اهل سنت

آنچه در این وبلاگ مخالف قرآن و سنت بود دور بندازید. الله در قرآن میفرماید:(پس بندگانم را بشارت ده، همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند. اینانند که خداوند هدایتشان کرده و اینانند که خردمندانند». زمر، آیه 17 و 18

اهل سنت

آنچه در این وبلاگ مخالف قرآن و سنت بود دور بندازید. الله در قرآن میفرماید:(پس بندگانم را بشارت ده، همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند. اینانند که خداوند هدایتشان کرده و اینانند که خردمندانند». زمر، آیه 17 و 18

77- در آغوش رحمت بیکران

77- در آغوش رحمت بیکران

بنوثقیف مردانی جنگجو و دلیر و با جرأت بودند که در طائف زندگی میکردند. در سال 8 هجری مسلمانان به یاری پروردگار یکتا مکه را فتح کردند. سپاه اسلام پس از پیروزی در حنین بطرف طائف حرکت کرده، شهر را به محاصره خود در آوردند. حضرت ابوبکر صدیق س و پسرشان حضرت عبدالله نیز در بین لشکریان اسلام بودند. از هر طرف باران تیر بود که بر سر سپاه اسلام میبارید. تیری بر حضرت عبدالله بن أبیبکر اصابت کرد و ایشان به شدت زخمی شد.

با همان زخم ایشان را به مدینه منوره آوردند. او بر اثر خونریزی از همان زخمی که التیام نیافته بود پس از چهل روز از رحلت جانگداز رسول اکرم ج خلعت شهادت پوشیده به رهبر و امام خود پیوست. برخی از سپاهیان اسلام پس از ضربههای پیاپی طائفیان از دست ثقیف بسیار به تنگ آمده خدمت رسول الله ج رسیدند و از آن جناب خواستند که ثقیفی‌ها را دعا و نفرین کند. آن جناب دست‌های نیاز به بارگاه الهی دراز کرده دعا فرمودند:" بار الها، ثقیف را هدایت کن و آن‌ها را نزد ما بیاور".

دعای پیامبر مورد قبول قرار گرفت و در زمان خود پیامبر ج، جنگجویان سرکش و قلدر ثقیف سر تسلیم در برابر دعوت رسول اکرم ج فرود آورده و از فیض دولت اسلام، مالا مال گشتند.

روزی در زمان خلافت حضرت ابوبکر صدیق س وفدی – فرستادگانی – از بنوثقیف به مدینه منوره آمدند. جگر گوشه جوان ابوبکر تازه شهید شده بود. هنوز تیری که در غزوه طائف در جسد مبارک شهید گلگون کفن فرو رفته بود در دستان پدر داغدیده سنگینی میکرد.

مرگ خونبار جگر گوشه جوان برای پدر ضربه معمولی نیست. او آن تیر را جلوی فرستادگان ثقیفی گرفته از آن‌ها پرسید: «هل یعرف هذا السهم منکم أحد؟». آیا کسی از شما این تیر را میشناسد؟

شخصی از بنو عجلان که سعید بن عبید نام داشت به سخن آمده گفت:" من این تیر را با دستان خودم تراشیده، پرهای آن‌را خودم به آن وصل کردم، و خودم نیز آن‌را پرتاب کردم".

حضرت ابوبکر س فرمودند: «فإن هذا السهم الذی قتل عبدالله بن أبی بکر، فالحمد لله الذی أکرمه بیدک ولم یهنک بیده، فإنه أوسع لکما».

"این همان تیری است که جام شهادت را به عبدالله بن أبی بکر نوشانید. حمد و سپاس بیکران مر خدای را که پسرم را بدست تو عزت و کرامت شهادت بخشید، و تو را بدست او نکشت – تا خوار و رسوا شویی -.. چه بسا که رحمت بیکران او هر دوی شما را در بر میگیرد".[1]



[1]- خطب أبی بکر الصدیق، اثر/ محمد أحمد عاشور، ص:118.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد