ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
اگر حضرت ابوبکر س به پیشنهاد مردم مدینه گوش فرا میداد و به رأی آنها عمل کرده با مرتدین از دین بازگشته نمیجنگید، فتنه و آشوب مرتدان هرگز پایان نمییافت هیچ، بلکه آتش آن روز بروز گسترش مییافت و دامن اسلام را در برمیگرفت و بر پایی دولت اسلام در سایه آن ناممکن میشد. البته این نیز واقعیتی است انکار ناپذیر که اگر سپاه حضرت ابوبکر س در این جنگها به هر دلیلی شکست میخورد وضع بسیار بحرانی و بینهایت خطرناک میشد. و خسارتهای بسیار بزرگی برای اسلام و مسلمانان به بار میآورد.
اگر نقشه دقیق وضعیت آن روز را جلوی روی خود نهاده، با دقت قضایای مطرح شده را پشت و روی کنیم با اعتماد تمام بدین نتیجه میرسیم که تصمیم حضرت ابوبکر در جنگ با ستیزهجویان مرتد کاملا درست و به جای بود، و وضعیت آن روز چنین ایجاب میکرد که میبایستی با مرتدان و انکار کنندگان پرداخت زکات به سختی برخورد شود و با آنها اعلام جنگ گردد.
تصمیم حضرت ابوبکر س جهت تاریخ را بکلی تغییر داد، و آن فرهنگ و تمدنی که اسلام به بشریت میآموخت همچنان بر جای خود ثابت ماند و کشتی سعادت پیروزمندانه بر ساحل آرامش لنگر نهاد.
فرهنگ و تمدن جدید خمیازهای کشیده از یک پهلو به پهلوی دیگر جست خورد، و کره زمین شاهد میلاد تمدن و جهان بینی نوینی شد.
جای دارد این واقعیت را نیز پیشروی خود بگذاریم که اگر سپاه اسلام عقب نشینی میکرد و در مقابل مرتدان شکست را قبول مینمود، هرگز مسلمانان جرأت درگیر شدن با امپراطور روم و سلطنت فارس را پیدا نمیکردند، و نه این شهامت را مییافتند که بسوی عراق و شام گامی بجلو بگذارند، نه فرهنگ و تمدن انسان ستیز قیصر و خسرو پایان مییافت و نه تمدن رهایی بخش و سعادت آفرین اسلام در جهان تجلی مینمود.
اگر حضرت ابوبکر س در جنگ با مرتدان شکست میخورد، شاید هرگز حکومت اسلامی نمیتوانست حتی در شهر مدینه بر پا شود، و حضرت عمر فاروق هم نمیتوانست بنای شامخ و پربار نظام اسلامی را بر پایههای استوار و مستحکم آن طرح ریزی کند.[1]