اهل سنت

آنچه در این وبلاگ مخالف قرآن و سنت بود دور بندازید. الله در قرآن میفرماید:(پس بندگانم را بشارت ده، همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند. اینانند که خداوند هدایتشان کرده و اینانند که خردمندانند». زمر، آیه 17 و 18

اهل سنت

آنچه در این وبلاگ مخالف قرآن و سنت بود دور بندازید. الله در قرآن میفرماید:(پس بندگانم را بشارت ده، همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند. اینانند که خداوند هدایتشان کرده و اینانند که خردمندانند». زمر، آیه 17 و 18

تشویق و ترغیب به کلماتی که بعد از وضو گفته می‌شود

تشویق و ترغیب به کلماتی که بعد از وضو گفته می‌شود

342-224- (1) (صحیح) عَن([1]) عُمَرَ بنِ الخطاب س عَن النَّبِی ج قَالَ: «مَا مِنْکُمْ مِنْ أَحَدٍ یَتَوَضَّأُ فَیُبْلِغُ أَوْ فَیُسْبِغُ الْوَضُوءَ ثُمَّ یَقُولُ: (أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللهُ وَحدَهُ لَا شَریک لَه وَأَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّدًا عَبْدُه وَرَسُولُهُ) إِلَّا فُتِحَتْ لَهُ أَبْوَابُ الْجَنَّةِ الثَّمَانِیَةُ یَدْخُلُ مِنْ أَیِّهَا شَاءَ».

رواه مسلم.

از عمر بن خطا ب س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «هیچیک از شما نیست که وضو گرفته وآن را کامل نماید، سپس بگوید: (أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللهُ وَحدَهُ لَا شَریک لَه وَأَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّدًا عَبْدُه وَرَسُولُهُ): «گواهی می‌دهم هیچ معبود به حقی جز خدای یکتا نیست و هیچ شریکی ندارد و گواهی می‌دهم که محمد بنده و فرستاده‌ی اوست» مگر اینکه درهای هشت‌گانه‌ی بهشت به رویش باز شده تا از هر کدام که بخواهد داخل گردد».

(حسن) وأبو داود وابن ماجه وقالا: "فَیُحسِنُ الوُضوء"([2]).

«وضوی نیکو بگیرد».

(حسن) ورواه الترمذی کأبی داود وزاد: «اللَّهُمَّ اجْعَلْنِی مِنَ التَّوَّابِینَ، وَاجْعَلْنِی مِنَ المُتَطَهِّرِینَ» الحدیث وتُکُلّم فیه([3]).

 «خدایا! مرا از توبه کنندگان و پاک شوندگان قرار ده».

343-225- (2) (صحیح) عَنْ أَبِی سَعِیدٍ الْخُدْرِیِّ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: «مَنْ قَرَأَ سُورَةَ الْکَهْفِ کَانَتْ لَهُ نُورًا إلی یَوْمِ الْقِیَامَةِ مِنْ مَقَامِهِ إِلَى مَکَّةَ، وَمَنْ قَرَأَ عَشْرَ آیَاتٍ مِنْ آخِرِهَا([4])، ثُمَّ خَرَجَ الدَّجَّالُ لَمْ یَضُرَّهُ، وَمَنْ تَوَضَّأَ، فَقَالَ: (سُبْحَانَکَ اللَّهُمَّ وَبِحَمْدِکَ، لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ، أَسْتَغْفِرُکَ وَأَتُوبُ إِلَیْکَ)، کُتِبَ فِی رَقٍّ، ثُمَّ جُعِلَ فِی طَابعٍ، فَلَمْ یُکْسَرْ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَةِ».

رواه "الطبرانی" فی الأوسط ورواته رواة "الصحیح" واللفظ له.

از ابوسعید خدری س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «کسی که سوره‌ی کهف را بخواند، تا روز قیامت برای او از جایگاهش تا مکه نوری می‌باشد. و کسی که ده آیه‌ی آخر آن را بخواند سپس دجال ظهور کند به او ضرری نمی‌رساند؛ و کسی که وضو بگیرد و بگوید: (سُبْحَانَکَ اللَّهُمَّ وَبِحَمْدِکَ، لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ، أَسْتَغْفِرُکَ وَأَتُوبُ إِلَیْکَ): «پروردگارا! پاک و منزهی و ستایش لایق توست، هیچ معبود به حقی جز تو نیست، از تو طلب مغفرت می‌کنم و به سوی تو توبه می‌کنم» در ورقی نوشته شده، سپس در پاکتی گذاشته می‌شود و تا روز قیامت باز نمی‌گردد».

ورواه النسائی وقال فی آخره: «خُتِم عَلَیهَا بِخَاتَم فَوضِعتْ تَحتَ العَرشِ، فَلَم تُکسَر إلى یومِ القیامةِ». وصوَّب وقفه على أبی سعید([5]).

و نسائی آن‌را روایت نموده که در پایان روایت آمده است: «مهر زده شده و زیر عرش قرار داده می‌شود و تا قیامت باز نمی‌گردد».

343-156- (1) (موضوع) وَرُوِیَ عَن عُثمَان بن عَفان س أنَّه قَالَ: سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ ج یَقُولُ: «مَنْ تَوَضَّأَ فَغَسَلَ یَدَیْهِ، ثُمَّ مَضْمَضَ ثَلاثًا، وَاسْتَنْشَقَ ثَلاثًا وَغَسَلَ وَجْهَهُ ثَلاثًا وَیَدَیْهِ إِلَى الْمِرْفَقَیْنِ، وَمَسَحَ رَأْسَه ثُمَّ غَسَلَ رِجْلَیه، ثُمَّ لَمْ یَتَکَلَّمْ حَتَّى یَقُولَ: أَشْهَدُ أَنْ لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ وَحْدَهُ لا شَرِیکَ لَهُ وَ أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّدًا عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ غُفِرَ لَهُ مَا بَیْنَ الْوُضُوئَیْنِ».

رواه أبو یعلى والدارقطنی([6]).

و از عثمان بن عفان س روایت است که می‌گوید: از رسول خدا ج شنیدم که فرمودند: «هرکس وضو بگیرد و دستانش را بشوید سپس سه بار مضمضه و سه بار استنشاق کند و سه بار صورتش را بشوید و سه بار دستانش را تا آرنج بشوید و سرش را مسح کند سپس پاهایش را بشوید و پس از آن سخن نگوید تا اینکه بگوید: «أَشْهَدُ أَنْ لا إِلَهَ إِلا اللهُ وَحْدَهُ لا شَرِیکَ لَهُ وَ أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّدًا عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ» گناهان وی در بین دو وضو بخشیده می‌شود».

13- (الترغیب فی رکعتین بعد الوضوء)



([1]) فی الأصل ومطبوعة عمارة «روی عن»! وهو خطأ من بعض النساخ فی ظنی، فإن صیغة "رُوِی" موضوعة فی اصطلاح المحدثین للحدیث الضعیف. وعلى ذلک جرى المؤلف کما نص علیه فی المقدمة، وهذا صحیح الإسناد، وحسبک أنه رواه مسلم فی «صحیحه». وأستبعد أن یشک المؤلف بسبب کلام الترمذی فیه؛ لأنه خطأ لا وجه له کما بینه الشیخ أحمد شاکر رحمه الله فی تعلیقه على "الترمذی"، ثم تبعته على ذلک فی "إرواء الغلیل فی تخریج أحادیث منار السبیل". ثم رأیته فی المخطوطة کما اعتمدته باجتهادی، دون قوله "رُوی". فالحمد لله على توفیقه.

([2]) هنا فی الأصل ما نصه: "وزاد أبو داود: (ثم یرفع طرفه إلى السماء ثم یقول) فذکره"، وفی إسنادها رجل لم یسم، فهی زیادة منکرة لا تصح، وغفل عن هذه الحقیقة العلمیة المعلق على "مسند أبی یعلى"، فإنه بعد أن ضعف إسناده لجهالة الرجل قال (1/ 163): "ومتن الحدیث صحیح، فقد أخرجه مسلم. ."، وحدیث مسلم هو الذی فی "الصحیح"، ولیس فیه الزیادة، وتبعه المعلقون الثلاثة، فصدروا الحدیت بقولهم: "صحیح"، ثم خرجوه دون تفریق بین الصحیح والمنکر!

([3]) قلت: یعنی بالإضطراب، لکن رِوایة مسلم سالمة منه؛ کما حققته فی "صحیح أبی داود" رقم (162)، وذکرت فیه للزیادة شاهداً من حدیث ثوبان.

([4]) کذا وقع فی هذه الروایة: "آخرها" وهی شاذة، والصواب: "أولها"، وبیانه فی "الصحیحة" (2651) وانظر (13-قراءة القرآن/ 8/ 1/ و2).

([5]) قلت: ولکنّه فی حکم المرفوع؛ لأنه لا یقال بمجرد الرأی کما لا یخفى. ثم إن النسائی لم یروه فی "الصغرى" کما یفیده إطلاق العزو إلیه، وإنما فی "الکبرى" له (6/ 236/ 10788). أی فی "الیوم واللیلة" منه. وانظره فی (7-الجمعة/ 7).

([6]) قلت: فیه محمد بن عبد الرحمن البیلمانی، یروی الموضوعات، وهو مخرج فی "الضعیفة" (6811).

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد