اهل سنت

آنچه در این وبلاگ مخالف قرآن و سنت بود دور بندازید. الله در قرآن میفرماید:(پس بندگانم را بشارت ده، همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند. اینانند که خداوند هدایتشان کرده و اینانند که خردمندانند». زمر، آیه 17 و 18

اهل سنت

آنچه در این وبلاگ مخالف قرآن و سنت بود دور بندازید. الله در قرآن میفرماید:(پس بندگانم را بشارت ده، همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند. اینانند که خداوند هدایتشان کرده و اینانند که خردمندانند». زمر، آیه 17 و 18

ترغیب به آمین گفتن پشت سر امام و در دعا و آنچه در حالت اعتدال و شروع نماز گفته می‌شود

ترغیب به آمین گفتن پشت سر امام و در دعا و آنچه در حالت اعتدال و شروع نماز گفته می‌شود

702-514- (1) (صحیح) عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ س أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ج قَالَ: «إِذَا قَالَ الإِمَامُ: ﴿غَیْرِ المَغْضُوبِ عَلَیْهِمْ وَلاَ الضَّالِّینَ([1]) فَقُولُوا: (آمِینَ)، فَإِنَّهُ مَنْ وَافَقَ قَوْلُهُ قَوْلَ المَلاَئِکَةِ، غُفِرَ لَهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِهِ».

رواه مالک والبخاری - واللفظ له- ومسلم وأبو داود والنسائی وابن ماجه.

از ابوهریره س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «وقتی امام ﴿غَیۡرِ ٱلۡمَغۡضُوبِ عَلَیۡهِمۡ وَلَا ٱلضَّآلِّینَ گفت، شما «آمین» بگویید و کسی که آمین او با آمین گفتن فرشتگان همراه گردد، گناهان گذشتهاش بخشیده می‌شود».

وفی روایة للبخاری([2]): «إِذَا قَالَ أَحَدُکُمْ: آمِینَ، وَقَالَتِ المَلاَئِکَةُ فِی السَّمَاءِ: آمِینَ، فَوَافَقَتْ إِحْدَاهُمَا الأُخْرَى، غُفِرَ لَهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِهِ».

و در روایتی از بخاری آمده است: «هرگاه یکی از شما آمین گفت و ملائکه در آسمان نیز آمین گفتند و آمین گفتن این دو گروه با هم همراه گردید؛ خداوند گناهان گذشته آن فرد را می‌بخشد».

وفی روایة لابن ماجه والنسائی: «إِذَا أَمَّنَ القَارِئُ فَأَمِّنُوا» الحدیث([3]).

و در روایت ابن ماجه و نسائی آمده است: «هرگاه قاری آمین گفت، پس آمین بگویید».

(آمین) تمد وتقصر، وتشدید الممدود لغیة؛ در معنای آن گفته شده: اسمی از اسمای الهی میباشد. و گفته شده به معنای «اللهم استجب»: «پروردگارا اجابت کن». یا به معنای «کذلک فافعل»: «چنین عمل کن». یا «کذلک فلیکن»: «چنین باشد».

703-515- (2) (صحیح) وَعَنْ عَائِشَةَ ل عَنِ النَّبِیِّ ج قَالَ: «مَا حَسَدَتْکُمُ الْیَهُودُ عَلَى شَیْءٍ، مَا حَسَدَتْکُمْ عَلَى السَّلَامِ وَالتَّأْمِینِ»([4]).

از عایشه ل روایت است که رسول الله ج فرمودند: «یهودیان بر هیچ عملی از اعمال‌تان چون سلام و آمین گفتن حسادت نمی‌ورزند».

(صحیح لغیره) رواه ابن ماجه بإسناد صحیح، وابن خزیمة فی "صحیحه" وأحمد ولفظه: «إِنَّهُمْ لَا یَحْسُدُونَا عَلَى شَیْءٍ کَمَا حَسَدُونَا عَلَى الْجُمُعَةِ الَّتِی هَدَانَا اللَّهُ لَهَا، وَضَلُّوا عَنْهَا، وَعَلَى الْقِبْلَةِ الَّتِی هَدَانَا اللَّهُ لَهَا، وَضَلُّوا عَنْهَا، وَعَلَى قَوْلِنَا خَلْفَ الْإِمَامِ: (آمِینَ)».

نزد رسول الله ج از یهود سخن به میان آمد، فرمود: «یهودیان بر هیچ عملی از اعمال ما چون این سه عمل که خداوند متعال ما را به آنها هدایت نمود و آنها از یافتنش گمراه شدند، حسادت نمی‌ورزند: جمعه‌، قبله و آمین گفتن ما پشت سر امام».

0-267- (1) (ضعیف) رواه الطبرانی([5]) فی "الأوسط" بإسناد حسن، ولفظه: قَالَ: «إِنَّ الْیَهُودَ قَوْمٌ([6]) سَئِمُوا دِینَهُمْ، وَهُمْ قَوْمٌ حُسَّدٌ، وَلَمْ یَحْسِدُوا الْمُسْلِمِینَ عَلَى أَفْضَلَ مِنْ ثَلَاثٍ: رَدِّ السَّلَامِ، وَإِقَامَةِ الصُّفُوفِ، وَقَوْلِهِمْ خَلْفَ إِمَامِهِمْ فِی الْمَکْتُوبَةِ: (آمِینَ)».

و این حدیث را طبرانی در «الاوسط» با اسناد حسن روایت نموده و متن آن چنین است: «یهود قومی است که از دینش خسته شده است و آنان قومی حسود هستند. و بیش از همه در مورد سه چیز به مسلمانان حسادت می‌ورزند: پاسخ دادن سلام؛ راست کردن صفوف و اینکه در نماز فرض پشت سر امام می‌گویند: آمین».

704-268- (2) (ضعیف) وَعَن أَنَسٍ س قَالَ: کُنَّا عِنْدَ النَّبِیِّ ج جُلُوسًا، فَقَالَ: «إِنَّ اللَّهَ قَد أَعْطَانِی خِصَالًا ثَلَاثَةً، أَعْطَانِی صَلَاةً فِی الصُّفُوفِ وَأَعْطَانِی التَّحِیَّةَ، إِنَّهَا لَتَحِیَّةُ أَهْلِ الْجَنَّةِ، وَأَعْطَانِی التَّأْمِینَ، وَلَمْ یُعْطِهِ أَحَدًا مِنَ النَّبِیِّینَ قَبْلی إِلَّا أَنْ یَکُونَ اللَّهُ قَد أَعْطَاه هَارُونَ، یَدْعُو مُوسَى وَیُؤَمِّنُ هَارُونُ».

رواه ابن خزیمة فی "صحیحه" من روایة زَربی مولى آل المهلب، وتردد فی ثبوته.

و از انس س روایت است که می‌گوید: نزد رسول خدا ج نشسته بودیم که فرمودند: «خداوند متعال به من سه خصلت بخشیده است؛ نماز در صفوف، تحیت که تحیت اهل بهشت است و آمین گفتن؛ و این سه به هیچیک از پیامبران قبل از من داده نشده است جز اینکه خداوند متعال به هارون داده است چنانکه موسی دعا می‌کرد و هارون آمین می‌گفت».

705-269-(3) (ضعیف) وَعَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: «إِذَا قَالَ الْإِمَامُ: ﴿غَیْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَیْهِمْ وَلَا الضَّالِّینَ، قَالَ الَّذِینَ خَلْفَهُ: (آمِینَ)، الْتَقَتْ مِنْ أَهْلِ السَّمَاءِ وَأَهْلِ الْأَرْضِ (آمِینَ)، غَفَرَ اللَّهُ لِلْعَبْدِ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِهِ». - قَالَ: - «وَمَثَلُ الَّذِی لَا یَقُولُ: (آمِینَ)، کَمَثَلِ رَجُلٍ غَزَا مَعَ قَوْمٍ، فَاقْتَرَعُوا، فَخَرَجَ سِهَامُهُمْ، وَلَمْ یَخْرُجْ سَهْمُهُ، فَقَالَ: مَا لِسَهْمِی لَمْ یَخْرُجْ؟ قَالَ: إِنَّکَ لَمْ تَقُلْ: (آمِینَ).

رواه أبو یعلى من روایة لیث بن أبی سُلَیم.

و از ابوهریره س روایت است که رسول خدا ج فرمودند: «چون امام گفت: ﴿غَیْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَیْهِمْ وَلَا الضَّالِّینَ کسانی که پشت سر او هستند بگویند: آمین؛ چون آمین گفتن اهل آسمان و زمین با هم باشد خداوند متعال گناهان گذشته بنده را می‌بخشد. و مثال کسی که آمین نمی‌گوید چون کسی است که همراه عده‌ای به جنگ می‌رود پس قرعه کشی می‌کنند و سهم آنان بیرون می‌آید و سهم وی بیرون نمی‌آید پس می‌گوید چرا سهم من بیرون نیامد؟ می‌گویند: تو نگفتی آمین».

706-516- (3) (صحیح لغیره) وَعَنْ سَمُرَةَ بْنِ جُنْدُبٍ س قَالَ: قَالَ النَّبِیّ ج: «إِذَا قَالَ الْإِمَامُ: ﴿غَیْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَیْهِمْ وَلَا الضَّالِّینَ، فَقُولُوا: (آمِینَ)، یُجِبْکُمُ([7]) اللهُ».

رواه الطبرانی فی "الکبیر".

از سمره بن جندب س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «وقتی امام ﴿غَیۡرِ ٱلۡمَغۡضُوبِ عَلَیۡهِمۡ وَلَا ٱلضَّآلِّینَ گفت، شما «آمین» بگویید که خداوند آن را برای شما اجابت می‌کند».

0-517- (4) (صحیح) ورواه مسلم وأبو داود والنسائی - فی حدیث طویل - عن أبی موسى الأشعری قال فیه: «إِذَا صَلَّیْتُمْ فَأَقِیمُوا صُفُوفَکُمْ، وَلْیَؤُمَّکُمْ أَحَدُکُمْ، فَإِذَا کَبَّرَ فَکَبِّرُوا، وَإِذْ قَالَ ﴿غَیْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَیْهِمْ وَلَا الضَّالِّینَ، فَقُولُوا: (آمِینَ)، یُجِبْکُمُ اللهُ».

از ابو موسی اشعری س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «هرگاه خواستید نماز بخوانید پس صف‌های‌تان را درست کرده و یکی از شما امام شود؛ پس هرگاه تکبیر گفت، شما هم تکبیر بگویید و چون گفت: ﴿غَیۡرِ ٱلۡمَغۡضُوبِ عَلَیۡهِمۡ وَلَا ٱلضَّآلِّینَ شما «آمین» بگویید که خداوند آن را برای شما اجابت می‌کند».

707-270- (4) (ضعیف جداً) وَرُوِیَ عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ ب قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: «مَا حَسَدَتْکُمُ الْیَهُودُ عَلَى شَیْءٍ مَا حَسَدَتْکُمْ عَلَى (آمِینَ)([8])، فَأَکْثِرُوا مِنْ قَوْلِ (آمِینَ)».

رواه ابن ماجه.

و از ابن عباس ب روایت است که رسول خدا ج فرمودند: «یهود بر چیزی چون آمین گفتن، به شما حسادت نمی‌ورزد پس زیاد آمین بگویید».

708-271- (5) (ضعیف) وَعَن أَبُو مُصَبِّحٍ الْمَقْرَائِیُّ قَالَ: کُنَّا نَجْلِسُ إِلَى أَبِی زُهَیْرٍ النُّمَیْرِیِّ س - وَکَانَ مِنَ الصَّحَابَةِ، یُحَدِّثُ أَحْسَنَ الْحَدِیثِ - فَإِذَا دَعَا الرَّجُلُ مِنَّا بِدُعَاءٍ قَالَ: اخْتِمْهُ بِــ(آمِینَ)؛ فَإِنَّ (آمِینَ) مِثْلُ الطَّابَعِ عَلَى الصَّحِیفَةِ. قَالَ أَبُو زُهَیْرٍ النُّمَیْرِیِّ: أُخْبِرُکُمْ عَنْ ذَلِکَ؟ خَرَجْنَا مَعَ رَسُولِ اللَّهِ ج ذَاتَ لَیْلَةٍ نَمشِی، فَأَتَیْنَا عَلَى رَجُلٍ قَدْ أَلَحَّ فِی الْمَسْأَلَةِ، فَوَقَفَ النَّبِیُّ ج یَسْتَمِعُ مِنْهُ، فَقَالَ النَّبِیُّ ج: «أَوْجَبَ إِنْ خَتَمَ». فَقَالَ رَجُلٌ مِنَ الْقَوْمِ: بِأَیِّ شَیْءٍ یَخْتِمُ؟ فَقَالَ: «آمِینَ، فَإِنَّهُ إِنْ خَتَمَ بِــ(آمِینَ) فَقَدْ أَوْجَبَ»، فَانْصَرَفَ الرَّجُلُ الَّذِی سَأَلَ النَّبِیَّ ج، فَأَتَى الرَّجُلَ فَقَالَ: اخْتِمْ یَا فُلَانُ بِــ(آمِینَ) وَأَبْشِرْ».

رواه أبو داود.

و از ابومصبح مقرائی روایت است که می‌گوید: نزد ابوزهیر نمیری س نشسته بودیم – او  از صحابه بود و از بهترین کلام سخن می‌گفت. -  کسی از میان ما دعایی خواند که وی گفت: آن‌را با آمین به پایان برسان چراکه آمین چون مهری بر نوشته است. ابوزهیر نمیری گفت: آیا شما را در این مورد خبر ندهم؟ شبی همراه رسول خدا ج خارج شدیم پس به مردی رسیدیم که در دعا اصرار می‌کرد؛ رسول خدا ج توقف نموده و به سخنانش گوش داد، سپس فرمود: «دعایش اجابت می‌شود اگر آن‌را به پایان رساند». کسی گفت: با چه چیزی آن‌را به پایان رساند؟ فرمود: «با آمین؛ اگر دعایش را با آمین به پایان رساند، اجابت می‌شود». پس مردی که از رسول خدا ج سوال کرده بود بازگشته و نزد آن مرد رفته و گفت: فلانی، دعایت را با آمین به پایان برسان و تو را مژده باد (به اجابت)».

(مُصبح) بضم المیم وکسر الباء الموحدة بعدها حاء مهملة و(المقرائی) بضم المیم، وقیل بفتحها، والضم أشهر، وبسکون القاف وبعدها راء ممدودة، نسبة إلى قریة بـ(دمشق).

709-272- (6) (ضعیف) وَعَنْ حَبِیبِ بْنِ مَسْلَمَةَ([9]) الْفِهْرِیِّ - وَکَانَ مُجَابَ الدَّعْوَةِ - قَالَ: سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ ج یَقُولُ: «لَا یَجْتَمِعُ مَلَأٌ فَیَدْعُو بَعْضُهُمْ، وَیُؤَمِّنُ بَعْضُهُمْ، إِلَّا أَجَابَهُمُ اللَّهُ».

رواه الحاکم.

و از حبیب بن مسلمه فهری که مستجاب الدعوه بود روایت است که از رسول خدا ج شنیده که فرمودند: «هیچ گروهی نیست که گردهم جمع شده و برخی از آنها دعا کنند و دیگران آمین گویند مگر اینکه خداوند متعال دعای‌شان را اجابت می‌کند».

710-518- (5) (صحیح) وَعَنِ ابْنِ عُمَرَ ب قَالَ: بَیْنَمَا نَحْنُ نُصَلِّی مَعَ رَسُولِ اللهِ ج إِذْ قَالَ رَجُلٌ مِنَ الْقَوْمِ: (اللهُ أَکْبَرُ کَبِیرًا، وَالْحَمْدُ لِلَّهِ کَثِیرًا، وَسُبْحَانَ اللهِ بُکْرَةً وَأَصِیلًا)، فَقَالَ رَسُولُ اللهِ ج: «مَن الْقَائِلُ کَلِمَةَ کَذَا وَکَذَا؟» قَالَ رَجُلٌ مَنِ الْقَوْمِ: أَنَا یَا رَسُولَ اللهِ؛ فَقَالَ: «عَجِبْتُ لَهَا، فُتِحَتْ لَهَا أَبْوَابُ السَّمَاءِ»([10]). قَالَ ابْنُ عُمَرَ ب: «فَمَا تَرَکْتُهُنَّ مُنْذُ سَمِعْتُ رَسُولَ اللهِ ج یَقُولُ ذَلِکَ»

رواه مسلم.

از ابن عمر ب روایت است درحالی‌که ما با رسول الله ج نماز می‌خواندیم، مردی از قوم گفت: (اللهُ أَکْبَرُ کَبِیرًا، وَالْحَمْدُ لِلهِ کَثِیرًا، وَسُبْحَانَ اللهِ بُکْرَةً وَأَصِیلًا رسول الله ج فرمود: «گوینده‌ی این کلمات چه کسی است؟» مردی از قوم گفت: من، ای رسول الله ج! فرمود: «من از آن تعجب کردم زیرا درهای آسمان برایش باز شد». ابن‌عمر ب می‌گوید: از زمانی که این مساله را از رسول الله ج شنیدم، آن کلمات را ترک نکردم».

711-519- (6) (صحیح) وَعَنْ رِفَاعَةَ بْنِ رَافِعٍ الزُّرَقِیِّ، قَالَ: «کُنَّا نُصَلِّی وَرَاءَ النَّبِیِّ ج، فَلَمَّا رَفَعَ رَأْسَهُ مِنَ الرَّکْعَةِ قَالَ: "سَمِعَ اللَّهُ لِمَنْ حَمِدَهُ"، قَالَ رَجُلٌ مِن وَرَاءَهُ: «رَبَّنَا وَلَکَ الحَمْدُ حَمْدًا کَثِیرًا طَیِّبًا مُبَارَکًا فِیهِ»، فَلَمَّا انْصَرَفَ، قَالَ: «مَنِ المُتَکَلِّمُ؟» قَالَ: أَنَا، قَالَ: «رَأَیْتُ بِضْعَةً وَثَلاَثِینَ مَلَکًا یَبْتَدِرُونَهَا أَیُّهُمْ یَکْتُبُهَا أَوَّلُ».

رواه مالک والبخاری وأبو داود والنسائی.

رِفاعه بن رافع زُرَقی س می‌گوید: پشت سَر رسول الله ج نماز می‌خواندیم. وقتی رسول الله ج سَر از رکوع بالا آورد و «سمع الله لمن حمده» گفت، یکی از نمازگزاران پشت سرش گفت: «ربنا ولک الحمد حمدا کثیرا طیبا مبارکا فیه» پس از اتمام نماز رسول الله ج پرسید: «چه کسی این کلمات را گفت؟» گوینده‌ی آن کلمات گفت: من بودم. رسول الله ج فرمود: «سی و چند فرشته را دیدم که برای نوشتن این جملات از یکدیگر سبقت می‌گرفتند که کدام یک آن را اول بنویسد».  

712-520- (7) (صحیح) وَعَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ س أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ج قَالَ: «إِذَا قَالَ الإِمَامُ: (سَمِعَ اللَّهُ لِمَنْ حَمِدَهُ)، فَقُولُوا: (اللَّهُمَّ رَبَّنَا لَکَ الحَمْدُ)، فَإِنَّهُ مَنْ وَافَقَ قَوْلُهُ قَوْلَ المَلاَئِکَةِ، غُفِرَ لَهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِهِ».

رواه مالک والبخاری ومسلم وأبو داود والترمذی والنسائی.

از ابوهریره س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «هنگامی که امام «سَمِعَ اللَّهُ لِمَنْ حَمِدَهُ» می‌گوید: شما «للَّهُمَّ رَبَّنَا لَکَ الحَمْدُ» بگویید. هرکس این گفته‌‌اش همزمان با ملائکه ادا شود، گناهان گذشته‌ی وی مورد مغفرت قرار می‌گیرد».

وفی روایة للبخاری ومسلم: «فَقُولُوا: رَبَّنَا وَلَکَ الحَمْدُ» بالواو([11]).

و در روایتی از بخاری و مسلم با واو آمده است: «پس بگویید: «رَبَّنَا وَلَکَ الحَمْدُ».

33- (الترهیب من رفع المأموم رأسه قبل الإمام فی الرکوع والسجود)



([1]) ظاهر این روایت بیانگر این مساله است که ماموم یا مقتدی بعد از فارغ شدن امام از قرائت «وَلَا الضَّالِّینَ» آمین می‌گوید. و لازمه‌ی این امر آن است که آمینِ ماموم مطابق و همراه آمین گفتن امام باشد نه با تاخیر از آن؛ و این برخلاف روایت بعدی است که در آن آمده است: «إِذَا أَمَّنَ القَارِئُ فَأَمِّنُوا»: «چون قاری آمین گفت، پس آمین بگویید». و امام بخاری در «الدعوات» با این متن روایت نموده است: «إِذَا أَمَّنَ الإِمَامُ، فَأَمِّنُوا»: «چون امام آمین گفت، آمین بگویید». ظاهر این روایات بیانگر این است که آمین گفتن ماموم بعد از آمین گفتن امام می‌باشد. و برخی بر این باورند. جمهور علما به دیدگاه اول معتقدند. و احتمال هریک از این دو دیدگاه وجود دارد. چراکه امکان تاویل روایت اول وجود دارد، به این صورت که گفته شود: «چون امام گفت: (وَلَا الضَّالِّینَ) یعنی و آمین گفت؛ چراکه در روایت دیگر به آن تصریح شده است. و می‌تواند چنین تاویل شود که منظور زمانی است که قصد آمین گفتن می‌کند. و حافظ و دیگران آن را چنین تاویل نموده است. عمل راوی این حدیث غیر از کسانی که جز او چنین عمل می‌کنند، سبب ترجیح این تاویل می‌باشد. و بر این اساس است که اخیرا در جلد دوم از "الأحادیث الضعیفة" (رقم 952) به آن میل نمودم. اما باید متوجه این مساله بود که بر نمازگزاران لازم است که در گفتن (آمین) از امام سبقت نگیرند چنانکه عموم مردم چنین می‌کنند و پیوسته آنها را از این مساله برحذر می‌داریم و بر امامان مساجد لازم است که به آنها در این زمینه تذکر دهند.

([2]) الأصل ومطبوعة عمارة والمعلقین الثلاثة: (البخاری)، والصواب ما أثبته، فإنَّ عنده هذه والتی قبلها فی "الأذان" وغیره، انظر کتابی "مختصر البخاری" (405) بطرقه الثلاثة، وروایة ابن ماجه الآتیة عند البخاری أیضاً.

([3]) فی الأصل بعده ما نصه: (وفی روایة للنسائی: "وإذا قال: {غَیْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَیْهِمْ وَلَا الضَّالِّینَ}، فقولوا: (آمین)؛ فإنَّه مَن وافق کلامُه کلامَ الملائکة؛ غُفِرَ لمن فی المسجد")، ولم أجده فی "سنن النسائی الصغرى" ولا "الکبرى"، وهی فی "سنن البیهقی" و"مسند أحمد"، وهی روایة شاذة ومنکرة، خالف راویها کل روایات الثقات عن أبی هریرة بلفظ: "غفر له"، وقد بینت ذلک فی "الصحیحة" (3476) بما لا تراه فی کتاب آخر.

([4]) چراکه فضل و برکت آنها را می‌دانند بنابراین شایسته این استکه این دو عمل زیاد انجام شود تا موجب خشم آنها گردد.

([5]) أقول: هذا العطف یوهم أن الطبرانی رواه من حدیث عائشة أیضاً، ولیس کذلک، بل هو من حدیث معاذ س. ثم إن إسناده لیس بحسن، کیف وفیه خمس علل، بینتها فی "الضعیفة" (5048).

([6]) الأصل والمخطوطة ومطبوعة الثلاثة المحققین: "قد"، والتصویب من "مجمع البحرین" و"مجمع الزوائد"، ثم "الأوسط".

([7]) این کلمه با جیم به معنای «دعای‌تان را استجابت می‌کند» می‌باشد. و این تشویق بزرگی است به آمین گفتن و به توجه بدان تاکید دارد.

([8]) إلى هنا الحدیث صحیح له شواهد، فانظرها فی "الصحیح"، فی هذا الباب.

([9]) فى الأصل ومطبوعة عمارة والجهلة: (سلمة)، وهو خطأ، والتصحیح من "المستدرک" وکتب الرجال والمخطوطة.

([10]) وقع فی بعض النسخ "أبواب الجنة" وهو خطأ، والصواب ما أثبتنا، وعلیه أکثر النسخ، کما ذکر الناجی فی "العجالة" (74)، ومنها مخطوطة الظاهریة.

([11]) إنَّما هذا اللفظ للترمذی والنسائی فقط. وأمَّا الشیخان فلم یذکرا الواو فیه کما نبَّه علیه الناجی (74). وقد ثبت اللفظان عنه ج فی أحادیث کثیرة، کما ذکرته فی "صفة صلاة النبی ج وخلط الثلاثة هنا مدّعین العلم، فقالوا ردّاً على الحافظ الناجی: "قلنا(!): هی روایة للبخاری (795) ". ولیس فیها ما ذکروا، وإنما هی فی "الفتح"!

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد