ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
ترغیب به نشر علم و راهنمایی بر انجام کار خیر
187-112- (1) (حسن) عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ قَالَ: قَالَ رَسُولُ الله ج: «إِنَّ مِمَّا یَلْحَقُ الْمُؤْمِنَ مِنْ عَمَلِهِ وَحَسَنَاتِهِ بَعْدَ مَوْتِهِ عِلْمًا عَلَّمَهُ وَنَشَرَهُ، وَوَلَدًا صَالِحًا تَرَکَهُ، أو مُصْحَفًا وَرَّثَهُ، أَوْ مَسْجِدًا بَنَاهُ، أَوْ بَیْتًا لِابْنِ السَّبِیلِ بَنَاهُ، أَوْ نَهْرًا أَجْرَاهُ، أَوْ صَدَقَةً أَخْرَجَهَا مِنْ مَالِهِ فِی صِحَّتِهِ وَحَیَاتِهِ، یَلْحَقُهُ مِنْ بَعْدِ مَوْتِهِ».
رواه ابن ماجة بإسناد حسن والبیهقی، ورواه ابن خزیمة فی "صحیحه" بنحوه([1]).
از ابوهریره س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «از اعمال صالح و نیکی که بعد از مرگ انسان مؤمن به او میرسد: علمی است که آن را کسب کرده و انتشار داده و اولاد صالحی که از خود به جای گذاشته و قرآنی که از خود به ارث نهاده و مسجدی که آنرا ساخته و خانهای که برای مسافران بنا نموده و چشمه آبی که به جریان انداخته و احسان و صدقهای که در زمان سلامتی و حیات آنرا بخشیده است؛ پاداش این موارد بعد از مرگش به او میرسد».
188-113- (2) (صحیح) وَعَنْ [أَبِى]([2]) قَتَادَةَ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ الله ج: «خَیْرُ مَا یُخَلِّفُ الرَّجُلُ مِنْ بَعْدِهِ ثَلاَثٌ: وَلَدٌ صَالِحٌ یَدْعُو لَهُ، وَصَدَقَةٌ تَجْرِى یَبْلُغُهُ أَجْرُهَا، وَعِلْمٌ یُعْمَلُ بِهِ مِنْ بَعْدِهِ».
رواه ابن ماجه بإسناد صحیح.
وتقدم [1- باب/12] حدیث أَبِى هُرَیْرَةَ: «إِذَا مَاتَ ابْنُ آدَمَ انْقَطَعَ عَمَلُهُ إِلاَّ مِنْ ثَلاثٍ: صَدَقَةٍ جَارِیَةٍ، أَوْ عِلْمٍ یُنْتَفَعُ بِهِ، أَوْ وَلَدٍ صَالِحٍ یَدْعُو لَهُ».
رواه مسلم.
از ابوقتاده س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «بهترین چیزی که بعد از انسان به جا میماند سه چیز است: «فرزند صالحی که برای او دعا کند، صدقه جاریهای که ثواب آن به او میرسد و علمی که بعد از او به آن عمل شود».
189-89- (1) (ضعیف جداً) وَرُوِیَ عَن سَمُرَةِ بنِ جُندَبِ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ الله ج: «مَا تَصَدَّقَ النَّاسُ بِصَدَقَةٍ مِثْلَ عِلْمٍ یُنْشَرُ».
رواه الطبرانی فی "الکبیر" وغیره.
و از سمره بن جندب س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «مردم هیچ صدقهای را چون علمی که آنرا نشر میکنند، نپرداختهاند».
190-90- (2) (ضعیف جداً) وَرُوِیَ عَنِ ابنِ عَبَّاسٍ ب قَالَ: قَالَ رَسُولُ الله ج: «نِعْمَ الْعَطِیَّةُ کَلِمَةُ حَقٍّ تَسْمَعُهَا، ثُمَّ تَحْمِلُهَا إِلَى أَخٍ لَکَ مُسْلِمٍ فَتُعَلِّمُهَا إِیَّاهُ».
رواه الطبرانی فی "الکبیر" ویشبه أن یکونَ موقوفاً.
و از ابن عباس ب روایت است که رسول الله ج فرمودند: «بهترین بخشش کلمهی حقی است که آنرا میشنوی و سپس آنرا به خاطر سپرده و به برادر مسلمانت میآموزی».
191-91- (3) (ضعیف جداً) وَرُوِیَ عَن أَنَسِ بنِ مَالِکٍ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ الله ج: «أَلا أُخْبِرُکُمْ عَنِ الأَجْوَدِ الأَجْوَدِ؟ اللَّهُ الأَجْوَدُ الأَجْوَدُ، وَأَنَا أَجْوَدُ وَلَدِ آدَمَ، وَأَجْوَدُکُمْ مِنْ بَعْدِی رَجُلٌ عَلِمَ عِلْمًا فَنَشَرَ عِلْمَهُ، یُبْعَثُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ أُمَّةً وَحْدَهُ، وَرَجُلٌ جَادَ بِنَفْسِهِ للَّهِ عَزَّ وَجَلَّ حَتَّى یُقْتَلَ».
رواه أبو یعلى والبیهقی.
و از انس بن مالک س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «آیا شما را از سخاوتمندترین سخاوتمندان آگاه نکنم؟ الله سخاوتمندترین سخاوتمندان است؛ و من سخاوتمندترین فرزندان آدم هستم و سخاوتمندترین شما پس از من کسی است که علمی را آموخته و آنرا نشر میدهد. چنین شخصی روز قیامت چون یک امت مبعوث خواهد شد. و کسی که به سخاوت با جان خود در راه الله متعال مشغول است تا اینکه کشته میشود».
192-92- (4) (ضعیف) وَعَنهُ قَالَ: قَالَ رَسُولُ الله ج: «مَا مِنْ رَجُلٍ یُنْعِشُ لِسَانَهُ حَقًّا یُعْمَلُ بِهِ بَعْدَهُ؛ إِلَّا جَرَى لَهُ أَجْرُهُ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَةِ، ثُمَّ وَفَّاهُ اللهُ ثَوَابَهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ».
رواه أحمد بإسناد فیه نظر، ولکن الأصول تعضده.
قوله: (ینعش) أی: یقول ویذکر.
و از انس بن مالک س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «کسی نیست که زبانش به بیان حق تر باشد چنانکه پس از بیان آن بدان عمل کند، مگر اینکه تا روز قیامت اجر و پاداش آن برای وی خواهد بود؛ سپس در روز قیامت خداوند متعال پاداش آنرا به طور کامل به وی خواهد داد».
193-114- (3) (صحیح لغیره) وَرُوِیَ عَنْ أَبِى أُمَامَةَ س ([3]) قَالَ: سَمِعْتُ رَسُولَ الله ج یَقُولُ: «أَرْبَعةٌ تَجْرِى عَلَیْهِمْ أُجُورُهُمْ بَعْدَ الْمَوْتِ: رَجُلٌ مَاتَ مُرَابِطاً فِى سَبِیلِ اللَّهِ، وَرَجُلٌ عَلَّمَ عِلْماً، فَأَجْرُهُ یَجْرِى عَلَیْهِ مَا عُمِلَ بِهِ، وَرَجُلٌ أَجْرَى صَدَقَةً، فَأَجْرُهَا له مَا جَرَتْ، وَرَجُلٌ تَرَکَ وَلَداً صَالِحاً یَدْعُو لَهُ».
رواه الإمام أحمد والبزار، والطبرانی فی "الکبیر" و"الأوسط"، وهو صحیح مفرقاً من حدیث غیر واحد من الصحابة ش.
از ابو امامه س روایت شده از رسول الله ج شنیدم که فرمود: «بعد از مرگ اجر و پاداش چهار نفر [به سبب چهار عمل] پایدار خواهد بود: کسی که در حفظ و حراست و دفاع از مرزهای اسلام بمیرد، کسی که علمی به دیگران بیاموزد مادامی که به آن علم عمل شود، صدقهی جاریه مادامی که آثارش باقی بماند، کسی که پس از خود فرزند صالحی به جا گذاشته باشد که برای او دعای خیر کند».
(فصل)
194- 115- (4) (صحیح) وَعَنْ أَبِى مَسْعُودٍ الْبَدْرِىِّ س: أَنَّ رَجُلاً أَتَى النَّبِىَّ ج یَسْتَحْمِلُهُ، فَقَالَ: إِنَّهُ قَدْ أُبْدِعَ بِى، فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: «ائْتِ فُلاَنًا». فَأَتَاهُ، فَحَمَلَهُ، فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: «مَنْ دَلَّ عَلَى خَیْرٍ؛ فَلَهُ مِثْلُ أَجْرِ فَاعِلِهِ، أَوْ قَالَ عَامِلِهِ».
رواه مسلم وأبو داود والترمذی([4]).
ابو مسعود بدری س میگوید: مردی نزد رسول الله ج آمد و از او مرکبی طلب نمود و گفت: سواری من در راه مرده است. رسول الله ج فرمود: «نزد فلانی برو». آن مرد رفت و آن شخص به او سواری داد. رسول الله ج فرمود: «کسی که به سوی خیری راهنما باشد، برای او مثل اجر عامل آن خیر خواهد بود».
قوله: (أبدعَ بی) هو بضم الهمزة وکسر الدال، یعنی: ظلعت رکابی، یقال: أُبدعَ به، إذا کلّت رکابه أو عطبت، وبقی منقطعاً به.
195-116- (5) (صحیح) وَعَنْ أَبِى([5]) مَسْعُودٍ س قَالَ: أَتَى رَجُلٌ النَّبِىَّ ج، فَسَأَلَهُ، فَقَالَ: «مَا عِنْدِى مَا أُعْطِیکَه، وَلکِنِ ائْتِ فُلاَناً». فَأَتَى الرَّجُلَ، فَأَعْطَاهُ، فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: «مَنْ دَلَّ عَلَى خَیْرٍ؛ فَلَهُ مِثْلُ أَجْرِ فَاعِلِهِ، أَوْ عَامِلِهِ».
رواه ابن حِبان فی "صحیحه".
از ابومسعود س روایت است که مردی نزد رسول الله ج آمد و از ایشان چیزی خواست؛ رسول الله ج فرمود: «چیزی ندارم که به تو بدهم اما نزد فلانی برو». پس نزد آن مرد رفت و وی خواستهاش را برآورده کرد. رسول الله ج فرمود: «کسی که به سوی خیری راهنمایی کند، برای او همچون اجر و پاداش فاعل یا عامل آن میباشد».
ورواه البزار مختصراً: «الدَّالُّ عَلَى الْخَیْرِ کَفَاعِلِهِ».
و در روایت بزار به اختصار آمده است: «کسی که بر خیری رهنما باشد مانند انجام دهندهی آن است».
0-117- (6) (صحیح لغیره) رواه الطبرانی فی الکبیر والأوسط من حدیث سهل بن سعد.
196-93- (5) (ضعیف جداً) وَعَن أَنَسٍ س عَنِ النَّبِی ج قَالَ: «الدَّالُ عَلَى الْخَیْرِ کَفَاعِلِهِ، وَاللهُ یُحِبُّ إِغَاثَةَ اللهْفَانِ».
رواه البزار من روایة زیاد بن عبدالله النُّمَیری، وقد وُثِّق، وله شواهد([6]).
و از انس س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «کسی که به سوی خیر و خوبی راهنمایی میکند چون انجام دهنده آن است. و خداوند یاری کردن کسانی را که اندوهگین هستند دوست دارد».
197-118- (7) (صحیح) وَعَنْ أَبِى هُرَیْرَةَ س؛ أَنَّ رَسُولَ الله ج قَالَ: «مَنْ دَعَا إِلَى هُدًى کَانَ لَهُ مِنَ الأَجْرِ مِثْلُ أُجُورِ مَن تَبعَهُ، لاَ یَنْقُصُ ذَلِکَ مِنْ أُجُورِهِمْ شَیْئاً، وَمَنْ دَعَا إِلَى ضَلاَلَةٍ کَانَ عَلَیْهِ مِنَ الإِثْمِ مِثْلُ آثَامِ مَنِ اتَّبَعَهُ، لاَ یَنْقُصُ ذَلِکَ مِنْ آثَامِهِمْ شَیْئاً».
رواه مسلم وغیره. وتقدم هو([7]) وغیره فی "باب البداءة بالخیر".
از ابوهریره س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «هرکس به سوی هدایت دعوت کند اجر و پاداشی مانند پاداش کسانی برای او خواهد بود که از او پیروی میکنند، بدون آنکه از پاداش آنها کم گردد؛ و کسی که به سوی گناه دعوت کند گناهی به اندازهی گناه کسانی برای او خواهد بود که از او پیروی میکنند، بدون اینکه از گناه آنها کم گردد».
198-119- (8) (صحیح موقوف) وَعَنْ علی س فی قوله تعالى: ﴿قُوٓاْ أَنفُسَکُمۡ وَأَهۡلِیکُمۡ نَارٗا﴾، قَالَ: عَلِّمُوا أهلیکم الخیرَ.
رواه الحاکم موقوفاً، وقال: "صحیح على شرطهما".
از علی س روایت است که در مورد این کلام الهی: ﴿قُوٓاْ أَنفُسَکُمۡ وَأَهۡلِیکُمۡ نَارٗا﴾ [التحریم: 6] «خودتان و خانوادهیتان را از آتش نگه دارید» گفت: به خانوادههایتان خیر و خوبی بیاموزید.
8- (الترهیب من کتم العلم)
([1]) قلت: وتقدم هذا الحدیث والذی بعده (1- باب/ 11-13- حدیث).
([2]) سقطت من الأصل ومن مطبوعة عمارة، واستدرکتها من المخطوطة و"ابن ماجه"، وقد سبق على الصواب فی (1- الترغیب فی العلم وطلبه).
([3]) فی الأصل ومطبوعة عمارة: "عنهما". وهو خطأ فاحش، فإن أبا أمامة – واسمه صدی بن عجلان- لم یذکروا لأبیه صحبة، ولیس للترضی ذکر فی المخطوطة أصلاً.
([4]) قلت: والسیاق له، وصححت منه بعض الأخطاء کانت فی الأصل، وقال: "حدیث حسن صحیح".
([5]) الأصل: (ابن) وکذا فی المصورة التی عندی، والتصویب من ابن حبان، وهو مخرج فی "الصحیحة" (1660). ویظهر لی أنه خطأ من المؤلف، وإلا لقال: "وفی روایة عنه.." کما هی عادته، ولعل السبب أنه فی "مسند البزار" (5/150- البحر الزخار) مختصراً – کما یأتی عند المؤلف- من طریق أبی وائل عن عبدالله به. وهو ابن مسعود، وهو عند ابن حبان من روایة أبی عمرو الشیبانی عن أبی مسعود. وأبو عمرو هذا – واسمه سعد بن إیاس الأنصای- بروایته عن ابن مسعود أشهر من روایته عن (أبی مسعود)، فکان هذا من دواعی الخطأ. والله أعلم، ولم ینتبه المعلقون الثلاثة لهذا الخطأ فأثبتوه فی طبعتهم المزخرفة!!
([6]) قلت: الشواهد للشطر الأول فقط، وهو فی "الصحیح" عن أبی مسعود البدری وغیره، أما الشطر الثانی فلیس فی شواهده ما یقویه کما کنت حققته فی "الصحیحة" (1660)، ثم زدته تحقیقاً مع فوائد عزیزة فی "الضعیفة" برقم (6807)، وبینت فیه خطأ المعلقین الثلاثة وغیرهم فی تحسین الحدیث وتقویته بشواهده؛ لأنها شدیدة الضعف – إلا الشطر الأول- وخطأ المؤلف فی قوله فی الراوی: أنه (... ابن عبدالله النمیری)، وخطأ ما فی "کشف الأستار" أنه (زیاد النمیری) بزیادة (النمیری)! اغتر بهما جمع منهم المعلق على "مسند أبی یعلى"، وأن الصواب (زیاد) غیر منسوب کما فی روایة جمع من الحفاظ، وبعضهم نسبه فقال: (زیاد بن میمون) وهو الصواب، وهذا متروک، و(النمیری) ضعیف، ویقال فی المتروک: (زیاد بن أبی حسان)، وأن من تناقض الجهلة قولهم فی سطر واحد (1/162): "رواه البزار فی "کشف الأستار" (1951) وفیه زیاد بن أبی حسان وهو متروک". فإن الذی فی "الکشف" (زیاد النمیری) کما تقدم، لکن إعلالهم إیاه بالمتروک مناقض، فما هو السبب؟ هو الذی نشکو منهم؛ الجهل والتحویش من هنا وهناک، لقد نقلوا الإعلال من مصدر محقق، ثم لم یستطیعوا التوفیق بینه وبین ما فی "الکشف"، فکذبوا علیه! والغایة تبرر الوسیلة، وهی التعالم!! والله المستعان.
([7]) قلت: کلا، لم یتقدم لفظه، وإنما ذکره من حدیث أبی هریرة معزواً لابن ماجه فقط، عقب حدیث حُذیفة بمعناه، ونبَّهت هناک إلى أنّه سیأتی هنا. انظر الأحادیث (1-5/ 2- السنة/ 3- باب).