ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
ترهیب از امامت دادن کسی که مردم از امامت دادن او راضی نیستند
663-256- (1) (ضعیف) عَنْ عَبْدِاللَّهِ بْنِ عُمَرَ ب أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ج کَانَ یَقُولُ: «ثَلَاثَةٌ لَا یَقْبَلُ اللَّهُ مِنْهُمْ صَلَاةً: مَنْ تَقَدَّمَ قَوْمًا وَهُمْ لَهُ کَارِهُونَ، وَرَجُلٌ یَأتی الصَّلَاةَ دِبَارًا - وَالدِّبَارُ: أَنْ یَأْتِیَهَا بَعْدَ أَنْ تَفُوتَهُ - وَرَجُلٌ اعْتَبَدَ مُحَرَّرَاً»([1]).
رواه أبو داود وابن ماجه؛ کلاهما من روایة عبد الرحمن بن زیاد الإفریقی.
از عبدالله بن عمر ب روایت است که رسول خدا ج میفرمود: «سه نفر هستند که خداوند متعال نماز آنها را قبول نمیکند: کسی که قومی را امامت میدهد و آنها از امامت وی راضی نیستند و کسی که بعد از تمام شدن نماز، میآید و کسی که آزادهای را به بردگی گیرد».
664-484- (1) (حسن لغیره) وَعَنْ طَلْحَةَ بن عُبَید([2]) الله: أَنَّهُ صَلَّى بِقَوْمٍ، فَلَمَّا انْصَرَفَ، قَالَ: نَسِیتُ أَنْ أَسْتَأْمِرَکُمْ قَبْلَ أَنْ أَتَقَدَّمَ، أَرِضِیتُمْ بِصَلَاتِی؟ قَالُوا: نَعَمْ، وَمَنْ یَکْرَهُ ذَلِکَ یَا حَوَارِیَّ رَسُولِ اللهِ ج؟ قَالَ: إِنِّی سَمِعْتُ رَسُولَ اللهِ ج یَقُولُ: «أَیُّمَا رَجُلٍ أَمَّ قَوْمًا وَهُمْ لَهُ کَارِهُونَ، لَمْ تجَاوِزْ صَلَاتُهُ أُذُنَیه».
رواه الطبرانی فی "الکبیر" من روایة سلیمان بن([3]) أیوب، وهو الطلحی الکوفی، قیل فیه: "له مناکیر".
از طلحه بن عبید الله روایت است که او برای گروهی نماز خواند. هنگامی که نماز تمام شد گفت: فراموش کردم برای پیشنمازی با شما مشورت کنم، آیا از نماز خواندن من راضی هستید؟ گفتند: بله! ای حواری رسول الله ج! چه کسی از نماز خواندن تو ناراضی میشود. گفت: من از رسول الله ج شنیدم که فرمود: «اگر مردی پیشنماز گروهی شود، درحالیکه آنها از پیشنمازی او راضی نیستند، نمازش از دو گوشش بالاتر نمیرود».
665-485- (2) (صحیح لغیره) وَعَنْ عَطَاءِ بْنِ دِینَارٍ الْهُذَلِیِّ س([4]) أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ج قَالَ: «ثَلَاثَةٌ لَا یَقْبَلُ اللهُ مِنْهُمْ صَلَاةٌ، وَلَا تَصْعَدُ إِلَى السَّمَاءِ، وَلَا تُجَاوِزُ رُءُوسَهُمْ: رَجُلٌ أَمَّ قَوْمًا وَهُمْ لَهُ کَارِهُونَ، وَرَجُلٌ صَلَّى عَلَى جَنَازَةٍ وَلَمْ یُؤْمَرْ، وَامْرَأَةٌ دَعَاهَا زَوْجُهَا مِنَ اللَّیْلِ فَأَبَتْ عَلَیْهِ».
رواه ابن خزیمة فی "صحیحه" هکذا مرسلاً.
از عطاء بن دینار هذلی س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «خداوند نماز سه گروه را قبول نمیکند و نمازشان به آسمان بالا نرفته و از سرهایشان تجاوز نمیکند. مردی که امامت قومی را بر عهده گرفته است، درحالیکه از پیشنمازی او راضی نیستند. و مردی که بر جنازهای نماز بخواند، درحالیکه به او امر نشده است. و زنی که همسرش او را در شب به نزدش فرا بخواند و او خودداری کند».
0-486- (3) (حسن صحیح) وَرَوی له سنداً آخر إلى أنس یرفعه.
666-257- (2) (ضعیف) وَعَنْ ابْنِ عَبَّاسٍ ب عَنْ رَسُولِ اللَّهِ ج قَالَ: «ثَلَاثَةٌ لَا تُرْفَعُ صَلَاتُهُمْ فَوْقَ رُءُوسِهِمْ شِبْرًا: رَجُلٌ أَمَّ قَوْمًا وَهُمْ لَهُ کَارِهُونَ، وَامْرَأَةٌ بَاتَتْ وَزَوْجُهَا عَلَیْهَا سَاخِطٌ، وَأَخَوَانِ مُتَصَارِمَانِ([5])».
رواه ابن ماجه، وابن حبان فی "صحیحه" ولفظه: قَالَ رَسُولُ الله ج: «ثَلَاثَةٌ لَا یُقْبَلُ مِنهُم صَلَاةً: إِمَامُ قَوْمٍ وَهُمْ لَهُ کَارِهُونَ، وَامْرَأَةٌ بَاتَتْ وَزَوْجُهَا عَلَیْهَا غَضْبَانُ، وَأَخَوَانِ مُتَصَارِمَانِ».
و از ابن عباس ب روایت است که رسول خدا ج فرمودند: «سه نفر چناناند که نمازشان یک وجب هم از سرشان بالاتر نمیرود: مردی که قومی را امامت دهد و آنها از امامت وی راضی نیستند و زنی که بخوابد و شوهرش از وی خشمگین باشد و دو برادری که با یکدیگر (بیش از سه روز) قطع رابطه کنند».
این حدیث را ابن ماجه و ابن حبان در صحیحش روایت کرده و روایت ابن حبان چنین است: رسول خدا ج فرمودند: «خداوند متعال نماز سه نفر را قبول نمیکند: امام قومی که آنها از امامت وی راضی نیستند. زنی که بخوابد و شوهرش از وی خشمگین باشد و دو برادری که با یکدیگر قطع رابطه کنند».
667-487- (4) (حسن) وَعَن أَبِی أُمَامَةَ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: «ثَلَاثَةٌ لَا تُجَاوِزُ صَلَاتُهُمْ آذَانَهُمْ: العَبْدُ الآبِقُ حَتَّى یَرْجِعَ، وَامْرَأَةٌ بَاتَتْ وَزَوْجُهَا عَلَیْهَا سَاخِطٌ، وَإِمَامُ قَوْمٍ وَهُمْ لَهُ کَارِهُونَ».
رواه الترمذی، وقال: "حدیث حسن غریب".
از ابو امامه س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «سه گروه نمازشان از گوشهایشان بالاتر نمیرود: بردهی فراری تا زمانی که برگردد و زنی که بخوابد درحالیکه همسرش بر او خشمگین است و مردی که امامت قومی را بر عهده گرفته است درحالیکه از پیشنمازی او راضی نیستند».
29- (الترغیب فی الصف الأول وما جاء فی تسویة الصفوف والتراص فیها وفضل میامنها، ومن صلى فی الصف المؤخر مخافة إیذاء غیره لو تقدم)
([1]) یعنی او را به بردگی بگیرد یا با کتمان آزادی وی یا با زور و اجبار بعد از آزادیاش، با وجود نارضایتی وی، او را به خدمت بگیرد.
([2]) فی الأصل ومطبوعة عمارة: "عبْد" مکبراً، وهو خطأ، وهو طلحة بِن عبید الله أحد العشرة المبشرین بالجنة، استشهد یوم الجمل سنة (36)، وعند عمارة أیضاً زیادة: "رضی الله عنهما" وهذا خطأ آخر، فإن والد طلحة، لا ذکْر له فی الصحابة.
([3]) الأصل: (أبی أیوب)، والتصحیح من "الطبرانی" (1/ 74/ 210) وکتب الرجال، وقال الحافظ: "صدوق یخطئ". فإعلاله بأبیه وجده أولى؛ فإنهما مجهولان، لکن یشهد له ما بعده.
([4]) عطاء هذا تابعی صغیر، فالتَّرضی عنه خلاف المصطلح علیه عند العلماء؛ کما سبق ذکره أکثر من مرة، فتنبه!
([5]) یعنی بیش از سه روز با یکدیگر قطع رابطه کنند و منظور قطع ارتباطی است که از نگاه دینی جایز نیست.