اهل سنت

آنچه در این وبلاگ مخالف قرآن و سنت بود دور بندازید. الله در قرآن میفرماید:(پس بندگانم را بشارت ده، همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند. اینانند که خداوند هدایتشان کرده و اینانند که خردمندانند». زمر، آیه 17 و 18

اهل سنت

آنچه در این وبلاگ مخالف قرآن و سنت بود دور بندازید. الله در قرآن میفرماید:(پس بندگانم را بشارت ده، همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند. اینانند که خداوند هدایتشان کرده و اینانند که خردمندانند». زمر، آیه 17 و 18

ترهیب از ایستادن مردها در آخر صفوف‌شان و ایستادن زنان در صف‌های اول‌شان و از کجی صف‌ها

ترهیب از ایستادن مردها در آخر صفوف‌شان و ایستادن زنان در صف‌های اول‌شان و از کجی صف‌ها

695-508- (1) (صحیح) عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللهِ ج: «خَیْرُ صُفُوفِ الرِّجَالِ أَوَّلُهَا، وَشَرُّهَا آخِرُهَا، وَخَیْرُ صُفُوفِ النِّسَاءِ آخِرُهَا، وَشَرُّهَا أَوَّلُهَا».

رواه مسلم وأبو داود والترمذی والنسائی، وتقدم. [29- باب/2]

از ابوهریره س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «بهترین صف‌های مردان، صف اول و بدترین آن صف آخر می‌باشد؛ و بهترین صف‌های زنان صف‌ آخر و بدترین آن صف اول می‌باشد».

696-509- (2) (صحیح) وَعَنْ أَبِی سَعِیدٍ س أَنَّ رَسُولَ اللهِ ج رَأَى فِی أَصْحَابِهِ تَأَخُّرًا، فَقَالَ لَهُمْ: «تَقَدَّمُوا، فَأْتَمُّوا بِی، وَلْیَأْتَمَّ بِکُمْ مَنْ بَعْدَکُمْ، لَا یَزَالُ قَوْمٌ یَتَأَخَّرُونَ حَتَّى یُؤَخِّرَهُمُ اللهُ»([1]).

رواه مسلم وأبو داود والنسائی وابن ماجه.

از ابو سعید خدری س روایت است که رسول الله ج متوجه تاخیر اصحابش در پیوستن به صف شد، پس به آنها فرمود: «جلو بیایید و به من اقتدا کنید تا کسانی که در پشت سر شما هستند به شما اقتداء نمایند؛ پیوسته گروهی در این امر تأخیر می‌کنند تا اینکه خداوند متعال (رحمتش را از) آنان به تأخیر می‌اندازد».

697-510- (3) (صحیح لغیره) وعَنْ عَائِشَةَ ل قَالَتْ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: «لَا یَزَالُ قَوْمٌ یَتَأَخَّرُونَ عَنِ الصَّفِّ الْأَوَّلِ حَتَّى یُؤَخِّرَهُمُ اللَّهُ ..».

رواه أبو داود، وابن خزیمة فی "صحیحه" وابن حبان إلا أنهما قالا: «حَتَّى یُخَلِّفَهُمُ اللَّهُ ...([2])».

از عایشه ل روایت است که رسول الله ج فرمودند: «پیوسته گروهی از صف اول تأخیر می‌کنند تا اینکه خداوند آنان را به تأخیر می‌اندازد».

698-511- (4) (صحیح) وَعَنْ أَبِی مَسْعُودٍ([3]) س قَالَ: کَانَ رَسُولُ اللهِ ج یَمْسَحُ مَنَاکِبَنَا فِی الصَّلَاةِ([4]) وَیَقُولُ: «اسْتَوُوا، وَلَا تَخْتَلِفُوا، فَتَخْتَلِفَ قُلُوبُکُمْ، لِیَلِنِی مِنْکُمْ أُولُو الْأَحْلَامِ وَالنُّهَى، ثُمَّ الَّذِینَ یَلُونَهُمْ، ثُمَّ الَّذِینَ یَلُونَهُمْ».

رواه مسلم وغیره.

از ابی مسعود س روایت است که رسول الله ج قبل از نماز به شانه‌های‌مان دست می‌کشید و می‌فرمود: «صف‌هایتان را راست کنید و اختلاف نکنید که قلب‌های‌تان از هم دور می‌شود. کسانی از شما پشت سَرِ من بِایستند که دارای عقل و خرد هستند، سپس کسانی که بعد از آنها قرار می‌گیرند و سپس کسانی که در درجه‌ی پایین‌تری قرار می‌گیرند».

699-512- (5) (صحیح) وَعَن النُّعْمَانَ بْنَ بَشِیرٍ ب قَالَ: سَمِعْتُ رَسُولَ اللهِ ج یَقُولُ: «لَتُسَوُّنَّ صُفُوفَکُمْ، أَوْ لَیُخَالِفَنَّ اللهُ بَیْنَ وُجُوهِکُمْ».

رواه مالک والبخاری ومسلم وأبو داود والترمذی والنسائی وابن ماجه.

از نعمان بن بشیر س روایت است از رسول الله ج شنیدم که فرمودند: «باید صف‌های‌تان را راست کنید یا اینکه خداوند میان شما دشمنی و نفرت و اختلاف قرار می‌دهد».

وفی روایة لهم خلا البخاریَّ: أَنَّ رَسُولُ اللهِ ج یُسَوِّی صُفُوفَنَا، حَتَّى کَأَنَّمَا یُسَوِّی بِهَا الْقِدَاحَ، حَتَّى رَأَى أَنَّا قَدْ عَقَلْنَا عَنْهُ، ثُمَّ خَرَجَ یَوْمًا فَقَامَ حَتَّى کَادَ یُکَبِّرُ، فَرَأَى رَجُلًا بَادِیًا صَدْرُهُ مِنَ الصَّفِّ، فَقَالَ: «عِبَادَ اللهِ! لَتُسَوُّنَّ صُفُوفَکُمْ أَوْ لَیُخَالِفَنَّ اللهُ بَیْنَ وُجُوهِکُمْ».

و در روایت همه‌ی آنها جز بخاری آمده است: «رسول الله ج چنان صف‌های ما را راست می‌کرد که گویا تیرها را برابر و راست می‌کند؛ تا اینکه یقین کرد که یاد گرفتیم؛ سپس روزی به مسجد آمد، نزدیک بود تکبیرة الاحرام بگوید، مردی را دید که سینه‌اش از صف بیرون آمده بود فرمود: «ای بندگان خدا، صف‌های‌تان را راست کنید یا اینکه خداوند میان شما دشمنی و نفرت و اختلاف قرار می‌دهد».

(صحیح) وفی روایة لأبی داود وابن حبان فی "صحیحه": «أَقْبَلَ عَلَیْنَا رَسُولُ اللَّهِ ج بِوَجْهِهِ فَقَالَ:  «أَقِیمُوا صُفُوفَکُمْ، أَوْ لَیُخَالِفَنَّ اللَّهُ بَیْنَ قُلُوبِکُمْ». قَالَ: فَرَأَیْتُ الرَّجُلَ یُلْزِقُ مَنْکِبَهُ بِمَنْکِبِ صَاحِبِهِ، وَرُکْبَتَهُ بِرُکْبَةِ صَاحِبِهِ، وَکَعْبَهُ بِکَعْبِهِ([5])».

رسول الله ج رو به ما کرد و فرمود: «صف‌های‌تان را راست کنید وگرنه خداوند بین شما تفرقه و اختلاف می‌اندازد». هر‌یک از ما شانه‌اش و زانویش و قوزک پایش را به شانه و زانو و قوزک پای فرد مجاور خود می‌چسباند.

(القِداح) به کسر قاف: جمع «قِدح» به معنای چوب تیر است زمانی که تراشیده شده قبل از اینکه دارای پر و تیزی و پیکان باشد.

 700-513- (6) (صحیح) وَعَنِ الْبَرَاءِ بْنِ عَازِبٍ س قَالَ: کَانَ رَسُولُ اللَّهِ ج یَتَخَلَّلُ الصَّفَّ مِنْ نَاحِیَةٍ إِلَى نَاحِیَةٍ، یَمْسَحُ صُدُورَنَا وَمَنَاکِبَنَا وَیَقُولُ: «لَا تَخْتَلِفُوا، فَتَخْتَلِفَ قُلُوبُکُمْ». وَکَانَ یَقُولُ: «إِنَّ اللَّهَ وَمَلَائِکَتَهُ یُصَلُّونَ عَلَى الصُّفُوفِ الْأُوَلِ».

از براء بن عازب س روایت است که رسول الله ج در میان صف حرکت می‌کرد و به سینه‌ و شانه‌های‌مان دست می‌کشید و می‌فرمود: «در صف‌های‌تان اختلاف نکنید؛ زیرا سبب اختلاف قلب‌های‌تان می‌شود». و ‌فرمود: «الله و ملائکه‌ی او بر صف‌های اول درود می‌فرستند».

رواه أبو داود والنسائی وابن خزیمة، وابن حبان فی "صحیحه" ولفظه: «کَانَ رَسُولُ اللَّهِ ج یَأْتِینَا فَیَمْسَحُ عَوَاتِقَنَا وَصُدُورَنَا، وَیَقُولُ:  «لَا تَخْتَلِفْ صُفُوفُکُمْ، فَتَخْتَلِفَ قُلُوبُکُمْ، إِنَّ اللَّهَ وَمَلَائِکَتَهُ یُصَلُّونَ عَلَى الصَّفِّ الْأَوَّلِ». [مضى 29- باب/رقم 6]

و متن روایت ابن حبان چنین است: رسول الله ج نزد ما می‌آمد و به شانه‌ها‌ و سینه‌‌‌های‌مان دست می‌کشید و می‌فرمود: «صف‌های‌تان از هم فاصله نگیرد؛ زیرا سبب دوری قلب‌های‌تان می‌شود و الله و ملائکه‌ی او بر صف اول درود می‌فرستند».

(صحیح) وفی روایة لابن خزیمة: «لَا تَخْتَلِفْ صُدُورُکُمْ، فَتَخْتَلِفَ قُلُوبُکُمْ».

و در روایت ابن خزیمه چنین آمده است: «سینه‌های‌تان از هم پس و پیش نگردد؛ زیرا موجب دوری و اختلاف در قلب‌های‌تان می‌شود».

701-266- (1) (ضعیف جداً) وَعَنْ أَبِی أُمَامَةَ س عَنْ رَسُولِ اللَّهِ ج قَالَ: «لَتُسَوُّنَّ الصُّفُوفَ أَوْ لَتُطْمَسَنَّ الوُجُوهُ، وَلَتَغُضَّنَّ([6]) أَبْصَارَکُمْ أَوْ لَتُخْطَفَنَّ أَبْصَارُکُمْ».

رواه أحمد والطبرانی من طریق عبید الله بن زحر عن علی بن یزید([7])، وقد مشاه بعضهم([8]).

و از ابوامامه س روایت است که رسول خدا ج فرمودند: «یا صف‌ها را راست می‌کنید یا چهره‌های‌تان دگرگون می‌شود یا بینایی‌تان را از دست می‌دهید یا نور چشمان‌تان رباییده می‌شود».

32- (الترغیب فی التأمین خلف الإمام وفی الدعاء وما یقوله فی الإعتدال والإستفتاح)



([1]) کان هنا فی الطبعات السابقة خطأ فاحش أستغفر الله منه، وهو من شؤم التقلید، وعدم الرجوع إلى الأصول، خلاصته أن فقرة التأخر من الحدیث لا أصل لها عند مخرجیه الأربعة، ورطنی فی ذلک جزم الحافظ الناجی بأنها مقحمة! لا أصل لها عندهم، والآن وأنا أحقق الکتاب بهذه الطبعة، تبینت خطأه، وأنها ثابتة لدیهم جمیعاً، والحمد لله على توفیقه، وأما المعلقون الثلاثة، فاستمروا على الخطأ وتقلید الحافظ الناجی؛ رغم أنهم ذکروا مواطن الحدیث بالأرقام عند الأربعة!

([2]) فی الحدیث مکان النقط: "فی النار"، فحذفتها لضعف سندها، وصح فی روایة لأحمد کما جاء فی "صحیح أبی داود" (683) فی حدیث أبی سعید الذی قبله: "یوم القیامة".

([3]) فی الأصل ومطبوعة عمارة والمخطوطة: "ابن مسعود"، وهو خطأ صححته من "مسلم" وغیره، وهو مخرج فی "صحیح أبی داود" (678)، وله أصل من حدیث ابن مسعود، عند مسلم أیضا وغیره، ولکن لیس فیه ذکر المسح والتسویة، وهو فی المصدر السابق (679).

([4]) منظور در صفوف نماز است.

([5]) این عمل سلف صالح بوده است اما خلف آن را رها کرده است جز کسانی که خداوند متعال خواسته است. حال آنکه همگی اتفاق نظر دارند که: «هر خیری در پیروی از سلف و هر شری در بدعتگذاری خلف می‌باشد». و نگا: تعلیق گذشته (29- باب/ تحت الحدیث 6).

([6]) الأصل: (ولتغمضن) بزیادة المیم، وکذا فی "المسند" (5/ 258)، و"المجمع" (2/ 90)، وطبعة (الثلاثة)! قال الناجی (73/ 1): "والصواب بإسقاط المیم من (الغضّ)، وهو ظاهر". وعلى الصواب وقع فی الطبرانی لکن لفظه یختلف عن هذا، وسیأتی فی أول (17- النکاح).

([7]) الأصل والمخطوطة ومطبوعة عمارة: (زید)، وهو خطأ، وهو علی بن یزید الألهانی؛ قال البخاری: "منکر الحدیث".

([8]) أی: قَبِله على ضعف فیه، وخفی هذا المعنى على بعضهم، فجاء فی هامش الأصل ما نصه: "هکذا فی بعض النسخ "مشاه بعضهم"، وفی بعضها "مشاها"، وهو غیر ظاهر، ولعله وهّاه بعضهم، لأن فی عبید الله بن زحر کلاماً یأتی فی آخر الکتاب إن شاء الله تعالى". قلت: العبارة ظاهرة لا غموض فیها عند من له عنایة بکتب القوم، فإن قوله: "مشاه" معناه قبله ورضیه، ولکن إنما یقال هذا فیمن فیه کلام من قبل حفظه؛ فیقبل حدیثه فی درجة الحسن لا الصحیح، وعلى الأقل یستشهد به. وابن یزید هذا ضعیف کما جزم به الحافظ فی "التقریب"، ومثله ابن زحر، بل ترکهما بعضهم.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد