هرگاه بندگان نامۀ اعمالشان را دریافت کنند، آن گاه عرض اعمال و حساب آن آغاز میگردد، و به دنبال آن وزن اعمال و گذشتن از پل صراط، و راهی شدن به سمت بهشت یا دوزخ روی میدهد. در این لحظه عرضه داشتن صورت میگیرد.
بنابراین،
· عرضه داشتن یعنی چه؟
· چه چیزی عرضه میشود؟
· بنده در هنگام عرض چه حالتی خواهد داشت؟
عرضه داشتن دو معنی دارد:
1-عرضه شدن همۀ مخلوقات به بارگاه خداوند،
در این عرضه شدن نه حسابی در کار خواهد بود و نه مناقشهای در اعمال، بلکه فقط در برابر رب العالمین خواهند ایستاد، بنابراین، همۀ مخلوقات، اعم از جن، انسان، حیوانات و... به همان شکلی که آفریده شدهاند، عرضه میشوند و هیچ چیزی از آنان بر خداوند پنهان نخواهد بود.
چنان که خداوند فرموده است: ﴿یَوۡمَئِذٖ تُعۡرَضُونَ لَا تَخۡفَىٰ مِنکُمۡ خَافِیَةٞ١٨﴾ [الحاقة: 18]. «در آن روز (برای خداوند) نموده میشوید، و چیزی از کارهای نهانیتان مخفی و پوشیده نمیماند».
و نیز خداوند میفرماید: ﴿وَعُرِضُواْ عَلَىٰ رَبِّکَ صَفّٗا لَّقَدۡ جِئۡتُمُونَا کَمَا خَلَقۡنَٰکُمۡ أَوَّلَ مَرَّةِۢۚ بَلۡ زَعَمۡتُمۡ أَلَّن نَّجۡعَلَ لَکُم مَّوۡعِدٗا٤٨﴾ [الکهف: 48].. «مردمان (برای حساب و کتاب) صف صف به پروردگارت عرضه میشوند (و ایشان را صدا میزنیم: ای مردمان!) به همان شکل و هیئتی که نخستین بار شما را آفریده بودیم، به پیش ما برگشته اید. شما گمان میبردید که هرگز موعدی برای شما ترتیب نمیدهیم».
در این عرضه داشتن، اعمال مورد مناقشه قرار میگیرند و از بندگان پرسیده خواهد شد که چه پاسخی به پیامبران دادهاید؟ چه اعمالی را در دنیا انجام دادهاید؟
اینها لحظات سختی برای بندگان خواهند بود، در این هنگام قدمها میلغزند و کودکان پیر میشوند و زبانها بند میشوند. خداوند میفرماید: ﴿إِنَّ إِلَیۡنَآ إِیَابَهُمۡ٢٥ ثُمَّ إِنَّ عَلَیۡنَا حِسَابَهُم٢٦﴾ [الغاشیة: 25-26]. «مسلّماً بازگشت آنان (پس از مرگ و رستاخیز) به سوی ما خواهد بود. * آن گاه حساب (و کتاب و سروکار) ایشان با ما خواهد بود».
حساب یعنی شمار کردن، و عدالت خداوند متقاضی است که بندگان در روز رستاخیز مورد محاسبه قرار گیرند؛ از این رو کسی که عمل نیک انجام داده و خود را به الله نزدیک کرده است، با کسی که نافرمانی نموده و طغیان پیشه کرده است، یکسان نخواهند بود، اعمال همگی شمرده شده و کردارشان رصد میشود.
مردم در نوع محاسبۀشان متفاوت خواهند شد، چنان که برخی بدون حساب وارد بهشت میشوند، و عدّهای به آسانی از آنان محاسبه خواهد شد و حساب برخی سخت خواهد شد.
· برخی از آنان کسانی خواهد بود که بدون حساب راهی بهشت میشوند و تعداد آنها هفتاد هزار نفر خواهد بود، این افراد برگزیدگان این امت در صبر، تقوا، ایمان و جهاد خواهند بود.
رسول خدا ج در مورد این گروه میفرماید: امتها در محشر بر من عرضه شدند، و من امتم را دیدم که کثرت و هیئت آنان مرا در شگفت وا داشت، آنان دشتها و کوهها را پر کرده بودند. خداوند فرمود: ای محمد! راضی شدی؟ من گفتم: بله ای بار خدایا! الله متعال فرمود: با اینها هفتاد هزار نفر دیگر خواهد بود که بدون حساب وارد بهشت میشوند، آنها کسانی هستند که تعویذ (دم) نمیخواهند، داغ نمیکنند».
عکاشه بن مِحصن گفت: ای رسول خدا! از الله بخواه تا مرا از آنان قرار دهد، آن حضرت ج فرمود: «خدایا! او را از آنان قرار بده».
مردی دیگر برخاست وگفت : از الله بخواه تا مرا از آنان قرار دهد، رسول خدا ج فرمود: فرمود: «در این باره، عکاشه از تو سبقت گرفت»[1].
لذا اینها هفتاد هزار نفر خواهند بود که بدون حساب وارد بهشت میشوند و مانند دیگران مورد مداقه و بازپرسی قرار نمیگیرند، از الله میخواهیم تا ما را از آنان قرار دهد. آمین.
· برخی دیگر از آنان گروهی خواهند بود که در اعمالشان مورد محاسبه قرار میگیرند، اما حسابشان آسان خواهد بود بدون این که در آن مناقشه و مداقّهای باشد، بلکه فقط اعمالشان به آنان عرضه خواهد شد و خداوند از آنان درگذر میفرماید.
رسول خدا ج فرمود: «روز قیامت خداوند مؤمن را نزدیک میکند، و الطاف و عنایاتش را متوجه او میگرداند و پردهاش را میپوشاند و آن گاه به او میگوید: آیا این گناه را میشناسی؟ میگوید: بلی ای رب! تا این که از گناهانش از او اعتراف میگیرد، مؤمن در قلبش گمان میبرد که نابود شده است، اما خداوند میفرماید: من در دنیا پردهات را پوشیدم، امروز نیز تو را میبخشم، آن گاه نامۀ نیکیهایش را به او میسپارد»[2].
مؤمن باید در دعایش از الله بخواهد تا خداوند حسابش را بر میسبک بگرداند و بگوید: خدایا! حسابم را آسان بگردان.
چنان که مادرمان عایشه میگوید: از رسول خدا ج شنیدم که در نمازش اینگونه دعا میکرد: «خدایا! به آسانی از من حساب بگیر»، وقتی آن حضرت ج از نمازش فارغ شد، من عرض کردم: ای پیامبر خدا! حساب آنان چیست؟ فرمود: «این که به کتابش نگاه شود و سپس از او در گذر شود»[3].
از الله میخواهیم تا حساب ما را آسان بگرداند و با بخشش و حلمش با ما معامله کند. آمین.
· برخی دیگر از آنان این افراد کسانی هستند که حسابشان سخت بوده و مورد توبیخ قرار میگیرند و نامۀ اعمالشام مورد مناقشه و مداقه قرار میگیرد؛ چرا در نماز کوتاهی کردی؟ زکات مالت را چگونه پرداختی؟ نافرمانی والدین، حقوق بندگان و... در این نوع حساب بنده عذاب میبیند و گرفتار استرس و ترس و واهمه میشود.
چنان که رسول خدا ج میفرماید: «هرکس که محاسبه شود، هلاک میگردد». عایشه میگوید: من گفتم: یا راسول الله! مگر نه این است که خداوند فرموده است: ﴿فَأَمَّا مَنۡ أُوتِیَ کِتَٰبَهُۥ بِیَمِینِهِۦ٧ فَسَوۡفَ یُحَاسَبُ حِسَابٗا یَسِیرٗا٨﴾ [الانشقاق: 7-8]. «در آن وقت، هرکس نامۀ اعمالش به دست راستش داده شود. * با او حساب ساده و آسانی خواهد شد».
رسول خدا ج فرمود: «این عَرضۀ اعمال است، ولی اگر حساب دقیق به عمل آید، هلاک میگردد».[4]
منظور از عذاب در این حدیث، عذاب دوزخ نیست، بلکه مراد ترس و وحشتی است که دامنگر وی شده و رسوایی رویت گناهان و ذلت یادآوری اعمال بدش است.
· برخی دیگر از آنان کسانیاند که به سبب کثرت و سنگینی گناهان، یا اصرارشان بر گناه و ارتکاب آشکارشان به معصیت، یا به سبب نیتهای فاسد، حسابشان طولانی و سخت خواهد بود.
رسول خدا ج فرمود: «اولین کسی که در روز قیامت بر او حکم میشود، مردی است که شهیده شده و آورده میشود و خداوند نعمتهای خود را به او میشناساند و او هم آن را میشناسد.
الله تعالی میفرماید: در برابر آن چه کردی؟
می گوید: در راه تو جنگیدم تا شهید شدم.
الله تعالی میفرماید: دروغ گفتی، بلکه تو جنگیدی تا گفته شود که او با جرأت است و گفته شد. پس در مورد وی دستور صادر شده و وی چهرهاش کشانده شده به دوزخ انداخته میشود.
و دوم مردی که علم آموخته و آن را تعلیم داده و قرآن خوانده است. او آورده میشود و الله نعمتهایش را به او میشناساند و او هم آنها را میشناسد. خداوند میفرماید: در برابر آن چه کردی؟
می گوید: علم آموختم و آن را تعلیم دادم و برای رضای قرآن خواندم.
الله تعالی میفرماید: دروغ گفتی، بلکه تو بدان جهت علم آموختی تا گفته شود که عالم هستی و قرآن خواندی تا گفته شود، قاری هستی، چنین نیز گفته شد. سپس در مورد وی دستور داده میشود تا به چهرهاش کشانده شده و به دوزخ انداخته میشود.
سوم مردی که خداوند به وی روزیی فراخ داده و از انواع مال به وی ارزانی داشته است، وی آورده میشود و الله آنها را به وی میشناساند و او هم آنها را میشناسد.
الله تعالی میفرماید: در برابر آن چه کردی؟
می گوید: هیچ راهی را که دوست داشتی در آن خرج شود، نگذاشتم، مگر اینکه در آن برای رضای تو خرج کردم.
خداوند میفرماید: دروغ گفتی! بلکه تو بدان جهت چنین کردی تا گفته شود که سخی است و گفته شد و در مورد وی دستور داده میشود و بر چهرهاش کشیده شده و به دوزخ انداخته میشود»[5].
آیا همۀ مؤمنان مورد محاسبه قرار میگیرند؟
خداوند یک گروهی را استثنا نموده و آنها را مورد محاسبه قرار نمیدهد.
رسول خدا فرمود: هفتاد هزار نفر از امت من بدون حساب وارد بهشت میشوند، آنها کسانی هستند که تعویذ (دم) نمیخواهند، فال نمیگیرند، و به پروردگارشان، توکل مینمایند»[6].
و در روایت دیگری آمده است: «با هر هزار نفر، هفتاد هزار نفر همراه خواهد بود»[7].
هنگامی که بندگان در برابر فرمانروای عالم در آن صحنۀ وحشتناک، پای لخت و بدون کفش، جمع شده و حضور مییابند، و با پای پیاده بدون این که سوار چیزی باشند، حرکت میکنند، و بدنهایشان بدون این که چیزی پوشیده باشند، لخت خواهد بود، و بدون این که ختنه باشند، همان گونه که از مادر زاییده شده بودند، به بارگاه الله میرسند.
صحنهای بسیار وحشتناک خواهد بود، چشمان نافرمانان خیره شده و دلهای گردنکشان مضطرب و مستکبران ذلیل میگردند، چشمانشان به این سمت و آن سمت نمینگرد و دلهایشان آرام نمیگیرد. چنان که خداوند فرموده است: ﴿وَلَا تَحۡسَبَنَّ ٱللَّهَ غَٰفِلًا عَمَّا یَعۡمَلُ ٱلظَّٰلِمُونَۚ إِنَّمَا یُؤَخِّرُهُمۡ لِیَوۡمٖ تَشۡخَصُ فِیهِ ٱلۡأَبۡصَٰرُ٤٢ مُهۡطِعِینَ مُقۡنِعِی رُءُوسِهِمۡ لَا یَرۡتَدُّ إِلَیۡهِمۡ طَرۡفُهُمۡۖ وَأَفِۡٔدَتُهُمۡ هَوَآءٞ٤٣﴾ [إبراهیم: 42-43]. «گمان مبر که خدا از کارهایی که ستمگران میکنند بیخبر است. (نه، بلکه مجازات) آنان را به روزی حوالت میکند که چشمها در آن (از شدت خوف و هراس) باز میماند. * (ستمگران در اثر هراس) سرهای خود را بالا گرفته و یک راست (به سوی ندا دهنده) میشتابند و چشمانشان (از مشاهدۀ عذاب) فرو بسته نمیشود و دلهایشان (فرو میتپد و از عقل و فهم و اندیشه) تهی میگردد».
آری! چشمانشان فرو بسته نمیشود و دلهایشان (فرو میتپد و از عقل و فهم و اندیشه) تهی میگردد».
چه هول و هراس بزرگی!!.
بلکه دلها به حنجره میرسد. چنان که الله تعالی میفرماید: ﴿وَأَنذِرۡهُمۡ یَوۡمَ ٱلۡأٓزِفَةِ إِذِ ٱلۡقُلُوبُ لَدَى ٱلۡحَنَاجِرِ کَٰظِمِینَ﴾ [غافر: 18]. «آنان را از روز نزدیک بترسان (که قیامت است). آن زمانی که دلها (از شدّت وحشت) به گلوگاه میرسند (و از شدت بغض)، خاموشند و چیزی نمیگویند».
این زمین عوض میشود، کوها از بین میروند، آسمان (همچون پوست حیوان) برکنده میشود، ستارگان تیره شده و از هم پاشیده و پراکنده میشوند، دریاها آتش میگیرند، خورشید بینور میگردد، فرشتگان با عظمت در رعب و وحشت بسر میبرند، و برای پیامبران تعیین وقت میگردد (تا برای ادای شهادت بر ملّت خود، حاضر شوند).
همگی در دادگاه بزرگ، محکمۀ قیامت میایستند، آنگاه که دلها به گلوگاه میرسد، و خورشید به انسانها نزدیک میشود، و وضعیتی بسیار سخت و دشوار در برابر الله تعالی خواهند داشت!.
دادگاهی که در آن دشمن کینه توز حضور مییابد، و گواهان نیز حاضر میشوند، نامههای اعمال گشوده میشود، و عذرها و بهانههای بیکار میمانند، دلها به وحشت افتاده و زبانها اعتراف میکنند.
خداوند متعال میفرماید: ﴿وَٱتَّقُواْ یَوۡمٗا تُرۡجَعُونَ فِیهِ إِلَى ٱللَّهِۖ ثُمَّ تُوَفَّىٰ کُلُّ نَفۡسٖ مَّا کَسَبَتۡ وَهُمۡ لَا یُظۡلَمُونَ٢٨١﴾ [البقرة: 281]. «و از (عذاب و عقاب) روزی بپرهیزید که در آن به سوی خدا بازگردانده میشوید؛ سپس به هر کسی آنچه را فراچنگ آورده است به تمامی بازپس داده میشود، و به آنان ستم نخواهد شد».
به هنگام اندیشیدن در آیات قرآن و احادیث پیامبر به اصول و قواعد عمومیای دست پیدا میکنیم که از خلال آنها بنده مورد محاسبه قرار میگیرد.
قاعدۀ اول: عدالتی کامل که هیچ ستمی با آن همراه نخواهد بود
زیرا پروردگار کریم ما عادل است و به کسی ستم روا نمیدارد.
خداوند میفرماید: ﴿ثُمَّ تُوَفَّىٰ کُلُّ نَفۡسٖ مَّا کَسَبَتۡ وَهُمۡ لَا یُظۡلَمُونَ﴾ [البقرة: 281]. «سپس به هر کسی آنچه را فراچنگ آورده است به تمامی بازپس داده میشود، و به آنان ستم نخواهد شد».
و نیز میفرماید: ﴿إِنَّ ٱللَّهَ لَا یَظۡلِمُ مِثۡقَالَ ذَرَّةٖ﴾ [النساء: 40]. «خداوند هرگز به اندازۀ ذرّهای ستم نخواهد کرد».
و نیز میفرماید: ﴿وَمَن یَعۡمَلۡ مِنَ ٱلصَّٰلِحَٰتِ مِن ذَکَرٍ أَوۡ أُنثَىٰ وَهُوَ مُؤۡمِنٞ فَأُوْلَٰٓئِکَ یَدۡخُلُونَ ٱلۡجَنَّةَ وَلَا یُظۡلَمُونَ نَقِیرٗا١٢٤﴾ [النساء: 124]. «کسی که اعمال شایسته انجام دهد و مؤمن باشد ـ خواه مرد و خواه زن ـ چنان کسانی داخل بهشت شوند و کمترین ستمی بدانان نمیشود».
رسول خدا ج فرمود: «خداوند تعالی فرمود: ای بندگانم من ظلم و ستم را بر خویش حرام کردم، آن را نیز در میان شما حرام ساختم، پس به یکدیگر ظلم و ستم نکنید. ای بندگانم همۀ شما گمراهید، جز آن که من او را هدایت کرده ام، پس از من هدایت بطلبید تا شما را هدایت کنم!.
ای بندگانم همۀ شما گرسنه اید، مگر آن که من او را غذا بدهم، پس از من بخواهید تا به شما غذا بدهم.
ای بندگانم! همۀ شما برهنه اید، مگر کسی که من او را بپوشانم، پس از من بخواهید تا من شما را بپوشانم!.
ای بندگانم! شما شب و روز خطا میکنید و من همۀ گناهان را میآمرزم، از من آمرزش بخواهید، تا شما را بیامرزم!.
ای بندگانم! شما به من قدرت ضرر رساندن ندارید تا به من ضرر برسانید و هم شما قدرت نفع رساندن به من را ندارید تا به من نفع رسانید!
ای بندگانم! اگر اول و آخر و انس و جن شما بر پرهیزگارترین قلب یک مرد جمع شوید، این امر به مُلک من چیزی نمیافزاید! و اگر اول و آخر و انس و جن شما بر عاصیترین قلب یک مرد جمع شوید، این هم به مُلک من نقصی وارد نمیکند!.
ای بندگانم! اگر اول و آخر و انس و جن شما بر یک جا بایستند و از من درخواست کنند وآنگهی به هر فرد، خواستهاش را بدهم از آنچه در نزد من است، کم نمیکند، جز به اندازهای که یک سوزن که در دریا فرو شود و از آب دریا کم نماید!.
ای بندگانم، همانا این اعمال شماست که آن را بر میشمارم و شما را به نتایج آن میرسانم، پس کسی که خیری یافت، باید حمد و ثنای حق تعالی را بجا آورد، و اگر کسی غیر از این را یافت، باید جز خویش کسی را ملامت نکند»[8]!.
قاعدۀ دوم، هیچ کس به گناه دیگری مواخذه نمیشود
آری، مقتضای عدالت آن است که هر فرد مسئول عملکرد خودش باشد، و هیچ کس به گناه و ستم دیگری مؤاخذه نگردد.
خداوند میفرماید: ﴿وَلَا تَکۡسِبُ کُلُّ نَفۡسٍ إِلَّا عَلَیۡهَاۚ وَلَا تَزِرُ وَازِرَةٞ وِزۡرَ أُخۡرَىٰ﴾ [الأنعام: 164]. «هیچ کسی جز برای خود کار نمیکند، و هیچ کسی گناه دیگری را بر دوش نمیکشد».
و نیز فرموده است: ﴿مَّنِ ٱهۡتَدَىٰ فَإِنَّمَا یَهۡتَدِی لِنَفۡسِهِۦۖ وَمَن ضَلَّ فَإِنَّمَا یَضِلُّ عَلَیۡهَاۚ وَلَا تَزِرُ وَازِرَةٞ وِزۡرَ أُخۡرَىٰ﴾ [الإسراء: 15]. «هر کس (به راه حق) هدایت یابد، راهیابیاش به سود خودش است، و هرکس (از راه حق) گمراه شود، گمراهیش به زیان خودش است. و هیچ کسی بارِ گناه دیگری را بر دوش نمیکشد».
و نیز فرموده است: ﴿أَمۡ لَمۡ یُنَبَّأۡ بِمَا فِی صُحُفِ مُوسَىٰ٣٦ وَإِبۡرَٰهِیمَ ٱلَّذِی وَفَّىٰٓ٣٧ أَلَّا تَزِرُ وَازِرَةٞ وِزۡرَ أُخۡرَىٰ٣٨ وَأَن لَّیۡسَ لِلۡإِنسَٰنِ إِلَّا مَا سَعَىٰ٣٩ وَأَنَّ سَعۡیَهُۥ سَوۡفَ یُرَىٰ٤٠ ثُمَّ یُجۡزَىٰهُ ٱلۡجَزَآءَ ٱلۡأَوۡفَىٰ٤١﴾ [النجم: 36-41]. «آیا بدانچه در تورات موسی بوده است، مطّلع و باخبرش نکردهاند؟ * یا از آنچه در صحف ابراهیم بوده است، مطّلع و باخبرش نکردهاند؟ ابراهیمی که (وظیفۀ خود را) به بهترین وجه ادا کرده است. * (در صحف ایشان آمده است) که هیچ کس بار گناهان دیگری را بر دوش نمیکشد. * و این که برای انسان پاداش و بهرهای نیست جز آنچه خود کرده است و برای آن تلاش نموده است. * و این که قطعاً سعی و کوشش او دیده خواهد شد. * سپس (در برابر کارش) سزا و جزای کافی داده میشود».
وقتی انسان فقط در قبال عملکرد خودش مؤاخذه نخواهد شد، پس پاسخ این آیه چیست که خداوند میفرماید: ﴿لِیَحۡمِلُوٓاْ أَوۡزَارَهُمۡ کَامِلَةٗ یَوۡمَ ٱلۡقِیَٰمَةِ وَمِنۡ أَوۡزَارِ ٱلَّذِینَ یُضِلُّونَهُم بِغَیۡرِ عِلۡمٍۗ أَلَا سَآءَ مَا یَزِرُونَ٢٥﴾ [النحل: 25]. «آنان باید که در روز قیامت بار گناهان خود را (به سبب پیروی نکردن از پیغمبر) به تمام و کمال بر دوش کشند، و هم برخی از بار گناهان کسانی را حمل نمایند که ایشان را بدون (دلیل و برهان و) آگاهی گمراه ساختهاند. هان! (ای مردمان! بدانید که آنان) چه بار گناهان بدی را بر دوش میکشند»!.
و نیز خداوند میفرماید: ﴿وَلَیَحۡمِلُنَّ أَثۡقَالَهُمۡ وَأَثۡقَالٗا مَّعَ أَثۡقَالِهِمۡ﴾ [العنکبوت: 13]. «آنان بارهای سنگین خود را بر دوش میکشند، و بارهای سنگین دیگری را افزون بر بارهای سنگین خودشان».
بنابراین، خداوند در این آیات خبر دادهاند که آدمی با وجود گناهان خود، بار گناهان دیگران را نیز بر خود حمل خواهد کرد، پس راه حل این تعارض چیست؟
پاسخ: هر گاه انسان برای گمراه ساختن دیگران تلاش نماید و عمدا سبب گردد تا فردی را فاسد نموده و آن فرد شراب بنوشد، یا راه فساد را برایش هموار سازد، یا ارتباط و همنشینی با زنان بیگانه را برابش زیبا جلوه دهد، این فرد در قبال این تشویقها و به فساد کشیدنهای آن انسان مواخذه میگردد و مانند بار گناه انجام دهنده نیز بر دوش خود گناه حمل میکند.
چنان که رسول خدا ج فرمود: «هر کس مردم را بهسوی هدایتی فرا خواند، برای او مانند پاداش کسانی که از او پیروی میکنند، داده میشود بدون این که از پاداش آنان چیزی کاسته شود. و هر کس مردم را به سوی گمراهی فرا خواند، برای او مانند گناه کسانی که از او پیری کردهاند، خواهد رسید بدون این که از گناه آنان چیزی کاسته شود»[9].
آری، هر کس مردم را به گمراهی و فساد بکشد، گناه خود وآنان را بر دوش خواهد کشید، همانگونه که اگر کسی مردم را به سوی خیر و خوبی فرا خواند، مانند پاداش آنان را دریافت خواهد کرد، و این جزایی کامل است. پس پاک است دادگر عدالت گستر و ذات با شکوه و با عظمت.
قاعدۀ سوم: آگهی یافتن بندگان از اعمالی که از پیش فرستادهاند
هیچ چیزی بر پروردگار با عظمت و جلالمان مخفی نمیماند، و نامههای اعمال، همۀ اعمال نیک و بد را در خود ثبت میکنند، و آنان همۀ عملکردشان را در نزد خود حاظر میبینند.
خداوند میفرماید: ﴿یَوۡمَ تَجِدُ کُلُّ نَفۡسٖ مَّا عَمِلَتۡ مِنۡ خَیۡرٖ مُّحۡضَرٗا وَمَا عَمِلَتۡ مِن سُوٓءٖ تَوَدُّ لَوۡ أَنَّ بَیۡنَهَا وَبَیۡنَهُۥٓ أَمَدَۢا بَعِیدٗا﴾ [آل عمران: 30]. «روزی که هر کسی آنچه را از نیکی انجام داده است حاضر و آماده میبیند (و مایۀ سرور او میشود) و دوست میدارد کاش میان او و آنچه از بدی انجام داده است فاصلۀ زیادی میبود».
و نیز خداوند میفرماید: ﴿عَلِمَتۡ نَفۡسٞ مَّا قَدَّمَتۡ وَأَخَّرَتۡ٥﴾ [الانفطار: 5]. «آنگاه هر کسی میداند چه چیزهایی را پیشاپیش فرستاده است، و چه چیزهایی را واپس نهاده است و بر جای گذاشته است.»
و نیز خداوند میفرماید: ﴿وَوَجَدُواْ مَا عَمِلُواْ حَاضِرٗاۗ وَلَا یَظۡلِمُ رَبُّکَ أَحَدٗا﴾ [الکهف: 49]. «آنچه را که کردهاند حاضر و آماده میبینند. و پروردگار تو به کسی ظلم نمیکند».
زمانی بندگان از عملکرد خود اطلاع مییابند که نامههای اعمالشان را دریافت میکنند و محتوای آنها را مطالعه مینمایند.
که خداوند میفرماید: ﴿وَکُلَّ إِنسَٰنٍ أَلۡزَمۡنَٰهُ طَٰٓئِرَهُۥ فِی عُنُقِهِۦۖ وَنُخۡرِجُ لَهُۥ یَوۡمَ ٱلۡقِیَٰمَةِ کِتَٰبٗا یَلۡقَىٰهُ مَنشُورًا١٣ ٱقۡرَأۡ کِتَٰبَکَ کَفَىٰ بِنَفۡسِکَ ٱلۡیَوۡمَ عَلَیۡکَ حَسِیبٗا١٤﴾ [الإسراء: 13-14]. «اعمال هر کسی را (همچون گردن بند) به گردنش آویختهایم (و او را عهدهدار رفتارش ساختهایم) و در روز قیامت کتابی را برای وی بیرون میآوریم که گشوده به (دست) او میرسد. * (در آن روز بدو گفته میشود:) کتاب (اعمال) خود را بخوان (و سعادت یا شقاوت خویش را بدان). کافی است که خودت امروز حسابگر خویشتن باشی».
این کتاب، که همان نامۀ اعمال باشد، همۀ اعمال بزرگ و کوچک را بر شمرده و در خود جای داده است، چنان که خداوند میفرماید: ﴿وَوُضِعَ ٱلۡکِتَٰبُ فَتَرَى ٱلۡمُجۡرِمِینَ مُشۡفِقِینَ مِمَّا فِیهِ وَیَقُولُونَ یَٰوَیۡلَتَنَا مَالِ هَٰذَا ٱلۡکِتَٰبِ لَا یُغَادِرُ صَغِیرَةٗ وَلَا کَبِیرَةً إِلَّآ أَحۡصَىٰهَاۚ وَوَجَدُواْ مَا عَمِلُواْ حَاضِرٗاۗ وَلَا یَظۡلِمُ رَبُّکَ أَحَدٗا٤٩﴾ [الکهف: 49]. «و کتاب (اعمال هر کسی، در دستش) نهاده میشود (و مؤمنان از دیدن آن شاد و خندان میگردند) و بزهکاران (کفر پیشه) را میبینی که از دیدن آنچه در آن است، ترسان و لرزان میشوند و میگویند: ای وای بر ما! این چه کتابی است که هیچ عمل کوچک و بزرگی را رها نکرده است و همه را برشمرده است و آنچه را که کردهاند حاضر و آماده میبینند. و پروردگار تو به کسی ظلم نمیکند».
قانون چهارم: نیکیها افزوده میگردند، اما بدیها خیر
از فضل فرمانروای کریم و محسن نسبت به بندگان این است که رحمتش بر خشمش سبقت برده است، و عفو و بخششاش بر کیفرش غالب شده است و بردباری و گذشت از بندگان، در نزد وی از کیفر و عذاب محبوبتر و پسندیدهتر است.
از این رو خداوند به انجام نیکی بنده شادمان شده و آن را چندین برابر افزایش میدهد و از بدی ناراحت میشود، اما آن را افزایش نمیدهد، بلکه آن را میآمرزد.
خداوند متعال میفرماید: ﴿إِن تُقۡرِضُواْ ٱللَّهَ قَرۡضًا حَسَنٗا یُضَٰعِفۡهُ لَکُمۡ وَیَغۡفِرۡ لَکُمۡۚ وَٱللَّهُ شَکُورٌ حَلِیمٌ١٧﴾ [التغابن: 17]. «اگر به خدا قرض الحسنهای بدهید، آن را برایتان چندین برابر میسازد، و شما را میآمرزد. خداوند سپاسگزار و بردبار است».
کمترین افزایشی که در نیکی انجام خواهد گرفت، ده برابر خواهد بود. خداوند میفرماید: ﴿مَن جَآءَ بِٱلۡحَسَنَةِ فَلَهُۥ عَشۡرُ أَمۡثَالِهَا﴾ [الأنعام: 160]. «هر کس کار نیکی انجام دهد (پاداش مضاعف، دست کم) ده برابر دارد».
اما جزای بدی به همان اندازۀ خود بدی خواهد بود. چنان که الله تعالی میفرماید: ﴿وَمَن جَآءَ بِٱلسَّیِّئَةِ فَلَا یُجۡزَىٰٓ إِلَّا مِثۡلَهَا وَهُمۡ لَا یُظۡلَمُونَ﴾ [الأنعام: 160]. «و هر کس کار بدی کند، پادافره او (به سبب عدل و داد یزدان) جز همسنگ و همسان آن داده نمیشود و به ایشان ظلم و ستم نمیگردد.»
رسول خدا ج فرمود: «همانا پروردگارتان ذات مهربانی است، هرکس، اراده نماید که کار نیکی انجام دهد ولی آن را عملی نکند، خداوند برای او نزد خودش، یک نیکی کامل، ثبت مینماید. و اگر آن انجام دهد، خداوند نزد خود، ده تا هفت صد نیکی و چندین برابر بیشتر از این، برایش ثبت مینماید. و هرکس، قصد انجام عمل بدی را بکند و آن را عملی نسازد، خداوند، یک نیکی کامل، نزد خود، برایش ثبت میکند. و اگر مرتکب آن شود، خداوند برایش یک بدی، ثبت مینماید یا آن را محو میگرداند و جز فرد نابود شونده کسی در برابر الله تباه و هلاک نخواهد شد»[10].
و نیز رسول خدا ج فرمود: «خداوند عزوجل میفرماید: هر کس عمل نیکی انجام دهد به او ده برابر یا افزونتر پاداش کی دهم و هر کس عمل بدی مرتکب شود، پس جزای بدی برابر آن برای اوست، و یا او را میبخشم، و هر کس یک وجب با من نزدیک شود، من به او یک دست نزدیک میشوم و هر کس به اندازۀ یک دست به من نزدیک شود، من به اندازۀ دو دست به او نزدیک میگردم، هر کس پیاده به سوی من بیاید، من شتابان به سوی او میروم»[11].
و نیز الله تعالی گاهی از فضل خودش برخی نیکیها را به هفتصد برابر و یا بیشتر افزایش میدهد. خداوند میفرماید: ﴿مَّثَلُ ٱلَّذِینَ یُنفِقُونَ أَمۡوَٰلَهُمۡ فِی سَبِیلِ ٱللَّهِ کَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنۢبَتَتۡ سَبۡعَ سَنَابِلَ فِی کُلِّ سُنۢبُلَةٖ مِّاْئَةُ حَبَّةٖۗ وَٱللَّهُ یُضَٰعِفُ لِمَن یَشَآءُۚ وَٱللَّهُ وَٰسِعٌ عَلِیمٌ٢٦١﴾ [البقرة: 261]. «مثل کسانی که دارایی خود را در راه خدا صرف میکنند، همانند دانهای است که هفت خوشه بر آرد و در هر خوشه صد دانه باشد، و خداوند برای هر که بخواهد آن را چندین برابر میگرداند، و خدا (قدرت و نعمتش) فراگیر (و از همه چیز) آگاه است».
در دادگاه حسابرسی و دریافت جزای قیامت، گواهان حضور مییابند، این گواهان افرادی هستند که در دنیا با بندگان همراه بوده و هرگز از او جدا نبودهاند، در حالی که انسان متوجه آنها نیست و آنها را با خود احساس نمیکند.
آن گواهان، فرشتگان محافظ و نویسندگان و اعضای بدن انسان خواهند بود که در روز قیامت به نفع او یا علیه وی گواهی میدهند. آری، اگر عمل نیکو انجام داده است، به نفع او و اگر عمل بد انجام داده است، بر علیه او گواهی میدهند.
خداوند میفرماید: ﴿وَمَا تَکُونُ فِی شَأۡنٖ وَمَا تَتۡلُواْ مِنۡهُ مِن قُرۡءَانٖ وَلَا تَعۡمَلُونَ مِنۡ عَمَلٍ إِلَّا کُنَّا عَلَیۡکُمۡ شُهُودًا إِذۡ تُفِیضُونَ فِیهِۚ وَمَا یَعۡزُبُ عَن رَّبِّکَ مِن مِّثۡقَالِ ذَرَّةٖ فِی ٱلۡأَرۡضِ وَلَا فِی ٱلسَّمَآءِ وَلَآ أَصۡغَرَ مِن ذَٰلِکَ وَلَآ أَکۡبَرَ إِلَّا فِی کِتَٰبٖ مُّبِینٍ٦١﴾ [یونس: 61]. «(ای پیغمبر!) تو به هیچ کاری نمیپردازی و چیزی از قرآن نمیخوانی، و (شما ای مؤمنان!) هیچ کاری نمیکنید، مگر این که ما ناظر بر شما هستیم، در همان حال که شما بدان دست مییازید و سرگرم انجام آن میباشید. و هیچ چیز در زمین و در آسمان از پروردگار تو پنهان نمیماند، چه ذرّهای باشد و چه کوچکتر و چه بزرگتر از آن، (همۀ اینها) در کتاب واضح و روشنی (در نزد پروردگارتان) ثبت و ضبط میگردد».
و نیز خداوند میفرماید: ﴿إِنَّ ٱللَّهَ کَانَ عَلَىٰ کُلِّ شَیۡءٖ شَهِیدًا﴾ [النساء: 33]. «بیگمان خدا برهر چیزی حاضر و ناظر (و مراقب رفتار و کردار شما) بوده است».
و خداوند از رسولان و از مخلوقاتش، هر کسی را که بخواهد، بر بندگانش میفرستد، چنان که خداوند از گواهی پیامبران بر اقوامشان خبر داده و میفرماید: ﴿فَکَیۡفَ إِذَا جِئۡنَا مِن کُلِّ أُمَّةِۢ بِشَهِیدٖ وَجِئۡنَا بِکَ عَلَىٰ هَٰٓؤُلَآءِ شَهِیدٗا٤١﴾ [النساء: 41]. «(ای محمّد! حال اینان) چگونه خواهد بود بدان گاه که از هر ملّتی گواهی (از پیامبران برای شهادت بر قوم خود) بیاوریم و تو را (نیز به عنوان) شاهدی بر (قوم خود، از جمله) اینان بیاوریم»؟
و نیز خداوند میفرماید: ﴿وَنَزَعۡنَا مِن کُلِّ أُمَّةٖ شَهِیدٗا فَقُلۡنَا هَاتُواْ بُرۡهَٰنَکُمۡ﴾ [القصص: 75]. «(در آن روز، ما) از هر امّتی گواهی (از میانشان) بیرون میکشیم و (به پیش خود احضار میکنیم، و خطاب به مشرکان) میگوییم: دلیل خود را (بر شرک و کفر دنیوی) بیاورید».
و در جایی دیگر فرموده است: ﴿وَجَآءَتۡ کُلُّ نَفۡسٖ مَّعَهَا سَآئِقٞ وَشَهِیدٞ٢١﴾ [ق: 21]. «در آن روز هر انسانی همراه با راهنما و گواهی میآید».
و نیز اشیای دیگری که گواهی میدهند:
زمین: هر آنچه بر روی آن انجام گیرد، بازگو خواهد کرد: ﴿یَوۡمَئِذٖ تُحَدِّثُ أَخۡبَارَهَا٤﴾ [الزلزلة: 4]. «در آن روز (که سرآغاز قیامت است) زمین خبرهای خود را بازگو میکند».
شب و روز: چنان که هر چه در آنها انجام گیرد، گواهی خواهند داد.
مال و سرمایه: بر علیه صاحبش گواهی میدهد که آن را از چه راهی به دست آورده و کجا خرج نموده است.
فرشتگان: هر آن چه را که بندگان انجام میدهند، گواهی میدهند.
اگر چنانچه بنده چیزی از اعمالش را انکار نماید:
در روز رستاخیز، بندگان برخی از اعمالی را که در نامههای اعمال درج شدهاند انکار نموده و چنین میپندارند که آن اعمال را مرتکب نشدهاند و هرگاه آدمی در انکارش اصرار ورزد، و گواهانی را که علیه او گواهی میدهند، انکار نماید، خداوند بر دهانش مُهر میزند و به اعضا و اندامهایش دستور میدهد تا سخن گویند و آنان از اعمالی که انسان مرتکب گشته است، خبر میدهند! آن لحظه، لحظهای بسیار دشوار و شرم آور خواهد بود!.
دست میگوید: من به چیز حرام دست زدهام و پا میگوید: من بهسوی حرام حرکت کردهام، چشم میگوید: من به سوی حرام نگریستهام و گوش میگوید: من به حرام گوش دادهام و به همین ترتیب، بینی ، پوست و... آآآه، خدایا، بر ما لطف نموده و سترهایمان را بپوشان.
خداوند میفرماید: ﴿ٱلۡیَوۡمَ نَخۡتِمُ عَلَىٰٓ أَفۡوَٰهِهِمۡ وَتُکَلِّمُنَآ أَیۡدِیهِمۡ وَتَشۡهَدُ أَرۡجُلُهُم بِمَا کَانُواْ یَکۡسِبُونَ٦٥﴾ [یس: 65]. «امروزه بر دهانهایشان مهر مینهیم، و دستهایشان با ما سخن میگویند، و پاهایشان بر (کارهایی که انجام میدادهاند و) چیزهایی که فراچنگ میآوردهاند، گواهی میدهند» .
ابوموسی اشعری میگوید: در روز قیامت انسان کافر و منافق برای حسابرسی آورده میشود و خداوند عملش را بر وی عرضه میداد و او آن را انکار مینماید و میگوید: خدایا! به عزّت و جلالت سوگند که این فرشته چیزی را علیه من ثبت نموده است که من آن را انجام نداده ام، آن گاه فرشته میگوید: آیا تو در فلان روز در فلان جا، فلان عمل را انجام ندادی؟ میگوید: خدایا! به عزّت تو سوگند که من آن عمل را انجام نداده ام، وقتی چنین انکار میکند، بر دهانش مُهر زده میشود و آنگاه اعضایش به سخن در میآیند، آنگاه این آیه را تلاوت فرمود: :[12]﴿ٱلۡیَوۡمَ نَخۡتِمُ عَلَىٰٓ أَفۡوَٰهِهِمۡ﴾
رسول خدا فرمود: «بنده میگوید: خدایا! مرا از ستم پناه نمیدهی؟ الله میفرماید: بلی، بنده میگوید: خدایا! من جز گواهی خودم، گواهی کسی دیگر را نمیپذیرم، خداوند میفرماید: امروز گواهی خودت برای خودت و گواهی فرشتگان گرامی قدر کافی است، آن گاه بر دهانش مُهر زده میشود و به اعضایش گفته میشود: سخن بگویید: آنها نیز اعمالی را که مرتکب شدهاند، بازگو میکنند. آن گاه دهانش گشوده میشود تا سخن بگوید و در این هنگام او به اعضایش میگوید: دوری و نفرین بر شما باد، من به خاطر شما دفاع میکردم»[13]!.
و نیز خداوند میفرماید: ﴿حَتَّىٰٓ إِذَا مَا جَآءُوهَا شَهِدَ عَلَیۡهِمۡ سَمۡعُهُمۡ وَأَبۡصَٰرُهُمۡ وَجُلُودُهُم بِمَا کَانُواْ یَعۡمَلُونَ٢٠﴾ [فصلت: 20]. «هنگامی که در کنار دوزخ گرد آمدند، گوشها و چشمها و پوستهای ایشان بر کارهایی که (در دنیا) میکردهاند، گواهی میدهند».
اموری که بندگان از آنها سؤال خواهند شد
خداوند میفرماید: ﴿وَقِفُوهُمۡۖ إِنَّهُم مَّسُۡٔولُونَ٢٤﴾ [الصافات: 24]. «نگاهشان دارید که اینک مورد بازخواست قرار میگیرند».
آری، بندگان از اعمال، نیتها و گفتارهایشان مورد بازخواست قرار میگیرند، و نیز در نصوص از اشیایی ذکر شده است که بندگان از آنها مورد مؤاخذه قرار میگیرند.
بزرگترین گناه، شرک
بزرگترین گناه نزد الله تعالی این است که بنده برای خداوند شریک قرار دهد و خداوند هرگز شرک را نمیبخشد، چنان که در این آیه فرموده است: ﴿إِنَّ ٱللَّهَ لَا یَغۡفِرُ أَن یُشۡرَکَ بِهِۦ وَیَغۡفِرُ مَا دُونَ ذَٰلِکَ لِمَن یَشَآءُۚ وَمَن یُشۡرِکۡ بِٱللَّهِ فَقَدِ ٱفۡتَرَىٰٓ إِثۡمًا عَظِیمًا٤٨﴾ [النساء: 48]. «بیگمان خداوند (هرگز) شرک به خود را نمیبخشد، ولی گناهان جز آن را از هر کس که خود بخواهد میبخشد. و هر که برای خدا شریکی قائل گردد، گناه بزرگی را مرتکب شده است.»
و در آن روز معبودان از عبادتگزارانشان بیزاری میجویند و خداوند مشرکین را توبیخ نموده و آنان را تقریع میکند. چنان که الله میفرماید:
﴿وَقِیلَ لَهُمۡ أَیۡنَ مَا کُنتُمۡ تَعۡبُدُونَ٩٢ مِن دُونِ ٱللَّهِ هَلۡ یَنصُرُونَکُمۡ أَوۡ یَنتَصِرُونَ٩٣﴾ [الشعراء: 92-93].
«و بدیشان گفته میشود: کجا هستند معبودهایی که پیوسته آنها را عبادت میکردید؟ * (معبودهای) غیر از خدا. آیا آنها (در برابر این شدائد و سختیهای که اکنون با آن روبرو هستید و هستند) شما را کمک میکنند تا خویشتن را یاری میدهند»؟
و نیز الله تعالی میفرماید: ﴿وَیَوۡمَ یُنَادِیهِمۡ فَیَقُولُ أَیۡنَ شُرَکَآءِیَ ٱلَّذِینَ کُنتُمۡ تَزۡعُمُونَ٧٤﴾ [القصص: 74]. «روزی (را خاطر نشان ساز که) خدا ایشان را فریاد میدارد و میگوید: انبازهایی که برای من گمان میبردید کجایند»؟!.
و نیز آنان که به نام غیر الله، از قبیل بت یا قبر، حیوان را ذبح میکنند، مورد سؤال و بازخواست قرار میگیرند. الله تعالی میفرماید: ﴿وَیَجۡعَلُونَ لِمَا لَا یَعۡلَمُونَ نَصِیبٗا مِّمَّا رَزَقۡنَٰهُمۡۗ تَٱللَّهِ لَتُسَۡٔلُنَّ عَمَّا کُنتُمۡ تَفۡتَرُونَ٥٦﴾ [النحل: 56]. «(کافران) برای بتهایی که چیزی نمیدانند (زیرا که جمادند)، بهرهای (از حیوانات) که ما بدیشان دادهایم قرار میدهند، به خدا سوگند! (در دادگاه قیامت) از این دروغ و بهتانها بازپرسی خواهید شد».
بنده از هر عملی که در دنیا انجام میدهد، پرسیده میشود
بنده از اعمال نیک یا بدی که در دنیا انجام میدهد، سوال خواهد شد. خداوند میفرماید: ﴿فَوَرَبِّکَ لَنَسَۡٔلَنَّهُمۡ أَجۡمَعِینَ٩٢ عَمَّا کَانُواْ یَعۡمَلُونَ٩٣﴾ [الحجر: 92-93]. «به پروردگارت سوگند! که حتماً از جملگی ایشان پرس و جو خواهیم کرد. * از کارهایی که (در دنیا) میکردهاند».
آری، همگی مورد باز خواست قرار میگیرند، فقیر و ثروتمند، فرمانروا و امیر، عرب و عجم، سیاه و سفید، برده و آزاد، همگی از عملکردشان سؤال خواهند شد.
حتی پیامبران در مورد پیروان، و پیروان در مورد پیامبرانشان سوال خواهند شد. چنان که الله تعالی میفرماید: ﴿فَلَنَسَۡٔلَنَّ ٱلَّذِینَ أُرۡسِلَ إِلَیۡهِمۡ وَلَنَسَۡٔلَنَّ ٱلۡمُرۡسَلِینَ٦ فَلَنَقُصَّنَّ عَلَیۡهِم بِعِلۡمٖۖ وَمَا کُنَّا غَآئِبِینَ٧ وَٱلۡوَزۡنُ یَوۡمَئِذٍ ٱلۡحَقُّۚ فَمَن ثَقُلَتۡ مَوَٰزِینُهُۥ فَأُوْلَٰٓئِکَ هُمُ ٱلۡمُفۡلِحُونَ٨ وَمَنۡ خَفَّتۡ مَوَٰزِینُهُۥ فَأُوْلَٰٓئِکَ ٱلَّذِینَ خَسِرُوٓاْ أَنفُسَهُم بِمَا کَانُواْ بَِٔایَٰتِنَا یَظۡلِمُونَ٩﴾ [الأعراف: 6-9]. «(در روز قیامت) به طور قطع از کسانی که پیامبران به سوی آنان روانه شدهاند میپرسیم (که آیا پیام آسمانی به شما رسانده شده است یا خیر ؟) و حتماً از پیامبران هم میپرسیم (که آیا پیام آسمانی را رسانده اید ؟). * مسلّماً (اعمال همه را) آگاهانه برای آنان شرح میدهیم؛ چرا که ما از آنان بدور نشدهایم * سنجش درست (و دقیق اعمال) در آن روز انجام میگیرد. پس هر که (کفۀ حسنات) ترازوی او سنگین شود (و برکفّۀ سیّئات او رحجان پذیرد) این چنین کسانی رستگارند. * و کسی که (کفّۀ حسنات او از کفّۀ سیّئات) ترازوی او سبک شود، این چنین کسانی که به سبب پیوسته انکار کردن آیات ما (سرمایۀ وجود) خود را از دست دادهاند».
رسول خدا ج فرمود: «در روز قیامت تا لحظهای قدمهای بنده میخکوب است که از عمرش پرسیده شود آن را در کدام راه صرف نموده و از علمش که چگونه بر آن عمل کرده و از مالش که آن را از کدام راه به دست آورده و به کدام راه صرف نموده و از بدنش که آن را در کدام راه پیر کرده است[14].
از نعمتهایی که برخوردار بوده است، پرسیده میشود
خانههای وسیع، ماشینهای فاخر، خوردنیها و نوشیدنیها، لباسهای نرم، خدمتگزاران و زیردستان، شکمهای پُر، آب سرد، سایههای منازل، اندامهای زیبا، لذت خواب، و حتی از نوشیدن عسل.
الله تعالیمی فرماید: ﴿ثُمَّ لَتُسَۡٔلُنَّ یَوۡمَئِذٍ عَنِ ٱلنَّعِیمِ٨﴾ [التکاثر: 8]. «سپس در آن روز از ناز و نعمت بازخواست خواهید شد».
رسول خدا ج فرمود: «نخستین سوالی که در روز قیامت از بنده میشود، این است که آیا ما به تو جسم سالم و تندرست عطا نکردیم و تو را از آب سرد برخوردار نکردیم»[15]؟
بنابراین، برای بنده مناسب نیست که چیزی از نعمتها را تحقیر نماید.
فردی از عبدالله بن عمرو پرسید: آیا ما از فقرای مهاجرین نیستیم؟ عبدالله گفت: آیا همسری نداری که در کنارش آرام میگیری؟ گفت: بلی، پرسید: آیا خانهای نداری که در آن سکنی میگزینی؟ گفت: بلی، عبدالله گفت: پس تو از ثروتمندان هستی؟ آن فرد گفت: من خدمتکاری هم دارم، عبدالله گفت: پس در این صورت تو از شاهان هستی»[16].
آدمی از نعمت چشم، گوش و قلب پرسیده میشود
انسانها در نوع نعمتها، تواناییها و حواسشان متفاوت هستند، و هر چند که توانایی بنده بیشتر باشد، حسابش دقیقتر و باریکتر میشود. الله تعالی میفرماید: ﴿وَلَا تَقۡفُ مَا لَیۡسَ لَکَ بِهِۦ عِلۡمٌۚ إِنَّ ٱلسَّمۡعَ وَٱلۡبَصَرَ وَٱلۡفُؤَادَ کُلُّ أُوْلَٰٓئِکَ کَانَ عَنۡهُ مَسُۡٔولٗا٣٦﴾ [الإسراء: 36]. «از چیزی دنباله روی مکن که از آن ناآگاهی. بیگمان چشم و گوش و دل همه مورد پرس و جوی از آن قرار میگیرد».
قتاده میگوید: وقتی ندیدهای، مگو: دیدم، و وقتی نشنیدهای، مگو: شنیدم، و ندانستهای، مگو: دانستم؛ زیرا الله تو را از همۀ این موارد بازخواست میکند[17].
کدام امت قبل از همه مورد محاسبه قرار میگیرد؟
پس از آن که در روز قیامت انتظار مردم طولانی شده و همگی در ترس و وحشت بسر میبرند، و دوزخ را در جلو خویش میبینند، انبیا نیز در رعب و وحشت قرار داشته و اولیا سراسیمه و نگران، و مؤمنان حیران و پریشان، و نافرمانان و گناهکاران غرق در عرق هستند، انتظارشان بسر رسیده و حساب و کتاب شروع میشود.
از رحمت و محبت خداوند فرمانروا نسبت به پیامبرمان ج، این است که قبل از همۀ امتها، امت آن حضرت ج مورد حساب و کتاب قرار میگیرد.
رسول خدا ج فرمود: «ما آخرین امت هستیم، ولی اولین امت خواهیم بود که مورد محاسبه قرار میگیریم، لذا گفته میشود، کجاست امت امّی و پیامبرشان، پس ما آخرین امت (از نظر وجود بر کرۀ زمین) و اولین (امت از نظر حساب و کتاب در میدان محشر) هستیم»[18].
اولین گناهی که در میان مردم انجام شده و محاسبۀ آن انجام میگیرد
یکی از بزرگترین گناهان، ریختن خون ناحق است، و با کمال تأسف، امروز در عصر ما با گسترش سلاح و اسباب قتل و کشتار و بکار گیری آسان آنها، برخی مردم تساهل نموده و راحت و سریع مرتکب این گناه میشوند، در حالی که رسول خدا ج خبر دادهاند که این امر از علامات قرب قیامت به شمار میروند.
آن حضرت ج فرمود: «قیامت برپا نخواهد شد تا زمانی که هرج زیاد شود». پرسیدند: یا رسول الله! هرج یعنی چه ؟ فرمود: «قتل و کشتار، قتل و کشتار»[19].
و از آن جایی که ریختن خون نا حق کاری بسیار سنگین است، رسول خدا ج فرمود: «نخستین چیزی که در روز قیامت در مورد حقوق مردم، داوری خواهد شد، خونها خواهند بود»[20].
رسول خدا ج فرمود: «در روز قیامت فردی را میآورند، در حالی که دست دیگری را گرفته است و میگوید: خدایا! این مرا کشته است، الله تعالی به قاتل میگوید: چرا او را کشتهای؟ او جواب میدهد: خدایا! او را کشتم تا عزت از آن تو باشد،[21] الله میگوید: عزت و جلال از آن من است. باز کسی دیگر را میآورند در حالی که دست دیگری را گرفته و میگوید: خدایا این مرا کشته است، الله تعالی میپرسد: چرا او را کشتهای؟ میگوید: خدایا! به خاطر این که عزت و سربلندی از آنِ فلانی باشد. الله تعالی میگوید: عزت و سربلندی از آن فلانی نیست،[22] آن گاه به گناهش گرفتار میشود»[23].
بنابراین، باید انسان از ریختن خون ناحق بپرهیزد، و از درگیریها و خصومتها و مواضع اتهام بپرهیزد و به هنگام خشم و غضب خود را کنترل نماید و از خداوند سلامتی و عافیت بخواهد.
حال و وضع بندگان در روز داوری و محاسبه
روز محشر و داوری، روز فیصله و قضاوت، روزی بس دشوار و سخت خواهد بود، جز کسی که خداوند آن را برایش آسان بگرداند. در آن روز مردم حالتهای گوناگونی خواهند داشت.
زیرا به هنگام عرضه شدن در محضر خداوند کریم، در آن ایستگاه مخوف و سراسیمگی گناهکار، انسانها از همدیگر اعلام بیزاری و برائت میکنند، و هر فرد نسب و قرابت خویش را فراموش میکند. چنان که الله تعالی میفرماید: ﴿فَإِذَا نُفِخَ فِی ٱلصُّورِ فَلَآ أَنسَابَ بَیۡنَهُمۡ یَوۡمَئِذٖ وَلَا یَتَسَآءَلُونَ١٠١﴾ [المؤمنون: 101]. «هنگامی که (برای بار دوم) در صور دمیده شود، هیچگونه خویشاوندی و نسبتی در میان آنان نمیماند (چرا که هر کسی در اندیشۀ نجات خویشتن است) و در آن روز از همدیگر نمیپرسند».
هر چند که دو نفر در صداقت و رفاقت خویش رابطهای قوی و محکم داشته باشند، اما در صحنۀ قیامت از همدیگر تبری میجویند و هر کدام، نفسی نفسی میگویند. چنان که الله تعالی میفرماید: ﴿وَلَا یَسَۡٔلُ حَمِیمٌ حَمِیمٗا١٠﴾ [المعارج: 10]. «و هیچ دوستی از دوستش نمیپرسد».
بلکه انسان از اهل و دوستانش میگریزد و از برادران و یارانش فرار میکند و همگی گردنها در برابر فرمانروا ذلیل و خوار شده و دشواریها نرم و ملایم گشته و صاحبان درک و خورد فروتن شدهاند.
خداوند میفرماید: ﴿وَعَنَتِ ٱلۡوُجُوهُ لِلۡحَیِّ ٱلۡقَیُّومِۖ وَقَدۡ خَابَ مَنۡ حَمَلَ ظُلۡمٗا١١١﴾ [طه: 111]. «در آن روز همۀ) چهرهها در برابر خداوندِ باقی و جاویدان، و گرداننده و نگهبانِ جهان (همچون اسیران) خضوع و خشوع میکنند و کُرنِش میبرند، و کسی که (در آن روز کوله بارِ) کفر را بر دوش کشد، (از لطف خدا) ناامید میگردد».
چه صحنهای بس وحشتناک خواهد بود!! خدایا بر ما رحم بفرما!.
مردم میلرزند، پیامبران تضرع و زاری میکنند، زبانها بند آمده، خِرَدها بیدار شدهاند، در حالی که اعمالی متنوع و مختلف انجام شده است!.
در آن روز، بندگان اعمالی را که انجام دادهاند، حاضر میبینند، چنان که الله تعالی میفرماید: ﴿یَوۡمَ تَجِدُ کُلُّ نَفۡسٖ مَّا عَمِلَتۡ مِنۡ خَیۡرٖ مُّحۡضَرٗا وَمَا عَمِلَتۡ مِن سُوٓءٖ تَوَدُّ لَوۡ أَنَّ بَیۡنَهَا وَبَیۡنَهُۥٓ أَمَدَۢا بَعِیدٗاۗ وَیُحَذِّرُکُمُ ٱللَّهُ نَفۡسَهُۥۗ وَٱللَّهُ رَءُوفُۢ بِٱلۡعِبَادِ٣٠﴾ [آل عمران: 30]. «روزی که هر کسی آنچه را از نیکی انجام داده است حاضر و آماده میبیند (و مایۀ سرور او میشود) و دوست میدارد کاش میان او و آنچه از بدی انجام داده است فاصلۀ زیادی میبود، و خداوند شما را از (نافرمانی) خودش برحذر میدارد، و خداوند نسبت به بندگان مهربان است».
بنابراین، در آن روز هیچ عملی که انسان در حیاتش انجام داده است، پنهان نمیشود.
﴿إِنَّا نَحۡنُ نُحۡیِ ٱلۡمَوۡتَىٰ وَنَکۡتُبُ مَا قَدَّمُواْ وَءَاثَٰرَهُمۡۚ وَکُلَّ شَیۡءٍ أَحۡصَیۡنَٰهُ فِیٓ إِمَامٖ مُّبِینٖ١٢﴾ [یس: 12]. «ما خودمان مردگان را زنده میگردانیم، و چیزهایی را که (در دنیا) پیشاپیش فرستادهاند و (کارهایی را که کردهاند، و همچنین) چیزهایی را که (در آن) بر جای نهاده مینویسیم. و ما همه چیز را در کتاب آشکار (لوح محفوظ) سرشماری مینماییم و مینگاریم».
خداوند اینگونه حال و عمل انسان را توصیف میمی نماید، هر آنچه را که قبل از مرگش از پیش فرستاده و اعمالی که پس از مرگش برجا گذشته که آثار او به شمار میآیند را ثبت میکند.
آری، محاسبه دقیق انجام میشود، بهطوری که اعمالی که قبل از مرگ انجام داده و اعمالی که پس از مرگش رها نموده است، همه حاضر میشوند. پس از اگر قرآنی را برجا گذاشته، چاهی را حفر نموده، نهری را به جریان انداخته، یتیمی را سرپرستی نموده، علمی را نشر نموده، فرزند صالحی را برجا گذاشته است، همۀ این موارد باقی میمانند و برایش صدقۀ جاری به شمار میروند.
همین گونه خواهد بود حال کسی که چیزی حرام را ترک نموده است، مانند این که مرده و محل فروش شراب را برجا گذاشته، یا رقاص خانهای بنا نموده، یا شبکۀ ماهوارهای را راه اندازی نموده که فساد را نشر میکند، و یا کتابهای فاسدی از وی بر جا مانده است.
همگی را انسان در جلوش حاضر میبیند، چنان که الله تعالی میفرماید: ﴿یُنَبَّؤُاْ ٱلۡإِنسَٰنُ یَوۡمَئِذِۢ بِمَا قَدَّمَ وَأَخَّرَ١٣ بَلِ ٱلۡإِنسَٰنُ عَلَىٰ نَفۡسِهِۦ بَصِیرَةٞ١٤ وَلَوۡ أَلۡقَىٰ مَعَاذِیرَهُۥ١٥﴾ [القیامة: 13-15]. «در آن روز انسان را آگاه میسازند از چیزهایی که پیشاپیش فرستاده است و از چیزهایی که برجای گذاشته است. * اصلاً انسان خودش از وضع خود آگاه است. * در حالی که (به زبان) عذرهایی برای (دفاع از) خود میآورد».
هر چندت که انسان گناه را حقیر و ناچیز بداند، اما خداوند آن را در روز قیامت بزرگ میکند.
رسول خدا ج فرمود: «از گناهان کوچک و حقیر بپرهیزید، زیرا گناهان صغیره مانند گروهی هستند که در درّهای جمع میشوند و هر کدام تکه چوبی را میآورد، تا این که آن مقدار چوب جمع میکنند که نانشان را میپزند، و هر گاه بنده از گناهان صغیره مورد مؤاخذه قرار گیرد، نابود میشود»[24].
انواع حقوقی که در روز قیامت ادا شوند
حق، به چیزی گفته میشود که از انسان خواسته میشود تا آن را به دیگران بپردازد، و خداوند برای انسان حقوقی را قرار داده و نیز حقوقی را برای بنده تضمین نموده و او را هشدار داده است تا اگر در این حقوق کوتاهی نماید، او را محاسبه خواهد نمود.
حق خداوند بر بنده این است که او را عبادت کند و کسی را با او شریک نکند، نماز بخواند، زکات مالش را بپردازد و... بنابراین، نخستین سؤالی که از بندگان میشود، این است که شما در دنیا چه کسی را معبود خود ساخته اید و چه پاسخی به پیامبران دادهاید؟
همچنین از حقوق الله بر بندگان این است که عباداتی را که بر آنان واجب گردانید، را به جا آورد.
بنابراین، نماز نخستین عبادتی است که خداوند او را در مورد آن بازخواست خواهد کرد.
رسول خدا ج فرمود: «اولین عملی که بنده در روز قیامت در مورد آن محاسبه میشود، نماز اوست، پروردگار عزوجل به فرشتگان دستور میدهد: در نماز بندهام بنگرید، آیا آن را کامل کرده است یا ناقص؟ اگر آن را کامل کرده بود، کامل ثبت میگردد، و اگر در آن نقصی وجود داشت، بود، الله تعالی میفرماید: بنگرید، آیا نمازهای نفلی دارد؟ اگر نمازهای نفلی داشت، خداوند میفرماید: آن را از آنها کامل کنید، و سپس بقیۀ اعمالش بدین ترتیب میباشد»[25].
خداوند حقوقی را از برخی بندگان بر عهدۀ برخی دیگر قرار داده است، چنان که پدر حقوقی بر پسر دارد و همچنین همسایه بر همسایه، زن و شوهر بر همدیگر، و نیز حیوانات، درختان و... حقوقی دارند. و برخی از این حقوق مباح و برخی حرام هستند.
نخستین سؤالی که از حقوق بندگان میشود، خونها هستند، بنابراین، کسی که کشته شده، یا مجروح شده و خونش ریخته شده ، یا سرش شکسته است، این نخستین موردی خواهد بود که در مورد آن داوری انجام میگیرد.
رسول خدا ج فرمود: «نخستین داوریای که در روز قیامت در مورد حقوق انجام میگیرد، خونها خواهند بود»[26].
کسی که مردم را میزند: کسی که با زدن مردم را مورد تجاوز قرار میدهد، به همین ترتیب در روز قیامت از او قصاص گرفته میشود.
رسول خدا ج فرمود: «کسی که از روی ستم مردم را با شلاغ و تازیانه میزند، روز قیامت از او قصاص گرفته میشود»[27].
و نیز رسول خداج فرمود: «هر کس بردهای را بزند، در روز قیامت از او قصاص گرفته میشود»[28].
ام المؤمنین، ام سلمه ل گفت: رسول خدا ج در منزل من بود و در دستش مسواکی داشت، آن گاه کنیزک خود یا ام سلمه را صدا زد تا جایی که آثار خشم بر وی نمایان بود.
ام سلمه در جستجوی وی به حجرههای ازواج مطهرات رفت و او را در حالی یافت که با حیوانی بازی میکرد.
گفت: تو اینجا بازی میکنی، در حالی که رسول خدا ج منتظر توست.
کنیزک آمد و عرض کرد: به خدا سوگند من صدای شما را نشنیدهام که مرا صدا بزنید.
آنگاه رسول خدا ج فرمود: «از ترس قصاص نمیبود، تو را با این مسواک تنبیه میکردم»[29].
وقتی رسول خدا ج که پیامبر مقرب الله است، از قصاص میترسد، پس حال دیگر بندگان چگونه خواهد بود؟
مدیون: حقوق مردم ضایع نمیشود، بلکه خداوند حق هر صاحب حقی را میدهد، اگر چه چیز اندکی باشد.
رسول خدا ج میفرماید: «هر کس که ظلمی به برادرش نموده باشد، خواه به آبروی او لطمه زده و یا حق دیگری از او پایمال کرده است، همین امروز (در دنیا) از او طلب بخشش کند قبل از اینکه روزی (قیامت) فرا رسد که در آن، درهم و دیناری، وجود ندارد. زیرا اگر اعمال نیکی داشته باشد، (در آنروز) به اندازۀ ظلمی که نموده است، از آنها کسر میگردد. و اگر اعمال نیکی نداشته باشد، گناهان مظلوم را به دوش او (ظالم) میگذارند»[30].
بنابراین کسی که بمیرد و بر عهدهاش دیونی است که در دنیا آنها را پرداخت نکرده است، در روز قیامت، طلبگاران، به میزان طلبشان از نیکیهایش بر میدارند.
رسول خدا ج فرمود: «هر کس در حالی بمیرد که دینار یا درهمی از مردم بر عهدهاش باشد، از نیکیهایش فیصله میشود، زیرا در آنجا درهم و دیناری نخواهد بود»[31].
کسی که به مردم تهمت میزند: کسی که زن یا مردی را به زنا یا از این قبیل موارد، متهم نماید، در دنیا از او قصاص گرفته میشود، و اگر کسی بردهاش را به زنا متهم نماید، و در این اتهام دروغ بگوید، در روز قیامت حد شرعی بر وی اجرا میشود.
رسول خدا ج فرمود: «کسی که بردهاش را به زنا متهم نماید، در روز قیامت حد شرعی بر وی اجرا میشود، مگر این که در گفتهاش راستگو باشد»[32].
و نیز رسول خدا ج فرمود: «هر کس بردهاش را تهمت بزند، در حالی که او از آن کار بری است، روز قیامت به او شلاق زده میشود، مگر آن که واقعیت همان گونه باشد که او گفته است»[33].
سلطهگر بر ضعیفان: هر کس از قدرت و جایگاه یا زیرکیاش، سوء استفاده کرده و با نیرو و سلطهاش بر ضعیفان ستم روا داشته و بر آنان غلبه کند، خداوند در روز قیامت از او انتقام میگیرد.
چنان که در حدیث حضرت عایشه ل آمده است: «مردی به محضر آن حضرت ج آمد و نشست و گفت: یا رسول الله! من دو برده دارم که با من دروغ میگویند و به من خیانت میکنند و از من فرمان نمیبرند، من نیز آنان را ناسزا میگویم و آنان را میزنم، پس حال من با آنان چگونه است؟
خیانتها، دروغها و نافرمانیهای آنان با تو محاسبه میگردد، اگر کیفر دادن تو به آنان به اندازۀ گناهانشان بود، این برایت کفایت میکند و نه به نفع تو میشود و نه به زیانت، اما کیفر دادن تو نسبت به آنان کمتر بود، این برایت فضیلت است، و اگر کیفر دادن تو به آنان بیش از گناهانشان بود، به اندازۀ کیفر اضافی تو به انان، از تو قصاص گرفته میشود.
آنگاه آن مرد مقداری عقب رفت و گریه میکرد و فریاد میزد:
آن گاه رسول خدا ج فرمود: مگر آیۀ قرآن را نخواندهای که الله تعالی فرموده است: ﴿وَنَضَعُ ٱلۡمَوَٰزِینَ ٱلۡقِسۡطَ لِیَوۡمِ ٱلۡقِیَٰمَةِ فَلَا تُظۡلَمُ نَفۡسٞ شَیۡٔٗاۖ وَإِن کَانَ مِثۡقَالَ حَبَّةٖ مِّنۡ خَرۡدَلٍ أَتَیۡنَا بِهَاۗ وَکَفَىٰ بِنَا حَٰسِبِینَ٤٧﴾ [الأنبیاء: 47]. «و ما ترازوی عدل و داد را در روز قیامت خواهیم نهاد، و اصلاً به هیچ کسی کمترین ستمی نمیشود، و اگر به اندازۀ دانۀ خردلی (کار نیک یا بدی انجام گرفته) باشد، آن را حاضر و آماده میسازیم و بسنده خواهد بود که ما حسابرس و حسابگر باشیم».
آنگاه آن مرد گفت: «یا رسول الله! من راه بهتری بین خود و آنان از این نمییابم جز این که از آنان جدا شوم، شما را گواه میگیرم که آنان آزادند»[34].
بنابراین، وقتی ظلم و ستم چنین سرانجامی خواهد داشت، پس مناسب است تا ما از ستم روا داشتن بر دیگران بترسیم و از آن بر حذر باشیم.
در عین حال که رسول خدا ج فرمودهاند که ستم رواداشتن بر دیگران در روز قیامت برای ستمگر تاریکیهایی خواهد شد. آن حضرت ج فرمود: «از ظلم و ستم بپرهیزید، زیرا ظلم و ستم در روز قیامت به تاریکیهایی تبدیل خواهد شد»[35].
و نیز رسول خدا ج فرمود: «هر کس بر برادرش ستمی روا داشته، آبرویش را ریخته یا مالی از او برداشته، پس باید امروز از او حلالی بطلبد، پیش از این که برایش درهم یا دیناری باقی نماند، در آن روز اگر عمل نیکی داشته باشد، به عوض ستمش از آن برداشته میشود و اگر عمل نیکی نداشته باشد، از گناهان کسی که بر وی ستم روا داشته است، برداشته شده و بر او تحمیل میشود»[36].
از جمله عدالت خداوند و باریکی حکمتش درمیان مخلوقات این است که نه تنها این که حقوق بندگان را از یکدیگر میگیرد، بلکه حقوق حیوانات را نیز از یکدیگر میگیرد و از آنها قصاص میگیرد.
رسول خدا ج فرمود: «در روز قیامت حق هر صاحب حقی به اهل آن میرسد، حتی برای گوسفند بیشاخ از گوسفند شاخ دار قصاص گرفته میشود»[37].
حتی بین انسانها و حیوانات داوری میشود، چنان که اگر کسی در دنیا حیوانی را آزار داده است، در روز قیامت محاکمه شده و و به کیفر گناهش میرسد.
چنان که رسول خدا ج فرمود: «زنی به خاطر این که گربهای را زندانی کرده و تا این که مرده بود، عذاب داده شده و وارد دوزخ گردید، چون نه خود به او غذا و آب داده و نه او را رها کرده تا از حشرات زمین تغذیه کند»[38].
بنابراین، این اوج عدالت و انصاف است، زیرا خداوند بین دشمنیهای بندگان داوری میکند و حق ستمدیده را از ستمگر میگیرد، و حق هر صاحب حقی را به او میدهد، حق کسی را که مالش دزدیه شده است را از دزد و سارق میگیرد و حق مستضعف را از ستمگر باز پس میگیرد.
در روز رستاخیز، زمین با نور پروردگارش میرخشد، آن گاه که خداوند برای داوری بین مخاوقاتش متجلی میگردد و آن گاه پیامبران و گواهان آورده میشوند. خداوند میفرماید: ﴿وَأَشۡرَقَتِ ٱلۡأَرۡضُ بِنُورِ رَبِّهَا وَوُضِعَ ٱلۡکِتَٰبُ وَجِاْیٓءَ بِٱلنَّبِیِّۧنَ وَٱلشُّهَدَآءِ﴾ [الزمر: 69]. «و زمین با نور (تجلّی) خداوندگارش روشن میشود، و کتاب (و نامۀ اعمال به دست صاحبانش) گذاشته میشود و پیغمبران و گواهان آورده میشوند».
آن گاه در آن محکمه و دادگاه قیامت در میان آفریدگان داوری میشود و خداوند بر بندگانش گواه است و از احوالشان آگاه است و چیزی بر او پنهان نمیماند. چنالن که الله تعالی میفرماید: ﴿وَٱللَّهُ شَهِیدٌ عَلَىٰ مَا تَعۡمَلُونَ﴾ [آل عمران: 98]. «و خداوند بر اعمالِ شما گواه است».
پیامبر ما ج و امتش بر دیگر امتها گواهی میدهند
خداوند پیامبران را برای انسانها به عنوان رحمت فرستاده است تا آنان را به رحمت الله مژده داده و از عذابش بترسانند. همچنین برخی از اقوامشان راه هدایت را پیشه کرده و برخی اعراض نموده و رویگردان شدهاند.
وقتی در روز قیامت پیامبر با امتش گرد آورده میشود و همگی در برابر پروردگار مقتدر و حکیم میایستند، آن گاه وضعیتشان آن گونه خواهد بود که الله تعالی فرموده است: ﴿فَلَنَسَۡٔلَنَّ ٱلَّذِینَ أُرۡسِلَ إِلَیۡهِمۡ وَلَنَسَۡٔلَنَّ ٱلۡمُرۡسَلِینَ٦ فَلَنَقُصَّنَّ عَلَیۡهِم بِعِلۡمٖۖ وَمَا کُنَّا غَآئِبِینَ٧﴾ [الأعراف: 6-7]. «به طور قطع از کسانی که پیامبران بهسوی آنان روانه شدهاند میپرسیم و حتماً از پیغمبران هم میپرسیم. * مسلّماً آگاهانه برای آنان شرح میدهیم؛ چرا که ما از آنان بدور نشده ایم».
وقتی امتها راه تکذیب را پیش گرفته و منکر این امر میشوند که پیامبران چیزی را به آنان ابلاغ ننمودهاند، آنگاه پیامبرمان ج و امتش گواهی میدهند که پیامبران پیام الله را به آنان رساندهاند، چنان که الله تعالی میفرماید: ﴿لِّتَکُونُواْ شُهَدَآءَ عَلَى ٱلنَّاسِ﴾ [البقرة: 143]. «تا گواهانی بر مردم باشید».
رسول خدا ج فرمود: «روز قیامت، نوح فراخوانده میشود. میگوید: لبیک ای پروردگارم! آمادۀ خدمتم. خداوند میفرماید: آیا (آنچه را که به تو گفته بودم) ابلاغ کردی؟ میگوید: بلی. سپس از امتش میپرسند: آیا به شما ابلاغ کرد؟ میگویند: هیچ ترسانندهای نزد ما نیامده است. خداوند به نوح میگوید: چه کسی گواه تو است؟ میگوید: محمد و امتاش. آن گاه شما گواهی میدهید که او ابلاغ نموده است و پیامبر نیز گواه شماست. اینجاست که خداوند بلند مرتبه میفرماید: ﴿وَکَذَٰلِکَ جَعَلۡنَٰکُمۡ أُمَّةٗ وَسَطٗا لِّتَکُونُواْ شُهَدَآءَ عَلَى ٱلنَّاسِ وَیَکُونَ ٱلرَّسُولُ عَلَیۡکُمۡ شَهِیدٗا﴾ [البقرة: 143]. یعنی «شما را یک ملت میانه رو قرار دادیم تا روز قیامت، بر مردم، گواه باشید. و پیامبر اکرم ج بر شما گواه باشد»[39].
و نیز رسول خدا ج فرمود: «در روز قیامت پیامبری میآید که یک نفر با او همراه است و پیامبری میآید که دو نفر همراهاند و پیامبری میآید که تعداد بیشتری با او همراهند، آن گاه قومش فرا خوانده میشوند و به آنان گفته میشود: آیا پیامبرتان پیام الله را به شما ابلاغ کرده است؟ آنان میگویند: خیر، آنگاه به پیامبر گفته میشود: چه کسی گواهی میدهد که تو پیام الله را به آنان رسانیدهای؟ او میگوید: محمد و امتش، آن گاه امت محد ج فرا خوانده میشود و از آنان پرسیده میشود: آیا این پیامبر پیام الله را به امتش ابلاغ نموده است؟ آنان جواب میدهند: بلی، الله تعالی میفرماید: شما از کجا میدانید؟ انان میگویند: پیامبرمان ج به ما خبر داده است که پیامبران پیام الله را به امتهایشان رسانیدهاند و ما او را تصدیق کرده ایم»[40].
پیامبرمان ج بر امتش گواهی میدهد
رسول خدا ج بر امتش گواهی میدهد که او پیام خدا را به آنان رسانیده و احکام الله را برایشان ابراز داشته و آنان را انذار و تبشیر نموده است، آنان را به هر کار خیر راهنمایی کرده و از هر کار بدی بر حذر داشته است. چنان که الله تعالی میفرماید: ﴿فَکَیۡفَ إِذَا جِئۡنَا مِن کُلِّ أُمَّةِۢ بِشَهِیدٖ وَجِئۡنَا بِکَ عَلَىٰ هَٰٓؤُلَآءِ شَهِیدٗا٤١﴾ [النساء: 41]. «(ای محمّد!) چگونه خواهد بود بدان گاه که از هر ملّتی گواهی بیاوریم و تو را (نیز به عنوان) شاهدی بر (قوم خود، از جمله) اینان بیاوریم»؟
ابوهریره س میگوید: رسول خدا ج آیۀ: ﴿یَوۡمَئِذٖ تُحَدِّثُ أَخۡبَارَهَا٤﴾ [الزلزلة: 4]. «آن روز که زمین از اخبارش سخن میگوید» را تلاوت نموده و آن گاه فرمود: آیا میدانید: اخبار زمین چیست؟ صحابه گفتند: خدا و رسولش بهتر میدانند. آن حضرت ج فرمود: اخبار زمین این است که علیه هر برده و کنیزی آنچه را که بر پشتش انجام داده است، گواهی میدهد و میگوید: وی فلان و فلان روز بر پشت من این عمل و این عمل را انجام داده است، این است اخبار آن»[41].
و نیز رسول خدا ج فرمود: «از زمین خود را محافظت نمایید؛ زیرا زمین مادر شماست، و هیچ کسی هیچ عمل خوب یا بدی را انجام نمیدهد مگر این که زمین آنها را بازگو خواهد کرد»[42].
پس وقتی بنده میداند که او با الله تعالی ملاقات میکند و خدایی که چیزی بر او پنهان نمیماند، پس چگونه بر آن کار جرأت پیدا میکند»؟
چشمی که با آن مینگرد، گوشی که با آن میشنود، دستی که با آن میگیرد و کسب میکند، پایی که با آن میرود، و حتی پوست بدنش از هر موضعی، علیه انسان گواهی میدهد و همچنین ساق دست، شکم، پشت و ران سخن میگوید.
چنان که الله تعالی میفرماید: ﴿ٱلۡیَوۡمَ نَخۡتِمُ عَلَىٰٓ أَفۡوَٰهِهِمۡ وَتُکَلِّمُنَآ أَیۡدِیهِمۡ وَتَشۡهَدُ أَرۡجُلُهُم بِمَا کَانُواْ یَکۡسِبُونَ٦٥﴾ [یس: 65]. «امروزه بر دهانهایشان مهر مینهیم، و دستهایشان با ما سخن میگویند، و پاهایشان بر (کارهایی که انجام میدادهاند و) چیزهایی که فراچنگ میآوردهاند، گواهی میدهند».
و نیز خداوند میفرماید: ﴿یَوۡمَ تَشۡهَدُ عَلَیۡهِمۡ أَلۡسِنَتُهُمۡ وَأَیۡدِیهِمۡ وَأَرۡجُلُهُم بِمَا کَانُواْ یَعۡمَلُونَ٢٤﴾ [النور: 24]. «در آن روزی که علیه آنان زبان و دست و پای ایشان بر کارهایی که کردهاند گواهی میدهند».
ای دریغا! از صحنهای که اعضای بدن گواهی داده و به سخن در میآیند!.
انس س میگوید: ما در محضر رسول خدا ج نشسته بودیم که آن حضرت ج به خنده در آمد و آن گاه فرمود: «آیا میدانید: من چرا خندیدم؟ صحابه گفتند: خدا و رسولش بهتر میدانند. فرمود: من از خطاب بنده به پروردگارش به خنده آمدم، آن گاه که میگوید: خدایا! مرا از ستم پناه نمیدهی؟ خداوند میگوید: بلی، او میگوید: خدایا! من کسی جز گواهی خودم را قبول ندارم.[43] خداوند میفرماید: امروز کافی است که خودت، گواه خودت باشی و نویسندگان گرانقدر گواهی دهند،آن گاه بر دهانش مُهر زده میشود و به اعضای بدنش دستور داده میشود که سخن بگویید، آنها اعمالی را که انجام دادهاند، بازگو میکنند، آن گاه به او اجازه داده میشود تا سخن گوید، او به اعضایش میگوید: دوری باد بر شما و گم شوید، من به خاطر شما دفاع میکردم»[44].
آری، به اعضایش، از قبیل دست ، پا و... دستور میرسد تا نسبت به آنچه انجام دادهاند، سخن بگویند. آنگاه آنها زبان گشوده و آدمی رسوا میشود و از زشتیها پرده بر میدارند و امور پنهان آشکار میشوند و انسانهای مغرور رسوا میشوند.
وقتی اعضای بدن اعتراف نموده و سخن میگویند در حالی که آدمی میشنود و اختیاری ندارد تا زبان اعتراض بگشاید، چون زبان قفل شده و از سخن گفتن باز داشته شده است. آن گاه به او اجازه داده میشود تا سخن بگوید، آنگاه به نکوهش و سرزنش آنان میپردازد، و میگوید: من از شما دفاع میکردم و میخواستم شما را از آتش دوزخ برهانم!.
رسول خدا ج در میان سخنانش در مورد مورد سؤال قرار گرفتن بندگان در روز قیامت فرمود:
«آن گاه با نفر سوم ملاقات میکند و به او نیز چنین میگوید. وی میگوید: خدایا! من به تو و کتابت و پیامبرانت ایمان آوردم و نماز خواندم و روزه گرفتم و در راه تو انفاق کردم و تا میتواند از خیر و خوبیها سخن میگوید. آن گاه به او گفته میشود: آیا گواهانمان را علیه تو بیاوریم؟ او در خودش میاندیشد که آن گواهان چه کسانی خواهند بود؟ چه کسی علیه من گواهی میدهد؟ آنگاه بر زبانش مهر زده میشود و به ران، گوشت و استخوانهایش گفته میشود: سخن بگویید و ران، گوشت و استخوان آنچه را که انجام دادهاند، بر زبان میآورند، این بدان جهت است تا برایش عذری باقی نماند و این فرد منافق است و کسی است که خداوند بر او خشمگین میشود»[45].
گواهی سنگها و درختان
درختان و سنگها به نفع یا زیان انسان گواهی دهند از جمله این که در روز قیامت بر مؤذن گواهی میدهند و این از فضیلت اذان است که هر کسی از جن، انسان، درختان و سنگها که اذان را بشنود، برای او گواهی میدهد. چنان که رسول خدا ج فرمود: «هیچ جن و انسان و چیزی دیگری صدای اذان را نمیشنود، مگر این که در روز قیامت برای او گواهی میدهد»[46].
نجوا...
خویشتن را محاسبه کنید قبل از آن که مورد محاسبه قرار گیرید،
و اعمالتان را وزد نمایید، قبل از آن که علیه شما وزن شوند،
و خود را بر عرضۀ بزرگ در نزد خداوند آماده کنید.
[1]- متفق علیه.
[2]- متفق علیه.
[3]- مسند احمد با سند صحیح.
[4]- متفق علیه.
[5]- صحیح مسلم.
[6]- منفق علیه. تعویذ و دم خواستن جایز است، اما در حدیث به این مطلب تشویق شده است که انسان خودش را با اوراد و وظایف دم کند، زیرا این کار افضلتر است، چون بنده با این کارش به الله توکل مینماید و چون هر گاه رسول خدا ج دچار بیماری میشد، خودش را دم میکرد، و وقتی بیماریاش شدّت یافت، عایشه دعا میخواند برای حصول برکت با دستان آنحضرت ج میمالید.
مراد از این که فال بد نمیگیرند، یعنی به هیچ چیزی اعم از دیدنی، شنیدنی، چشیدنی و بوییدنی فال بد نمیگیرند؛ زیرا عربها عادت داشتند که با پرنده فال میگرفتند و اگر چنان چه مرغ به سمت چپ پرواز میکرد، فال بد و شوم میگرفتند، در حالی که فال گرفتن حرام است و جایز نیست که کسی به روز، ماه یا چهره فال بگیرد.
مراد از این که بر پروردگارشان توکل میکنند، یعنی در تمام کارهایشان بر خداوند یکتا و یگانه اعتماد میکنند و هر کس بر الله توکل نماید، خداوند او را کفایت میکند و هر کس را که الله کفایت کند، او را در برابر هر چیزی حفاظت میکند و برایش کافی میشود.
[7]- مسند احمد و ترمذی با سند صحیح.
[8]- صحیح مسلم.
[9]- متفق علیه.
[10]- متفق علیه.
[11]- صحیح مسلم و ابن ماجه.
[12]- تفسیر ابن جریر در ذیل این آیه.
[13]- صحیح مسلم.
[14]- سنن ترمذی.
[15]- سنن ترمذی.
[16]- عمدة التفسیر احمد شاکر با اسناد صحیح، 1/657.
[17]- تفسیر ابن کثیر، ذیل آیۀ:. ﴿وَلَا تَقۡفُ مَا لَیۡسَ لَکَ بِهِۦ عِلۡمٌ﴾ [الإسراء: 36].
[18]- ابن ماجه با سند صحیح.
[19]- متفق علیه.
[20]- متفق علیه.
[21]- یعنی بدان جهت او را کشتم که کافر بود و با مسلمانان میجنگید، یا مرتکب چنان عملی گردید که کشتنش را واجب میگردانید. مصنف ابن أبی شیبة، 22 / 340، (مترجم).
[22]- یعنی او را با انگیزۀ غلبۀ فلانی بر مردم یا بنابر دستور فلانی کشتهام. المصنف ابن أبی شیبة، 22 / 340، (مترجم).
[23]- سنن نسائی با سند صحیح.
[24]- صحیح ابن حبان و مسند احمد با سند صحیح.
[25]- سنن ترمذی.
[26]- متفق علیه.
[27]- بیهقی و بخاری در ادب المفرد با روایت صحیح.
[28]- مسند بزار با روایت صحیح لغیره
[29]- مسند ابویعلی الموصلی.
[30]- صحیح بخاری.
[31]- سنن ابن ماجه با سند صحیح.
[32]- صحیح مسلم.
[33]- صحیح بخاری.
[34]- سنن ترمذی و مسند احمد با سند صحیح.
[35]- صحیح مسلم.
[36]- صحیح بخاری.
[37]- متفق علیه.
[38]- متفق علیه.
[39]- صحیح بخاری.
[40]- مسند احمد با سند صحیح.
[41]- سنن ترمذی و گفته این حدیث حسن و صحیح است.
[42]- مسند احمد.
[43]- یعنی این انسان بر اثر شدت دروغگوییاش ، شهادت هیچ کسی از فرشتگان و ... نمیپذیرد، و میگوید: جز خودم گواهی کسی دیگر را قبول ندارم، من خودم به عملکردم گواهی میدهم، آن گاه دهانش قفل میشود و به اعضایش دستور میرسد که سخن بگویند.
[44]- صحیح مسلم.
[45]- صحیح مسلم.
[46]- صحیح بخاری.
در روز رستاخیز نامۀ اعمال هر فرد به خود او سپرده میشود که در آن اعمالی که در دنیا مرتکب شده است ثبت شدهاند و به او گفته میشود: ﴿هَٰذَا کِتَٰبُنَا یَنطِقُ عَلَیۡکُم بِٱلۡحَقِّۚ إِنَّا کُنَّا نَسۡتَنسِخُ مَا کُنتُمۡ تَعۡمَلُونَ٢٩﴾ [الجاثیة: 29]. «این (نامۀ اعمال که دریافت میدارید) کتاب ما است و اعمال شما را صادقانه بازگو میکند. ما (از فرشتگان خود) خواسته بودیم که تمام کارهایی را یادداشت کنند و بنویسند که شما در دنیا انجام میدادید».
بنابراین،
· نامۀ اعمال چیست؟
· در آنها چه چیزی ثبت شده است؟
· بندگان آنها را چگونه دریافت میکنند؟
هر انسانی نامهای دارد که اعمال نیک و بدش در آن ثبت میشوند، و این نامه، چنان صحیفهای است که هیچ عمل بزرگ و کوچکی را ترک نمیکند مگر این که آن را ثبت میکند و این نامه در روز محشر به او داده میشود تا آن را بخواند به آن بنگرد.
بندگان در شیوۀ دریافت این نامه متفاوت خواهند بود، چنان که مؤمن پس از حساب و کتاب، نامۀ اعمالش را از جلو و به دست راست دریافت میکند و شاد و خندان به نزد اهلش باز میگردد، اما گناهکاران و منافقان، نام اعمالشان را با دست چپ و از پشتشان دریافت میکنند که در این هنگام، برای خود دعای نابودی و هلاکت میکنند.
از این رو، پس از آن که بندگان از عملکردشان مورد سؤال و بازپرسی قرار میگیرند، نامۀ اعمالشان چه نیک یا بد گشوده میشود. چنان که خداوند میفرماید: ﴿وَإِذَا ٱلصُّحُفُ نُشِرَتۡ١٠﴾ [التکویر: 10]. «و آنگاه که نامههای اعمال گشوده میشود».
در آن روز هر انسانی مسئول عمل خود بوده و جزای آن را میبیند، چه نیک باشد یا بد. چنان که خداوند میفرماید: ﴿وَکُلَّ إِنسَٰنٍ أَلۡزَمۡنَٰهُ طَٰٓئِرَهُۥ فِی عُنُقِهِۦۖ وَنُخۡرِجُ لَهُۥ یَوۡمَ ٱلۡقِیَٰمَةِ کِتَٰبٗا یَلۡقَىٰهُ مَنشُورًا١٣ ٱقۡرَأۡ کِتَٰبَکَ کَفَىٰ بِنَفۡسِکَ ٱلۡیَوۡمَ عَلَیۡکَ حَسِیبٗا١٤﴾ [الإسراء: 13-14]. «ما اعمال هر کسی را به گردنش آویختهایم و در روز قیامت کتابی را (که کارنامۀ اعمال او است) برای وی بیرون میآوریم که گشوده به (دست) او میرسد. * (در آن روز بدو گفته میشود:) کتاب (اعمال) خود را بخوان (و سعادت یا شقاوت خویش را بدان). کافی است که خودت امروز حسابگر خویشتن باشی».
بنابراین، هر انسانی خود نامۀ اعمالش را میخواند و سرانجامش را میداند و از نتیجه و انجام کارش باخبر میشود.
گروهی نامۀ اعمالشان را با دست راست دریافت میکنند
این افراد به آسانی مورد محاسبه قرار میگیرند و نجات یافته و شادمان به نزد اهل و خانوادۀشان باز میگردند، در حالی که قلبش شادمان و در میان مردم سربلند است. چنان که خداوند میفرماید: ﴿فَأَمَّا مَنۡ أُوتِیَ کِتَٰبَهُۥ بِیَمِینِهِۦ فَیَقُولُ هَآؤُمُ ٱقۡرَءُواْ کِتَٰبِیَهۡ١٩ إِنِّی ظَنَنتُ أَنِّی مُلَٰقٍ حِسَابِیَهۡ٢٠ فَهُوَ فِی عِیشَةٖ رَّاضِیَةٖ٢١ فِی جَنَّةٍ عَالِیَةٖ٢٢ قُطُوفُهَا دَانِیَةٞ٢٣ کُلُواْ وَٱشۡرَبُواْ هَنِیَٓٔۢا بِمَآ أَسۡلَفۡتُمۡ فِی ٱلۡأَیَّامِ ٱلۡخَالِیَةِ٢٤﴾ [الحاقة: 19-24]. «و امّا هر کس که نامۀ اعمالش به دست راست او داده شود، (فریاد شادی سر میدهد و) میگوید: (آهای اهل محشر بیایید) نامۀ اعمال خود مرا بگیرید و بخوانید! * آخر من میدانستم که (رستاخیزی در کار است و) من با حساب و کتاب خود رویاروی میشوم. * پس او در زندگی رضایت بخشی خواهد بود. * در میان باغ والای بهشت، جایگزین خواهد شد. * میوههای آن در دسترس است. * در برابر کارهایی که در روزگاران گذشتۀ (دنیا) انجام میداده اید. بخورید و بنوشید، گوارا باد»!.
گروهی نامۀ اعمالشان را با دست چپ و از پشت سرشان دریافت میکنند
این افراد، انسانهای ذلیل و خار، نابود شده و بدکاری خواهند بود که عمرشان را تباه کرده و آخرتشان را به باد دادهاند، در این روز در تنگنا قرار گرفته و رویشان در برابر مخلوقات سیاه میشود. خداوند میفرماید: ﴿وَأَمَّا مَنۡ أُوتِیَ کِتَٰبَهُۥ وَرَآءَ ظَهۡرِهِۦ١٠ فَسَوۡفَ یَدۡعُواْ ثُبُورٗا١١ وَیَصۡلَىٰ سَعِیرًا١٢﴾ [الانشقاق: 10-12]. «و امّا کسانی که از پشت سر نامۀ اعمالشان بدو داده شود. * مرگ را فریاد خواهد داشت و هلاک خود را خواهد طلبید. * و به آتش سوزان دوزخ در خواهد آمد و خواهد سوخت».
و نیز خداوند میفرماید: ﴿وَأَمَّا مَنۡ أُوتِیَ کِتَٰبَهُۥ بِشِمَالِهِۦ فَیَقُولُ یَٰلَیۡتَنِی لَمۡ أُوتَ کِتَٰبِیَهۡ٢٥ وَلَمۡ أَدۡرِ مَا حِسَابِیَهۡ٢٦ یَٰلَیۡتَهَا کَانَتِ ٱلۡقَاضِیَةَ٢٧ مَآ أَغۡنَىٰ عَنِّی مَالِیَهۡۜ٢٨ هَلَکَ عَنِّی سُلۡطَٰنِیَهۡ٢٩﴾ [الحاقة: 25-29]. «و امّا کسی که نامۀ اعمالش به دست چپش داده شود، میگوید: ای کاش هرگز نامۀ اعمالم به من داده نمیشد! * و هرگز نمیدانستم که حساب من چیست! * ای کاش پایان بخشِ عمرم، همان مرگ بود و بس! * دارایی من، مرا سودی نبخشید، و به درد (بیچارگی امروز) من نخورد. * قدرت من، از دست من برفت».
رسول خدا ج حال و وضع مؤمن را در آن روز توصیف نموده و میفرماید: «آن گاه نامۀ نیکیهایش به دست راست او داده میشود، اما منافق و کافر در حضور همۀ مخلوقات فریاد میزند: ﴿هَٰٓؤُلَآءِ ٱلَّذِینَ کَذَبُواْ عَلَىٰ رَبِّهِمۡۚ أَلَا لَعۡنَةُ ٱللَّهِ عَلَى ٱلظَّٰلِمِینَ﴾ [هود: 18]. «اینان بر پروردگار خود دروغ بستهاند. هان! نفرین خدا بر ستمگران باد»!.
عدالت...
«این (نامۀ اعمال که دریافت میدارید) کتاب ما است و اعمال شما را صادقانه بازگو میکند. ما (از فرشتگان خود) خواسته بودیم که تمام کارهایی را یادداشت کنند و بنویسند که شما در دنیا انجام میدادید». جاثیه : 29.
حشر، کلمهای کوچک است، اما معانی بزرگی را در خود جای داده و به کثرت در قرآن و احادیث تکرار شده است.
بنابراین،
· حشر یعنی چه؟
· مردم چگونه و کجا حشر میشوند؟
· سرزمین محشر کجاست؟
· انواع و اصناف مردم در محشر چگونه خواهد بود؟
حشر به معنای گردآوردن اشیای متفرق و قرار دادن آنها در یک جاست.
و حشر قیامت به معنای جمع آوری مخلوقات در یک مکان برای محاسبه و داوری در میان آنان است.
خداوند روز قیامت را «یوم الجمع» نامیده است. زیرا خداوند همۀ بندگان را در آن روز گرد میآورد. چنان که میفرماید: ﴿ذَٰلِکَ یَوۡمٞ مَّجۡمُوعٞ لَّهُ ٱلنَّاسُ وَذَٰلِکَ یَوۡمٞ مَّشۡهُودٞ﴾ [هود: 103]. «آن روزی که مردمان را در آن (برای حساب و کتاب) گرد میآورند، و روزی است که مشاهده میگردد».
خداوند همگی موجودات، و اولین و آخرین آنها را گرد میآورد، چنان که میفرماید: ﴿قُلۡ إِنَّ ٱلۡأَوَّلِینَ وَٱلۡأٓخِرِینَ٤٩ لَمَجۡمُوعُونَ إِلَىٰ مِیقَٰتِ یَوۡمٖ مَّعۡلُومٖ٥٠﴾ [الواقعة: 49-50]. «بگو: پیشینیان و گذشتگان، و پسینیان و آیندگان. * قطعاً جملگی در وعده گاه روز معیّن (رستاخیز) گرد آورده میشوند».
و هیچ چیزی خداوند را عاجز و ناتوان نمیگرداند، هر جا که بندگان بمیرند و از بین بروند، خداوند آنان را از اطراف فضا، تاریکیهای آب، اعماق زمین، شکم پرندگان، حیوانات و ماهیان گرد میآورد و همۀی این موارد برای الله یکسان است. چنان که خداوند میفرماید: ﴿أَیۡنَ مَا تَکُونُواْ یَأۡتِ بِکُمُ ٱللَّهُ جَمِیعًاۚ إِنَّ ٱللَّهَ عَلَىٰ کُلِّ شَیۡءٖ قَدِیرٞ﴾ [البقرة: 148]. «هر جا که باشید خدا همگی شما را گرد میآورد (و به حساب همگان رسیدگی میکند). خدا بر همه چیز تواناست».
علم خداوند، همه جا را فرا گرفته است و هیچ کسی را فراموش نمیکند، چنان که خداوند میفرماید: ﴿إِن کُلُّ مَن فِی ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ إِلَّآ ءَاتِی ٱلرَّحۡمَٰنِ عَبۡدٗا٩٣ لَّقَدۡ أَحۡصَىٰهُمۡ وَعَدَّهُمۡ عَدّٗا٩٤ وَکُلُّهُمۡ ءَاتِیهِ یَوۡمَ ٱلۡقِیَٰمَةِ فَرۡدًا٩٥﴾ [مریم: 93-95]. «تمام کسانی که در آسمانها و زمین هستند، بندۀ خداوند مهربان (و فرمانبردار یزدان) میباشند. * او همۀ آنان را سرشماری کرده است، و دقیقاً تعدادشان را میداند. * و همۀ آنان روز رستاخیز تک و تنها در محضر او حاضر میشوند».
آری، خداوند مخلوقات را سرشماری کرده است، نر و ماده، بزرگ و کوچک آنان را میداند، کردار، گفتار و نَفَسهای آنان را شمار کرده و همگی در تحت قهر و سلطۀ او قرار دارند و هر کدام به تنهایی به بارگاه الله حاضر میگردد و هر طور که بخواهد در میان مخلوقاتش حکم و داوردی میکند. چنان که میفرماید: ﴿وَحَشَرۡنَٰهُمۡ فَلَمۡ نُغَادِرۡ مِنۡهُمۡ أَحَدٗا﴾ [الکهف: 47]. «و همگان را (برای حساب و کتاب) گرد میآوریم و کسی از ایشان را فرو نمیگذاریم».
هرگاه رستاخیز برپا شود، خداوند همۀ مخلوقات را در یک مکان محشور میگرداند.
در جاهای متعدد قرآن کریم آیاتی وجود دارد که حشر را به اثبات میرسانند، ما در اینجا چند مورد را ذکر میکنیم:
﴿وَحَشَرۡنَٰهُمۡ فَلَمۡ نُغَادِرۡ مِنۡهُمۡ أَحَدٗا﴾ [الکهف: 47]. «و همگان را (برای حساب و کتاب) گرد میآوریم و کسی از ایشان را فرو نمیگذاریم».
﴿قُلۡ إِنَّ ٱلۡأَوَّلِینَ وَٱلۡأٓخِرِینَ٤٩ لَمَجۡمُوعُونَ إِلَىٰ مِیقَٰتِ یَوۡمٖ مَّعۡلُومٖ٥٠﴾ [الواقعة: 49-50].
«بگو: پیشینیان و گذشتگان، و پسینیان و آیندگان. * قطعاً جملگی در وعده گاه روز معیّن (رستاخیز) گرد آورده میشوند».
﴿وَنُفِخَ فِی ٱلصُّورِ فَجَمَعۡنَٰهُمۡ جَمۡعٗا﴾ [الکهف: 99]. «ودر صور دمیده میشود، و ما ایشان را به گونۀ شگفتی (برای حساب و کتاب در یکجا) گرد میآوریم».
رسول خداج فرمود: «یَجْمَعُ اللَّهُ النَّاسَ الأَوَّلِینَ وَالآخِرِینَ فِی صَعِیدٍ وَاحِدٍ، یُسْمِعُهُمُ الدَّاعِی وَیَنْفُذُهُمُ الْبَصَرُ»،[1] «خداوند، اولین و آخرینِ انسانها را در یک میدان، جمع میکند طوریکه صدا به همۀ آنها میرسد و چشم، همۀ آنها را میبیند».
مخلوقات، در روز قیامت در سرزمینی سفید و صاف گرد آورده میشوند.
رسول خدا ج فرمود: «یُحْشَرُ النَّاسُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ عَلَى أَرْضٍ بَیْضَاءَ عَفْرَاءَ، کَقُرْصَةِ نَقِیٍّ، لَیْسَ فِیهَا مَعْلَمٌ لأَحَدٍ»[2] «روز قیامت، مردم روی زمینی کاملا سفیدکه مانند نان آردِ بدون سبوس است، حشرخواهند شد. در آن زمین، هیچ کس، خط و نشانی ندارد».
سرزمین محشر در شام خواهد بود، زیرا آن حضرت ج به سمت شام اشاره نموده و فرمود:
«به این سمت، سواره و پیاده و در حالت کشیده شده به صورتهایتان به این سمت محشور میگردید، در روز قیامت دهانتان بسته میشود و هفتاد امت خواهید بود، و شما بهتریم و گرامیترین آنها قرار خواهید گرفت، و اولین چیزی که زبان میگشاید و سخن میگوید، ران پا خواهد بود»[3].
در روز قیامت بین مخلوقات داوری شده و حقایق برملا خواهد شد و در میان خصومتها و دادخواهیهای بندگان قضاوت خواهد شد. آن روز، روزی بسیار طولانی، یعنی پنجاه هزار سال خواهد بود. چنان که خداوند فرموده است: ﴿تَعۡرُجُ ٱلۡمَلَٰٓئِکَةُ وَٱلرُّوحُ إِلَیۡهِ فِی یَوۡمٖ کَانَ مِقۡدَارُهُۥ خَمۡسِینَ أَلۡفَ سَنَةٖ٤﴾ [المعارج: 4]. «فرشتگان و جبرئیل به سوی او (پر میکشند و) بالا میروند و در مدّتی که پنجاه هزار سال (معمولی برای انسانها) طول میکشد».
در آن روز مردم همچنان در ترس و اضطراب بسر میبرند، جز کسی که الله بر او رحم نموده و در امانش قرار دهد.
در اثر طول مدت آن روز، مردم مدت زمانی را که در دنیا زیستهاند، از یاد میبرند، زیرا هیچ چیزی با مقدار آن روز برابری نمیکند، از این رو مردم گمان میبرند که به نسبت طول روز قیامت و هول و هراس آن، جز یک ساعت از روز، در دنیا درنگ نکردهاند.
چنان که خداوند میفرماید: ﴿وَیَوۡمَ یَحۡشُرُهُمۡ کَأَن لَّمۡ یَلۡبَثُوٓاْ إِلَّا سَاعَةٗ مِّنَ ٱلنَّهَارِ یَتَعَارَفُونَ بَیۡنَهُمۡۚ قَدۡ خَسِرَ ٱلَّذِینَ کَذَّبُواْ بِلِقَآءِ ٱللَّهِ وَمَا کَانُواْ مُهۡتَدِینَ٤٥﴾ [یونس: 45]. «روزی که آنان را گرد میآورد، انگار جز ساعتی از روز نماندهاند که با همدیگر آشنا شوند به راستی کسانی زیانبارند که رویارویی با خدا را تکذیب کردهاند و راهیاب نبودهاند».
و نیز میفرماید: ﴿وَیَوۡمَ تَقُومُ ٱلسَّاعَةُ یُقۡسِمُ ٱلۡمُجۡرِمُونَ مَا لَبِثُواْ غَیۡرَ سَاعَةٖۚ کَذَٰلِکَ کَانُواْ یُؤۡفَکُونَ٥٥﴾ [الروم: 55]. «روزی که قیامت برپا میشود، گناهکاران سوگند یاد میکنند که جز ساعتی در (دنیا و جهان برزخ) ماندگار نبودهاند! این چنین آنان (در دنیا توسّط شیاطین) بازداشته شدهاند»!.
در آن صحنه، هیچ کس به دیگری توجه نمیکند، بلکه هر کس در فکر نجات خودش هست، انسان از برادر، مادر و پدر، زن و فرزندان و قبیلهای که خود را به آن نسبت میداد، و از همۀ اهل زمین میگریزد، تا نجات یابد، اما کسی نیست که او را نجات دهد!.
وای بر هول و هراس آن روز، دوست، دوستش را از یاد میبرد، و مادر، فرزند و زن حامله، بارش را فراموش میکند!.
چنان که خداوند میفرماید: ﴿یَوۡمَ یَفِرُّ ٱلۡمَرۡءُ مِنۡ أَخِیهِ٣٤ وَأُمِّهِۦ وَأَبِیهِ٣٥ وَصَٰحِبَتِهِۦ وَبَنِیهِ٣٦ لِکُلِّ ٱمۡرِیٕٖ مِّنۡهُمۡ یَوۡمَئِذٖ شَأۡنٞ یُغۡنِیهِ٣٧﴾ [عبس: 34-37]. «در آن روز که انسان فرار میکند از برادر خود. * و از مادر و پدرش! * و از همسر و فرزندانش. * در آن روز هر کدام از آنان وضعی و گرفتاری بزرگی دارد که او را به خود سرگرم میکند و از هر چیز دیگری باز میدارد».
و نیز میفرماید: ﴿یُبَصَّرُونَهُمۡۚ یَوَدُّ ٱلۡمُجۡرِمُ لَوۡ یَفۡتَدِی مِنۡ عَذَابِ یَوۡمِئِذِۢ بِبَنِیهِ١١ وَصَٰحِبَتِهِۦ وَأَخِیهِ١٢ وَفَصِیلَتِهِ ٱلَّتِی تُٔۡوِیهِ١٣ وَمَن فِی ٱلۡأَرۡضِ جَمِیعٗا ثُمَّ یُنجِیهِ١٤﴾ [المعارج: 11-14]. «(دوستان صمیمی و خویشاوندان نزدیک) به همدیگر نشان داده میشوند و معرّفی میگردند (امّا هرکس گرفتار کار خویشتن است) شخص گناهکار آرزو میکند کاش میشد برای رهایی خود از عذاب آن روز، پسران خود را فدا سازد. * همچنین همسر و برادرش را. * همچنین فامیل و قبیله و عشیرهای که او را در پناه خود میگرفتند. * و حتّی تمام کسانی را که در روی زمین هستند (همگی را فدا کند) تا این که مایۀ نجاتش شود».
انسان مجرم و تبه کار آرزو میکند که مادر و فرزندانش را فدا سازد، برایش مهم نیست که آنان هلاک شوند، بلکه مهم این است که او نجات یابد. قطعا روزی بسیار سخت و طاقت فرساست. چنان که الله میفرماید: ﴿یَوۡمًا عَبُوسٗا قَمۡطَرِیرٗا﴾ [الإنسان: 10]. «روزی بس ترشرو و سخت اخمو خواهد بود».
قبلا توضیح دادیم که حشر به معنای جمع کردن و گرد آوردن است و انسانها به هنگام برپایی قیامت بر دو دسته خواهند بود: گروه اول، کسانی هستند که مردهاند و در قبرهایشان بسر میبرند، و دستۀ دوم زندگانی هستند که قیامت بر آنان برپا میشود و با دمیدن اول در صور میمیرند.
و مسلماً قیامت بر بدترین انسانها برپا میشود؛ زیرا قبل از برپایی قیامت، خداوند باد پاکیزهای را میفرستد که در اثر آن جان مؤمنان گرفته میشود و آن گاه حشر انسانهای زنده آغاز میگردد.
در قرآن و احادیث، کیفیت حشر و گردآوری آنها با تفصیل بیان شده است و خداوند هیچ راهی را برای گمان و تخمین بندگان نگذاشته است.
بنابراین، حشر بر دو نوع است:
این نوع، حشر زندگان است که از همۀ دنیا به سرزمین محشر، یعنی شام گردآوری میشوند که آتشی که از «قعرة العدن» آنها را سوق میدهد و به سمت شام میبرد[4].
رسول خدا ج فرمود: «تا زمانی که هفت نشانۀ بزرگ از نشانههای قیامت ظاهر نشود، قیامت برپا نمیشود، ... و آتشی که از «قعرة العدن» بیرون میآید و مردم را به سمت محشر گرد میآورد و هر جا که آنان شب یا روز بخوابند، در آنجا توقف میکند و منتظر میماند»[5] [6].
و نیز رسول خدا ج فرمود: «نخستین علامت قیامت، آتشی است که مردم را از سمت مشرق به سمت مغرب سوق میدهد»[7].
و نیز رسول خدا ج فرمود: «شما سواره و پیاده محشور میشوید و به این سمت – و با دستش به سوی شام اشاره فرمود - بر چهرههایتان کشانده میشوید»[8].
منظور این است که این آتش مردم را از اطراف و اکناف گیتی در یک جا و در سرزمین شام گرد میآورد، و آن گاه صور اول دمیده میشود که در نتیجۀ آن انسانها میمیرند.
آخرین افرادی که حشر میشوند
وقتی این آتش به سمت مردم میآید و آنان را سوق میدهد، طبق معمول خودشان، مشغول امور زندگی و کار و بارشان هستند که ناگهان این آتش به سراغشان میآید. رسول خدا ج از آخرین افرادی که حشرآنان انجام میپذیرد، خبر داده و میفرمایند:
«و آخرین کسانی که حشر میشوند دو چوپان از طایفه مزینه خواهند بود که با گوسفندانشان به سوی مدینه میروند و گوسفندانشان را فریاد میزنند ولی آنها را وحشی میبینند، و هنگامیکه به ثنیة الوداع میرسند، به چهره، بر زمین میافتند و بیهوش میشوند» [9]،[10].
بنابراین، رسول خدا ج توضیح دادند که این دو چوپان مشغول چرای گوسفندان هستند و آنها را فریاد میزنند، ولی متوجه میشوند که آنها وحشی شدهاند و از صاحبشان فرار میکنند در حالی که قبلا با آنان مانوس بودند و به حرفشان گوش میدادند. لذا این دو چوپان به سمت شمال و شام میروند و از کنار مدینۀ منوره عبور میکنند و وقتی به ثنیۀ والوداع[11] میرسند، بر زمین افتاده و بیهوش میشوند.
این نوع اول از حشر بود که زندگان محشور گشته و به سمت محشر سوق داده میشوند، اما مردگانی که در قبورشان بسر میبرند، آنان نوع دیگری از حشر دارند.
پس از آن که در صور اول دمیده میشود، و مدت زمانی به مقدار چهل، میگذرد، آن گاه خداوند بارانی را از زیر عرش فرود میآورد، در اثر آن اجساد بندگان که در اطراف و گوشههای دنیا در زمین دفن هستند، میرویند.
و آن گاه که رشد اجساد آنان کامل میگردد، در صور دوم دمیده میشود، آن وقت مردگان از قبرهایشان بیرون میآیند، و به سرزمین محشر سوق داده میشوند تا با زندگانی که با صور اول مردهاند، ملاقات کنند.
همۀ موجودات، اعم از انسانها، حیوانات، پرندگان، آبزیان، بزرگ و کوچک، مسمان و کافر، همگی محشور شده و برای روزی که در آن تردیدی نیست، گردآوری میشوند.
خداوند میفرماید: ﴿ذَٰلِکَ یَوۡمٞ مَّجۡمُوعٞ لَّهُ ٱلنَّاسُ وَذَٰلِکَ یَوۡمٞ مَّشۡهُودٞ﴾ [هود: 103]. «آن روزی که مردمان را در آن (برای حساب و کتاب) گرد میآورند، و روزی است که (از سوی مردمان و فرشتگان و پریان) مشاهده میگردد».
و نیز خداوند میفرماید: ﴿قُلۡ إِنَّ ٱلۡأَوَّلِینَ وَٱلۡأٓخِرِینَ٤٩ لَمَجۡمُوعُونَ إِلَىٰ مِیقَٰتِ یَوۡمٖ مَّعۡلُومٖ٥٠﴾ [الواقعة: 49-50]. «بگو: پیشینیان و گذشتگان، و پسینیان و آیندگان. * قطعاً جملگی در وعده گاه روز معیّن (رستاخیز) گرد آورده میشوند».
و خداوند عزوجل ذات بزرگ و با عظمتی است و چیزی او را ناتوان نمیکند، و هر کجا بندگان بمیرند و نابود شود، خداوند میتواند آنان را گرد آورد. چنان که میفرماید: ﴿أَیۡنَ مَا تَکُونُواْ یَأۡتِ بِکُمُ ٱللَّهُ جَمِیعًاۚ إِنَّ ٱللَّهَ عَلَىٰ کُلِّ شَیۡءٖ قَدِیرٞ﴾ [البقرة: 148]. «هر جا که باشید خدا همگی شما را گرد میآورد (و به حساب همگان رسیدگی میکند). خدا بر همه چیزی توانا است».
خداوند متعال انواع حشر را توضیح داده است که برخی از آنان عبارتند از:
· محشور ساختن همۀ مخلوقات: خداوند متعال میفرماید: ﴿وَحَشَرۡنَٰهُمۡ فَلَمۡ نُغَادِرۡ مِنۡهُمۡ أَحَدٗا﴾ [الکهف: 47]. «و همگان را (برای حساب و کتاب) گرد میآوریم و کسی از ایشان را فرو نمیگذاریم».
· محشور ساختن حیوانات و وحوش: خداوند میفرماید: ﴿وَإِذَا ٱلۡوُحُوشُ حُشِرَتۡ٥﴾ [التکویر: 5]. «و هنگامی که ددان و جانداران گرد آورده میشوند.»
· محشور شدن مجرمان و جنایت کاران: نافرمانانی که انواع گناه و جنایت را مرتکب شدهاند، چه آن گناهشان به حد کفر رسیده باشد، یا خیر، اما در هر صورت حشرشان سخت و دشوار خواهد بود و از هول آن صحنه چشمانشان کبود و نیلگون خواهد بود. خداوند میفرماید: ﴿وَنَحۡشُرُ ٱلۡمُجۡرِمِینَ یَوۡمَئِذٖ زُرۡقٗا١٠٢﴾ [طه: 102]. «و گنهکاران را کبودرنگ در آن روز (در گسترۀ رستاخیز) گرد میآوریم».
· حشر ستمگران و امثال آنان: چنان که در آن روز زناکاران با زناکاران، و رباخواران با هم نوعان خودشان و... محشور خواهند شد، خداوند در این مورد میفرماید: ﴿ٱحۡشُرُواْ ٱلَّذِینَ ظَلَمُواْ وَأَزۡوَٰجَهُمۡ وَمَا کَانُواْ یَعۡبُدُونَ٢٢ مِن دُونِ ٱللَّهِ فَٱهۡدُوهُمۡ إِلَىٰ صِرَٰطِ ٱلۡجَحِیمِ٢٣﴾ [الصافات: 22-23]. «(ای فرشتگان من!) کسانی را که به خود ستم کردهاند، به هم کیشانشان، و به همراه آنچه غیر از خدا میپرستیدهاند، جمع آوری کنید. آن گاه آنان را به راه دوزخ راهنمایی کنید (تا بدان در آیند)».
آیا حیوانات هم محشور خواهند شد
پاسخ: آری، حیوانات نیز در روز قیامت، مانند سایر مخلوقات محشور میگردند. خداوند میفرماید: ﴿وَمَا مِن دَآبَّةٖ فِی ٱلۡأَرۡضِ وَلَا طَٰٓئِرٖ یَطِیرُ بِجَنَاحَیۡهِ إِلَّآ أُمَمٌ أَمۡثَالُکُمۚ مَّا فَرَّطۡنَا فِی ٱلۡکِتَٰبِ مِن شَیۡءٖۚ ثُمَّ إِلَىٰ رَبِّهِمۡ یُحۡشَرُونَ٣٨﴾ [الأنعام: 38]. «و هیچ جنبندهای در زمین و هیچ پرندهای که با دو بال خود پرواز میکند وجود ندارد مگراین که گروههایی همچون شمایند، هیچ چیز را فروگذار نکرده ایم، پس آنان در پیشگاه پروردگارشان جمع آورده میشوند».
و نیز خداوند در مورد حشر حیوانات وحشی فرموده است: ﴿وَإِذَا ٱلۡوُحُوشُ حُشِرَتۡ٥﴾ [التکویر: 5]. «و هنگامی که ددان و جانداران گرد آورده میشوند».
و نیز فرموده است: ﴿وَمِنۡ ءَایَٰتِهِۦ خَلۡقُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ وَمَا بَثَّ فِیهِمَا مِن دَآبَّةٖۚ وَهُوَ عَلَىٰ جَمۡعِهِمۡ إِذَا یَشَآءُ قَدِیرٞ٢٩﴾ [الشورى: 29]. «برخی از نشانههای (پی بردن به خدا و قدرت) او، آفرینش آسمانها و زمین و همۀ جنبندگانی است که در آن دو پدیدار و پراکنده کرده است، و او هر وقت که بخواهد میتواند آنها را گرد آورد».
لازم نیست که در گرد آوردن حیوانات، مانند انسانها، کیفر و پاداشی در کار باشد، یا وارد بهشت یا دوزخ شوند، بلکه حشر آنان صرفا جهت قصاص گرفتن از همدیگر در میدان محشر خواهد بود، مانند این که گوسفند شاخ داری به گوسفند بیشاخ حمله کرده و به او ضربه زده است که قصاص میشود، و آن گاه به آنها گفته میشود: خاک شوید و آنان به خاک تبدیل میشوند.
رسول خدا ج میفرماید: «لَتُؤَدُّنَّ الْحُقُوقَ إِلَى أَهْلِهَا یَوْمَ الْقِیَامَةِ، حَتَّى یُقَادَ لِلشَّاةِ الْجَلْحَاءِ، مِنَ الشَّاةِ الْقَرْنَاءِ»[12] «حق هر صاحب حقی به صورت کامل به آن داده میشود، تا جایی که قصاص گوسفند بیشاخ از گوسفند شاخ دار گرفته میشود».
مراد از وحشت بزرگتر (الفزع الاکبر) چیست؟
پاسخ: مراد مصیبتی است که بندگان به آن گرفتار میآیند، اما نیکوکاران مانند دیگران گرفتار آن مصیبت نخواهند بود؛ زیرا آنان آمادگی آن روز را گرفتهاند و خود را برای دیدار الله اماده کردهاند.
چنان که خداوند میفرماید: ﴿إِنَّا نَخَافُ مِن رَّبِّنَا یَوۡمًا عَبُوسٗا قَمۡطَرِیرٗا١٠ فَوَقَىٰهُمُ ٱللَّهُ شَرَّ ذَٰلِکَ ٱلۡیَوۡمِ وَلَقَّىٰهُمۡ نَضۡرَةٗ وَسُرُورٗا١١ وَجَزَىٰهُم بِمَا صَبَرُواْ جَنَّةٗ وَحَرِیرٗا١٢﴾ [الإنسان: 10-12]. «ما (از عذاب) پروردگارمان میترسیم؛ از (عذاب) روز بس ترشرو و سخت اخمویی (که قیامت نام دارد). * به همین خاطر، خداوند آنان را از شرّ و بلای آن روز محفوظ میدارد، و ایشان را به خرّمی و شادمانی میرساند. * و در برابر صبری که نمودهاند، خداوند بهشت و جامۀ ابریشمین را پاداششان میکند».
رسول خدا ج فرمود: (خداوند فرموده است: سوگند به عزت و جلال من! هیچ گاه برای بنده ام، دو امنیت یا دو خوف و ترس را جمع نمیکنم. اگر او در دنیا از من در امان باشد، در روزی که بندگانم را گرد میآوردم، او را میترسانم. و اگر او در دنیا از من بترسد، در روزی که بندگانم را گرد میآورم، او را در امن و امان قرار میدهم»[13].
پرچم پیامبرج در میدان محشر
یکی از گرامی داشتهای خداوند نسبت به پیامبرمانج در میدان محشر این است که سایر پیامبران در زیر لوای او قرار خواهند گرفت، بنابراین، پیامبر ما ج امام و خطیب و صاحب شفاعت پیامبران در سرزمین محشر خواهد بود.
چنان که رسول خدا ج میفرماید: «إِذَا کَانَ یَوْمُ القِیَامَةِ کُنْتُ إِمَامَ النَّبِیِّینَ وَخَطِیبَهُمْ وَصَاحِبَ شَفَاعَتِهِمْ، غَیْرُ فَخْرٍ»،[14] «چون روز قیامت فرا میرسد، من امام، خطیب و صاحب شفاعت پیامبران قرار خواهم گرفت و بر این امر افتخار نمیکنم».
و نیز در روز رستاخیز، لوای حمد را به دست خواهد گرفت و تمام پیامبران تحت لوای او قرار میگیرند.
رسول خداج فرمود: «من سرور فرزندان آدم هستم و در این فخری نیست، و لوای حمد به دست من خواهد بود و بر این افتخار نمیکنم، و هیچ پیامبری از زمان آدم تا آنان که پس از او آمدهاند، نخواند بود، مگر این که زیر لوای من قرار میگیرند و در این هم فخری نیست و من نخستین کسی خواهم بود که زمین از وی شکافته میشود و در این هم فخر نیست»[15].
حال و وضع انسانها در میدان محشر
روز حشر، روزی طولانی، دشوار و بزرگ خواهد بود و مردم وضعیتهایی گوناگون و متفاوت خواهند داشت، اما همگی در وضعیتی که رسول خدا ج آن را بیان کرده است، خواهند بود.
آن حضرتج فرمود: «شما پا برهنه، عریان و ختنه نشده، حشر خواهید شد». سپس، این آیه را تلاوت کرد: ﴿کَمَا بَدَأۡنَآ أَوَّلَ خَلۡقٖ نُّعِیدُهُۥۚ وَعۡدًا عَلَیۡنَآۚ إِنَّا کُنَّا فَٰعِلِینَ﴾ [الأنبیاء: 104]. یعنی همانگونه که در بدو آفرینش شما را خلق کردیم، بار دیگر شما را زنده خواهیم کرد. این وعدهای است که ما میدهیم. قطعاً ما این وعده را عملی خواهیم ساخت»[16].
در احادیث آمده است که انسان با همان لباسهایی که از دنیا رفته است، مبعوث خواهد شد. چنان که روایت شده است که وقتی ابوسعید خدری در حالت احتضار قرار گرفت لباسهای جدیدی خواست و گفت: از رسول خدا ج شنیدهام که فرمود: «مرده با همان لباسهایی که در آنها مرده است، مبعوث میشود»[17].
و در حدیث قبلی آمده بود که لخت محشور میگردند.
بنابراین، چگونه این دو حدیث متعارض با هم جمع میشوند؟
پاسخ این است که خداوند آنان را لخت و عریان محشور میکند و سپس وقتی خداوند آنان را در روز قیامت لباس میپوشاند، نخستین لباسی که میپوشند، از جنس همان لباسی بود که به هنگام مرگ آن را پوشیدهاند.
و نیز در جواب این سؤال گفته شده است که منظور این حدیث شهیدان هستند، چنان که رسول خدا ج دستور دادند: آنان را در همان لباسهایی که جان دادهاند، دفن کنید، زیرا با همان لباسها حشر میشوند تا از دیگران تشخیص داده شوند.
و نیز برخی گفتهاند: این اجتهاد حضرت ابوسعید در فهم این حدیث بوده است، زیرا مراد از لباس در این حدیث اعمال نیکی است که در دنیا انجام داده است. چنان که خداوند میفرماید: ﴿وَثِیَابَکَ فَطَهِّرۡ٤﴾ [المدثر: 4]. «و جامۀ خویش را پاکیزه دار».
یعنی اعمالت را پاکیزه نگه دار، زیرا انسان بر هر عملی که جان داده است، محشور میگردد، و اگر عملش نیک بوده است، عاقبتش نیز خیر خواهد بود و اگر عملش بد بوده است، سرانجامش نیز بد خواهد بود.
این فرمودۀ نبوی این گفتۀ ما را تایید میکند: «یُبْعَثُ کُلُّ عَبْدٍ عَلَى مَا مَاتَ عَلَیْهِ»[18]، «بنده بر همان چیزی که مرده است، زنده میشود».
از این رو مستحب است که کسی که در حالت احتضار قرار دارد، کلمۀ «لاإله إلا الله» تلقین داده شود تا آخرین کلمهاش از این دنیا باشد و با همین کلمه زنده شود.
وقتی انسانها عریان حشر میگردند، آیا میتوانند به همدیگر بنگرند یا خیر؟
پاسخ: وقتی حضرت عایشه ل این حدیث را ازآن حضرت ج شنید، گفت: یا رسول الله! همۀ زنان و مردان این گونه خواهند بود؟ آیا به همدیگر نگاه نمیکنند؟ رسول خدا ج فرمود: «ای عایشه! در آن روز وضعیت سختتر از این خواهد بود که به همدیگر بنگرند»[19].
یعنی چنان ترس و وحشتی بر دلهای آنان حکمفرما خواهد بود، که هر کس به خودش مشغول بوده و به دیگری مینگرد.
رسول خدا ج در آن روز حال و وضع مردم را این گونه بیان داشته و میفرماید:
«در روز رستاخیز، خورشید به مخلوقات به اندازۀ یک میل نزدیک میشود و مردم به میزان اعمالشان در عرق فرو میروند، برخی تا پاشنۀ پاها، و گروهی تا زانوها، عدهای تا کمر، و جمعی سرتا پا غرق در عرق خواهند بود»[20].
و نیز رسول خداج فرمود: «یَعرَقُ النَّاسُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ حَتَّى یَذْهَبَ عَرَقُهُمْ فِی الأَرْضِ سَبْعِینَ ذِرَاعًا، وَیُلْجِمُهُمْ حَتَّى یَبْلُغَ آذَانَهُمْ».[21] «روز قیامت، مردم به اندازهای عرق میکنند که عرق به گوشهایشان میرسد و هفتاد ذراع در زمین فرو میرود».
و نیز رسول خدا ج فرمود: «بعضی از مردم، چنان بر میخیزند که تا بناگوش خود، غرق در عرق خواهند بود»[22].
و نیز رسول خدا ج فرمود: «در روز رستاخیز خورشید به اندازۀ یک میل یا دو میل نزدیک میشود، و آنان را ذوب میکند»[23].
در آن روز مؤمنین چه وضعیتی خواهند داشت؟
با وجودی که ترس و وحشت شدیدی در میدان محشر حکمفرماست و هر کدام از دیگری اظهاری بیزاری میکند، اما با این حال مؤمنان وضعیت متفاوتی خواهند داشت، زیرا فرشتگان گرانقدر با آنان ملاقات میکنند و وحشت آنان را آرام میکنند و بر دلهایشان سکون و اطمینان میبخشند.
چنان که خداوند میفرماید: ﴿لَا یَحۡزُنُهُمُ ٱلۡفَزَعُ ٱلۡأَکۡبَرُ وَتَتَلَقَّىٰهُمُ ٱلۡمَلَٰٓئِکَةُ هَٰذَا یَوۡمُکُمُ ٱلَّذِی کُنتُمۡ تُوعَدُونَ١٠٣﴾ [الأنبیاء: 103]. «هراس بزرگ (رستاخیز نه تنها) ایشان را غمگین نمیسازد، و بلکه فرشتگان (و برای تبریک و شاد باش) پذیرایشان میگردند (و بدیشان میگویند:) این همان روزی است که به شما وعده داده میشد».
آری، این بدان جهت خواهد بود که در دنیا دلهای این افراد مملو از ترس و خوف خداوند بوده و از عظمت شأن خداوند مالامال بود و خود را برای ایستادن در بارگاه الله آماده کرده بودند.
و نیز خداوند میفرماید: ﴿إِنَّا نَخَافُ مِن رَّبِّنَا یَوۡمًا عَبُوسٗا قَمۡطَرِیرٗا١٠﴾ [الإنسان: 10]. «ما (از عذاب) پروردگارمان میترسیم؛ از (عذاب) روز بس ترشرو و سخت اخمویی (که قیامت نام دارد)».
و نیز میفرماید: ﴿وَٱلَّذِینَ هُم مِّنۡ عَذَابِ رَبِّهِم مُّشۡفِقُونَ٢٧ إِنَّ عَذَابَ رَبِّهِمۡ غَیۡرُ مَأۡمُونٖ٢٨﴾ [المعارج: 27-28]. «کسانی که از عذاب پروردگارشان بیمناک و ترسانند. * آخر، عذاب پروردگارشان امان نمیدهد (کسی را که در آن بیفتد)».
و نیز میفرماید: ﴿فَوَقَىٰهُمُ ٱللَّهُ شَرَّ ذَٰلِکَ ٱلۡیَوۡمِ وَلَقَّىٰهُمۡ نَضۡرَةٗ وَسُرُورٗا١١﴾ [الإنسان: 11]. «به همین خاطر، خداوند آنان را از شرّ و بلای آن روز محفوظ میدارد، و ایشان را به خرّمی و شادمانی میرساند».
رسول خداج فرمود: «خداوند میفرماید: به عزّت و جلالم سوگند که من دو ترس یا امنیت را در بندهام جمع نمیکنم. اگر او در دنیا از من در امان قرار گرفت، روزی که بندگانم را گرد میآورم، او را میترسان، و اگر او در دنیا از من ترسید، روز که بندگانم را گرد میآورم، او را امنیت و ارامش نصیب میگردانم.»[24]
هر انسان در روز رستاخیز، بر حسب اعمالش محشور میگردد، لذا حشر مؤمنان آسان و حشر کفار سخت خواهد بود، بلکه در اثر شدّت خشمی که بر کفار طاری خواهد شد و دلهرۀ شدید و سختی بزرگش که آنان را فرا خواهد گرفت، برخی از آنان چنان بر میخیزند که ذلّت و رسوایی آنان نمایان است.
برخی از کفار بر چهرههایشان محشور میگردند. خداوند میفرماید:
﴿وَنَحۡشُرُهُمۡ یَوۡمَ ٱلۡقِیَٰمَةِ عَلَىٰ وُجُوهِهِمۡ عُمۡیٗا وَبُکۡمٗا وَصُمّٗاۖ مَّأۡوَىٰهُمۡ جَهَنَّمُۖ کُلَّمَا خَبَتۡ زِدۡنَٰهُمۡ سَعِیرٗا﴾ [الإسراء: 97]. «و ما در روز رستاخیز ایشان را بر روی رخساره (کشانده و) کور و لال و کر (از گورها) جمع میگردانیم (و به صحرای محشر گسیل میداریم). جایگاهشان دوزخ خواهد بود. هر زمان که زبانۀ آتش (به سبب سوختن گوشت و استخوان ایشان) فروکش کند، (با تجدید گوشت و استخوانشان) بر زبانۀ آتششان میافزاییم».
حضرت انسس میگوید: مردی به محضر رسول خدا ج آمد و عرض کرد: یا رسول الله! آیا کافر بر چهرهاش محشور میگردد؟ آن حضرت ج فرمود: «آری، کسی که در دنیا قادر است او را بر پاهایش حرکت دهد، در روز قیامت قادر خواهد بود تا او را بر چهرهاش به حرکت در آورد»[25].
همچنین کفار در قیامت تشنه حشر خواهند شد. چنان که خداوند میفرماید: ﴿وَنَسُوقُ ٱلۡمُجۡرِمِینَ إِلَىٰ جَهَنَّمَ وِرۡدٗا٨٦﴾ [مریم: 86]. «و گناهکاران را (همچون شتران تشنهای که به سوی آبشخور به سرعت بروند) تشنه کام به سوی جهنّم میرانیم»
رسول خدا ج در حدیث طولانی شفاعت حال کفار و مشرکانی که غیر الله را میپرستیدند، این گونه بیان فرموده است:
«خداوند به آنان میگوید: چه میخواهید؟ میگویند: خدایا! تشنه ایم. آن گاه به آنان اشاره میشود: آیا آب نمینوشید؟ و آن گاه به دوزخ که بسان سرابی است و آن را آب میپندارند، و خود را در هم میشکند، محشور میگردند و آن گاه در آن فرو میافتند»[26].
نخستین کسی که در روز قیامت لباس پوشانده میشود
اولین کسی که در روز قیامت لباس پوشانده میشود، حضرت ابراهیم خواهد بود. چنان که رسول خدا ج میفرماید: «شما پا برهنه، عریان و ختنه نشده، حشر خواهید شد». سپس، این آیه را تلاوت کرد: ﴿کَمَا بَدَأۡنَآ أَوَّلَ خَلۡقٖ نُّعِیدُهُۥۚ وَعۡدًا عَلَیۡنَآۚ إِنَّا کُنَّا فَٰعِلِینَ﴾ [الأنبیاء: 104]. یعنی: «همانگونه که در بدو آفرینش شما را خلق کردیم، بار دیگر شما را زنده خواهیم کرد. این وعدهای است که ما میدهیم. قطعاً ما این وعده را عملی خواهیم ساخت». و اولین کسی که روز قیامت، لباس پوشانیده میشود، ابراهیم است[27].
و نیز خداوند مؤمنان را لباس میپوشاند؛ زیرا آنان در نزد خداوند گرامیتر از این هستند که عریان باشند؛ لذا بر حسب اعمالشان از لباسهای گرانمایه پوشانده میشوند و سواری و مرکبهایی برایشان تدارک دیده میشود که هر کس را به جایگاه آرام و محل عزّت و کرامش میرسانند.
نخستین کسی که در روز قیامت فرا خوانده میشود
نخستین کسی که در روز قیامت فرا خوانده میشود، پدرمان، آدم خواهد بود. رسول خدا ج فرمود: «نخستین کسی که در روز قیامت فرا خوانده میشود، آدم هست، آن گاه به فرزندانش نشان داده میشود و گفته میشود: «این پدرتان، آدم است. آدم میگوید: خدایا، حاضرم و خیر و خوشبختی از آن توست، الله تعالی میگوید: کسانی از نسل تو که به دوزخ میروند، بیرون کن، آدم میگوید: خدایا! چقدر از آنان را بیرون کنم؟ خداوند میگوید: از هر صد نفر، نود و نه نفر را بیرون کن! آن گاه صحابه پرسیدند: یا رسول الله! وقتی از میان هر صد نفر ما، نود و نه نفر راهی دوزخ شوند، پس چه چیزی از ما باقی میماند؟ رسول خدا ج فرمود: همانا امت من در میان امتهای دیگر مانند موی سفیدی در گاو سیاهی خواهد بود[28].
اعمالی که سختی محشر را آسان میکند
با وجود این سختیهای در میدان محشر، انسانها به اموری نیاز دارند تا آن سختیها و هول و هراسها را برایش تخفیف دهد.
در روایات آمده است که برخی اعمال سبب ورود بهشت شده و ترازوی اعمال را سنگین میکنند، و در تخفیف سختیهای میدان محشر نقش دارند.
اعمال مؤمنان متفاوت خواهد بود، چنان که در برخی نصوص آمده است که برخی از اعمال وقوف و ایستادن در میدان محشر را آسان میکنند. بنابراین، برخی از مؤمنان شامل این افراد خواهند بود:
برخی از مؤمنان کسانی خواهند بود که خداوند آنان را در آن روز سخت، طولانی، وحشتناک و بسیار گرم در زیر سایۀ خود جای میدهد، روزی که مردم سخت در عرق غرق شدهاند، خداوند برخی از مؤمنان را جدا میکند و آنان را در زیر سایۀ عرش جا میدهد. در این مورد احادیث فراوانی وارد شده است.
رسول خدا ج در حدیثی فرمود: «خداوند، هفت گروه را روزی که هیچ سایهای جز سایه او وجود ندارد، در زیر سایه خود، جای میدهد. 1 ـ فرمانروای عادل. 2 ـ جوانی که در سایه اطاعت و بندگی خدا، رشد یافته باشد. 3 ـ کسی که همواره دل بسته مسجد باشد. 4 ـ دو مسلمانی که صرفا بخاطر خوشنودی الله با یکدیگردوست باشند و بر اساس آن ،با هم جمع یا از یکدیگر جدا میشوند. 5 ـ کسی که زنی زیبا و صاحب مقام ،او را به فحشاء بخواند ولی او نپذیرد وبگوید: من از خدا میترسم. 6 ـ کسی که با دست راستش طوری صدقه دهد ،که دست چپش نداند. 7 ـ کسی که در تنهایی بیاد خدا باشد و از ترس او، اشک بریزد»[29].
کسانی که فقط برای خوشنودی الله با هم دوستی و رفاقت برقرار میکنند
آنان که صرفا همدیگر را برای رضای الله دوست میدارند، نه به خاطر مال، رنگ، پست و مقام یا منفعت دنیوی.
رسول خدا ج فرمود: «الله تعالی در روز قیامت میفرماید: کجایند کسانی که به خاطر شکوه و جلال من با همدیگر محبت میکردند؟ امروز آنان را در زیر سایهام که جز آن سایهای نیست، جای میدهم»[30].
تاجری که به تنگدست مهلت میدهد یا قرضش را میبخشد
ترحم بر فقیر و سخت نگرفتن وی، دارای فضیلت است، و از جملۀ این ترحم، مهلت دادن آن و مطالبه نکردن دَین و قرض از اوست، تا این که فرصتی برای پرداخت دینش بیابد و یا این که بخشی از آن را از عهدۀ مستمند درگذرد.
رسول خدا ج فرمود: «هر کس تنگدستی را مهلت دهد یا قرضش را ببخشد، خداوند در روز قیامت او را در زیر سایه قرار میدهد»[31].
و نیز در روایت دیگری فرموده است: «هر کس دین مدیونش را فرو گذارد، یا آن را ببخشد، روز قیامت در زیر سایۀ عرش خواهد بود»[32].
این فرد مشابه شخص قبلی است، وی فرد تاجری است که با فقرا ملاطفت و نرمی میکند، و در مطالبۀ دیونش سختگیری نمیکند، و بلکه بخشی از مالش را به آنان میبخشد.
رسول خدا ج در حالی که از احوال مردم در روز قیامت سخن میگفت: فرمود: «خداوند در روز قیامت فردی را میآورد که به او مال داده است، و به او میگوید: تو در چه کردی؟ میگوید: خدایا! من کاری نکردم، جز این که تو به من مال عطا کردی و من با آن با مردم خرید و فروش کردم، و اخلاق من این بود که من بر توانگر آسان میگرفتم و تهیدست را مهلت میدهم. خداوند میفرماید: من به این کار سزاوارترم، آنگاه فرماید از بندهام درگذرید»[33].
در روایت دیگری آمده است که رسول خدا ج فرمود: «مردی اصلا کار نیک انجام نداده است، وی در دنیا با مردم معاملۀ قرضی انجام داده و به قاصدش (منشی) گفته است: از هر کسی توانگر بود، بگیر و هر کسی را که تهیدست بود، رها کن و از او درگذر، شاید خداوند از ما درگذرد. وقتی از دنیا میرود، خداوند میگوید: آیا کار خیری انجام دادهای؟ میگوید: خیر، مگر این که من بردهای داشتهام و با مردم معاملۀ قرضی انجام دادهام و به او سفارش کردهام که از توانگران بگیر و تهدیستان را رها کن و از آنان درگذر، شاید خداوند از ما درگذرد. خداوند میفرماید: من هم از تو گذشتهام»[34].
هر کسی که در صدد برآورده ساختن نیاز برادرش است
خداوند مردم را متفاوت آفریده است، برخی را توانگر و عدّهای را تهیدست، برخی را نیرومند و جمعی را ضعیف قرار داده و برخی ارتباطات قویتری داشته و آشنایان فراوانی دارند و عدهای بر عکس.
بنابراین، هر کس را که خداوند به نعمتی برتری داده است، باید با کسانی که خداوند آنان را از این نعمت محروم ساخته است، مساعدت نماید، تا خداوند او را در زیر سایهاش جای دهد.
رسول خدا ج فرمود: «هر کس، یک سختی از سختیهای دنیوی را از مؤمنی بر طرف سازد، خداوند یک سختی از سختیهای قیامت را از وی دور میسازد، و هر کس بر تهیدستی آسان بگیرد، خداوند در دنیا و آخرت بر او آسان خواهد گرفت، و هر کس پرده داری مسلمانی را بکند، خداوند در دنیا و آخرت از او پرده داری خواهد کرد، و خداوند در صدد کمک بندهاش است، تا زمانی که بنده در صدد کمک بردادرش باشد»[35].
عدالت، صفت بزرگان، و اخلاق حکیمان است، و هر کس بدان عمل نماید، سودمندی همنشین و توفیق یارش خواهد بود، درونش در دنیا آرام بوده و منزلتش در آخرت بالا خواهد بود، دشمنان و بدخواهانش اندک و دوستان و محبانش فراوان خواهند بود.
اما ستمگری، صفت ابلیس، و زداینده پاکی و قداست است، سرانجامش وخیم و پایانش بیاساس است، صاحبش را نابود و انجام دهندهاش را از پای در خواهد آورد.
خداوند چنان با عدالت و دادگری محبت دارد که عادلان و دادگران را در روز قیامت از دیگران متمایز و جدا میگرداند.
رسول خدا ج فرمود: «همانا دادگران در نزد خداوند، بر منبرهایی از نور، در جانب راست خداوند – که هر دو دست خداوند راست هستند - قرار خواهند گرفت، آنان که در داوری و اهلشان وقتی متولی آن قرار گیرند، عدالت میکنند»[36].
آنان عدالت را پیشه میکنند در:
- داوری شان، وقتی در میان خصومتگران حکم و داوری کنند،
- خانوادۀشان، بر همسر و فرزند ستم نمیکنند،
- آنان که در تحت سرپرستی و تکفل آنان قرار دارند، از قبیل فرمانروایان، رؤسای دولتها، مدیران شرکتها، مدارس، و...
بنابراین، این افراد اگر عدالت را پیشه کنند، خداوند آنان را بر منبرهایی از نور بالا خواهد بود.
خشم صفت بد و مذموم است و سرانجام بدی خواهد داشت. رسول خدا ج به یکی از یارانش توصیه میکرد و پیوسته به او میفرمود: «خشم نگیر، خشم نگیر، خشم نگیر».[37] چون از عاقبت خشم خبر داشت.
زیرا چقدر مشاهده شده است که خشم، دوستان را از هم جدا کرده، و جانها را نابود ساخته، و درگیری و اختلاف را رواج داده است!.
و تردیدی نیست که انسان خردمند و شجاع کسی است که نفسش را کنترل کند و به هنگام خشم و غضب بر آن تسلّط داشته باشد.
رسول خدا ج فرمود: «پهلوان آن نیست که طرف را بر زمین بزند، بلکه پهلوان کسی است که به هنگام خشم نفسش را مهار کند»[38].
بنابراین، آنان که خشمشان را فرو برده و درون خود را کنترل میکنند، خداوند در روز آخرت آنان را جزا میدهد.
رسول خدا ج فرمود: «کسی که خشمش را فرو میبرد، در حالی که میتواند، آن را به اجرا در آورد، خداوند در روز رستاخیز در جمع تمام خلایق او را فرا میخواند، و به او اختیار میدهد که هر کدام از حوریان عین را برای خود انتخاب نماید»[39].
اذان گفتن، نوعی عبادت و تقرب الی الله است، و اگر مردم فضیلت اذان را میدانستند به سوی آن میشتافتند و حتی برای آن قرعه میانداختند؛ چرا چنین فضیلتی نصیب موذن نباشد، در صورتی که او ندای توحید را بلند میکند و آن را در میان مردم آشکار میسازد؟
رسول خدا ج فرمود: «در روز قیامت گردن مؤذنان از دیگران درازتر خواهد بود»[40].
دراز بودن گردن در جمال و زیبایی میافزاید، و این زیبایی برازندۀ کسی است که عمل شایستۀ اذان را بر عهده دارد، چنان که کلمات توحیدی اذان را به گوش مردم میرساند و آنان را به سوی نماز فرا میخواند و در روز قیامت، هر موجود تر و خشکی در دنیا که اذان را شنیده است، برای مؤذن گواهی میدهد.
حضرت ابوسعید خدری س به عبدالرحمن بن صعصعه گفت: «من میبینم که تو با گوسفند و بیابان دوستی و علاقه داری، پس هر گاه با گوسفندان یا در بیابان بودی و برای نماز اذان گفتی، صدایت را بلند کن؛ زیرا هر جن و انس و هر چیزی که صدای مؤذن را بشنود، در روز قیامت برای او گواهی میدهد»[41].
ثبات و پایداری بر اسلام و مردن بر آن، سعادت بسیار بزرگی است، خداوند میفرماید: ﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ ٱتَّقُواْ ٱللَّهَ حَقَّ تُقَاتِهِۦ وَلَا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَأَنتُم مُّسۡلِمُونَ١٠٢﴾ [آل عمران: 102]. «ای کسانی که ایمان آورده اید، آن چنان که باید از خدا ترسید، از خدا بترسید و شما (سعی کنید که) نمیرید مگر آن که مسلمان باشید»
خداوند دستور داده تا سالخوردگان را گرامی داشته و جایگاهشان را پاس داریم.
رسول خدا ج فرمود: «هر جوانی، سالخوردهای را به خاطر سنش گرامی دارد، خداوند کسی را میگمارد که در سن پیری او را گرامی دارد»[42].
و نیز رسول خدا ج فرمود: «هر کس مسلمان پیر، حافظ قرآن که در آن زیاده روی و کوتاهی نکرده است، و پادشاه عادل را گرامی بدارد، خداوند را گرامی داشته است»[43].
و نیز رسول خدا ج فرمود: «هر کس بر کوچکان ما رحم نکند و بزرگان ما را احترام نکند، از ما نیست»[44].
خداوند مسلمان پیر را در روز قیامت گرامی میدارد. رسول خدا ج فرمود: «هر کس مویش در اسلام سفید شود، در روز قیامت برایش نوری خواهد شد»[45].
وضو، کلید نماز، تلاوت قران، طواف و بسیاری از عبادتهاست، و جز مؤمن کسی بر وضو محافظت نمیکند.
وضو گرفتن شعار امت اسلام است، و وضو گیرندگان زمانی که در پیشگاه پروردگارشان بایستند، اثر وضوی خویش را میبینند.
رسول خدا ج در حالی که از احوال مردم در روز قیامت سخن میگفت: فرمود: «امت من روز قیامت فرا خوانده میشوند در حالی که اعضای وضوی آنها بر اثر وضو میدرخشد. لذا هرکس خواست این نور بیشتر گردد، آن را بیشتر کند»[46].
و نیز آن حضرت ج فرمود: «زیبایی و جمال مؤمن تا جایی خواهد بود که وضو به آنجا میرسد»[47].
منظور حدیث از جمال و زیبایی، نورانیتی است که در روز قیامت او را در میان مردم مزین جلوه میدهد.
بنابراین، در روز قیامت، آن گاه که امتها موج میزنند، و کار بر آنان دشوار میگردد، و انسانها با همدیگر اختلاط میکنند، در آن لحظه امت محمد ج با یک ویژگی خاصی از دیگران شناخته و متمایز میگردند و آن ویژگی وضو و نماز است که آن، همان نورانی بودن و درخشندگی است.
رسول خدا ج فرمود: «در روز قیامت، من نخستین کسی خواهم بود که اجازۀ سجده داده میشوم، و من نخستین کسی خواهم بود که اجازه داده میشوم تا سرم را بردارم، آن گاه در پیشاپیش خود مینگرم و امتم را در میان سایر امتها میشناسم، همچنین آنان را از پشت سر و سمت راست و چپم میشناسم.» آن گاه فردی گفت: یا رسول الله! چگونه امتت را در میان سایر امتها از زمان نوح تا آخر میشناسی؟ فرمود: «اندامهای وضوی آنان در اثر وضو گرفتن میدرخشد»[48].
قرآن، مایۀ عزت در دنیا و نجات در آخرت است و هر کس شب و روزش را به حفظ و تدبر در قرآن صرف نماید، روز قیامت با انسان کسل و روی گردان یکسان نخواهد شد.
رسول خدا ج تلاوت کنندۀ سورۀ بقره و آل عمران را ستوده و فرموده است که این دو سوره، صاحب خود را در میدان محشر نجات داده و سختی آن را برایش آسان میکنند.
آن حضرت ج فرمود: «قرآن را بخوانید، زیرا این قرآن در روز قیامت برای صاحبش شفاعت میکند، دو سورۀ بقره و آل عمران را تلاوت کنید؛ زیرا این دو سوره در روز قیامت مانند ابر پُربار خواهند آمد، یا مانند پرندگان به صف کشیده بوده و از تلاوت کنندۀ خود دفاع خواهند کرد. سور بقره را بخوانید؛ زیرا تلاوت این سوره مایۀ برکت و ترک آن سبب حسرت خواهد بود و کسی که پیوسته این سوره را میخواند، ساحران نمیتوانند بر او تأثیر بگذارند»[49].
و نیز رسول خدا ج فرمود: «روز قیامت، صاحب قرآن آورده میشود، قرآن میگوید: خدایا! وی را بپوشان، آن گاه لباس کرامت به او پوشانده میشود. باز قرآن میگوید: خدایا! به او بیشتر بده، آن گاه به او تاج کرامت پوشانده میشود. باز میگوید: خدایا! از او راضی باش و آن گاه خداوند از او راضی میشود»[50].
نیکوکان، و سخاوتمندانی که خداوند به آنان مال، منزلت و علم عطا کرده است، به دنبال ضعیفان میگردند و به تهیدستان کمک کرده و به یاری ستمدیدگان میشتابند و داد محرومان میرسند و از سختی مصیبت زدگان میکاهند و اندوه افراد غمزده را تخفیف میدهند و خداوند نیز در روز رستاخیز در دشواریهای آنان تخفیف آورده و سختیهای آنان را آسان میکند.
رسول خدا ج فرمود: «هر کس یک سختی از سختیهای دنیوی از مؤمن را بر طرف سازد، خداوند یک سختی از سختیهای قیامت را از وی دور میسازد، و هر کس بر تهی دستی آسان بگیرد، خداوند در دنیا و آخرت بر او آسان خواهد گرفت، و هر کس پرده داری مسلمانی را بکند، خداوند در دنیا و آخرت از او پرده داری خواهد کرد، و خداوند در صدد کمک بندهاش است، تا زمانی که بنده در صدد کمک بردادرش باشد»[51].
خداوند، انسانها را در مراتب گوناگونی آفریده و برخی را بر برخی برتری داده است، چنان که گاهی توانمندان بر ضعیفان تسلط یافته و با برداشتن اموال یا آزار دادن جسمی و یا بازداشتن حقوقشان، به آنان ستم میکنند.
و در عین حال در میان توانمندان، افراد مؤمن و پرهیزگاری یافته میشود که به یاری ضعیفان اقدام نموده و از حقوقش دفاع میکنند و رسول خدا ج این گونه انسانها را مژده داده و میفرماید: «هر کس برادرش را در غیاب او یاری دهد، خداوند در دنیا و آخرت او را یاری میدهد»[52].
در پایان...
اینها برخی از وضعیتهای مؤمنان و پرهیزگاران در آن روزی است که زن و فرزند برای انسان سودی نمیرسانند، جز آن کس که با قلبی سلیم به درگاه الله تعالی حضور یابد.
آری، قلبی که از شرک، حسادت و غش سالم بوده و از ایمان، صداقت و تقوا پر باشد.
کسی که با عقیدۀ توحید و بدور از شرک و پرستش غیر الله بمیرد، اما انواع گناهان صغیره و کبیره را مرتکب شده است، او تحت مشیت الله قرار دارد، اگر بخواهد، او را میبخشد و اگر بخواهد معافش میکند.
در احادیث فراوانی وضعیت نافرمانان در میدان محشر توصیف شده است که آنان احوال و اشکال گوناگونی خواهند داشت، و در برخی احادیث مژده و ترغیب و در پارهای انذار و ترهیب آمده است، و آن حضرت ج از اعمالی که مرتکبان آن وضعیت وخیمی خواهند داشت، برحذر داشته است. از آن جمله:
آنان که زکات مالشان را نمیپردازند
این افراد بر خطر بزرگی قرار دارند، زیرا حق خداوند را در مال نمیپردازند و حق فقرا و تهیدستان را نمیدهند؛ بنابراین این افراد در اثر بخل و آز شدید و ضعف ایمانشان، مانع حقوق شده و حالشان در میدان محشر آن گونه خواهد بود که رسول خدا ج فرموده است.
آن حضرت ج فرمود: «کسی که خداوند به او ثروت داده است اگر زکات مالش را پرداخت نکند، روز قیامت، مالش به شکل اژدهایی سمی که دارای دو نیش زهرآگین میباشد، در میآید و به گردن او میپیچد و دو طرف چهرهاش (گونههایش) را گرفته، میگوید: من مال و خزانۀ تو هستم. سپس، رسول الله ج این آیه را تلاوت کرد: ﴿وَلَا یَحۡسَبَنَّ ٱلَّذِینَ یَبۡخَلُونَ بِمَآ ءَاتَىٰهُمُ ٱللَّهُ مِن فَضۡلِهِۦ هُوَ خَیۡرٗا لَّهُمۖ بَلۡ هُوَ شَرّٞ لَّهُمۡۖ سَیُطَوَّقُونَ مَا بَخِلُواْ بِهِۦ یَوۡمَ ٱلۡقِیَٰمَةِ﴾ [آل عمران: 180]. یعنی: «آنان که نسبت به آنچه خداوند به آنها عنایت کرده است، بخل میورزند، گمان نکنند که این کار، برایشان خوب است. بلکه این کار، برای آنها بد است. واین مالی که نسبت به آن بخل ورزیدهاند وحق آنرا ادا نکردهاند، روز قیامت، طوقی بر گردنشان خواهد بود»[53].
و نیز خداوند فرموده است: ﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُوٓاْ إِنَّ کَثِیرٗا مِّنَ ٱلۡأَحۡبَارِ وَٱلرُّهۡبَانِ لَیَأۡکُلُونَ أَمۡوَٰلَ ٱلنَّاسِ بِٱلۡبَٰطِلِ وَیَصُدُّونَ عَن سَبِیلِ ٱللَّهِۗ وَٱلَّذِینَ یَکۡنِزُونَ ٱلذَّهَبَ وَٱلۡفِضَّةَ وَلَا یُنفِقُونَهَا فِی سَبِیلِ ٱللَّهِ فَبَشِّرۡهُم بِعَذَابٍ أَلِیمٖ٣٤ یَوۡمَ یُحۡمَىٰ عَلَیۡهَا فِی نَارِ جَهَنَّمَ فَتُکۡوَىٰ بِهَا جِبَاهُهُمۡ وَجُنُوبُهُمۡ وَظُهُورُهُمۡۖ هَٰذَا مَا کَنَزۡتُمۡ لِأَنفُسِکُمۡ فَذُوقُواْ مَا کُنتُمۡ تَکۡنِزُونَ٣٥﴾ [التوبة: 34-35]. «ای مؤمنان! بسیاری از علما دینیِ یهودی و مسیحی، اموال مردم را به ناحق میخورند، و دیگران را از راه خدا باز میدارند و کسانی که طلا و نقره را اندوخته میکنند و آن را در راه خدا خرج نمینمایند، آنان را به عذاب بس بزرگ و بسیار دردناکی مژده بده. * روزی (فرا خواهد رسید که) این سکّهها در آتش دوزخ، تافته میشود و پشانیها و پهلوها و پشتهای ایشان با آنها داغ میگردد (و) بدیشان گفته میشود: این همان چیزی است که برای خویشتن اندوخته میکردید، پس اینک بچشید مزۀ چیزی را که میاندوختید».
رسول خدا ج فرمود: «هر صاحب طلا و نقرهای که حق آن را (زکاتش) نپرداخته است، در روز قیامت برایش تکههایی از آتش ساخته شده و در آتش جهنم داغ داده شده، و با آن پهلو و پیشانی و پشتش داغ داده میشود و چون سرد شود، دوباره داغ داده میشود، در روزی که به اندازۀ پنجاه هزار سال است تا زمانی که در میان بندگان داوری صورت گرفته و او راهش را به سوی بهشت یا دوزخ ببیند».
گفته شد: یا رسول الله! آیا شتر هم همین حکم را دارد؟
آن حضرت ج فرمود: «و هر صاحب شتری که حق آن را ادا نکند و از جملۀ حق آن دوشیدن آن است روزی که به آب وارد شود، چون روز قیامت فرا رسد، در میدان فراخی در برابر شتران انداخته میشود در حالی که شتر به چاقترین حالت دنیایش در میآید، و هیچ بچه شتری را گم نمیکند، مگر این که وی را به کف پایش زده و با دهانش گاز میگیرد، و چون اولی بگذرد، دیگران این کار را انجام دهند، در روزی که اندازۀ آن پنجاه هزار سال است و این کار ادامه دارد تا این که در میان مردم حکم و داوری شود و مسیر وی به سوی بهشت یا دوزخ مشخص گردد.
اصحاب پرسیدند: یا رسول الله! در بارۀ گاو و گوسفند چه؟
رسول خدا ج فرمود: «و هر صاحب گوسفند وگاوی که حق آن را نداده است، چون قیامت در رسد، در میدان فراخی در برابر آنها بر رویش انداخته میشود و هیچ یک از آنها را گم نمیکند، مگر شاخدار و بیشاخ و شاخ شکستهاش آمده و او را به شاخهایش زده و با نوک پایش او را درهم میمالد و چون اولی میگذرد، دیگران چنین میکنند، در روزی که طول آن پنجاه هزار سال است و او چنین وضعیتی خواهد داشت تا این که در میان مردم حکم گردیده و مصیر وی به سوی بهشت یا دوزخ مشخص میگردد»[54].
تکبر، بیماری بزرگی است و خداوند فرد متکبر را دوست ندارد و برایش ارزشی قایل نیست و بلکه هر کس که اندازۀ ذرّهای در قلبش کبر باشد، او را وارد بهشت نمیکند.
انسانها نیز از فرد متکبر بیزارند و خردمندان وی را منفور میدارند و بزرگ و کوچک او را ناخوشایند میدانند.
رسول خدا ج حال متکبران را بیان نموده و میفرماید: «در روز قیامت، متکبران مانند مورچههای کودک حشر میشوند، در شکل و صورت مردانی که ذلت و حقارت آنان را فرا گرفته است»[55].
بدان جهت از مورچۀ کوچک نام برد که مردم بدون آن که متوجه آنان شوند، آنان را در زیر پاهایشان لِه میکنند. متکبران نیز در روز قیامت این گونه خواهند بود که در اثر شدت ذلت و حقارت در زیر پاهای مردم لِه میشوند.
گناهانی که خداوند با مرتکب شوندگانشان سخن نمیگوید
آری، در روز قیامت افرادی با خداوند دیدار میکنند که مرتکب گناهانی شدهاند که سزاوار آن هستند که در اثر شدّت حقارت و زشتی اعمال و پستی مرتبۀشان، خداوند با آنان سخن نمیگوید.
بنابراین، عذاب و کیفری که متوجه این گناهکاران تکذیب گران میشود، گوناگون میشود، از جمله این که خداوند از آنان روگردان شده و با آنان سخن نمیگوید و به آنان نمینگرد.
خداوند برخی از آنان را در قرآن کریم ذکر فرموده و رسول خدا ج نیز در احادیث از آنان یادآوری فرموده است تا انسانها از آن اعمال خودداری نموده و بر حذر باشند. برخی از این افراد عبارتند از:
آنان که علوم شرعی را کتمان نموده و فتوای شرعی را برای خشنود گردانیدن مردم یا تحقق منافع شخصی و یا اغراض دنیوی عوض میکنند و با وجود این که توانایی آشکار ساختن حق را دارند، آن را آشکار نمیسازند.
خداوند میفرماید: ﴿إِنَّ ٱلَّذِینَ یَکۡتُمُونَ مَآ أَنزَلَ ٱللَّهُ مِنَ ٱلۡکِتَٰبِ وَیَشۡتَرُونَ بِهِۦ ثَمَنٗا قَلِیلًا أُوْلَٰٓئِکَ مَا یَأۡکُلُونَ فِی بُطُونِهِمۡ إِلَّا ٱلنَّارَ وَلَا یُکَلِّمُهُمُ ٱللَّهُ یَوۡمَ ٱلۡقِیَٰمَةِ وَلَا یُزَکِّیهِمۡ وَلَهُمۡ عَذَابٌ أَلِیمٌ١٧٤﴾ [البقرة: 174]. «کسانی که آنچه را خدا از کتاب (آسمانی) نازل کرده است، پنهان میدارند و آن را به بهای کم (و ناچیز دنیا) میفروشند، آنان جز آتش چیزی نمیخورند. و روز رستاخیز خدا (از آنان روگردان بوده و) با ایشان سخن نمیگوید و آنان را پاکیزه نمیدارد. و ایشان را عذاب دردناکی است».
و نیز خداوند فرموده است: ﴿إِنَّ ٱلَّذِینَ یَشۡتَرُونَ بِعَهۡدِ ٱللَّهِ وَأَیۡمَٰنِهِمۡ ثَمَنٗا قَلِیلًا أُوْلَٰٓئِکَ لَا خَلَٰقَ لَهُمۡ فِی ٱلۡأٓخِرَةِ وَلَا یُکَلِّمُهُمُ ٱللَّهُ وَلَا یَنظُرُ إِلَیۡهِمۡ یَوۡمَ ٱلۡقِیَٰمَةِ وَلَا یُزَکِّیهِمۡ وَلَهُمۡ عَذَابٌ أَلِیمٞ٧٧﴾ [آل عمران: 77]. «کسانی که پیمان خدا و سوگندهای خود را به بهای کمی (از مادیات و مقامهای دنیوی) بفروشند، بهرهای در آخرت نخواهند داشت و خداوند با ایشان در آخرت (با مرحمت) سخن نمیگوید، و به آنان در قیامت (با محبّت) نمیگرد، و ایشان را (از آلودگیهای گناه) پاک نمیسازد، و عذاب دردناکی دارند».
کسی که شلوارش از شتالنگ پایینتر است
آن حضرتج از اسبال ازار و دراز کردن شلوار پایینتر از شتالنگ پا نهی نموده و در حدیثی فرموده است: «هر کس، ازارش پایینتر از شتالنگهایش باشد، در جهنم است»[56].
همچنین رسول خداج از این عمل برحذر داشته و افرادی را که مرتکب این عمل میشوند، آنان را به عذابهایی در میدان محشر هشدار داده است.
کسی که کالایش را به سوگند دروغین میفروشد
عموما سوگند خوردن زیاد مکروه و ناپسند است، خداوند تبارک و تعالی میفرماید: ﴿وَٱحۡفَظُوٓاْ أَیۡمَٰنَکُمۡ﴾ [المائدة: 89]. «و سوگندهایتان را پاس دارید».
پس چه برسد که سوگند خورنده، در سوگندش دروغگو باشد، که در چنین صورتی گناهش بزرگتر و مسأله سنگینتر خواهد شد.
بنابراین، کسی که کالایش را با سوگند دروغ میفروشد، و برای زیبا و مرغوب جلوه دادن کالایش به الله سوگند یاد میکند، تا مردم آن را بخرند، او بسیار دروغگوست.
کسی که به مردم چیزی میدهد و سپس به آنان منت میگذارد و به خاطر تحقیر مردم پیوسته از نیکیهایش یاد کرده و آنها را به رخشان میکشد.
حضرت ابوذرج در رابطه با این هر سه مورد از رسول خدا ج روایت فرموده است: «سه گروهند که خداوند در روز قیامت با آنان سخن نمیگوید و به نگاه رحمت به آنان نمینگرد و آنان را تزکیه نمیکند و برایشان عذاب دردناکی خواهد بود».
من عرض کردم: یا رسول الله! آنان چه کسانی خواهند بود؟ آن حضرتج تا سه مرتبه فرمود: «آنان زیان کرده و ناامید شدند! کسی که ازارش پایینتر از شتالنگش است، و کسی که کالایش را با سوگند دروغین میفروشد و منتگر»[57].
معمولا بخل ورزیدن صفت زشتی است، و بیانگر پستی درون و خباثت نفس است، به ویژه زمانی که انسان نسبت به چیزی بخل ورزد که بذل و بخشش آن زیانی نداشته باشد و مردم نیز سخت بدان نیاز داشته باشند، از جمله این که انسان به آب بخل ورزد، آبی که رسول الله ج فرموده است: همۀ انسانها در آن شریک هستند.
عهدها و پیمانها، توافقها و قراردادها، بیعت با متولیان امور در امر طاعت و فرمانبرداری، دارای جایگاه بزرگی هستند، و بازی گرفتن عهدها و پیمانها یا بکار بردن حیله و مکر در آنها، خطری بزرگ و زیانی سترگ را به دنبال خواهند داشت.
رسول خدا ج در مورد همۀ این افراد میفرماید: «سه گروهند که خداوند در روز قیامت با آنان سخن نمیگوید و با نگاه رحمت به آنان نمینگرد و آنان را تزکیه نمیکند و برایشان عذابی دردناک را مهیا کرده است؛ کسی که آب اضافی دارد و آن را از مسافر مانع میگردد، و کسی که کالایش را بعد از عصر با سوگند دروغین میفروشد، و مردی که با امامی بیعت کرده و اگر به او بدهد، به عهدش وفا میکند و اگر به او ندهد، عهدش را میشکند»[58].
مراد از پیرمرد، کسی است که پا به سن پیری گذاشته و در اثر کهولت سنی، قوای جسمانیاش ضعیف شدهاند.
برخی از مردم در اثر خباثت درون و ضعف ایمان و جرأتشان بر معصیت خداوند و بیپروایی نسبت به امور دین، و در عین حال ضعف داعیۀ گناه، باز هم مرتکب گناه و معصیت میشوند.
این موضوع را با مثالی توضیح میدهیم:
مردی که پا به سن پیری گذاشته، استخوانهایش نرم شده، و نیروی شهوانیاش ضعیف و سست گشته است، چنین فردی با این اوصاف مرتکب زنا میشود، گناه این فرد از جوانی که نیروی شهوانیاش قوی است، بیشتر، بزرگتر و زشتتر خواهد بود.
با وجود این که زنا، یکی از گناهان کبیره به شمار میرود، و زنا کار پیر باشد یا جوان، مرد باشد یا زن، پردهای را که بین او و الله بوده است را دریده و خود را از مخلوق پنهان کرده اما و حرمت نگاه آفریدگار را پاره کرده است.
در مورد فرمانروای دروغگو وعید و تهدید آمده است، زیرا علاقه داشتن به بزرگی و مرتبۀ بلند در میان مردم، چیزی است که باعث میگردد تا انسان دورغ بگوید و داستانها و دلاورمردیهای ساختگی را خلق نماید تا شأن و مرتبهاش در میان مردم بالا رود یا بدان جهت دروغ میگوید تا توجه مردم را به خود جلب نماید و یا با این کار دنیا و کالای دنیا را به دست آورد.
اما پادشاه و فرمانروا از این کار بینیاز است، زیرا مردم بدون چنین کاری به او روی میآروند و بدون چنین کاری در میان مردم جایگاه دارد، و دنیا در برابر او حاضر است، بنابراین، چرا دروغ بگوید؟ جز این که خباثت درون، و بیاهمیت بودن شریعت در نگاه او و عدم توجه به عظمت پروردگار، او را به این کار وادار میکند.
اما این بدان معنی نیست که دروغ گفتن برای غیر پادشاهان جایز است، هرگز، زیرا دروغ انسان را به فجور میکشاند، و گناه و فجور انسان را به دوزخ میاندازد.
همچنین انسان عیالمند که فقیر و تهیدست باشد، لباسهایی کهنه، رختخوابی ناملایم، سواریای محقر و خانهای فرسوده را داشته باشد، اما با این حال بر مردم فخر و غرور فروخته و در مقابل دیگران خودنمایی میکند، و از روی کبر و خودبزرگتر بینی با گوشۀ دستش با مردم سلام میگوید، و در زمین با ناز و خرامان راه میرود با وجودی که چنان مالی که او را به کبر و غرور بکشاند را نیز در اختیار ندارد.
با وجود این که تکبر به صورت مطلق حرام است، چه متکبر فرد تهی دستی باشد یا ثروتمند و سرمایه داری.
رسول خدا ج در مورد هر سه مورد میفرماید: «سه نفرند که خداوند در روز قیامت با آنان سخن نمیگوید و آنان را پاک نمیکند و به آنان نمینگرد و برایشان عذاب دردناکی خواهد بود: پیرمرد زناکار، فرمانروای دروغگو و فقیر متکبر»[59].
از آن جهت خداوند با آنان سخن نمیگوید که گناهشان بسیار سنگین است.
گناهانی که خداوند به انجام دهندگانشان نمینگرد
همان گونه که خداوند در روز قیامت با افرادی سخن نمیگوید، افراد دیگری خواهند بود که خداوند از روی تحقیر و ذلیل گردانیدنشان، به آنان نمینگرد.
رسول خدا ج پارهای از گناهان را بر شمرده است که خداوند به انجام دهندگان آنها نمینگرد، و هر گاه خداوند از بنده اعراض نماید، به او نمینگرد و او رسوا شده و دچار زیان و ضرر بزرگی میشود.
برخی از آنان آنها افرادی خواهند بود که رسول خدا ج در برخی از احادیث از آنان یاد کرده است:
کسی که از روی تکبر شلوارش را از شتالنگ پایینتر میکند
اسبال ازار و پایین کردن شلوار از شتالنگ، از جمله گناهان بر شمرده شده است و باید مسلمان شلوارش را بالاتر از شتالنگ قرار دهد.
و هر گاه گناه پایین بودن شلوار با تکبر و غرور همراه باشد، گناهش بیشتر و بزرگتر میشود، از این رو خداوند از روی تحقیر و اهانت به وی، در روز قیامت به او نمینگرد.
رسول خدا ج فرمود: «هرکس، از روی تکبر، لباسش را بر زمین بکشاند، خداوند، روز قیامت به او نگاه نخواهد کرد»[60].
و نیز آن حضرت ج فرمود: «اسبال در ازار، پیرآهن و عمامه، هر کس یکی از اینها را از روی تکبر و غرور دراز کند، خداوند در روز قیامت به او نمینگرد»[61].
کسی که از پدر و مادرش نافرمانی میکند
نافرمانی والدین از جمله گناهان بزرگ و در واقع انکار خوبیهاست، و خداوند حقوق والدین را به دنبال حقوق خود ذکر نموده و میفرماید:
﴿وَقَضَىٰ رَبُّکَ أَلَّا تَعۡبُدُوٓاْ إِلَّآ إِیَّاهُ وَبِٱلۡوَٰلِدَیۡنِ إِحۡسَٰنًا﴾ [الإسراء: 23]. «پروردگارت فرمان داده است که جز او را نپرستید، و به پدر و مادر نیکی کنید».
و نیز خداوند تشکر از ووالدین را قرین تشکر و سپاسگزاری از خود قرار داده و فرموده است: ﴿أَنِ ٱشۡکُرۡ لِی وَلِوَٰلِدَیۡکَ إِلَیَّ ٱلۡمَصِیرُ﴾ [لقمان: 14]. «هم سپاسگزار من و هم سپاسگزار پدر و مادرت باش، و (بدان که سرانجام) بازگشت به سوی من است».
خوشرفتاری با والدین راه سعادت و خوشبختی در دنیا و آخرت است. رسول خدا ج فرمود: «هرکس که میخواهد روزیاش زیاد گردد و عمرش طولانی شود، باید که صله رحم داشته باشد»[62].
و نیز رسول خدا ج از حال نافرمان پدر و مادر خبر داده است که خداوند با نگاه رحمت به او نمینگرد.
زنی که خود را با مردان شبیه سازد
شباهت دادن یکی از زن و مرد در نحوۀ لباس پوشیدن، سخن گفتن، رفتار و... امری بسیار زشت و ناپسند و نشانۀ عدم ثبات در شخصیت و دروازهای برای فساد و فحشا در جامعه است.
این امر در زمان ما از طریق اینترنت، و برخی از شبکههای ماهوارهای که ترویج دهندۀ فحشا و فساد است، نمایان گشته است، چنان که مردان لباس زنان، و زنان لباس مردان را میپوشند.
بزرگتر و شگفت انگیزتر از همه این است که زن و مرد تغییر جنسیت داده و خلقتی را که خداوند به آنان بخشیده است را عوض نمایند و از طریق جراحیهای انجام شده و داروهای هرمونی و... زن تغییر جنسیت داده و مرد شود و مرد نیز خود را به جنس زن تغییر دهد.
رسول خدا ج از تمام این نوع تغییرات بر حذر داشته و خبر داده است که خداوند در روز قیامت به این دسته از افراد نمینگرد.
دیوث کسی را گویند که خباثت و فحشا را در خانوادهاش از قبیل: همسر، دختر و فرزندانش مشاهده مینماید و به پاسداری آنان از فساد توجه نکرده و آنها را به حجاب و پرده دستور نمیدهد. حتی برخی از زنان به روابط نامشروع و امور ناشایست مبتلا شده، مرد غیرت به خرج نمیدهد و بر آنان به خشم نمیآید. چنین فردی فاقد مردانگی است و دیوث نامیده میشود.
رسول خدا ج در توصیف این هر سه نفر میفرماید: «سه نفر هستند که خداوند در روز قیامت به آنان نگاه نخواهد کرد: نافرمان والدین، زن مردنما که خود را با مردان شباهت میدهد و دیوث. و سه نفر هستند که وارد بهشت نمیشوند: نافرمان والدین، شراب خوار و کسی که چیزی میدهد و سپس منت میگذارد»[63].
کسی که از راه پشت با همسرش نزدیکی میکند
خداوند فطرت زن و مرد را چنان آفریده است که به همدیگر میل و گرایش دارند و روابط آنان را در چارچوب شرع ابراز داشته است و آنچه را که خارج از این چارچوب باشد را حرام ساخته است. و از جمله بزرگترین گناهان کبیره این است که انسان از راه پشت با همسرش همخوابی کند.
رسول خدا ج فرمود: «نفرین شده است کسی که با همسرش از راه پشت همخوابی کند»[64].
همچنین رسول خدا ج کسی را که مرتکب چنین عملی شود، وعید داده است که خداوند در روز قیامت به او با نگاه رحمت نمینگرد. آن حضرت ج فرمود: «آن کس که با همسرش از راه پشت جماع کند، خداوند در روز قیامت به او نمینگرد»[65].
گناهانی که انجام دهندگان خود را لگام میکند
لگام افساری است که بر دهان اسب گذاشته میشود.
آنان که در روز قیامت افسار آتش در دهانشان انداخته میشود – پناه بر خدا – کسانی هستند که مردم مسایل خود را از آنان پرسیده و استفتا میکنند و آنان علم را کتمان میکنند و آن را به مردم نمیآموزند، آن هم با وجود قدرت بر نشر علم دارند و بدون آن که زیانی متوجه آنان گردد.
رسول خداج فرمود: «هر کس از او چیزی پرسیده شود و آن را کتمان کند، روز قیامت با افساری از آتش لگام میشود.»[66]
افرادی با خداوند ملاقات میکنند در حالی که الله نسبت به آنان خشمگین است
از خشم الله به خود او پناه میبریم، و از الله میخواهیم بردباری و رحمتش را شامل حال ما گرداند. رسول خدا ج فرمود: «هرکس که با سوگند دروغ، مال مسلمان را تصاحب کند، در حالی خدا را ملاقات میکند که خدا بر وی، خشمگین است»[67].
برخوردار بودن از نعمتهای خداوند، در صورتی که اعتدال رعایت گردد و در آن اسرافی صورت نگیرد، امری مباح و جایز است و چه بسا که آدمی در این کار ماجور میگردد اگر شکر نعمت را بجا آورده و خداوند را در قبال آن سپاس گوید.
اما مبالغه و زیاده روی در خوردن، نوشیده و اسراف کردن، امری ناجایز و نکوهیده است.
فردی در محضر رسول خدا ج آروغ زد و آن حضرت ج آن را شنید و چنین به نظر رسید که آن را ناگوار دانسته است، از این رو فرمود: «از آروغ زدن باز بیا؛ زیرا آنان که در دنیا بیشتر سیر هستند، در روز قیامت در گرسنگی طولانیتری بسر میبرند»[68].
و نیز رسول خدا ج فرمود: «آنان که در دنیا از مال بیشتری برخوردارند، در روز قیامت از اجر و پاداش کمتری برخوردار خواهند بود، جز آن که خداوند به او مال عطا کرده و آن را به سمت راست، چپ، پیش رو و عقب پخش کرده و انفاق میکند و در آن به خوبی تصرف مینماید.»[69]
و نیز رسول خدا ج فرمود: «آنان که از مال بیشتری برخوردارند، در روز قیامت از جایگاه پایینتری برخوردار خواهند بود، جز آن که به این شکل و به این شکل بدهد (و آن را در میان نیازمندان انفاق نماید) و کسبش پاک باشد»[70].
غدر و خیانت از صفات منافقین است و هر گاه فرد منافق وعدهای بدهد در آن خیانت میکند، و اگر مردم او را امین اموال خود بگردانند یا با او عهد و پیمان ببندند، او غدر و خیانت میکند، چنین فردی در روز قیامت رسوا شده و به شدّت خوار و ذلیل میگردد.
رسول خدا ج فرمود: «وقتی خداوند در روز رستاخیز اولین و آخرین را در روز قیامت گرد میآورد، برای هر خیانت کنندهای پرچمی را بر میافرازد، و گفته میشود: این خیانت فلانی است، این خیانت فلانی است.»[71]
بنابراین، خیانتگر کسی است که وعده میدهد و به آن وفا نمیکند، وعده میدهد و خلاف آن عمل میکند.
پرچم چیزی است که فرماندۀ جنگ آن را در میدان جنگ برداشته و دیگر مردم به دنبال او رهسپار میگردند.
روز قیامت برای خیانتگر پرچمی برافراشته میشود تا واضح گردد که او خیانتکار است و بدین شکل در روز قیامت رسوا میگردد و این پرچم در پشت او قرار میگیرد.
رسول خدا ج فرمود: «روز قیامت هر خیانتکاری پرچمی خواهد داشت که در قسمت مقعدش قرار میگیرد»[72].
و هر چند که خیانت بزرگتر باشد، به همان تناسب، پرچم نیز بزرگتر میشود.
رسول خدا ج فرمود: «در روز قیامت، برای هر خیانتکاری پرچمی خواهد بود که به میزان خیانتش برافراشته میشود؛ آگاه باشید! هیچ خیانتگری از امیر عامۀ مردم بزرگتر نخواهد بود»[73].
منظور از امیر عمومی، حاکم و فرمانروای مردم است؛ چون ضرر او متوجه انسانهای زیادی میشود و از آن جایی که او صاحب قدرت و اقتدار میباشد، نیازی به خیانت نیست، و همچنین اگر او به کسی خیانت کند، آن فرد نمیتواند از او انتقام بگیرد، یا حقش را از او باز ستاند؛ چون او دارای قدرت و سلطه است.
این وعید شامل هر رئیسی میشود، اعم از این که آن فرد، رئیس کارگران شرکتی باشد، یا مدیر مدرسه یا دانشگاه باشد، یا هر صاحب سلطهای که پس از عقد قراردادها در آنها دخل و تصرف نموده و آنها را به بازی بگیرد.
عربها در زمان جاهلیت در موسم حج و در محافلشان، پرچمی را برای خیانتکار بر میافراشتند و جنایتکار را با جنایتش در میان مردم میچرخاندند، مثلا اگر کسی دزدی کرده بود او را با آن چیزی که دزدیده بود، در میان مردم میچرخاندند، تا رسوا شده و دوباره این کار را انجام ندهد.
خیانت در اموال غنیمت این است که کسی قبل از تقسیم اموال غنیمت در میان مجاهدان، چیزی را بدزدد.
غنیمت، مال و کالایی است که مجاهدان اسلامی پس از پیروزی و غلبه بر دشمن آن را به دست میآورند.
خداوند کسانی را که در اموال غنیمت خیانت میکنند، تهدید کرده و میفرماید: ﴿وَمَن یَغۡلُلۡ یَأۡتِ بِمَا غَلَّ یَوۡمَ ٱلۡقِیَٰمَةِۚ ثُمَّ تُوَفَّىٰ کُلُّ نَفۡسٖ مَّا کَسَبَتۡ وَهُمۡ لَا یُظۡلَمُونَ﴾ [آل عمران: 161]. «و هر کس خیانت ورزد، در روز رستاخیز آنچه را که در آن خیانت کرده است با خود (به صحنۀ محشر) میآورد، سپس به هر کسی پاداش و پادافره آنچه کرده است به تمام و کمال داده میشود، و بدانان ستم نخواهد شد».
از آن جایی که خیانت در اموال غنیمت، گناهی بسیار بزرگ است، رسول خدا ج به شدت یارانش را از این کار نهی میکرد.
ابوهریره س میگوید: نبی اکرم ج میان ما برخاست و از خیانت در غنیمت، سخن گفت و آن را گناه بزرگی برشمرد و بزرگ دانست و فرمود: «نبینم یکی از شما را در روز قیامت که گوسفندی، بر دوش دارد و آن گوسفند، بع بع میکند، یا اسبی بر دوش دارد و آن اسب، شیهه میکشد و آن شخص، میگوید: ای رسول خدا! به دادم برس. من میگویم: نمیتوانم کاری برایت انجام دهم. به تو ابلاغ نمودم.
و نبینم که یکی از شما شتری بر دوش دارد و آن شتر، صدا میدهد. و آن شخص، میگوید: ای رسول خدا! به دادم برس. من میگویم: نمیتوانم کاری برایت انجام دهم. به تو ابلاغ نمودم.
و نبینم یکی از شما را که طلا و نقره بر دوش دارد و میگوید: ای رسول خدا! به دادم برس. من میگویم: نمیتوانم کاری برایت انجام دهم. به تو ابلاغ نمودم.
و یا نبینم یکی از شما را که قطعه پارچهای بر دوش دارد و آن پارچه، به اهتزاز در میآید و آن شخص، میگوید: ای رسول خدا! به دادم برس. من میگویم: نمیتوانم کاری برایت انجام دهم. به تو ابلاغ نمودم»[74].
زیرا همۀ این افراد دزد و خیانتکارند و هر کدام در حالی میآید که آنچه را دزدیده است، بر دوش خود حمل میکند و با حمل آن شکنجه میبیند و از سنگینی آن خسته میشود و از صدای آن وحشت زده میشود و با اظهار خیانتش در میان همۀ مخلوقات رسوا میگردد.
برخی از خیانتها عبارتند از:
- خیانت حکام در بیت المال مسلمین.
- خیانت کارمندان در اموال محل کارشان.
- خیانت متولیان امور و مسئولان اموال عمومی.
در این مورد وعیدها و تهدیدهای فراوانی وارد شده است.
رسول خدا ج برخی از صحابه را به بادیهها و قبایل میفرستاد تا اموال زکات را جمع آوری نمایند. فردی به نام ابن لثبیه را به سوی قبیلۀ ازد فرستاد تا اموال زکات را جمع آوری کند. او به نزد صاحب شتر و گوسفند میآمد و مال زکات را از او دریافت میکرد، و صاحب شتر یا گوسفند سهم زکات را به او میداد تا آن را به نزد رسول خدا ج ببرد تا آن حضرت ج آن را بین فقرا و نیازمندان تقسیم کند و هدیۀ خاصی را به ابن لثبیه بدهد.
وی اموال زیادی از قبیل شتر و گوسفند جمع آوری نمود و مقداری هدیه برای خود نیز جمع کرد و آن گاه به مدینه آمد و گفت: اینها مال شما هستند و اینها متعلق به خود من میباشند.
در این هنگام رسول خدا ج به خشم آمد که چگونه او برای خود هدیه بر میدارد در حالی که او کارمند است و از بیت المال حقوق دریافت میکند؟ و اگر دروازۀ هدیه به روی جمع کنندگان زکات باز شود، چه بسا که آنان در شغلشان تساهل و سهل انگاری نموده و چه بسا که رشوه بگیرند یا مرتکب خطای دیگری شوند. از این رو رسول خدا ج کاری کرد تا دروازۀ دریافت هدیه مسدود گردد.
رسول خدا ج فرمود: «چرا ما برخی از جمع کنندگان زکات را برای کاری میفرستیم و آنان میگویند: اینها مال من هستند و اینها مال شما؟ پس چرا او در خانۀ پدر یا مادرش ننشست تا ببیند که آیا برایش هدیهای آورده میشود یا خیر؟ سوگند به ذاتی که جان محمد در قبضۀ اوست، هیچ چیزی را بر نمیدارد مگر این که در روز قیامت در حالی میآید که آن را بر گردنش حمل میکند، اگر شتری بوده است، و یا گاو و یا گوسفندی، آن حیوان صدا میزند و فریاد بر میآورد»[75].
این حدیث بزرگی است و هشداری است برای آنان که از مردم هدیه میپذیرند، از قبیل این که معلم از دانش آموز، استاد دانشگاه از دانشجو، کارمند شهرداری، بیمارستان، مسئولین امنیتی و انتظامی از مراجع ذی ربط خود هدیه دریافت کنند.
چرا که همۀ این موارد رفاقت و دوستی را بین آن دو نفر جلب نموده و باعث ابتعاد و دوری دیگران میشود و در این صورت فرد ثروتمند و قدرتمند مورد اکرام و نوازش قرار گرفته و حق ضعیف و تهدیست اهمال میگردد.
بنابراین، به هیچ عنوان نباید هدیه را بپذیری در صورتی که تو در جایگاه مسئول و عهده بردار مقام و منزلت قرار داری، مگر این که در روز قیامت در حالی میآیی که آن را بر گردنت حمل میکنی، و هر کس خیانت ورزد، در روز رستاخیز آنچه را که در آن خیانت کرده است با خود (به صحنۀ محشر) میآورد.
امروز ما گرفتار افرادی هستیم که با زور و قدرت زمینهای مردم یا اراضی عام المنفعه را تصاحب میکنند و با مدارک بیاساس یا این که با مکر و حیله آنها را در تصرف خود در میآورند.
در موردکسانی که چنین عملی را مرتکب میشوند، وعید و تهدید آمده است.
رسول خدا ج فرمود: «هرکس، زمین دیگری را به ناحق، تصرف کند، روز قیامت در هفت زمین، فرو برده میشود»[76].
کسی که تکدی گری میکند، بدون آن که نیاز داشته باشد
تهیدستی که از روی کرامت نفس به خرج روزانهاش بسنده میکند و به خاطر آبرو و عزت خود از مردم چیزی نمیخواهد، و خود را در برابر دیگران ذلیل نمیگرداند، بهتر است از کسی که بهسوی مردم دست دراز میکند و از آنان کمک میخواهد و شکایت فقر و ناداریاش را به نزد دیگران میبرد.
اما زشتتر و قبیحتر این است که انسان با وجود برخورداری از پوشاک، غذا و نوشیدنیاش به حد کافی، دست نیاز را به سوی دیگران دراز کند.
رسول خدا ج این گونه افراد را از چنین کاری بر حذر داشته و میفرماید:
«هر کس بدون آن که نیازی داشته باشد، به سوی مردم دست دراز کند، در روز قیامت در حالی میآید که پوست چهرهاش خراش برداشته است.» صحابه پرسیدند: یا رسول الله! چه مقدار داشته باشد که او را از پرسیدن بینیاز میکند؟ فرمود: «پنجاه درهم یا قیمت آن از طلا»[77].
نماز یکی از ارکان و ستونهای مهم اسلام است، نماز خنکی چشمان موحدان و مایۀ لذّت ارواح محبان است.
نماز عبادتی است که خداوند امر آن را بزرگ نموده و اهل آن را مفتخر گردانیده است.
نماز آخرین چیزی است که از احکام دین و شریعت از میان برداشته میشود و آخرین چیزی است که رسول خدا ج توصیه فرمود و نخستین چیزی است که در مورد آن در روز قیامت در بارگاه پروردگار دانا و مقتدر پرسیده میشود.
پس ما سپاس میگوییم پروردگار عظیمی را که به ما اجازه داده تا در پیشگاه وی بایستیم و با دلهایمان بهسوی او روی آوریم و شکوۀ نیازهای مان را به درگاه او عرضه نماییم.
نماز، ارتباط و دیدار در میان بنده در زمین و خداوند در آسمان است.
و هر گاه امر مهمی برای آن حضرت ج روی میداد، به نماز روی میآورد.
نماز به اهل خود در میدان محشر سود میدهد، چنان که رسول خدا ج میفرماید: «هر کس بر نماز محافظت کند، نماز برای او نور، برهان و مایۀ نجات میگردد و هر کس بر نماز محافظت نکند، نماز نه برایش نوری خواهد بود و نه برهانی و نه مایۀ نجات، بلکه حشر وی با فرعون، قارون، هامان و ابی بن خلف خواهد بود»[78].
غیبت آن است که کسی را پشت سر چنان یاد کنند که او ناراحت میشود.
سخن چین کسی است که اخبار و سخنان بد مردم را به قصد اختلاف و ایجاد فتنه رد و بدل میکند.
اینها اموری هستند که عموما مردم به آنها مبتلا هستند و به سبب آنها فتنههای بزرگی برخاسته است.
این افراد از جمله بدترین انسانها هستند و بیشترین سهم ایجاد فتنه و فساد را بر عهده گرفتهاند؛ چون زبان دورویی دارند که بر حسب هوا و شهوت میچرخد و سخن میگوید.
این افراد در میدان محشر وضعیتی وحشتناک خواهند داشت، چنان که رسول خدا ج فرمود: «هر کس در دنیا گوشت برادرش را بخورد، در روز قیامت نردیک کرده میشود و به او گفته میشود: همان گونه که مرده بود او را میخوردی، اکنون که زنده است نیز او را بخور، و او وی را میخورد در حالی که چهرهاش عبوس و ترش است و داد و فریاد میزند»[79].
انسان دو رو و ذوالوجهین، کسی است که با گروهی با یک رنگ و چهره و با گروهی دیگر با رنگ و چهرهای دیگر ملاقات میکند.
رسول خدا ج فرمود: «هر کس در دنیا دو رو باشد، در آخرت، دو زبان از آتش خواهد داشت»[80].
تصویر، انواع و اشکال گوناگونی دارد، و علما بنابر انواع و اشکال گوناگون آن اختلاف دارند، اما همگی بر حرمت مجسمه سازی اتفاق نظر دارند، به ویژه زمانی که مجسمۀ بزرگان و رهبران باشد.
رسول خدا ج فرمود: کسانی که این تصاویر را درست میکنند، روز قیامت عذاب و کیفر داده میشوند. به آنان گفته میشود: زنده کنید، آنچه را که آفریده اید»[81].
و نیز آن حضرتج فرمود: «هرکس، تصویر و مجسمهای بسازد، او را عذاب داده و به او دستور میدهند تا در آن، رو ح بدمد و لی او نمیتواند»[82].
در پایان ...
نجوای قلب...
عمل انسان در دنیا، مسیرش را در قیامت مشخص میکند.
[1]- متفق علیه.
[2]- متفق علیه.
[3]- سنن نسایی. مولف محترم به بخاری حواله داده بود ولی من آن را در بخاری نیافتم.
[4]- این مطلب را در کتاب پایان جهان با تصویر و نقشه توضیح داده ام.
[5]- این آتش از قعرۀ عدن بیرون میآید و شعله ور میشود و دامنۀ آن در زمین امتداد پیدا میکند، لذا مردم از دست آن فرار میکنند و به سمت شام میآیند، و چندین شبانه روز این آتش آنان را دنبال میکند و هر جا که آنان جهت استراحت و خوابیدن توقف نمایند، آن آتش نیز توقف میکند.
[6]- مسلم.
[7]- صحیح بخاری.
[8]- احمد، ترمی و حاکم با سند صحیح، مراد سرزمین شام است که بندگان به سوی آن گردآورده میشوند.
[9]- بخاری، مزینه یکی از قبایل عربی است که تاریخشان در جاهلیت و اسلام مشهور است و بسیاری از صحابه و تابعین و شعرا به این قبیله منتسب هستند.
[10]- مترجم محترم مختصر صحیح بخاری جمله: فَیجِدَانِهَا وَحْشًا، را ترجمه کردهاند: آن را پر از جانوران وحشی میبینند، در صورتی که دکتر عریفی میگویند: مراد از حدیث این است که گوسفندانشان به صورت وحشی در میآیند. مترجم.
[11]- ثنیه، به مکان مرتفع میگویند. مورخان در حقیقت این مکان اختلاف دارند؛ چون ثنیه در لغت راهی را میگوید که در کوه باشد و اماکن زیادی در مدینۀ منوره وجود دارد، چنان که یکی در جبل السلع وجود دارد و مسافرانی که از سمت خیبر، تبوک و شام به سوی مدینه میآیند، از آنجا رد میشوند و نیز کسانی که به سمت دانشگاه اسلامی مدینه و دانشکدۀ تربیت میروند، از آنجا میگذرند، و قابل تشخیص نیست جز ارتفاعات اندکی که در اطراف آن وجود دارد و امروزه که آن منطقه آسفالت شده، خیلی کم برای مردم واضح میگردد؛ چون زمین مسطح شده است؛اما در عین حال آن منطقه برای مردم مدینه به ثنیۀ الوداع مشهور است، هر چند که دیگران آن را با این نام نمیشناسند.
[12]- صحیح مسلم (4/ 1997).
[13]- مسند الشامیین (462)، الصحیحة (742)، صحیح الجامع (4332). این حدیث صحیح لغیره است.
[14]- سنن الترمذی و مسند احمد.
[15]- ترمذی و ابن ماجه با سند صحیح.
[16]- متفق علیه.
[17]- روایت از ابوداود با سند صحیح.
[18]- صحیح مسلم (4/ 2206).
[19]- صحیح مسلم.
[20]- صحیح مسلم. سلیم بن عامر که یکی از راویان حدیث است، در توضیح مقدار میل میگوید: به خدا قسم که من نمیدانم، مراد از میل مسافت زمین و آسمان است یا میلی است که با آن چشمها را سرمه میکنند.
[21]- بخارى/ 6532.
[22]- متفق علیه.
[23]- سنن ترمذی، یعنی خورشید چنان به آنان نزدیک میشود که پی های بدنشان ذوب شده و در عرق، غرق میشوند.
[24]- روایت ابونعیم با سند صحیح.
[25]- متفق علیه.
[26]- متفق علیه
[27]- متفق علیه.
[28]- صحیح بخاری. یعنی چون آدم ابوالبشر قرار دارد، خداوند این دستور را به وی میدهد، و صحابه با شنیدن این سخن که از هر هزار نفر یک نفر نجات مییابد، سراسیمه و نگران شدند که آن یک نفر نجات یافته چه کسی خواهد بود. از این رو رسول خدا ج فرمود که آنان در مقایسه با امتهای دیگر اندک خواهند بود.
برخی از اهل علم گفتهاند: مراد کسانی هستند که بر اثر گناهانشان شایستگی آن را دارند تا وارد دوزخ شوند، اما برخی از آنان مورد آمرزش قرار گرفته و عدّهای مورد شفاعت قرار میگیرند، یا برخی ابتدا وارد دوزخ میشوند و سپس برای همیشه به بهشت وارد میشوند.
[29]- صحیح بخاری، البته مقصود حدیث این نیست که فقط همین هفت نفر در زیر سایۀ عرش قرار میگیرند و بس؛ زیرا احادیث فراوانی آمده است که خداوند افراد دیگری را نیز در زیر سایۀ عرش جای خواهد داد و علامه ابن حجر صفات افرادی را که در زیر سایۀ عرش قرار میگیرند، در کتاب «معرفة الخصال الموصلة الی الظلال» آنها را ذکر نموده است.
[30]- صحیح مسلم.
[31]- صحیح مسلم و احمد.
[32]- مسند احمد.
[33]- مستدرک حاکم با اسناد صحیح و اصل روایت در صحیحین موجود است.
[34]- نسائی، ابن حبان و حاکم با سند صحیح.
[35]- صحیح مسلم.
[36]- روایت مسلم.
[37]- صحیح بخاری.
[38]- متفق علیه.
[39]- سنن ترمذی.
[40]- صحیح مسلم.
[41]- صحیح بخاری.
[42]- سنن ترمذی.
[43]- سنن ابوداود.
[44]- سنن ترمذی.
[45]- سنن ترمذی.
[46]- صحیح بخاری.
[47]- صحیح مسلم.
[48]- مسند احمد با اسناد صحیح.
[49]- صحیح مسلم.
[50]- سنن ترمذی و حاکم با سند حسن.
[51]- صحیح مسلم.
[52]- مسند احمد و حاکم و دیگران با سند صحیح.
[53]- صحیح بخاری.
[54]- صحیح مسلم.
[55]- سنن ترمذی.
[56]- صحیح بخاری.
[57]- صحیح مسلم.
[58]- احمد، ترمذی و ابوداود. مفهوم حدیث این است که مسافری که در طول را هزینهاش در طول سفرش تمام میکند و به نوشیدن جرعهای آب نیاز پیدا میکند و از کسی که آب اضافی با خود دارد، میخواهد تا به او آب بدهد و او از روی بخل و آز، به او آب نمیدهد.
دوم کسی که بعد از عصر به خرید و فروش میپردازد و در اثنای معامله سوگند دروغین یاد میکند تا مشتری را به خرید آن قانع سازد. و نیز سوگند خوردن زیاد در معامله، اگر چه راست باشد، حرام است، و اگر از روی دروغ باشد، که گناهی بس بزرگ و عظیم دارد، و مراد از سوگند بعد از عصر به اعتبار اغلب است؛ زیرا بیشتر معاملات پس از عصر انجام میگیرند، وگر نه سوگند خوردن در معاملات در تمام اوقات حکم واحدی دارد.
سوم مردی که با امامی بیعت میکند و او را به عنوان امیر خود انتخاب میکند ت از او اطاعت نموده و به حرفش گوش فرا دهد، اگر امیر به او اموال و هدایایی بدهد به پیمانش وفا میکند و اگر امام به او چیزی ندهد، به او خیانت میکند و پیمانش را میشکند،
[59]- صحیح مسلم و سنن نسائی.
[60]- متفق علیه.
[61]- سنن نسائی، ابودارود و ابن ماجه.
[62]- متفق علیه.
[63]- سنن نسائی با سند صحیح.
[64]- مسند احمد و ابوداود با سند صحیح.
[65]- سنن نسایی با سند صحیح.
[66]- ابوداود و ترمذی با سند صحیح.
[67]- متفق علیه.
[68] سنن ترمذی و ابن ماجه با سند صحیح، آروغ زدن نشانۀ پری معده است.
[69]- صحیح بخاری.
[70]- سنن ابن ماجه.
[71]- صحیح مسلم.
[72]- صحیح مسلم.
[73]- صحیح مسلم.
[74]- متفق علیه.
[75]- بخاری و مسلم.
[76]- صحیح بخارى.
[77]- سنن ابوداود.
[78]- مسند احمد و ابن حبان با اسناد صحیح.
[79]- ادب المفرد بخاری و معجم الاوسط طبرانی با اسناد حسن.
[80]- ابوداود با سند صحیح.
[81]- متفق علیه.
[82]- متفق علیه.
در روز قیامت، آسمان و زمین، به آسمان و زمینی دیگر تبدیل میشوند و حرکت نظام تمام جهان مختلّ میگردد و خداوند جبار برای داوری بین بندگان نازل میشود.
بنابراین،
· حال آسمانها چگونه میشود؟
· زمین چگونه تبدیل شده و چه وضعی به آن میگیرد؟
· در چنین وضعی بندگان در چه وضعی قرار میگیرند؟
خداوند ما را از هول و هراس قیامت خبرداده است، روزی که برای بندگان سخت شده و دلهایشان دچار استرس و آشفته میشوند.
زمین دچار زلزله شده و شکاف بر میدارد، کوها به حرکت در آمده و نابود میشوند، دریاها منفجر شده آتش میگیرند، آسمانها شکاف برداشته و به جنبش در میآیند، خورشید در هم پیچیده و بینور میشود، ماه خاموش شده و تابشاش از بین میرود، ستارگان تیره شده و درخشششان را از دست میدهند، و خداوند زمان را با دستش و آسمانها را با دست راستش میگیرد.
وضعیت آسمانها و زمین در روز رستاخیز
نصوص قرآن و سنت بیانگر این مطلب هستند که خداوند زمین را در دست گرفته و آسمانها را درهم میپیچد.
خداوند در مورد آسمانها فرموده است: ﴿یَوۡمَ نَطۡوِی ٱلسَّمَآءَ کَطَیِّ ٱلسِّجِلِّ لِلۡکُتُبِ﴾ [الأنبیاء: 104]. «ما آسمان را در هم میپیچیم به همان صورت که طومار نامهها در هم پیچیده میشود».
﴿وَٱلسَّمَٰوَٰتُ مَطۡوِیَّٰتُۢ بِیَمِینِهِ﴾ [الزمر: 67]. «و آسمانها با دست راست او در هم پیچیده میشود».
یعنی مانند نویسندهای که در برگهایش مینویسد، و چون از نگارش دست میکشد، آنها را با دستش میپیچد، در روز قیامت همین اتفاق میافتد و خداوند آنها را در هم پیچیده و در دستش قرار میدهد.
ابوهریره س میگوید: شنیدم که رسول الله ج میفرمود: «یَقْبِضُ اللَّهُ الأَرْضَ، وَیَطْوِی السَّمَوَاتِ بِیَمِینِهِ، ثمَّ یَقُولُ: أَنَا الْمَلِکُ، أَیْنَ مُلُوکُ الأَرْضِ»؟،[1] «(روز قیامت) خداوند، زمین را در مشتاش میگیرد. سپس میفرماید: من پادشاه هستم. پادشاهان زمین کجایند»؟
و نیز آن حضرت ج فرمود: «خداوند آسمانها را درهم میپیچد، و آنها را با دست راست خود میگیرد، آن گاه میگوید: منم فرمانروا، کجایند فرمانروایان؟ کجایند جباران؟ کجایند ستمگران؟ آن گاه زمین را با دست چپش میپیچد و میگوید: منم فرمانروا، کجایند فرمانروایان؟ کجایند جباران»[2]؟
رسول خدا ج در مورد وضعیت زمین فرموده است: «زمین در روز قیامت به یک قرص نان، تبدیل میشود و خداوند جبار آن را با دستش میگرداند و بعنوان مهمانی به اهل بهشت، تقدیم مینماید همانطورکه یکی از شما نانی را که در سفر میپزد، از این دست به آن دست میکند و جمع و جور مینماید».
پس از آن، مردی از یهودیان آمد و گفت : ای ابو القاسم! خداوند تو را مبارک گرداند. آیا از مهمانی اهل بهشت در روز قیامت، تو را مطلع نسازم؟ فرمود: «بلی». آن مرد، همانگونه که نبی اکرم ج فرموده بود، گفت: زمین به یک قرص نان، تبدیل میشود. نبی اکرم ج بسوی ما نگاه کرد و خندید تا جایی که دندانهای مبارکاش، آشکار شد. آنگاه مرد یهودی گفت: آیا از خورش بهشتیان تو را باخبر نسازم؟ خورش آنها بالام و ماهی است. صحابه پرسیدند: آن، چیست؟ مرد گفت: ماهی و گاوی هستند که از گوشهی کبد آنها هفتاد هزار نفر میخورند»[3].
چون در روز قیامت در صور دمیده میشود، زمین و همۀ آنچه بر آن قرار دارد از کوههای سخت، درختان برافراشته، گیاهان و نباتات، به یکباره برداشته شده و فاش فاش میشوند.
خداوند میفرماید: ﴿فَإِذَا نُفِخَ فِی ٱلصُّورِ نَفۡخَةٞ وَٰحِدَةٞ١٣ وَحُمِلَتِ ٱلۡأَرۡضُ وَٱلۡجِبَالُ فَدُکَّتَا دَکَّةٗ وَٰحِدَةٗ١٤ فَیَوۡمَئِذٖ وَقَعَتِ ٱلۡوَاقِعَةُ١٥﴾ [الحاقۀ: 13-15]. «هنگامی که یک دم در صور دمیده شود.* و زمین و کوهها از جا برداشته شوند و یکباره در هم کوبیده و متلاشی گردند. * بدان هنگام است که آن واقعۀ (بزرگ قیامت در جهان) رخ میدهد (و رستاخیز برپا میشود)».
بنابراین، کوهها بسان ریگها و شنهای نرمی در میآیند. چنان که خداوند فرموده است: ﴿یَوۡمَ تَرۡجُفُ ٱلۡأَرۡضُ وَٱلۡجِبَالُ وَکَانَتِ ٱلۡجِبَالُ کَثِیبٗا مَّهِیلًا١٤﴾ [المزمل: 14]. «روزی، زمین و کوهها سخت به لرزش و جنبش در میآید و (چنان کوهها در هم کوبیده میشود که) کوهها به تودههای پراکنده و تپههای ریگ روان تبدیل میگردد».
حتی که کوهها در اثر شدت هول و هراس و اضطراب، مانند پشمهای نرم و پشم رنگارنگِ حلّاجی شده در میآیند، پس از آن که سخت و سفت و ثابت بودند. خداوند میفرماید: ﴿وَتَکُونُ ٱلۡجِبَالُ کَٱلۡعِهۡنِ ٱلۡمَنفُوشِ٥﴾ [القارعة: 5]. «و کوهها، همسان پشم رنگارنگِ حلّاجی شده میشوند».
و خداوند کوهها را از جایشان بر میکند و هیچ کوهی در زمین باقی نمیماند. چنان که خداوند میفرماید: ﴿وَسُیِّرَتِ ٱلۡجِبَالُ فَکَانَتۡ سَرَابًا٢٠﴾ [النبأ: 20]. «و کوهها به حرکت انداخته میشوند (و روان میگردند و در فضا به شکل غباری در میآیند) و یک سراب بزرگی را تشکیل میدهند».
آری، کوهها به شکل سرابی در میآیند که برای بیننده بسان آبی میماند که چون انسان به آن نزدیک میشود، چیزی نمییابد، سپس کوهها از بین رفته و به خاکی تبدیل میشوند که بادها با آن بازی میکنند. چنان که خداوند فرموده است: ﴿وَیَسَۡٔلُونَکَ عَنِ ٱلۡجِبَالِ فَقُلۡ یَنسِفُهَا رَبِّی نَسۡفٗا١٠٥ فَیَذَرُهَا قَاعٗا صَفۡصَفٗا١٠٦ لَّا تَرَىٰ فِیهَا عِوَجٗا وَلَآ أَمۡتٗا١٠٧﴾ [طه: 105-107]. «(منکران رستاخیز) از تو در بارۀ کوهها میپرسند (که به هنگام پایان گرفتن جهان چه سرنوشتی خواهند داشت؟). بگو: پروردگارم آنها را از جا میکند و (در هوا) پراکنده میدارد (و بر باد میدهد). * سپس زمین را به صورت فَلات صاف و هموار و بیآب و گیاه رها میسازد. * در آن هیچ گونه پستی و بلندی نمیبینی».
به هنگام برپایی قیامت، وضعیت کوهها این گونه خواهد بود، اما دریاها که سه چهارم کرۀ خاکی را به خود اختصاص دادهاند، وضعیتی شگفت انگیزتر از کوهها خواهند داشت.
دریاهای بزرگ و هواناک، بسیار عمیق و رعب آور، که در درون خود وضعیتهایی هولناکتر از زندگان دارند، در روز قیامت منفجر شده و آتش میگیرند. چنان که خداوند میفرماید: ﴿وَإِذَا ٱلۡبِحَارُ فُجِّرَتۡ٣﴾ [الانفطار: 3]. «و هنگامی که دریاها شکاف برمی دارند و به هم میپیوندند».
منفجر شدن دریاها به معنای پرشدن آنها و پوشیدن قسمتهای خشکی است، یا این که به معنای منفجر شدن آب آن است، چون از دو عنصر اکسیژن و هیدروژن تشکیل یافته است که آتش زا هستند[4].
و آتش گرفتن آنها به معنای شعله ور شدن آتش آن است، و این ممکن است در اثر زلزله و شکاف برداشتن بخشها و قسمتهای درون دریا روی دهدکه آب دریا در آن داخل میشود که مواد آتش زا آن با مایعات درون زمین برخورد کرده و در نتیجه دریاها آتش گرفته و بر سطح دریاها پدیدار میگردد.
در روز قیامت آسمان سخت تکان خورده و دچار اضطراب میشود، چنان که خداوند میفرماید: ﴿یَوۡمَ تَمُورُ ٱلسَّمَآءُ مَوۡرٗا٩﴾ [الطور: 9]. «روزی آسمان سخت به تکان و جنبش میافتد و تند در هم میلولد».
از این رو آسمان به حرکت افتاده و مانند آسیا در جای خودش به چرخش میافتد و شکاف برداشته و پاره پاره میشود. خداوند میفرماید: ﴿إِذَا ٱلسَّمَآءُ ٱنفَطَرَتۡ١﴾ [الانفطار: 1]. «هنگامی که آسمان شکافته میگردد.» و نیز میفرماید: ﴿وَیَوۡمَ تَشَقَّقُ ٱلسَّمَآءُ بِٱلۡغَمَٰمِ﴾ [الفرقان: 25]. «روزی را که آسمانِ به وسیلۀ ابر پاره پاره میگردد».
ما نمیدانیم شکاف برداشتن آسمان به چه کیفیتی خواهد بود، اما در حقیقت حالتی بسیار وحشتناک و دشوار خواهد داشت. چنان که خداوند میفرماید: ﴿إِذَا ٱلسَّمَآءُ ٱنشَقَّتۡ١ وَأَذِنَتۡ لِرَبِّهَا وَحُقَّتۡ٢﴾ [الانشقاق: 1-2]. «هنگامی که آسمان میشکافد. * و فرمان پروردگارش را میبرد، و چنین هم میسزد و حق هم همین است».
و نیز خداوند میفرماید: ﴿وَٱنشَقَّتِ ٱلسَّمَآءُ فَهِیَ یَوۡمَئِذٖ وَاهِیَةٞ١٦﴾ [الحاقة: 16]. «و آسمان از هم میشکافد و میپراکند، و در آن روز سست و نااستوار میگردد».
بنابراین، آسمان شکاف برداشته و سست و ضعیف میگردد، پس از آن که مستحکم و استوار بود.
در آن روز آسمان چه رنگی خواهد داشت؟
رنگ آبی و نیلگونی و زیبای آسمان در آن روز متغیر شده و به رنگهای مختلف در میآید، گاهی زرد شده و گاهی سرخ و گاهی تیره میگردد. چنان که خداوند میفرماید: ﴿فَإِذَا ٱنشَقَّتِ ٱلسَّمَآءُ فَکَانَتۡ وَرۡدَةٗ کَٱلدِّهَانِ٣٧﴾ [الرحمن: 37]. «بدانگاه که آسمان شکافته شود، و گلگون گردد همچون روغن گداخته».
به هنگام برپایی قیامت نور خورشید خاموش شده و روشناییاش از بین میرود. لذا جمع شده و پیچیده میگردد و نورش از بین رفته و پیچیده میگردد. چنان که خداوند میفرماید: ﴿إِذَا ٱلشَّمۡسُ کُوِّرَتۡ١﴾ [التکویر: 1]. «هنگامی که خورشید درهم پیچیده میشود».
ممکن است مراد آیه چیزی دیگر باشد، والله اعلم.
ماه نیز بینور گشته و روشناییاش از بین میرود. چنان که خداوند میفرماید: ﴿فَإِذَا بَرِقَ ٱلۡبَصَرُ٧ وَخَسَفَ ٱلۡقَمَرُ٨ وَجُمِعَ ٱلشَّمۡسُ وَٱلۡقَمَرُ٩ یَقُولُ ٱلۡإِنسَٰنُ یَوۡمَئِذٍ أَیۡنَ ٱلۡمَفَرُّ١٠ کَلَّا لَا وَزَرَ١١ إِلَىٰ رَبِّکَ یَوۡمَئِذٍ ٱلۡمُسۡتَقَرُّ١٢﴾ [القیامة: 7-12]. «هنگامی که چشمها سراسیمه و آشفته میشود. * و ماه بینور و روشنایی میگردد. * و خورشید و ماه گردآوری میگردد. * انسان در آن روز خواهد گفت: راه گریز کجا است؟ * خیر! (اصلاً گریزگاهی در میان نیست و) هیچ گونه پناهگاهی وجود ندارد. * در آن روز، قرارگاه (بهشت و دوزخ) در دست پروردگار تو است».
و نیز مراد از آیۀ: ﴿وَجُمِعَ ٱلشَّمۡسُ وَٱلۡقَمَرُ٩﴾ این است که جهت ماه و خورشید یکی خواهد بود و بدون این که نوری داشته باشند، از سمت مغرب طلوع میکنند.
ستارگان آسمان با وجود اشکال و اجرام گوناگونشان، و علی رغم روشنایی و زیبایی شان، به هنگام برپایی قیامت، نورشان از بین رفته و تیره میگردند و جاذبۀ خود را از دست میدهند. چنان که خداوند میفرماید: ﴿وَإِذَا ٱلنُّجُومُ ٱنکَدَرَتۡ٢﴾ [التکویر: 2]. «و هنگامی که ستارگان تیره و تار میگردند و فرو میافتند».
و نیز فرموده است: ﴿فَإِذَا ٱلنُّجُومُ طُمِسَتۡ٨﴾ [المرسلات: 8]. «هنگامی که ستارگان محو و تاریک میگردند».
و در نتیجه فرو ریختن ستارگان، با جاذبۀ آنها دیگر ستارگان و سیارهها نیز از هم میپاشند و فرو میریزند. چنان که خداوند میفرماید: ﴿وَإِذَا ٱلۡکَوَاکِبُ ٱنتَثَرَتۡ٢﴾ [الانفطار: 2]. «و هنگامی که ستارگان از هم میپاشند و پخش و پراکنده میشوند».
و در جایی دیگر فرموده است: ﴿إِنَّ ٱللَّهَ یُمۡسِکُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ أَن تَزُولَاۚ وَلَئِن زَالَتَآ إِنۡ أَمۡسَکَهُمَا مِنۡ أَحَدٖ مِّنۢ بَعۡدِهِۦٓۚ إِنَّهُۥ کَانَ حَلِیمًا غَفُورٗا٤١﴾ [فاطر: 41]. «خداوند آسمانها و زمین را نگاهداری میکند و نمیگذارد (از مسیر خود) خارج و نابود شوند. هرگاه (هم بخواهند از مسیر خود) خارج و نابود شوند، جز خدا هیچ کس نمیتواند آنها را نگاه و محفوظ دارد. خداوند بردبار و آمرزنده است».
کدام ستارگان گرفتار این فاجعه خواهند شد؟
والله اعلم، معلوم نیست ستارگان کهکشان ما گرفتار این فاجعه خواهند شد، یا این که همۀ ستارگان آسمان، و تعداد ستارگان و مواضع آنها را کسی جز خداوند نمیداند. خداوند میفرماید: ﴿فَلَآ أُقۡسِمُ بِمَوَٰقِعِ ٱلنُّجُومِ٧٥ وَإِنَّهُۥ لَقَسَمٞ لَّوۡ تَعۡلَمُونَ عَظِیمٌ٧٦﴾ [الواقعة: 75-76]. «سوگند به جایگاههای ستارهها، و محل طلوع و غروب آنها * و این قطعاً سوگند بسیار بزرگی است».
اما ما ایمان داریم که ستارگان بینور شده و روشناییشان از بین میرود.
همۀ این حوادث و رویدادها قبل از حشر و گردآوری مخلوقات و بندگان روی میدهد و قبل از این که در میدان محشر جمع شوند. اما چگونه محشور میگردند و چه اتفاقی در سرزمین محشر روی خواهد داد؟
باور...
کرسی پروردگارمان از آسمانها و زمین وسیعتر است
و هر طور که بخواهد در جهان و هستی انجام میدهد.