979-677- (1) (صحیح لغیره) عَنْ عِکْرِمَةَ عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ ب قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج لِلْعَبَّاسِ بْنِ عَبْدِالْمُطَّلِبِ: «یَا عَبَّاسُ یَا عَمَّاهُ! أَلَا أُعْطِیکَ، أَلَا أَمْنَحُکَ، أَلَا أَحْبُوکَ، أَلَا أَفْعَلُ لَکَ([1]) عَشْرَ خِصَالٍ إِذَا أَنْتَ فَعَلْتَ ذَلِکَ غَفَرَ اللَّهُ لَکَ ذَنْبَکَ؛ أَوَّلَهُ وَآخِرَهُ، وَقَدِیمَهُ وَحَدِیثَهُ، خَطَأَهُ وَعَمْدَهُ، صَغِیرَهُ وَکَبِیرَهُ، وَسِرَّهُ وَعَلَانِیَتَهُ، عَشْرَ خِصَالٍ؟ أَنْ تُصَلِّیَ أَرْبَعَ رَکَعَاتٍ، تَقْرَأُ فِی کُلِّ رَکْعَةٍ ﴿فَاتِحَةَ الْکِتَابِ﴾ وَسُورَةً، فَإِذَا فَرَغْتَ مِنَ الْقِرَاءَةِ فِی أَوَّلِ رَکْعَةٍ فَقُل وَأَنْتَ قَائِمٌ: (سُبْحَانَ اللَّهِ، وَالْحَمْدُ لِلَّهِ، وَلَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ، وَاللَّهُ أَکْبَرُ)، خَمْسَ عَشْرَةَ مَرَّةً، ثُمَّ تَرْکَعُ فَتَقُولُهَا، وَأَنْتَ رَاکِعٌ عَشْرًا، ثُمَّ تَرْفَعُ رَأْسَکَ مِنَ الرُّکُوعِ فَتَقُولُهَا عَشْرًا، ثُمَّ تَهْوِی سَاجِدًا فَتَقُولُ وَأَنْتَ سَاجِدٌ عَشْرًا، ثُمَّ تَرْفَعُ رَأْسَکَ مِنَ السُّجُودِ فَتَقُولُهَا عَشْرًا، ثُمَّ تَسْجُدُ فَتَقُولُهَا عَشْرًا، ثُمَّ تَرْفَعُ رَأْسَکَ مِنَ السُّجُود فَتَقُولُهَا عَشْرًا، فَذَلِکَ خَمْسٌ وَسَبْعُونَ فِی کُلِّ رَکْعَةٍ، تَفْعَلُ ذَلِکَ فِی أَرْبَعِ رَکَعَاتٍ، إِنِ اسْتَطَعْتَ أَنْ تُصَلِّیَهَا فِی کُلِّ یَوْمٍ مَرَّةً فَافْعَلْ، فَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ تَستَطِع، فَفِی کُلِّ جُمُعَةٍ مَرَّةً، فَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ، فَفِی کُلِّ شَهْرٍ مَرَّةً، فَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ، فَفِی کُلِّ سَنَةٍ مَرَّةً، فَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَفِی عُمُرِکَ مَرَّةً».
رواه أبو داود وابن ماجه، وابن خزیمة فی "صحیحه" وقال: "إن صحَّ الخبر؛ فإنّ فی القلب من هذا الإسناد شیئاً"، فذکَره ثم قال: "ورواه إبراهیم بن الحکم بن أبان عن أبیه عن عکرمة مرسلاً، لم یذکر ابن عباس". قال الحافظ: "ورواه الطبرانی وقال فی آخره: "فلو کانت ذنُوبُکَ مثلَ زَبد البحر، أو رملِ عالج([2]) غفر الله لک". قال الحافظ: "وقد رُوی هذا الحدیث من طرق کثیرة، وعن جماعة من الصحابة، وأمثلُها حدیث عکرمة هذا، وقد صحّحه جماعة منهم الحافظ أبو بکر الآجُریّ، وشیخنا أبو محمد عبد الرحیم المصری، وشیخنا الحافظ أبو الحسن المقدسی رحمهم الله تعالى. وقال أبو بکر بن أبی داود: سمعت أبی یقول: "لیس فی صلاة التسبیح حدیث صحیح غیر هذا"، وقال مسلم بن الحجاج رحمه الله تعالى: "لا یُروى فی هذا الحدیث إسناد أحسن من هذا". یعنی إسناد حدیث عکرمة عن ابن عباس".
عکرمه از عبد الله بن عباس ب روایت میکند که رسول الله ج به عباس بن عبدالمطلب س فرمود: «ای عباس! ای عموی گرامی! آیا میخواهی به تو چیزی بخشیده و هدیه داده و عطا نمایم و تو را بهرهمند سازم؟ آیا میخواهی به تو چیزی بیاموزم که کفاره ده نوع گناه تو باشد؟ چون آن را انجام دهی خداوند گناهان اول و آخر، قدیم و جدید، سهو و عمد، کوچک و بزرگ، پنهان و آشکار تو را میآمرزد که جمعاً ده خصلت میشود. اینکه چهار رکعت نماز بخوانی که در هر رکعت سوره فاتحه و سوره دیگری از قرآن را بخوانی، چون قرائت فاتحه و سوره در رکعت اول به پایان رسید، درحالیکه ایستادهای پانزده بار «سبحان الله والحمدلله ولا اله الا الله والله اکبر» بگو؛ سپس به رکوع رفته و ده بار «سبحان الله و …» بگو، وقتی از رکوع برخاستی، (در حال اعتدال) ده بار «سبحان الله و …» بگو، سپس به سجده رفته و در سجده نیز ده بار «سبحان الله …» را بگو؛ وقتی از سجده اول برخاستی ده بار «سبحان الله …» بگو؛ دوباره به سجده رفته و در سجده دوم نیز ده بار «سبحان الله …» بگو؛ پس از اینکه سرت را از سجده دوم بلند کردی (در حالت نشسته ـ جلسه استراحت)([3]) ده بار «سبحان الله …» بگو که در هر رکعت جمعاً هفتاد و پنج مرتبه «سبحان الله والحمدلله ولا اله الا الله والله اکبر» میشود. و در هر چهار رکعت این عمل را تکرار کن([4])؛ اگر توانستی هر روز یک بار، اگر نتوانستی هر هفته یک بار، اگر نتوانستی هر ماه یک بار، اگر نتوانستی هر سال یک بار و اگر نتوانستی در عمرت یک بار آن را انجام بده.
و در پایان روایت طبرانی آمده است: «پس اگر گناهانت به اندازهی کف دریا یا تودهای از دانههای ریگ باشد بخشیده میشود».
0-409- (1) (موضوع) وقال الحاکم: قد صحت الروایة عن ابن عمر: "أَنَّ رَسُولَ الله ج عَلَّمَ ابنَ عمِّهِ هَذِه الصَّلَاة". ثم قال: حدثنا أحمد بن داود بـ(مصر): حدثنا إسحاق بن کامل: حدثنا إدریس بن یحیى، عن حَیوَة بن شُریح، عن یزید بن أبی حبیب، عن نافع، عن ابن عمر قال: وَجَّهَ رَسُولُ اللَّهِ ج جَعْفَرَ بْنَ أَبِی طَالِبٍ إِلَى بِلَادِ الْحَبَشَةِ، فَلَمَّا قَدِمَ اعْتَنَقَهُ وَقَبَّلَ بَیْنَ عَیْنَیْهِ، ثُمَّ قَالَ: «أَلَا أَهَبُ لَکَ، أَلَا أَسُرُّکَ، أَلَا أَمْنَحُکَ» فذکر الحدیث([5]). ثم قال: "هذا إسناد صحیح لا غبار علیه". (قال المملی) س: "وشیخه أحمد بن داود بن عبد الغفار أبو صالح الحرّانی ثم المصری، تکلم فیه غیر واحد من الأئمة، وکذبه الدارقطنی([6])".
و حاکم میگوید: این روایت از ابن عمر ب صحیح است: رسول الله ج به پسر عمویش این نماز را آموخت. سپس میگوید: از ابن عمر ب روایت است که میگوید: رسول خدا ج جعفر بن ابی طالب س را به حبشه فرستاد، چون وی از حبشه بازگشت، رسول خدا ج او را در آغوش گرفته و میان چشمانش را بوسید، سپس فرمود: «آیا به تو نبخشم، آیا تو را خوشحال نکنم، آیا به تو عطا نکنم».
980-678- (2) (صحیح لغیره) وَرُوِیَ عَنْ أَبِی رَافِعٍ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج لِلْعَبَّاسِ: «یَا عَمِّ! أَلَا أَحْبُوکَ، أَلَا أَنْفَعُکَ، أَلَا أَصِلُکَ؟»([7]). قَالَ: بَلَى یَا رَسُولَ اللَّهِ! قَالَ: «فَصَلِّ أَرْبَعَ رَکَعَاتٍ، تَقْرَأُ فِی کُلِّ رَکْعَةٍ بِـ ﴿فَاتِحَةِ الْکِتَابِ﴾ وَسُورَةٍ، فَإِذَا انْقَضَتِ الْقِرَاءَةُ فَقُلْ: (سُبْحَانَ اللَّهِ، وَالْحَمْدُ لِلَّهِ، وَلَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ، وَاللَّهُ أَکْبَرُ) خَمْسَ عَشْرَةَ مَرَّةً، قَبْلَ أَنْ تَرْکَعَ، ثُمَّ ارْکَعْ فَقُلْهَا عَشْرًا، ثُمَّ ارْفَعْ رَأْسَکَ فَقُلْهَا عَشْرًا، ثُمَّ اسْجُدْ فَقُلْهَا عَشْرًا، ثُمَّ ارْفَعْ رَأْسَکَ فَقُلْهَا عَشْرًا، ثُمَّ اسْجُدْ فَقُلْهَا عَشْرًا، ثُمَّ ارْفَعْ رَأْسَکَ فَقُلْهَا عَشْرًا قَبْلَ أَنْ تَقُومَ، فَذلکَ خَمْسٌ وَسَبْعُونَ فِی کُلِّ رَکْعَةٍ، وَهِیَ ثَلَاثُ مِائَةٍ فِی أَرْبَعِ رَکَعَاتٍ، فَلَوْ کَانَتْ ذُنُوبُکَ مِثْلَ رَمْلِ عَالِجٍ([8]) غَفَرَهَا اللَّهُ لَکَ». قَالَ: یَا رَسُولَ اللَّهِ! وَمَنْ لَمْ یَسْتَطِیع یَقُولُهَا فِی یَوْمٍ؟ قَالَ «قُلْهَا فِی جُمُعَةٍ، فَإِنْ لَمْ تَسْتَطِعْ فَقُلْهَا فِی شَهْرٍ»، حَتَّى قَالَ: «فَقُلْهَا فِی سَنَةٍ».
رواه ابن ماجه والترمذی والدارقطنی، والبیهقی وقال: "کان عبد الله بنُ المبارکِ یفعلها، وتداولها الصالحون بعضهُم من بعض، وفیه تقویة للحدیث المرفوع" انتهى. وقال الترمذی: "حدیث غریب من حدیث أبی رافع." ثم قال: "وقد رأى ابنُ المبارک وغیر واحد من أهل العلم صلاة التسبیح، وذکروا الفضل فیه".
از ابو رافع س روایت است که رسول الله ج به عباس گفت: «ای عموی گرامی! آیا میخواهی چیزی به تو عطا نمایم و به تو سودی برسانم و تو را بهرهمند سازم؟» گفت: بله ای رسول الله ج! فرمود: «چهار رکعت نماز بخوان و در هر رکعت سوره فاتحه و سوره دیگری از قرآن را بخوان؛ چون قرائت فاتحه و سوره در رکعت اول به پایان رسید، قبل از رفتن به رکوع پانزده بار «سبحان الله والحمدلله ولا اله الا الله والله اکبر» بگو؛ سپس به رکوع رفته ده بار «سبحان الله و …» بگو؛ وقتی از رکوع برخاستی (در حال اعتدال) ده بار «سبحان الله و …» بگو، سپس به سجده رفته و در سجده نیز ده بار «سبحان الله …» بگو؛ وقتی از سجده اول برخاستی ده بار «سبحان الله …» بگو، دوباره به سجده برو و در سجده دوم نیز ده بار «سبحان الله …» بگو، پس از اینکه سرت را از سجده دوم بلند کردی، قبل از اینکه بلند شوی (در حالت نشسته ـ جلسه استراحت) ده بار «سبحان الله …» را بگو؛ در هر رکعت جمعاً هفتاد و پنج مرتبه و در چهار رکعت سیصد مرتبه میشود. و اگر گناهان تو همانند تودهای از ریگ باشد، خداوند آن را میبخشد. وی گفت: ای رسول الله ج!، کسی که توانایی انجام هر روزهی آن را ندارد چه کند؟ فرمود: «هر جمعه یک بار آن را انجام بده، اگر نتوانستی هر ماه یک بار آن را انجام بده» تا اینکه فرمود: «هر سال یک بار آن را انجام بده».
0-410- (2) (ضعیف) [قال الترمذی]: حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ عَبْدَةَ الضبِّی: حَدَّثَنَا أَبُو وَهْبٍ([9]) قَالَ: سَأَلْتُ عَبْدَاللَّهِ بْنَ المُبَارَکِ عَنِ الصَّلَاةِ الَّتِی یُسَبَّحُ فِیهَا؟ قَالَ: «یُکَبِّرُ ثُمَّ یَقُولُ: (سُبْحَانَکَ اللَّهُمَّ وَبِحَمْدِکَ، وَتَبَارَکَ اسْمُکَ، وَتَعَالَى جَدُّکَ، وَلَا إِلَهَ غَیْرُکَ). ثُمَّ یَقُولُ خَمْسَ عَشْرَةَ مَرَّةً: (سُبْحَانَ اللَّهِ، وَالحَمْدُ لِلَّهِ، وَلَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ، وَاللَّهُ أَکْبَرُ)، ثُمَّ یَتَعَوَّذُ وَیَقْرَأُ: ﴿بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ﴾ وَ ﴿فَاتِحَةَ الکِتَابِ﴾ وَسُورَةً، ثُمَّ یَقُولُ عَشْرَ مَرَّاتٍ: (سُبْحَانَ اللَّهِ، وَالحَمْدُ لِلَّهِ، وَلَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ، وَاللَّهُ أَکْبَرُ). ثُمَّ یَرْکَعُ فَیَقُولُهَا عَشْرًا، ثُمَّ یَرْفَعُ رَأْسَهُ فَیَقُولُهَا عَشْرًا، ثُمَّ یَسْجُدُ فَیَقُولُهَا عَشْرًا، ثُمَّ یَرْفَعُ رَأْسَهُ فَیَقُولُهَا عَشْرًا، ثُمَّ یَسْجُدُ الثَّانِیَةَ، فَیَقُولُهَا عَشْرًا، یُصَلِّی أَرْبَعَ رَکَعَاتٍ عَلَى هَذَا، فَذَلِکَ خَمْسٌ وَسَبْعُونَ تَسْبِیحَةً فِی کُلِّ رَکْعَةٍ، یَبْدَأُ فِی کُلِّ رَکْعَةٍ بِخَمْسَ عَشْرَةَ تَسْبِیحَةً، ثُمَّ یَقْرَأُ، ثُمَّ یُسَبِّحُ عَشْرًا، فَإِنْ صَلَّى لَیْلًا فَأَحَبُّ إِلَیَّ أَنْ یُسَلِّمَ فِی کُلِّ رَکْعَتَیْنِ، وَإِنْ صَلَّى نَهَارًا فَإِنْ شَاءَ سَلَّمَ، وَإِنْ شَاءَ لَمْ یُسَلِّمْ».
قَالَ أَبُو وَهْبٍ: وَأَخْبَرَنِی عَبْدُالعَزِیزِ – هُوَ ابْنُ أَبِی رِزْمَةَ - عَنْ عَبْدِاللَّهِ أَنَّهُ قَالَ: «یَبْدَأُ فِی الرُّکُوعِ بِـ (سُبْحَانَ رَبِیَ العَظِیمِ)، وَفِی السُّجُودِ بِـ (سُبْحَانَ رَبِیَ الأَعْلَى) (ثَلَاثًا)، ثُمَّ یُسَبِّحُ التَّسْبِیحَاتِ.
قَالَ أَحْمَدُ بْنُ عَبْدَةَ: وَحَدَّثَنَا وَهْبُ بْنُ زَمْعَةَ قَالَ: أَخْبَرَنِی عَبْدُالعَزِیزِ - وَهُوَ ابْنُ أَبِی رِزْمَةَ - قَالَ: قُلْتُ لِعَبْدِ اللَّهِ بْنِ المُبَارَکِ: إِنْ سَهَا فِیهَا یُسَبِّحُ فِی سَجْدَتَیِ السَّهْوِ عَشْرًا عَشْرًا؟ قَالَ: «لَا، إِنَّمَا هِیَ ثَلَاثُ مِائَةِ تَسْبِیحَةٍ».
انتهى ما ذکره الترمذی. (قال المملی) الحافظ س: "وهذا الذی ذکره عن عبدالله بن المبارک من صفتها موافق لما فی حدیث ابن عباس وأبی رافع؛ إلا أنه قال: "یسبح قبل القراءة خمس عشرة وبعدها عشراً".
ولم یذکر فی جلسة الاستراحة تسبیحاً، وفی حدیثیهما أنه یسبح بعد القراءة خمس عشرة، ولم یذکرا قبلها تسبیحاً، ویسبح أیضاً بعد الرفع فی جلسة الاستراحة قبل أن یقوم عشراً.
ترمذی میگوید: ابووهب میگوید: از عبدالله بن مبارک در مورد نمازی که در آن تسبیح خداوند گفته میشود پرسیدم. گفت: تکبیر گفته شده و سپس (این دعا) خوانده میشود: «سُبْحَانَکَ اللَّهُمَّ وَبِحَمْدِکَ، وَتَبَارَکَ اسْمُکَ، وَتَعَالَى جَدُّکَ، وَلَا إِلَهَ غَیْرُکَ» و پس از آن پانزده بار این ذکر گفته میشود: «سبحان الله، والحمد لله، ولا إله إلا الله، والله أکبر». سپس تعوذ (اعوذ بالله من الشیطان الرجیم) خوانده شده و بسم الله الرحمن الرحیم و سوره فاتحه و سورهی دیگری قرائت میشود. سپس ده بار این ذکر خوانده میشود: «سبحان الله، والحمد لله، ولا إله إلا الله، والله أکبر». سپس رکوع کرده و ده بار این ذکر را میگوید. سپس از رکوع برخاسته و ده بار این ذکر را میگوید. سپس سجده کرده و ده بار آن را میگوید. سر از سجده برداشته و ده بار آن را میگوید. سپس دومین سجده را انجام داده و ده بار آن را میگوید. و چهار رکعت به همین ترتیب میخواند. و اینگونه در هر رکعت هفتاد و پنج تسبیح میگوید که هر رکعت را با پانزده تسبیح آغاز میکند سپس قرائت کرده و ده بار تسبیح میگوید. و اگر شب این نماز را خواند، دوست دارم که در هر دو رکعت سلام دهد. و اگر در روز خواند، اختیار دارد که سلام دهد یا نه».
ابووهب میگوید: عبدالعزیز –ابن ابی زرمه- از عبدالله برای من روایت کرده که وی میگوید: در رکوع با ذکر «سبحان ربی العظیم» و در سجده با ذکر «سبحان ربی الاعلی» آغاز کرده، سپس تسبیحات را میگوید.
احمد بن عبده میگوید: عبدالعزیز میگوید: به عبدالله بن مبارک گفتم: اگر در نماز دچار سهو شد، در دو سجده سهو ده مرتبه تسبیحات را بگوید؟ گفت: نه، آن تنها سیصد تسبیح است.
این پایان سخن ترمذی بود. (حافظ مملی س میگوید:) «صفتی که برای این نماز از عبدالله بن مبارک ذکر میکند، مطابق صفتی است که در حدیث ابن عباس و ابی رافع برای آن بیان شده است. جز اینکه میگوید: «قبل از قرائت پانزده بار آن ذکر را میگوید و بعد از آن ده بار».
و در جلسه استراحت تسبیحی را ذکر نکرده است؛ حال آنکه در حدیث ابن عباس و ابی رافع پانزده بار بعد از قرائت آمده است. و این دو قبل از قرائت تسبیحی را ذکر نکردهاند. و در روایت آنها آمده که بعد از بلند شدن از سجده دوم و در جلسه استراحت قبل از اینکه برخیزد، ده بار آن ذکر را میگوید.
981-411- (3) (ضعیف) وروى البیهقی من حدیث أبی جناب الکلبی عن أبی الجوزاء عن ابن عمرو ب قال: قال لی النبی ج: «أَلَا أَحْبُوکَ، أَلَا أُعْطِیکَ».
فذکر الحدیث بالصفة التی رواها الترمذی عن ابن المبارک، ثم قال: وهذا یوافق ما رویناه عن ابن المبارک، ورواه قتیبة بن سعید عن یحیى بن سلیم عن عمران بن مسلم عن أبی الجوزاء قال: نزل علیّ عبدالله بن عمرو بن العاص، فذکر الحدیث، وخالفه فی رفعه إلى النبی ج ولم یذکر التسبیحات فی ابتداء القراءة، إنما ذکرها بعدها، ثم ذکر جلسة الإستراحة کما ذکرها سائر الرواة" انتهى. قال الحافظ: جمهور الرواة على الصفة المذکورة فی حدیث ابن عباس وأبی رافع، والعمل بها أولى، إذ لا یصح رفع غیرها. والله أعلم».
بیهقی از طریق ابی جناب کلبی از ابوالجوزاء از ابن عمرو ب روایت نموده که رسول خدا ج به من فرمود: «آیا تو را دوست نداشته باشم، آیا (چیزی را) به تو نبخشم». و در ادامه، این روایت را همچون روایت ترمذی از ابن مبارک ذکر میکند.
982-412- (4) (ضعیف جداً) وَرُوِیَ عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ ب أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ج قَالَ لَهُ: «یَا غُلَامُ! أَلَا أَحْبُوکَ؟ أَلَا أُنْحِلُکَ؟ أَلَا أُعْطِیکَ؟» قَالَ: قُلْتُ: بَلَى، بِأَبِی أَنْتَ وَأُمِّی یَا رَسُولَ اللَّهِ! قَالَ: فَظَنَنْتُ أَنَّهُ سَیَقْطَعُ لِی قِطْعَةً مِنْ مَالٍ، فَقَالَ: أَرْبَعُ رَکَعَاتٍ تُصَلِّیهِنَّ..».
فذکر الحدیث کما تقدم وقال فی آخره:
«فَإِذَا فَرَغْتَ قُلْتَ بَعْدَ التَّشَهُّدِ وَقَبْلَ السلام: (اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ تَوْفِیقَ أَهْلِ الْهُدَى، وَأَعْمَالَ أَهْلِ الْیَقِینِ، وَمُنَاصَحَةَ أَهْلِ التَّوْبَةِ، وَعَزْمَ أَهْلِ الصَّبْرِ، وَجَدَّ أَهْلِ الْخشیةِ، وَطَلَبَ أَهْلِ الرَّغْبَةِ، وَتَعَبُّدَ أَهْلِ الْوَرَعِ، وعِرْفَانَ أَهْلِ الْعِلْمِ، حَتَّى أَخَافَکَ، اللَّهُمَّ أَسْأَلُکَ مَخَافَةً تَحْجِزُنِی عَنْ مَعَاصِیکَ، حَتَّى أَعْمَلَ بِطَاعَتِکَ عَمَلًا أَسْتَحِقُّ بِهِ رِضَاکَ، وَحَتَّى أُنَاصِحَکَ بِالتَّوْبَةِ خَوْفًا مِنْکَ، وَحَتَّى أُخْلِصَ لَکَ النَّصِیحَةَ حُبًّا لَکَ، وَحَتَّى أَتَوَکَّلَ عَلَیْکَ فِی الْأُمُورِ حُسْنَ ظَنٍّ بِکَ، سُبْحَانَ خَالِقِ النَّارِ). فَإِذَا فَعَلْتَ ذَلِکَ یَا ابْنَ عَبَّاسٍ! غَفَرَ اللَّهُ لَکَ ذُنُوبَکَ، صَغِیرَهَا وکَبِیرَهَا، وقَدِیمَهَا وحَدِیثَهَا، وسِرَّهَا وَعَلَانِیَتَهَا، وعَمْدَهَا وخَطَأَهَا».
رواه الطبرانی فی "الأوسط".
ورواه فیه أیضاً عن أبی الجوزاء قال: قَالَ لِی ابْنُ عَبَّاسٍ: یَا أَبَا الْجَوْزَاءِ! أَلَا أَحْبُوکَ، أَلَا أُعَلِّمُکَ، أَلَا أُعْطِیکَ؟». قُلْتُ: بَلَى، فَقَالَ: سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ ج یَقُولُ: «مَنْ صَلَّى أَرْبَعَ رَکَعَاتٍ».
فذکر نحوه باختصار. وإسناده واه. وقد وقع فی صلاة التسبیح کلام طویل، وخلافٌ منتشر، ذکرته فی غیر هذا الکتاب مبسوطاً، وهذا کتاب ترغیب وترهیب، وفیما ذکرته کفایة.
از ابن عباس ب روایت است که رسول خدا ج به وی فرمود: «ای پسر، آیا تو را دوست نداشته باشم، آیا به تو نبخشم؟» ابن عباس میگوید: گفتم: بله، پدر و مادرم به فدایت باد. ابن عباس ب میگوید: گمان بردم مالی را به من میدهد اما فرمود: چهار رکعت نماز میخوانی...»
و حدیث را چنانکه پیشتر گذشت ذکر نموده که در ادامه چنین وارد شده است: «پس چون از این امور فارغ شدی، پس از تشهد و قبل از سلام بگو: «پروردگارا از تو توفیقِ هدایت یافتگان و اعمال اهل یقین و نصیحت پذیری اهل توبه و عزم و اراده صابران و تلاش اهل خشیت و طلب اهل رغبت و عبادت اهل ورع و شناخت اهل علم را میخواهم تا از تو بترسم. پروردگارا از تو ترسی را میخواهم که مرا از معصیت و نافرمانیات بازدارد تا در راستای اطاعت تو عملی را انجام دهم که مورد رضایت تو باشد و از ترس تو با توبه به تو روی آورم و به خاطر محبت تو، پذیرش خیرخواهی و نصیحتِ خالصانهای به درگاهت تقدیم دارم و با حسن ظن به تو، در امور مختلف به تو تکیه و توکل کنم. پاک و منزه است خالق نور». ای ابن عباس، چون این عمل را انجام دادی خداوند گناهان تو را میبخشد چه گناهان کوچک و چه بزرگ، گناهان گذشته و جدید، مخفی و آشکار، عمدی و از روی خطا».
و همچنین از ابوالجوزاء روایت است که ابن عباس ب به من گفت: ای ابوالجوزاء، آیا تو را دوست نداشته باشم، آیا به تو نیاموزم، آیا به تو نبخشم؟ گفتم: بله، پس گفت: از رسول خدا ج شنیدم که فرمودند: «هرکس چهار رکعت بخواند...».
و در ادامه به ترتیب قبل و به اختصار حدیث را ذکر میکند. اسناد آن واهی است. در باب نماز تسبیح سخن به درازا کشیده و اختلاف پراکندهای وجود دارد که در کتابی جز این به بحث مبسوط آن پرداختهام. و این کتاب ترغیب و ترهیب است و آنچه در این زمینه ذکر نمودم کفایت میکند.
983-679- (3) (صحیح لغیره) وَعَنْ أَنَسِ بْنِ مَالِکٍ س: أَنَّ أُمَّ سُلَیْمٍ غَدَتْ عَلَى رَسُولِ الله ج، فَقَالَتْ: عَلِّمْنِی کَلِمَاتٍ أَقُولُهُنَّ فِی صَلَاتِی. فَقَالَ: «کَبِّرِی اللَّهَ عَشْرًا، وَسَبِّحِی اللَّهَ عَشْرًا، وَاحْمَدِیهِ عَشْرًا، ثُمَّ صَلِّی مَا شِئْتِ..»([10]).
رواه أحمد، والترمذی وقال: "حدیث حسن غریب". والنسائی، وابن خزیمة وابن حبان فی "صحیحیهما"، والحاکم وقال: "صحیح على شرط مسلم".
از انس بن مالک س روایت است که ام سُلَیم صبحگاه نزد رسول الله ج آمد و گفت: کلماتی به من بیاموز که آن را در نمازم بگویم. فرمود: «ده بار الله اکبر و ده بار سبحان الله و ده بار الحمد لله بگو، سپس هر چه میخواهی نماز بخوان».
18- (الترغیب فی صلاة التوبة)
([1]) قوله: "یا عمَّاه! " إشارة إلى مزید استحقاقه بالعطیة الآتیة. وقوله: "ألا أمنحک ألا أحبوک" بمعنى أعطیک، فهما تأکید. وکذا قوله: "أفعل لک"، فإنه بمعنى أعطیک أو أعلّمک. وقوله: "عشر خصال" تنازعتْ فیه الأفعال قبله، والمراد بـ "عشر خصال" الأنواع العشرة للذنوب من الأول والآخر، والقدیم والحدیث، فهو على حذف المضاف، أی: ألا أعطیک مکفّر عشرة أنواع ذنوبک؟
([2]) (العالج) تودهی متراکم ریگ میباشد و همچنین اسم مکانی است که ریگهای زیادی در آن وجود دارد. والله اعلم
([3]) و در رکعت آخر چون جلسه استراحت وجود ندارد ذکر مربوط به این قسمت را در آخر تشهد میخواند؛ استدلال از روایت بعدی (حدیث عبد الله بن عمرو) و به عون المعبود شرح حدیث نماز تسبیح مراجعه شود.
([4]) با توجه به ظاهر این قسمت از حدیث میتوان گفت: نماز را چه شب و چه روز میتوان با یک تشهد خواند (بغیة المتطوع إلی صلاة التطوع صفحه 102) و طریقه دومی که برای ادای این نماز توسط علما ذکر شده است، خواندن آن با دو تشهد است که در آن صورت ذکر مربوط به جلسه استراحت رکعت دوم که تشهد جای آن را میگیرد، در آخر همان تشهد خوانده میشود. (لبّ اللباب صفحه 84)
([5]) فیه إیهام أن الحدیث سیاقه کالمذکور فی "الصحیح" لأنه فی الأصل قبله، والواقع خلافه، فإنه زاد بعد (والله أکبر): "ولا حول ولا قوة إلا بالله". ولم یذکر التسبیحات بعد الرکوع!
([6]) قال الناجی (99): "هذا عجیب منه، حیث تخیل أن هذا الرجل المتکلم فیه شیخ الحاکم وإنما هو شیخ شیخه بلا شک، ولکنه أسقط سهواً شیخ الحاکم أبا علی الحسین بن علی، وهو ثابت فی نفس الروایة، وأنه أخبره به إملاء، فهو غلط نشأ عن سقط". قلت: ولقد صدق رحمه الله تعالى، وغفل عن هذا السقط الجهلة الثلاثة فلم یستفیدوا من تنبیه الشیخ الناجی شیئاً، وهو من مراجعهم! وإسناده فی "المستدرک" (1/ 319): حدثناه أبو علی الحسین بن علی الحافظ -إملاء من أصل کتابه-: ثنا أحمد بن داود بن عبد الغفار -بمصر-. . إلخ. ومن الغریب أن الذهبی فی "تلخیصه" قد وافقه على تصحیحه! وهو القائل فی أحمد هذا فی "المیزان": "کذبه الدارقطنی وغیره، ومن أکاذیبه،. ."، ثم ساق له حدیثین، قال فی أحدهما: "کذب"، والآخر: "موضوع". وأشار إلى حدیث آخر له ووصفه بأنه کذب أیضاً، وانظر "الضعیفة" (2066). قلت: ومن الغریب أن هذا الخطأ تکرر من المصنف فی حدیث آخر سیأتی فی (23- الأدب /3).
([7]) مراد از آن - والله داناتر است - این است که: آیا به تو چیزی نیاموزم که برای تو سودمند است و همچون هدیه و صلهای از من به توست. و تقدیم این استفهام قبل از آموختن، از این جهت است که عباس با دقت کامل به آن توجه نماید وگرنه تعلیم آن برای هرکسی مطلوب است و نیازی به استفهام نیست.
([8]) تفسیر آن اندکی پیشتر گذشت.
([9]) اسمه محمد بن مزاحم المروزی وهو صدوق کما فی "التقریب". لکن قال السلیمانی: "فیه نظر". قلت: وفیما رواه عن ابن المبارک ما یخالف الأحادیث المرفوعة، کما ستأتی الإشارة إلى ذلک من المؤلف رحمه الله، فالعمدة فی صفة صلاة التسبیح ما وافق حدیث ابن عباس المرفوع وغیره اللذین أشار إلیهما المؤلف رحمه الله تعالى.
([10]) هنا فی الأصل: "یقول: نعم، نعم"، فلم أذکرها لعدم وجود شاهد لها. ولذلک خرجت الحدیث فی "الصحیحة" (3338)، و"الضعیفة" (3688) أیضاً.