوۡمِهِۦ یَٰقَوۡمِ إِنَّکُمۡ ظَلَمۡتُمۡ أَنفُسَکُم بِٱتِّخَاذِکُمُ ٱلۡعِجۡلَ فَتُوبُوٓاْ إِلَىٰ بَارِئِکُمۡ فَٱقۡتُلُوٓاْ أَنفُسَکُمۡ ذَٰلِکُمۡ خَیۡرٞ لَّکُمۡ عِندَ بَارِئِکُمۡ فَتَابَ عَلَیۡکُمۡۚ إِنَّهُۥ هُوَ ٱلتَّوَّابُ ٱلرَّحِیمُ٥٤﴾ [البقرة: 54]
***
توضیح موضوع: بعد از خروج دجّال و فساد در زمین، خداوند حضرت عیسی÷ را به زمین نازل میکند، و نزول او در شرق دمشق کنار «منارة البیضاء» است که بر آن دو پارچهی مزیّن و ملوّن به ورس و زعفران، وجود دارد.
عیسی÷ دو کف دستش را روی بالهای دو فرشته گذاشته است و وقتی سرش را فرود میآورد از آن قطرههای آب میریزد و هنگامی که سرش را بالا میبرد، قطرات آبی مانند مروارید و لؤلؤ از او پایین میافتد و هیچ کافری نمیتواند هوای نَفَس او را درک کند مگر اینکه میمیرد.
نزول او در میان افرادی صورت میگیرد که در راه حق، قتال و پیکار میکنند و همه جمع شدهاند تا به جنگ دجّال بروند، پس ناگهان عیسی÷ در هنگام اقامهی نماز نازل میشود و امیر آنان [مهدی] را امام قرار میدهد و خود همراه دیگران به او اقتدا میکند، سپس به تعقیب دجّال میپردازد تا اینکه در کنار دروازهی «لدّ» او را مییابد و به قتل میرساند. و به عنوان حاکمی عادل و امامی دادگر در میان مردم زندگی به سر میکند. صلیب را میشکند، خوک را میکشد، و جزیه را برمیدارد، و با شریعت حضرت محمد ج حکم میکند، و هنگام نزول، دین و آیین جدیدی را همراه خود نمیآورد، چون دین اسلام خاتم ادیان دیگر است و تا روز قیامت باقی میماند و نسخ نمیگردد، و حضرت عیسی÷ حاکمی از حاکمان این امّت، و مجدّد دین اسلام است، چرا که پیامبری بعد از حضرت محمد ج وجود ندارد.
و زمان عیسی÷، زمان امنیّت، خیر، برکت، سلامت و خوشی است. خداوند در آن زمان باران فراوان نازل میکند و زمین حاصلخیز و پربرکت میشود و آب فوران میکند و حقد و کینه و بغض و حسد باقی نمیماند.
و حضرت عیسی÷ بعد از نزول، هفت سال و براساس برخی روایات، چهار سال در زمین باقی میماند. و علماء دربارهی حکمت نزول عیسی÷ در آخر الزمان (جدا از سایر پیامبران) اینگونه نتیجهگیری کردهاند:
1. رد بر یهود که میگویند: عیسی را کشتهاند. خداوند به این طریق کذب آنها را آشکار میکند، و حضرت عیسی÷ رئیس آنان دجال و یهودیان تابعش را به قتل میرساند.
2. اختصاص نزول در آخر الزمان به عیسی بن مریم÷ به خاطر این است که پیامبر ج فرمود: «من از همهی مردم به عیسی÷ نزدیکترم و بین من و او هیچ پیامبری وجود ندارد.» [بخاری]. پس پیامبر خدا ج خصوصیترین و نزدیکترین فرد به اوست، و عیسی÷ مژده داده است که پیامبری بعد از او خواهد آمد، لذا مردم را به تصدیق و ایمان به او دعوت کرد.
3. یکی از اهداف فرود آمدن حضرت عیسی÷ از آسمان، استیصال فتنهی دجّال و قتل دجّال است، زیرا دجّال مدّعی الوهیّت میباشد، و حضرت عیسی÷ جهت اقامهی توحید خداوندی او را به جرم دعوت به سوی الوهیّت غیر الله، به قتل میرساند که بر اثر آن، گمراهی امّت خود او (مسیحیان) که او را «الله» میدانند از قتل کردنش دجّال را باطل قرار میگیرد و برای مسیحیان خاطرنشان میشود که جز خدا، دیگری را اله و معبود قرار دادن، چنان عقیدهای است که مستوجب قتل است.
4. بانی و مؤسس فتنههای جهان قوم یهود و نصاری هستند، و اساس معاشرت تهذیب جدید و رفتار فاسقانهی حکومتهای ستمگر و انسانکش را نیروهای مسیحی در دنیا طرحریزی کردهاند، از این رو تدبیری بهتر از نزول عیسی÷ برای اصلاح جامعهای که اقوام مسیحی و یهودی در آن حکمرانی میکنند، امکانپذیر نیست.
﴿حَتَّىٰٓ إِذَا فُتِحَتۡ یَأۡجُوجُ وَمَأۡجُوجُ وَهُم مِّن کُلِّ حَدَبٖ یَنسِلُونَ٩٦ وَٱقۡتَرَبَ ٱلۡوَعۡدُ ٱلۡحَقُّ فَإِذَا هِیَ شَٰخِصَةٌ أَبۡصَٰرُ ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ یَٰوَیۡلَنَا قَدۡ کُنَّا فِی غَفۡلَةٖ مِّنۡ هَٰذَا بَلۡ کُنَّا ظَٰلِمِینَ٩٧﴾ [الأنبیاء: 96-97]
***
توضیح موضوع: «یأجوج و مأجوج»: یا دو اسمی عجمیاند که در این صورت این دو اسم اشتقاق ندارند، چون الفاظ عجمی از عربی مشتق نمیشوند.
و یا عربی هستند. در این صورت برخی گفتهاند: از «اجّت النار اجیجاً» مشتق شدهاند، یعنی: شعلهی آتش ملتهب شد. یا از «اجاج» یعنی: آب بسیار شور که از شدت شوری سوزنده باشد. و برخی گفتهاند: یأجوج از «اجّ» یعنی: به سرعت دویدن، و «مأجوج» از «ماج» یعنی: اضطراب است.
علماء و صاحب نظران اسلامی گفتهاند: در اصل یأجوج و مأجوج از نوادگان «یافث»، و یافث از اولاد حضرت نوح÷ است.
توضیح اینکه: حضرت نوح، چهار پسر داشت: یکی «کنعان» بود که کافر شد و غرق گشت. دوم: «یافث» بود که پدر یأجوج و مأجوج و قوم ترک است. و سوم: «صام» بود که پدر سیاه پوستان است. و چهارم: «سام» که پدر سفیدپوستان و عرب و عجم و روم است.
برخی از علماء گفتهاند: یأجوج و مأجوج (یاگوگ و ماگوگ) را اصطلاحی میدانند که در تورات برای تعیین مردمی که در شمال شرقی آسیای صغیر میزیستند، به کار رفته و به طوری مجاز، دشمن بندگان خدایند و در افسانهها و حجاریهای قرون وسطی نمایندهی نادرستی و ناراستی و بیدادگری است.
از دیدگاه برخی دیگر، یأجوج و مأجوج، قبائلی از مغول بودهاند که در آن طرف دیوار چین سکنی داشتهاند و چینیان آنان را «همیونخنو» یعنی رعیّت متمرد مینامیدند و پادشاهان چین با ایشان پیوسته در حال دفاع یا هجوم بودهاند.
و برخی گفتهاند: تطبیق یأجوج و مأجوج بر «سیتها» کاملاً معتبر است، و در زمانهای اخیر مورد قبول نیز واقع شده است. در هر صورت مقصود از «یأجوج و مأجوج» در تورات همان «سکاها» هستند که از اعقاب «یافث بن نوح» شمرده شدهاند.
و برخی بر این باورند که یأجوج و مأجوج دو قبیله از اولاد «یافث بن نوح» هستند، یأجوج از قوم تاتار و مأجوج از قوم مغول است، و اصلشان از پدر واحدی است که «ترک» نامیده میشد.
بعضی بر آنند که این دو قبیله، در بخش شمالی آسیا ساکن بودند و قلمروشان از «تبّت» و «چین» تا «اقیانوس منجمد شمالی» امتداد داشته، و از ناحیهی غربی به سرزمین ترکستان منتهی میشود، و «چنگیزخان» منسوب به آنان است.
به هر حال «یأجوج و مأجوج» قومی ستمگر، خشن، وحشی، فسادافکن، ظالم و بیدادگر هستند که خروج آنها یکی از نشانههای بزرگ قیامت در آخر الزمان است و تاکنون این واقعه رُخ نداده است، زیرا احادیث صحیح، دال بر آن هستند که خروج آنها بعد از نزول عیسی÷ اتفاق خواهد افتاد، و اوست که علیه آنان دست به دعا میشود و خداوند دعای او را استجابت کرده و آنان را به دریا میریزد و تمام بندگان خدا از شرشان راحت میشوند.
ظهور «دابّة الارض» و سخن گفتنش با مردم
﴿وَإِذَا وَقَعَ ٱلۡقَوۡلُ عَلَیۡهِمۡ أَخۡرَجۡنَا لَهُمۡ دَآبَّةٗ مِّنَ ٱلۡأَرۡضِ تُکَلِّمُهُمۡ أَنَّ ٱلنَّاسَ کَانُواْ بَِٔایَٰتِنَا لَا یُوقِنُونَ٨٢﴾ [النمل: 82]
***
توضیح موضوع: احادیث فراوانی دربارهی نوع و شکل و محل خروج و کارهای «دابةالارض» به پیامبر ج نسبت دادهاند که علماء و فقهاء و محدثین و مفسرین اغلب آنها را مردود و نامعقول دانستهاند. و ما مسلمانان معتقد به خروج آن هستیم، و همانطور که قرآن بدان اشاره کرده است معتقدیم که با مردم سخن میگوید و مکلف به شناخت نوع و اوصاف آن نیستیم.
و همین اندازه میگوئیم که «دابة الارض» موجود متحرک و جنبندهای است که خدا او را از زمین در آستانهی رستاخیز ظاهر میسازد. او با مردم سخن میگوید و سخنش این است که مردم به آیات خدا ایمان نمیآورند، و کار او این است که صفوف را از هم جدا میکند و منکران و منافقان را از مؤمنان مشخص میسازد، و بدیهی است که منکران با دیدن این صحنه به خود میآیند و از گذشتهی تاریک خویش، پشیمان میشوند، ولی چه سود که راه بازگشت بسته است.
به هر حال «دابة الارض»، حیوانی است که دارای مشخصات و صفات خاص خود بوده و ظهور آن یکی از علائم فرا رسیدن قیامت و بسته شدن درگاه توبه است. پیامبرج میفرماید:
«سه چیزاند که چون بیرون آیند برای هیچ کسی که از قبل ایمان نیاورده باشد، یا در ایمان خویش اعمال و دستاورد خیری نداشته باشد، ایمان آوردنش سودی نمیبخشد: طلوع خورشید از غروبگاه آن، خروج دجّال، و خروج دابة الارض» [مسلم].
دخان (دودی که در آستانهی قیامت پیدا میشود)
﴿فَٱرۡتَقِبۡ یَوۡمَ تَأۡتِی ٱلسَّمَآءُ بِدُخَانٖ مُّبِینٖ١٠ یَغۡشَى ٱلنَّاسَۖ هَٰذَا عَذَابٌ أَلِیمٞ١١﴾ [الدخان: 10-11]
***
توضیح موضوع: منظور از «دخان»، همان دود غلیظی است که در پایان جهان و در آستانهی قیامت، صفحهی آسمان را میپوشاند و نشانهی فرا رسیدن لحظات آخر دنیا و سرآغاز عذاب دردناک الهی برای ظالمان و مفسدان و بزهکاران و ستمگران است.
علماء میگویند: این دود از نشانههای قیامت است که چهل روز در زمین باقی ماند. علمای عصر کنونی ما نیز تأکید کردهاند که در پایان کار جهان، انرژی خورشید ضعیف شده و غبار اتمی یا غیر آن، مانند دودی در فضا ظاهر میشود که فضا را تاریک میکند.
حذیفة ابن اسید غفاری میگوید: رسول خدا ج در عرفه به نزد ما آمدند و در حالی که ما مشغول گفتگو دربارهی قیامت بودیم، فرمودند: «قیامت بر پا نمیشود تا آنگاه که شما ده نشانه را نبینید: طلوع خورشید را از مغرب آن، ظهور دخان، ظهور دابة الارض، ظهور یأجوج و مأجوج، نزول عیسی بن مریم، خروج دجّال، وقوع سه خَسف: خسفی در مشرق، خسفی در مغرب و خسفی در جزیرة العرب، و آتشی که از قعر سرزمین «عدن» بیرون میآید و همهی مردم را میراند و هر جا که شب بگذرانند، با آنان شب میگذراند و هر جا که در ظهر بخوابند، همراهشان میباشد.» و در حدیثی دیگر پیرامون آن دود، پیامبر ج میفرماید: «مؤمن از آن دود دچار عارضهای شبیه زکام میشود، اما کافر را چنان فرو میگیرد که در اثر آن، بدن وی باد کرده و متورّم میشود...».
غمام (شکافته شدن آسمان با ابرها)
﴿هَلۡ یَنظُرُونَ إِلَّآ أَن یَأۡتِیَهُمُ ٱللَّهُ فِی ظُلَلٖ مِّنَ ٱلۡغَمَامِ وَٱلۡمَلَٰٓئِکَةُ وَقُضِیَ ٱلۡأَمۡرُۚ وَإِلَى ٱللَّهِ تُرۡجَعُ ٱلۡأُمُورُ٢١٠﴾ [البقرة: 210]
﴿وَیَوۡمَ تَشَقَّقُ ٱلسَّمَآءُ بِٱلۡغَمَٰمِ وَنُزِّلَ ٱلۡمَلَٰٓئِکَةُ تَنزِیلًا٢٥ ٱلۡمُلۡکُ یَوۡمَئِذٍ ٱلۡحَقُّ لِلرَّحۡمَٰنِۚ وَکَانَ یَوۡمًا عَلَى ٱلۡکَٰفِرِینَ عَسِیرٗا٢٦﴾ [الفرقان: 25-26]
***
توضیح موضوع: در آستانهی قیامت، انقلابات و انفجارات شگرفی سراسر عالم هستی را فرا میگیرد و ابر غلیظی از گرد و غبار کرات متلاشی شده، صفحهی آسمان را میپوشاند که در لابلای این ابر شکافی وجود دارد؛ بنابراین آسمانی که در حال عادی با چشم دیده میشود به وسیلهی این ابرهای عظیم انفجاری، از هم جدا میشود.
از این رو در آستانهی قیامت دگرگونیهای عظیم و انقلاب و تحوّل عجیب و شگرفی سرتاسر عالم هستی را فرا میگیرد، کوهها متلاشی شده و همچون غبار در فضا پخش میگردد، خورشید بینور و ستارگان بیفروغ میشود و فاصلهی ماه و خورشید از بین میرود و لرزه و زلزلهی عجیبی سراسر زمین را فرا میگیرد و در چنین روزی است که آسمان و کرات آسمانی متلاشی میشود و صفحهی آسمان از یک ابر غلیظی پوشیده میشود و شدت این دگرگونیها و انفجارات کواکب و سیارات سبب میشود که آسمان از ابری غلیظ پوشیده شود و آن روز، روز پایان این جهان و آغاز رستاخیز است، روز بسیار دردناکی است برای مجرمان بیایمان و ستمکاران لجوج.
حشر حیوانات وحشی و جنبندگان و پرندگان
﴿وَمَا مِن دَآبَّةٖ فِی ٱلۡأَرۡضِ وَلَا طَٰٓئِرٖ یَطِیرُ بِجَنَاحَیۡهِ إِلَّآ أُمَمٌ أَمۡثَالُکُمۚ مَّا فَرَّطۡنَا فِی ٱلۡکِتَٰبِ مِن شَیۡءٖۚ ثُمَّ إِلَىٰ رَبِّهِمۡ یُحۡشَرُونَ٣٨﴾ [الأنعام: 38]
﴿وَإِذَا ٱلۡوُحُوشُ حُشِرَتۡ٥﴾ [التکویر: 5]
***
توضیح موضوع: شدت وحشت حوادث هولناک آستانهی قیامت چنان زیاد و وخیم است که حیوانات وحشی و دیگر جنبندگان و پرندگان و خزندگان و چرندگان را که در حال عادی از هم دوراند و از یکدیگر میترسند و فرار میکنند، را گرد هم جمع میکند و از ترس حوادث و وقایع هولناک آستانهی قیامت همه چیز را فراموش میکنند و از لانهها و بیشههای خود خارج و در کنار یکدیگر جمع میشوند، گویی که میخواهند با این اجتماعشان از شدت ترس و وحشت خود بکاهند.
شکافته شدن ماه (در آستانهی قیامت)
﴿ٱقۡتَرَبَتِ ٱلسَّاعَةُ وَٱنشَقَّ ٱلۡقَمَرُ١﴾ [القمر: 1]
و «الله»أ است که از آغاز، موجودات را میآفریند و جامهی هستی به تن همهی کائنات، از جمله انسانها میکند و هم اوست که آنها را دیگر بار پس از تخریب جهان، هستی میبخشد و به سوی خود برمیگرداند:
﴿قُلۡ أَمَرَ رَبِّی بِٱلۡقِسۡطِۖ وَأَقِیمُواْ وُجُوهَکُمۡ عِندَ کُلِّ مَسۡجِدٖ وَٱدۡعُوهُ مُخۡلِصِینَ لَهُ ٱلدِّینَۚ کَمَا بَدَأَکُمۡ تَعُودُونَ٢٩﴾ [الأعراف: 29]
﴿إِلَیۡهِ مَرۡجِعُکُمۡ جَمِیعٗاۖ وَعۡدَ ٱللَّهِ حَقًّاۚ إِنَّهُۥ یَبۡدَؤُاْ ٱلۡخَلۡقَ ثُمَّ یُعِیدُهُۥ لِیَجۡزِیَ ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ بِٱلۡقِسۡطِۚ وَٱلَّذِینَ کَفَرُواْ لَهُمۡ شَرَابٞ مِّنۡ حَمِیمٖ وَعَذَابٌ أَلِیمُۢ بِمَا کَانُواْ یَکۡفُرُونَ٤﴾ [یونس: 4]
﴿یَوۡمَ تُبَدَّلُ ٱلۡأَرۡضُ غَیۡرَ ٱلۡأَرۡضِ وَٱلسَّمَٰوَٰتُۖ وَبَرَزُواْ لِلَّهِ ٱلۡوَٰحِدِ ٱلۡقَهَّارِ٤٨﴾ [إبراهیم: 48]
﴿إِنَّا نَحۡنُ نَرِثُ ٱلۡأَرۡضَ وَمَنۡ عَلَیۡهَا وَإِلَیۡنَا یُرۡجَعُونَ٤٠﴾ [مریم: 40]
﴿یَوۡمَ نَطۡوِی ٱلسَّمَآءَ کَطَیِّ ٱلسِّجِلِّ لِلۡکُتُبِۚ کَمَا بَدَأۡنَآ أَوَّلَ خَلۡقٖ نُّعِیدُهُۥۚ وَعۡدًا عَلَیۡنَآۚ إِنَّا کُنَّا فَٰعِلِینَ١٠٤﴾ [الأنبیاء: 104]
﴿أَمَّن یَبۡدَؤُاْ ٱلۡخَلۡقَ ثُمَّ یُعِیدُهُۥ وَمَن یَرۡزُقُکُم مِّنَ ٱلسَّمَآءِ وَٱلۡأَرۡضِۗ أَءِلَٰهٞ مَّعَ ٱللَّهِۚ قُلۡ هَاتُواْ بُرۡهَٰنَکُمۡ إِن کُنتُمۡ صَٰدِقِینَ٦٤﴾ [النمل: 64]
﴿أَوَ لَمۡ یَرَوۡاْ کَیۡفَ یُبۡدِئُ ٱللَّهُ ٱلۡخَلۡقَ ثُمَّ یُعِیدُهُۥٓۚ إِنَّ ذَٰلِکَ عَلَى ٱللَّهِ یَسِیرٞ١٩﴾ [العنکبوت: 19]
﴿ٱللَّهُ یَبۡدَؤُاْ ٱلۡخَلۡقَ ثُمَّ یُعِیدُهُۥ ثُمَّ إِلَیۡهِ تُرۡجَعُونَ١١﴾ [الروم: 11]
﴿وَهُوَ ٱلَّذِی یَبۡدَؤُاْ ٱلۡخَلۡقَ ثُمَّ یُعِیدُهُۥ وَهُوَ أَهۡوَنُ عَلَیۡهِۚ وَلَهُ ٱلۡمَثَلُ ٱلۡأَعۡلَىٰ فِی ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِۚ وَهُوَ ٱلۡعَزِیزُ ٱلۡحَکِیمُ٢٧﴾ [الروم: 27]
﴿کُلُّ مَنۡ عَلَیۡهَا فَانٖ٢٦ وَیَبۡقَىٰ وَجۡهُ رَبِّکَ ذُو ٱلۡجَلَٰلِ وَٱلۡإِکۡرَامِ٢٧﴾ [الرحمن: 26-27]
﴿إِنَّهُۥ هُوَ یُبۡدِئُ وَیُعِیدُ١٣﴾ [البروج: 13]