ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
40- نقش خانواده حضرت ابوبکر صدیق در حادثه تاریخ ساز هجرت
حضرت ابوبکر صدیق س بچههای خود را به اسلام دعوت داده بود. و به فضل و یاری خداوند متعال آنها در راه به ثمر رساندن این برنامه بزرگ دعوت اسلامی نقش بس بسزایی را ایفا نمودند.
حضرت ابوبکر برای خدمت به دین مبین اسلام و به ثمر رسیدن برنامه هجرت رسول اکرم ج برنامه ریزی بسیار دقیقی داشته، مسئولیتها را در بین اعضای خانواده خود تقسیم کرده بودند. ایشان برای به تحقق رسیدن سفر هجرت مسئولیتهای مهم و تاریخی را در بین فرزندانشان تقسیم نموده، وظیفه هر شخصی را بدرستی بدو فهمانده بودند.
در این سفر پر برکت تاریخساز هجرت رسول اکرم ج نقش فرزندان آن جناب از قرار زیر بود:
عبدالله س به عنوان یک خبر رسان نمونه و وظیفه شناس با دقت فراوان و بصورت بسیار مخفیانه و زیرکانه از تمامی حرکات و نقشههای دشمن سر در آورده، به پیامبر اکرم ج گزارش میدادند. بدون شک تربیت درست، آگاهی و فهم و درک و شعور والا، زیرکی و هوش و علم و دانشی که عبدالله در سایه اسلام در آن پرورش یافته بود در یاری رساندن او بدین اسلام و نقش والایش در این مأموریت بسیار حساس و دقیق نقش بسزایی داشت. و این خود دلیلی است گویا بر کوششها و تلاشها و اثر بسزایی که تربیت درست حضرت ابوبکر صدیق س بر فرزندش عبدالله داشته بود.
عبدالله بن ابوبکر س شب را تا به صبح بر دهنه غار نگهبانی میداد، و قبل از طلوع آفتاب خود را به مکه میرسانید. |
حضرت عبدالله س با یاری خداوند توانست تمام مأموریتهایی که پدر گرامیش به ایشان محول کرده بود را به بهترین وجه به انجام رساند، و از پس همه مسئولیتهایی که به او داه شده بود به بهترین صورت برآید. او تمام روز در جلسههای کفار مکه شرکت میکرد و همه نقشهها و توطئههایشان را میشنید، و نیمههای شب خود را به غار رسانیده گزارش کاملی از تحرکات مکه را به پیامبر خدا ج و پدر بزرگوارشان حضرت ابوبکر صدیق س تقدیم میکرد. او توانست آنچنان با مهارت و زیرکی و خاموشی از عهده مأموریتش برآید که هرگز کسی از اهل مکه بر او هیچ شکی نکرد. او تمام شب را بر دهانه غار نگهبانی میداد و با سپیده دم صبح زود آنچنان مخفیانه و زیرکانه خود را به مکه میرسانید که کسی بویی از ماجرای او نمیبرد.[1]
نقش بسزای حضرت عائشه و حضرت اسماء در هجرت پیامبر اکرم ج چشم گیر است. این نقش عمده و حساس آنها بدون شک بیانگر تربیت درست خانوادگی آنهاست. آنها شب هجرت برای پیامبر خدا ج و پدر بزرگوارشان غذا آماده کردند. حضرت عائشه ل میفرمایند: " ما برای بدرقه کردن رسول الله ج و پدر گرامیمان با عجله غذا تهیه کرده در خورجین گذاشتیم. حضرت اسماء ل کمر بندش را دو نیم کرده با یکی دهن خورجین را بست. برای همین او را "ذات النطاقین" میگویند.[2]
چون رسول الله ج و ابوبکر س روانه سفر هجرت شدند، گروهی از قریشیان که ابوجهل سرکردهیشان بود نزد ما آمدند. آنها جلوی در خانه ما ایستادند. من نزد آنها رفتم. ابوجهل پرسید:" آهای دختر ابوبکر! پدرت کجاست؟". من گفتم: " بخدا من نمیدانم پدرم کجاست؟". – البته ایشان دروغ نمیگفت، در حقیقت او نیز بدرستی نمیدانست در آن لحظه پدرش کجا بود.
ابوجهل قلدر و بیحیا دستش را بالا برده چنان سیلی محکمی بصورتم زد که گوشوارهام از گوشم بیرون پرید. سپس آنها که چون شتر در آتش خشم خود میسوختند از آنجا دور شدند.[3]
[1]- السیرة الحلبیة: 2/213.
[2]- البدایة و النهایة: 3/184.
[3]- الهجرة النبویة، اثر/ دکتر عبدالرحمن البر، ص:126.