اهل سنت

آنچه در این وبلاگ مخالف قرآن و سنت بود دور بندازید. الله در قرآن میفرماید:(پس بندگانم را بشارت ده، همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند. اینانند که خداوند هدایتشان کرده و اینانند که خردمندانند». زمر، آیه 17 و 18

اهل سنت

آنچه در این وبلاگ مخالف قرآن و سنت بود دور بندازید. الله در قرآن میفرماید:(پس بندگانم را بشارت ده، همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند. اینانند که خداوند هدایتشان کرده و اینانند که خردمندانند». زمر، آیه 17 و 18

ترهیب از قضای حاجت در مسیر مردم یا سایه‌ یا محل عبور آب و ترغیب به انحراف از جهت قبله و پشت نمودن به آن در هنگام قضای حاجت

ترهیب از قضای حاجت در مسیر مردم یا سایه‌ یا محل عبور آب و ترغیب به انحراف از جهت قبله و پشت نمودن به آن در هنگام قضای حاجت

241-145- (1) (صحیح) عَنْ أَبِى هُرَیْرَةَ س؛ أَنَّ رَسُولَ الله ج قَال: «اتَّقُوا اللاَّعِنَیْنِ». قَالُوا: وَمَا اللاَّعِنَانِ یَا رَسُولَ اللَّهِ؟ قَالَ: «الَّذِى یَتَخَلَّى فِى طُرُقِ النَّاسِ، أَوْ فِی ظِلِّهِمْ».

رواه مسلم وأبو داود وغیرهما.

از ابوهریره س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «از دو کاری که سبب لعنت می‌شود بپرهیزید». گفتند: ای رسول الله ج، آن دو کار چیست؟ فرمود: «قضای حاجت در مسیر مردم یا سایه‌هایی که از آنها بهره می‌برند».

قوله: "اللاعِنَین": یرید الأمرین الجالبین اللعنَ، وذلک أن من فعلهما لُعِنَ وشُتِم، فلما کانا سبباً لذلک؛ أضیف الفعلُ إلیهما، فکانا کأنهما اللاعنان.

242-146- (2) (حسن لغیره) وَعَن مُعاذِ بنِ جَبَلٍ س قَالَ: قالَ رَسولُ اللهِ ج: «اتَّقُوا المَلاَعِنَ الثلاثَ: البَرَازَ([1]) فی المَوارِد، وقَارِعَةِ الطرق، والظِّلِّ».

رواه أبو داود وابن ماجه؛ کلاهما عن أبی سعید الحِمیَریّ عن معاذ. وقال أبو داود: "وهو مرسل". یعنی أن أبا سعید لم یُدرِک مُعاذاً([2]).

از معاذ س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «از سه مورد که سبب لعنت می‌شود بپرهیزید: قضای حاجت در محل عبور آب و وسط راه و سایه».

(الملاعِن): مواضع اللعن.

خطابی میگوید: «مراد از (الظل): در اینجا سایههایی است که مردم از آنها برای قیلوله و نشستن استفاده میکنند؛ و چنان نیست که قضای حاجت زیر هر سایهای حرام باشد. چراکه رسول الله ج در زیر  دیوار نخلی قضای حاجت نمودند که سایه داشته است». انتهى([3]).

243-147- (3) (حسن لغیره) وَرُوِیَ عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ ب قال: سَمِعْتُ رَسُولَ الله ج یَقُولُ: «اتَّقُوا الْمَلاَعِنَ الثَّلاَثَ». قِیلَ مَا الْمَلاَعِنُ الثَّلاَثُ یَا رَسُولَ اللَّهِ؟ قَالَ: «أَنْ یَقْعُدَ أَحَدُکُمْ فِى ظِلٍّ یُسْتَظَلُّ بهِ، أَوْ فِى طَرِیقٍ، أَوْ فِى نَقْعِ مَاءٍ».

رواه أحمد.

از ابن عباس ب روایت است: از رسول الله ج شنیدم که فرمود: «از سه امری که سبب لعنت می‌شود بپرهیزید». گفته شد: ای رسول الله ج، آن سه مورد چیست؟ فرمود: «اینکه یکی از شما زیر سایه‌ای که از آن استفاده می‌کنند یا در راه یا در چشمه‌ی آب قضای حاجتش را کند».

244-148- (4) (حسن) وَعَنْ حُذَیْفَةَ بن أُسَیْدٍ؛ أَنَّ النَّبِیَّ ج قَالَ: «مَنْ آذَى الْمُسْلِمِینَ فِی طُرُقِهِمْ؛ وَجَبَتْ عَلَیْهِ لَعْنَتُهُمْ».

رواه الطبرانی فی "الکبیر" بإسناد حسن.

از حذیفه بن اسید س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «هرکس مسلمانان را در مورد راه رفت و آمدشان مورد اذیت و آزار قرار دهد، لعنت آنها بر او لازم می‌شود».

245-117- (1) (ضعیف) وعن محمد بن سیرین س قال: قَالَ: قَالَ رَجُلٌ لِأَبِی هُرَیْرَةَ: أَفْتَیْتَنَا فِی کُلِّ شَیْءٍ! یُوشِکُ أَنْ تُفْتِیَنَا فِی الْخِرَاءَ! فَقَالَ: سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ ج یَقُولُ: «مَنْ سَلَّ سَخِیمَتَهُ عَلَى طَرِیقٍ مِنْ طُرُقِ الْمُسْلِمِینَ، فَعَلَیْهِ لَعْنَةُ اللَّهِ وَالْمَلَائِکَةِ وَالنَّاسِ أَجْمَعِینَ».

رواه الطبرانی فی "الأوسط"، والبیهقی، وغیرهما، ورواته ثقات؛ إلا محمد بن عمرو الأنصاری([4]).

قوله: (یوشک) بکسر الشین المعجمة، وفتحها لغة، معناه: یکاد ویسرع. و(الخراء) و(السخیمة): الغائط.

و از محمد بن سیرین س روایت است که می‌گوید: مردی به ابوهریره س گفت: در مورد همه چیز به ما فتوا می‌دهی! نزدیک است که در مورد مدفوع نیز فتوا دهی؛ پس ابوهریره س گفت: از رسول الله ج شنیدم که فرمودند: «هرکس مدفوع خود را در مسیر مسلمانان قرار دهد، لعنت الله و فرشتگان و تمام مردم بر او می‌باشد».

246-149- (5) (حسن لغیره) إلا ما بین المعقوفتین فهو (ضعیف) وَعَن جَابِرِ بْنِ عَبْدِالله قَالَ: قَالَ رَسُولُ الله ج: «إِیَّاکُمْ وَالتَّعْرِیسَ عَلَى جَوَادِّ([5]) الطَّرِیقِ [والصلاة علیها] فَإِنَّهَا مَأْوَى الْحَیَّاتِ وَالسِّبَاعِ، وَقَضَاءَ الْحَاجَةِ عَلَیْهَا؛ فَإِنَّهَا الْمَلاَعِنُ».

رواه ابن ماجه، ورواته ثقات([6]).

از جابر بن عبدالله س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «برحذر باشید از شب گذراندن و قضای حاجت در راه اصلی ... همانا پناهگاه مارها و حیوانات درنده است و از اماکنی است که سبب لعنت می‌شود».

247-150- (6) (حسن لغیره) وَعَن مَکْحُولٍ س قال: نَهَى رَسُولُ اللَّهِ ج أَنْ یُبَالَ بِأَبْوَابِ الْمَسَاجِدِ.

رواه أبو داود فی "مراسیله".

از مکحول س روایت است: رسول الله ج از ادرار در ورودیِ مساجد نهی فرمود.

248-151- (7) (صحیح) وَعَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: «مَنْ لَمْ یَسْتَقْبِلِ الْقِبْلَةَ، وَلَمْ یَسْتَدْبِرْهَا فِی الْغَائِطِ([7])؛ کُتِبَ لَهُ حَسَنَةً، وَمُحِیَ عَنْهُ سَیِّئَةً».

رواه الطبرانی، ورواته رواة "الصحیح"([8])،

از ابوهریره س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «کسی که در هنگام قضای حاجت رو یا پشت به قبله نکند، یک ثواب برای او نوشته و یک گناه از او پاک می‌شود».

قال الحافظ: "وقد جاء النهی عن استقبال القبلة واستدبارها فی الخلاء([9]) فی غیر ما حدیث صحیح مشهور، تغنی شهرته عن ذکره، لکونه نهیاً مجرداً. والله سبحانه وتعالى أعلم".

2- (الترهیب من البول فی الماء والمغتسل والجحر)



([1]) بفتح الموحدة اسم للفضاء الواسع فکنوا به عن الغائط، کما کنوا بالخلاء؛ لأنهم کانوا یتبرزون فی الأمکنة الخالیة من الناس. کما فی "النهایة". و(الموارد): جمع مورد، وهی المجاری والطرق إلى الماء.

([2]) قلت: لکن یشهد له حدیث ابن عباس نحوه فی "المسند" (1/ 299)، وهو الآتی بعده، فکل منهما یقوی الآخر، وله شواهد أخرى مخرجة فی "الإرواء" (1/ 100-102).

([3]) یعنی: کلام الخطابی، وهو فی "المعالم" (1/ 30).

([4]) قلت: ضعفه الجمهور، ولذلک قال الحافظ ابن حجر: "إسناده ضعیف"، وهو فی "الضعیفة" (5151)، وقول المعلقین الثلاثة: "حسن"! من جهلهم. نعم ثبت مختصراً من حدیث حذیفة بن أسید، وهو فی "الصحیح" هنا.

([5]) بتشدید الدال: جمع جادة، وفی الأصل مکان النقط: «والصلاة علیها»، فحذفتها لتفرد الراوی الضعیف بها. انظر: «الصحیحة» (2433).

([6]) قال الجهلة الثلاثة: "حسن بشواهده" دون أن ینتبهوا لکون الزیادة المحذوفة لا شاهد لها ولفظها: "والصلاة علیها"، ولذلک حذفتها مشیراً إلیها بالنقط. [وهی فی نشرتنا بین معقوفتین].

([7]) أصل الغائط اسم المطمئن الواسع من الأرض، ثم أطلق على الخارج المستقذر من الإنسان.

([8]) کذا قال، وأما الهیثمی فإنه استثنى (1/204) من ذلک شیخ الطبرانی، وشیخ شیخه، وقال: "وهما ثقتان". وهذا هو الصواب؛ کما بینته فی "الصحیحة" رقم (1098)، وشیخ الطبرانی فی تَبیَّن لی بعد طبع کتابه وهو "المعجم الأوسط" خلافاً لإطلاق المؤلف - أنه (أحمد بن محمد بن صدقة) أبو بکر البغدادی، خلافاً لما کنت استظهرته فی "الصحیحة"، وهو مترجم فی کتاب صاحبنا الشیخ الفاضل حماد الأنصاری (ص74/141) نفع الله به وعافاه الله من مرضه.

([9]) قوله: "فی الخلاء" لا ذکر له فی الأحادیث التی أشار إلیها، وإنما هو تقیید من المؤلف لها بفهمه اتباعاً منه لمذهبه، وهذا أمر غیر جید. فتنبه.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد