ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
ترهیب از عبور کردن از جلوی نمازگزار
771-559- (1) (صحیح) عَن أَبِی الجُهَیْمٍ([1]) عَبدِاللهِ بنی الحَارِثِ بنِ الصَّمَّة الأنصَارِی قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: «لَوْ یَعْلَمُ المَارُّ بَیْنَ یَدَیِ المُصَلِّی مَاذَا عَلَیْهِ([2])، لَکَانَ أَنْ یَقِفَ أَرْبَعِینَ، خَیْرًا لَهُ مِنْ أَنْ یَمُرَّ بَیْنَ یَدَیْهِ([3])» قَالَ أَبُو النَّضْرِ: لاَ أَدْرِی. قَالَ: «أَرْبَعِینَ یَوْمًا، أَوْ شَهْرًا، أَوْ سَنَةً».
رواه البخاری ومسلم وأبو داود والترمذی والنسائی وابن ماجه.
از ابو جُهَیم عبدالله بن حارث بن صَمَّه انصاری س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «کسی که از جلو نمازگزاری میگذرد اگر میدانست مرتکب چه گناهی شده (چنین کاری نمیکرد)؛ اگر چهل (روز یا ماه یا سال) توقف کند، بهتر است برای او از اینکه از مقابل او عبور کند«. ابونضر میگوید: یادم نیست رسول الله ج فرمود: «چهل روز، چهل ماه یا چهل سال».
0-298- (1) (شاذ) ورواه البزار ولفظه: سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ ج یَقُولُ: «لَوْ یَعْلَمُ الْمَارُّ بَیْنَ یَدَیِ الْمُصَلِّی مَاذَا عَلَیْهِ، لَکَانَ أَنْ یَقُومَ أَرْبَعِینَ خَرِیفًا خَیْرٌ لَهُ مِنْ أَنْ یَمُرَّ بَیْنَ یَدَیْهِ».
ورجاله رجال الصحیح([4]).
و این حدیث را بزار روایت نموده و لفظ آن چنین است: «از رسول خدا ج شنیدم که فرمودند: «اگر کسی که از جلوی نمازِ نمازگزار عبور میکند میدانست چه گناهی برای وی خواهد بود (چنین کاری نمیکرد)؛ اگر چهل پاییز صبر میکرد برای او بهتر بود که از جلوی نمازگزار عبور کند».
(ضعیف) قال الترمذی: وَقَدْ رُوِیَ عَن أَنَسٍ([5]) س أَنَّهُ قَالَ: «لَأَنْ یَقِفَ أَحَدُکُمْ مِائَةَ عَامٍ خَیْرٌ لَهُ مِنْ أَنْ یَمُرَّ بَیْنَ یَدَیْ أَخِیهِ وَهُوَ یُصَلِّی».
ترمذی میگوید: «و از انس س روایت شده که میگوید: اگر یکی از شما صد سال بایستد برای او بهتر است که از جلوی برادرش عبور کند درحالیکه وی نماز میخواند».
772-299- (2) (ضعیف) وعَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: «لَوْ یَعْلَمُ أَحَدُکُمْ مَا لَهُ فِی أَنْ یَمْشِیَ بَیْنَ یَدَیْ أَخِیهِ مُعْتَرِضًا وَهُوَ یُنَاجِی رَبَّهُ، لَکَانَ أَنْ یَقِفَ فِی ذَلِکَ الْمَقَامِ مِائَةَ عَامٍ، أَحَبَّ إِلَیْهِ مِنَ الْخُطْوَةِ الَّتِی خَطَاها».
رواه ابن ماجه بإسناد صحیح([6])، وابن خزیمة وابن حبان فی "صحیحیهما" واللفظ لابن حبان.
و از ابوهریره س روایت است که رسول خدا ج فرمودند: «چون یکی از شما میدانست با عبور کردن از جلوی برادرش درحالیکه وی با پروردگارش مناجات میکند، چه گناهی متوجه او خواهد بود، ایستادن صد سال در این حالت برای وی محبوبتر بود از گامی که برمیدارد».
773-560- (2) (صحیح) وَعن أَبِی سَعِیدٍ الخدری س: سَمِعْتُ رَسُولَ اللهِ ج یَقُولُ: «إِذَا صَلَّى أَحَدُکُمْ إِلَى شَیْءٍ یَسْتُرُهُ مِنَ النَّاسِ، فَأَرَادَ أَحَدٌ أَنْ یَجْتَازَ بَیْنَ یَدَیْهِ، فَلْیَدْفَعْ فِی نَحْرِهِ، فَإِنْ أَبَى، فَلْیُقَاتِلْهُ، فَإِنَّمَا هُوَ شَیْطَانٌ».
از ابو سعید خدری س روایت است از رسول الله ج شنیدم که فرمود: «هرگاه یکی از شما چیزی بین خود و مردم ستره قرار داد و نماز خواند و فردی بخواهد از جلوی او بگذرد، باید به سینهی او بزند و اگر نپذیرفت با او درگیر شود چون او شیطان است».
وفی لفظ آخر: «إِذَا کَانَ أَحَدُکُمْ یُصَلِّی، فَلَا یَدَعْ أَحَدًا یَمُرُّ بَیْنَ یَدَیْهِ، وَلْیَدْرَأْهُ مَا اسْتَطَاعَ، فَإِنْ أَبَى، فَلْیُقَاتِلْهُ، فَإِنَّمَا هُوَ شَیْطَانٌ».
رواه البخاری ومسلم - واللفظ له- وأبو داود نحوه.
و در لفظ دیگری آمده است: «هرگاه یکی از شما نماز خواند، اجازه ندهد کسی از جلویش عبور کند؛ تا میتواند مانع او شود و اگر نپذیرفت باید با او بجنگد، زیرا او شیطان است».
قوله (وَلْیَدْرَأْهُ) بدال مهملة أی: لیدفعه، بوزنه ومعناه.
774-561- (3) (صحیح) وَعَنْ عَبْدِاللَّهِ بْنِ عُمَرَ ب أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ج قَالَ «إِذَا کَانَ أَحَدُکُمْ یُصَلِّی، فَلَا یَدَعْ أَحَدًا یَمُرُّ بَیْنَ یَدَیْهِ، فَإِنْ أَبَى، فَلْیُقَاتِلْهُ، فَإِنّ مَعَهُ الْقَرِینَ».
رواه ابن ماجه بإسناد صحیح، وابن خزیمة فی "صحیحه"([7]).
از عبد الله بن عمر ب روایت است که رسول الله ج فرمودند: «هرگاه یکی از شما نماز خواند، پس به کسی اجازه ندهد از جلوی نمازش عبور کند و اگر نپذیرفت باید با او بجنگد، چون همراه او شیطانی است (که او را به این امر وامیدارد)».
775-562- (4) (صحیح موقوف) وَعَن عَبْداللَّهِ بْنَ عَمْرٍو ب قَالَ: «لَأَنْ یَکُونِ الرَّجُلُ رَمَادًا یُذْرَى بِهِ، خَیْرٌ لَهُ مِنْ أَنْ یَمُرَّ بَیْنَ یَدَیْ رَجُلٍ مُتَعَمِّدًا وَهُوَ یُصَلِّی».
رواه ابن عبد البر فی "التمهید" موقوفاً([8]).
از عبد الله بن عمر ب روایت است که اگر انسان تبدیل به خاکستر و در هوا پخش گردد، برای او بهتر است از اینکه عمدا از جلوی مردی عبور کند که در حال نماز است».
40- (الترهیب من ترک الصلاة تعمدا، وإخراجها عن وقتها تهاوناً)
([1]) بضم الجیم مصغراً، ووقع فی طبعة عمارة ونسخة الحافظ ونسخة الناجی من الکتاب: (أبو الجهم) مکبِّراً، ثم أطال الناجی فی بیان خطأ نسخته، وأنَّ الصواب بالتصغیر.
([2]) یعنی اگر میدانست این عمل چه گناهی دارد، برای رفتن درنگ میکرد و این برای او خیر بود.
([3]) یعنی از اینکه از جلو و نزدیک او میگذشت. و حد فاصلی که نمیتوان از جلوی نمازگزار عبور کرد، فاصلهی میان او و مکان سجدهاش میباشد. و از این فاصله به «یدین» تعبیر میشود چون اکثر کارها با دو دست انجام میشود. والله اعلم.
([4]) قلت: نعم، لکنه لیس عن أبی الجهیم، وإنما عن زید بن خالد، وهذا شاذ، ومثله قوله: "أربعین خریفاً". والمحفوظ ما فی "الصحیح": "قال أبو النضر: لا أدری قال: أربعین یوماً أو شهراً أو سنة" لیس فیه الجزم بـ "أربعین خریفاً". وقد بینت ذلک بیاناً شافیاً فی "الضعیفة" (6911).
([5]) کذا الأصل ومطبوعة الثلاثة! والذی عند الترمذی (2/ 160- شاکر): "وَقَدْ رُوِیَ عَنِ النَّبِیِّ ج أَنَّهُ قَالَ...". لم یذکر أنساً، وإنما النبی ج ولعله الصواب. ولم أجد من وصله عن أنس.
([6]) کذا قال! وفیه مجهول، وآخر لیس بقوی، وهو مخرج فی "الروض" (1129) وغیره.
([7]) قال الناجی (79): "هذا عجیب! فالحدیث فی صحیح مسلم سنداً ومتناً".
قلت: وهو فی "مسلم" (2/ 58).
([8]) أخرجه هو (21/ 149)، وکذا أبو نعیم فی "أخبار أصبهان" (1/ 354) من طریق أبی عمران الغافقی عنه، وإسناد الأول صحیح.