ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
ترغیب زنان به نماز در خانه و پایبندی بر آن و ترهیب به خروج از آن
490-340- (1) (حسن لغیره) وَعَنْ أُمِّ حُمَیْدٍ امْرَأَةِ أَبِی حُمَیْدٍ السَّاعِدِیِّ ب أَنَّهَا جَاءَتِ النَّبِیَّ ج فَقَالَتْ: یَا رَسُولَ اللَّهِ! إِنِّی أُحِبُّ الصَّلَاةَ مَعَکَ؟ قَالَ: «قَدْ عَلِمْتُ أَنَّکِ تُحِبِّینَ الصَّلَاةَ مَعِی، وَصَلَاتُکِ فِی بَیْتِکَ خَیْرٌ مِنْ صَلَاتِکِ فِی حُجْرَتِکِ، وَصَلَاتُکِ فِی حُجْرَتِکِ خَیْرٌ مِنْ صَلَاتِکِ فِی دَارِکِ، وَصَلَاتُکِ فِی دَارِکِ خَیْرٌ مِنْ صَلَاتِکِ فِی مَسْجِدِ قَوْمِکِ، وَصَلَاتُکِ فِی مَسْجِدِ قَوْمِکِ خَیْرٌ مِنْ صَلَاتِکِ فِی مَسْجِدِی» قَالَ: فَأَمَرَتْ فَبُنِیَ لَهَا مَسْجِدٌ فِی أَقْصَى شَیْءٍ مِنْ بَیْتِهَا وَأَظْلَمِهِ، وَکَانَتْ تُصَلِّی فِیهِ، حَتَّى لَقِیَتِ اللَّهَ عَزَّ وَجَل».
رواه أحمد وابن خزیمة وابن حبان فی "صحیحیهما".
از ام حُمید همسر ابو حُمید ساعدی ب روایت است که او نزد رسول الله ج آمد و گفت: ای رسول الله ج! من نماز همراه تو را دوست دارم؛ رسول الله ج فرمود: «میدانستم که تو دوست داری با من نماز بخوانی، اما نماز تو در اتاقت بهتر از نماز تو در حجرهات است و نماز تو در حجرهات بهتر از نماز تو در خانهات میباشد و نماز تو در خانهات بهتر از نماز تو در مسجد قومت است؛ و نماز تو در مسجد قومت بهتر از نماز تو در مسجد من است. پس دستور داد و در دورترین و تاریکترین نقطهی خانهاش، مسجدی برای او بنا کردند و او در آن نماز میخواند تا اینکه خداوند ﻷ را ملاقات نمود».
وبوب علیه ابن خزیمة بـ"باب اختیار صلاة المرأة فی حُجرتها على صلاتها فی دارها، وصلاتها فی مسجد قومها على صلاتها فی مسجد النبی ج وإن کانت صلاةٌ فی مسجد النبی ج تعدل ألف صلاة فی غیره من المساجد، والدلیل على أن قول النبی ج: "صلاة فی مسجدی هذا أفضل من ألف صلاةٍ فیما سواه من المساجد"([1]). إنما أراد به صلاة الرجال دون صلاة النساء" هذا کلامه([2]).
و ابن خزیمه بر این حدیث بابی نوشته به نام: باب اینکه زن، نماز خواندن در حجرهاش را بر نماز در خانهاش ترجیح دهد و نماز در مسجد قومش را بر نماز در مسجد النبی ج ترجیح دهد اگرچه یک نماز در مسجد النبی ج برابر هزار نماز در مساجد دیگر است؛ و دلیل آن فرمودهی رسول الله ج است: «یک نماز در مسجد من برابر با هزار نماز در دیگر مساجد است». و منظور از این روایت نماز مردان بوده نه نماز زنان».
491-341- (2) (حسن لغیره) وَعَنْ أُمِّ سَلَمَةَ ل عَنِ رسول الله ج قَالَ: «خَیْرُ مَسَاجِدِ النِّسَاءِ قَعْرُ بَیتِهِنَّ».
رواه أحمد والطبرانی فی "الکبیر" وفی إسناده ابن لهیعة([3]). ورواه ابن خزیمة فی "صحیحه"، والحاکم من طریق درّاج أبی السمح عن السائب مولى أم سلمة عنها. وقال ابن خزیمة: «لا أعرف السائب مولى أم سلمة بعدالة ولا جرح». وقال الحاکم: "صحیح الإسناد"!
از ام سلمه ل روایت است که رسول الله ج فرمودند: «بهترین مساجد زنان، درون خانههایشان است».
492-342- (3) (حسن) وَعَنهَا ل قَالَتْ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: «صَلَاةُ الْمَرْأَةِ فِی بَیْتِهَا خَیْرٌ مِنْ صَلَاتِهَا فِی حُجْرَتِهَا، وَصَلَاتُهَا فِی حُجْرَتِهَا خَیْرٌ مِنْ صَلَاتِهَا فِی دَارِهَا، وَصَلَاتُهَا فِی دَارِهَا خَیْرٌ مِنْ صَلَاتِهَا فِی مَسجِد قَومهَا».
رواه الطبرانی فی "الأوسط" بإسناد جیّد.
از ام سلمه ل روایت است که رسول الله ج فرمودند: «نماز زن در اتاق بهتر از نماز او در حجرهاش است و نماز او در حجرهاش بهتر از نماز او در خانهاش است و نماز او در خانهاش بهتر از نماز او در مسجد قومش میباشد».
493-343- (4) (صحیح لغیره) وَعَنِ ابْنِ عُمَرَ ب قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: «لَا تَمْنَعُوا نِسَاءَکُمُ الْمَسَاجِدَ، وَبُیُوتُهُنَّ خَیْرٌ لَهُنَّ».
رواه أبو داود.
از ابن عمر ب روایت است که رسول الله ج فرمودند: «زنانتان را از رفتن به مساجد منع نکنید، ولی خانههایشان برای آنان بهتر است».
494-344- (5) (صحیح) وَعنه([4]) ب عَنْ رَسُولِ اللَّهِ ج قَالَ: «الْمَرْأَةُ عَوْرَةٌ، وَإِنَّهَا إِذَا خَرَجَت مِن بَیتِهَا اسْتَشْرَفَهَا الشَّیْطَانُ([5])، وَإِنَّهَا لَا تَکُونُ أَقْرَبَ إِلَى اللَّهِ مِنْهَا فِی قَعْرِ بَیْتِهَا».
رواه الطبرانی فی "الأوسط" ورجاله رجال الصحیح.
از ابن عمر ب روایت است که رسول الله ج فرمودند: «تمام بدن زن عورت است و هرگاه از خانه خارج میشود، شیطان برای فریب او را زیر نظر میگیرد و تنها جایی که میتواند بیشتر به خدا نزدیک شود، درون خانهاش میباشد».
495-345- (6) (صحیح) وَعَنْ عَبْدِ اللَّهِ بن مسعود س عَنِ النَّبِیِّ ج قَالَ: «صَلَاةُ الْمَرْأَةِ فِی بَیْتِهَا أَفْضَلُ مِنْ صَلَاتِهَا فِی حُجْرَتِهَا، وَصَلَاتُهَا فِی مِخْدَعِهَا أَفْضَلُ مِنْ صَلَاتِهَا فِی بَیْتِهَا».
رواه أبو داود، وابن خزیمة فی «صحیحه» وتردَّد فی سماع قتادة هذا الخبر من مورِّق.
از عبد الله بن مسعود س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «نماز زن در اتاقش بهتر از نماز او در حجرهاش است و نماز او در انباری خانه بهتر از نماز او در اتاقش است».
و(المخدع) بکسر المیم وإسکان الخاء المعجمة وفتح الدال المهملة هو: الخزانة فی البیت.
496-346- (7) (صحیح) وَعَنه س عَنِ النَّبِیِّ ج قَالَ: «الْمَرْأَةُ عَوْرَةٌ، فَإِذَا خَرَجَتْ اسْتَشْرَفَهَا الشَّیْطَانُ».
از عبدالله بن مسعود س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «تمام بدن زن عورت است و هرگاه از خانه خارج میشود شیطان او را برای فریب زیر نظر میگیرد».
رواه الترمذی وقال: "حدیث حسن صحیح غریب". وابن خزیمة وابن حبان فی "صحیحیهما" بلفظه، وزادا: «وَأَقْرَبُ مَا تَکُونُ مِنْ وَجْهِ رَبِّهَا وَهِیَ فِی قَعْرِ بَیْتِهَا».
و ابن خزیمه و ابن حبان علاوه بر این روایت کردهاند: «و نزدیکترین مکان وی به خداوند متعال درون اتاقش میباشد».
497-347- (8) (حسن لغیره) وَعَنهُ أَیضاً س قَالَ: «مَا صلَّتْ امرَأَةٌ مِن صَلاةٍ أَحَبَّ إِلَى اللهِ مِن أَشَدِّ مکانٍ فِی بیتها ظُلْمةً».
رواه الطبرانی فی "الکبیر".
و از عبدالله بن مسعود س روایت است که میگوید: «هیچ زنی نمازی نمیخواند که نزد خداوند متعال محبوبتر از نمازی باشد که در تاریکترین مکان اتاقش میخواند».
-348- (9) (حسن لغیره) وَرواه ابن خزیمة فی "صحیحه" من روایة إبراهیم الهجری عن أبی الأحوص عنه س عن النبی ج قَالَ: «إِنَّ أَحَبَّ صَلَاةٍ الْمَرْأَةُ إِلَى اللَّهِ فِی أَشَدِّ مَکَانٍ فِی بَیْتِهَا ظُلْمَةً».
از ابو احوص از عبدالله بن مسعود س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «محبوبترین نماز زن نزد خداوند، نمازی است که در تاریکترین جای خانه میخواند».
(صحیح موقوف) وفی روایة عند الطبرانی قال([6]): «[إِنَّمَا]([7]) النِّسَاءُ عَوْرَةٌ، وَإِنَّ الْمَرْأَةَ لَتَخْرُجُ مِنْ بَیْتِهَا وَمَا بِهَا بَأْسٌ، فَیَسْتَشْرِفُهَا الشَّیْطَانُ، فَیَقُولُ: إِنَّکِ لَا تَمُرِّینَ بِأَحَدٍ إِلَّا أَعْجَبْتِهِ، وَإِنَّ الْمَرْأَةَ لَتَلْبَسُ ثِیَابَهَا، فَیُقَالُ: أَیْنَ تُرِیدِینَ؟ فَتَقُولُ: أَعُودُ مَرِیضًا، أَوْ أَشْهَدُ جِنَازَةً، أَوْ أُصَلِّی فِی مَسْجِدٍ! وَمَا عَبَدَت امْرَأَةٌ رَبَّهَا مِثْلَ أَنْ تَعْبُدَهُ فِی بَیْتِهَا».
وإسناد هذه حسن.
«تمام بدن زنان عورت است و زن بدون ضرورت از خانهاش خارج میشود، پس شیطان او را جهت فریب و اغوا زیر نظر گرفته و میگوید: تو بر فردی عبور نمیکنی مگر اینکه او را وسوسه میکنی. و زن لباسش را میپوشد پس به او گفته میشود: کجا میخواهی بروی؟ میگوید: مریضی را عیادت میکنم یا بر جنازهای حاضر میشوم یا در مسجد نماز میخوانم؛ حال آنکه هیچ زنی پروردگارش را عبادت نمیکند به مانند زمانی که در اتاقش او را عبادت میکند».
قوله: (فیستشرفها الشیطان) یعنی شیطان چشم خود را به او میدوزد و توجه خود را معطوف او میکند زیرا سببی از اسباب تسلط وی بر او فراهم آمده است و آن خروج زن از خانهاش میباشد([8]).
498-349- (10) (صحیح لغیره موقوف) وَعَنْ أَبِی عَمْرٍو الشَّیْبَانِیِّ: أَنَّهُ رَأَى عبد الله یُخْرِجُ النِّسَاءَ مِنَ الْمَسْجِدِ یَوْمَ الْجُمُعَةِ، وَیَقُولُ: «اخْرُجْنَ إِلَى بُیُوتِکُنَّ خَیْرٌ لَکُنَّ».
رواه الطبرانی فی "الکبیر" بإسناد لا بأس به([9]).
از ابو عمرو شیبانی روایت است که او عبدالله بن مسعود را دید که در روز جمعه زنان را از مسجد خارج مینمود و میگفت: به خانههایتان بروید که آن برای شما بهتر است.
13- (الترغیب فی الصلوات الخمس والمحافظة علیها والإیمان بوجوبها)
([1]) قلت: رواه مسلم وغیره، وسیأتی فی (11 - الحج/ 25) إن شاء الله تعالى.
([2]) میگویم: این استدلال جای تامل دارد! و بر این اساس است که در صحیح ابن خزیمه (3/ 94) بر آن چنین تعلیق نوشتم: «بلکه این روایت زنان را نیز شامل میشود. و با اینکه نماز زنان در خانههایشان افضل است منافاتی ندارد. و مانند این، نماز نافلهای است که مردان در مسجد پیامبر میخوانند که برای آن فضل مذکور نیز وجود دارد اما نماز نافلهاش در خانه افضل است. پس دقت کن».
([3]) کذا قال، وتبعه الهیثَمی والمقلّدون الثلاثة!! وفیه خطآن: إیهام تفرّد ابن لهیعة به، ولیس کذلک، فقد تابعه عند أحمد (6/ 297) وابن خزیمة (1683) (عمرو بن الحارث) وهو ثقة! والخطأ الآخر: التفریق بین روایتهما وروایة ابن خزیمة، بقوله: "ورواه ابن خزیمة. . " مع أنّ روایتهما من طریق درّاج أیضاً!! وهو مخرّج فی "الصحیحة" (1396)، ووقع فیه خطأ فی اسم (السائب) فیصحح.
([4]) یعنی: ابن عمر، ولم یورده الهیثمی فی "زوائد المعجمَین" ولا فی "المجْمع"، وإنَّما أورده فی (2/ 35) من حدیث ابن مسعود مرفوعاً نحو حدیثه الآتی بعد حدیث، وهو مخرج فی "الإرواء" (273). ثم وقفت علیه فی "الأوسط" بسند صحیح، فخرّجته فی "الصحیحة" (2688).
([5]) یعنی او را زیر نظر گرفته و در پی اغوا و فریب وی میباشد. و اصل (الاستشراف) به معنای قرار دادن کف دست بالای ابرو و بلند کردن سر برای نگریستن میباشد.
([6]) منظور ابن مسعود است چنانکه در "معجم الطبرانی" و"المجمع" آمده است. و این روایت موقوف است.
([7]) سقطت من الأصل، واستدرکتُها من "کبیر الطبرانی" (9/ 341/ 9480)، و"مجمع الزوائد" (2/ 35)، وغفل عنها المغفلون الثلاثة.
([8]) این در مورد شیطان جنی است، حال وضعیت چگونه خواهد بود در مورد شیاطین انساننما؛ به ویژه شیاطین انساننمای این عصر و زمان که از هزار شیطان برای زن بیشتر ضرر دارند. چراکه اغلب جوانان این دوران از مروت و جوانمردی بیبهرهاند و نه دینی دارند و نه شرف و نه انسانیتی میشناسند. به بدترین شکل ممکن به زنان تعرض میکنند که این رفتارشان بر پستی و انحطاط و رذالت آنها دلالت دارد. از اینرو بر حکام و مسئولین –اگر مسلمان هستند- واجب است این فاسقان افسار گسیخته را ادب نماید.
([9]) قلت: فیه (أبو إسحاق) وهو السبیعی، مدلَّس مختلِط، لکن رواه الطبرانی (9/ 340) من طریقین آخرین أحدهما عن شعبة عنه: أخبرنی أبو عمرو الشیبانی به نحوه. وهذا إسناد صحیح. ورواه ابن أبی شیبة (2/ 384) من طریق آخر عن الشیبانی به. وسنده صحیح.