853-603- (1) (صحیح) عَنِ البَرَاءِ بْنِ عَازِبٍ س قَالَ: قَالَ النَّبِیُّ ج: «إِذَا أَتَیْتَ مَضْجَعَکَ([1])، فَتَوَضَّأْ وُضُوءَکَ لِلصَّلاَةِ، ثُمَّ اضْطَجِعْ عَلَى شِقِّکَ الأَیْمَنِ، ثُمَّ قُلْ: (اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْلَمْتُ نَفْسِی إِلَیْکَ، وَوَجَّهْتُ وَجْهِی إِلَیْکَ، وَفَوَّضْتُ أَمْرِی إِلَیْکَ، آمَنْتُ بِکِتَابِکَ الَّذِی أَنْزَلْتَ، وَبِنَبِیِّکَ الَّذِی أَرْسَلْتَ). فَإِنْ مُتَّ مِنْ لَیْلَتِکَ فَأَنْتَ عَلَى الفِطْرَةِ، وَاجْعَلْهُنَّ آخِرَ مَا تَتَکَلَّمُ بِهِ». قَالَ: فَرَدَّدْتُهَا عَلَى النَّبِیِّ ج، فَلَمَّا بَلَغْتُ (آمَنْتُ بِکِتَابِکَ الَّذِی أَنْزَلْتَ)، قُلْتُ: وَرَسُولِکَ! قَالَ: «لاَ، وَنَبِیِّکَ الَّذِی أَرْسَلْتَ»([2]).
رواه البخاری ومسلم وأبو داود والترمذی والنسائی وابن ماجه.
از براء بن عازب س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «هرگاه در بستر خوابت قرار گرفتی، همانطور که برای نماز وضو میگیری وضو بگیر، سپس بر پهلوی راست بخواب و این دعا را بخوان: (اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْلَمْتُ نَفْسِی إِلَیْکَ، وَوَجَّهْتُ وَجْهِی إِلَیْکَ، وَفَوَّضْتُ أَمْرِی إِلَیْکَ، آمَنْتُ بِکِتَابِکَ الَّذِی أَنْزَلْتَ، وَبِنَبِیِّکَ الَّذِی أَرْسَلْتَ): پروردگارا، خود را تسلیم تو نمودم و به سوی تو روی آوردهام، تمام امور خود را به تو سپردهام، به کتابی که نازل کردهای (قرآن) و به پیامبری که فرستادهای ایمان دارم». رسول الله ج فرمودند: «اگر بعد از خواندن این دعا، در آن شب بمیری، بر فطرت و دین اسلام خواهی ُمرد و این کلمات را آخرین سخن خود قرار بده». براء میگوید: این دعا را نزد رسول الله ج خواندم. وقتی گفتم «برسولک» رسول الله ج فرمود: «بگو: بنبیک». یعنی بجای لفظ رسول کلمه نبی بکار ببر.
وفی روایة للبخاری والترمذی: «فَإِنّکَ إِن مُتَّ مِنْ لَیْلَتِکَ، مُتَّ عَلَى الفِطْرَةِ، وَإِنْ أَصْبَحْتَ أَصَبْتَ خَیْرًا».
و در روایت بخاری و ترمذی آمده است: «پس اگر در این شب بمیری، بر فطرت مردی و اگر شب به صبح رساندی، کسب خیر نمودی».
854-342- (1) (ضعیف) وَعَنْ رَافِعِ بْنِ خَدِیجٍ عَنِ النَّبِیَّ ج قَالَ: «إِذَا اضْطَجَعَ أَحَدُکُمْ عَلَى جَنْبِهِ الأَیْمَنِ ثُمَّ قَالَ: (اللَّهُمَّ أَسْلَمْتُ نَفْسِی إِلَیْکَ، وَوَجَّهْتُ وَجْهِی إِلَیْکَ، وَأَلْجَأْتُ ظَهْرِی إِلَیْکَ، وَفَوَّضْتُ أَمْرِی إِلَیْکَ، لَا مَلْجَأَ مِنْکَ إِلَّا إِلَیْکَ، أُومِنُ بِکِتَابِکَ وَبِرَسُولِکَ)، فَإِنْ مَاتَ مِنْ لَیْلَتِهِ دَخَلَ الجَنَّةَ».
رواه الترمذی وقال: "هذا حدیث حسن غریب"([3]).
از رافع بن خدیج از رسول خدا ج روایت است که فرمودند: «چون یکی از شما به پهلوی راست دراز کشید بگوید: «پروردگارا، نفسم را تسلیم تو کردم و به تو روی آوردم و به تو پناه آوردم و کار و بارم را به تو سپردم، در برابر تو پناهی جز تو نیست به کتاب و رسولت ایمان آوردم». چون در این شب بمیرد وارد بهشت میشود».
855-343- (2) (منکر) وَعَنْ عَلِیٌّ س أَنَّهُ قَالَ لابن أَغیَد([4]): أَلَا أُحَدِّثُکَ عَنِّی، وَعَنْ فَاطِمَةَ بِنْتِ رَسُولِ اللَّهِ ج، وَکَانَتْ مِنْ أَحَبِّ أَهْلِهِ إِلَیْهِ، وَکَانَت عِندِی؟ قُلْتُ: بَلَى، قَالَ: إِنَّهَا جَرَّتْ بِالرَّحَا حَتَّى أَثَّرَت فِی یَدِهَا، وَاسْتَقَتْ بِالْقِرْبَةِ حَتَّى أَثَّرَت فِی نَحْرِهَا، وَکَنَسَتِ الْبَیْتَ حَتَّى اغْبَرَّتْ ثِیَابُهَا، فَأَتَى النَّبِیَّ ج خَدَمٌ، فَقُلْتُ: لَوْ أَتَیْتِ أَبَاکِ فَسَأَلْتِیهِ خَادِمًا. فَأَتَتْهُ، فَوَجَدَتْ عِنْدَهُ حُدَّاثًا([5]) فَرَجَعَتْ، فَأَتَاهَا مِنَ الْغَدِ، فَقَالَ: «مَا کَانَ حَاجَتُکِ؟» فَسَکَتَتْ، فَقُلْتُ: أَنَا أُحَدِّثُکَ یَا رَسُولَ اللَّهِ! جَرَّتْ بِالرَّحَى حَتَّى أَثَّرَتْ فِی یَدِهَا، وَحَمَلَتْ بِالْقِرْبَةِ حَتَّى أَثَّرَتْ فِی نَحْرِهَا، فَلَمَّا أَنْ جَاءَ الْخَدَمُ أَمَرْتُهَا أَنْ تَأْتِیَکَ فَتَسْتَخْدِمَکَ خَادِمًا یَقِیهَا حَرَّ مَا هِیَ فِیهِ. قَالَ: «اتَّقِی اللَّهَ یَا فَاطِمَةُ! وَأَدِّی فَرِیضَةَ رَبِّکِ، وَاعْمَلِی عَمَلَ أَهْلِکِ، فَإِذَا أَخَذْتِ مَضْجَعَکِ فَسَبِّحِی ثَلَاثًا وَثَلَاثِینَ، وَاحْمَدِی ثَلَاثًا وَثَلَاثِینَ، وَکَبِّرِی أَرْبَعًا وَثَلَاثِینَ، فَتِلْکَ مِائَةٌ، فَهِیَ خَیْرٌ لَکِ مِنْ خَادِمٍ». قَالَتْ: رَضِیتُ عَنِ اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ، وَعَنْ رَسُولِهِ.
زاد فی روایة([6]): "ولم یُخدمها".
رواه البخاری ومسلم، وأبو داود واللفظ له([7])، والترمذی مختصراً وقال: "وفی الحدیث قصة" ولم یذکرها.
از علی س روایت است که به ابن اغید گفت: آیا برای تو حدیثی از خود و از فاطمه دختر رسول الله ج که محبوبترین فرد خانوادهی ایشان بود و نزد من بود، بازگو نکنم؟ گفتم: آری؛ گفت: فاطمه با سنگ آسیاب کار میکرد چنانکه اثر آن بر دستهای وی نمایان شده بود و با مشک از چاه آب میکشید که اثر آن در گردن وی پیدا شده بود و خانه را تمیز میکرد چنانکه در اثر آن لباسش غبارآلود میشد. خدمتکارانی نزد رسول خدا ج آورده شدند. پس گفتم: نزد رسول خدا ج برو و خدمتکاری بخواه. فاطمه نزد رسول خدا ج رفت و با افرادی مواجه شد که با یکدیگر سخن میگفتند، پس بازگشت. فردای آن روز نزد رسول خدا رفت و رسول خدا ج فرمود: نیازت چیست؟ اما فاطمه سکوت اختیار کرد. پس گفتم: ای رسول خدا ج من میگویم؛ فاطمه با آسیاب کار میکند چنانکه اثر آن بر دستهایش نمایان شده است و مشک آب را حمل میکند چنانکه اثر آن در گردنش پیدا است. چون خدمتکارانی آورده شدند به وی گفتم نزد شما بیاید تا خدمتکاری را در اختیار او قرار دهید تا کمکیار فاطمه در اعمال سختی باشد که مشغول انجام آنها است. رسول خدا ج فرمودند: ای فاطمه تقوای الهی پیشه کن و فرایض پروردگارت را ادا کن و امور خانوادهات را خود انجام بده و چون به بستر رفتی سی و سه بار تسبیح و سی و سه بار تحمید و سی و چهار بار تکبیر بگو. که جمعا صد بار میشود. و این برای تو از خدمتکار بهتر است. فاطمه گفت: از الله و رسولش راضی شدم.
و در روایتی افزون بر این آمده است: و به او خدمتکاری نداد.
0-604- (2) (صحیح) [قلت: ولفظ الشیخین فی حدیث علی المذکور سابقاً عن أبی لیلى: حَدَّثَنَا عَلِیٌّ: أَنَّ فَاطِمَةَ اشْتَکَتْ مَا تَلْقَى مِنْ الرَّحَى فِی یَدِهَا، وَأَتَى النَّبِیَّ ج سَبْیٌ فَانْطَلَقَتْ، فَلَمْ تَجِدْهُ وَلَقِیَتْ عَائِشَةَ، فَأَخْبَرَتْهَا، فَلَمَّا جَاءَ النَّبِیُّ ج أَخْبَرَتْهُ عَائِشَةُ بِمَجِیءِ فَاطِمَةَ إِلَیْهَا، فَجَاءَ النَّبِیُّ ج إِلَیْنَا، وَقَدْ أَخَذْنَا مَضَاجِعَنَا، فَذَهَبْنَا نَقُومُ، فَقَالَ النَّبِیُّ ج: "عَلَى مَکَانِکُمَا" فَقَعَدَ بَیْنَنَا حَتَّى وَجَدْتُ بَرْدَ قَدَمِهِ عَلَى صَدْرِی، ثُمَّ قَالَ: أَلَا أُعَلِّمکُمَا خَیْرًا مِمَّا سَأَلْتُمَا إِذَا أَخَذْتُمَا مَضَاجِعَکُمَا؟ أَنْ تُکَبِّرَا اللَّهَ أَرْبَعًا وَثَلَاثِینَ، وَتُسَبِّحَاهُ ثَلَاثًا وَثَلَاثِینَ، وَتَحْمَدَاهُ ثَلَاثًا وَثَلَاثِینَ، فَهْوَ خَیْرٌ لَکُمَا مِنْ خَادِمٍ"]([8]).
از ابن ابی لیلی روایت است، علی س برای ما بیان کرد که فاطمه ل از پینهای در کف دستش شکایت کرد و برای گرفتن بردهای به نزد رسول الله ج رفت، اما او را نیافت و عایشه ل را ملاقات کرد و او را باخبر نمود؛ زمانی که رسول الله ج آمد عایشه ل او را از آمدن فاطمه ل به نزدش خبر داد.
رسول الله ج در حالی نزد ما آمد که خوابیده بودیم، خواستیم بلند شویم که رسول الله ج فرمود: بر جایتان باشید، پس بین ما نشست تا جاییکه سردی قدمش را بر روی سینهام احساس کردم. سپس فرمود: آیا به شما چیزی یاد ندهم که از آنچه سؤال کردهاید بهتر است؟ هرگاه به بستر خواب رفتید، سی و چهار بار الله اکبر، سی و سه بار سبحان الله و سی و سه بار الحمد لله بگویید؛ زیرا آن برای شما از خدمتکار بهتر است».
856-605- (3) (حسن لغیره) وَعَنْ فَرْوَةَ بْنِ نَوْفَلٍ عَنْ أَبِیهِ س أَنَّ النَّبِیَّ ج قَالَ لِنَوْفَلٍ: «اقْرَأْ ﴿قُلۡ یَٰٓأَیُّهَا ٱلۡکَٰفِرُونَ﴾ ثُمَّ نَمْ عَلَى خَاتِمَتِهَا، فَإِنَّهَا بَرَاءَةٌ مِنَ الشِّرْکِ».
رواه أبو داود - واللفظ له- والترمذی والنسائی متصلاً ومرسلاً، وابن حبان فی "صحیحه" والحاکم، وقال: "صحیح الإسناد".
فَروَه بن نوفل از پدرش س روایت میکند که رسول الله ج به نوفل فرمود: ﴿قُلۡ یَٰٓأَیُّهَا ٱلۡکَٰفِرُونَ﴾ را بخوان و در پایان آن بخواب، زیرا آن برائت و بیزاری جستن از شرک است».
857-606- (4) (صحیح) وَعَنْ عَبْدِاللَّهِ بْنِ عَمْرٍو ب عَنِ النَّبِیِّ ج قَالَ: «خَصْلَتَانِ، أَوْ خُلَّتَانِ لَا یُحَافِظُ عَلَیْهِمَا عَبْدٌ مُسْلِمٌ إِلَّا دَخَلَ الْجَنَّةَ، هُمَا یَسِیرٌ، وَمَنْ یَعْمَلُ بِهِمَا قَلِیلٌ، یُسَبِّحُ فِی دُبُرِ کُلِّ صَلَاةٍ عَشْرًا، وَیَحْمَدُ عَشْرًا، وَیُکَبِّرُ عَشْرًا، فَذَلِکَ خَمْسُونَ وَمِائَةٌ بِاللِّسَانِ، وَأَلْفٌ وَخَمْسُ مِائَةٍ فِی الْمِیزَانِ، وَیُکَبِّرُ أَرْبَعًا وَثَلَاثِینَ إِذَا أَخَذَ مَضْجَعَهُ، وَیَحْمَدُ ثَلَاثًا وَثَلَاثِینَ، وَیُسَبِّحُ ثَلَاثًا وَثَلَاثِینَ، فَتلِکَ مِائَةٌ بِاللِّسَانِ، وَأَلْفٌ فِی الْمِیزَانِ». فَلَقَدْ رَأَیْتُ رَسُولَ اللَّهِ ج یَعْقِدُهَا([9]). قَالُوا: یَا رَسُولَ اللَّهِ! کَیْفَ هُمَا یَسِیرٌ وَمَنْ یَعْمَلُ بِهِمَا قَلِیلٌ؟ قَالَ: «یَأْتِی أَحَدَکُمْ - یَعْنِی - الشَّیْطَانُ فِی مَنَامِهِ، فَیُنَوِّمُهُ قَبْلَ أَنْ یَقُولَهُ، وَیَأْتِیهِ فِی صَلَاتِهِ فَیُذَکِّرُهُ حَاجَةً قَبْلَ أَنْ یَقُولَهَا».
از عبد الله بن عمرو ب روایت است که رسول الله ج فرمودند: «هیچ بندهی مسلمانی نیست که بر دو خصلت یا ویژگی مراقبت کند مگر اینکه به سبب آنها وارد بهشت میشود. این دو عمل آسان است و کسانی که به آنها عمل کنند اندک؛ بعد از هر نماز ده بار سبحان الله، ده بار الحمدلله و ده بار اللهاکبر بگوید، پس آن یکصد و پنجاه بار به زبان و هزار و پانصد بار در میزان میباشد. و زمانی که در بسترش قرار گرفت سی و چهار بار اللهاکبر و سی و سه بار الحمد لله و سی و سه بار سبحان الله بگوید. پس آن صد بار به زبان و هزار بار در میزان میباشد. رسول الله ج را دیدم که آنها را شمارش میکرد. گفتند: ای رسول الله ج! چگونه آنها آسان است و کسانی که به آنها عمل کنند اندک هستند؟ فرمود: شیطان در خواب به نزد یکی از شما میآید و او را قبل از اینکه آنها را بخواند، میخواباند و در نماز به سراغ وی آمده و قبل از گفتن آنها او را به یاد عملی میاندازد».
رواه أبو داود - واللفظ- له والترمذی، وقال: "حدیث حسن صحیح" والنسائی، وابن حبان فی "صحیحه" وزاد بعد قوله: "وألف وخمس مائة فی المیزان" قال رسول الله ج: «وَأَیُّکُمْ یَعْمَلُ فِی الیَوْمِ وَاللَّیْلَةِ أَلْفَیْنِ وَخَمْسَ مِائَةِ سَیِّئَةٍ؟!».
و علاوه بر این در روایت ترمذی و نسائی آمده که رسول الله ج فرمودند: «و کدام یک از شما در یک شبانهروز دو هزار و پانصد گناه انجام میدهد».
858-344- (3) (ضعیف) وَعَنْ العِرْبَاضِ بْنِ سَارِیَةَ س أَنَّ النَّبِیَّ ج کَانَ یَقْرَأُ المُسَبِّحَاتِ قَبْلَ أَنْ یَرْقُدَ، یَقُولُ: «إِنَّ فِیهِنَّ آیَةً خَیْرٌ مِنْ أَلْفِ آیَةٍ».
رواه أبو داود، والترمذی، واللفظ له وقال: "حدیث حسن غریب". والنسائی وقال: "قال معاویة - یعنی ابن صالح-: إن بعض أهل العلم کانوا یجعلون المسبحات ستاً: سورة ﴿ٱلۡحَدِیدِۖ﴾ و﴿ٱلۡحَشۡرِۚ﴾ و﴿ٱلۡحَوَارِیُّونَ﴾ وسورة ﴿ٱلۡجُمُعَةِ﴾ و﴿ٱلتَّغَابُنِۗ﴾ و﴿سَبِّحِ ٱسۡمَ رَبِّکَ ٱلۡأَعۡلَى١﴾.
و از عرباض بن ساریه س روایت است که رسول خدا ج قبل از خوابیدن مسبحات را تلاوت میکرد و میفرمود: «در این سورهها آیهای است که از هزار آیه بهتر است».
و نسائی میگوید: برخی از اهل علم مسبحات را این شش سوره دانستهاند: ﴿ٱلۡحَدِیدِۖ﴾ ، ﴿ٱلۡحَشۡرِۚ﴾ ، ﴿ٱلۡحَوَارِیُّونَ﴾ ، ﴿ٱلۡجُمُعَةِ﴾ ، ﴿ٱلتَّغَابُنِۗ﴾ و ﴿سَبِّحِ ٱسۡمَ رَبِّکَ ٱلۡأَعۡلَى١﴾.
859-607- (5) (صحیح) وَعَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ س عَنِ النَّبِیِّ ج قَالَ: «مَنْ قَالَ حِینَ یَأْوِی إِلَى فِرَاشِهِ: (لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لَا شَرِیکَ لَهُ، لَهُ الْمُلْکُ وَلَهُ الْحَمْدُ وَهُوَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ، لَا حَوْلَ وَلَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ العَلِی العَظِیم، سُبْحَانَ اللَّهِ، وَالْحَمْدُ لِلَّهِ، وَلَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ، وَاللَّهُ أَکْبَرُ)، غُفِرَت لَهُ ذُنُوبَهُ أَوْ خَطَایَاهُ - شَکَّ مِسْعَرٌ - وَإِنْ کَانَت مِثْلَ زَبَدِ الْبَحْرِ».
رواه النسائی، وابن حبان فی "صحیحه" واللفظ له،
از ابوهریره س روایت است که رسول خدا ج فرمودند: «هرکس به هنگام آمدن به بسترش بگوید: (لَا إِلَهَ إِلَّا اللهُ وَحْدَهُ لَا شَرِیکَ لَهُ، لَهُ الْمُلْکُ وَلَهُ الْحَمْدُ وَهُوَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ، لَا حَوْلَ وَلَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللهِ العَلِی العَظِیم، سُبْحَانَ اللهِ، وَالْحَمْدُ لِلهِ، وَلَا إِلَهَ إِلَّا اللهُ، وَاللهُ أَکْبَرُ) گناهانش بخشیده میشود اگرچه به مانند کف دریا باشند».
وعند النسائی: «سُبْحَانَ اللَّهِ وَبِحَمْدِهِ».
و در روایت نسائی آمده است: «سبحان الله و بحمده».
و در پایان آن آمده است: «غُفِرَت لَهُ ذُنُوبُهُ وَلَوْ کَانَتْ أَکْثَرَ مِنْ زَبَدِ الْبَحْرِ».
« گناهانش بخشیده میشود اگرچه از کف دریا بیشتر باشد».
860-345- (4) (ضعیف) وَعَن شَدَّاد بن أَوسٍ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: «مَا مِنْ مُسْلِمٍ یَأْخُذُ مَضْجَعَهُ، یَقْرَأُ سُورَةً مِنْ کِتَابِ اللَّهِ، إِلَّا وَکَّلَ اللَّهُ بِهِ مَلَکًا، فَلَا یَقْرَبُهُ شَیْءٌ یُؤْذِیهِ، حَتَّى یَهُبَّ مِن نَومِهِ مَتَى هَبَّ»
رواه الترمذی. ورواه أحمد؛ إلا أنه قال: «بَعَثَ اللهُ لَهُ مَلَکاً یَحفظهُ مِن کُل شَیءٍ یُؤذِیهِ، حَتَّى یَهُبَّ مَتَى هَبَّ».
ورواة أحمد رواة "الصحیح"([10]).
(هبَّ) أی: انتبه من نومه.
و از شداد بن اوس س روایت است که رسول خدا ج فرمودند: «هیچ مسلمانی نیست که برای خواب به بستر رفته و سورهای از کتاب الله بخواند مگر اینکه خداوند متعال فرشتهای را مامور وی میکند چنانکه هیچ چیز موذی به وی نزدیک نمیشود تا اینکه از خواب برخیزد».
ترمذی و احمد این حدیث را روایت کردهاند جز اینکه در روایت احمد آمده است: «خداوند فرشتهای را میفرستد که او را از هر چیز موذی حفاظت میکند تا اینکه از خواب بیدار میشود».
861-346- (5) (ضعیف) وَعَنْ جَابِرٍ س أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ج قَالَ: «إِذَا أَوَى الرَّجُلُ إِلَى فِرَاشِهِ ابْتَدَرَهُ مَلَکٌ وَشَیْطَانٌ، فَیَقُولُ الْمَلَکُ: اخْتِمْ بِخَیْرٍ، وَیَقُولُ الشَّیْطَانُ: اخْتِمْ بِشَرٍّ، فَإِنْ ذَکَرَ اللَّهَ ثُمَّ نَامَ بَاتَ الْمَلَکُ یَکْلَؤُهُ، وَإِذَا اسْتَیْقَظَ قَالَ الْمَلَکُ: افْتَحْ بِخَیْرٍ، وَقَالَ الشَّیْطَانُ: افْتَحْ بِشَرٍّ، فَإِنْ قَالَ: الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی رَدَّ عَلَیَّ نَفْسِی، وَلَمْ یُمِتْهَا فِی مَنَامِهَا، الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی ﴿یُمۡسِکُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ أَن تَزُولَا﴾، إِلَى آخِرِ الْآیَةِ، الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی ﴿یُمۡسِکُ ٱلسَّمَآءَ أَن تَقَعَ عَلَى ٱلۡأَرۡضِ إِلَّا بِإِذۡنِهِۦٓ﴾، فَإِنْ وَقَعَ مِنْ سَرِیرِهِ فَمَاتَ دَخَلَ الْجَنَّةَ».
رواه أبو یعلى بإسناد صحیح، والحاکم، وزاد فی آخره: «الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی یُحْیِی الْمَوْتَى، وَهُوَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ». وقال: "صحیح على شرط مسلم"([11]).
(یکلؤه) أی: یحرسه ویحفظه.
و از جابر س روایت است که رسول خدا ج فرمودند: «چون انسان به بسترش وارد شود فرشته و شیطانی نزد وی میآیند که فرشته میگوید: (روزت را) با خوبی به پایان برسان. و شیطان میگوید: (روزت را) با شر و بدی به پایان ببر. پس اگر ذکر و یاد خدا کند و بخوابد، فرشته از وی حفاظت نموده و نگهبانی میکند و چون بیدار شود فرشته میگوید: با خیر و خوبی روزت را شروع کن. و شیطان میگوید: با شر و بدی آغاز کن. پس اگر بگوید: حمد و سپاس خداوندی را که جانم را بازگرداند و آنرا در خواب نمیراند. حمد و سپاس خداوندی را که «آسمانها و زمین را از فروپاشی نگه داشته است» تا پایان آیه؛ حمد و سپاس خداوندی را که «نمیگذارد آسمان بر زمین فرو افتد مگر او اجازه دهد». در اینصورت اگر در بسترش بمیرد وارد بهشت میشود».
862-347- (6) (ضعیف) وَعَن أَنَسٍ س قَالَ: قَالَ رَسُول اللهِ ج: «إِذَا وَضَعتَ جَنبکَ عَلَى الفراش وَقَرَأْتَ «فاتحة الکتاب» وَ «قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ»؛ فقد أَمِنْتَ مِن کُلِّ شیءٍ إلا الموتَ».
رواه البزار ورجاله رجال "الصحیح" إلا غسان بن عبید.
و از انس س روایت است که رسول خدا ج فرمودند: «چون پهلو به بستر خواب نهادی و سوره حمد و اخلاص را خواندی، از هر چیزی جز مرگ در امان خواهی بود».
863-348- (7) (ضعیف) وَرُوِیَ عَن أَنَسِ بنِ مَالِکٍ س عَنِ النَّبِیِّ ج قَالَ: «مَنْ أَرَادَ أَنْ یَنَامَ عَلَى فِرَاشِهِ فَنَامَ عَلَى یَمِینِهِ، ثُمَّ قَرَأَ ﴿قُلۡ هُوَ ٱللَّهُ أَحَدٌ﴾ مِائَةَ مَرَّةٍ، فَإِذَا کَانَ یَوْمُ القِیَامَةِ یَقُولُ لَهُ الرَّبُّ: یَا عَبْدِیَ! ادْخُلْ عَلَى یَمِینِکَ الجَنَّةَ».
رواه الترمذی وقال: "حدیث غریب".
و از انس بن مالک س روایت است که رسول خدا ج فرمودند: «هرکس میخواهد سر به بالین بگذارد بر شانه راست بخوابد سپس ﴿قُلۡ هُوَ ٱللَّهُ أَحَدٌ١﴾ را صد مرتبه بخواند. در این صورت خداوند متعال روز قیامت به وی میگوید: بندهی من، از سمت راست وارد بهشت شو».
864-349- (8) (ضعیف) وَعَنْ أَبِی سَعِیدٍ الخدری س عَنِ النَّبِیِّ ج قَالَ: «مَنْ قَالَ حِینَ یَأْوِی إِلَى فِرَاشِهِ: (أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ [العَظِیم] الَّذِی لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الحَیَّ القَیُّومَ وَأَتُوبُ إِلَیْهِ)، [ثَلَاثَ مَرَّاتٍ]([12])، غُفِرَت لَهُ ذُنُوبَهُ وَإِنْ کَانَتْ مِثْلَ زَبَدِ البَحْرِ، وَإِنْ کَانَتْ عَدَدَ وَرَقِ الشَّجَرِ، وَإِنْ کَانَتْ عَدَدَ رَمْلِ عَالِجٍ، وَإِنْ کَانَتْ عَدَدَ أَیَّامِ الدُّنْیَا».
رواه الترمذی من طریق الوصّافی، عن عطیة، عن أبی سعید، وقال: "حدیث حسن غریب، لا نعرفه إلا من هذا الوجه؛ من حدیث عبید الله بن الولید الوصّافی". (قال المملی): "عبید الله هذا واهٍ، ولکن تابعه علیه عصام بن قدامة؛ وهو ثقة خرّجه البخاری فی «تاریخه» من طریقه بنحوه، وعطیة هذا هو العوفی، یأتی الکلام علیه".
و از ابوسعید خدری س روایت است که رسول خدا ج فرمودند: «هرکس زمانی که به بستر خواب میرود سه بار بگوید: «أَسْتَغْفِرُ اللهَ [العَظِیم] الَّذِی لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الحَیَّ القَیُّومَ وَأَتُوبُ إِلَیْهِ» گناهان وی بخشیده میشود هرچند به اندازه کف روی آب باشد و به تعداد برگهای درختان و به مقدار ماسهها و به تعداد روزهای دنیا باشد».
865-608- (6) (صحیح لغیره) وَعَن أَبِی عَبْدِالرَّحْمَنِ الْحُبُلِیَّ قَالَ: أَخْرَجَ لَنَا عَبْدُاللَّهِ بْنُ عَمْرٍو قِرْطَاسًا، وَقَالَ: کَانَ رَسُولُ اللَّهِ ج یُعَلِّمُنَا یَقُولُ: «اللَّهُمَّ فَاطِرَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ، عَالِمَ الْغَیْبِ وَالشَّهَادَةِ، أَنْتَ رَبُّ کُلِّ شَیْءٍ، وَإِلَهُ کُلِّ شَیْءٍ، أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ، أَعُوذُ بِکَ مِنَ الشَّیْطَانِ وَشِرْکِهِ، وَأَعُوذُ بِکَ أَنْ أَقْتَرِفَ عَلَى نَفْسِی سُوءاً([13]) أَوْ أَجُرَّهُ إِلَی مُسْلِمٍ». قَالَ أَبُو عَبْدِالرَّحْمَنِ: کَانَ رَسُولُ اللَّهِ ج یُعَلِّمُهُ عَبْدَاللَّهِ بْنَ عَمْرٍو، یَقُولَ ذَلِکَ حِینَ یُرِیدُ أَنْ یَنَامَ.
رواه أحمد بإسناد حسن.
از ابو عبدالرحمن حُبُلی روایت است که عبدالله بن عمرو ب برگهای را برای ما بیرون آورد و گفت: رسول الله ج به ما آموزش میداد و فرمود: «اللَّهُمَّ فَاطِرَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ، عَالِمَ الْغَیْبِ وَالشَّهَادَةِ، أَنْتَ رَبُّ کُلِّ شَیْءٍ، وَإِلَهُ کُلِّ شَیْءٍ، أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ، أَعُوذُ بِکَ مِنَ الشَّیْطَانِ وَشِرْکِهِ، وَأَعُوذُ بِکَ أَنْ أَقْتَرِفَ عَلَى نَفْسِی سُوءاً أَوْ أَجُرَّهُ إِلَی مُسْلِمٍ»: پروردگارا! آفرینندهی آسمانها و زمین، آگاه بر پنهان و آشکار، تو پروردگار هر چیزی هستی، گواهی میدهم معبود به حقی جز تو نیست؛ به تو پناه میبرم از شیطان و شرکش و از اینکه مرتکب عمل زشتی شوم یا اینکه مسلمانی را به عمل زشتی وادارم، پناه تو را میجویم». ابوعبدالرحمن میگوید: رسول الله ج آن را به عبدالله بن عمرو ب آموخت تا به هنگام خواب بخواند.
866-350- (9) (ضعیف) وَرُوِیَ عَنْ أَبِی الدَّرْدَاءِ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: «مَنْ قَالَ إِذَا أَوَى إِلَى فِرَاشِهِ: (الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی عَلَا فَقَهَرَ، وَبَطَنَ فَخَبَرَ، وَمَلَکَ فَقَدَرَ، الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی یُحْیِی وَیُمِیتُ، وَهُوَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ)، خَرَجَ مِنْ ذُنُوبِهِ کَیَوْمِ وَلَدَتْهُ أُمُّهُ».
رواه الطبرانی فی "الأوسط" والحاکم، ومن طریقه البیهقی فی "الشعب" وغیره.
و از ابودرداء س روایت است که رسول خدا ج فرمودند: «هرکس به هنگام رفتن به بستر بگوید: (الْحَمْدُ لِلهِ الَّذِی عَلَا فَقَهَرَ، وَبَطَنَ فَخَبَرَ، وَمَلَکَ فَقَدَرَ، الْحَمْدُ لِلهِ الَّذِی یُحْیِی وَیُمِیتُ، وَهُوَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ): «حمد و سپاس خدایی را که برتر بوده و چیره است و ستایش خدایی را که نهان بوده و خبر داده است و ستایش خدایی را که مالک است و قدیر نموده و ستایش خدایی را که مردگان را زنده مىکند و زندگان را مىمیراند و او بر هرچیز تواناست». گناهان وی چنان بخشیده میشود مانند روزی که از مادر متولد شده است».
867-609- (7) (حسن) وَعَنْ أَنَسِ بْنِ مَالِکٍ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللهِ ج: «مَنْ قَالَ إِذَا أَوَى إِلَى فِرَاشِهِ: (الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی کَفَانِی، وَآوَانِی، وَالْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی أَطْعَمَنِی وَسَقَانِی، وَالْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی مَنَّ عَلَیَّ فَأَفْضَلَ)، فَقَدْ حَمِدَ اللهَ بِجَمِیعِ مَحَامِدِ الْخَلْقِ کُلِّهِمْ».
رواه البیهقی، ولایحضرنی إسناده الآن([14]).
از انس بن مالک س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «هرکس به هنگام رفتن به بسترش بگوید: (الْحَمْدُ لِلهِ الَّذِی کَفَانِی، وَآوَانِی، وَالْحَمْدُ لِلهِ الَّذِی أَطْعَمَنِی وَسَقَانِی، وَالْحَمْدُ لِلهِ الَّذِی مَنَّ عَلَیَّ فَأَفْضَلَ): حمد و سپاس خدایی راست که مرا کفایت نموده و پناهم داده است؛ و ستایش خدایی راست که مرا غذا و آب داده و ستایش خدایی راست که بر من منت نهاده و مرا برتری داده» درحقیقت خداوند متعال را با تمام ستایشهای مخلوقات، ستوده است».
868-610- (8) (صحیح) وَعَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ س قَالَ: وَکَّلَنِی رَسُولُ اللَّهِ ج بِحِفْظِ زَکَاةِ رَمَضَانَ، فَأَتَانِی آتٍ، فَجَعَلَ یَحْثُو مِنَ الطَّعَامِ، فَأَخَذْتُهُ، فَقُلْتُ: لَأَرْفَعَنَّکَ إِلَى رَسُولِ اللَّهِ ج، قَالَ: إِنِّی مُحْتَاجٌ، وَعَلَیَّ دَینٌ وَعِیَالٌ، وَلِی حَاجَةٌ شَدِیدَةٌ. فَخَلَّیْتُ عَنْهُ، فَأَصْبَحْتُ. فَقَالَ النَّبِیُّ ج: «یَا أَبَا هُرَیْرَةَ! مَا فَعَلَ أَسِیرُکَ البَارِحَةَ؟». قَالَ: قُلْتُ: یَا رَسُولَ اللَّهِ! شَکَا حَاجَةً شَدِیدَةً وَعِیَالًا، فَرَحِمْتُهُ فَخَلَّیْتُ سَبِیلَهُ، قَالَ: «أَمَا إِنَّهُ قَدْ کَذَبَکَ وَسَیَعُودُ». فَعَرَفْتُ أَنَّهُ سَیَعُودُ، لِقَوْلِ رَسُولِ اللَّهِ ج «إِنَّهُ سَیَعُودُ»، فَرَصَدْتُهُ، فَجَاءَ یَحْثُو مِنَ الطَّعَامِ –وذکر الحدیث إلی أن قال:- فَأَخَذْتُهُ – یعنی فی الثالثة - فَقُلْتُ: لَأَرْفَعَنَّکَ إِلَى رَسُولِ اللَّهِ ج، وَهَذَا آخِرُ ثَلاَثِ مَرَّاتٍ تَزْعُمُ أَنَّکَ لاَ تَعُودُ، قَالَ: دَعْنِی أُعَلِّمْکَ کَلِمَاتٍ یَنْفَعُکَ اللَّهُ بِهَا! قُلْتُ: مَا هُنَّ؟ قَالَ: إِذَا أَوَیْتَ إِلَى فِرَاشِکَ، فَاقْرَأْ آیَةَ الکُرْسِیِّ: «اللَّهُ لاَ إِلَهَ إِلَّا هُوَ الحَیُّ القَیُّومُ» حَتَّى تَخْتِمَ الآیَةَ، فَإِنَّکَ لَنْ یَزَالَ عَلَیْکَ مِنَ اللَّهِ حَافِظٌ، وَلاَ یَقْرَبَنَّکَ شَیْطَانٌ حَتَّى تُصْبِحَ، فَخَلَّیْتُ سَبِیلَهُ، فَأَصْبَحْتُ، فَقَالَ لِی رَسُولُ اللَّهِ ج: «مَا فَعَلَ أَسِیرُکَ البَارِحَةَ؟». قُلْتُ: یَا رَسُولَ اللَّهِ! زَعَمَ أَنَّهُ یُعَلِّمُنِی کَلِمَاتٍ یَنْفَعُنِی اللَّهُ بِهَا، فَخَلَّیْتُ سَبِیلَهُ، قَالَ: «مَا هِیَ»، قُلْتُ: قَالَ لِی: إِذَا أَوَیْتَ إِلَى فِرَاشِکَ فَاقْرَأْ آیَةَ الکُرْسِیِّ، مِنْ أَوَّلِهَا حَتَّى تَخْتِمَ الآیَةَ: «اللَّهُ لاَ إِلَهَ إِلَّا هُوَ الحَیُّ القَیُّومُ»، وَقَالَ لِی: لَنْ یَزَالَ عَلَیْکَ مِنَ اللَّهِ حَافِظٌ، وَلاَ یَقْرَبُکَ شَیْطَانٌ حَتَّى تُصْبِحَ - وَکَانُوا أَحْرَصَ شَیْءٍ عَلَى الخَیْرِ - فَقَالَ النَّبِیُّ ج: «أَمَا إِنَّهُ قَدْ صَدَقَکَ، وَهُوَ کَذُوبٌ، تَعْلَمُ مَنْ تُخَاطِبُ مُنْذُ ثَلاَثِ لَیَالٍ یَا أَبَا هُرَیْرَةَ؟» قُلتُ: لاَ. قَالَ: «ذَاکَ شَیْطَانٌ».
رواه البخاری وابن خزیمة وغیرهما([15]).
ابوهریره س میگوید: رسول الله ج حفاظت و نگهبانی زکات رمضان را به من سپرد، شخصی آمد و شروع به دزدیدن غذا کرد، من او را دستگیر کردم و گفتم به خدا سوگند تو را نزد رسول الله ج خواهم برد. او گفت: من فردی نیازمند، مقروض و عیالوار هستم و بسیار محتاجم. ابوهریره س میگوید: او را رها کردم. صبح رسول الله ج از من پرسید: دیشب زندانیات با تو چه کار کرد؟ گفتم: ای رسول الله ج! او از نیاز شدید و کثرت فرزندان شکایت میکرد. من به حال او ترحم نمودم و او را رها کردم. رسول الله ج فرمود: او به تو دروغ گفته است و دوباره خواهد آمد. ابوهریره س میگوید: پس فهمیدم که او دوباره بر خواهد گشت، چون رسول الله ج فرموده بود دوباره خواهد آمد، پس به کمین او نشستم. او بار دیگر آمد و به دزدیدن غذا مشغول شد - و حدیث را بیان کرد تا اینکه فرمود - من او را دستگیر کردم - یعنی در بار سوم - و گفتم این بار حتما تو را نزد رسول الله ج خواهم برد، سومین بار است که قول میدهی، بر نگردی اما دوباره برمیگردی. او گفت: مرا رها کن، کلماتی به تو خواهم آموخت که خداوند آنها را برایت مفید خواهد نمود. گفتم: آن کلمات چه هستند؟ او گفت: هرگاه بر بستر خوابت قرار گرفتی پس آیة الکرسی را تا آخر آیه بخوان، تمام شب از جانب خداوند از تو محافظت میشود و تا صبح شیطان به تو نزدیک نخواهد شد. من او را رها کردم. صبح رسول الله ج از من پرسید: دیشب زندانیات با تو چه کار کرد؟ گفتم: ای رسول الله! او گفت: کلماتی به من خواهد آموخت که خداوند آنها را برایم مفید خواهد نمود. لذا من او را رها کردم. رسول الله ج فرمود: آن کلمات چه هستند؟ گفتم: ای رسول الله ج! به من گفت: هرگاه بر بستر خوابت قرار گرفتی، پس آیة الکرسی را از اول تا آخر آیه بخوان؛ و به من گفت: از جانب خداوند پیوسته از تو محافظت میشود و تا صبح شیطان نزدیک تو نخواهد شد، - گفتنی است که یاران رسول الله ج بر انجام اعمال نیک علاقهی زیادی داشتند. - رسول الله ج فرمود: «در عین حال که شخصی بسیار دروغگو است اما به تو راست گفته است. و خطاب به من افزود: ای ابوهریره س! هیچ میدانی که در این سه شب مخاطب تو چه کسی بوده است؟ گفتم: خیر، رسول الله ج فرمود: شیطان بوده است».
0-351- (10) (ضعیف) ورواه الترمذی وغیره من حدیث أبی أیوب بنحوه، وفی بعض طرقه عنده([16]) قال: «أَرْسِلْنِی وَأُعَلِّمْکَ آیَةً مِن کِتَابِ الله لَا تَضَعُهَا عَلَى مَالٍ وَلَا وَلَدٍ فَیقرَبَکَ شَیطَانٌ أَبَداً. قُلتُ: وَمَا هِیَ؟ قَالَ: لَا أَستَطیعُ أَن أَتَکَلَّمُ بِهَا؛ آیة «الکرسی».
قال الحافظ /: "وفی الباب أحادیث کثیرة من فعل النبی ج لیست من شرط کتابنا، أضربْنا عن ذکرها".
و ترمذی و دیگران مانند آنرا از طریق ابوایوب روایت کردهاند و در برخی طرق آن آمده است: «مرا رها کن، در عوض آیهای از کتاب الله به تو میآموزم که آنرا بر هیچ مال و فرزندی نمیخوانی مگر اینکه هرگز شیطان به تو نزدیک نمیشود». گفتم: آن چیست؟ گفت: نمیتوانم آنرا بر زبان آورم آن آیه «الکرسی» است».
869-611- (9) (حسن صحیح) وَعَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: «مَنْ اضْطَجَعَ مَضْجَعًا لَمْ یَذْکُرِ اللَّهَ فِیهِ، کَانَ عَلَیْهِ تِرَةً یَوْمَ الْقِیَامَةِ، وَمَنْ قَعَدَ مَقْعَدًا لَمْ یَذْکُرِ اللَّهَ فِیهِ، کَانَ عَلَیْهِ تِرَةٌ یَوْمَ الْقِیَامَةِ».
رواه أبو داود، وروى النسائی منه ذکر الاضطجاع فقط([17]).
از ابوهریره س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «هرکس درحالی در بسترش بخوابد که در آن ذکر خدا نکند و نیز هرکس در جایی بنشیند و در آنجا ذکر خدا را نکند، در روز قیامت سبب حسرت او میشود».
(الترة) بکسر التاء المثناة فوق مخففاً هو: النقص، وقیل: التبعة.
10- (الترغیب فی کلمات یقولهن إذا استیقظ من اللیل)
([1]) هو حیثما جاء بفتح الجیم لا خلاف فیه، ومَن کسرها فقد أخطأ، فتنبَّهْ له، واعرفْ أنّ أهل اللغة والشیخ النووی وغیر واحد نصّوا على فتح جیمه. کذا فی "العجالة" (83).
([2]) این روایت نکته مهمی را دربردارد و آن اینکه اوراد و اذکار توقیفی هستند و تصرف در آنها با افزودن و کاستن جایز نیست و لو اینکه تغییر در لفظی باشد که باعث فساد معنا نشود. چراکه لفظ رسول اعم از لفظ نبی است اما رسول خدا آنرا رد نمودند درحالیکه براء آنرا از روی سهو و نه عمدا به کار برد. حال که چنین است براستی جایگاه اهل بدعت در این میان چگونه است که از هرگونه افزودن یا کاستن در اذکار ابایی ندارند؟! آیا این عمل آنان اعتبار دارد؟! و از این دستهاند خطبایی که در خطبه الحاجه افزوده و از آن میکاهند و در آن با تقدیم و تاخیر در کلمات و جملات تصرف میکنند. پس کسانی که به الله امید داشته و جویای روز قیامت هستند لازم است به این مساله توجه لازم را داشته باشند.
([3]) این امر از ترمذی و مولف عجیب است. و جاهلان از وی تقلید کردهاند. این قول «برسولک» اشتباهی از سوی راوی است که براء دچار آن شد و رسول خدا آنرا رد نمود و فرمود: «لا، و بنبیک الذی ارسلت» که در اول این باب گذشت.
([4]) الأصل: (أعبُد) بالباء الموحدة وکذا فی المخطوطة، وکذلک هو فی "أبی داود" (5063)، وفی "المسند" أیضاً (1/ 153) ومطبوعة الجهلة، والصواب ما فی "الخلاصة" أنه (ابن أغید) بإسکان المعجمة وفتح التحتانیة، وهو مجهول کما قال الناجی (84)، والحدیث فی "الصحیحین" من غیر طریقه مختصراً، فلو أن المؤلف آثر روایتهما لکان أصاب، ولذلک فإنی أرى أنه لا بد من ذکرها لیعتمد القارىء علیها، ولأنه لم یذکرها فی مکان آخر. فانظرها بعد هذا الحدیث فی الباب المشار إلیه آنفاً. نعم للقصة سیاق آخر ذکره المؤلف فی (14/ 11- الترغیب فی آیات وأذکار الصلوات/ الحدیث الثانی)، وفیه قوله ج: (والله لا أعطیکم وأدع أهل الصفة تطوى بطونهم من الجوع .. "، لکن هذا القدر منه أخرجه أحمد (1/ 79) بسند صحیح عن علی.
([5]) أی: جماعة یتحدثون، وهو جمع على غیر قیاس حملاً على نظیره، نحو (سامر) أو (سمار)، فإن السمار: المحدثون کما فی "النهایة". وکان فی الأصل: "حدثاء"، فصححته منه ومن "أبی داود".
([6]) لیست هذه الروایة متصلة، وإنما هی من روایة علی بن الحسن مرسلاً.
([7]) قلت: فی عزوه إلى الشیخین تساهل کبیر، فإنه عندهما من غیر طریق (ابن أغید) مختصراً، وسیاقه مخالف لسیاقه کما یتبین ذلک بمقابلته بسیاقهما الذی سأذکره لاحقا کما سبقت الإشارة آنفاً، ولذلک انتقده الحافظ الناجی، وأطال فی بیان طرق الحدیث وألفاظه وفی تخریجها (83-87). وله یتنبه الثلاثة المعلقون لإختلاف السیاقین -کعادتهم-، فصدروا تخریجهم بجهلٍ بالغ فقالوا: "صحیح، رواه البخاری ومسلم وأبو داود ... "، والله المستعان. وضغثاً على إبالة، وتکیداً لجهلهم أوردوه فیما سموه "تهذیب الترغیب" (123-124)! الذی أفردوا فیه -زعموا- الأحادیث الصحیحة والحسنة!
([8]) قلت: هذا لفظ الشیخین، لم أر إلا إیراده فی الباب إتماماً للفائدة، وتمییزاً للصحیح عن الضعیف، وأما المعلقون الثلاثة فخلطوا، ولم یفرقوا بینهما، فصححوا الروایة الضعیفة، وعزوها للشیخین بالأرقام! فما أجرأهم على الکتاب بغیر علم! هداهم الله.
([9]) زاد أحمد فی روایة: "بیده"، وفی روایة لأبی داود: "بیمینه"، وسندها صحیح، وحسنها النووی وکذا الحافظ ابن حجر فی "نتائج الأفکار". ومَن زعم أنّها حکایة من ابن قدامة -الراوی- لا یحتج بها، فهو دلیل على أنّه لا معرفة له بهذا العلم البتة.
([10]) قلت: کیف وفیه (الحنظلی)، وهو مجهول لا یعرف، ولیس من رجال الصحیح؟!
([11]) قلت: فیه عندهما وعند غیرهما عنعنة أبی الزبیر. وحسنه الجهلة الثلاثة، فلا هم صححوه تقلیداً، ولا هم أعلوه اتباعاً للقواعد العلمیة، لجهلهم!
([12]) سقطت وما قبلها من الأصل، وهما عند الترمذی، وعند أحمد (3/ 10) الثانیة ولم یتنبه للأولى الجهلة! ووقع للنووی فی "أذکاره" إبدال ورق الشجر بـ "عدد النجوم"، وهو وهم کما قال الناجی (87)، ولم یتنبه له محقق "الأذکار" (77) الفاضل.
([13]) فی "المسند": "إثماً" بدل: "سوءاً". وهذا فی "المسند" (2/ 196) فی روایة أخرى. وقد خرجته فی "الصحیحة" (3443).
([14]) لیس فیه من لا یُعرف غیر خلف بن المنذر، وقد وثقه ابن حبان، وصحح الحدیث الحاکم والذهبی، وقد خرجته فی "الصحیحة" (3444).
([15]) قلت: وهو عند البخاری معلقَّ، (رقم 363 - "مختصر البخاری")، فکان ینبغی الإشارة إلى ذلک. وفی معناه حدیث أُبیَّ الآتی فی باب "14- أذکار الصباح والمساء"، وبلفظ آخر فی "13/ 7 - الترغیب فی قراءة آیة الکرسی".
([16]) هذه اللفظة: (عنده) مقحمة کما نبَّه علیه الناجی (89)، فإن حدیث أبی أیوب عند الترمذی (2/ 144) ولیس عنده هذا اللفظ، وإنما هو عند أحمد (5/ 423) بنحوه دون قوله: "لا أستطیع أن أتکلم بها"، وسیأتی لفظ الترمذی فی (13/ 7- الترغیب فى قراءة الآیة الکریمة)، ولیس لحدیث أبی أیوب علاقة بهذا الباب کما هو ظاهر، وقد نبَّه على ذلک الحافظ الناجی (88). وغفل عن هذا کله الجهلة الثلاثة!
([17]) قلت: أخرجه النسائی کما ذکر المؤلف فی "عمل الیوم اللیلة" (475/ 818) الذی هو من کتابه "السنن الکبرى". لکنه رواه فی مکان آخر منه (311/ 404) بتمامه مع تقدیم الفقرة الأخرى على الأولى، وزاد بینهما: "ومَنْ قام مقاماً لم یذکر الله فیه کانت علیه من الله ترة"!!