ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
ترهیب از اینکه مأموم سرش را زودتر از امام از رکوع و سجود بالا بیاورد
713-521- (1) (صحیح) أَبِی هُرَیْرَةَ س أَنَّ النَّبِیِّ ج قَالَ: «أَمَا([1]) یَخْشَى أَحَدُکُمْ إِذَا رَفَعَ رَأْسَهُ([2]) قَبْلَ الإِمَامِ، أَنْ یَجْعَلَ اللَّهُ رَأْسَهُ رَأْسَ حِمَارٍ، أَوْ یَجْعَلَ اللَّهُ صُورَتَهُ صُورَةَ حِمَارٍ؟!».
رواه البخاری ومسلم وأبو داود والترمذی والنسائی وابن ماجه.
از ابوهریره س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «آیا یکی از شما نمیترسد از اینکه هنگامی که سرش را قبل از امام بالا میآورد، خداوند سرش را به سر الاغ یا صورتش را به صورت الاغ تبدیل کند».
0-273- (1) (شاذ) ورواه الطبرانی فی "الأوسط" بإسناد جید([3])، ولفظه: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: «مَا یُؤَمِّنُ أَحَدَکُمْ إِذَا رَفَعَ رَأْسَهُ قَبْلَ الْإِمَامِ، أَنْ یُحَوِّلَ اللَّهُ رَأْسَهُ إِلَى کَلْبٍ؟!».
و این حدیث را طبرانی در «الأوسط» با اسناد جید روایت نموده و متن آن چنین است: رسول خدا ج فرمودند: ،هیچیک از شما خود را از این در امان نبیند که چون سرش را قبل از امام بلند کند، خداوند سر او را به سر سگی تبدیل کند».
0-274- (2) (ضعیف) ورواه فی "الکبیر" موقوفاً على عبد الله بن مسعود؛ بأسانید أحدها جید([4]). [ولفظه: مَا یُؤَمِّنُ أَحَدَکُمْ إِذَا رَفَعَ رَأْسَهُ فِی الصَّلَاةِ قَبْلَ الْإِمَامِ أَنْ یَعُودَ رَأْسُهُ رَأْسَ کَلبٍ].
و طبرانی این حدیث را در «الکبیر» به صورت موقوف از عبدالله بن مسعود با اسنادی که یکی از آنها جید است، روایت کرده است.
0-275- (3) (شاذ) ورواه ابن حبان فی "صحیحه" من حدیث أبی هریرة أیضا عن النبی ج ولفظه: «أَمَا یَخْشَى الَّذِی یَرْفَعُ رَأْسَهُ قَبْلَ الْإِمَامِ، أَنْ یُحَوِّلَ اللَّهُ رَأْسَهُ رَأْسَ کَلْبٍ».
(قال الخطابی): "اختلف الناس فیمن فعل ذلک، فرُوی عن ابن عمر أنّه قال: "لا صلاة لمن فعل ذلک". وأما عامة أهل العلم فإنهم قالوا: قد أساء، وصلاته تجزئه، غیر أن أکثرهم یأمرون بأن یعود إلى السجود. و[قال بعضهم:]([5]) یمکث فی سجوده بعد أن یرفع الإمام رأسه بقدر ما کان ترک". انتهى.
و این حدیث را ابن حبان در صحیحش از طریق ابوهریره س از رسول خدا ج روایت کرده و متن آن چنین است: «کسی که سرش را قبل از امام بلند میکند باید از این بترسد که خداوند سرش را به سر سگی تبدیل کند».
خطابی میگوید: «علما در مورد کسی که چنین کند اختلاف کردهاند. از ابن عمر روایت است که میگوید: کسی که چنین کند نماز وی صحیح نیست. اما عموم اهل علم میگویند: دچار اشتباه شده است و نماز وی صحیح است. اما اکثر آنها وی را به تکرار سجده امر میکنند. و برخی از آنها میگویند: پس از اینکه امام سرش را از سجده بلند کرد به اندازهای که ترک نموده، در سجده مکث کند».
714-276- (4) (ضعیف) وعنه أیضاً س عَنِ النَّبِی ج قَالَ: «الَّذِی یَخفض وَیَرفَعُ قَبلَ الإِمَام، إِنَّمَا نَاصِیَتُهُ بِیَدِ شَیطَانٍ».
رواه البزار والطبرانی بإسناد حسن([6]). ورواه مالک فی "الموطأ" فوقفه علیه ولم یرفعه.
و از ابوهریره س روایت است که رسول خدا ج فرمودند: «کسی که قبل از امام خم شده و بلند میشود، افسار وی به دست شیطانی است».
34- (الترهیب من عدم إتمام الرکوع والسجود، وإقامة الصلب بینهما، وما جاء فی الخشوع)
([1]) به تخفیف میم حرف استفتاح میباشد مانند (ألا)؛ و اصل آن نافیه است که همزه استفهام بر سر آن آمده است. و در اینجا استفهام توبیخی میباشد. اما علما در معنای وعید مذکور اختلاف کردهاند. برخی بر این باورند که این وعید متوجه امری معنوی میباشد چراکه الاغ موصوف به سفاهت و کودنی است. لذا این معنا برای کسی به کار رفته که نسبت به آنچه از فرایض نماز و پیروی از امام بر او واجب است، جاهل میباشد. و آنچه سبب ترجیح این معنای مجازی میباشد این است که با وجود افراد زیادی که مرتکب این اشتباه میشوند کسی حقیقتا تبدیل به الاغ نشده است. و دلالت این حدیث بیانگر این مطلب نیست که این امر حتما اتفاق میافتد. بلکه بر این دلالت دارد که فاعل چنین عملی در معرض چنین وعیدی قرار دارد. و امکان این امر وجود دارد چراکه چنان وعیدی در مورد آن وارد شده است. اما از اینکه چیزی در معرض چیزی قرار بگیرد وقوع آن چیز لازم نمیآید.
([2]) هنا فی الأصل والمخطوطة زیادة: "من رکوع أو سجود"، وهی مقحمة کما جزم الناجی، ولا أصل لها فی شیء من طرق الحدیث، وهو مخرج فی "الإرواء" (2/ 490) وغیره، وغفل المعلقون الثلاثة -کعادتهم- فأثبتوها فی طبعتهم المحققة! وهذا مثال من مئات الأمثلة على مصداقیتهم فی التحقیق!!
([3]) قلت: کلا بل هو شاذ، والمحفوظ بلفظ: "صورته صورة حمار"، وبیانه فی "الضعیفة" (5049)، ولم یفرق الجهلة بین اللفظین فشملوهما بقولهم (1/ 401): "صحیح، رواه ... "، وذکروا فی التخریج الطبرانی وابن حبان!!
([4]) کذا قال! ولیس له عن ابن مسعود إلا إسناد واحد، ثم هو منقطع، وبیانه فى "الضعیفة" (5049)، وفیه بیان أن حدیث أبی هریرة الذی قبله شاذ أو منکر، والمحفوظ: "رأس حمار".
([5]) زیادة من الخطابی فی "المعالم" (1/ 320)، وهی زیادة هامَّة، لأنَّ المعنى یختلف من دونها کما هو ظاهر، ثم إننی لا أرى وجهاً للتقدیر المذکور، لأنه مجرد رأی، ثم هو یستلزم الإخلاف بمتابعة الإمام کما لا یخفى.
([6]) قلت: فیه مجهول لم یوثقه غیر ابن حبان، مع روایة مالک عنه موقوفاً، وهو مخرج فی "الضعیفة" (1657).