ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
ترهیب از به تأخیر انداختن غسل بدون عذر
280-173- (1) (حسن لغیره) عَن عَمَّارِ بنِ یاسِرٍ س أَنَّ رَسُولَ الله ج قَالَ: «ثَلاثَةٌ لا تَقْرَبُهُمُ الْمَلائِکَةُ: جِیفَةُ الکافِر، والمُتَضَمِّخُ بِالْخَلُوقِ، وَالْجُنُبُ؛ إِلّا أَنْ یَتَوَضَّأ».
رواه أبو داود عن الحسن بن أبی الحسن عن عمَّارٍ، ولم یسمع منه([1]).
از عمار بن یاسر س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «فرشتگان به سه نفر نزدیک نمیشوند: جسد کافر، فردی که از بوی خوش زعفران (عطر مخصوص زنان) استفاده کند و فرد جنب مگر اینکه (بعد از جنابت) وضو بگیرد».([2])
0-130- (1) (ضعیف) ورواه هو وغیره عن عطاء الخراسانی عَنْ یَحْیَى بْنِ یَعْمُرُ عَنْ عَمَّارِ قَالَ: قَدِمْتُ عَلَى أَهْلِی لَیْلًا وَقَدْ تَشَقَّقَتْ یَدَایَ، فَخَلَّقُونِی بِزَعْفَرَانٍ، فَغَدَوْتُ عَلَى رسولِ الله ج، فَسَلَّمْتُ عَلَیْهِ، فَلَمْ یَرُدَّ عَلَیَّ السَّلَام، وَلَمْ یُرَحِّبْ بِی، وَقَالَ: «اذْهَبْ فَاغْسِلْ عَنْکَ هَذَا». فَغَسَلْتُهُ، ثُمَّ جِئْتُ فَسَلَّمْتُ عَلَیْهِ، فَرَدَّ عَلَیَّ، وَرَحَّبَ بِی وَقَالَ: «إِنَّ الْمَلَائِکَةَ لَا تَحْضُرُ جَنَازَةَ الْکَافِرِ بِخَیْرٍ، وَلَا الْمُتَضَمِّخَ بِالزَّعْفَرَانِ، وَلَا الْجُنُبَ». قَالَ: وَرَخَّصَ لِلْجُنُبِ إِذَا نَامَ أَوْ أَکَلَ أَوْ شَرِبَ أَنْ یَتَوَضَّأَ([3]).
و ابوداود و دیگران از عطاء خراسانی از یحیی بن یعمر از عمار بن یاسر س روایت کردهاند که گفت: شبانه بر خانوادهام وارد شدم درحالیکه دستانم آسیب دیده بود که دستانم را با زعفران آغشته کردند. فردای آن روز نزد رسول الله ج رفتم و سلام کردم اما پاسخ سلام مرا نداد و با گشادهرویی با من روبرو نشد و فرمود: «برو این را از خود بشوی؛ پس زعفران را از بدن خود شستم. سپس نزد رسول الله حاضر شدم و سلام کردم؛ پس پاسخ مرا داد و با خوشرویی با من روبرو شد و فرمود: «فرشتگان از باب خیر در جنازه کافر و کسی که آغشته به زعفران باشد و کسی که جنب است حاضر نمیشوند».
حافظ / میگوید: «منظور از ملائکه در اینجا، ملائکهی رحمت و برکت هستند؛ نه ملائکهی نگهبان؛ زیرا آنها انسان را در هیچ حالتی رها نمیکنند. گفته شده: این در حق کسی است که بدون عذر غسل را به تأخیر بیندازد و یا اینکه معذور بوده و میتوانسته وضو بگیرد اما نگرفته است. و گفته شده: مراد کسی است که آن را به علت سستی و تنبلی به تأخیر میاندازد و به آن عادت کرده است([4]). والله أعلم.
281-131- (2) (ضعیف) وَعَن عَلِیِّ بنِ أَبِی طالِبٍ س([5]) عَنِ النَّبِیّ ج قَالَ: «لَا تَدْخُلُ الْمَلَائِکَةُ بَیْتًا فِیهِ صُورَةٌ، وَلَا کَلْبٌ، وَلَا جُنُبٌ».
رواه أبو داود والنسائی، وابن حبان فی "صحیحه".
و از علی بن ابی طالب س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «فرشتگان وارد خانهای که در آن تصویر (ذی روح)، سگ و جنب باشد، وارد نمیشوند».
282-174- (2) (صحیح) وعن البزار بإسناد صحیح عَنِ ابنِ عَبَّاسٍ [عَنِ النَّبیِّ ج]([6]) قَالَ: «ثَلاَثَةٌ لاَ تَقْرَبُهُمُ الْمَلاَئِکَةُ: الجُنُبُ، وَالسُّکرانُ، وَالْمُتَضَمِّخُ بِالْخَلُوقِ([7])».
از ابن عباس ب روایت است که: فرشتگان به سه نفر نزدیک نمیشوند: فرد جنب، فرد مست و کسی که از بوی خوش زعفران استفاده میکند (عطر مخصوص زنان)».
7- (الترغیب فی الوضوء وإسباغه)
([1]) قلت: ورجال کلهم ثقات رجال الصحیح، والحسن بن أبی الحسن هو البصری، مدلس، لکن له شاهدان من حدیث عبدالرحمن بن سمرة، وبریدة بن الحصیب، وفی سندهما ضعف کما بینه الهیثمی فی «المجمع» (5/ 156)، فیتقوى الحدیث بهما.
([2]) فردی که جنب شد، سنت است قبل از خواب وضو بگیرد و اگر جماع تکرار شد سنت است قبل از جماع بعدی وضو بگیرند. لیکن غسل کردن بهتر است.«هَذَا أزْکَی وأطْیَبُ وأطْهَرُ». حدیث صحیح سنن ابوداود رقم 220و 219 - صحیح ابوداود رقم 203 و 204
دقت شود این وضو واجب نیست و میتوان احیاناً بجای وضو تیمم نمود. سنن بیهقی رقم 915 اسناده حسن، فتح 1/ 313. [م]
([3]) قلت: وروى الترمذی منه قوله: «ورخص للجنب..» وقال: «حدیث حسن صحیح». وإسناده ضعیف، وبیانه فی «ضعیف أبی داود» (رقم 28)، ولهذا روایة أخرى تراها فی «الصحیح» فی الباب هنا.
([4]) قلت: لا بد من هذا التأویل لثبوت حدیث عائشة قالت: «کان یبیت جنباً فیأتیه بلال، فیؤذنه بالصلاة، فیقوم فیغتسل .. » الحدیث. وهو مخرج فی "آداب الزفاف" (ص 117)، وله طرق أخرى، فانظر "صحیح أبی داود" (223 و224).
([5]) الأصل: (کرّم الله وجه)، وما أثبتناه من مخطوطة الظاهریة ومخطوطتی و"سنن أبی داود". والحدیث قد صح عن أبی طلحة وغیره دون ذکر الجنب، فإنه لا شاهد له خلافاً لقول الثلاثة: "حسن بشواهده من أجل ذکر الجنب"! وسیأتی فی "الصحیح".
([6]) سقطت من الأصل وغیره، واستدرکتها من "زوائد البزار" و"مجمع الزوائد".
([7]) (الخَلوق): عطری مرکب از زعفران و مواد خوشبوی دیگر است که قرمزی و زردی در آن غالب است. در روایات گاهی به اباحت آن اشاره شده و گاهی از آن نهی شده است و مواردی که از آن نهی شده بیشتر واز ثبوت بیشتری برخوردار هستند. و به این دلیل از آن نهی شده که از خوشبوییهای زنان میباشد. و بیشتر زنان هستند که از آن استفاده میکنند. حافط بن اثیر میگوید: ظاهرا احادیث نهی ناسخ هستند. اﻫ. و (التضمخ): آغشته شدن به آن.