اهل سنت

آنچه در این وبلاگ مخالف قرآن و سنت بود دور بندازید. الله در قرآن میفرماید:(پس بندگانم را بشارت ده، همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند. اینانند که خداوند هدایتشان کرده و اینانند که خردمندانند». زمر، آیه 17 و 18

اهل سنت

آنچه در این وبلاگ مخالف قرآن و سنت بود دور بندازید. الله در قرآن میفرماید:(پس بندگانم را بشارت ده، همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند. اینانند که خداوند هدایتشان کرده و اینانند که خردمندانند». زمر، آیه 17 و 18

ترغیب به آیات و اذکاری که در صبحگاه و شامگاه گفته می‌شود

ترغیب به آیات و اذکاری که در صبحگاه و شامگاه گفته می‌شود

928-649- (1) (حسن صحیح) عَنْ مُعَاذِ بْنِ عَبْدِاللَّهِ بْنِ خُبَیْبٍ عَنْ أَبِیهِ س أَنَّهُ قَالَ: خَرَجْنَا فِی لَیْلَةِ مَطَرٍ وَظُلْمَةٍ شَدِیدَةٍ نَطْلُبُ رَسُولَ اللَّهِ ج لِیُصَلِّیَ بِنَا، فَأَدْرَکْنَاهُ، فَقَالَ: «قُلْ». فَلَمْ أَقُلْ شَیْئًا، ثُمَّ قَالَ: «قُلْ». فَلَمْ أَقُلْ شَیْئًا. ثُمَّ قَالَ: «قُلْ». قُلْتُ: یَا رَسُولَ اللَّهِ! مَا أَقُولُ؟ قَالَ: ﴿قُلۡ هُوَ ٱللَّهُ أَحَدٌ وَ﴿الْمُعَوِّذَتَیْنِ حِینَ تُمْسِی وَحِینَ تُصْبِحُ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ، تَکْفِیکَ مِنْ کُلِّ شَیْءٍ».

رواه أبو داود - واللفظ له والترمذی، وقال: "حسن صحیح غریب". ورواه النسائی مسنداً ومرسلاً.

معاذ بن عبدالله بن خبیب از پدرش س روایت می‌کند که ما در یک شب بارانی و بسیار تاریک بدنبال رسول الله ج رفتیم تا برای ما نماز بخواند، پس با او روبرو شدیم. فرمود: بگو! اما من چیزی نگفتم؛ دوباره فرمود: بگو! اما من چیزی نگفتم؛ برای بار سوم فرمود: بگو! گفتم: ای رسول خدا، چه بگویم؟ فرمود: در صبحگاه و شامگاه سه بار «قل هوالله أحد» و «معوذتین» را بخوان، تو را از همه چیز کفایت می‌کند».

929-379- (1) (ضعیف) وَعَنْ مَعْقِلِ بْنِ یَسَارٍ س عَنِ النَّبِیِّ ج قَالَ: «مَنْ قَالَ حِینَ یُصْبِحُ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ: (أَعُوذُ بِاللَّهِ السَّمِیعِ العَلِیمِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ) وَقَرَأَ ثَلَاثَ آیَاتٍ مِنْ آخِرِ سُورَةِ ﴿الحَشْرِ وَکَّلَ اللَّهُ بِهِ سَبْعِینَ أَلْفَ مَلَکٍ یُصَلُّونَ عَلَیْهِ حَتَّى یُمْسِیَ، وَإِنْ مَاتَ فِی ذَلِکَ الیَوْمِ مَاتَ شَهِیدًا، وَمَنْ قَالَهَا حِینَ یُمْسِی کَانَ بِتِلْکَ المَنْزِلَةِ».

رواه الترمذی من روایة خالد بن طهمان، وقال: "حدیث غریب" وفی بعض النسخ: "حسن غریب"([1]).

از معقل بن یسار س روایت است که رسول خدا ج فرمودند: «هرکس صبح هنگام سه بار بگوید: (أَعُوذُ بِاللهِ السَّمِیعِ العَلِیمِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ: از شیطان رانده شده به خداوند شنوای دانا پناه می‌برم) و سه آیه پایانی سوره حشر را بخواند، خداوند متعال هفتاد هزار فرشته را مامور وی می‌کند که شب بر وی درود می‌فرستند و اگر در این روز بمیرد شهید خواهد بود و هرکس آن ‌را در شب بگوید چنین منزلتی خواهد داشت».

930-380- (2) (ضعیف جداً) وَعَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ ب عَنْ رَسُولِ اللَّهِ ج أَنَّهُ قَالَ: «مَنْ قَالَ حِینَ یُصْبِحُ ﴿فَسُبۡحَٰنَ ٱللَّهِ حِینَ تُمۡسُونَ وَحِینَ تُصۡبِحُونَ١٧ وَلَهُ ٱلۡحَمۡدُ فِی ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ وَعَشِیّٗا وَحِینَ تُظۡهِرُونَ١٨ یُخۡرِجُ ٱلۡحَیَّ مِنَ ٱلۡمَیِّتِ وَیُخۡرِجُ ٱلۡمَیِّتَ مِنَ ٱلۡحَیِّ وَیُحۡیِ ٱلۡأَرۡضَ بَعۡدَ مَوۡتِهَاۚ وَکَذَٰلِکَ تُخۡرَجُونَ١٩ أَدْرَکَ مَا فَاتَهُ فِی یَوْمِهِ ذَلِکَ، وَمَنْ قَالَهُنَّ حِینَ یُمْسِی أَدْرَکَ مَا فَاتَهُ فِی لَیْلَتِهِ».

رواه أبو داود ولم یضعفه، وتکلم فیه البخاری فی "تاریخه".

و از ابن عباس ب از رسول خدا ج روایت است که فرمودند: «هرکس صبح هنگام بگوید: ﴿فَسُبۡحَٰنَ ٱللَّهِ حِینَ تُمۡسُونَ وَحِینَ تُصۡبِحُونَ١٧ وَلَهُ ٱلۡحَمۡدُ فِی ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ وَعَشِیّٗا وَحِینَ تُظۡهِرُونَ١٨ یُخۡرِجُ ٱلۡحَیَّ مِنَ ٱلۡمَیِّتِ وَیُخۡرِجُ ٱلۡمَیِّتَ مِنَ ٱلۡحَیِّ وَیُحۡیِ ٱلۡأَرۡضَ بَعۡدَ مَوۡتِهَاۚ وَکَذَٰلِکَ تُخۡرَجُونَ١٩ این ذکر جبران اموری خواهد بود که در آن روز از وی فوت شده است و هرکس آن‌را شب هنگام بگوید، جبران آنچه خواهد بود که در شب از وی فوت شود».

931-650- (2) (صحیح) وَعَنْ شَدَّادِ بْنِ أَوْسٍ س عَنِ النَّبِیِّ ج قَالَ: «سَیِّدُ الِاسْتِغْفَارِ [أَن یَقُولُ العَبدُ]([2]): (اللَّهُمَّ أَنْتَ رَبِّی، لاَ إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ، خَلَقْتَنِی وَأَنَا عَبْدُکَ، وَأَنَا عَلَى عَهْدِکَ وَوَعْدِکَ مَا اسْتَطَعْتُ، أَعُوذُ بِکَ مِنْ شَرِّ مَا صَنَعْتُ، أَبُوءُ لَکَ بِنِعْمَتِکَ عَلَیَّ، وَأَبُوءُ [لَکَ] بِذَنْبِی، فَاغْفِرْ لِی، إِنَّهُ لاَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلَّا أَنْتَ)، مَن قَالَهَا مُوقِناً بِهَا حِینَ یُمْسِی، فَمَاتَ مِن لَیلَتِهِ، دَخَلَ الجَنَّةَ، وَمَن قَالَهَا مُوقِناً بِهَا حِینَ([3]) یُصْبِحُ، فَمَاتَ مِنْ یَوْمِهِ، دَخَلَ الجَنَّةَ».

از شداد بن اوس س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «سیدالاستغفار عبارت است از اینکه بنده بگوید: (اللَّهُمَّ أَنْتَ رَبِّی، لاَ إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ، خَلَقْتَنِی وَأَنَا عَبْدُکَ، وَأَنَا عَلَى عَهْدِکَ وَوَعْدِکَ مَا اسْتَطَعْتُ، أَعُوذُ بِکَ مِنْ شَرِّ مَا صَنَعْتُ، أَبُوءُ لَکَ بِنِعْمَتِکَ عَلَیَّ، وَأَبُوءُ [لَکَ] بِذَنْبِی، فَاغْفِرْ لِی، إِنَّهُ لاَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلَّا أَنْتَ): خدایا تو پروردگارا منی، جز تو معبود بر حقی نیست، تو مرا آفریده‌ای و من بنده تو‌ام و بر عهد و پیمان تو به قدر توان ایستاده‌ام؛ از شر کارهای زشتی که انجام داده‌ام به تو پناه می‌جویم و به نعمتی که بر من ارزانی فرموده‌ای معترفم و به گناهانم اقرار می‌کنم، پس مرا بیامرز که گناهان را جز تو کسی نمی‌بخشد). کسی که آن را با یقین در شب بگوید و در همان شب بمیرد وارد بهشت می‌گردد و کسی که آن را با یقین در صبح بگوید و همان روز بمیرد وارد بهشت می‌گردد([4]).

(صحیح لغیره) رواه البخاری والنسائی والترمذی، وعنده: «لَا یَقُولُهَا أَحَدٌ حِینَ یُمْسِی، فَیَأْتِی عَلَیْهِ قَدَرٌ قَبْلَ أَنْ یُصْبِحَ، إِلَّا وَجَبَتْ لَهُ الجَنَّةُ، وَلَا یَقُولُهَا حِینَ یُصْبِحُ، فَیَأْتِی عَلَیْهِ قَدَرٌ قَبْلَ أَنْ یُمْسِیَ إِلَّا وَجَبَتْ لَهُ الجَنَّة».

ولیس لشداد فی البخاری غیر هذا الحدیث.

و در روایت ترمذی آمده است: «کسی نیست که آن را شبانگاه با یقین بگوید و در همان روز پیش از آنکه صبح کند از دنیا برود، مگر اینکه بهشت بر او واجب شده است و کسی نیست که صبح آن را با یقین بگوید و پیش از آنکه شب کند، از دنیا برود مگر اینکه بهشت بر او واجب شده است».

0-651- (3) (صحیح لغیره) ورواه أبو داود وابن حبان والحاکم من حدیث بُریدة س.

(أبوء) بباء موحَّدة مضمومة وهمزة بعد الواو ممدوداً معناه: أُقِرُّ وأعترف.

932-381- (3) (منکر) وَرُوِیَ عَن حُذَیفَة س قَالَ: سَمِعتُ رَسُولَ الله ج یَقُولُ: لَیسَ مِنَّا مَن حَلَفَ بِالأَمَانَة، وَلَیسَ مِنَّا مَن خَانَ امرأً مُسلِماً فِی أَهلِهِ وَخَادِمِه([5])، وَمَن قَالَ حِینَ یُمسِی وَحِینَ یُصبِح: (اللَّهُمَّ إِنِّی أُشهِدُک بِأَنَّکَ أَنتَ اللهُ الَّذِی لَا إِلهَ إِلَّا أَنتَ، وَحدَکَ لَا شَرِیکَ لَکَ، وَأَنَّ مُحَمَّداً عَبدُکَ وَرَسُولُکَ، أَبُوء لَکَ بِنِعمَتِکَ عَلَیَّ، وَأَبُوء بِذَنبِی، فَاغْفِر لِی، إِنَّهُ لَا یَغفِرُ الذُّنُوبَ غَیرُک)، فَإِن قَالَهَا مِن یَومِهِ ذَلِکَ حِینَ یُصبِح فَمَاتَ مِن یَومِهِ ذَلِکَ قَبلَ أَن یُمسی؛ مَاتَ شَهِیداً، وَإِن قَالَهَا حِینَ یُمسی فَمَاتَ مِن لَیلَتِه، مَاتَ شَهِیداً».

رواه أبو القاسم الأصبهانی وغیره.

از حذیفه س روایت است که می‌گوید: از رسول خدا ج شنیدم که فرمودند: «کسی که به امانت سوگند یاد کند از ما نیست. و کسی که نسبت به خانواده و خدمتکار مسلمانی خیانت کند از ما نیست و هرکس به هنگام صبح و شام بگوید: (اللَّهُمَّ إِنِّی أُشهِدُک بِأَنَّکَ أَنتَ اللهُ الَّذِی لَا إِلهَ إِلَّا أَنتَ، وَحدَکَ لَا شَرِیکَ لَکَ، وَأَنَّ مُحَمَّداً عَبدُکَ وَرَسُولُکَ، أَبُوء لَکَ بِنِعمَتِکَ عَلَیَّ، وَأَبُوء بِذَنبِی، فَاغْفِر لِی، إِنَّهُ لَا یَغفِرُ الذُّنُوبَ غَیرُک): پروردگارا شهادت می‌دهم که تو الله هستی؛ کسی که معبود بر حقی جز تو نیست، یکتایی و شریکی نداری و محمد بنده و رسول توست. به نعمتت بر من و نیز گناهم اعتراف دارم؛ پس مرا ببخش که کسی جز تو گناهان را نمی‌بخشد). چون آن‌ را صبح بگوید و قبل از فرارسیدن شب بمیرد، شهید مرده است و اگر شب‌هنگام آن‌ را گفته و در آن شب بمیرد، شهید مرده است».

933-652- (4) (صحیح) وَعَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ س قَالَ: جَاءَ رَجُلٌ إِلَى النَّبِیِّ ج فَقَالَ: یَا رَسُولَ اللهِ! مَا لَقِیتُ مِنْ عَقْرَبٍ لَدَغَتْنِی الْبَارِحَةَ! قَالَ: «أَمَا لَوْ قُلْتَ حِینَ أَمْسَیْتَ: (أَعُوذُ بِکَلِمَاتِ اللهِ التَّامَّاتِ مِنْ شَرِّ مَا خَلَقَ) لَمْ یَضُرَّکَ».

از ابوهریره س روایت است که مردی نزد رسول الله ج آمد و گفت: دیشب درد زیادی از گزیدن عقرب تحمل نمودم. رسول الله ج فرمود: «اگر با فرارسیدن شب می‌گفتی: «أَعُوذُ بِکَلِمَاتِ اللهِ التَّامَّاتِ مِنْ شَرِّ مَا خَلَقَ»: «پناه می‌برم به کلمات کامل الله از شر آنچه خلق کرده است» به تو آسیبی نمی‌رساند.

(صحیح) رواه مالک ومسلم وأبو داود والنسائی وابن ماجه، والترمذی وحسنه، ولفظه: «مَنْ قَالَ حِینَ یُمْسِی ثَلَاثَ مَرَّاتٍ: (أَعُوذُ بِکَلِمَاتِ اللَّهِ التَّامَّاتِ مِنْ شَرِّ مَا خَلَقَ) لَمْ تَضُرَّهُ حُمَةٌ تِلْکَ اللَّیْلَةَ».

قال سهیل: فکان أهلنا تعلَّموها، فکانوا یقولونها کلَّ لیلة، فلُدِغت جاریةٌ منهم، فلم تجد لها وَجَعاً. رواه ابن حبان فی "صحیحه" بنحو الترمذی.

و در روایت ترمذی آمده است: «کسی که با فرارسیدن شب سه بار بگوید: «أَعُوذُ بِکَلِمَاتِ اللهِ التَّامَّاتِ مِنْ شَرِّ مَا خَلَقَ» در آن شب هیچ گزنده‌ای به او آسیب نمی‌رساند».

سهیل گفت: خانواده‌ی ما آن را یاد گرفتند و آن را هر شب می‌خواندند. گزنده‌ای کنیزی از آنها را گزید اما از آن هیچ دردی احساس نکرد.

(الحُمَة) بضم الحاء المهملة وتخفیف المیم: هو السم، وقیل: لدغة کل ذی سم، وقیل: غیر ذلک.

934-653- (5) (صحیح) وَعَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللهِ ج: «مَنْ قَالَ حِینَ یُصْبِحُ وَحِینَ یُمْسِی: (سُبْحَانَ اللهِ وَبِحَمْدِهِ) مِائَةَ مَرَّةٍ، لَمْ یَأْتِ أَحَدٌ یَوْمَ الْقِیَامَةِ، بِأَفْضَلَ مِمَّا جَاءَ بِهِ، إِلَّا أَحَدٌ قَالَ مِثْلَ مَا قَالَ، أَوْ زَادَ عَلَیْهِ».

از ابوهریره س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «هر‌کس صبحگاه و شامگاه صد مرتبه بگوید «سُبْحَانَ اللهِ وَبِحَمْدِهِ» هیچ کسی روز قیامت بهتر از آن چیزی که او آورده نمی‌آورد، مگر کسی که مثل او یا بیشتر از او گفته باشد».

(صحیح) رواه مسلم - واللفظ له- والترمذی والنسائی. وأبو داود، وعنده: (سبحانَ الله العظیمِ وِبحَمْدِه).

ورواه ابن أبی الدنیا، والحاکم وقال: "صحیح على شرط مسلم" ولفظه: «مَنْ قَالَ إِذَا أَصْبَحَ مِائَةَ مَرَّةٍ، وَإِذَا أَمْسَى مِائَةَ مَرَّةٍ: سُبْحَانَ اللَّهِ وَبِحَمْدِهِ، غُفِرَتْ ذُنُوبُهُ، وَإِنْ کَانَتْ أَکْثَرَ مِنْ زَبَدِ الْبَحْرِ».

و در روایت حاکم آمده است: «هرکس صبحگاه و شامگاه صد مرتبه بگوید: «سبحان وبحمده»: (پاک و منزه است خداوند و به ستایش او مشغولم) گناهان او بخشوده می‌شود، اگرچه بیشتر از کف دریا باشند».

935-654- (6) (صحیح) وَعَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ س أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ج قَالَ: «مَنْ قَالَ: (لاَ إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لاَ شَرِیکَ لَهُ، لَهُ المُلْکُ وَلَهُ الحَمْدُ، وَهُوَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ) فِی یَوْمٍ مِائَةَ مَرَّةٍ، کَانَتْ لَهُ عَدْلَ عَشْرِ رِقَابٍ، وَکُتِبَ([6]) لَهُ مِائَةُ حَسَنَةٍ، وَمُحِیَتْ عَنْهُ مِائَةُ سَیِّئَةٍ، وَکَانَتْ لَهُ حِرْزًا([7]) مِنَ الشَّیْطَانِ یَوْمَهُ ذَلِکَ حَتَّى یُمْسِیَ، وَلَمْ یَأْتِ أَحَدٌ بِأَفْضَلَ مِمَّا جَاءَ بِهِ، إِلَّا رَجُلٌ عَمِلَ أَکْثَرَ مِنْه».

رواه البخاری ومسلم.

از ابوهریره س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «هرکس روزانه صد بار بگوید: «لا إِلَهَ إِلاَّ اللهُ، وَحْدَهُ لا شَرِیکَ لَهُ، لَهُ الْـمُلْکُ وَلَهُ الْحَمْدُ، وَهُوَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ» به او به اندازة آزاد ساختن ده برده، ثواب می‌رسد. و همچنین صد نیکی برایش نوشته می‌شود و صد گناه از گناهانش پاک می‌گردد و آن‌روز تا شب از شیطان حفاظت می‌شود. و هیچ‌کس (در روز قیامت) عملی بهتر از آن نمی‌آورد مگر فردی که عمل بیشتری از وی انجام دهد». [یعنی همین کلمه را بیشتر بگوید و یا به طور کلی، اعمال بیشتری انجام داده باشد].

936-655- (7) (صحیح) وَعَنْ أَبَانَ بْنِ عُثْمَانَ قَالَ: سَمِعْتُ عُثْمَانَ بْنَ عَفَّانَ س یَقُولُ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: «مَا مِنْ عَبْدٍ یَقُولُ فِی صَبَاحِ کُلِّ یَوْمٍ، وَمَسَاءِ کُلِّ لَیْلَةٍ: (بِسْمِ اللَّهِ الَّذِی لَا یَضُرُّ مَعَ اسْمِهِ شَیْءٌ فِی الْأَرْضِ وَلَا فِی السَّمَاءِ، وَهُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ)، ثَلَاثَ مَرَّاتٍ، فَیَضُرَّهُ شَیْءٌ». وَکَانَ أَبَانُ قَدْ أَصَابَهُ طَرَفٌ([8]) فَالَجٍ، فَجَعَلَ الرَّجُلُ یَنْظُرُ إِلَیْهِ([9])، فَقَالَ أَبَانُ: «مَا تَنْظُرُ؟ أَمَا إِنَّ الْحَدِیثَ کَمَا قَدْ حَدَّثْتُکَ، وَلَکِنِّی لَمْ أَقُلْهُ یَوْمَئِذٍ، لِیُمْضِیَ اللَّهُ قَدَرَهُ».

رواه أبو داود والنسائی وابن ماجه، والترمذی وقال: "حدیث حسن غریب صحیح".

وابن حبان فی "صحیحه" والحاکم وقال: "صحیح الإسناد".

از ابان بن عثمان س روایت است از عثمان بن عفان س شنیدم که رسول الله ج فرمودند: «بنده‌ای نیست که در اول هر روز و اول هر شب سه بار بگوید: (بِسْمِ اللهِ الَّذِی لَا یَضُرُّ مَعَ اسْمِهِ شَیْءٌ فِی الْأَرْضِ وَلَا فِی السَّمَاءِ، وَهُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ): به نام خدایی که با نام او در زمین و آسمان هیچ چیز گزندی نمی‌رساند و او شنوای داناست) چیزی به او ضرر نمی‌رساند». نصف بدن ابان فلج شده بود و مردی به او نگاه می‌کرد. ابان به او گفت: به چه نگاه می‌کنی؟ حدیث همانطوری بود که به تو گفتم ولی من آن روز فراموش کردم که بخوانم، تا آنچه خداوند برای من مقدر نموده رخ دهد».

937-382- (4) (ضعیف موقوف) وَعَنْ أُمِّ الدَّرْدَاءِ عَنْ أَبِی الدَّرْدَاءِ س قَالَ: «مَنْ قَالَ إِذَا أَصْبَحَ وَإِذَا أَمْسَى: (حَسْبِیَ اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ عَلَیْهِ تَوَکَّلْتُ وَهُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِیمِ) سَبْعَ مَرَّاتٍ، کَفَاهُ اللَّهُ مَا أَهَمَّهُ، صَادِقًا کَانَ بِهَا أَوْ کَاذِبًا».

رواه أبو داود هکذا موقوفاً، ورفعه ابن السنی وغیره. وقد یقال: إن مثل هذا لا یقال من قبلِ الرأی والاجتهاد، فسبیله سبیل المرفوع([10]).

از ام درداء از ابودرداء س روایت است که می‌گوید: «هرکس به هنگام صبح و شام هفت مرتبه بگوید: (حَسْبِیَ اللهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ عَلَیْهِ تَوَکَّلْتُ وَهُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِیمِ) خداوند متعال برای تصمیماتی که گرفته وی را کفایت خواهد کرد. چه صادقانه این کلمات را گفته باشد یا از روی دروغ».

938-383- (5) (ضعیف) وَعَنْ أَنَسِ بْنِ مَالِکٍ س أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ج قَالَ: «مَنْ قَالَ حِینَ یُصْبِحُ أَوْ یُمْسِی: (اللَّهُمَّ إِنِّی أَصْبَحْتُ أُشْهِدُکَ وَأُشْهِدُ حَمَلَةَ عَرْشِکَ، وَمَلَائِکَتَکَ، وَجَمِیعَ خَلْقِکَ، أَنَّکَ أَنْتَ اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ، وَأَنَّ مُحَمَّدًا عَبْدُکَ وَرَسُولُکَ) أَعْتَقَ اللَّهُ رُبُعَهُ مِنَ النَّارِ، وَمَنْ قَالَهَا مَرَّتَیْنِ، أَعْتَقَ اللَّهُ نِصْفَهُ مِنَ النَّارِ، وَمَنْ قَالَهَا ثَلَاثًا، أَعْتَقَ اللَّهُ ثَلَاثَةَ أَرْبَاعِهِ مِنَ النَّارِ، فَإِنْ قَالَهَا أَرْبَعًا، أَعْتَقَهُ اللَّهُ مِنَ النَّارِ».

رواه أبو داود واللفظ له، والترمذی بنحوه وقال: "حدیث حسن"([11]). والنسائی وزاد فیه بعد «إِلَّا أَنْتَ»: «وَحْدَکَ لَا شَرِیکَ لَکَ ».

ورواه الطبرانی فی "الأوسط" ولم یقل: «أَعْتَقَ اللَّهُ... إلى آخره، وقال: «إِلَّا غَفَرَ اللَّهُ لَهُ مَا أَصَابَ مِنْ ذَنْبٍ فِی یَوْمِهِ ذَلِکَ، فَإِنْ قَالَهَا إِذَا أَمْسَى غَفَرَ اللَّهُ لَهُ مَا أَصَابَ فِی لَیْلَتِهِ تِلْکَ».

وهو کذلک عند الترمذی.

از انس بن مالک س روایت است که رسول خدا ج فرمودند: «هرکس به هنگام صبح یا شام بگوید: (اللَّهُمَّ إِنِّی أَصْبَحْتُ أُشْهِدُکَ وَأُشْهِدُ حَمَلَةَ عَرْشِکَ، وَمَلَائِکَتَکَ، وَجَمِیعَ خَلْقِکَ، أَنَّکَ أَنْتَ اللهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ، وَأَنَّ مُحَمَّدًا عَبْدُکَ وَرَسُولُکَ): (پروردگارا در حالی صبح نمودم که تو و حاملان عرش و فرشتگان و تمام مخلوقاتت را گواه می‌گیرم که تو الله هستی و معبود بر حقی جز تو نیست و محمد بنده و رسول توست) خداوند متعال یک چهارم وی را از آتش آزاد می‌کند و هرکس آن ‌را دو بار بگوید خداوند متعال نیمی از وی را از آتش آزاد می‌کند و هرکس آن ‌را سه بار بگوید، خداوند متعال سه چهارم وی را از آتش آزاد می‌کند و اگر آن ‌را چهار بار بگوید خداوند متعال وی را به کلی از آتش می‌رهاند».

نسائی نیز این حدیث را روایت کرده با این تفاوت که پس از «إِلَّا أَنْتَ»: «وَحْدَکَ لَا شَرِیکَ لَکَ» روایت کرده است.

و طبرانی آن را در «الأوسط» روایت نموده و به جای «أَعْتَقَ اللَّهُ... تا آخر، چنین روایت کرده است: «مگر اینکه خداوند متعال گناهی را که در آن روز مرتکب شده، می‌بخشد و اگر آن را در شامگاه بگوید، خداوند متعال گناهی را که در آن شب مرتکب شده، می‌بخشد».

939-656- (8) (صحیح) وَعَنْ أَبِی عَیَّاشٍ س أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ج قَالَ: «مَنْ قَالَ إِذَا أَصْبَحَ: (لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لَا شَرِیکَ لَهُ، لَهُ الْمُلْکُ، وَلَهُ الْحَمْدُ، وَهُوَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ) کَانَ لَهُ عِدْلُ رَقَبَةٍ مِنْ وَلَدِ إِسْمَاعِیلَ، وَکُتِبَ لَهُ عَشْرُ حَسَنَاتٍ، وَحُطَّ عَنْهُ عَشْرُ سَیِّئَاتٍ، وَرُفِعَ لَهُ عَشْرُ دَرَجَاتٍ، وَکَانَ فِی حِرْزٍ مِنَ الشَّیْطَانِ حَتَّى یُمْسِیَ، فَإِنْ قَالَهَا إِذَا أَمْسَى کَانَ لَهُ مِثْلُ ذَلِکَ حَتَّى یُصْبِحَ». قَالَ حَمَّادٍ: فَرَأَى رَجُلٌ رَسُولَ اللَّهِ ج فِیمَا یَرَى النَّائِمُ. فَقَالَ: یَا رَسُولَ اللَّهِ! إِنَّ أَبَا عَیَّاشٍ یُحَدِّثُ عَنْکَ بِکَذَا وَکَذَا؟ قَالَ: «صَدَقَ أَبُو عَیَّاشٍ».

رواه أبو داود - وهذا لفظه- والنسائی وابن ماجه([12])، واتفقوا کلهم على المنام.

از ابو عیاش س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «هرکس هنگام صبح بگوید: (لَا إِلَهَ إِلَّا اللهُ وَحْدَهُ لَا شَرِیکَ لَهُ، لَهُ الْمُلْکُ، وَلَهُ الْحَمْدُ، وَهُوَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ)، برای او برابر است با آزاد کردن برده‌ای از فرزندان اسماعیل؛ همچنین برای او ده نیکی نوشته می‌شود، ده گناه کم می‌شود، مقام و منزلت وی ده درجه ارتقا می‌یابد، در آن روز تا شب از شیطان در امان می‌ماند؛ و اگر آن را شب بگوید، همان مزایا تا صبح برای او خواهد بود». حماد می‌گوید: مردی رسول الله را در خواب دید، به رسول الله ج گفت: ای رسول الله ج! ابو عیاش چنین و چنان از شما روایت می‌کند. فرمود: «ابو عیاش راست می‌گوید».

(أبو عیاش) بالیاء المثناة تحت والشین المعجمة، ویقال: (ابن أبی عیاش). ذکره الخطیب. ویقال: ابن عیاش الزرقی الأنصاری، ذکره أبو أحمد الحاکم([13])، واسمه زید بن الصامت، وقیل: زید بن النعمان، وقیل غیر ذلک. ولیس له فی الأصول الستة غیر هذا الحدیث فیما أعلم، وحدیث آخر فی قصر الصلاة. رواه أبو داود([14]).

(العِدْل) بالکسر، وفتحه لغة: هو المثل، وقیل: بالکسر: ما عادل الشیء من جنسه، وبالفتح: ما عادله من غیر جنسه.

940-384- (6) (ضعیف) وَعَنْ أَبِی سَلَّامٍ - وهو ممطور الحبشی-: أَنَّهُ کَانَ فِی مَسْجِدِ (حِمْصَ)([15])، فَمَرَّ بِهِ رَجُلٌ فَقَالُوا: هَذَا خَدَمَ رَسُولَ الله ج، فَقَامَ إِلَیْهِ فَقَالَ: حَدِّثْنِی بِحَدِیثٍ سَمِعْتَهُ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ جلَمْ یَتَدَاوَلْهُ بَیْنَکَ وَبَیْنَهُ الرِّجَالُ. فَقَالَ: سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ ج یَقُولُ: «مَنْ قَالَ إِذَا أَصْبَحَ وَإِذَا أَمْسَى: (رَضِینَا بِاللَّهِ رَبًّا، وَبِالْإِسْلَامِ دِینًا، وَبِمُحَمَّدٍ رَسُولًا)، إِلَّا کَانَ حَقًّا عَلَى اللَّهِ أَنْ یُرْضِیَهُ».

رواه أبو داود واللفظ له، والترمذی من روایة أبی سعدٍ سعیدِ بن المرزُبان عن أبی سلمة عن ثوبان وقال: "حدیث حسن غریب" وفی بعض النسخ: "حسن صحیح" وهو بعید، وعنده: (وبمحمد نبیاً). فینبغی أن یجمع بینهما فیقال: «وبمحمد نبیاً ورسولاً». ورواه ابن ماجه عن سابق عن أبی سلام خادم النبی ج. ورواه أحمد والحاکم فقالا: "عن أبی سلام سابق بن ناجیة". وعند أحمد: أنه یقول ذلک ثلاث مرات، حین یمسی وحین یصبح. وهو فی "مسلم" من حدیث أبی سعید من غیر ذکر الصباح والمساء([16])، وقال فی آخره: "وجبت له الجنة". وصحَّح ابن عبد البر النّمری فی "الاستیعاب"([17]) روایة ابن ماجه، وقال: "رواه وکیع عن مسعر عن أبی عقیل عن أبی سلامة عن سابق، فأخطأ فیه([18])، وکذا [قال] فی [أبی] سلام: "أبو سلامة"، فأخطأ فیه"، قال: ولا یصح سابق فی الصحابة"([19]).

از ابی السلام روایت است: وی در مسجد حمص بود که مردی از کنار وی گذشت. گفتند: این خدمتکار رسول خداست. پس نزد وی رفته و گفت: حدیثی را برایم روایت کن که آن‌ را از رسول خدا شنیدی و بین تو و رسول خدا کسی واسطه نبوده است. پس گفت: از رسول خدا ج شنیدم که فرمودند: «هرکس به هنگام صبح و شام بگوید: (رَضِینَا بِاللهِ رَبًّا، وَبِالْإِسْلَامِ دِینًا، وَبِمُحَمَّدٍ رَسُولًا): راضی شدیم که الله پروردگار ماست و اسلام دین ماست و محمد رسول ما؛ این حق بر خداوند است که او را راضی گرداند».

941-657- (9) (حسن لغیره) وَعَنِ الْمُنَیْذِرِ - صَاحِبِ رَسُولِ اللهِ ج وَکَانَ یَکُونُ بِإِفْرِیقِیَّةَ - قَالَ: سَمِعْتُ رَسُولَ اللهِ ج یَقُولُ: «مَنْ قَالَ إِذَا أَصْبَحَ: (رَضِیتُ بِاللهِ رَبًّا، وَبِالْإِسْلَامِ دِینًا، وَبِمُحَمَّدٍ نَبِیًّا)، فَأَنَا الزَّعِیمُ، لِآخُذَنَّ بِیَدِهِ حَتَّى أُدْخِلَهُ الْجَنَّةَ».

رواه الطبرانی بإسناد حسن([20]).

از مُنَیذِر - صحابه‌ی رسول الله ج که در آفریقا بود - روایت است، از رسول الله ج شنیدم که فرمودند: «کسی که هنگام صبح بگوید: (رَضِیتُ بِاللهِ رَبًّا، وَبِالْإِسْلَامِ دِینًا، وَبِمُحَمَّدٍ نَبِیًّا)؛ من ضمانت می‌کنم که دست او را گرفته و وارد بهشت کنم».

942-385- (7) (ضعیف) وَعَنِ عبدالله بن غنّام البیاضی([21]) س أَنَّ رَسُولِ اللهِ ج قَالَ: «مَنْ قَالَ حِینَ یُصْبِحُ: (اللهُمَّ مَا أَصْبَحَ بِی مِنْ نِعْمَةٍ، أَوْ بِأَحَدٍ مِنْ خَلْقِکَ، فَمِنْکَ وَحْدَکَ لَا شَرِیکَ لَکَ، فَلَکَ الْحَمْدُ، وَلَکَ الشُّکْرُ)، إِلَّا أَدَّى شُکْرَ یَوْمِه، وَمَن قَالَ مِثلَ ذَلِکَ حِین یُمسِی؛ فَقَد أَدَّى شُکرَ لَیلَتِه».

رواه أبو داودف والنسائی واللفظ له.

از عبدالله بن غنام بیاضی س روایت است که رسول خدا ج فرمودند: «هرکس صبح هنگام بگوید: (اللهُمَّ مَا أَصْبَحَ بِی مِنْ نِعْمَةٍ، أَوْ بِأَحَدٍ مِنْ خَلْقِکَ، فَمِنْکَ وَحْدَکَ لَا شَرِیکَ لَکَ، فَلَکَ الْحَمْدُ، وَلَکَ الشُّکْرُ): (پروردگارا هر نعمتی را که من یا یکی از مخلوقاتت داراست، از سوی توست که یکتایی و شریکی نداری؛ پس حمد و شکر برای توست). شکر آن روز را به جای آورده است و هرکس این ذکر را شب هنگام بگوید درحقیقت شکر آن شب را به جای آورده است».

0-386- (8) (ضعیف) ورواه ابن حبان فی "صحیحه" عن ابن عباس بلفظه؛ دون ذکر المساء، ولعله سقط من أصلی([22]).

943-387- (9) (ضعیف) وَعَنْ عَمْرِو بْنِ شُعَیْبٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ جَدِّهِ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: «مَنْ سَبَّحَ اللَّهَ مِائَةً بِالغَدَاةِ، وَمِائَةً بِالعَشِیِّ، کَانَ کَمَنْ حَجَّ مِائَةَ حَجَّةٍ، وَمَنْ حَمِدَ اللَّهَ مِائَةً بِالغَدَاةِ، وَمِائَةً بِالعَشِیِّ، کَانَ کَمَنْ حَمَلَ عَلَى مِائَةِ فَرَسٍ فِی سَبِیلِ اللَّهِ - أَوْ قَالَ: غَزَا مِائَةَ غَزْوَةٍ فِی سَبِیل الله -، وَمَنْ هَلَّلَ اللَّهَ مِائَةً بِالغَدَاةِ، وَمِائَةً بِالعَشِیِّ، کَانَ کَمَنْ أَعْتَقَ مِائَةَ رَقَبَةٍ مِنْ وَلَدِ إِسْمَاعِیلَ، وَمَنْ کَبَّرَ اللَّهَ مِائَةً بِالغَدَاةِ، وَمِائَةً بِالعَشِیِّ، لَمْ یَأْتِ فِی ذَلِکَ الیَوْمِ أَحَدٌ بِأَکْثَرَ مِمَّا أَتَى، إِلَّا مَنْ قَالَ مِثْلَ مَا قَالَ، أَوْ زَادَ عَلَى مَا قَالَ».

رواه الترمذی من روایة أبی سفیان الحمیری - واسمه سعید بن یحیى- عن الضحاک بن حمرة، عن عمرو بن شعیب، وقال: "حدیث حسن غریب".قال: وأبو سفیان، والضحاک، وعمرو بن شعیب، یأتی الکلام علیهم([23]).

از عمرو بن شعیب از پدرش از جدش روایت است که رسول خدا ج فرمودند: «هرکس صبحگاه صد بار و در شامگاه صد بار تسبیح خداوند گوید، همچون کسی است که صدبار حج کرده است. و هرکس صدبار صبح و صدبار شب حمد و ثنای خداوند را بگوید همچون کسی است که همراه با صد اسب سوار در راه خدا هجوم آورد یا اینکه گفت: چنان است که صد غزوه در راه خدا انجام داده باشد- و هرکس صدبار در صبح و صدبار در شب لااله الا الله بگوید، در آن روز کسی عملی چون او انجام نداده است مگر آنکه چون او عمل کند یا بر آن بیفزاید».

0-658- (10) (حسن) ورواه النسائی([24])، ولفظه: «مَنْ قَالَ: (سُبْحَانَ اللهِ) مِائَةَ مَرَّةٍ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَقَبْلَ غُرُوبِهَا، کَانَ أَفْضَلَ مِنْ مِائَةِ بَدَنَةٍ، وَمَنْ قَالَ: (الْحَمْدُ لِلَّهِ) مِائَةَ مَرَّةٍ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَقَبْلَ غُرُوبِهَا، کَانَ أَفْضَلَ مِنْ مِائَةِ فَرَسٍ یُحْمَلُ عَلَیْهَا فِی سَبِیل الله، وَمَنْ قَالَ: (اللهُ أَکْبَرُ) مِائَةَ مَرَّةٍ، قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَقَبْلَ غُرُوبِهَا، کَانَ أَفْضَلَ مِنْ عِتْقِ مِائَةِ رَقَبَةٍ، وَمَنْ قَالَ: (لَا إِلَهَ إِلَّا اللهُ وَحْدَهُ لَا شَرِیکَ لَهُ، لَهُ الْمُلْکُ، وَلَهُ الْحَمْدُ، وَهُوَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ) مِائَةَ مَرَّةٍ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَقَبْلَ غُرُوبِهَا، لَمْ یَجِئْ یَوْمَ الْقِیَامَةِ أَحَدٌ بِعَمَلٍ أَفْضَلَ مِنْ عَمَلِهِ، إِلَّا مَنْ قَالَ قَوْلَهُ أَوْ زَادَ عَلَیه».

و در روایت نسائی آمده است: «کسی که قبل از طلوع خورشید و قبل از غروب آن، صد بار سبحان الله بگوید، از صد شتر بهتر است. و کسی که قبل از طلوع خورشید و قبل از غروب آن، صد بار الحمد لله بگوید، از صد اسب که در راه خدا استفاده می‌شود بهتر است. و کسی که قبل از طلوع خورشید و قبل از غروب آن، صد بار الله اکبر بگوید، از آزاد کردن صد برده بهتر است. و کسی که قبل از طلوع خورشید و قبل از غروب آن صد بار «لَا إِلَهَ إِلَّا اللهُ وَحْدَهُ لَا شَرِیکَ لَهُ، لَهُ الْمُلْکُ، وَلَهُ الْحَمْدُ، وَهُوَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ» بگوید، در روز قیامت کسی با عملی برتر از نمی‌آید، مگر فردی که به مانند او یا بیش از او چنین گفته باشد».

944-388- (10) (ضعیف) وَعَن عَبْدالْحَمِیدِ مَوْلَى بَنِی هَاشِمٍ: أَنَّ أُمَّهُ حَدَّثَتْهُ - وَکَانَتْ تَخْدِمُ بَعْضَ بَنَاتِ النَّبِیِّ ج - أَنَّ ابْنَةَ النَّبِیِّ ج حَدَّثَتْهَا: أَنَّ النَّبِیَّ ج کَانَ یُعَلِّمُهَا فَیَقُولُ: «قُولِی حِینَ تُصْبِحِینَ: (سُبْحَانَ اللَّهِ وَبِحَمْدِهِ، لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ، مَا شَاءَ اللَّهُ کَانَ، وَمَا لَمْ یَشَأْ لَمْ یَکُنْ، أَعْلَمُ أَنَّ اللهَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ، وَأَنَّ اللهَ قَدْ أَحَاطَ بِکُلِّ شَیْءٍ عِلْمًا)، فَإِنَّهُ مَنْ قَالَهُنَّ حِینَ یُصْبِحُ، حُفِظَ حَتَّى یُمْسِیَ، وَمَنْ قَالَهُنَّ حِینَ یُمْسِی، حُفِظَ حَتَّى یُصْبِحَ».

رواه أبو داود والنسائی، وأم عبدالحمید لا أعرفها.

و از عبدالحمید مولی بنی هاشم روایت است که مادرش حدیثی را برای وی روایت کرده است. - وی خدمتکار برخی از دختران پیامبر بود – اینکه دختر پیامبر برای وی روایت کرده که رسول خدا به او آموخته و فرموده است: «به هنگام صبح بگو: (سُبْحَانَ اللهِ وَبِحَمْدِهِ، لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللهِ، مَا شَاءَ اللهُ کَانَ، وَمَا لَمْ یَشَأْ لَمْ یَکُنْ، أَعْلَمُ أَنَّ اللهَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ، وَأَنَّ اللهَ قَدْ أَحَاطَ بِکُلِّ شَیْءٍ عِلْمًا): پاک و منزه است خداوند متعال و حمد و ستایش از آن اوست، قدرت و توانی نیست مگر با حمایت خداوند. آنچه او بخواهد همان می‌شود و آنچه او نخواهد، هرگز نخواهد بود. می‌دانم که خداوند بر هر چیزی قادر و توانا است و علم خداوند بر همه چیز احاطه دارد) چراکه هرکس آن‌را به هنگام صبح بگوید تا شب مورد حفاظت خواهد بود و هرکس آن‌را شب هنگام بگوید، تا صبح محفوظ خواهد بود».

945-659- (11) (صحیح) وَعَن ابْنَ عُمَرَ ب قَالَ: لَمْ یَکُنْ رَسُولُ اللَّهِ ج یَدَعُ هَؤُلَاءِ الکَلِمَاتِ حِینَ یُمْسِی وَحِینَ یُصْبِحُ: «اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ العَفوَ والْعَافِیَةَ، فِی الدُّنْیَا وَالْآخِرَةِ، اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ الْعَفْوَ وَالْعَافِیَةَ، فِی دِینِی وَدُنْیَایَ، وَأَهْلِی وَمَالِی، اللَّهُمَّ اسْتُرْ عَوْرَاتِی، وَآمِنْ رَوْعَاتِی، اللَّهُمَّ احْفَظْنِی مِنْ بَیْنِ یَدَیَّ، وَمِنْ خَلْفِی، وَعَنْ یَمِینِی، وَعَنْ شِمَالِی، وَمِنْ فَوْقِی، وَأَعُوذُ بِعَظَمَتِکَ أَنْ أُغْتَالَ مِنْ تَحْتِی».

قال وکیع - وهو ابن الجراح-: "یعنی الخسف". رواه أبو داود - واللفظ له-، والنسائی وابن ماجه، والحاکم وقال: "صحیح الإسناد".

از ابن عمر ب روایت است که رسول الله ج (گفتن) این کلمات را در شب و صبح رها نمی‌کرد: «اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ العَفوَ والْعَافِیَةَ، فِی الدُّنْیَا وَالْآخِرَةِ، اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ الْعَفْوَ وَالْعَافِیَةَ، فِی دِینِی وَدُنْیَایَ، وَأَهْلِی وَمَالِی، اللَّهُمَّ اسْتُرْ عَوْرَاتِی، وَآمِنْ رَوْعَاتِی، اللَّهُمَّ احْفَظْنِی مِنْ بَیْنِ یَدَیَّ، وَمِنْ خَلْفِی، وَعَنْ یَمِینِی، وَعَنْ شِمَالِی، وَمِنْ فَوْقِی، وَأَعُوذُ بِعَظَمَتِکَ أَنْ أُغْتَالَ مِنْ تَحْتِی: خدایا از تو بخشش و سلامتی را در دنیا و آخرت می‌طلبم. خدایا از تو بخشش و سلامتی را در دین و دنیا و خانواده و اموالم می‌طلبم. خدایا عورت مرا بپوشان و مرا از ترس و وحشت در امان قرار ده. خدایا مرا از روبرو، پشت سر، طرف راست و چپ و از بالای سر، محافظت فرما؛ و پناه می‌برم به عظمت و بزرگی تو از اینکه در زمین فرو برده شوم».

946-660- (12) (صحیح) وَعَنْ أَبِی أَیُّوبَ الأَنصَارِی س أَنَّهُ قَالَ - وَهُوَ فِی أَرْضِ الرُّومِ-: إِنَّ رَسُولَ اللهِ ج قَالَ: «مَنْ قَالَ غُدْوَةً: (لَا إِلَهَ إِلَّا اللهُ وَحْدَهُ لَا شَرِیکَ لَهُ، لَهُ الْمُلْکُ، وَلَهُ الْحَمْدُ، وَهُوَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ) عَشْرَ مَرَّاتٍ، کَتَبَ اللهُ لَهُ عَشْرَ حَسَنَاتٍ، وَمَحَا عَنْهُ عَشْرَ سَیِّئَاتٍ، وَکُنَّ لَهُ قَدْرَ عَشْرِ رِقَابٍ، وَأَجَارَهُ اللهُ مِنَ الشَّیْطَانِ، وَمَنْ قَالَهَا عَشِیَّةً فَمِثْلُ ذَلِکَ».

رواه أحمد والنسائی - واللفظ له- وابن حبان فی "صحیحه" وتقدم لفظه فیما یقول بعد الصبح والعصر والمغرب. [5- الصلاة/25 الحدیث1]

از ابوایوب انصاری س - آنگاه که در سرزمین روم بود - روایت است که رسول الله ج فرمودند: «کسی که صبح ده بار بگوید: (لَا إِلَهَ إِلَّا اللهُ وَحْدَهُ لَا شَرِیکَ لَهُ، لَهُ الْمُلْکُ، وَلَهُ الْحَمْدُ، وَهُوَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ) خداوند متعال برای او ده حسنه نوشته، از او ده گناه پاک نموده و به اندازه‌ی آزاد کردن ده برده به او ثواب داده می‌شود و خداوند او را از شر شیطان در امان نگه می‌دارد. و کسی که آن را در شب بگوید برای او چنین خواهد بود».

(حسن) وزاد أحمد فی روایته بعد قوله: «وَلَهُ الْحَمْدُ»: «یُحْیِی وَیُمِیتُ» وَقَالَ: «کَتَبَ اللَّهُ لَهُ بِکُلِّ وَاحِدَةٍ قَالَهَا عَشْرَ حَسَنَاتٍ، وَمَحَا عَنْهُ بِهَا عَشْرَ سَیِّئَاتٍ، وَرَفَعَهُ اللَّهُ بِهَا عَشْرَ دَرَجَاتٍ، وَکُنَّ لَهُ کَعَشْرِ رِقَابٍ، وَکُنَّ لَهُ مَسْلَحَةً مِنْ أَوَّلِ النَّهَارِ إِلَى آخِرِهِ، وَلَمْ یَعْمَلْ یَوْمَئِذٍ عَمَلًا یَقْهَرُهُنَّ، فَإِنْ قَالَ حِینَ یُمْسِی فَمِثْلُ ذَلِکَ».

ورواه الطبرانی بنحو أحمد، وإسنادهما جید.

و احمد در روایتش بعد از (وَلَهُ الْحَمْدُ)، (یُحْیِی وَیُمِیتُ) را اضافه می‌کند. و در ادامه روایت احمد چنین وارد شده است: «خداوند متعال در مقابل هر بار گفتن این کلمات، برای او ده حسنه نوشته، از او ده گناه پاک نموده، ده درجه مقام و منزلت وی را بالا برده و به اندازه‌ی آزاد کردن ده برده‌ی مؤمن به او ثواب می‌دهد و فرشتگان مسلحی برای او قرار داده می‌شود که در طول روز از او محافظت کنند؛ و آن روز عملی انجام نمی‌دهد که بهتر و برتر از این باشد؛ و کسی که آن را در شب بگوید برای او چنین خواهد بود».

(المسلحة) به فتح میم و لام و به سین و حاء مهمل: قومی را گویند که مسلح باشند.

947-389- (11) (ضعیف) وَرُوِیَ عَنْ أَبِی الدَّرْدَاءِ س أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ج قَالَ: «لَا یَدَعْ رَجُلٌ مِنْکُمْ أَنْ یَعْمَلَ لِلَّهِ کُلَّ یَوْمٍ أَلْفَیْ حَسَنَةٍ، حِینَ یُصْبِحُ یَقُولُ: (سُبْحَانَ اللَّهِ وَبِحَمْدِهِ) مِائَةَ مَرَّةٍ، فَإِنَّهَا أَلْفًا حَسَنَةٍ، وَالله إِنْ شَاءَ اللَّهُ لَنْ یَعْمَلَ فِی یَوْمِهِ مَنِ الذُّنُوب مِثْلَ ذَلِکَ، وَیَکُونُ مَا عَمِلَ مِنْ خَیْرٍ سِوَى ذَلِکَ وَافِرًا».

رواه الطبرانی واللفظ له، وأحمد وعنده: "ألف حسنة".

و از ابودرداء س روایت است که رسول خدا ج فرمودند: «هیچیک از شما نباید عملی را که روزانه دوهزار نیکی به دنبال دارد رها کند. اینکه صبح هنگام صد بار بگوید: «سبحان الله وبحمده» که این هزار نیکی می‌باشد. و ان شاء الله هرگز در آن روز به این مقدار گناه نمی‌کند و هر عمل خیری جز این، افزون خواهد بود».

948-390- (12) (ضعیف) وَعَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: «مَن قَرَأَ ﴿الدخان کُلَّهَا، وَأَولَ ﴿حم غافر إِلَى ﴿وإلیه المصیر، و ﴿آیة الکرسی حِینَ یُمْسِی، حُفِظَ بِهِا حَتَّى یُصْبِحَ، وَمَنْ قَرَأَهُمَا حِینَ یُصْبِحُ، حُفِظَ بِهِا حَتَّى یُمْسِیَ».

رواه الترمذی وقال: "حدیث غریب، وقد تکلم بعضهم فی عبدالرحمن بن أبی بکر بن أبی مُلَیکة من قبل حفظه".

و از ابوهریره س روایت است که رسول خدا ج فرمودند: «هرکس شب هنگام سوره دخان را به طور کامل و ابتدای «حم غافر» تا «والیه المصیر» و «آیة الکرسی» را بخواند، تا صبح در حفاظت خواهد بود و هرکس آنها را صبح هنگام بخواند تا شب محفوظ خواهد بود».

949-391- (13) (ضعیف) وَعَن عبدالله بْنِ بُسْرٍ ب قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: مَنِ اسْتَفْتَحَ أَوَّلَ نَهَارِهِ بِخَیْرٍ، وَخَتَمَهُ بِخَیْرِ، قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ لِمَلائِکَتِهِ: لَا تَکْتُبُوا عَلَیْهِ مَا بَیْنَ ذَلِکَ من الذُّنُوب».

رواه الطبرانی، وإسناده حسن([25]) إن شاء الله.

از عبدالله بن بسر ب روایت است که رسول خدا ج فرمودند: «هرکس روزش را با امر خیری آغاز کند و نیز آن‌ را با امر خیری به پایان برد، خداوند متعال به فرشتگانش می‌فرماید: گناهانی را که در این فاصله مرتکب شده ثبت نکنید».

950-392- (14) (ضعیف) وَرُوِیَ عَنْ أَبِی أُمَامَةَ الْبَاهِلِیِّ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: «مَنْ قَالَ حِینَ یُصْبِحُ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ: (اللَّهُمَّ لَکَ الْحَمْدُ، لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ، أَنْتَ رَبِّی، وَأَنَا عَبْدُکَ، آمَنْتُ بِکَ، مُخْلِصًا لَکَ دِینِی، إِنِّی أَصْبَحْتُ عَلَى عَهْدِکَ وَوَعْدِکَ مَا اسْتَطَعْتُ، أَتُوبُ إِلَیْکَ مِنْ شَرِّ عَمَلِی، وَأَسْتَغْفِرُکَ لِذُنُوبِی الَّتِی لَا یَغْفِرُهَا إِلَّا أَنْتَ)، فَإِن مَاتَ فِی ذَلِکَ الْیَوْمِ، دَخَلَ الْجَنَّةَ، وَإِنْ قَالَ حِینَ یُمْسِی: (اللَّهُمَّ لَکَ الْحَمْدُ، لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ، أَنْتَ رَبِّی، وَأَنَا عَبْدُکَ، آمَنْتُ بِکَ، مُخْلِصًا لَکَ دِینِی، إِنِّی أَمْسَیْتُ عَلَى عَهْدِکَ وَوَعْدِکَ مَا اسْتَطَعْتُ، أَتُوبُ إِلَیْکَ مِنْ شَرِّ عَمَلِی، وَأَسْتَغْفِرُکَ لِذُنُوبِی الَّتِی لَا یَغْفِرُهَا إِلَّا أَنْتَ)، فَمَاتَ فِی تِلْکَ اللَّیْلَةِ، دَخَلَ الْجَنَّةَ». ثُمَّ کَانَ رَسُولُ اللَّهِ ج یَحْلِفُ مَا لَا یَحْلِفُ عَلَى غَیْرِهِ یَقُولُ: «وَاللَّهِ مَا قَالَهَا عَبْدٌ فِی یَوْمٍ، فَیَمُوتُ فِی ذَلِکَ الْیَوْمِ، إِلَّا دَخَلَ الْجَنَّةَ، وَإِنْ قَالَهَا حِینَ یُمْسِی، فَتُوُفِّیَ فِی تِلْکَ اللَّیْلَةِ، دَخَلَ الْجَنَّةَ».

رواه الطبرانی فی "الکبیر" و"الأوسط" واللفظ له.

از ابوامامه باهلی س روایت است که رسول خدا ج فرمودند: «هرکس صبح هنگام سه بار بگوید: (اللَّهُمَّ لَکَ الْحَمْدُ، لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ، أَنْتَ رَبِّی، وَأَنَا عَبْدُکَ، آمَنْتُ بِکَ، مُخْلِصًا لَکَ دِینِی، إِنِّی أَصْبَحْتُ عَلَى عَهْدِکَ وَوَعْدِکَ مَا اسْتَطَعْتُ، أَتُوبُ إِلَیْکَ مِنْ شَرِّ عَمَلِی، وَأَسْتَغْفِرُکَ لِذُنُوبِی الَّتِی لَا یَغْفِرُهَا إِلَّا أَنْتَ): «پروردگار حمد و ستایش برای توست، معبود برحقی جز تو نیست. تو پروردگار منی و من بنده تو هستم. خالصانه به تو ایمان آوردم. در حد توانم بر عهد و پیمان و وعده تو صبح نمودم. از شر عملم به سوی تو توبه می‌کنم و برای گناهانم از تو طلب مغفرت دارم، گناهانی که جز تو کسی آنها را نمی‌بخشد» اگر در این روز بمیرد وارد بهشت می‌شود. و اگر شب هنگام این دعا را بخواند: (اللَّهُمَّ لَکَ الْحَمْدُ، لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ، أَنْتَ رَبِّی، وَأَنَا عَبْدُکَ، آمَنْتُ بِکَ، مُخْلِصًا لَکَ دِینِی، إِنِّی أَمْسَیْتُ عَلَى عَهْدِکَ وَوَعْدِکَ مَا اسْتَطَعْتُ، أَتُوبُ إِلَیْکَ مِنْ شَرِّ عَمَلِی، وَأَسْتَغْفِرُکَ لِذُنُوبِی الَّتِی لَا یَغْفِرُهَا إِلَّا أَنْتَ): «پروردگار حمد و ستایش برای توست، معبود برحقی جز تو نیست. تو پروردگار منی و من بنده تو هستم. خالصانه به تو ایمان آوردم. در حد توانم بر عهد و پیمان و وعده تو شب را آغاز نمودم. از شر عملم به سوی تو توبه می‌کنم و برای گناهانم از تو طلب مغفرت دارم، گناهانی که جز تو کسی آنها را نمی‌بخشد» و در این شب بمیرد، وارد بهشت می‌شود. سپس رسول خدا ج در این مورد سوگند یاد کرده و فرمودند: «به خدا سوگند بنده این دعا را در روز نمی‌خواند و در این روز نمی‌میرد مگر اینکه وارد بهشت می‌شود و اگر آن‌را شب‌هنگام بگوید و در آن شب بمیرد، وارد بهشت می‌شود».

0-393- (15) (؟) ورواه ابن أبی عاصم مِن حَدیث مُعَاذ بن جبلٍ س: أَنَّهُ سَمِعَ النَّبِیَّ ج یَحلِف ثَلَاثَ مَرَّاتٍ لَا یستثنی: «إِنَّهُ مَا مِن عَبدٍ یَقُولُ هؤلاء الکَلماتِ بَعَدَ صَلَاة الصُّبح، فَیَمُوتُ مِن یَومه؛ إِلَّا دَخَلَ الجَنَّةَ، وَإِن قَالَهَا حِین یُمسی، فَمَاتَ مِن لَیلَتِه؛ دَخَلَ الجَنَّة». فذکره باختصار إلا أَنَّهُ قَالَ: "أَتُوبُ إِلَیک مِن سَیِّىءِ عَمَلِی".

وَهُوَ أَقرَبُ مِن قَولَه: "مِن شَرِّ عَمَلِی". ولعله تصحیف([26]). والله سبحانه أعلم.

ابن ابی عاصم از معاذ بن جبل س روایت می‌کند که وی از رسول خدا ج شنیده که سه بار سوگند یاد کرده و فرمودند: «هیچ بنده‌ای نیست که این کلمات را بعد از نماز صبح بگوید و در آن روز بمیرد، مگر اینکه وارد بهشت می‌شود و اگر آنها را شب هنگام بگوید و در آن شب بمیرد، وارد بهشت می‌شود». و به اختصار آن کلمات را ذکر نموده، جز اینکه فرمود: «از عمل بدم به سوی تو توبه می‌کنم».

951-394- (16) (ضعیف) وَرُوِیَ عَنْ ابْنِ عَبَّاسٍ ب قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: «مَنْ قَالَ إِذَا أَصْبَحَ: (سُبْحَانَ اللَّهِ وَبِحَمْدِهِ) أَلْفَ مُرَّةٍ، فَقَدِ اشْتَرَى نَفْسَهُ مِنَ اللَّهِ، وَکَانَ آخِرَ یَوْمِهِ عَتِیقَ اللَّهِ».

رواه الطبرانی فی "الأوسط" والخرائطی والأصبهانی وغیرهم.

و از ابن عباس ب روایت است که رسول خدا ج فرمودند: «هرکس صبح هنگام هزار بار بگوید: «سبحان الله وبحمده» خویشتن را از خداوند خریداری کرده و پایان روزش، آزاد شده خداوند خواهد بود».

952-661- (13) (حسن) وَعَن أَنَسَ بْنَ مَالِکٍ س یَقُولُ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج لِفَاطِمَةَ: «مَا یَمْنَعُکِ أَنْ تَسْمَعِی مَا أُوصِیکِ بِهِ؟ أَنْ تَقُولِی إِذَا أَصْبَحْتِ وَإِذَا أَمْسَیْتِ: (یَا حَیُّ یَا قَیُّومُ بِرَحْمَتِکَ اسْتَغِیثُ، أَصْلِحْ لِی شَأْنِی کُلَّهُ، ولاَ تَکِلْنِی إِلَى نَفْسِی طَرْفَةَ عَیْنٍ)».

رواه النسائی والبزار بإسناد صحیح، والحاکم وقال: "صحیح على شرطهما".

از انس بن مالک س روایت است که رسول الله ج به فاطمه ل فرمود: «چه چیزی باعث می‌شود که وصیت مرا نشنوی؟([27]) اینکه در صبحگاه و شامگاه بگویی: (یَا حَیُّ یَا قَیُّومُ بِرَحْمَتِکَ اسْتَغِیثُ، أَصْلِحْ لِی شَأْنِی کُلَّهُ، ولاَ تَکِلْنِی إِلَى نَفْسِی طَرْفَةَ عَیْنٍ): ای‌ زنده‌ی پایدار به وسیله رحمتت تو را به فریاد می‌خوانم، تمام امور مرا اصلاح بفرما و مرا به اندازه یک چشم به هم زدن به نفسم وا مگذار).

953-662- (14) (صحیح) وَعَنْ أُبَیِّ بْنِ کَعْبٍ س: أَنَّهُ کَانَ لَهُ جُرْنٌ مِنْ تَمْرٍ، فَکَانَ یَنْقُصُ، فَحَرَسَهُ ذَاتَ لَیْلَةٍ، فَإِذَا هُوَ بِدَابَّةٍ شِبْهِ الْغُلَامِ الْمُحْتَلِمِ، فَسَلَّمَ عَلَیْهِ، فَرَدَّ عَلَیْهِ السَّلَامَ، فَقَالَ: مَا أَنْتَ؟ جِنِّیٌّ أَمْ إِنْسِیٌّ؟ قَالَ: جِنِّیٌّ. قَالَ: فَنَاوِلْنِی یَدَکَ، فَنَاوَلَهُ یَدَهُ، فَإِذَا یَدُهُ یَدُ کَلْبٍ، وَشَعْرُهُ شَعْرُ کَلْبٍ، قَالَ: هَکَذَا خَلْقُ الْجِنِّ؟ قَالَ: قَدْ عَلِمَتِ الْجِنُّ أَنَّ مَا فِیهِمْ رَجُلٌ أَشَدُّ مِنِّی، قَالَ: فَمَا جَاءَ بِکَ؟ قَالَ: بَلَغَنَا أَنَّکَ تُحِبُّ الصَّدَقَةَ، فَجِئْنَا نُصِیبُ مِنْ طَعَامِکَ. قَالَ: فَمَا یُنْجِینَا مِنْکُمْ؟ قَالَ: هَذِهِ الْآیَةُ الَّتِی فِی سُورَةِ الْبَقَرَةِ: ﴿اللهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ مَنْ قَالَهَا حِینَ یُمْسِی، أُجِیرَ مِنَّا حَتَّى یُصْبِحَ، وَمَنْ قَالَهَا حِینَ یُصْبِحُ أُجِیرَ مِنَّا حَتَّى یُمْسِیَ. فَلَمَّا أَصْبَحَ أَتَى رَسُولَ اللهِ ج فَذَکَرَ ذَلِکَ لَهُ فَقَالَ: «صَدَقَ الْخَبِیثُ».

رواه النسائی والطبرانی بإسناد جید، واللفظ له.

از اُبی بن کعب س روایت است که او انباری از خرما داشت، اما از آن کم ‌می‌شد. شبی بر آن نگهبانی داد، حیوانی شبیه بچه‌ای نابالغ را مشاهده کرد، پس بر او سلام کرد و او جواب سلامش را داد. اُبی گفت: تو کیستی؟ جنی یا انسان؟ گفت: من جن هستم. اُبی گفت: دستت را به من بده؛ پس دستش را به او داد. دستش همانند دست سگ و مویش همانند موی سگ بود. اُبی گفت: خلقت جن به این صورت است؟ گفت: جنیان می‌دانند که در بین آنها ترسناک‌تر از من نیست. اُبی گفت: پس برای چه آمده‌ای؟ گفت: به ما خبر رسیده که تو صدقه دادن را دوست داری، پس آمده‌ایم تا سهم‌مان را از غذای تو برداریم. اُبی گفت: چه چیزی ما را از شما نجات می‌دهد؟ گفت: این آیه در سوره‌ی بقره ﴿اللهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُکسی که شب آن را بخواند تا صبح از دست ما نجات یافته و کسی که صبح آن را بخواند تا شب از دست ما در امان مانده است. ابی صبح نزد رسول الله ج آمد و این واقعه را برای او بیان کرد، رسول الله ج فرمود: «آن پلید راست گفته است».

(الجُرن) بضم الجیم وسکون الراء هو البیدر وکذلک (الجَرِین).

954-395- (17) (ضعیف) وَعَنِ الْحَسَنِ قَالَ: قَالَ سَمُرَةُ بْنُ جُنْدُبٍ س: أَلَا أُحَدِّثُکَ حَدِیثًا سَمِعْتُه مِنْ رَسُولِ اللَّهِ ج مِرَارًا، وَمِنْ أَبِی بَکْرٍ مِرَارًا، وَمِنْ عُمَرَ مِرَارًا؟ قُلْتُ: بَلَى، قَالَ: (مَنْ قَالَ إِذَا أَصْبَحَ وَإِذَا أَمْسَى: اللَّهُمَّ أَنْتَ خَلَقْتَنِی، وَأَنْتَ تَهْدِینِی، وَأَنْتَ تُطْعِمُنِی، وَأَنْتَ تَسْقِینِی، وَأَنْتَ تُمِیتُنِی، وَأَنْتَ تُحْیِینِی)، لَمْ یَسْأَلِ اللهَ شَیْئًا إِلَّا أَعْطَاهُ إِیَّاهُ». قَالَ: فَلَقِیتُ عَبْدَ اللَّهِ بْنَ سَلَامٍ([28])، فَقُلْتُ: أَلَا أُحَدِّثُکَ حَدِیثًا سَمِعَتُهُ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ ج مِرَارًا، وَمِنْ أَبِی بَکْرٍ مِرَارًا، وَمِنْ عُمَرَ مِرَارًا؟ قَالَ: بَلَى، فَحَدَّثْتُهُ بِهَذَا الْحَدِیثِ، فَقَالَ: بِأَبِی وَأُمِّی رَسُولُ اللَّهِ ج هَؤُلَاءِ الْکَلِمَاتُ کَانَ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ قَدْ أَعْطَاهُنَّ مُوسَى عَلَیْهِ السَّلَامُ، فَکَانَ یَدْعُو بِهِنَّ فِی کُلِّ یَوْمٍ سَبْعَ مراتٍ، فَلَا یَسْأَلُ اللَّهَ شَیْئًا إِلَّا أَعْطَاهُ إِیَّاهُ».

رواه الطبرانی فی "الأوسط" بإسناد حسن([29]).

و از حسن روایت است که سمره بن جندب س گفت: آیا حدیثی را برای تو روایت نکنم که آن‌ را بارها از رسول خدا ج و بارها از ابوبکر و بارها از عمر شنیدم؟ گفتم: بله؛ گفت: هرکس به هنگام صبح و شام بگوید: (مَنْ قَالَ إِذَا أَصْبَحَ وَإِذَا أَمْسَى: اللَّهُمَّ أَنْتَ خَلَقْتَنِی، وَأَنْتَ تَهْدِینِی، وَأَنْتَ تُطْعِمُنِی، وَأَنْتَ تَسْقِینِی، وَأَنْتَ تُمِیتُنِی، وَأَنْتَ تُحْیِینِی): «پروردگارا تو مرا آفریدی و مرا هدایت نمودی و خوراندی و نوشاندی و می‌میرانی و زنده می‌کنی» چیزی را از خداوند نمی‌خواهد مگر اینکه به او عطا می‌کند». سمره گفت: عبدالله بن سلام را ملاقات کردم و گفتم: آیا حدیثی را برای تو روایت نکنم که آن‌ را بارها از رسول خدا ج و بارها از ابوبکر و بارها از عمر شنیدم؟ گفت: بله؛ پس این حدیث را برای وی روایت نمودم. وی گفت: پدر و مادرم فدای رسول الله ج شود، این کلماتی است که خداوند متعال به موسی عطا کرده است که با این کلمات هر روز هفت بار خداوند را می‌خواند و چیزی را از خداوند نمی‌خواست مگر اینکه به وی عطا می‌شد.

955-396- (18) (ضعیف) وَعَن أَبِی الدَّردَاء س قَالَ: قَالَ رَسُولُ الله ج: «مَن صَلَّى عَلَیَّ حِینَ یُصبحُ عَشراً، وَحِین یُمسی عَشراً؛ أدْرَکَتْه شفَاعَتِی یَومَ القِیَامَة».

رواه الطبرانی بإسنادین أحدهما جید([30]).

از ابودرداء س روایت است که رسول خدا ج فرمودند: «هرکس صبحگاه ده بار و شامگاه ده بار بر من درود بفرستد، شفاعت من در روز قیامت شامل وی خواهد شد».

956-397- (19) (ضعیف) وَعَنْ زَیْدِ بْنِ ثَابِتٍ س: أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ج عَلَّمَهُ دُعَاءً، وَأَمَرَهُ أَنْ یَتَعَاهَدَه، وَیَتَعَاهَدَ بِهِ أَهْلَهُ فی کُلَّ یَوْمٍ، قَالَ: «قُلْ حِینَ تُصْبِحُ: (لَبَّیْکَ اللَّهُمَّ لَبَّیْکَ، لَبَّیْکَ وَسَعْدَیْکَ، وَالْخَیْرُ فِی یَدَیْکَ، وَمِنْکَ وَإِلَیْکَ، اللَّهُمَّ مَا قُلْتُ مِنْ قَوْلٍ، أَوْ حَلَفْتُ مِنْ حَلِفٍ، أَوْ نَذَرْتُ مِنْ نَذْرٍ؛ فَمَشِیئَتُکَ بَیْنَ یَدَیْهِ، مَا شِئْتَ کَانَ، وَمَا لَمْ تَشَأْلَمْ یَکُنْ، وَلَا حَوْلَ وَلَا قُوَّةَ إِلَّا بِکَ، إِنَّکَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ، اللَّهُمَّ وَمَا([31]) صَلَّیْتُ مِنْ صَلَاةٍ فَعَلَى مَنْ صَلَّیْتَ، وَمَا لَعَنْتُ مِنْ لَعْنَةٍ فَعَلَى مَنْ لَعَنْتَ، إِنَّکَ وَلِیِّی فِی الدُّنْیَا وَالْآخِرَةِ، تَوَفَّنِی مُسْلِمًا وَأَلْحِقْنِی بِالصَّالِحِینَ، اللَّهُمَّ إِنِّی أَسالُکَ الرِّضَا بَعْدَ الْقَضَاءِ، وَبَرْدَ الْعَیْشِ بَعْدَ الْمَوتِ، وَلَذَّةَ النظَرٍ إِلَى وَجْهِکَ، وَشَوْقًا إِلَى لِقَائِکَ، فِی غَیْرِ ضَرَّاءَ مُضِرَّةٍ، وَلَا فِتْنَةٍ مُضِلَّةٍ، وَأَعُوذُ بِکَ اللَّهُمَّ أَنْ أَظْلِمَ، أَوْ أُظْلَمَ، أَوْ أَعْتَدِیَ، أَوْ یُعْتَدَى عَلَیَّ، أَوْ أَکْتَسِبُ خَطِیئَةً أَوْ ذَنْبًا لَا تَغْفره، اللَّهُمَّ فَاطِرَ السَّمَوَاتِ وَالْأَرْضِ، عَالِمَ الْغَیْبِ وَالشَّهَادَةِ، ذَا الْجَلَالِ وَالْإِکْرَامِ، فَإِنِّی أَعْهَدُ إِلَیْکَ فِی هَذِهِ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا، وَأُشْهِدُکَ - وَکَفَى بِکَ شَهِیدًا - أَنِّی أَشْهَدُ أَن لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ، وَحْدَکَ لَا شَرِیکَ لَکَ، لَکَ الْمُلْکُ، وَلَکَ الْحَمْدُ، وَأَنْتَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ، وَأَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّدًا عَبْدُکَ وَرَسُولُکَ، وَأَشْهَدُ أَنَّ وَعْدَکَ حَقٌّ، وَلِقَاءَکَ حَقٌّ، وَالْجَنَّةَ حَقٌّ، وَالسَّاعَةَ آتِیَةٌ لَا رَیْبَ فِیهَا، وَأَنْتَ تَبْعَثُ مَنْ فِی الْقُبُورِ، وَأَنَّکَ إِنْ تَکِلْنِی إِلَى نَفْسِی تَکِلْنِی إِلَى ضَعفٍ وَعَوْرَةٍ وَذَنْبٍ وَخَطِیئَةٍ، وَإِنِّی لَا أَثِقُ إِلَّا بِرَحْمَتِکَ، فَاغْفِرْ لِی ذَنْبِی کُلَّها، إِنَّهُ لَا یَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلَّا أَنْتَ، وَتُبْ عَلَیَّ إِنَّکَ أَنْتَ التَّوَّابُ الرَّحِیمُ».

رواه أحمد والطبرانی، والحاکم وقال: "صحیح الإسناد". وروى ابن أبی عاصم منه إلى قوله "بعد القضاء"([32]).

از زید بن ثابت س روایت است که رسول خدا ج دعایی را به وی آموخت و او را به پایبندی و مواظبت از آن و اینکه خانواده‌اش هر روز بر آن مراقبت داشته باشند، امر نمود. زید می‌گوید رسول خدا ج فرمودند: «به هنگام صبح بگو: پروردگارا، گوش به فرمان تو هستم و در خدمتگزاری حاضرم. خیر در دستان توست و از سوی تو و به سوی توست. پروردگار هر آنچه گفتم و هر سوگندی که یاد کردم یا هر نذری که نمودم، به مشیت و اراده تو بستگی دارد. آنچه بخواهی همان می‌شود و آنچه نخواهی نمی‌شود. هیچ قدرتی غیر از تو که بتواند توفیق (کار نیک) دهد و از معصیت دور نماید، وجود ندارد. تو بر هر چیزی قادر و توانایی؛ پروردگارا هر درودی را که فرستادم بر کسی است که تو بر او درود فرستادی و هر لعنتی که کردم بر همان کسی است که تو لعنت نمودی؛ تو ولی و حامی من در دنیا و آخرت هستی. مرا مسلمان بمیران و به صالحان ملحق بگردان. پروردگارا از تو می‌خواهم مرا به آنچه مقدر نموده‌ای راضی بگردانی. و از تو زندگی خوب پس از مرگ و لذت نگریستن به چهره‌ات و شوق دیدارت را خواستارم بدور از هر ضرر و بلایی که در میان باشد و فتنه‌ای که مرا سرگردان نماید. پروردگارا به تو پناه می‌آورم از اینکه گمراه شوم یا مرا گمراه کنند یا تعدی و تجاوز کنم یا بر من تجاوز شود یا خطا یا گناهی مرتکب شوم که آن‌ را نبخشی؛ پروردگارا، ای آفریننده آسمان‌ها و زمین، دانای نهان و آشکار، صاحب جلال و عظمت، براستی من در این دنیا با تو عهد و پیمان بستم و تو را گواه می‌گیرم و الله برای گواهی کافی است- که شهادت می‌دهم معبود بر حقی جز تو نیست، یکتایی و شریکی نداری، پادشاهی از آن توست، حمد و ستایش از آن توست و تو بر هرچیزی قادر و توانایی؛ و گواهی می‌دهم محمد بنده و رسول توست. و گواهی می‌دهم که وعده تو حق، دیدار تو حق، بهشت حق و قیامت آمدنی است و در آن شک و تردیدی نیست. و مردگانِ در قبور را مبعوث خواهی کرد. براستی اگر مرا به حال خود رها کنی درحقیقت مرا برای ضعف و سستی و گناه و خطا واگذاشته‌ای. و من به رحمت تو اطمینان دارم، پس تمام گناهانم را ببخش و توبه مرا بپذیر که تو توبه پذیرِ مهربانی».

957-398- (20) (موضوع) وَرُوِیَ عَن عُثْمَانَ بْنَ عَفَّانَ س أَنَّهُ سَأَلَ رَسُولَ اللَّهِ ج عَنْ مَقَالِیدِ السَّمَوَاتِ وَالْأَرْضِ؟ فَقَالَ النَّبِیُّ ج: «مَا سَأَلَنِی عَنْهَا أَحَدٌ، تَفْسِیرُهَا لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ، وَاللَّهُ أَکْبَرُ، وَسُبْحَانَ اللَّهِ وَبِحَمْدِهِ، وَأَسْتَغْفِرُ اللَّهَ، وَلَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ، الْأَوَّلُ، الْآخَرُ، الظَّاهِرُ، الْبَاطِنُ، بِیَدِهِ الْخَیْرُ، یُحْیِی وَیُمِیتُ، وَهُوَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ. یَا عُثْمَانُ! مَنْ قَالَهَا إِذَا أَصْبَحَ عَشْرَ مَرَّاتٍ أَعْطَاهُ اللَّهُ بِهَا سِتَّ خِصَالٍ، أَمَّا وَاحِدَةٌ فَیُحْرَسُ مِنْ إِبْلِیسَ وَجُنُودِهِ، وَأَمَّا الثَّانِیَةُ فَیُعْطَى قِنْطَارًا فِی الْجَنَّةِ، وَأَمَّا الثَّالِثَةُ فَترْفَعُ لَهُ دَرَجَةٌ فِی الْجَنَّةِ، وَأَمَّا الرَّابِعَةُ فَیُزَوِّجُ مِنَ الْحُورِ الْعِینِ، وَأَمَّا الْخَامِسَةُ فَلَهُ فِیهَا مِنَ الْأَجْرِ کَمَنْ قَرَأَ الْقُرْآنَ وَالتَّوْرَاةَ وَالإِنْجِیلَ، وَأَمَّا السَّادِسَةُ [فَلَهُ مِنَ الأَجْرِ کَمَنْ قَرَأَ الْقُرْآنَ وَالتَّوْرَاةَ وَالإِنْجِیلَ وَالزَّبُورَ، وَلَهُ مَعَ هَذَا]([33]) یَا عُثْمَانُ! کَمَنْ حَجَّ وَاعْتَمَرَ فَقبلَ الله حجَّهُ وَعُمْرَتَهُ، وَإِنْ مَاتَ مِنْ یَوْمِهِ، خُتِمَ لَهُ بِطَابَعِ الشُّهَدَاءِ».

رواه ابن أبی عاصم وأبو یعلى([34])، وابن السنی - وهو أصلحهم إسناداً([35])- وغیرهم، وفیه نکارة، وقد قیل فیه: "موضوع" ولیس ببعید. والله أعلم.

از عثمان بن عفان س روایت است که در مورد کلیدهای آسمان و زمین از رسول خدا ج پرسیده است؟ رسول خدا ج در پاسخ فرمودند: «هیچکس در این مورد از من سوال نکرد. تفسیر آن «لا اله الا الله والله اکبر وسبحان الله وبحمده، استغفر الله، لاحول ولا قوه الا بالله، الاول، الآخر، الظاهر، الباطن، بیده الخیر، یحیی ویمیت، وهو علی کل شیء قدیر» می‌باشد. ای عثمان، هرکس این ذکر را ده مرتبه صبح‌هنگام بگوید، خداوند در برابر آن شش خصلت به وی می‌بخشد: 1- او را در برابر ابلیس و سپاهش محافظت می‌کند. 2- مال هنگفتی در بهشت به او می‌دهد. 3- درجه و مرتبه وی را در بهشت افزایش می‌دهد. 4- او را به ازدواج حور عین در می‌آورد. 5- اجر و پاداش وی چون کسی است که قرآن و تورات و انجیل را خوانده است. 6- اجر و پاداش وی چون کسی است که قرآن و تورات و انجیل می‌خواند و ای عثمان علاوه بر این، وی چون کسی است که حج و عمره به جای آورده و خداوند متعال آن‌را از وی قبول کرده است و اگر در این روز بمیرد، مهر شهدا در پرونده وی ثبت می‌گردد».

958-399- (21) (ضعیف جداً) وَرُوِیَ عَن أَبان المُحَارِبِی س أَنَّ رَسُولَ الله ج قَالَ: مَا مِن عَبدٍ مُسلِمٍ یَقُولُ إِذَا أَصبَحَ وَإِذَا أَمسَى: (الحَمدُ لِله الَّذِی لَا أشرک بِهِ شَیئاً، وَأَشهَدُ أَن لَا إِلَهَ إِلَّا اللهُ)؛ إِلَّا غُفِرَت لَهُ ذُنُوبه حَتَّى یُمسِی، وَإِذَا قَالَهَا إِذَا أمسى؛ غُفِرَت لَهُ ذُنُوبه حَتَّى یُصبح»([36]).

رواه البزار وغیره.

و از ابان محاربی س روایت است که رسول خدا ج فرمودند: «هیچ بنده مسلمانی نیست که به هنگام صبح و شام این دعا را بخواند: (الحَمدُ لِله الَّذِی لَا أشرک بِهِ شَیئاً، وَأَشهَدُ أَن لَا إِلَهَ إِلَّا اللهُ): «حمد و ستایش از آن خداوندی است که چیزی با او شریک نیست و گواهی می‌دهم که معبود برحقی جز او نیست» مگر اینکه تا شب گناهان وی بخشیده می‌شود و چون آن‌را در شب بگوید، گناهان وی تا صبح بخشیده می‌شود».

959-400- (22) (ضعیف موقوف) وَعَن وُهیب بنِ الوَرْدِ قَالَ: خَرَجَ رَجُلٌ إِلَى الجبّانة بَعدَ سَاعَةٍ مِنَ اللَّیل، قَالَ: فَسَمِعتُ حِساً وَأَصوَاتاً شَدیدَة، وَجیء بِسَرِیرٍ حَتَّى وضع، وَجَاءَ شَیء حَتَّى جَلَسَ عَلَیه قَالَ: وَاجتمعت إِلَیه جُنُودُه، ثُمَّ صرخ فَقَالَ: مَن لِی بِعُروة بن الزبیر؟ فَلَم یجبه أحد، حَتَّى قَالَ مَا شَاءَ الله مِنَ الأَصوَات، فَقَالَ وَاحِد: أَنَا أَکفیکه. قَالَ: فَتَوَجَّهَ نَحوَ المَدِینَةِ وَأَنَا أَنظُرُ إِلَیه، فَمَکَثَ مَا شَاءَ الله، ثُمَّ أَوشَکَ الرّجعَةَ فَقَالَ: لَا سَبیلَ لِی إِلى عُروة. قَالَ: وَیلَک لِمَ؟ قَالَ: وَجدتُه یَقُولُ کَلماتٍ إِذَا أَصبَح وَإِذَا أَمسى فَلَا یُخلَصُ إِلَیه مَعَهُن. قَالَ الرَّجُلُ: فَلَمَّا أَصبَحتُ قُلتُ لِأَهلِی: جَهزونی، فَأَتَیتُ المدینةَ، فَسَأَلتُ عَنه؟ حَتَّى دُلِلتُ عَلَیه، فَإِذَا هُوَ شیخ کبیر، فَقُلتُ: شَیئاً تَقوله إِذَا أَصبَحتَ وَإِذَا أَمسَیتَ؟ فَأَبَى أَن یُخبرنی، فَأَخبَرتُه بِمَا رَأَیت وَمَا سَمِعتُ. فَقَالَ: مَا أدری، غَیر أَنِّی أَقُول إِذَا أَصبَحتُ وَإِذَا أَمسَیت: (آمَنتُ بِالله العَظِیم، وَکَفَرتُ بِالجِبتِ وَالطَّاغوت، وَاستَمسَکتُ بِالعُروَةِ الوُثقى لَا انفِصَامَ لَهَا، وَالله سَمیعٌ عَلیم)، إِذَا أَصبَحتُ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ، وَإِذَا أَمسَیتُ ثَلَاثَ مَرَّات.

رواه ابن أبی الدنیا فی "مکاید الشیطان"([37]).

(أوشک) أی: أسرع بوزنه ومعناه.

از وُهیب بن وَرد روایت است که می‌گوید: مردی شبانه پس از گذشت پاسی از شب به بیابان رفت. وهیب می‌گوید: صداهای شدید و بلندی را شنیدم. پس تختی آورده شد و چیزی آورده شد تا بر آن بنشیند. و سربازانش گرد وی جمع شدند. سپس فریاد برآورده و گفت: چه کسی کار عروه بن زبیر را یکسره می‌کند؟ کسی پاسخ وی را نداد. تا اینکه سر و صدا بر پا کرد. پس یکی از آنها گفت: من برای نابودی وی تو را کفایت می‌کنم. راوی می‌گوید: پس متوجه مدینه شد و من به وی نگاه می‌کردم. مقداری درنگ نمود. سپس به سرعت بازگشت و گفت: راهی برای رسیدن من به عروه نیست. آن مرد گفت: وای بر تو چرا؟ گفت: او را درحالی یافتم که کلماتی را صبح و شام می‌گفت که با وجود آنها دسترسی به وی امکان ندارد. آن مرد گفت: چون صبح شود به خانواده‌ام می‌گویم مرا آماده کنند و به مدینه رفته و سراغ وی را می‌گیرم. تا او را بیابم. وی پیرمردی کهنسال بود. پس گفتم: چه چیزی را صبح و شام زمزمه می‌کنی؟ از پاسخ خوداری کرد. وی را از آنچه دیده و شنیده بودم آگاه نمودم. گفت: نمی‌دانم؛ جز اینکه صبح و شام می‌گویم: «ایمان آوردم به الله بزرگ و به جبت و طاغوت کافر شدم و به عروه الوثقی چنگ می‌زنم که آن‌را گسستن نیست و الله شنوای بیناست.» و این ذکر را سه بار صبح و سه بار شب می‌گویم.

960-401- (23) (ضعیف) وَعَنْ أَنَسٍ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللهِ ج: «مَا مِنْ حَافِظَیْنِ یَرْفَعَانِ إِلَى اللهِ عَزَّ وَجَلَّ مَا حَفِظَا مِنْ لَیْلٍ أَوْ نَهَارٍ، فَیَجِدُ اللهُ فِی أَوَّلِ الصَّحِیفَةِ وَفِی آخِرِهَا خَیْرًا، إِلَّا قَالَ لِلْمَلَائِکَةِ: أُشْهِدُکُمْ أَنِّی قَدْ غَفَرْتُ لِعَبْدِی مَا بَیْنَ طَرَفَیِ الصَّحِیفَةِ».

رواه الترمذی والبیهقی من روایة تمام بن نجیح عن الحسن عنه.

از انس س روایت است که رسول خدا ج فرمودند: «دو فرشته نگهبان با آنچه در طول شب و روز ثبت می‌کنند نزد خدا بالا نمی‌روند و خداوند متعال در ابتدا و انتهای پرونده اعمال بنده جز خیر نمی‌یابد مگر اینکه به فرشتگان می‌فرماید: شما را گواه می‌گیرم که آنچه در پرونده اعمال بنده‌ام وجود دارد بخشیدم».

15- (الترغیب فی قضاء الإنسانِ وِرده إذا فاته من اللیل)



([1]) قلت: ولعلها نسخة غیر صحیحة، فقد قال الذهبی فی ترجمة خالد: "لم یحسنه الترمذی، وهو حدیث غریب جداً".

([2]) زیادة من النسائی، وکذا البخاری، وسیاقهما یختلف عما هنا فی بعض الکلمات، بلْهَ الترمذی.

([3]) فی الأصل ومطبوعة عمارة: "حتى"، وهو خطأ مخالف لجمیع روایات الحدیث عند من عزاه المؤلف إلیهم، وغیرهم. والزیادة للبخاری والنسائی، وهو مخرج فی "الصحیحة" (1747) تحت حدیث الترمذی.

([4]) ابن حجر از ابن ابی جمره نقل می‌کند در این حدیث معانی و الفاظ زیبایی به کار رفته است که شایسته است به آن سید استغفار گویند؛ از جمله اقرار به توحید الوهیت و عبودیت خداوند، اقرار به خالقیت او، اعتراف به عهد و پیمانی که با او بسته، امید به وعده‌ او، پناه بردن به درگاه او از شر آنچه بنده مرتکب شده، نسبت دادن نعمت‌ها به صاحب حقیقی آن و نسبت دادن گناه به خویشتن و طلب مغفرت پروردگار...

([5]) إلى هنا الحدیث صحیح من روایة أخرى، ستأتی فی (17- النکاح/ 10- الترهیب من إفساد المرأة على زوجها ..).

([6]) أی: کُتب القول المذکور، وفی روایة بالتأنیث.

([7]) بکسر الحاء المهملة وسکون الراء والزای: الموضع الحصین، والعَوذة. والله أعلم.

([8]) یعنی بخشی از آن؛ و به فتح لام می‌باشد. بیماری معروفی است که خداوند متعال همه ما از شر آن محفوظ دارد. و اینکه در حدیث آمده: «فَجَعَلَ الرَّجُلُ یَنْظُرُ إِلَیْهِ» به این معناست که: آن مرد با تعجب و از روی انکار به وی نگاه می‌کرد. گویا با نگاه خود بیانگر این مساله بود که: تو که این کلمات را در هر صبح و شام می‌خوانی، چگونه فلج شدی، اگر حدیث صحیح است؟ پس ابان جهت برطرف نمودن تعجب وی از طریق اسفهام انکاری از او پرسید: «به چه نگاه می‌کنی؟» تا آنجا که گفت: «لِیُمْضِیَ اللهُ» که از ریشه‌ی «الإمضاء» بوده و لام در آن برای غایت است. والله تعالی اعلم

([9]) أی: بعضه، وهو بفتح اللام؛ علة معروفة عافانا الله وإیاک منها.

وقوله: "فجعل الرجل ینظر إلیه" أی: تعجُّباً وإنکاراً کأنه یقول: إنک کنت تقول هذه الکلمة فی کل صباح ومساء، فکیف أصابک الفالج إن کان الحدیث صحیحاً؟ فقال له أبَان رفعاً لتعجُّبه بطریق الاستفهام الإنکاری: "ما تنظر" إلى قوله: "لیمضی الله" من الإمضاء. واللام فیه للغایة. والله تعالى أعلم.

([10]) قلت: هو ضعیف مرفوعاً وموقوفاً، وبیانه فی "الضعیفة" (5286). وانظر مقدمة "الصحیح" (ص 45-46) لزاماً.

([11]) قلت: الذی فی طبعة بولاق وحمص: "حدیث غریب"؛ أی ضعیف، وکذلک نقله عن الترمذی غیر واحد، منهم الحافظ الناجی، وهو اللائق بحال إسناده.

([12]) هنا فی الأصل: "وابن السنِّی وزاد: یحیى ویمیت، وهو حی لا یموت، وهو على. ."، ولما کان إسناده ضعیفاً والزیادة على روایة أبی داود وغیره منکرة، فإنّی تعمّدت حذفها من هذا "الصحیح" کأمثالها؛ ممَّا لا یناسب إفرادها فی "الضعیف"، وبعضها ثابت فی حدیث أبی أیوب الآتی برقم (660).

([13]) الأصل ومطبوعة عمارة: "والحاکم"، والتصویب من "الإصابة" وغیره. وأبو أحمد الحاکم هذا، هو غیر أبی عبد الله الحاکم صاحب "المستدرک"، بل هذا شیخ له، وقد وقع فی بعض نسخ "الترغیب": "ذکره أبو أحمد بن عدی"، ومنها مخطوطة الظاهریة. ونسخة الحافظ الناجی فی "العجالة"، فتعقَّب المصنفَ بکلام طویل خلاصته: أنْ لا دخل لأبی أحمد بن عدی هنا، وأنّ الصواب ما أثبتناه. وغفل عن هذا المعلقون الثلاثة فأثبتوا الخطأ!!

([14]) فی "سننه" رقم (1236)، وهو عندی فی "صحیحه" (1121).

([15]) بکسر المهملة وسکون المیم: بلدة فى الشام. وقوله: (خدم) بصیغة الماضی المعلوم. وقوله: (لم تتداوله بینک وبینه الرجال)؛ فی "الصحاح": (تداولته الأیدی): أخذته هذه مرة وهذه مرة.

معنای این بخش از روایت این است که میان تو و رسول الله راوی دیگری وجود نداشته باشد. و اینکه فرمود: (رضینا بالله رباً) شامل رضایت نسبت به احکام شرعی و قضایای تکوینی میشود. والله اعلم.

([16]) قلت: لکن لفظه: "من رضی بالله رباً وبالإسلام دیناً وبمحمد نبیاً". وذکر باقیه فی الجهاد. ولیس هذا محله وهو واضح. کذا فی "العجالة" (94-95)، وسیأتی لفظ مسلم (12- الجهاد/8 - الترغیب فی الرمی)، ولفظ أبی داود: "من قال: رضیت بالله .. " إلخ، ولیس عنده ولا عند مسلم: "إلا کان حقاً .. "، وقالا: "وجبت له الجنة"، وهو مخرج فی "الصحیحة" (334).

([17]) رقم الترجمة (3010)، ومنه الزیادتان.

([18]) یعنی: أنه قلبه فجعل الصحابی تابعیاً وبالعکس.

([19]) قلت: ذکر هذا فی ترجمة (سابق) رقم (1128).

([20]) قلت: فیه (رشدین)، لکنه قد توبع. انظر "الصحیحة" (2686).

([21]) نسبة إلى (بیاضة): بطن من الأنصار.

([22]) قلت: لا سقط، فإنه کذلک فی "الإحسان" و"الموارد". وقوله: (ابن عباس) کذا وقع لابن حبان وغیره. وهو تصحیف صوابه (ابن غنام)، وهو عبدالله البیاضی المتقدم، وغفل عنه الجهلة الثلاثة!

([23]) هنا فی "الصحیح" ما یغنی عنه، فراجعه.

([24]) أی: فی "الیوم واللیلة" (476/ 821)، من روایة الأوزاعی عن عمرو بن شعیب به. قلت: وهذا سند حسن، وأشار الحافظ إلى تقویته فی "الفتح" (11/ 202)، وقد رواه الترمذی من طریق الضحَّاک بن حمزة عن عمرو بن شعیب به نحوه، لکن الضحَّاک هذا ضعیف کما فی "التقریب"، ولفظه المتقدّم، ولم یثبت إسناده، لا سیَّما ومتنه مخالف لمتن روایة الأوزاعی بعض المخالفة.

([25]) قلت: کلا؛ فإن فیه مَنْ لا یعرف، وبیانه فی "الضعیفة" (2238).

([26]) کذا قال، والعکس هو الصواب لأنه فی حدیث شداد الصحیح بلفظ: "شر ما صنعت". انظره [رقم931-650] هنا/ الحدیث الثانی. وحدیث معاذ عزاه الثلاثة لکتاب "الدعاء" (310)! وهو من أوهامهم، فإن الذی عنده بهذا الرقم إنما هو حدیث أبی أمامة الذی قبله! وهو فی "الضعیفة" (6732).

([27]) سوال به صورت استفهام انکاری مطرح شده یعنی چیزی باعث نمی‌شود که وصت مرا نشنوی؟ یعنی قطعا گوش می‌دهی. (مصحح)

([28]) الأصل: (سلیم)، وکذلک فی مطبوعة عمارة وغیرها، وهو خطأ.

([29]) قلت: هو کذلک لولا أنه الحسن (وهو البصری)، وهو مدلس لم یصرح بالتحدیث کما ترى، وهو مخرج فی "الضعیفة" برقم (5349).

([30]) کذا قال: وتعقبه السخاوی بقوله: "لکن فیه انقطاع لأن خالد بن معدان لم یسمع من أبی الدرداء". انظر "الضعیفة" (5788).

([31]) الأصل: "لو"، والتصویب من "المسند" والمخطوطة.

([32]) قلت: فیه انقطاع، وضعیف، وبیانه فی "السلسلة" (6733).

([33]) سقطت من الأصل ومطبوعة عمارة وکذا مطبوعة الثلاثة، والمخطوطة، واستدرکتها من "المجمع" و"ابن السنی"، وهو رواه عن أبی یعلى. فقول المؤلف: "وهو أصلحهم إسناداً" فیه ما لا یخفى، فإن إسناده عند ابن أبی عاصم مثل إسناده. انظر: "اللآلی المصنوعة" (1/ 88). وفیه (الأغلب بن تمیم) وهو منکر الحدیث کما قال البخاری.

([34]) قلت: یعنی "مسنده الکبیر" کما فی "المقصد العلی" (2/ 326/ 1647) و"المجمع" (10/ 115). ومن جهل الثلاثة أنهم نقلوا (1/ 517) عن أحد المعلقین أن ما فی "المجمع" خطأ صوابه: (الطبرانی) مکان: (أبی یعلى)! وقد عرفت من التعلیق السابق أن ابن السنی رواه عنه. وعزاه إلیه الحافظ أیضاً فی "المطالب" (3/ 364-365)!

([35]) هذا مما لا وجه له، فطریق الثلاثة واحدة، کما تقدم.

([36]) کان النص فی الأصل منحرفاً جداً عنه فی "البزار" فصححته منه (4/ 24/ 3104). وهو مخرج فی "الضعیفة" (5182).

([37]) لم أره فیما طبع منه.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد