ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
حضرت قیس بن ابوحازم س میفرماید: هر وقت غلام حضرت ابوبکر س غذایی برای ایشان میآورد، آن حضرت قبل از اینکه به غذا لب بزند درباره آن خوب از غلامش میپرسید تا مطمئن شود غذا حلال و مطابق دلخواه ایشان است.
پس از تحقیقات و پرستشهای زیاد اگر آن غذا مطابق میلشان میبود میل میفرمود در غیر اینصورت از آن غذا نمیخورد.
اتفاقا شبی آن غلام خدمت ایشان غذایی تقدیم داشت و آن حضرت بدون پرس و جو میل فرمود، بعد از خوردن غذا بیادشان آمد که در مورد غذا از غلامش نپرسیده، غلام را صدا زد و درباره غذا از ایشان جویا شد.
او نحوه بدست آوردن غذا را چیزی بیان کرد که نزد آن حضرت ناپسند و مکروه بود، ایشان انگشتش را در دهان نهاده همه غذایی را که خورده بود استفراغ کرد و چیزی از آن در شکمش باقی نگذاشت.[1]