اهل سنت

آنچه در این وبلاگ مخالف قرآن و سنت بود دور بندازید. الله در قرآن میفرماید:(پس بندگانم را بشارت ده، همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند. اینانند که خداوند هدایتشان کرده و اینانند که خردمندانند». زمر، آیه 17 و 18

اهل سنت

آنچه در این وبلاگ مخالف قرآن و سنت بود دور بندازید. الله در قرآن میفرماید:(پس بندگانم را بشارت ده، همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند. اینانند که خداوند هدایتشان کرده و اینانند که خردمندانند». زمر، آیه 17 و 18

تعریف عام قرآن کریم

تعریف عام قرآن کریم

اول: تعریف قرآن کریم و بیان نام‌ها و صفات آن

قرآن عبارت است از کلام الله تعالی که آن را با الفاظ و معانی آن به وسیلۀ وحی بصورت تدریجی به زبان عربی بر خاتم پیامبران محمد ج نازل کرده است که انس و جن از آوردن آن عاجز‌اند. این کتاب باعظمت در صحیفه‌ها نوشته شده و با تواتر به ما نقل شده و تلاوت آن عبادت می‌باشد.

الله متعال وحی را که بر پیامبر گرامی اش محمد ج فرو فرستاده؛ قرآن نامیده است، چنانکه می‌فرماید: ﴿إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا عَلَیْکَ الْقُرْآنَ تَنْزِیلًا٢٣ [الإنسان: 23].

«(ای پیامبر!) یقینا ما قرآن را بر تو تدریجا نازل کردیم».

ویژه گی قرآن کریم این است که همیشه خوانده و تلاوت می‌شود و هیچگاه ترک نمی‌شود.

همچنان الله متعال قرآن را کتاب نامیده است، چنانکه می‌فرماید: ﴿إِنَّآ أَنزَلۡنَآ إِلَیۡکَ ٱلۡکِتَٰبَ بِٱلۡحَقِّ [النساء: 105].

«یقیناً (این) کتاب را بحق بر تو نازل کردیم». زیرا از شأن قرآن کریم این است که نوشته شود و رها نشود.

همچنان الله تعالی قرآن کریم را با اسما و صفات دیگری نیز وصف نموده از جمله «فرقان» «ذکر» «هدی» «نور» «شفاء» «حکیم» «موعظه» و غیره صفاتی که دلالت بر عظمت قرآن کریم وکمال رسالت آن دارد.

و کلمه «مصحف» از «صحف» یعنی صحیفه‌ها گرفته شده که بر روی آن قرآن کریم نگاشته شده است و این نام را اصحاب کرام بر قرآن کریم گذاشته‌اند چون این واژه دلالت بر کتابی دارد که قرآن کریم در صفحات آن نگاشته شده است.

قرآن کریم وحی الهی است که جبریل ÷ آن را بر قلب پیامبر اکرم ­ج فرود آورده چنانکه الله متعال می‌فرماید: ﴿وَإِنَّهُۥ لَتَنزِیلُ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِینَ١٩٢ نَزَلَ بِهِ ٱلرُّوحُ ٱلۡأَمِینُ١٩٣ عَلَىٰ قَلۡبِکَ لِتَکُونَ مِنَ ٱلۡمُنذِرِینَ١٩٤ بِلِسَانٍ عَرَبِیّٖ مُّبِینٖ١٩٥ [الشعراء: 192-195].

«و یقینا این (قرآن) نازل شده (از جانب) پروردگار جهانیان است . ﴿192روح الامین (جبرئیل) آن را فرود آورده است. ﴿193بر قلب تو، تا از بیم دهندگان باشی. و ﴿194 (آن را) به زبان عربی روشن (نازل کرد) ﴿195».

پیامبر گرامی ما محمد ج نخستین فرد از پیامبران نیست که جبریل ÷ بر وی فرود آمده باشد، بلکه وی بر سائر برادرانش، پیامبران ، فرود می‌آمد و وحی را از جانب الله تعالی به‌سوی ایشان نازل می‌کرد. و الله متعال برای حمل این امانت بزرگ هر کسی را بخواهد برمی گزیند، چنانکه می‌فرماید: ﴿ٱللَّهُ یَصۡطَفِی مِنَ ٱلۡمَلَٰٓئِکَةِ رُسُلٗا وَمِنَ ٱلنَّاسِۚ إِنَّ ٱللَّهَ سَمِیعُۢ بَصِیرٞ٧٥ [الحج: 75].

«الله از میان ملائکه رسولانی را انتخاب می‌کند، و از میان مردم نیز، یقینا الله شنوای بیناست».

و او تعالی داناتر است که چه کسی شایستۀ برداشت این امانت است و چه کسی شایستۀ آن نیست، چون همه مخلوقات به امر او تعالی آفریده شده‌اند و از احوال ایشان آگاه است . چنانکه می‌فرماید: ﴿وَرَبُّکَ یَخۡلُقُ مَا یَشَآءُ وَیَخۡتَارُ [القصص: 68].

«و پروردگار تو هر آنچه را بخواهد می‌آفریند، و (هر کس را بخواهد) بر می‌گزیند».

دوم: نزول قرآن کریم

نزول وحی بر پیامبر گرامی ج در روز دوشنبه ۱۷ رمضان سال 6۱۰ میلادی در غار حرا که در یکی از قله‌های کوه‌های مکه مکرمه قرار دارد آغاز شد که جبریل امین ÷ با این آیات بر ایشان ج فرود آمد: ﴿ٱقۡرَأۡ بِٱسۡمِ رَبِّکَ ٱلَّذِی خَلَقَ١ خَلَقَ ٱلۡإِنسَٰنَ مِنۡ عَلَقٍ٢ ٱقۡرَأۡ وَرَبُّکَ ٱلۡأَکۡرَمُ٣ ٱلَّذِی عَلَّمَ بِٱلۡقَلَمِ٤ عَلَّمَ ٱلۡإِنسَٰنَ مَا لَمۡ یَعۡلَمۡ٥ [العلق: 1-5]

«بخوان به نام پروردگارت، آن که (جهان را) آفریده است . * انسان را از خون بسته آفریده است. * بخوان و پروردگارت بس گرامی است . * ذاتی که (نوشتن را) با قلم آموخت. * به انسان آنچه را که نمی‌دانست آموخت».

و این آیات، نخستین آیاتی از قرآن کریم است که بر پیامبر اکرم ج نازل گردید، رسول اکرم ج همراه این آیات به خانه برگشت در حالی که دل‌شان از هیبت وحی و ترس بر خویشتن می‌لرزید، نزد همسرش خدیجة بنت خویلد ل آمده فرمود: من بر خویشتن ترسیدم، خدیجه ل گفت: هرگز نه، مژده به شما، الله تو را خوار نخواهد کرد. زیرا تو پیوند خویشاوندی را پیوسته بر قرار می‌داری، و سخن را تصدیق می‌کنی و بار درماندگان را بدوش می‌کشی، و به بینوایان کمک می‌کنی و مهمان را گرامی میداری و در جریان‌های حق همیاری و همکاری می‌نمائی».

پس از آن خدیجه ل ایشان را نزد ورقه بن نوفل که از اصحاب نظر و فرزانگان بود، برد و برایش گفت: ای عمو! از برادر زاده ات بشنو، وقتی پیامبر اکرم او را در جریان مشاهدات خویش قرار داد ورقه به ایشان گفت: این همان ناموسی (محرم و راز داری) است که الله تعالی او را بر موسی ÷ فرستاد. کاش در آن روز جوان تنومند و زنده باشم، آنگاه که قومت ترا بیرون می‌کنند. پیامبر اکرم فرمود: آیا آنان مرا بیرون خواهند کرد؟ ورقه گفت: آری، هرگز کسی مانند آنچه را که تو آورده ای نیاورده مگر اینکه مورد دشمنی و عداوت قرار گرفته است و اگر آن روز فرا رسد ترا به خوبی یاری خواهم کرد. ولی دیری نگذشت که ورقه پس از این دیدار با پیامبر ج درگذشت.

قرآن کریم یکجا و یکباره بر پیامبر گرامی ج نازل نگردید چنانکه کتاب‌های آسمانی پیشین یکباره بر پیامبران نازل می‌گردید، بلکه قسمت قسمت و متفرق و به تدریج در خلال ۲۳ سال نازل گردید، گاهی سوره کامل نازل می‌شد و گاهی آیاتی از یک سوره بر پیامبر نازل می‌گردید.

البته حکمت از نازل شدن قرآن کریم به طور متفرق و تدریجی بخاطر تقویت بخشیدن و استوار ساختن قلب رسول اکرم بود، چون با فرود آمدن هربار جبریل ÷ معنویات ایشان تقویت و بازوی ایشان بیش از پیش قوت و صلابت می‌یافت، زیرا در اولین روز‌های بعثت که مشرکان به مخالفت ایشان برخواسته بودند، ایشان نیاز مبرم به ثبات و پایداری داشت، الله متعال می‌فرماید: ﴿وَقَالَ الَّذِینَ کَفَرُوا لَوْلَا نُزِّلَ عَلَیْهِ الْقُرْآنُ جُمْلَةً وَاحِدَةً کَذَلِکَ لِنُثَبِّتَ بِهِ فُؤَادَکَ وَرَتَّلْنَاهُ تَرْتِیلًا٣٢ [الفرقان: 32].

«و کافران گفتند: چرا قرآن یکباره بر او فرستاده نشد؟ اینگونه (آن را قسمت قسمت نازل کردیم) تا دل تو را پابرجا و استوار داریم، و آن را آرام آرام می‌خوانیم».

همچنان در فرود آمدن قرآن کریم به طور متفرق و قسمت قسمت حکمتهای تربیوی دیگری نهفته است از جمله: تا مؤمنان به تدریج علم بیاموزند و همزمان در میدان عمل پیاده نمایند تا دانستن و فهم امور دین برای‌شان آسان گردیده و از تاریکی‌های که قبلا در آن به سر می‌بردند و از جهل و نادانی و کفر و شرک بسوی نور ایمان و توحید و علم بیرون آیند.

سوم: تدوین قرآن کریم

یکی از مهم‌ترین وسائل حفظ الفاظ و عبارات نوشتن آن است، و سخنی که در قید تحریر درنیاید در معرض فراموشی قرار می‌گیرد، پس وقتی قرآن کریم بخاطر هدایت بشریت تا روز قیامت نازل شده، باید در صحیفه‌ها نوشته می‌شد.

بدون شک نوشتن قرآن کریم از عنایت و اهتمام خاص رسول کریم ج برخوردار بود، ایشان به آنعده از اصحاب کرام که نوشتن را یاد داشتند دستور فرمود تا قرآن کریم را بنویسند و آنان را به حیث کاتبان وحی برگزید که مشهورترین‌شان زید بن ثابت انصاریس است.

هرگاه بر پیامبر اکرم ج وحی نازل می‌شد ایشان نخست آنرا حفظ می‌نمود سپس به یکی از کاتبان وحی دستور می‌فرمود تا آنچه بر ایشان نازل شده را بنویسد و می‌فرمود: «این آیات را در فلان سوره که چنین امور در آن ذکر است بگذارید».

به این ترتیب پیامبر اکرم ج نام سوره را مشخص می‌نمود و به کاتبان دستور می‌داد تا آیات نازل شده را در جای مشخص شده بنویسند. پس از این مرحله به صحابه کرام می‌فرمود تا آیات نازل شده را آموخته و حفظ نمایند.

و به این ترتیب همۀ قرآن کریم در عهد رسول کریم ج در رقعه‌ها نوشته شد.

جبریل ÷ هر سال یکبار قرآن کریم را بر رسول اکرم ج عرض می‌نمود و در سالی که ایشان از جهان رحلت می‌نمودند، جبریل ÷ دو بار قرآن را بر ایشان تقدیم نمود، البته ترتیب آیات و سوره‌های آن طوری بود که امروز در مصاحف موجود در دسترس مسلمانان قرار دارد، تا این فرموده حق تعالی تحقق یابد، ﴿إِنَّ عَلَیْنَا جَمْعَهُ وَقُرْآنَهُ١٧ فَإِذَا قَرَأْنَاهُ فَاتَّبِعْ قُرْآنَهُ١٨ [القیامة: 17-18].

«البته جمع کردن قرآن و خواندنش بر عهدۀ ماست . * پس هنگامی که خواندنش را (بر زبان جبرئیل) تمام کردیم، تو خواندنش را دنبال کن».

و فرموده او تعالى: ﴿سَنُقْرِئُکَ فَلَا تَنْسَى٦ [الأعلى: 6].

«ما قرآن را بر تو خواهیم خواند و تو دیگر آن را فراموش نخواهی کرد».

 چهارم: جمع آوری قرآن کریم در صحیفه‌ها

پس از وفات رسول کریم ج، خلیفۀ راشد ابوبکر صدیق س فرمان صادر نمود تا قرآن کریم در صحیفه‌ها بطور منظم جمع آوری شود تا چیزی از قرآن با وفات حافظان قرآن کریم و یا تلف شدن رقعه‌های که قرآن کریم در آن نوشته شده بود از بین نرفته و ضایع نگردد.

مسؤلیت این مأموریت مهم و بزرگ را کاتب وحی زید بن ثابتس به عهده گرفت و بعد از بازنگری و مراجعه آیات و مطابقت دادن آن با آنچه در رقعه‌ها قبلا نوشته شده بود و آنچه که در قلب حافظان قرآن کریم محفوظ بود، در منزل ابوبکر صدیقس گذاشته شد تا آنکه وی از جهان رحلت نمود، سپس در منزل امیر المومنین عمر بن الخطاب س نگهداری می‌شد، و بعد از وفات خلیفه دوم، در خانه همسر پیامبر ج حفصه دختر عمر بن الخطاب ب نگهداری می‌شد.

وقتی دامنۀ اسلام گسترش یافت مسلمانان نیاز به صحیفه‌ها پیدا کردند تا از روی آن قرآن کریم تلاوت نمایند و در این مورد برخی از اصحاب کرام به سومین خلیفه راشد عثمان بن عفان س مشورت دادند تا همه مسلمانان بر یک قرائت و یک مصحف جمع شده به آن اقتدا نمایند. لذا خلیفه راشد گروهی از حافظان قرآن کریم را که نوشتن را یاد داشتند مکلف نمود تا این مأموریت را بدوش بگیرند که در رأس آنها زید بن ثابت س بود چون وی در عهد ابوبکر صدیقس نیز عهده دار جمع قرآن کریم بود. ایشان صحیفه‌های موجود را در یک صحیفه جمع آوری و ترتیب دادند، سپس چندین نسخۀ دیگر را از روی آن نسخۀ برداری نمودند و به شهر‌های بزرگ اسلامی نسخه‌های آن فرستاده شد و به مسلمانان دستور داده شد که از روی نسخۀ ارسال شده رونوشت کنند.

و همه صحیفه‌های معروفی که امروز در گوشه و کنار جهان موجود است، چه نسخۀ خطی و چه طبع شده توسط مطابع، اصل و اساس آنها از همان نسخه‌های که در شهر‌های بزرگ اسلامی در عهد خلیفه راشد عثمان س فرستاده شده بود نسخه برداری شده است و هیچ گونه تفاوت و اختلافی از نگاه متن و ترتیب در میان آنها وجود ندارد.

و مسلمانان تا عصر حاضر اهتمام و اعتنای خاصی به چاپ و نشر قرآن کریم دارند، و در این راستا از وسائل پیشرفته و جدید مطبعی و تخنیک و ابزار فنی استفاده می‌نمایند، تا از بالاترین درجه در کیفیت و دقت در نوشتن آیات برخوردار باشد، البته مطابق با همان طرحی خطی که در عهد خلیفة راشد عثمان س، که معروف به رسم عثمانی است.

مجمع ملک فهد برای چاپ قرآن کریم در مدینه منوره یکی از برجسته‌ترین و بارزترین مراجعی است که اهتمام و عنایت فائق مسلمانان نسبت به قرآن کریم را ترسیم می‌نماید، و از جانب دیگر حرص و اهتمام متصدیان امور کشور عربستان سعودی را در مورد خدمت به کتاب الله تعالی و زمینه سازی رسیدن آن به دسترس مسلمانان جهان با بهترین دیزاین چاپی و کیفیت و پوشش عالی و مراعات دقت و درستی کاری ثابت می‌کند.

پنجم: ترتیب و تقسیم بندی قرآن کریم

قرآن کریم با سورۀ فاتحه آغاز شده و با سوره الناس خاتمه می‌یابد که از ۱۱4 سوره تشکیل شده است و ترتیب آن توقیفی است، یعنی ترتیب و تقسیم بندی سوره‌های قرآن کریم از رسول اکرم ج گرفته شده است و وابسته به ترتیب نزول آن نیست. چون نخستین سوره که نازل شد، سورة العلق است در حالیکه طبق ترتیب آن در قرآن کریم، نود و ششم سوره است، و اصحاب کرام ترتیب آیات و سوره‌های قرآن کریم را از روی تلاوت رسول اکرم ج می‌دانستند.

قرآن کریم امروزی سی جزء است که هر جزئی به دو حزب تقسیم شده، و هر حزب به چهار قسمت تقسیم گردیده است و این تقسیم بندی بیشتر به اجتهاد علماء برمی گردد تا خواندن قرآن کریم بر مسلمانان آسان گردد.

ششم: آموختن قرآن کریم

مسلمانان در آموختن و حفظ و تلاوت قرآن کریم همانطور که بر رسول اکرم ج نازل گردیده، اهتمام جدی و عنایت فائق و چشمگیری به خرچ دادند، در این راستا قاریان و حافظان صحابه در تعلیم و آموزش قرآن کریم به تابعین توجه جدی نمودند تا اینکه متن آیات و نص آن با درستی به ایشان منتقل گردید.

ایشان هیچ آیتی را به تابعین نمی‌آموختند، مگر اینکه آنها را از معانی و فهم آن واقف می‌ساختند و به این ترتیب شاگردان، علم و عمل را همزمان می‌آموختند. سپس قاریان و حافظان عهد تابعین مدارس حفظ و تلاوت قرآن کریم را تأسیس نمودند و با مراعات نمودن آنچه از صحابه آموخته بودند اعم از انواع تلاوت، ضبط، تصحیح متن، شمارش حروف و کلمات قرآن، ترتیب سوره‌ها و آیات و تجوید و درستی ادای آن با مراعات کیفیت تلاوت آن وجیبه خویش را ادا نمودند. به این ترتیب قرآن کریم از عهد رسول اکرم ج تا امروز با یک شیوه به شاگردان تعلیم داده شده و حفظ و تلاوت می‌گردد و شاگردان نیز با مراعات امور فوق قرآن کریم را از زبان استاد خود که حافظان و قاریان قرآن‌اند با زبان عربی فصیح، تازه، همچنان که بر پیامبر ج نازل شده بود می‌آموزند.

قرآن کریم به چندین قرائت تلاوت می‌شود که مرتبط به کیفیت ادای کلمات و حروف و طریقۀ نطق آیات قرآن کریم است، و این روش را تابعین از حافظان صحابه و ایشان از رسول اکرم ج به دریافت نموده بودند، و رسول اکرم ج به آنها اجازه خواندن آنرا داده بود.

و مشهور‌ترین این قرائت‌ها در عصر حاضر، قرائت عاصم به روایت شاگردش حفص بن سلیمان، و قرائت نافع به روایت شاگردش عثمان بن سعید معروف به ورش، و روایت الدوری از ابو عمرو البصری، و روایت قالون از نافع است.

هفتم: تفسیر قرآن کریم

مراد از تفسیر قرآن کریم شرح و بیان معانی آن است. و کلام مورد هدف محقق نمی‌شود مگر بعد از فهم و درک دلالت و معانی آن، بنابر این الله متعال تلاوت کننده قرآن کریم را ترغیب نموده تا در فهم معانی آیات و تدبر در آن سعی ورزد، چنانکه می‌فرماید: ﴿کِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ إِلَیْکَ مُبَارَکٌ لِیَدَّبَّرُوا آیَاتِهِ وَلِیَتَذَکَّرَ أُولُو الْأَلْبَابِ٢٩ [ص: 29].

 «(این) کتابی است پر خیر و برکت که آن را بر تو نازل کردیم تا درباره آیه‌هایش بیاندیشند و تا خردمندان پند گیرند». و مراد از تدبر و اندیشیدن در این آیت، فهمیدن آن است.

پیامبر اکرم ج و آنچه بر صحابه در مورد معانی قرآن کریم اشکالی پیش می‌آمد توضیح و بیان می‌نمود. لکن توانایی و مسلط بودن صحابه بر زبان عربی در آن زمان و فرود آمدن قرآن کریم به زبان خودشان، ایشان را از پرسش‌های زیاد در باره معانی آیات قرآن کریم بی‌نیاز ساخته بود، ولی نیاز مردم به تفسیر آیات با گذشت زمان بیشتر گردید.

و آنچه از پیامبر اکرم ج و صحابه و شاگردان ایشان از تابعین در باره تفسیر آیات نقل شده، هسته و اساس علم تفسیر را بنا نهاد و نام تفسیر به مأثور بر آن اطلاق گردید که یکی از مهم‌ترین وسایل فهم قران کریم بشمار می‌رود چون فهم و درکی را که نسل اول صدر اسلام از آیات قرآن کریم برداشت نموده بودند برای ما بیان میدارد، زیرا ایشان از یک جهت در زبان عربی مسلط بودند و از جانب دیگر در گرمی حوادث و وقائع و احوال که در وقت نزول قرآن کریم به وقوع می‌پیوست، حضور داشتد.

(1) اقسام تفسیر:

گرایش علمای تفسیر نظر به توجه‌های علمی‌شان متعدد و متنوع است، و بنابر این توجهات، تفاسیری مختلف تألیف گردید که برخی آن جانب لغوی قرآن کریم را مورد بحث قرار می‌دهد و برخی احکام فقهی قرآن کریم را بیان می‌نماید و برخی دیگر به جانب تاریخی و عقلی و اخلاقی و نحو آن بحث نموده اند؛ ازین رو علماء تفاسیر را دو دوسته تقسیم نموده‌اند:

1-  تفسیر به مأثور، و این شیوۀ تفسیری عبارت است از آنچه که از پیامبر اکرم ج و صحابه و تابعین در مورد تفسیر آیات نقل شده است.

2-  تفسیر به رأی و اجتهاد، که این نوع تفسیر بر اساس و بناهای علمی درست بنا نهاده شده است.

(۲) بهترین شیوه‌های تفسیر و ضابطۀ آن:

تفسیر به مأثور نسبت به سائر تفاسیر پیشقدم‌تر به شمار می‌رود، زیرا این نوع تفسیر از پیامبر ج و صحابه و شاگردان‌شان (تابعین) نقل شده است، و ایشان داناترین مردمان در این زمینه هستند.

و هرگاه فهم آیات قرآن کریم به شرح و بیان بیشتر نیاز داشت و در لابلای تفاسیر به مأثور چیزی به آن اشاره نشده بود، پس مفسر قرآن ضوابط ذیل را باید مراعات نماید:

1-  مفسر باید آن چه در تفسیر به مأثور در مورد معانی آیات آمده را مد نظر گیرد و چیزی نیاورد که ناقض و مخالف تفسیر به مأثور باشد.

2-  تفسیر مفسر باید با معانی عام آیات قرآن کریم، و آنچه را سنت مطهر توضیح داده است توافق و مطابقت داشته باشد، برای مفسر جائز نیست تفسیری را به میان بیاورد که با معانی عام آیات در تعارض باشد، زیرا برخی از قرآن کریم برخی دیگرش را تفسیر می‌کند و هیچگاه میان آیات قرآن کریم تناقض و تعارض وجود ندارد، و سنت نبوی برای شرح و بیان آیاتی آمده که اجمالا ذکر شده و آنرا تفسیر می‌کند.

3-  مفسر باید به قواعد زبان عربی و دلالت الفاظ آن در ترکیب جملات و شیوه‌های استعمال آن آشنایی داشته باشد. چون قرآن کریم به زبان عربی نازل شده، پس لازم است قرآن کریم در روشنی قواعد آن فهمیده شود.

4-  مفسر باید آیات متشابه را به آیات محکم برگرداند، زیرا برخی از قرآن کریم برخی دیگرش را تفسیر می‌کند و بیشتر آیات قرآن کریم محکم و معانی آن واضح است، و برخی از آیات متشابه است که شاید معنای آن برای برخی از مردمان مبهم بماند، پس برگردانیدن آن به آیات محکم و واضح، در فهم دلالت آیت و توضیح معانی آن کمک می‌کند. الله متعال می‌فرماید:

﴿هُوَ الَّذِی أَنْزَلَ عَلَیْکَ الْکِتَابَ مِنْهُ آیَاتٌ مُحْکَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْکِتَابِ وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ فَأَمَّا الَّذِینَ فِی قُلُوبِهِمْ زَیْغٌ فَیَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاءَ الْفِتْنَةِ وَابْتِغَاءَ تَأْوِیلِهِ وَمَا یَعْلَمُ تَأْوِیلَهُ إِلَّا اللَّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ یَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ کُلٌّ مِنْ عِنْدِ رَبِّنَا وَمَا یَذَّکَّرُ إِلَّا أُولُو الْأَلْبَابِ٧ [آل عمران: 7].

«او ذاتی است که کتاب را بر تو نازل کرد، و بخشی از آن آیات محکمی هستند که معانی آن واضح و روشن است و آنها اصل کتاب هستند. و بخشی از آن «متشابهات» هستند (که احتمال معانی دیگری هم دارند)، و اما کسانی که در دل‌هایشان انحراف است برای فتنه انگیزی و تأویل نادرست آن، به دنبال متشابهات می‌روند، و تاویل آن را جز الله کسی نمی‌داند، و راسخان در علم می‌گویند: به آن ایمان آورده‌ایم، همه از جانب پروردگار ماست و جز خردمندان پند نمی‌پذیرند».

5-  استفاده از حقائق علمی ثابت شده در تفسیر آیات کونی، و عدم داخل ساختن نظریات علمی در تفسیر قرآن کریم، تا معانی که قرآن کریم آن را در بر ندارد بر آن تحمیل نگردد.

6-  بر حذر بودن مفسر از تأویلات فاسد و نادرستی که معنای کلام الهی را از سیر اصلی و حقائق شرعی دور ساخته و آنرا از دائرة قواعد زبان عربی خارج می‌سازد، چه این کار به قصد تحریف آیات، یا به سبب بی‌اطلاع بودن از زبان عربی و دلالت‌ها و شیوه‌های استعمال آن، و یا به سبب تصور فاسد در معانی آیات باشد، که کلام الله متعال از آن پاک و منزه است.

هشتم: اعجاز قرآن کریم

اعجاز در اصطلاح: وصفی را گویند که بالاتر از توان انسان در آوردن چیزی باشد، چه عمل باشد یا رأی یا تدبیر. و معجزه وصفی و پدیدۀ است که بر آیات و براهین انبیاء و رسولان دلالت دارد، و این لفظ در قرآن کریم وارد نشده بلکه نشانه‌ها و براهین و نحو آنرا آورده است.

قرآن کریم کلام الله تعالی است که در آن کمال و معانی آن، و زیبایی در آیات و کلمات و ساختار آن وجود دارد، که بشر از آوردن آن عاجزند، الله متعال می‌فرماید: ﴿الر کِتَابٌ أُحْکِمَتْ آیَاتُهُ ثُمَّ فُصِّلَتْ مِنْ لَدُنْ حَکِیمٍ خَبِیرٍ١ [هود: 1].

«الر. این کتابی است که آیات آن استوار و محکم گردیده، سپس از سوی ذات حکیم و آگاه تشریح و بیان شده است».

مشرکان صدر اسلام سعی ورزیدند تا مردم را در مورد مصدر و منبع قرآن کریم مشکوک سازند و با جعل نمودن دروغ‌ها و پخش شبهات توجه ایشان را از قرآن دور و آنان را رویگردان سازند. اما الله تعالی آیاتی را نازل فرمود و ایشان را به مقابله و چالش کشانید که اگر به راستی توان دارند پس مانند قرآن را بیاورند، یا ده سورۀ آنرا بیاورند و یا یک سوره آنرا بیاورند، اگر در دعوای خود صادق هستند.

ولی ایشان از آوردن آن عاجز و ناتوان بودند و اعتراف نمودند که با آن که قرآن کریم به زبان عربی است، اما مقابله با آن و آوردن چیزی همانند آن امکان ندارد، الله متعال می‌فرماید: ﴿أَمْ یَقُولُونَ افْتَرَاهُ قُلْ فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِثْلِهِ وَادْعُوا مَنِ اسْتَطَعْتُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ کُنْتُمْ صَادِقِینَ٣٨ [یونس: 38]. «آیا می‌گویند: پیامبر آن را به دروغ به الله نسبت داده است؟ بگو: اگر راست می‌گویید پس سوره ای مانند آن را بیاورید و در این کار هر کس را که می‌توانید به جز الله را به کمک بطلبید».

قرآن کریم با آواز بلند و صراحت تام اعلام نمود که بشر چه انس و چه جن، همگی از آوردن مانند قرآن کریم عاجزاند، هر چند بعضی از ایشان همکار و همیار بعضی دیگر باشند چنانکه می‌فرماید: ﴿قُلْ لَئِنِ اجْتَمَعَتِ الْإِنْسُ وَالْجِنُّ عَلَى أَنْ یَأْتُوا بِمِثْلِ هَذَا الْقُرْآنِ لَا یَأْتُونَ بِمِثْلِهِ وَلَوْ کَانَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ ظَهِیرًا٨٨ [الإسراء: 88].

«بگو: اگر انس و جن گرد آیند و متفق شوند بر اینکه مانند این قرآن را بیاورند هرگز نمی‌توانند مانند آنرا بیاورند، هر چند برخی از ایشان پشتیبان و مددکار برخی دیگر شوند».

قرآن کریم کتاب پر معجزه می‌باشد، زیرا کلام الله متعال است که سخن مخلوقات با آن هیچگونه شباهتی ندارد، و خود نشانه قدرت الهی و برهانی است که کلمات و عبارات و آیات و فصاحت و تصویرهای بیانی و بلاغی اش و آنچه از اخبار و حکایات واقعی و حقیقی که در آن ذکر شده، این حقیقت را ثابت می‌کند، همچنان مشتمل بودن آن بر احکام و تشریعات و قوانین، و قوت تأثیر آن بر روان و وجدان، و در برداشتن آن به حقائق علمی درخشان و شگفت آور، دلیلی واضحی بر اعجاز آن است.

و چه بسا دانشمندان طبیعت و فلک و متخصصان علوم زیستی و پزشکی و غیره را حیران و شگفت زده ساخته است، چون قرآن کریم از حقائق علمی و نشانه‌های کونی که با علوم و تخصصات ایشان ارتباط دارد با عبارات دقیق و علمی سخن گفته است که تصور آن از پیامبری ناخوان در میان امت ناخوان نمی‌رود؛ آن هم در جهانی که از همچو پدیده‌های علمی و کونی اندک آگاهی نداشتند. همین امور باعث گردید تا برخی از این دانشمندان مسلمان شوند، زیرا ایشان به مرحلۀ یقین رسیدند و درک کردند که آنچه را قرآن بیان می‌کند ناممکن است کلام بشر باشد بلکه کلام خالق کون و مکان و بشر است.

و چه بسا آیاتی در قرآن کریم وجود دارد که دلالت آشکار بر وحدانیت الله متعال و ابتکار در خلاقیت او می‌کند، چنانکه می‌فرماید: ﴿سَنُرِیهِمْ آیَاتِنَا فِی الْآفَاقِ وَفِی أَنْفُسِهِمْ حَتَّى یَتَبَیَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ أَوَلَمْ یَکْفِ بِرَبِّکَ أَنَّهُ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ شَهِیدٌ٥٣ [فصلت: 53].

«به زودی نشانه‌های خود را در کرانه‌های عالم و (هم) در نفس خودشان به آنان نشان خواهیم داد تا برای ایشان روشن شود که آن حق است. آیا این کافی نیست که پروردگارت بر هر چیزی حاضر و گواه است؟».

نهم: ترجمۀ معانی قرآن کریم

ترجمه عبارت از نقل سخن از یک زبان به زبان دیگر است. و عمل ترجمه خالی از دشواری‌ها نیست، زیرا ترکیب لغوی، یکی از اجزای متن را به تصویر می‌کشد، و شاید رعایت کردن دلالت لغوی یک ترکیب، در وقت ترجمه کردن متن، از یک زبان به زبان دیگر دشوار باشد.

وقتی ترجمۀ ترکیب لغوی که بشر آن را تعبیر می‌کند اینگونه باشد، پس ترجمه آیات قرآن کریم که کلام رب العزت است به مراتب دشوارتر خواهد بود، زیرا قرآن کلام الله متعال است که از جانب او به زبان عربی، با لفظ و معنای آن نازل شده است و هیچ بشری مدعی شده نمی‌تواند که وی به معنای آیات قرآن کریم کاملا احاطه دارد و یا بگوید وی قادر است که الفاظ قرآن را به گونه که متن عربی آن است، به زبان دیگر بر می‌گرداند.

با آنکه ترجمۀ قرآن کریم کاریست بس دشوار، ولی علمای اسلام تأکید بر آن دارند که قرآن کریم و پیام‌های نجات بخش آن به سایر امت‌های جهان با زبان خود‌شان باید ابلاغ گردد، و انجام این عمل تحقق نمی‌یابد مگر از لابلای ترجمۀ آن.

نحوه ترجمۀ قرآن کریم به زبان‌های دیگر:

1-  یکی از انواع ترجمه معانی قرآن کریم، ترجمۀ برگرفته شده از تفسیر قرآن است که منحصر به بیان دلالات الفاظ آیات می‌باشد.

2-  دوم ترجمۀ تفسیری آیات است که همراه با شرح و مثال‌ها می‌باشد، و این نوع ترجمه عبارت از تفسیر قرآن کریم به زبان غیر عربی است.

ترجمۀ قرآن کریم هر قدر دقیق، و ترجمان آن هر چند بر هر دو زبان مسلط و آشنا باشد و از معانی آیات قرآن کریم آگاهی داشته باشد، با آن هم، ترجمه وی را نمی‌توان قرآن نامید، البته به دو دلیل:

اول: قرآن کریم کلام الله تعالی است که به زبان عربی نازل شده و در جایگاه بلندی از فصاحت و بلاغت و دقت و استواری و درستی قرار دارد که برگردانیدن ترکیب و جمله بندی آیات آن به زبان غیر عربی، قرآن نامیدن آنرا باطل می‌گرداند.

دوم: ترجمه قرآن کریم در واقع تعبیر از فهم و درک مترجم از معانی قرآن کریم است و از این ناحیه شباهت به تفسیر دارد، و چنانکه تفسیر قرآن کریم را قرآن گفته نمی‌توانیم، همچنان ترجمه آیات قرآن کریم را، نمی‌توان قرآن گفت.

پس بخاطر اینکه ترجمه معانی قرآن کریم قابل قبول باشد، باید ضوابطی را که علماء در باره ترجمه و بیان معانی قرآن کریم گذاشته‌اند مدنظر گرفته شود، و مترجم نباید ترجمه معانی قرآن را پوشش و وسیله برای نشر معانی تحریف شده بکار گیرد، یا از لابلای آن به مقدسات و شعائر مسلمانان توهین نماید، چون این امر در برخی تفاسیری به چشم می‌خورد که مستشرقان و اشخاص منسوب به اسلام افکار باطل خویش را تجاوزکارانه در آن آمیخته‌اند، در حالیکه ایشان عقاید و باورهای پست و مبتذلی دارند که همیشه در پی ویران کردن ارزش‌های والای اسلام، و رسیدن به اهداف ناپاک خود، از راه وارونه نشان دادن عقیدۀ فطری و شریعت با سخاوت اسلام هستند.

بنابرین مجمع ملک فهد برای چاپ قرآن کریم در مدینه منوره؛ این شرف را به عهده گرفته تا ترجمه‌های معتمد معانی قرآن کریم را به زبانهای مختلف جهان به چاپ برساند، و سعی دارد تا این پیام نجات بخش الهی به مردمان غیر عرب، به زبانهای اصلی خودشان، در دسترس‌شان قرار گیرد.

والحمدلله رب العالمین، وصلى الله على نبینا محمد و على آله وصحابته اجمعین، و التابعین، و من تبعهم باحسان الى یوم الدین.


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد