اهل سنت

آنچه در این وبلاگ مخالف قرآن و سنت بود دور بندازید. الله در قرآن میفرماید:(پس بندگانم را بشارت ده، همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند. اینانند که خداوند هدایتشان کرده و اینانند که خردمندانند». زمر، آیه 17 و 18

اهل سنت

آنچه در این وبلاگ مخالف قرآن و سنت بود دور بندازید. الله در قرآن میفرماید:(پس بندگانم را بشارت ده، همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند. اینانند که خداوند هدایتشان کرده و اینانند که خردمندانند». زمر، آیه 17 و 18

ترغیب به نماز و فضل رکوع و سجود و خشوع

ترغیب به نماز و فضل رکوع و سجود و خشوع

534-383- (1) (صحیح) عَنْ أَبِی مَالِکٍ الْأَشْعَرِیِّ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللهِ ج: «الطُّهُورُ شَطْرُ الْإِیمَانِ وَالْحَمْدُ لِلَّهِ تَمْلَأُ الْمِیزَانَ، وَسُبْحَانَ اللهِ وَالْحَمْدُ لِلَّهِ تَمْلَآَنِ - أَوْ تَمْلَأُ - مَا بَیْنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ، وَالصَّلَاةُ نُورٌ، وَالصَّدَقَةُ بُرْهَانٌ، وَالصَّبْرُ ضِیَاءٌ، وَالْقُرْآنُ حُجَّةٌ لَکَ أَوْ عَلَیْکَ».

رواه مسلم وغیره وتقدم، [4- الطهارة/7].

از ابو مالک اشعری س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «پاکی نصف ایمان است و الحمد الله میزان را پر می‌کند و سبحان الله و الحمدالله بین آسمان و زمین را پر می‌کنند (یا پر می‌کند) و نماز نور و صدقه دلیل و صبر روشنایی است و قرآن دلیلی به نفع تو یا به ضرر تو است».

535-384- (2) (حسن لغیره) وَعَنْ أَبِی ذَرٍّ س أَنَّ النَّبِیَّ ج خَرَجَ فِی الشِّتَاءِ وَالْوَرَقُ یَتَهَافَتُ، فَأَخَذَ بِغُصْنٍ مِنْ شَجَرَةٍ، (قَالَ): فَجَعَلَ ذَلِکَ الْوَرَقُ یَتَهَافَتُ، فَقَالَ: «یَا أَبَا ذَرٍّ». قُلْتُ: لَبَّیْکَ یَا رَسُولَ اللَّهِ! قَالَ: «إِنَّ الْعَبْدَ الْمُسْلِمَ لَیُصَلِّی الصَّلَاةَ یُرِیدُ بِهَا وَجْهَ اللَّهِ، فَتَهَافَتُ عَنْهُ ذُنُوبُهُ کَمَا یَتَهَافَتُ([1]) هَذَا الْوَرَقُ عَنْ هَذِهِ الشَّجَرَةِ».

رواه أحمد بإسناد حسن.

از ابوذر س روایت است که رسول الله ج در زمستان خارج شد، درحالی‌که برگ‌های درختان فرو می‌ریخت، رسول الله ج شاخه‌ی درختی را گرفت و برگ‌های آن فرو ریخت، پس فرمود: «ای ابوذر»! گفتم: بله، ای رسول الله ج! فرمود: «بنده‌ی مسلمانی که به خاطر رضای خدا نماز می‌خواند، گناهان او فرو می‌ریزد همانطور که برگ‌ها از روی این درخت فرو می‌ریزد».

536-385- (3) (صحیح) وَعَنْ مَعْدَان بْنُ أَبِی طَلْحَةَ قَالَ: لَقِیتُ ثَوْبَانَ مَوْلَى رَسُولِ اللهِ ج، فَقُلْتُ: أَخْبِرْنِی بِعَمَلٍ أَعْمَلُهُ یُدْخِلُنِی اللهُ بِهِ الْجَنَّةَ، -أَوْ قَالَ: قُلْتُ: بِأَحَبِّ الْأَعْمَالِ إِلَى اللهِ-. فَسَکَتَ. ثُمَّ سَأَلْتُهُ فَسَکَتَ. ثُمَّ سَأَلْتُهُ الثَّالِثَةَ، فَقَالَ: سَأَلْتُ عَنْ ذَلِکَ رَسُولَ اللهِ ج، فَقَالَ: «عَلَیْکَ بِکَثْرَةِ السُّجُودِ لِلَّهِ، فَإِنَّکَ لَا تَسْجُدُ لِلَّهِ سَجْدَةً، إِلَّا رَفَعَکَ اللهُ بِهَا دَرَجَةً، وَحَطَّ بِهَا عَنْکَ خَطِیئَةً».

رواه مسلم والترمذی والنسائی وابن ماجه.

از معدان بن ابو طلحه س روایت است که با ثوبان مولی رسول الله ج ملاقات کردم، به او گفتم: به من از عملی خبر بده که با انجام آن، خداوند مرا وارد بهشت کند، - یا گفتم: محبوب‌ترین عمل نزد خدا-. پس ساکت شد. دوباره پرسیدم، باز ساکت شد. برای بار سوم از او پرسیدم، جواب داد: در این مورد از رسول الله ج سؤال کردم، پس فرمود: «برای خدا بسیار سجده کن، زیرا برای خداوند سجده‌ای نمی‌کنی مگر اینکه خداوند متعال به خاطر آن یک درجه‌ تو را بالا می‌برد و یک گناه از تو می‌کاهد».

537-386- (4) (صحیح لغیره) وَعَنْ عُبَادَةَ بْنِ الصَّامِتِ س أَنَّهُ سَمِعَ رَسُولَ اللَّهِ ج یَقُولُ: «مَا مِنْ عَبْدٍ یَسْجُدُ لِلَّهِ سَجْدَةً إِلَّا کَتَبَ اللَّهُ لَهُ بِهَا حَسَنَةً، وَمَحَا عَنْهُ بِهَا سَیِّئَةً، وَرَفَعَ لَهُ بِهَا دَرَجَةً، فَاسْتَکْثِرُوا مِنَ السُّجُودِ».

رواه ابن ماجه بإسناد صحیح.

از عباده بن صامت س روایت است که از رسول الله ج شنیده که ‌فرمودند: «بنده ای نیست که برای خداوند سجده کند، مگر اینکه خداوند متعال برای او حسنه‌ای نوشته و گناهی از او می‌بخشد و یک درجه او را بالا ‌می‌برد، پس زیاد سجده کنید».

538-387- (5) (صحیح) وَعَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللهِ ج: «أَقْرَبُ مَا یَکُونُ الْعَبْدُ مِنْ رَبِّهِ عَزَّ وَجَل وَهُوَ سَاجِدٌ، فَأَکْثِرُوا الدُّعَاءَ».

رواه مسلم.

از ابوهریره س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «بنده بیش از هر وقت در حالت سجده به خداوند نزدیک است، پس بسیار دعا کنید».

539-388- (6) (صحیح لغیره) وعَنْ رَبِیعَةَ بْنِ کَعْبٍ س قَالَ: کُنْتُ أَخْدِمُ النَّبِیَّ ج نَهَارِی، فَإِذَا کَانَ اللَّیْلُ أَوَیْتُ إِلَى بَابِ رَسُولِ اللهِ ج فَبِتُّ عِنْدَهُ، فَلَا أَزَالُ أَسْمَعُهُ یَقُولُ: «سُبْحَانَ اللهِ، سُبْحَانَ اللهِ، سُبْحَانَ رَبِّی» حَتَّى أَمَلُّ، أَوْ تَغْلِبَنِی عَیْنِی فَأَنَامُ، فَقَالَ یَوْماً: «یَا رَبِیعَةُ سَلْنِی فَأُعْطِیَکَ» فَقُلْتُ: أَنْظِرْنِی حَتَّى أَنْظُرَ، وتَذَکَرْتُ أَنَّ الدُّنْیَا فَانِیَةٌ مُنْقَطِعَةٌ، فَقُلْتُ: یَا رَسُولَ اللهِ، أَسْأَلُکَ أنْ تَدْعُوَ اللهَ أَنْ یُجَنِّبَنِی مِنَ النَّارِ، وَیُدْخِلَنِی الْجَنَّةَ([2]). فَسَکَتَ رَسُولُ اللهِ ج، ثُمَّ قَالَ: «مَنْ أَمَرَکَ بِهَذَا؟» قُلْتُ: مَا أَمَرَنِی بِهِ أَحَدٌ، وَلَکِنِّی عَلِمْتُ أَنَّ الدُّنْیَا مُنْقَطِعَةٌ فَانِیَةٌ، وَأَنْتَ مِنَ اللهِ بِالْمَکَانِ الَّذِی أَنْتَ مِنهِ، فَأَحْبَبْتُ أنْ تَدْعُوَ اللهَ لِی. قَالَ: «إِنِّی فَاعِلٌ، فَأَعِنِّی بِکَثْرَةِ عَلَی نَفسِکَ بِکثرةِ السُّجُودِ».

رواه الطبرانی فی "الکبیر" من روایة ابن إسحاق واللفظ له([3]). ورواه مسلم وأبو داود مختصراً.

ربیعه بن کعب س می‌گوید: در روز رسول الله ج را خدمت می‌کردم و هنگام شب کنار درِ خانه‌ی رسول الله ج آمده و شب را در آنجا می‌گذراندم و پیوسته می‌شنیدم که می‌فرمود: (سبحان الله سبحان الله سبحان ربی) تا اینکه خسته می‌شدم و یا اینکه خواب بر چشمانم غلبه می‌کرد و می‌خوابیدم. در یکی از روزها فرمود: ای ربیعه در خواستی کن تا به تو بدهم. گفتم: به من مهلت بده تا فکر کنم و به یادم آمد که دنیا فانی و پایان‌پذیر است، پس گفتم: ای رسول الله ج! از تو می‌خواهم از خدا بخواهی که مرا از جهنم نجات داده و وارد بهشت کند. رسول الله ج ساکت مانده سپس فرمود: چه کسی به تو چنین دستوری داده است؟ گفتم: کسی به من دستور نداده و لیکن دانستم که دنیا فنا و نابود می‌گردد و تو نزد خداوند جایگاه خاصی داری، پس دوست داشتم که نزد خداوند برایم دعا کنی. فرمود: «چنین خواهم نمود و مرا با زیاد سجده کردن یاری ده».

(صحیح) ولفظ مسلم: قَالَ کُنْتُ أَبِیتُ مَعَ رَسُولِ اللهِ ج فَآتِیه بِوَضُوئِهِ وَحَاجَتِهِ. فَقَالَ لِی: «سَلْنِی». فَقُلْتُ: أَسْأَلُکَ مُرَافَقَتَکَ فِی الْجَنَّةِ. قَالَ: «أَوْ([4]) غَیْرَ ذَلِکَ» قُلْتُ: هُوَ ذَاکَ. قَالَ: «فَأَعِنِّی عَلَى نَفْسِکَ بِکَثْرَةِ السُّجُودِ».

شبها را نزد رسول الله ج می‌گذراندم و آب وضو و مایحتاج او را تهیه می‌کردم. رسول الله ج فرمود: «از من چیزی بخواه». گفتم: همراهی تو را در بهشت می‌خواهم، فرمود: «جز این را بخواه؟» گفتم: خواسته‌ام همین است. فرمود: «پس با سجده‌های زیاد  مرا در مورد خواسته‌ی خود یاری کن».

540-389- (7) (حسن صحیح) وَأَبِی فَاطِمَةَ س قَالَ: قُلْتُ: یَا رَسُولَ اللَّهِ ج أَخْبِرْنِی بِعَمَلٍ أَسْتَقِیمُ عَلَیْهِ وَأَعْمَلُهُ، قَالَ: «عَلَیْکَ بِالسُّجُودِ؛ فَإِنَّکَ لَا تَسْجُدُ لِلَّهِ سَجْدَةً إِلَّا رَفَعَکَ اللَّهُ بِهَا دَرَجَةً، وَحَطَّ عَنْکَ بِهَا خَطِیئَةً».

رواه ابن ماجه بإسناد جیّد.

از ابو فاطمه س روایت است که گفتم: ای رسول الله ج به من در مورد عملی خبر ده که پایبند آن باشم و آن را انجام دهم؛ فرمود: «بسیار سجده کن، زیرا برای خداوند سجده‌ای نمی‌کنی، مگر اینکه خداوند متعال به خاطر آن یک درجه‌ تو را بالا می‌برد و یک گناه تو را پاک می‌کند».

(حسن لغیره) ورواه أحمد مختصراً، ولفظه: قَالَ: قَالَ لِی نَبِیُّ الله ج: «یَا أَبَا فَاطِمَةَ، إِنْ أَرَدْتَ أَنْ تَلْقَانِی فَأَکْثِرِ السُّجُودَ»([5]).

ابو فاطمه گفت: رسول الله ج به من فرمود: «ای ابو فاطمه! اگر می‌خواهی مرا ملاقات کنی، پس بسیار سجده کن».

541-215- (1) (ضعیف) وَعَن حُذَیفَة س قَالَ: قَالَ رَسُولُ الله ج: «مَا مِن حَالَةٍ یَکُونُ العَبدُ عَلَیهَا، أَحَبَّ إِلَى اللهِ مِن أَن یَرَاهُ سَاجِداً یُعَفَّرُ وجهَهُ فِی التُّرَابِ».

رواه الطبرانی فی "الأوسط" وقال: "تفرد به عثمان". قال الحافظ: "عثمان هذا هو ابن القاسم ذکره ابن حبان فی (الثقات)"([6]).

و از حذیفه س روایت است که رسول خدا ج فرمودند: «هیچ حالت بنده برای الله متعال محبوب‌تر از آن نیست که او را در سجده ببیند که چهره‌اش را آغشته به خاک کرده است».

542-390- (8) (حسن لغیره) وَرُوِیَ عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: «الصَّلَاةُ خَیْرُ مَوْضُوعٍ، فَمَنِ اسْتَطَاعَ أَنْ یَسْتَکْثِرَ فَلْیَسْتَکْثِرَ».

رواه الطبرانی فی "الأوسط"([7]).

از ابوهریره س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «نماز بهترین عملی است (که خداوند متعال برای تقرب بندگانش به او تشریع نموده است)، کسی که می‌تواند نماز زیادی به جا بیاورد پس نماز زیاد بخواند».

543-391- (9) (حسن صحیح) وَعَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ س أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ج مَرَّ بِقَبْرٍ، فَقَالَ: «مَنْ صَاحِبُ هَذَا الْقَبْرِ؟» فَقَالُوا: فُلَانٌ. فَقَالَ: «رَکْعَتَانِ أَحَبُّ إِلَى هَذَا مِنْ بَقِیَّةِ دُنْیَاکُمْ».

رواه الطبرانی بإسناد حسن([8]).

از ابوهریره س روایت است که: رسول الله ج از کنار قبری عبور کرده و فرمود: «صاحب این قبر چه کسی است؟» گفتند: فلان کس. فرمود: «برای صاحب این قبر، دو رکعت نماز، از بقیه‌ی دنیای شما دوست‌داشتنی‌تر است».

544-392- (10) (صحیح لغیره) وَعَنْ مُطَرِّفٍ قَالَ: قَعَدْتُ إِلَى نَفَرٍ مِنْ قُرَیْشٍ، فَجَاءَ رَجُلٌ، فَجَعَلَ یُصَلِّی وَیَرْکَعُ وَیَسْجُدُ وَلَا یَقْعُدُ، فَقُلْتُ: وَاللَّهِ مَا أَرَى هَذَا یَدْرِی یَنْصَرِفُ عَلَى شَفْعٍ أَوْ وِتْرٍ! فَقَالُوا: أَلَا تَقُومُ إِلَیْهِ فَتَقُولَ لَهُ؟ قَالَ: فَقُمْتُ؛ فَقُلْتُ: یَا عَبْدَ اللَّهِ! مَا أَرَاکَ تَدْرِی تَنْصَرِفُ عَلَى شَفْعٍ أَوْ عَلَى وَتْرٍ! قَالَ: وَلَکِنَّ اللَّهَ یَدْرِی! سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ ج یَقُولُ: «مَنْ سَجَدَ لِلَّهِ سَجْدَةً، کَتَبَ اللَّهُ لَهُ بِهَا حَسَنَةً، وَحَطَّ عَنْهُ بِهَا خَطِیئَةً، وَرَفَعَ لَهُ بِهَا دَرَجَةً» فَقُلْتُ: مَنْ أَنْتَ؟ فَقَالَ: أَبُو ذَرٍّ. فَرَجَعْتُ إِلَى أَصْحَابِی، فَقُلْتُ: جَزَاکُمُ اللَّهُ مِنْ جُلَسَاءَ شَرًّا، أَمَرْتُمُونِی أَنْ أُعَلِّمَ رَجُلًا مِنْ أَصْحَابِ رَسُولِ اللَّهِ ج.

از مُطَرَّف روایت است که نزد چند نفر از قریش نشستم. مردی آمد و شروع به نماز خواندن و رکوع و سجده کرده، اما نمی‌نشست. گفتم: قسم به خدا که این فرد نمی‌داند بر تعداد رکعات زوج یا فرد نماز را تمام می‌کند. گفتند: آیا نزد او نمی‌روی تا به او بگویی؟ بلند شدم و به او گفتم: ای بنده‌ی خدا، فکر می‌کنم تو نمی‌دانی که نماز را بر تعداد رکعات زوج یا فرد به اتمام می‌رسانی؛ گفت: لیکن خداوند می‌داند. از رسول الله ج شنیدم که ‌فرمود: «کسی که برای خدا سجده‌ای کند خداوند برای او یک حسنه نوشته، یک گناه از او پاک کرده و یک درجه او را بالا می‌برد». گفتم: تو کیستی؟ جواب داد: ابوذر. به نزد یارانم برگشتم و گفتم: خدا پاداش‌تان دهد که شما همنشینان شری می‌باشید! به من دستور می‌دهید که به مردی از یاران رسول الله ج نماز یاد بدهم».

(صحیح لغیره) وَفِی روایة([9]): فَرَأَیْتُهُ یُطِیلُ الْقِیَامَ، وَیُکْثِرُ الرُّکُوعَ وَالسُّجُودَ، فَذَکَرْتُ ذَلِکَ لَهُ، فَقَالَ: مَا أَلَوْتُ أَنْ أُحْسِنَ، إِنِّی سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ ج یَقُولُ: «مَنْ رَکَعَ رَکْعَةً أَوْ سَجَدَ سَجْدَةً رُفِعَ بِهَا دَرَجَةً، وَحُطَّ عَنْهُ خَطِیئَةً».

رواه أحمد والبزار بنحوه، وهو بمجموع طرقه حسن أو صحیح([10]).

و در روایتی آمده است: «دیدم قیام را طولانی کرده و بسیار رکوع و سجود می‌کرد، پس قضیه زیاد نماز خواندنش را برای او بیان کردم، گفت: در نیک انجام دادن کوتاهی نکردم، زیرا از رسول الله ج شنیدم که ‌فرمود: «کسی که رکوعی یا سجده‌ای بکند خداوند یک درجه او را بالا می‌برد و یک گناه از او پاک می‌کند».

(ما آلوت) أی: [ما] قصَرتُ.

545-393- (11) (حسن) وَعَنْ یُوسُفُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سَلَامٍ، قَالَ: أَتَیْتُ أَبَا الدَّرْدَاءِ س فِی مَرَضِهِ الَّذِی قُبِضَ فِیهِ، فَقَالَ: یَا ابْنَ أَخِی! مَا أَعْمَلَکَ إِلَی هَذَا الْبَلَدِة، أَوْ مَا جَاءَ بِکَ؟ قَالَ: قُلْتُ: لَا، إِلَّا صِلَةُ مَا کَانَ بَیْنَکَ وَبَیْنَ وَالِدِی عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سَلَامٍ، فَقَالَ: بِئْسَ سَاعَةُ الْکَذِبِ هَذِهِ، سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ ج یَقُولُ: «مَنْ تَوَضَّأَ فَأَحْسَنَ الوُضُوءَ، ثُمَّ قَامَ فَصَلَّى رَکْعَتَیْنِ، (أَوْ أَرْبَعًا، یَشکّ سَهْلٌ) یُحْسِنُ فِیهِنَّ الذِّکْر([11]) وَالْخُشُوعَ، ثُمَّ یَسْتَغْفرُ اللَّهَ، غُفِرَ لَهُ».

رواه أحمد بإسناد حسن. [مضى مختصراً آخر 4/13].

از یوسف بن عبد الله بن سلام روایت است: در بیماریی که ابودرداء س در آن وفات کرد، به نزدش آمدم؛ گفت: ای پسر برادرم چه عملی تو را به این سرزمین کشانده یا چه چیزی تو را به اینجا آورده؟ گفتم: هیچ چیزی جز رابطه‌ای که بین تو و بین پدرم عبدالله بن سلام بود. گفت: بدترین زمان دروغ گفتن همین ساعت است (آخرین لحظات عمر)؛ از رسول الله ج شنیدم که ‌فرمود: «هرکس وضوی کاملی بگیرد و سپس بلند شده و دو رکعت (یا چهار رکعت) نماز با ذکر و خشوع کامل ادا نماید و به دنبال آن از خداوند طلب بخشش کند، بخشوده می‌شود».

546-394- (12) (حسن صحیح) وعَنْ زَیْدِ بْنِ خَالِدٍ الْجُهَنِیِّ س أَنَّ رَسُولَ الله ج قَالَ: «مَنْ تَوَضَّأَ فَأَحْسَنَ وُضُوءَهُ، ثُمَّ صَلَّى رَکْعَتَیْنِ، لَا یَسْهُو فِیهِمَا، غُفِرَ لَهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِهِ»([12]). [مضى هناک].

رواه أبو داود.

از زید بن خالد جهنی س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «هر‌کس وضوی کاملی بگیرد، سپس دو رکعت نماز بخواند و در آن دچار سهو واشتباه نشود، گناهان گذشته‌اش بخشیده می‌شود».

وفی روایة عنده([13]): «مَا مِنْ أَحَدٍ یَتَوَضَّأُ فَیُحْسِنُ الْوُضُوءَ، وَیُصَلِّی رَکْعَتَیْنِ، یُقْبِلُ بِقَلْبِهِ وَوَجْهِهِ عَلَیْهِمَا، إِلَّا وَجَبَتْ لَهُ الْجَنَّةُ».

و در روایتی آمده است: «فردی نیست که وضویی کامل بگیرد و با قلب و چهره‌اش (ظاهر و باطنش) دو رکعت نماز به جای آورد، مگر اینکه خداوند بهشت را بر او واجب می‌گرداند».

547-395- (13) (صحیح) وَعَنْ عُقْبَةَ بْنِ عَامِرٍ ب قَالَ: کُنَّا مَعَ رَسُولِ اللَّهِ ج خُدَّامَ أَنْفُسِنَا، نَتَنَاوَبُ الرِّعَایَةَ؛ رِعَایَةَ إِبِلِنَا، فَکَانَتْ عَلَیَّ رِعَایَةُ الْإِبِلِ، فَرَوَّحْتُهَا بِالْعَشِیِّ، فَإِذَا رَسُولُ اللَّهِ ج یَخْطُبُ النَّاسَ، فَسَمِعْتُهُ([14])  یَقُولُ: «مَا مِنْکُمْ مِنْ أَحَدٍ یَتَوَضَّأُ فَیُحْسِنُ الْوُضُوءَ، ثُمَّ یَقُومُ فَیَرْکَعُ رَکْعَتَیْنِ، یُقْبِلُ عَلَیْهِمَا بِقَلْبِهِ وَوَجْهِهِ، إِلَّا قَدْ أَوْجَبَ»، فَقُلْتُ: بَخٍ بَخٍ، مَا أَجْوَدَ هَذِهِ.

 رواه مسلم وأبو داود - واللفظ له- والنسائی وابن ماجه، وابن خزیمة فی "صحیحه" وهو: بعض حدیث. [مضى بعضه 4- الطهارة/13]

عُقبه بن عامر س می‌گوید: «همراه رسول الله ج بودیم و هریک از ما خادم خود بود (هیچکس خادمی نداشت) و چوپانی شترها را به نوبت قرار داده بودیم؛ زمانی که چوپانی کردن شتران و برگرداندن آنها از چراگاه، بر عهده‌ی من بود، دیدم که رسول الله ج برای مردم سخنرانی می‌کرد و شنیدم که فرمود: «فردی نیست که وضوی نیکی بگیرد و با توجه قلب و چهره (ظاهر و باطن) دو رکعت نماز به جای آورد، مگر اینکه خداوند بهشت را بر او واجب می‌گرداند». گفتم به به، چه زیباست این!».

 ورواه الحاکم؛ إلا أنه قال: «مَا مِنْ مُسْلِمٍ یَتَوَضَّأُ فَیُسْبِغُ الْوُضُوءَ، ثُمَّ یَقُومُ فِی صَلَاتِهِ، فَیَعْلَمُ مَا یَقُولُ إِلَّا انْفَتَلَ کَیَوْمِ وَلَدَتْهُ أُمُّهُ». الحدیث. وَقَالَ: "صحیح الإسناد".

و در روایت حاکم آمده است: «مسلمانی نیست که وضوی کاملی بگیرد، سپس برای نمازش بلند شود درحالی‌که آنچه می‌خواند بداند، مگر اینکه در حالی نمازش را به پایان می‌رساند که همانند روز تولد از مادرش از گناهان پاک شده است».

(أوجب) أی: أتى بما یوجب له الجنة.

548-396- (14) (حسن صحیح) وَعَنْ عَاصِمِ بْنِ سُفْیَانَ الثَّقَفِیِّ: أَنَّهُمْ غَزَوْا غَزْوَةَ (السُّلَاسِلِ)([15])، فَفَاتَهُمُ الْغَزْوُ، فَرَابَطُوا، ثُمَّ رَجَعُوا إِلَى مُعَاوِیَةَ وَعِنْدَهُ أَبُو أَیُّوبَ وَعُقْبَةُ بْنُ عَامِرٍ، فَقَالَ عَاصِمٌ: یَا أَبَا أَیُّوبَ! فَاتَنَا الْغَزْوُ الْعَامَ، وَقَدْ أُخْبِرْنَا أَنَّهُ مَنْ صَلَّى فِی الْمَسَاجِدِ الْأَرْبَعَةِ، غُفِرَ لَهُ ذَنْبُهُ، فَقَالَ: یَا ابْنَ أَخِی! أَلَا أَدُلُّکَ عَلَى أَیْسَرَ مِنْ ذَلِکَ؟ إِنِّی سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ ج یَقُولُ: «مَنْ تَوَضَّأَ کَمَا أُمِرَ، وَصَلَّى کَمَا أُمِرَ، غُفِرَ لَهُ مَا قَدَّمَ مِنْ عَمَلٍ» کَذَلِکَ یَا عُقْبَةُ؟ قَالَ: نَعَمْ.

رواه النسائی وابن ماجه وابن حبان فی "صحیحه"([16]).

از عاصم بن سفیان ثقفی س روایت است، مسلمین در منطقه‌ی سلاسل جهاد کردند، اما آنها از آن غزوه باز ماندند، پس در مرز آنجا پاسبانی دادند، سپس نزد معاویه برگشتند درحالی‌که ابو ایوب و عقبه بن عامر نزد او بودند؛ عاصم گفت: ای ابا ایوب! از جهاد امسال بازمانده‌ایم و به ما گفته شده کسی که در مساجد چهارگانه نماز به جا بیاورد، گناهان او بخشیده می‌شود. گفت: ای پسر برادرم! آیا تو را بر عملی آسان‌تر از این راهنمایی نکنم؟ از رسول الله ج شنیدم که فرمود: «کسی که وضو بگیرد چنانکه به او امر شده و نماز بخواند چنانکه به او امر شده، اعمال گذشته‌ی او بخشیده می‌شود». ای عقبه! مگر چنین نیست؟ گفت: بله».([17])

(صحیح) وتقدم فی "الوضوء" [4/7] حدیث عمرو بن عبسة وفی آخره: «فَإِنْ هُوَ قَامَ فَصَلَّى، فَحَمِدَ اللهَ وَأَثْنَى عَلَیْهِ، وَمَجَّدَهُ بِالَّذِی هُوَ لَهُ أَهْلٌ، وَفَرَّغَ قَلْبَهُ لِلَّهِ تَعَالَی، إِلَّا انْصَرَفَ مِنْ خَطِیئَتِهِ کَـ[ـهَیْئَتِهِ] یَوْمَ وَلَدَتْهُ أُمُّهُ».

رواه مسلم.

و در حدیث عمرو بن عبسه آمده است: «اگر بایستد و نماز بخواند و خداوند را حمد و ستایش نماید و او را به آن چیزی که لایق اوست تمجید کند و قلبش را برای خدا فارغ گرداند، نمازش را به اتمام نمی‌رساند مگر اینکه از گناهان وی به اندازه‌ی روزی که از مادر متولد شده باقی مانده است».

 (صحیح) وتقدم فی الباب قبله حدیث عثمان [الحدیث 15]، وفیه: سمعت رسول الله ج یقول: «مَا مِنَ امْرِئٍ مُسْلِمٍ تَحْضُرُهُ صَلَاةٌ مَکْتُوبَةٌ، فَیُحْسِنُ وُضُوءَهَا وَخُشُوعَهَا وَرُکُوعَهَا، إِلَّا کَانَتْ کَفَّارَةً لِمَا قَبْلَهَا مِنَ الذُّنُوبِ، مَا لَمْ تُؤْتَ کَبِیرَةً، وَذَلِکَ الدَّهْرَ کُلَّهُ».

رواه مسلم.

از عثمان س روایت شده از رسول الله ج شنیدم که فرمودند: «مسلمانی نیست که وقت نماز فریضه‌اش برسد و وضوی کامل گرفته و خشوع و رکوعش را به وجهی نیکو به جا آورد، مگر اینکه این عمل کفاره‌ای برای گناهان گذشته‌اش می‌باشد تا زمانی که مرتکب گناه کبیره نشده باشد و این امر برای همه‌ی زمان‌ها می‌باشد».

(صحیح لغیره) وتقدم أیضاً [13-باب/ الحدیث 21، ویأتی قریباً ] حدیث عبادة: سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ ج یَقُولُ: «خَمْسُ صَلَوَاتٍ افْتَرَضَهُنَّ اللَّهُ، مَنْ أَحْسَنَ وُضُوءَهُنَّ، وَصَلَّاهُنَّ لِوَقْتِهِنَّ، وَأَتَمَّ رُکُوعَهُنَّ، وَسُجُودَهُنَّ، وَخُشُوعَهُنَّ، کَانَ لَهُ عَلَى اللَّهِ عَهْدٌ أَنْ یَغْفِرَ لَهُ».

و پیش‌تر در حدیث عباده س گذشت که از رسول خدا ج شنیده که فرمودند: «پنج نماز است که خداوند متعال آنها را فرض نموده است. هر‌کس وضوی کامل بگیرد و این نمازها را در وقت خودش به جا آورد و رکوع و سجود و خشوع را به صورت کامل انجام دهد، خداوند عهد کرده است که گناهان او را ببخشد».

15- (الترغیب فی الصلاة فی أول وقتها(



([1]) الأصل: "تهافت"، والتصویب من "المسند".

([2]) قلت: وفی روایة للطبرانی (4570): "مرافقتک فی الجنة". ورجاله ثقات غیر (یحیى ابن عبد الله البابلتی)، وهو ضعیف. وعزاه المعلق علیه لمسلم وغیره، وإنما رووه مختصراً. لکن هذه الزیادة عند مسلم کما یأتی.

([3]) قلت: یشیر المؤلف إلى أن ابن إسحاق مدلس، وقد عنعنه عند الطبرانی (5/ 52/ 4576)، لکن قد رواه الإمام أحمد (4/ 59) عن ابن إسحاق، مصرِّحاً بالتحدیث، فکان بالعزو إلیه أولى، وبقیة رجاله رجال الستة، فالحدیث صحیح، وهو فی مسلم (2/ 52) من طریق أخرى مختصراً کما ذکره المؤلف.

([4]) بإسکان الواو ونصب "غیر"، أی: سل غیر ذلک، یعنی: غیر مرافقته فی الجنة. "العجالة" (59).

([5]) قلت: فی روایة أحمد هذه ابن لهیعة، لکنْ تابعه اللیث بن سعد عند الطبرانی (22/ 323/ 812)، والدولابی فی "الکُنى" (1/ 48)؛ کلاهما عن یزید بن عمرو المعافری، وهو صدوق، عن أبی عبد الرحمن الحبلی عنه. فهو إسناد حسن.

([6]) قلت: وأبوه القاسم لا یعرف. ورواه الطبرانی فی "الکبیر" من طریق أخرى عن ابن مسعود موقوفاً علیه. وسنده حسن.

ثم استدرکت فقلت: لقد وقفت على إسناده فی "الأوسط" فوجدت أن (القاسم) تحرف على المؤلف والهیثمی أیضاً، والصواب (الهیثم)، والعلة من شیخ الطبرانی، وبیانه فی "الضعیفة" (6918)؛ وعنده (حال). مکان: (حالة).

([7]) قلت: له شواهد یتقوى بها. فأخرجه الطیالسی وأحمد والحاکم من طریقین عن أبی ذر، وأحمد وغیره من حدیث أبی أمامة، فالحدیث حسن إن شاء الله تعالى.

([8]) انظر تخریجه فی "الصحیحة" (1388) لتتبین صحته.

([9]) هذه الروایة لیست عن مطرِّف، وإنما رواها أحمد (5/ 147) من طریق أبی إسحاق عن المخارق قال: خرجنا حجاجاً. . . الحدیث نحوه. والمخارق هذا ذکره ابن حبان فی "ثقات التابعین". (5/ 444)، ولا یعرف إلا بهذه الروایة، ویقویها الروایة الأولى.

([10]) قلت: بل له إسناد ثالث عند أحمد أیضاً (5/ 164)، والدارمی (1/ 341) عن الأحنف ابن قیس نحو روایة مطرِّف، وهو صحیح على شرط مسلم، وهو مخرَّج فی "الإرواء" (2/ 209). وکذا رواه ابن نصر فی "الصلاة" (1/ 312/ 288).

([11]) انظر التعلیق المتقدَّم آخر (4/ 13).

([12]) تقدَّم (4/ 13 - باب /3 - حدیث).

([13]) هذا یوهم شیئین:

الأول: أنّ الروایة الأخرى عند أبی داود من حدیث زید بن خالد.

والآخر: أنّه لم یروه غیره من أصحاب الستة، ولیس کذلک، فهی عند أبی داود من حدیث عُقْبة بن عامر، ثم هو عند مسلم أیضاً کما سبق فی آخر (4/ 13)، ویأتی عَقِبه بلفظ أبی داود، وهو یخالف بعض الشیء لفظه هنا!

([14]) هنا فی الأصل زیادة: "یوماً"، ولا أصل لها عند أبی داود، ولا فی شیء من طرق الحدیث، وهی نابیة عن السیاق کما هو ظاهر، ولذلک ضرب علیها فی المخطوطة.

([15]) هی وراء وادی القرى، غزاها سریة عمرو بن العاص سنة ثمان، کما فی "القاموس"، وقال یاقوت: "هی ماء بأرض جذام، وبذلک سمیت غزاة ذات السلاسل". وقد عقد لها البیهقی فی "الدلائل" باباً خاصاً (2/ 1/18)، وذکر (2/ 1/ 106/ 2) أنها من مشارف الشام.

([16]) تقدم لفظه (4- الطهارة/ 7) من حدیث أبی أیوب وحده.

([17]) این جهاد در زمان معاویه س بوده است. و منظور از مساجد اربعه: مسجد الحرام، مسجد نبوی، مسجد الاقصی و مسجد قبا می‌باشد. (شرح سیوطی بر ابن ماجه)

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد