اهل سنت

آنچه در این وبلاگ مخالف قرآن و سنت بود دور بندازید. الله در قرآن میفرماید:(پس بندگانم را بشارت ده، همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند. اینانند که خداوند هدایتشان کرده و اینانند که خردمندانند». زمر، آیه 17 و 18

اهل سنت

آنچه در این وبلاگ مخالف قرآن و سنت بود دور بندازید. الله در قرآن میفرماید:(پس بندگانم را بشارت ده، همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند. اینانند که خداوند هدایتشان کرده و اینانند که خردمندانند». زمر، آیه 17 و 18

ایجاد کار جهت رفع احتیاجات افراد جامعه و رشد اقتصاد

ایجاد کار جهت رفع احتیاجات افراد جامعه و رشد اقتصاد

زمینه سازی افزایش کار که توانایی و امکانات دست داشته مردم را تحت پوشش خود قرار داده و در رشد اقتصاد تاثیر گزار باشد، بر دولت و جامعه اسلامی واجب است، تا از این طریق جوابگوی احتیاجات مردم شده و زندگی‌شان به سامان گردد. این موضوع را در مطالب ذیل بررسی می‌کنیم:

ایجاد کار

اصل این است که کار در جامعه باید بدون ایجاد کردن موجود باشد نه اینکه با احداث اشیا و آلات برای مشغولیت افراد بیکار گام برداشته شود. چون تحقق بخشیدن مصالح و اغراض انسان، خودش تقاضای کارگران را می‌نماید، اما گاهی بنابر اسباب و عوامل گوناگونی ناگزیر از این اصل مخالفت صورت می‌گیرد، که اینک به برخی آن‌ها اشاره می‌نمایم:

گاهی فقط بخاطر گماشتن افراد بیکار کار ایجاد می‌شود و گاهی بخاطر احیای کاری که تعطیل شده است و به کار بستن افراد بیکار، طرح‌هایی اتخاذ می‌گردد.

فرصت‌های کار برای کارمندان شامل سه حالت ذیل می‌باشد:

حالت اول: تساوی فرصت‌ها با گراف کارگران موجود: وقتی کار پاسخگوی تمام احتیاجات مردم باشد، نیازی به ایجاد فرصت‌های کاری دیگر نیست، اما اگر در این جانب نقصی وجود داشته باشد پس لازم می‌گردد که به سد احتیاجات مردم رسیدگی صورت گیرد تا از این طریق مایحتاج شان را بدست بیاورند.

حالت دوم: برای احیای کار تعطیل شده لازم است کارگران مسلمان استخدام شود و در حالت نقص کارگران در پیشبرد وظایف، حسب ضرورت باید به افراد مسلمان تعلیمات و تمرینات ویژه داده شود و سعی شود که در آینده به افراد غیر مسلمان تکیه نشود، چون این عمل خلاف مصلحت مسلمانان است. و لازم است هنگام طرح و برنامه‌ریزی، بین کار و کارگران و امکانات موجود اندازه‌گیری دقیق در نظر گرفته شود، تا بر یک‌دیگر غلبه نداشته باشند. در این خصوص نباید با نظر سطحی و محدود گام برداشت، بلکه با یک نظرسنجی عالی و دورنمای وسیع و فراخ حرکت کرد.

حالت سوم: در جوامع بشری پدیده‌ای بنام بیکاری و یا بطالت یاد می‌شود که حتی کشور‌های غیر اسلامی در طول تاریخ از آن شکایت داشته و آن‌ها را مورد تهدید قرار داده‌اند، اما مسلمانان از این ناحیه در امنیت قرار داشته و راه حل‌هایی که کفار برای رفع این چالش گذاشتند از دیدگاه اسلام مورد تایید نیست، چرا که اسلام حلول بی‌نظیر و اساسی را در نظر گرفته که هرگز از بیکاری شکایت نشده و نیاز شدید محسوس نمی‌شود؛ و آن عبارت است از اعتقاد و عمل به شریعت اسلام به عنوان دین و روش زندگی. توضیح این مطلب ویژه و متمایز را ذیلا خلاصه می‌نمایم:

1.     اصل سهولت و سادگی در زندگی مسلمان و ندرت بودن تکلفات زندگی، و اجتناب از انواع محرمات مانند شراب، اسراف و تجملات بی‌مورد زندگی.

2.     اجتناب مسلمانان از هر آن چیزی‌که موجب مضایقه دیگران و بهره برداری از حاجت و فقرشان می‌شود، مانند ظلم و ستم و ارتکاب جرایم و محرمات؛ چون سود خواری، قمار، تزویر، نیرنگ، تقلب، به تاخیر انداختن حقوق و غیره.

3.     مراقبت ذاتی در نفس کارگر مسلمان، چون می‌داند که خداوند متعال بر همه امورش آگاه و مطلع است، پس با این باور و اعتقاد، اموال مسلمانان در امن مانده و خوف ترسی در دل‌شان جای نمی‌گیرد و این‌گونه باورهاست است که تاثیر مثبت و اخلاص را در کار؛ و صبر را در نفس کارگر مسلمان ایجاد می‌نماید، که در تفوق و تقویت فعالیت و معنویت آن‌ها نقش بسزایی دارد.

4.     محبت و دوستی ذات البینی مسلمانان؛ و این تعامل، دعوتی است بسوی تعاون و همکاری و زمینه‌ی راهنمایی و هم‌یاری یکدیگر برای زدودن چالش‌ها و دشواری‌ها، که این خود خوش بینی و آرامش را در بین کارگران فراهم نموده و موانع برطرف می‌کند.

5.     وسعت موارد رزق و دست آوردها نزد مسلمانان بگونه‌ای که دیگران ندارند، از آن جمله جهاد در راه الله،  پیامدهای آن از قبیل اموال و مکاسب بی‌شمار که فئی و غنیمت نامیده می‌شود. دراین راستا رزقی بزرگ و مشروع برای مسلمانان وجود دارد که در زمان رسول الله ج و یاران شان و سلف امت، از وسیع‌ترین منابع رزق محسوب می‌شد.

6.     هرگاه مسلمان از انجام کار عاجز شد، فقر دامنگیرش شده و او را مجبور به عقب‌نشینی می‌نماید، ولی در سایه اسلام، دلایلی برای رفع این چالش وجود دارد، اسلام دروازه‌های دیگری را برویش گشوده است تا از آنجا نفقاتش را بدست بیاورد، از جمله:

الف: مصرف کردن صدقات واجبه مستحبه. با اختلاف انواع و اقسام آن.

ب: نفقات واجبه بر کسانی‌که پرداخت آن به اهلش واجب است، مانند خویشاوندان و دیگر مستحقین.

ج: کفاره‌ها و نذرها و دیگر اموری که موجب رفع احتیاجات مسلمانان فقیر می‌گردد.

د: بیت المال یا خزانه دولت: این اداره در پشت تمام مشکلات اقتصادی قرار گرفته و متکفل هر فرد بی‌بضاعت و نادار می‌شود؛ وقتی مسلمان از انجام کار عاجز شود و نتواند به احتیاجات خود رسیدگی کند و از موارد فوق بهرمند نشود، بیت المال کفیل و ضامن زندگی شریفانه ایشان می‌باشد.

این روش بزرگ و متمایز منحصر به اسلام است که هیچ روشی با آن مقایسه نمی‌شود، و یگانه پناه‌گاه از شر بیکاری و فقر است. پس نباید این مساله را نادیده گرفت و یا اینکه گفته شود، این یک آرمانی است که در زندگی مسلمانان وجود ندارد! اما باید گفت که افعال برخواسته از اراده‌ی ناموزون مردم نمی‌تواند از شریعت اسلام نماینگی کند و بر جامعه حاکم باشد، پس وقتی در تطبیق شریعت و اجرای احکام آن برخود مصمم شویم، زمینه‌ی پیاده شدن قانون اسلام در جامعه فراهم می‌شود و آنگاه چشم مردم به حق دوخته شده و به دستورات آن تمسک می‌جویند، با این روند؛ اهداف تحقق می‌یابد. و عموم مردم زمانی‌که طعم حقیقی زندگی مسلمانان را بچشند به طرف آن روی می‌آورند، پس هیچ راه حلی برای رفع مشکلات کار و یا ایجاد کار و رفع پدیده بیکاری جز در سایه تنفیذ حکم پروردگار و گردن نهادن به دستورات خداوند متعال، نمی‌باشد. خداوند متعال می‌فرماید: ﴿وَمَنۡ أَحۡسَنُ مِنَ ٱللَّهِ حُکۡمٗا لِّقَوۡمٖ یُوقِنُونَ٥٠ [المائدة: 50]

«و چه کسی برای افراد معتقد بهتر از خدا حکم می‌کند؟»

رسیدگی کار به احتیاجات جامعه

رسیدگی کار به احتیاجات جامعه مساله‌ای است مشکل، که اندازه‌گیری نمود، چه رسد به این‌که مقدار آن‌را تعیین نمود. ضرورت و خواسته‌های ملت بالخصوص در کشور ما افغانستان همواره مختلف بوده و خواهش‌ها با اختلاف عصر و زمان متفاوت است.

هرگاه گزینش مسؤولیین ما بزرگ و عالی و متناسب با سمت‌های بزرگ‌شان باشد، ایجاب می‌کند که احتیاجات وسیع را فراهم کنند و باید بدانند که دست‌یابی به تحقق یافتن بزرگ اندیشی، جز با کاری بزرگ، با چیزی دیگر امکان ندارد. اگر کارما نسبت به مقاصد ما پایین‌تر باشد، طبیعی است که کار‌های لازم به تامین آن نیز پایین می‌باشد، و گاهی هم ضرورت‌ها در بسا عصرها عالی و در بعضی آن پایین می‌باشد، لذا احتیاجات چه زیاد باشد و چه کم و یا متنوع، نظر به قوت کار و تنوع آن و بر حسب داشته‌های عصر و خواسته‌های جامعه می‌چرخد.

گاهی می‌بینیم در گذشته‌ها مثلا بعضی از اولیای امور فعال مسلمانان، در پی پیشبرد جهاد در راه الله شده و ضرورت‌های لازم جهادی را بالا می‌بردند، زیرا گسترش و توسعه‌ی سرزمین اسلامی چنین تقاضا می‌کرد، و گاهی هم نظر به شرایط روز، کشور‌های اسلامی به بلند بردن ضرورت‌های زراعتی و حیوانی و رشد اقتصاد برای نجات از آفت فقر نیاز دارند که جز آن چاره‌ای برای بیرون رفت از این معضل وجود ندارد، پس در این صورت لازم است کارها بطور اختصاصی بررسی شوند و برای رسیدگی به رفع حاجات جامعه اقدامات لازم صورت گیرد. به این شکل احتیاجات نظر به اختلاف چالش‌ها و فراز و نشیب‌های شرایط و زمان رفع می‌گردد. در برخی اوقات امکان دارد که ضرورت، یک بخش و یا همه بخش‌ها را فرا بگیرد، لذا چنین وضعیتی ایجاب می‌کند که کار و کارگر به همه جوانب و نیازها، با ظرفیت‌های کاری و کیفیت مطلوب رسیدگی نموده و تمام و یا بیشتر نیازهای جامعه را با موفقیت بر طرف نمایند. خلاصه آماده کردن کار و کارگر برای رفع نیازمندی‌های ملت امر واجبی است، تا در رشد اقتصاد گام‌های استوار و چشم‌گیری برداشته شده و به نیازهای امت با اختلاف خواسته‌ها و نیازمندی‌ها رسیدگی شود. مخصوصا در حالت استقرار کشور و در حالت اضطرار نیز، چه شرایط جنگی یا ناامن باشد، بلکه در تمامی فرصت‌ها کار فعال و موثر از قبیل زراعت، صنعت، تجارت و تربیت حیوانی و حرفه‌ها و خدمات عامه و غیره باید انجام بپذیرد. زیرا نسل‌های بعدی هیچ عذری را نخواهند پذیرفت آنگاه که محتاج به دیگران باشند. پس نباید کار و فعالیت را به خواسته‌های دیگران و تجویزات‌شان واگذار کرد، بلکه خود ما باید پلان دقیق علمی و گسترده داشته باشیم تا در میدان علمی و عملی، کار ما مطابق با طرح و پلان و بر اساس داشته‌ها و خواسته‌های ما پیش برود، تا موانع احتمالی و غیر احتمالی که گاهی ممکن است فراروی اجرای برنامه‌ها قرار گیرد، برداشته شود. پس این همه توجه و ارج گذاری و اعتبار دادن به برنامه‌های کاری از ویژگی‌های امت اسلامی می‌باشد.

ضمانت در ادامه روند کار و رشد آن

استمرار کار و تداوم در نمو و توسعه‌دهی، ضروری بوده و ضامن بهبود اقتصاد مسلمانان و افزایش سطح معیشت فرد مسلمان است. و این مسأله به امور متعدد دیگری نیز وابسته است؛ از جمله: افزایش فرصت‌های کاری، رونق در کار، ازبین بردن موانع کار، مبارزه علیه بیکاری، فراهم کردن مواد لازم برای کارهای متنوع؛ مانند زراعت وصنعت و شایستگی و موفقیت در ساخت نوعیت کالاها. این بحث وسیعی است که در مباحث ذیل توضیح می‌دهم:

ازدیاد بخشیدن فرصت‌های کاری و رشد آن

ازدیاد بخشیدن فرصت‌های کاری و رشد آن از اموری بسیار مهم بر ضمانت ادامه روند کار و رشد و باورمندی آن ضروری است. هدف از آن سعی شباروزی برای ایجاد فرصت‌های جدید کاری می‌باشد، تا نسل حاضر و آینده را تحت پوشش خود قرار داده زمینه گنجایش کافی برای حل حاجات امت اسلامی و تعهدات شان ایجاد شود.

جستجو از فرصت‌های جدید کاری، تقاضای مطالعه و موشگافی عمیق، در عموم احتیاجات امت اسلامی را می‌نماید، تا مصلحت‌های امروز و فردای شان را تضمین کند. با مطالعه وسیع تحقیقی توسط نخبگان و اهل اختصاص می‌توان نواقص بعض جوانب کار در زندگی را دریافت نمود، تا به نیازهای که جامعه به رشد و انکشاف آن دارد رسیدگی صورت بگیرد، ویا باایجاد تاسیسات جدیدی که نیاز مبرم به آن است و در مفکوره اکثریت مردم نمی‌باشد اقدام نمود، و امثال آن، که هنوز توجه جدی در خصوص آن نشده و ایجاب گماشتن عدد بزرگی از کارگران را می‌نماید.

هرگاه در اصل مفکوره جستجو صورت گیرد، و موضوع همچنان تثبیت گردد، و نیازمندی‌ها نیز آشکار شود، در چنین حالت می‌توان گفت که این مرحله نخستین برای تکمیل روند اثبات کار است.

بر می‌گردیم به مرحله دوم که عبارت است از بررسی و مطالعه مثبت و منفی کاری با مطابقت با دستورات شریعت، اخلاق، واقتصاد، و چالش‌های که می‌تواند در فرا راه و به اجرا درآوردن پلان‌های کاری گردد. وقتی پدیده منفی در روند کار از دیدگاه شریعت نباشد، و نه هم به اخلاقیات صدمه وارد کند، و جهت مثبت اقتصادی بر جهت منفی غالب شده و موانع در راستای راه اندازی کار مرفوع گردیده باشد، این بمثابه تکمیل مرحله دوم وتثبیت آن خواهد بود.

و به مرحله سوم برمی‌گردیم که عبارت است از امکانات تمویل کار جدید و راه اندازی آن توسط ماشین آلات و نیروی بشری بدون ضرر و فساد، وقتی امکانات کار را تشخیص بدهیم به مرحله نهایی و اخیر می‌رسیم که عبارت از اعتراف رسمی و تنفیذ کار می‌باشد، البته تحت نظارت همان جهتی که مسئولیت پیشبرد کار را به نحو بهتر به عهده دارد تا جامه عمل بپوشد، چه این نهاد خصوصی باشد مانند اشخاص تجارت پیشه و کارگر و یا هم عامه باشد که عبارت از بیت المال مسلمانان است. و روند پیگیری و اجرای پیشبرد کار به بخش نظارت کننده سپرده می‌شود، تا آنرا مطابق مطالعات دقیق و تصورات تحقیق شده قبلی راه اندازی نماید. این کار گاهی در عرصه‌ی زراعت می‌باشد و گاهی هم صنعت و گاهی هم در بخش ثروت حیوانی و حرفه‌های گوناگون دیگر.

برای تضمین رشد و انکشاف و ادامه کار باید متخصصین در تمامی بخش‌ها اعم از کنترول، جستجو، تنظیم، استخدام وسایل تولید که توانایی ادامه روند عایدات را داشته باشد بکار گیرند. و در خصوص استهلاک و عوارض احتمالی و چالش‌های دیگر باید آمادگی‌های لازم داشته باشند. و بخاطر اینکه توقفی در کار رخ ندهد لازم است وسایل و سامان آلات اضافی فراهم کرده شود، تا هیچ گاهی انقطاع در استمرار کار اتفاق نیفتد.

غالبا ضررهای گسترده در تولیدات، از متوقف شدن ماشین آلات و فابریکه‌ها بخاطر عوارض و کمبود در مواد لازمه پیش میاید.

بدون شک در کنترول و پیگیری مستمر و اصلاح کاری ماشین آلات و آماده کردن ضروریات آن، زمینه‌ی کار افزایش یافته ادامه پیدا می‌کند، و رشد و انکشاف چشمگیری را به کمک الله مشاهده می‌نمایم.

از بین بردن عوایق کار و مبارزه علیه بیکاری

غلبه آمدن بر موانع کار و مبارزه علیه بیکاری از سخترین چالش‌های امت‌های گذشته و امروزه و آینده است، غالب آمدن بر این دو پدیده از مهمترین اسباب زمینه کار و رشد آن است.

این موضوع را در دو مطلب ذیل توضیح می‌دهم:

غلبه کردن بر موانع کار: گاهی عوایقی بر سر راه کار قرار می‌گیرد که مانع ادامه و رشد آن می‌گردد که این موانع نظر به نوعیت کار وکارگر، زیاد و مختلف است. غیر از این اموری دیگری نیز وجود دارند که نمیتوان در این جا همه‌ی آن‌ها را توضیح داد، اما ممکن است که مهمترین موانع کار را ذیلا شرح نمود که به چهار کتگوری تقسیم می‌گردد:

موانع بشری: از جمله عوایقی است که بر سر راه تطبیق برنامه‌های تولیدی قرار گرفته مانع تنفیذ بسیاری از استراتیژی‌ها و پلان‌ها می‌شود، و به سبب آن ارزنده‌ترین پلان‌ها به خطر افتیده و ناکام می‌گردد.

موانع بشری بردو نوع است:

الف: ضعف و ناتوانی ماشین آلات و شیوه‌های تخنیکی کار: عجز و ناتوانی در وسایل تخنیکی وشیوه‌های فنی کار از جمله موانعی پرخطری بشمار می‌رود که ایجاب می‌کند در حل آن توجه جدی و متداوم صورت گیرد، اما بر عکس، دیده می‌شود که این گونه موانع از یک نسل به نسل دیگر انتقال داده می‌شود نه اینکه مرفوع گردد.

لیکن امید است با تربیه و آموزش کادرهای فنی و تخنیکرهای ماهر و متخصص واداره این بخش‌ها به وسیلۀ انسان‌های صادق و امین این معضله به زوترین فرصت مرفوع می‌گردد. رسیدن به این هدف، با شنیدن نظریات و پیشنهادات اهل تجارب و آگاهان امور به کارهای فنی و تشریک مساعی شان امکان پذیر است، تا همزمان بین کار و تمرین تنسیق صورت گیرد. این شیوه را بنام روش چند بعدی صلاحیت‌های کاری می‌نامند، که نظریات افراد فنی و آگاه با مجموعه‌ای از اهل نظر و ذکاوت عرضه و شریک ساخته می‌شود. ایشان در مدت معین چه دراز باشد یا کوتاه، با مرافقت هم از علم و اندوخته‌های یکدیگر درس نظری و تمرین عملی لازم را می‌آموزند، در واقع این نظارتی است از جانب آگاهان امور و متخصصین بر کارگران وشیوه کاری آنان که بر حصول نتایج مثبت جوابگو می‌باشند، تا آنان را به توانایی و نتایج کاملتر وادار نموده عملا تشویق می‌کند تا درآینده بتوانند کارهایشان را به اساس تمرینات و عملی نمودن نظریات به بهترین وجه انجام بدهند، از جانب دیگر فضای رقابت مثبت و همکاری بین آگاهان و اهل فن به نحوی زمینه سازی می‌شود.

این روش از مفیدترین راهکارها برای افزایش عدد اهل تجارب تخنیکی و صنایع می‌باشد، که در امکان دارد بین این مجموعه کسانی پیدا شوند که از ذکاوت ومهارت‌های ویژه برخودار باشند و به مراتب از آموزگار متفوق‌تر باشند. از این جریان می‌توانیم عدد متخصصین و اهل تجارب و تخنیکران را به همان گرافی که خواسته باشیم بلند ببریم؛ چرا که در این صورت هر فرد آموزش یافته در امور مسلکی و متخصصان و تخنیکران مکلف به آموزش وتمرین دادن دیگران شده وبا انتقال اندوخته‌های علمی و فنی خود به وجه احسن مصدر خدمت به دیگران میشوند. اگر به همین منوال ادامه‌ی تربیه و آموزش را جدی قرار بدهند شاهد رشد اقتصادی چشمگیری خواهیم بود، درغیر آن رشد کار و خود کفایی جامعه ما به تعویق افتاده اقتصاد ما رشد نخواهد کرد. مشکلاتی که امروز دامنگیر امت اسلامی است از نقص کادرهای متخصص وتخنیک معاصر ببار آمده است و مرفوع ساختن این خلا زمان طولانی را دربر می‌گیرد، اما می‌توانیم از طریق آموزش و تدریب فنی به عدد بزرگی از نیروی بشری در زمینه‌های مختلف و رشته‌های مورد نیاز، این مشکل حل گردد، آری با راه اندازی برنامه‌های فوق وتمرکز بخشیدن و جدیت در عملی نمودن آن می‌توانیم مجموعه‌ای از نخبه‌ها را با مهارت‌های تخنیکی شان بدست آوریم. و پیوسته به تخنیک‌های لازم دست یابیم. لذا برای تحقق این هدف به تأسیس قواعد و مراکز قوی انجنیری و تخنیکی نیاز داریم تا کارگران آموزش لازم بیبینند.

بعضی مردم چنین فکر می‌کنند که مسلمانان توانایی ساختن صنایع پیچیده و مغلق و تکنالوژی را ندارند، و با غرب در انقلاب صنعتی شان رقابت کرده نمی‌توانند؛ طوریکه این مفکوره را دشمنان اسلام از یهود گرفته تا نصاری و مجوس وغیره توسط نوکران شان در جوامع اسلامی پخش ونشر می‌کنند، تا مسلمانان هرگز از غفلت شان بیدار نشوند و به ناامیدی ویأس بدون هیچ ابتکاری دست شان به دیگران دراز بوده و ملتی مصرفی و مستهلک باشند.

در حقیقت این یک برداشت باطل و بی‌اساس و خلاف واقع است. زیرا تاریخ این حقیقت را ثابت نموده که مسلمانان ذکی‌ترین ملت‌ها هستند، و به اعتراف جهان این امر ثابت شده است طوریکه داکتر سلیمان ثنیان در مجله بحوث اسلامی دارالافتا مثال می‌دهد که:" من شاهد چندین سخنرانی علمی در کانفرانس‌ها بودم، در دانشگاه برلین که از بزرگ‌ترین دانشگاه‌های انجنیری اروپا است راجع به علم فزیک سخنرانی‌هایی توسط بزرگ‌ترین استادان فزیک در آلمان ایراد شد. بیاد دارم که شمار حاضرین در تالار اعم از محصلین فزیک کشور آلمان و دیگر کشورها بیش از سه هزار محصل بودند، هنگامیکه او سخنرانی می‌کرد دیدم، اشتباهاتی که در بیان مسایل پیچیده فزیک مرتکب می‌شد کسی توانایی رد کردن آن را نداشت بجز یک محصل اردنی که اشتباهات او را در هنگام تحلیل مسایل فزیک گوشزد کرد.این استاد هیچ نظری محصل اردنی را در مسایل پیچیده فزیک رد نمی‌نمود، چون به علمیت او اعتراف داشت. برادر این محصل نیز حایز جایزه بزرگی که در طول بیست پنج سال کسی نایل آن نگردیده بود، از دانشگاه آزاد برلین بدست آورده است.[1]

مشهور است که در کشور آلمان پرخطرترین عملیات جراحی بدست داکتران جراح عراقی صورت می‌گیرد. حتی کشور امریکا امروزه درصنایع وسایل فضایی و طیارات و وسایل جنگی و ملکی از عقل و مفکوره مسلمانان و عرب خصوصا از کشورهای مصر و شام استفاده می‌کند.

وقتیکه قضیه از این قرار باشد بر مسلمانان واجب است که دروازه‌های انکشاف را گشوده و فرزندان پر انرژی و اهل کار شان را به آغوش بکشند، و به عقل و خرد درایت شان ببالند و آن‌ها را تشویق نموده همه نیازمندی‌های شانرا فراهم کنند، تا بگونه سلاحی در دستان شان قرار بگیرند و علیه دشمنان اسلام آماده شوند، نه اینکه آنانرا به مثابه اسلحه و ابزار بدست دشمنان شان قرار بدهند.

ب: عجز در عدد کارگران: عجز وکمبودی در عدد کارگران مشکل جدی نیست، چرا که با استخدام عدد لازم می‌توان بر این مشکل به ساده گی غلبه حاصل کرد و مشکل را مرفوع گرداند. در حالت کمبود کارگر و نیروی کاری، هیچگاه مناسب نیست که از کارگران غیر مسلمان استفاده کرد. ومسلمانان برای گماشتن در کار، نسبت به بیگانگان اولی‌تر و برتر هستند زیرا در قبال برادران مسلمان خود نیکخواه و خیراندیش اند، و از خیانت و تقلب دور می‌باشند، با این حال برخی متأسفانه فرقی بین مسلمان و کافر نمی‌گذارند.

موانع نفسی: موانع نفسی عبارت است از هم پاشیدن حالت نفسی یا شکست معنوی کارگران می‌باشد، که از نگاه کمّ و کیف تاثیر مستقیم در تولیدات می‌گذارد. این مشکل از عدم دلچسپی کارگران به کار، ناشی از بهبود نیافتن روند کارشان ببار می‌آید؛ همچنان کم علاقه گی کارگران با داشتن قدرت و توانایی کاری، بسبب ناملایمتی کار، حالت نفسی برای شان بروز می‌کند. اسباب و علل بدحالی در نفسیت کارگران زیاد است که ذیلا به مهمترین اسباب و موانع و علاج آن اشاره میکنم:

موانع کار و راههای علاج آن



[1]- مجلة البحوث الإسلامیة العدد (62/ ۱۷۵) مقاله دکتور سلیمان بن ابراهیم بن ثنیان الریاض المملکة العربیة السعودیة، ریاسة إدارة البحوث العلمیة والإفتاء، نشر ذو القعدة وذوالحجة 1421هـ محرم وصفر 1422 هـ..

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد