ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
«پس اگر هر دو راست گفته و (عیب کالا را) بیان کنند در خرید فروششان برکت گذاشته میشود، اما اگر (عیب را) بپوشانند و دورغ بگویند، برکت خرید و فروششان محو میگردد».
پیامبر ج در این حدیث خبر میدهند که تقلب در کار چه خرید و فروش باشد یا غیره، و دروغ گفتن و پوشاندن عیوب متاع، از اسباب محو برکت است و این عقابی است که در برابر فعل حرام داده میشود.
3- عرفجه س از رسول الله ج شنید که فرمودند: «إِنَّهُ سَتَکُونُ هَنَاتٌ وَهَنَاتٌ فَمَنْ أَرَادَ أَنْ یُفَرِّقَ أَمْرَ هَذِهِ الْأُمَّةِ وَهِیَ جَمِیعٌ فَاضْرِبُوهُ بِالسَّیْفِ کَائِنًا مَنْ کَانَ»[2]
«همانا تبعیضها و شر و فساد به وقوع میپیوندد، پس اگر کسی خواست در امور این امت تفرقه ایجاد کند، در حالیکه یک دست هستند، او را با شمشیر بزنید، هر کسی که باشد».
در این حدیث حرمت کاری بیان شده که به تفرقه امت بینجامد، چه این کار مستقیما با فعل انسان صورت بگیرد یا اینکه با نشر طرز فکر خاصی باشد.
4- از ابو رقیه تمیم بن اوس الداری س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «الدِّینُ النَّصِیحَةُ قُلْنَا لِمَنْ قَالَ لِلَّهِ وَلِکِتَابِهِ وَلِرَسُولِهِ وَلِأَئِمَّةِ الْمُسْلِمِینَ وَعَامَّتِهِمْ»[3]
«دین خیر خواهی است، گفتیم برای چه کسی؟ فرمودند: برای الله و کتابش و پیامبرش و برای رهبران مسلمانان و عامه مردم».
در این حدیث نصیحت و خیراندیشی برای دین الله و کتاب او و پیامبرش و امامان مسلمین و سایر مسلمانان عماد و پایه دین معرفی شده است، پس کسیکه به اینها خیانت نماید و در کارهایشان خیرخواهی نکند، در دین خلل وارد کرده و اخلالگری در دین از بزرگترین محرمات است.
5- از ابوهریره س روایت است که پیامبر ج فرمود: «الْمُسْلِمُ أَخُو الْمُسْلِمِ لَا یَخُونُهُ وَلَا یَکْذِبُهُ وَلَا یَخْذُلُهُ کُلُّ الْمُسْلِمِ عَلَى الْمُسْلِمِ حَرَامٌ عِرْضُهُ وَمَالُهُ وَدَمُهُ التَّقْوَى هَا هُنَا بِحَسْبِ امْرِئٍ مِنْ الشَّرِّ أَنْ یَحْتَقِرَ أَخَاهُ الْمُسْلِمَ»[4]
«مسلمان برادر مسلمان است، به او خیانت نمیکند، به او دروغ نمیگوید، یاری او را ترک نمیکند (تنهایش نمیگذارد)، تمام حقوق یک فرد مسلمان، بر مسلمان دیگر حرام است: ناموسش، مالش، خونش. تقوا اینجا (در دل) است. برای شخص مسلمان، همین اندازه از شر و بدی کافی است که برادر مسلمان خود را تحقیر کند».
در این حدیث مبارک حرمت هر نوع خیانت و رواداشتن ذلت برای مسلمانان بیان شده است و همچنان حرمت دروغ گویی به مسلمان، چه در کارهای ارزشمند و چه در کارهای خُرد و کوچک.
رخصت در ادای نماز جماعت بجز در احوال ذیل، در دیگر احوال جایز نیست:
1- سفر.
2- مرض.
3- خوف.
4- عجز بخاطر بزرگ سالی.
5- شدت سردی و باد.
6- تاریکی شب و بارش و لغزش.
اما رخصت در ادای نماز جماعت به خاطر کار به هیچ عنوانی جایز نیست و هیچ یک از علمای سلف و خلف بر جواز آن سخن نگفتند، بلکه در این اواخر بعضی از نعرههای باطل به تجویز رخصت در نماز جماعت دیده میشود که متصدی آن کسانی هستند که از شریعت و احکام آن آگاهی ندارد، که خود نمونهای از قول علی الله بغیر علم است.
در اصل جر و بحث و مناقشه و نظرخواهی در این مساله درست نیست، چون اعتبار شرعی ندارد، اما سخن پیرامون کار و کارگر در شرایط امروزی و آموختن احکام شرعی به آنها مورد بحث قرار نمیگیرد و با تاسف بسیار کم است که مردم از امور دینشان بپرسند و اطلاع یابند. لذا بخاطر جلوگیری از خلط و التباس امور باطل با حق، تا مبادا روزی حق پنداشته شده و صبغه شرعی داده شود تذکری دادیم، چونکه اکثریت مردم از شناخت حق و دلایل آن دوراند و توانایی بحث و تحقیق و فرق میان صحت و سقم اقوال را ندارند.
حتی در میدان جهاد که از بزرگترین طاعات در اسلام است نباید در قبال نماز جماعت بیاعتنایی صورت بگیرد، چون اباحت ترک نماز در آن اصلا جواز ندارد، بلکه شریعت نماز خوف را تنظیم نموده است تا بر مبنای آن اقامه نماز پنج وقت برپا شود. پس استدلال از نصوص شرعی در مورد ترخیص در عبادات هنگام کار، به صراحت مردود و باطل میباشد.
البته کتاب الله و سنت رسول الله ج این امر را بیان داشتهاند که بعضی مردمان از روی هوا و هوس در امور دین صحبت نموده و مردم را گمراه میکنند، که در ذیل به برخی از این آیات اشاره مینماییم:
از آیات قرآنی:
1- خداوند متعال میفرماید: ﴿وَإِنَّ کَثِیرٗا لَّیُضِلُّونَ بِأَهۡوَآئِهِم بِغَیۡرِ عِلۡمٍۚ إِنَّ رَبَّکَ هُوَ أَعۡلَمُ بِٱلۡمُعۡتَدِینَ١١٩﴾ [الأنعام: 119]
«بسیاری از مردم، با هواها و هوسهای (کج و نادرست) خود، بدون آگاهی (از صحّت آنچه که میگویند و بدون دلیلی بر آنچه در راه آن میکوشند، دیگران را) سرگشته و گمراه میسازند. بیگمان پروردگارت (از تو و از همه بندگان) آگاهتر از حال تجاوزکاران است».
2- ونیز میفرماید: ﴿فَمَنۡ أَظۡلَمُ مِمَّنِ ٱفۡتَرَىٰ عَلَى ٱللَّهِ کَذِبٗا لِّیُضِلَّ ٱلنَّاسَ بِغَیۡرِ عِلۡمٍۚ إِنَّ ٱللَّهَ لَا یَهۡدِی ٱلۡقَوۡمَ ٱلظَّٰلِمِینَ١٤٤﴾ [الأنعام: 144]
«و چه کسی ظالمتر از کسی است که بر خدا دروغ بندد تا مردمان را از روی جهل گمراه سازد؟ خداوند هیچ گاه ستمکاران را (به راه راست و به سوی چیزی که خیر و صلاح دنیا و آخرتشان در آن باشد) هدایت نخواهد کرد».
دو آیهی فوق هر قول و فعلی را که مبتنی بر دلیلی از قرآن و سنت و قواعد شریعت نباشد، رد میکند؛ و رخصت دادن در عبادات و فرایض الهی به خاطر کار نیز، شامل آن میباشد.
3- خداوند متعال میفرماید: ﴿وَلَا تَقُولُواْ لِمَا تَصِفُ أَلۡسِنَتُکُمُ ٱلۡکَذِبَ هَٰذَا حَلَٰلٞ وَهَٰذَا حَرَامٞ لِّتَفۡتَرُواْ عَلَى ٱللَّهِ ٱلۡکَذِبَۚ إِنَّ ٱلَّذِینَ یَفۡتَرُونَ عَلَى ٱللَّهِ ٱلۡکَذِبَ لَا یُفۡلِحُونَ١١٦ مَتَٰعٞ قَلِیلٞ وَلَهُمۡ عَذَابٌ أَلِیمٞ١١٧﴾ [النحل: 116-117]
«(خداوند حلال و حرام را برایتان مشخّص کرده است) و به خاطر چیزی که تنها (از مغز شما تراوش کرده و) بر زبانتان میرود، به دروغ مگویید: این حلال است و آن حرام، و در نتیجه بر خدا دروغ بندید. به تحقیق کسانی که بر خدا دروغ میبندند، رستگار نمیگردند. سودجوئی و بهرهمندی ایشان از جهان ناچیز است و تمام دنیا با توجّه به آخرت) کالای کمی است و عذاب دردناکی (پس از پایان زندگی دنیوی) دارند».
خداوند متعال کسانی را که بدون علم سخن میگویند و به کذب و افترا رو میآورند، به عذاب دردناک وعده داده است، پس کسانیکه از جانب خود برای کارگران رخصت قایل شده و در ادای عبادات آنها مطابق نظر خود مداخله میکنند، در واقع بر خداوند متعال بدون علم سخن گفته و دروغ بستهاند لذا شامل مضمون این آیه میگردند.
4- همچنین میفرماید: ﴿أَمۡ لَهُمۡ شُرَکَٰٓؤُاْ شَرَعُواْ لَهُم مِّنَ ٱلدِّینِ مَا لَمۡ یَأۡذَنۢ بِهِ ٱللَّهُۚ﴾ [الشورى: 21]
«شاید آنان انبازها و معبودانی دارند که برای ایشان دینی را پدید آوردهاند که خدا به آن اجازه نداده است».
پس کسانیکه قایل به رخصت در ادای عبادات و فرایض در اوقات کار برای کارگراناند، سخنانشان را در روشنای هیچ دلیل شرعیای بنا نکردهاند و این خود سخن بستن بر الله تعالی بدون علم بوده و نوعی قانونگذاری در برابر قانون الهی و پیروی از هوای نفس برای تحقق مصالح دنیوی است، چنین اشخاص هوی و خواهشات خود را مصدر قانونگذاری و شریک قانونگذار قرار دادهاند، تعالى الله عما یقولون علوا کبیرا.
از سنت مطهر:
احادیث زیادی از رسول الله ج وارد است که دلالت بر حرمت ابتداع در دین و بستنِ سخن بر خداوند متعال، آن هم بدون علم دارد، حدیث جامع و پرمحتوایی است که هر قول و عملی را که اعتماد بر دلیل و اصل شرعی ندارد ابطال میکند، از عایشه ل روایت است که پیامبر ج فرمودند: «مَنْ أَحْدَثَ فِی أَمْرِنَا هَذَا مَا لَیْسَ فِیهِ فَهُوَ رَدٌّ»[5]
«هر کس عملی انجام دهد که مطابق و موافق با سنت و شریعت ما نباشد، آن عمل باطل و مردود است».
و در روایت امام مسلم آمده است: «مَنْ عَمِلَ عَمَلًا لَیْسَ عَلَیْهِ أَمْرُنَا فَهُوَ رَدٌّ»[6]
«هر کس عملی را انجام دهد که از دستورات ما نیست، پس آن عمل مردود است».
در نتیجه دادن اجازه ترک نماز جماعت در زمان کار به کارگران، سخنی نو پیدا و محدث است، که نه پیامبر ج به آن دستور داده و نه از اصحاب ایشان در این مورد چیزی وجود دارد، لذا سخنی باطل و مردود است.
[1]- صحیح بخاری (3/ 59)، شماره حدیث (2082).
[2]- صحیح مسلم بشرح الإمام النووی، (۶/۴۸۳)، شماره حدیث (۴۷۷۳).
[3]- مصدر قبلی (۲/ ۱۱۵ـ۱۱۶)، شماره حدیث (۱۹۹).
[4]- تحفة الاحوذی شرح جامع الترمذی (۶/ ۴۱ـ ۴۲)، شماره حدیث (۱۹۲۷).
[5]- صحیح بخاری (3/184)، شماره حدیث (2697).
[6]- صحیح مسلم (3/1342)، شماره حدیث (1718).