اهل سنت

آنچه در این وبلاگ مخالف قرآن و سنت بود دور بندازید. الله در قرآن میفرماید:(پس بندگانم را بشارت ده، همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند. اینانند که خداوند هدایتشان کرده و اینانند که خردمندانند». زمر، آیه 17 و 18

اهل سنت

آنچه در این وبلاگ مخالف قرآن و سنت بود دور بندازید. الله در قرآن میفرماید:(پس بندگانم را بشارت ده، همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند. اینانند که خداوند هدایتشان کرده و اینانند که خردمندانند». زمر، آیه 17 و 18

ترغیب در پاسخ دادن به مؤذن و اینکه با چه کلماتی جواب دهد و بعد از اذان چه بگوید؟

ترغیب در پاسخ دادن به مؤذن و اینکه با چه کلماتی جواب دهد و  بعد از اذان چه بگوید؟  

376-250- (1) (صحیح) عَنْ أَبِی سَعِیدٍ الخُدْرِیِّ س قَالَ رَسُولَ اللَّهِ ج: «إِذَا سَمِعْتُمُ المُؤَذِّنَ، فَقُولُوا مِثْلَ مَا یَقُولُ المُؤَذِّنُ».

رواه البخاری ومسلم وأبو داود والترمذی والنسائی وابن ماجه.

از ابوسعید خدری س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «هرگاه اذان را شنیدید، همچون آنچه موذن می‌گوید بگویید».

377-251- (2) (صحیح) وَعَنْ عَبْدِ اللهِ بْنِ عَمْرِو بْنِ الْعَاصِ ب أَنَّهُ سَمِعَ النَّبِیَّ ج یَقُولُ: «إِذَا سَمِعْتُمُ الْمُؤَذِّنَ، فَقُولُوا مِثْلَ مَا یَقُولُ، ثُمَّ صَلُّوا عَلَیَّ، فَإِنَّهُ مَنْ صَلَّى عَلَیَّ صَلَاةً صَلَّى الله [عَلَیْهِ]([1]) بِهَا عَشْرًا، ثُمَّ سَلُوا اللهَ لِیَ الْوَسِیلَةَ، فَإِنَّهَا مَنْزِلَةٌ فِی الْجَنَّةِ، لَا تَنْبَغِی إِلَّا لِعَبْدٍ مِنْ عِبَادِ اللهِ، وَأَرْجُو أَنْ أَکُونَ أَنَا هُوَ، فَمَنْ سَأَلَ [الله]([2]) لِی الْوَسِیلَةَ حَلَّتْ لَهُ الشَّفَاعَةُ».

رواه مسلم وأبو داود والترمذی والنسائی.

از عبدالله بن عمرو بن العاص ب روایت شده از رسول الله ج شنیده که فرمودند: «چون اذان را شنیدید، همچون آنچه موذن می‌گوید بگویید (کلمات اذان را با مؤذن تکرار کنید)؛ سپس بر من درود بفرستید، زیرا هر‌کس بر من یکبار درود فرستد، خداوند در برابر آن، بر وی ده بار درود می‌فرستد، سپس از خداوند برایم وسیله را بخواهید که آن مقام و مرتبتی است در بهشت که فقط شایسته‌ی بنده‌ا ی از بندگان خدا می‌باشد و امیدوارم که من آن بنده باشم. کسی که از خداوند برایم وسیله را درخواست کند از شفاعتم بهره‌مند می‌شود».

378-252- (3) (صحیح) وَعَنْ عُمَرَ بْنِ الْخَطَّابِ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللهِ ج: «إِذَا قَالَ الْمُؤَذِّنُ: (اللهُ أَکْبَرُ اللهُ أَکْبَرُ)، فَقَالَ أَحَدُکُمْ: (اللهُ أَکْبَرُ اللهُ أَکْبَرُ)، ثُمَّ قَالَ: (أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللهُ)، قَالَ: (أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللهُ)، ثُمَّ قَالَ: (أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّدًا رَسُولُ اللهِ) قَالَ: (أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّدًا رَسُولُ اللهِ)، ثُمَّ قَالَ: (حَیَّ عَلَى الصَّلَاةِ)، قَالَ: (لَا حَوْلَ وَلَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللهِ)، ثُمَّ قَالَ: (حَیَّ عَلَى الْفَلَاحِ)، قَالَ: (لَا حَوْلَ وَلَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللهِ)، ثُمَّ قَالَ: (اللهُ أَکْبَرُ اللهُ أَکْبَرُ)، قَالَ: (اللهُ أَکْبَرُ اللهُ أَکْبَرُ)، ثُمَّ قَالَ: (لَا إِلَهَ إِلَّا اللهُ)، قَالَ: (لَا إِلَهَ إِلَّا اللهُ) مِنْ قَلْبِهِ، دَخَلَ الْجَنَّةَ».

رواه مسلم وأبو داود والنسائی([3]).

از عمر بن خطاب س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «هرگاه یکی از شما با الله أکبر، الله أکبر مؤذن بگوید: الله أکبر، الله أکبر؛ و با أشهد أن لا إله إلا الله مؤذن بگوید: أشهد أن لا إله إلا الله؛ و با أشهد أن محمدا رسول الله مؤذن بگوید: أشهد أن محمدا رسول الله؛ و با حی على الصلاه مؤذن بگوید: لا حول ولا قوة إلا بالله؛ و با حی على الفلاح مؤذن بگوید: لا حول ولا قوة إلا بالله؛ و با الله أکبر، الله أکبر مؤذن بگوید: الله أکبر، الله أکبر؛ و با لا إله إلا الله بگوید: لا إله إلا الله؛ و این کلمات را از ته قلب بگوید، وارد بهشت می‌گردد».

379-253- (4) (صحیح) وَعَنْ جَابِرِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ س أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ج قَالَ: «مَنْ قَالَ حِینَ یَسْمَعُ النِّدَاءَ: (اللَّهُمَّ رَبَّ هَذِهِ الدَّعْوَةِ التَّامَّةِ، وَالصَّلاَةِ القَائِمَةِ آتِ مُحَمَّدًا الوَسِیلَةَ وَالفَضِیلَةَ، وَابْعَثْهُ مَقَامًا مَحْمُودًا الَّذِی وَعَدْتَهُ)، حَلَّتْ لَهُ شَفَاعَتِی یَوْمَ القِیَامَةِ».

رواه البخاری وأبو داود والترمذی والنسائی وابن ماجه([4]).

از جابر بن عبدالله س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «کسی که بعد از شنیدن اذان بگوید: (اللَّهُمَّ رَبَّ هَذِهِ الدَّعْوَةِ التَّامَّةِ، وَالصَّلاَةِ القَائِمَةِ آتِ مُحَمَّدًا الوَسِیلَةَ وَالفَضِیلَةَ، وَابْعَثْهُ مَقَامًا مَحْمُودًا الَّذِی وَعَدْتَهُ): «پروردگارا! ای صاحب این دعوت کامل(اذان) و نمازی که اکنون برگزار می‌شود، به محمد ج وسیله (درجه‌ای است در بهشت) و فضیلت را ارزانی کن و او را طبق وعده‌ای که به او دادی به مقام محمود (شفاعت) برسان» از شفاعتم بهره‌مند خواهد شد».

380-254- (5) (صحیح) وَعَنْ سَعْدِ بْنِ أَبِی وَقَّاصٍ س عَنْ رَسُولِ اللَّهِ ج قَالَ: «مَنْ قَالَ حِینَ یَسْمَعُ المُؤَذِّنَ: (وَأَنَا أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لَا شَرِیکَ لَهُ، وَأَنَّ مُحَمَّدًا عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ، رَضِیتُ بِاللَّهِ رَبًّا، وَبِالإِسْلَامِ دِینًا، وَبِمُحَمَّدٍ ج رَسُولًا)، غَفَرَ الله لَهُ ذُنُوبَهُ».

رواه مسلم والترمذی -واللفظ له- والنسائی وابن ماجه وأبو داود ولم یقل: "ذنوبه "، وقال مسلم: "غُفِرَ لَهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِهِ"([5]).

و از سعد بن ابی وقاص س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «کسی که بعد از شنیدن اذان بگوید: (وَأَنَا أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللهُ وَحْدَهُ لَا شَرِیکَ لَهُ، وَأَنَّ مُحَمَّدًا عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ، رَضِیتُ بِاللهِ رَبًّا، وَبِالإِسْلَامِ دِینًا، وَبِمُحَمَّدٍ ج رَسُولًا): «و من گواهی می‌دهم که معبود بر حقی جز الله نیست و برای او شریکی نیست و محمد ج بنده و فرستاده‌ی خداست. به الله به عنوان پروردگارم و به اسلام به عنوان دینم و به محمد ج به عنوان پیامبرم راضی شدم‏‏» گناهانش آمرزیده می‌شود».

381-168- (1) (ضعیف) وَعَنِ هلال ابْنِ یِسَافٍ س([6]) أَنَّهُ سَمِعَ مُعَاوِیَةَ، یُحَدِّثُ أَنَّهُ سَمِعَ رَسُولَ اللهِ ج یَقُولُ: «مَنْ سَمِعَ الْمُؤَذِّنَ فَقَالَ مِثْلَ مَا یَقُولُ فَلَهُ مِثْلُ أَجْرِهِ».

رواه الطبرانی فی الکبیر من روایة إسماعیل بن عَیَّاش عن الحجازیین، لکن مَتنهُ حسن، وشواهده کثیرة([7]).

و از هلال بن یِساف س روایت است که وی از معاویه س شنیده که او از رسول خدا ج شنیده که فرمودند: «هرکس صدای موذن را بشنود و همچون کلمات او بگوید، اجر و پاداشی چون موذن خواهد داشت».

382-169- (2) (ضعیف) وَرُوِیَ عَنْ مَیْمُونَةَ ل أَنَّ رَسُولَ اللهِ ج قَامَ بَیْنَ صَفِّ الرِّجَالِ وَالنِّسَاءِ فَقَالَ: «یَا مَعْشَرَ النِّسَاءِ، إِذَا سَمِعْتُنَّ أَذَانَ هَذَا الْحَبَشِیِّ وَإِقَامَتَهُ، فَقُلْنَ کَمَا یَقُولُ، فَإِنَّ لَکُنَّ بِکُلِّ حَرْفٍ أَلْفَ أَلْفِ دَرَجَةٍ» قَالَ عُمَرُ س: هَذَا لِلنِّسَاءِ فَمَا لِلرِّجَالِ؟ قَالَ: «ضِعْفَانِ یَا عُمَرُ».

رواه الطبرانی فی "الکبیر" وفیه نکارة.

و از میمونه ل روایت است که: رسول خدا ج میان صف مردان و زنان ایستاد و فرمود: ای زنان، چون اذان و اقامه این حبشی را شنیدید، پس مانند آنچه می‌گوید بگویید؛ در این‌صورت در برابر هر حرف یک میلیون درجه برای شما خواهد بود». عمر س می‌گوید: این برای زنان است، برای مردان چه؟ فرمودند: «دو برابر ای عمر».

383-255- (6) (صحیح) وَعَن أَبِی هُرَیْرَةَ س قَالَ: کُنَّا مَعَ رَسُولِ اللَّهِ ج، فَقَامَ بِلَالٌ یُنَادِی، فَلَمَّا سَکَتَ، قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج:  «مَنْ قَالَ مِثْلَ مَا قَالَ هَذَا یَقِینًا دَخَلَ الْجَنَّةَ».

رواه النسائی وابن حبان([8]) فی "صحیحه"، والحاکم وقال "صحیح الإسناد".

از ابوهریره س روایت است ما با رسول الله ج بودیم که بلال اذان گفت، هنگامی که اذان را تمام نمود رسول الله ج فرمود: «کسی که مثل این کلمات را با یقین بگوید، وارد بهشت می‌گردد».

0-170- (3) (ضعیف جداً) وَرواه أبو یعلى عَنْ یَزِیدَ الرَّقَاشِیِّ، عَنْ أَنَسِ بْنِ مَالِکٍ وَلفظه:

«أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ج عَرَّسَ ذَاتَ لَیْلَةٍ، فَأَذَّنَ بِلَالٌ، فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: «مَنْ قَالَ مِثْلَ مَقَالَتِهِ، وَشَهِدَ مِثْلَ شَهَادَتِهِ، فَلَهُ الْجَنَّةُ».

 (عَرَّسَ) المسافر بتشدید الراء: إذا نزل آخر اللیل لیستریح.

و ابویعلی از طریق یزید رقاشی از انس بن مالک س آن‌را روایت نموده و لفظ آن چنین است: «شبی رسول خدا ج در مسافرت در پایان شب برای استراحت توقف نمودند و بلال اذان داد پس رسول خدا ج فرمودند: «هرکس چون کلمات وی بگوید و چون شهادت وی گواهی دهد، پاداش وی بهشت است».

384-171- (4) (ضعیف) وَعَنْ جَابِر بنِ عبدِ الله س أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ج قَالَ: «مَنْ قَالَ حِینَ یُنَادِی الْمُنَادِی: (اللَّهُمَّ رَبَّ هَذِهِ الدَّعْوَةِ التَّامَّةِ، وَالصَّلَاةِ الْقَائِمَةِ، صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ، وَارْضَ عَنِّی، رِضًا لَا سَخَطَ بَعْدَهُ) اسْتَجَابَ اللَّهُ لَهُ دَعْوَتَهُ».

رواه أحمد والطبرانی فی "الأوسط"، وفیه ابن لهیعة. وسیأتی فی [5-] باب "الدعاء بین الأذان والإقامة" حدیث أبی أمامة إن شاء الله تعالى.

و از جابر بن عبدالله س روایت است که رسول خدا ج فرمودند: «هرکس هنگامی که موذن اذان می‌گوید، بگوید: پروردگارا، ای رب این دعوت کامل و نماز سودمند، بر محمد درود فرست و از من چنان راضی شو که پس از آن هرگز بر من خشم نگیری؛ خداوند دعایش را استجابت می‌کند».

385-256- (7) (حسن صحیح) وَعَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَمْرٍو ب أَنَّ رَجُلًا، قَالَ: یَا رَسُولَ اللَّهِ إِنَّ الْمُؤَذِّنِینَ یَفْضُلُونَنَا، فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: «قُلْ کَمَا یَقُولُونَ، فَإِذَا انْتَهَیْتَ فَسَلْ، تُعْطَهْ».

رواه أبو داود والنسائی([9]) وابن حبان فی "صحیحه".

از عبدالله بن عمرو ب روایت است که مردی گفت: ای رسول الله ج! مؤذنان بر ما برتری یافتند، رسول الله ج فرمود: «مانند کلماتی که آنها می‌گویند، بگو و هرگاه آن را تمام نمودی دعا کن که به تو داده می‌شود».

386-172- (5) (ضعیف) وَعَن أبی الدرداء س أن رَسول الله ج کَانَ یَقُولُ إِذَا سَمِعَ المؤذنَ: «اللهم ربِّ هذه الدعوةِ التامةِ وَالصلاةِ القَائِمَةِ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَأعطِهِ سُؤلَه یَومَ القِیَامَة»، وَکَانَ یُسمعها من حَوله وَیُحبُّ أن یَقُولُوا مِثلَ ذَلِکَ إِذَا سَمِعُوا المُؤذِّنَ. قَالَ: «وَمَن قَالَ مِثلَ ذَلِکَ إِذَا سَمِعَ المُؤَذِّنَ، وجبت لَه شفاعةُ محمدٍ ج یَوم القیامة».

رواه الطبرانی فی "الکبیر" و"الأوسط". ولفظه: کَانَ رَسُولُ اللَّهِ ج إِذَا سَمِعَ النِّدَاءَ قَالَ: «اللَّهُمَّ رَبَّ هَذِهِ الدَّعْوَةِ التَّامَّةِ وَالصَّلَاةِ الْقَائِمَةِ، صَلِّ عَلَى عَبْدِکَ وَرَسُولِکَ، وَاجْعَلْنَا فِی شَفَاعَتِهِ یَوْمَ الْقِیَامَةِ». قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: «مَنْ قَالَ هَذَا عِنْدَ النِّدَاءِ، جَعَلَهُ اللَّهُ فِی شَفَاعَتِی یَوْمَ الْقِیَامَةِ».

وفی إسنادهما صدقة بن عبد الله السمین.

و از ابودرداء س روایت است که چون رسول خدا ج صدای موذن را می‌شنید می‌فرمود: «پروردگارا، ای رب این دعوت کامل و نمازی که هم اکنون برپا می‌شود، بر محمد درود فرست و درخواست وی را در روز قیامت به او ببخشای». و این کلمات را به افراد پیرامون خود می‌شنواند. و دوست داشت چون صدای موذن را می‌شنیدند مانند این کلمات را بگویند. و فرمودند: «کسی که با شنیدن صدای موذن این کلمات را بر زبان آورد، شفاعت محمد در روز قیامت بر وی واجب می‌شود».

و این حدیث را طبرانی در «الکبیر» و «الأوسط» روایت نموده و لفظ آن چنین است: چون رسول خدا صدای اذان را می‌شنید، می‌فرمود: «پروردگارا، ای رب این دعوت کامل و نمازی که برپا می‌شود، بر محمد بنده و رسولت درود فرست و ما را شامل شفاعت او در روز قیامت قرار ده». رسول خدا فرمودند: «هرکس به هنگام اذان این کلمات را بگوید، خداوند او را از شفاعت شدگان من در روز قیامت قرار می‌دهد».

387-257- (8) (حسن) وَعَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ ب قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: «سَلُوا اللَّهَ لِی الْوَسِیلَةَ، فَإِنَّهُ لَمْ یَسْأَلْهَا لِی عَبْدٌ فِی الدُّنْیَا إِلَّا کُنْتُ لَهُ شَهِیدًا، أَوْ شَفِیعًا یَوْمَ الْقِیَامَةِ».

رواه الطبرانی فی الأوسط من روایة الولید بن عبد الملک الحرانی عن موسى بن أعین والولید مستقیم الحدیث فیما رواه عن الثقات وابن أعین ثقة مشهور.

از ابن عباس ب روایت است که رسول الله ج فرمودند: «از خداوند مقام وسیله را برای من بخواهید، هیچ بنده‌ای در دنیا مقام وسیله را برای من طلب نمی‌کند، مگر اینکه من در روز قیامت شاهد و شفاعت‌کننده‌ی او می‌شوم».

0-173- (6) (ضعیف جداً) وَرواه فی "الکبیر" أیضا ولفظه: قَالَ: «مَنْ سَمِعَ النِّدَاءَ، فَقَالَ: (أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللهُ وَحْدَهُ لَا شَرِیکَ لَهُ، وَأَنَّ مُحَمَّدًا عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ، اللهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَبَلِّغْهُ دَرَجَةَ الْوَسِیلَةِ عِنْدَکَ، وَاجْعَلْنَا فِی شَفَاعَتِهِ یَوْمَ الْقِیَامَةِ)، وَجَبَتْ لَهُ الشَّفَاعَةُ».

وفیه إسحاق بن عبد الله بن کیسان، وهو لَیّن الحدیث.

و همچنین طبرانی این حدیث را در «الکبیر» روایت نموده و لفظ آن چنین است: «هرکس صدای اذان را بشنود و بگوید: گواهی می‌دهم که معبود برحقی جز خداوند یکتا نیست، شریکی ندارد و محمد بنده و رسول اوست؛ پروردگارا بر محمد درود فرست و او را به مرتبه وسیله نزد خود نایل گردان و ما را از زمره شفاعت شدگان او در روز قیامت قرار ده» شفاعت من برای او واجب می‌شود».

388-258- (9) (صحیح) وَعَنْ عَائِشَةَ ل أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ج کَانَ إِذَا سَمِعَ الْمُؤَذِّنَ یَتَشَهَّدُ، قَالَ: «وَأَنَا، وَأَنَا».

رواه أبو داود - واللفظ له- وابن حبان فی "صحیحه" والحاکم وقال "صحیح الإسناد".

از عایشه ل روایت است، هرگاه رسول الله ج می‌شنید که مؤذن کلمه‌ی شهادتین را می‌گوید، می‌فرمود: «و من و من (گواهی می‌دهم)»

3- (الترغیب فی الإقامة)



([1]) الزیادة من مسلم وأبی داود.

([2]) الزیادة من مسلم وأبی داود.

([3]) أی: فی "الیوم واللیلة" (155/ 40)، وهو مخرج فی "الإرواء" (1/ 258). وفی الحدیث إشارة إلى أن المؤذن یؤذن تکبیرتین تکبیرتین، ولیس تکبیرة تکبیرة کما یفعله المؤذنون فی بعض البلاد، فتنبهْ. وأما حدیث "التکبیر جزم" فلا أصل له، على أنه لا علاقة له بالأذان، ولیس هذا مجال البیان.

([4]) زاد فی الأصل: "ورواه البیهقی فی "سننه الکبرى"، وزاد فی آخره: (إنک لا تخلف المیعاد)". قلت: وهی زیادة شاذة کما کنت بینته فی "الإرواء" (1/ 260 - 261/ 243).

([5]) کذا الأصل، وهو وهم، فإن لفظ مسلم (2/ 5): "غُفِر له ذنبُه"، ثم رأیته هکذا على الصواب فی "مخطوطة الظاهریة" لکن الناسخ صححها على الهامش فصیَّرها کما وقع فی الأصل! وهو مطابق لروایة أبی عوانة فی "مستخرجه" (1/ 340)، وزاد: "وما تأخّر". وسکت عنها ابن حجر فی "المختصر"! وهی شاذّة.

([6]) هلال هذا تابعی، والترضَّی عنه یشعر بأنه صحابی فتنبه، فلعل الترضَّی کان بعد (معاویة) فوهم الناسغ فقدمه، وراجع التعلیق (1) المتقدم (4 - الطهارة / 7).

و (یِساف) بکسر التحتانیة، وفی مطبوعة عمارة والجهلة الثلاثة بفتحها، وهو وهم.

([7]) قلت: هذا صحیح بالنسبة للشطر الأول منه، وأما قوله: "فله مثل أجره" فلا أعلمه.

([8]) فی الأصل ومطبوعة عمارة: "ابن ماجه"، وهو خطأ، والتصویب من المخطوطة.

([9]) قال الناجی (47): "أی فی "الیوم واللیلة"، وکذا فی کثیر من هذا الکتاب یشقّ تبیینه کلّما وقع، لکنّه مرموز إلیه فی نسختی، ثم ذکرته فی "سؤال الجنة والاستعاذة من النار" آخر الکتاب مجموعاً هناک". وهو فی مطبوعة "عمل الیوم واللیلة" (157/ 44).

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد