ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
حضرت ابوبکر صدیق س برای رسیدن به حکم درست از یاران پیامبر اکرم ج درباره آنچه از آن حضرت در هر زمینه آموختهاند پرس و جو کرده پس از تحقیق و بررسی حکم خود را صادر میکرد. قبیصه بن ذؤیب آورده است: روزی مادر بزرگی برای گرفتن حق میراث از ثروت بجا مانده نوهاش (نوه پسری) خدمت آن حضرت س حاضر شد. حضرت ابوبکر به پیر زن فرمود:
«ما أجد لک فی کتاب الله تعالى شیئًا وما علمت أن رسول الله ذکر لک شیئًا».
"در قرآن کریم در این باره چیزی ندیدهام، و همچنین بیاد ندارم پیامبر اکرم ج برای مادر بزرگ در میراث نوهاش چیزی گفته باشد".
سپس ایشان مسئله را با صحابه کرام در میان گذاشته از آنها جویای امر شدند، حضرت مغیره س بلند شد و عرض کرد:" من خدمت رسول الله ج حاضر بودم که ایشان به مادر بزرگی یک ششم از میراث نوهاش (نوه پسری) داد". حضرت ابوبکر س از ایشان پرسید: «هل معک أحد؟». "آیا شخص دیگری بر آنچه شنیدهای گواهی میدهد". محمد بن مسلمه س حرف مغیره را تأیید نموده گفت که پیامبر چنین حکمی صادر کرده بود. حضرت ابوبکر س پس از مطمئن شدن از قضیه یک ششم میراث را حق مادر بزرگ اعلام کردند.[1]