تشویق به دادن زکات و تأکید بر واجب بودن آن
1068-737- (1) (صحیح) عَنِ ابْنِ عُمَرَ ب قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: بُنِیَ الإِسْلاَمُ عَلَى خَمْسٍ: شَهَادَةِ أَنْ لاَ إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ، وَأَنَّ مُحَمَّدًا عَبدُهُ وَرَسُولُه، وَإِقَامِ الصَّلاَةِ، وَإِیتَاءِ الزَّکَاةِ، وَحَجِّ البَیتِ، وَصَوْمِ رَمَضَانَ».
رواه البخاری ومسلم وغیرهما. [مضی 5- الصلاة/ 13]
از ابن عمر ب روایت است که رسول الله ج فرمودند: «اسلام بر پنج رکن پایهگذاری شده است: گواهی بر اینکه معبود بر حقی جز الله نیست و محمد بنده و فرستادهی اوست و اقامه نماز و پرداخت زکات و حج خانهی خدا و روزهی رمضان».
1069-452- (1) (ضعیف) وَعَن أَبِی هُرَیْرَةَ وَأَبِی سَعِیدٍ ب قَالَا: خَطَبَنَا رَسُولُ اللَّهِ ج فَقَالَ: «وَالَّذِی نَفْسِی بِیَدِهِ» - ثَلَاثَ مَرَّاتٍ - ثُمَّ أَکَبَّ، فَأَکَبَّ کُلُّ رَجُلٍ مِنَّا یَبْکِی، لَا یَدْرِی عَلَى مَاذَا حَلَفَ، ثُمَّ رَفَعَ رَأْسَهُ وَفِی وَجْهِهِ الْبُشْرَى، فَکَانَتْ أَحَبَّ إِلَیْنَا مِنْ حُمْرِ النَّعَمِ. قَالَ: «مَا مِنْ عَبْدٍ یُصَلِّی الصَّلَوَاتِ الْخَمْسَ، وَیَصُومُ رَمَضَانَ، وَیُخْرِجُ الزَّکَاةَ، وَیَجْتَنِبُ الْکَبَائِرَ السَّبْعَ، إِلَّا فُتِّحَتْ لَهُ أَبْوَابُ الْجَنَّةِ، وَقِیلَ لَهُ: ادْخُلْ بِسَلَامٍ».
رواه النسائی واللفظ له، وابن ماجه، وابن خزیمة وابن حبان فی "صحیحیهما"، والحاکم وقال: "صحیح الإسناد". [مضى 5- الصلاة/13].
از ابوهریره و ابوسعید ب روایت است که میگویند: رسول خدا ج برای ما خطبه خوانده و فرمود: «سوگند به کسی که جانم در دست اوست» – و این را سه بار تکرار نمود- سپس به کرنش و تعظیم روی آورد و هریک از ما به کرنش و تعظیم روی آورده و گریه میکرد. و کسی نمیدانست که رسول خدا ج در چه مورد سوگند یاد کرد. سپس سرش را بلند کرد و در چهرهاش بشارت بود. و این برای ما از شتران سرخ مو بهتر بود. فرمود: «هیچ بندهای نیست که نمازهای پنجگانه را بخواند و روزه رمضان را بگیرد و زکات اموالش را بپردازد و از هفت گناه کبیره دوری کند مگر اینکه درهای بهشت برای او باز میشود و به او گفته میشود: به سلامتی وارد شو».
1070-453- (2) (ضعیف) وَعَنْ أَنَسِ بْنِ مَالِکٍ س قَالَ: أَتَى رَجُلٌ مِنْ تَمِیمٍ رَسُولَ اللَّهِ ج فَقَالَ: یَا رَسُولَ اللَّهِ! إِنِّی ذُو مَالٍ کَثِیرٍ، وَذُو أَهْلٍ وَوَلَدٍ([1]) وَحَاضِرَةٍ، فَأَخْبِرْنِی کَیْفَ أَصْنَعُ، وَکَیْفَ أُنْفِقُ؟ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: «تُخْرِجُ الزَّکَاةَ مِنْ مَالِکَ، فَإِنَّهَا طُهْرَةٌ تُطَهِّرُکَ، وَتَصِلُ أَقْرِبَاءَکَ، وَتَعْرِفُ حَقَّ الْمِسْکِینِ وَالْجَارِ وَالسَّائِلِ» الحدیث.
رواه أحمد، ورجاله رجال "الصحیح"([2]).
و از انس بن مالک س روایت است که میگوید: مردی از تمیم نزد رسول خدا ج آمده و گفت: ای رسول خدا، من اموال زیادی دارم و صاحب خانواده و فرزند بوده و مهمانان زیادی دارم. به من بگو چه کنم و چگونه انفاق کنم؟ پس رسول خدا ج فرمودند: «زکات اموالت را پرداخت کن که تو را پاک میگرداند و با نزدیکانت پیوند خویشاندی برقرار کن و حق مساکین و همسایه و گدا را بدان».
1071-738- (2) (حسن) وَعنْ أَبِی الدَّرْدَاءِ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: «خَمْسٌ مَنْ جَاءَ بِهِنَّ مَعَ إِیمَانٍ دَخَلَ الْجَنَّةَ: مَنْ حَافَظَ عَلَى الصَّلَوَاتِ الْخَمْسِ، عَلَى وُضُوئِهِنَّ وَرُکُوعِهِنَّ وَسُجُودِهِنَّ وَمَوَاقِیتِهِنَّ، وَصَامَ رَمَضَانَ، وَحَجَّ الْبَیْتَ إِنِ اسْتَطَاعَ إِلَیْهِ سَبِیلًا، وَأَعْطَى الزَّکَاةَ طَیِّبَةً بِهَا نَفْسُهُ».
الحدیث رواه الطبرانی فی الکبیر بإسناد جیّد وتقدم [5- الصلاة/13].
از ابودرداء س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «هرکس علاوه بر ایمان پنج عمل را انجام دهد وارد بهشت میشود: بر نمازهای پنجگانه و وضو و رکوع و سجود و زمان گزاردن نماز محافظت کند و روزهی رمضان را بگیرد و حج خانهی خدا را در صورت توانایی انجام دهد و زکات بدهد تا نفسش را با آن پاک کند».
1072-739- (3) (صحیح لغیره) وَعَنْ مُعَاذِ بْنِ جَبَلٍ س قَالَ: کُنْتُ مَعَ رَسُولُ الله ج فِی سَفَرٍ، فَأَصْبَحْتُ یَوْمًا قَرِیبًا مِنْهُ وَنَحْنُ نَسِیرُ، فَقُلْتُ: یَا رَسُولَ اللَّهِ! أَخْبِرْنِی بِعَمَلٍ یُدْخِلُنِی الجَنَّةَ، وَیُبَاعِدُنِی مِنَ النَّارِ، قَالَ: «لَقَدْ سَأَلْتَ عَنْ عَظِیمٍ، وَإِنَّهُ لَیَسِیرٌ عَلَى مَنْ یَسَّرَهُ اللَّهُ عَلَیْهِ، تَعْبُدُ اللَّهَ وَلَا تُشْرِکْ بِهِ شَیْئًا، وَتُقِیمُ الصَّلَاةَ، وَتُؤْتِی الزَّکَاةَ، وَتَصُومُ رَمَضَانَ، وَتَحُجُّ البَیْتَ» الحدیث.
رواه أحمد والترمذی وصححه، والنسائی وابن ماجه. ویأتی بتمامه فی "الصمت" إن شاء الله تعالى.
از معاذ بن جبل س روایت است که در سفری همراه رسول الله ج بودم. در یکی از روزها درحال حرکت در نزدیکی رسول الله ج قرار گرفتم و گفتم: ای رسول الله ج! از عملی آگاهم کن که مرا وارد بهشت و از جهنم دور سازد؟ فرمود: «از امر بزرگی سؤال کردی و البته بر کسی که خداوند آن را بر او میسر گرداند، آسان است. خداوند متعال را عبادت کن و چیزی برای او شریک قرار نده و نماز را به پای دار و زکات بده، روزهی رمضان را بگیر و حج خانهی خدا را به جای آور».
1073-454- (3) (ضعیف) وَعَنْ أَبِی الدَّرْدَاءِ س عن رَسُول اللَّهِ ج: «الزَّکَاةُ قَنْطَرَةُ الْإِسْلَامِ».
رواه الطبرانی فی "الأوسط" و"الکبیر" وفیه ابن لهیعة([3])، والبیهقی، وفیه بقیة بن الولید.
از ابودرداء س روایت است که رسول خدا ج فرمودند: «زکات گذرگاه اسلام است».
1074-740- (4) (صحیح لغیره) وَعَنْ عَائِشَةَ ل أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ج قَالَ: «ثَلَاثٌ أَحْلِفُ عَلَیْهِنَّ: لَا یَجْعَلُ اللَّهُ مَنْ لَهُ سَهْمٌ فِی الْإِسْلَامِ کَمَنْ لَا سَهْمَ لَهُ، وَأَسْهُمُ الْإِسْلَامِ ثَلَاثَةٌ: الصَّلَاةُ، وَالصَّوْمُ، وَالزَّکَاةُ، وَلَا یَتَوَلَّى اللَّهُ عَبْدًا فِی الدُّنْیَا فَیُوَلِّیهِ غَیْرَهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ» الحدیث.
رواه أحمد بإسناد جید. [مضى 5- الصلاة/13].
از عایشه ل روایت است که رسول الله ج فرمودند: «سه خصلت است که بر آنها قسم یاد میکنم: خداوند کسی را که در اسلام سهمی دارد، همانند کسی که سهمی در آن ندارد قرار نداده است. و سهم و بهرههای اسلام سه چیز است: نماز و روزه و زکات؛ و خداوند وقتی سرپرستی بندهای را به عهده گرفت در آخرت ولی و سرپرستی او را به کس دیگری نمیسپارد».
1075-455- (4) (ضعیف) وَعَن أَبِی هُرَیرَة س عَن رَسُولَ الله ج أَنَّهُ قَالَ لِمَن حَولَه مِن أُمَّتِه: «اکْفُلُوا لِی بِسِتِّ، أَکْفُلُ لَکُمُ بِالْجَنَّةَ». قُلْتُ: مَا هِیَ یَا رَسُولَ اللَّهِ؟ قَالَ: «الصَّلَاةُ، وَالزَّکَاةُ، وَالْأَمَانَةُ، وَالْفَرْجُ، وَالْبَطْنُ، وَاللِّسَانُ».
رواه الطبرانی فی "الأوسط" بإسناد لا بأس به، وله شواهد کثیرة. [مضى 5-الصلاة/13].
از ابوهریره س روایت است که رسول خدا ج به امتیانش که در اطراف او بودند فرمود: «شش چیز را برای من ضمانت کنید، بهشت را برای شما ضمانت میکنم». گفتم:ای رسول خدا آنها کدامند؟ فرمودند: «نماز و روزه و زکات و امانت و فرج و شکم و زبان».
1076-741- (5) (حسن لغیره) وَعَنْ حُذَیْفَةَ س عَنِ النَّبِیِّ ج قَالَ: «الْإِسْلَامُ ثَمَانِیَةُ أَسْهُمٍ: الْإِسْلَامُ سَهْمٌ، وَالصَّلَاةُ سَهْمٌ، وَالزَّکَاةُ سَهْمٌ، وَحَجُّ الْبَیْتِ سَهْمٌ، وَالصِّیَامُ سَهْمٌ، وَالْأَمْرُ بِالْمَعْرُوفِ سَهْمٌ، وَالنَّهْیُ عَنِ الْمُنْکَرِ سَهْمٌ، وَالْجِهَادُ فِی سَبِیلِ اللَّهِ سَهْمٌ، وَقَدْ خَابَ مَنْ لَا سَهْمَ لَهُ».
رواه البزار مرفوعاً، وفیه یزید بن عطاء الیشکریّ.
از حذیفه س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «اسلام هشت سهم است: اسلام یک سهم و نماز یک سهم و زکات یک سهم و روزه یک سهم وحج خانهی خدا یک سهم و امر به معروف یک سهم و نهی از منکر یک سهم و جهاد در راه خدا یک سهم است. و در ضرر و خسران است کسی که سهمی ندارد».
0-742- (6) (حسن لغیره) ورواه أبو یعلى من حدیث علی مرفوعاً أیضاً.
(صحیح موقوف) وروی موقوفاً على حذیفة، وهو أصح. قاله الدارقطنی وغیره([4]).
1077-743- (7) (حسن لغیره) وَعَنْ جَابِرٍ س قَالَ: قَالَ رَجُلٌ مِنَ الْقَوْمِ: یَا رَسُولَ اللَّهِ! أَرَأَیْتَ إِن أَدَّى الرَجُلُ زَکَاةَ مَالِهِ؟ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: «مَنْ أَدَّى زَکَاةَ مَالِهِ، فَقَدْ ذَهَبَ عَنْهُ شَرُّهُ».
از جابر س روایت است که مردی گفت: ای رسول الله ج! در مورد مردی که زکات مالش را پرداخت میکند چه میگویی؟ رسول الله ج فرمود: «کسی که زکات مالش را پرداخت کند، درواقع شر و بدی آن را از خود دور نموده است».
رواه الطبرانی فی "الأوسط" - واللفظ له - وابن خزیمة فی "صحیحه" والحاکم مختصراً: «إِذَا أَدَّیْتَ زَکَاةَ مَالِکَ فَقَدْ أَذْهَبْتَ عَنْکَ شَرَّهُ». وقال: "صحیح على شرط مسلم".
و حاکم به اختصار آن را چنین روایت کرده است: «اگر زکات مالت را پرداخت کنی، شرش را از خود دور کردهای».
1078-456- (5) (ضعیف) عدا ما بین المعقوفتین فهو 744-(8) (حسن لغیره) وَعَنِ الحَسَنِ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ الله ج: «حَصِّنُوا أَمْوَالَکُمْ بالزَّکاةِ، وَ[دَاوُوا مَرْضَاکُمْ بِالصَّدَقَةِ]، وَاسْتَقْبِلُوا أَمْوَاجَ الْبَلَاءِ بِالدُّعَاءِ وَالتَّضَرُّعِ».
رواه أبو داود فی "المراسیل". ورواه الطبرانی والبیهقی وغیرهما عن جماعة من الصحابة مرفوعاً متصلاً، والمرسل أشبه([5]).
از حسن س روایت است که رسول خدا ج فرمودند: «اموالتان را با زکات حفاظت کنید و [بیمارانتان را با صدقه دادن درمان کنید] و از بلا و مصیبتها با دعا و تضرع استقبال کنید».
1079-457- (6) (ضعیف) وَرُوِیَ عَن عَلقَمَة ([6]): أَنَّهُم أَتَوا رَسُولَ الله ج قَالَ: فَقَالَ لَنَا النَّبِیَّ ج: «إِنَّ تَمَامِ إِسْلَامِکُمْ، أَنْ تُؤَدُّوا زَکَاةَ أَمْوَالِکُمْ».
رواه البزار.
از علقمه روایت است که رسول خدا ج به ما فرمودند: «از کامل کردن اسلامتان این است که زکات اموالتان را بپردازید».
1080-458- (7) (ضعیف) وَعَنِ ابْنِ عُمَرَ ب أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ج قَالَ: «کُلُّ مَالٍ وَإِنْ کَانَ تَحْتَ سَبْعِ أَرَضِینَ تُؤَدَّى زَکَاتُهُ فَلَیْسَ بِکَنْزٍ، وَکُلُّ مَالٍ لَا تُؤَدَّى زَکَاتُهُ وَإِنْ کَانَ ظَاهِرًا فَهُوَ کَنْزٌ».
رواه الطبرانی فی "الأوسط" مرفوعاً.
از ابن عمر ب روایت است که رسول خدا ج فرمودند: «هر مالی که زکات آن داده شود و لو اینکه در زیر هفت زمین باشد، گنج نیست و و هر مالی که زکات آن داده نشود هرچند در دسترس باشد مصداق کنز و گنج است».
0-745- (9) (صحیح موقوف) ورواه غیره موقوفاً على ابن عمر، وهو الصحیح.
[قلت: لفظه: «کُلُّ مَالٍ أُدِّیَتْ زَکَاتَهُ، وَإِنْ کَانَ تَحْتَ سَبْعِ أَرَضِینَ؛ فَلَیْسَ بِکَنْزٍ، وَکُلُّ مَالٍ لَا تُؤَدَّى زَکَاتُهُ، فَهُوَ کَنْزٌ وَإِنْ کَانَ ظَاهِرًا عَلَى وَجْهِ الْأَرْضِ». رواه البیهقی].
و در روایت بیهقی آمده است: «هر مالی که زکاتش را پرداخت کنی اگر در زیر هفت طبقهی زمین باشد، کنز به حساب نمیآید و هر مالی که زکاتش پرداخت نگردد، کنز میباشد اگر چه بر روی زمین آشکار باشد».
1081-746- (10) (صحیح لغیره) وَعَنْ سَمُرَةَ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: «أَقِیمُوا الصَّلَاةَ، وَآتُوا الزَّکَاةَ، وَحُجُّوا، وَاعْتَمِرُوا، وَاسْتَقِیمُوا، یُسْتَقَمْ بِکُمْ».
رواه الطبرانی فی "الثلاثة" وإسناده جید إن شاء الله تعالى، عمران القطان صدوق.
از سَمُرَه س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «نماز بخوانید و زکات بدهید و حج و عمره به جای آورید و [و بر اطاعت و فرمانبرداری و ایمان] استقامت بورزید، امورتان در ارتباط با خلق سر و سامان میبخشد».
1082-459- (8) (ضعیف) وَرُوِیَ عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ ب قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللهِ ج: «مَنْ أَقَامَ الصَّلَاةَ، وَآتَى الزَّکَاةَ، وَحَجَّ الْبَیْتَ، وَصَامَ رَمَضَانَ، وَقَرَى الضَّیْفَ، دَخَلَ الْجَنَّةَ».
رواه الطبرانی فی "الکبیر" وله شواهد.
و از ابن عباس ب روایت شده که رسول خدا ج فرمودند: «هرکس نماز را برپادارد و زکات را بپردازد و حج کند و روزه رمضان را بگیرد و از مهمان پذیرایی کند، وارد بهشت میشود».
1083-460- 09) (ضعیف) وَرُوِیَ عَن ابْنَ عُمَرَ ب قَالَ: سَمِعْتُ رَسُولَ اللهِ ج یَقُولُ: «مَنْ کَانَ یُؤْمِنُ بِاللهِ وَرَسُولِهِ فَلْیُؤَدِّ زَکَاةَ مَالِهِ، وَمَنْ کَانَ یُؤْمِنُ بِاللهِ وَرَسُولِهِ فَلْیَقُلْ حَقاً أَوْ لِیَسْکُتْ، وَمَنْ کَانَ یُؤْمِنُ بِاللهِ وَرَسُولِهِ والیَوم الآخر([7]) فَلْیُکْرِمْ ضَیْفَهُ».
رواه الطبرانی فی "الکبیر".
از ابن عمر ب روایت شده که میگوید: از رسول خدا ج شنیدم که فرمودند: «هرکس به الله و رسولش ایمان دارد باید زکات مالش را بپردازد و هرکس به الله و رسولش ایمان دارد باید حق را بیان کرده یا سکوت کند و هرکس به الله و رسولش و روز قیامت ایمان دارد باید مهمانش را گرامی دارد».
1084-747- (11) (صحیح) وَعَنْ أَبِی أَیُّوبَ س أَنَّ رَجُلًا قَالَ لِلنَّبِی ج: أَخْبِرْنِی بِعَمَلٍ یُدْخِلُنِی الجَنَّةَ. قَالَ: «تَعْبُدُ اللَّهَ لاَ تُشْرِکُ بِهِ شَیْئًا، وَتُقِیمُ الصَّلاَةَ، وَتُؤْتِی الزَّکَاةَ، وَتَصِلُ الرَّحِمَ».
رواه البخاری ومسلم.
از ابو ایوب انصاری س روایت است که مردی به رسول الله ج گفت: به عملی راهنماییام کن که مرا وارد بهشت کند. فرمود: «الله را عبادت کن، هیچ شریکی برای او قرار مده، نماز را به جای آور، زکات را بپرداز و صلهی رحم را رعایت کن».
1085-748- (12) (صحیح) وَعَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ س: أَنَّ أَعْرَابِیًّا أَتَى النَّبِیَّ ج فَقَالَ: یَا رَسُولِ اللهِ! دُلَّنِی عَلَى عَمَلٍ إِذَا عَمِلْتُهُ دَخَلْتُ الْجَنَّةَ. قَالَ: «تَعْبُدُ اللهَ لَا تُشْرِکُ بِهِ شَیْئًا، وَتُقِیمُ الصَّلَاةَ الْمَکْتُوبَةَ، وَتُؤتی الزَّکَاةَ الْمَفْرُوضَةَ، وَتَصُومُ رَمَضَانَ». قَالَ: وَالَّذِی نَفْسِی بِیَدِهِ، لَا أَزِیدُ عَلَى هَذَا وَلَا أَنْقُصُ مِنْهُ. فَلَمَّا وَلَّى، قَالَ النَّبِیُّ ج: «مَنْ سَرَّهُ أَنَّ یَنْظُرَ إِلَى رَجُلٍ مِنْ أَهْلِ الْجَنَّةِ، فَلْیَنْظُرْ إِلَى هَذَا».
رواه البخاری ومسلم.
از ابوهریره س روایت است که بادیهنشینی نزد رسول الله ج آمد و گفت: ای رسول الله ج! عمل و عبادتی را به من نشان بده که اگر آن را انجام دهم وارد بهشت شوم. رسول الله ج فرمود: «الله را عبادت کن و هیچ شریکی برایش قرار مده، نمازهای واجب را به جای آور و زکات واجب را بپرداز و ماه رمضان را روزه بگیر». بادیهنشین گفت: قسم به کسی که جان من در دست اوست! نه بر این موارد چیزی افزوده و نه کم میکنم. وقتی که از حضور رسول الله ج خارج شد، رسول الله ج فرمود: «کسی که دوست دارد مردی از اهل بهشت را ببیند، پس باید به این مرد نگاه کند».
1086-749- (13) (صحیح) وَعَن عَمْرَو بْنَ مُرَّةَ الْجُهَنِیَّ س قَالَ: جَاءَ رَجُلٌ مِن قُضَاعَةَ إِلَى رَسُولَ الله ج فَقَالَ: إِنِّی شَهِدْتُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ، وَأَنَّکَ رَسُولُ اللَّهِ، وَصَلَّیْتُ الصَّلَوَاتِ الْخَمْسَ، وَصُمْتُ رَمَضَانَ وَقُمْتُهُ، وَآتَیتَ الزَّکَاةَ. فَقَالَ رَسُولُ الله ج: «مَن مَاتَ عَلَى هَذَا کَانَ مِنَ الصِّدِّیقِینَ وَالشُّهَدَاءِ».
رواه البزار بإسناد حسن، وابن خزیمة فی "صحیحه" وابن حبان، وتقدم لفظه فی "الصلاة" [5- الصلاة/13]
از عمرو بن مُرَّه جُهنی س روایت است که مردی از قضاعه نزد رسول الله ج آمد و گفت: من شهادت میدهم که معبود به حقی جز الله نیست و تو فرستادهی الله هستی و نماز پنجگانه را به جای میآورم و رمضان را روزه میگیرم و آن را بر پا میدارم و زکات میدهم. پس رسول الله ج فرمودند: «کسی که بر این اعمال بمیرد، از صدیقین و شهداء است».
1087-750- (14) (صحیح لغیره) وَعَنْ عَبْدِاللَّهِ بْنِ مُعَاوِیَةَ الْغَاضِرِیِّ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ الله ج: «ثَلَاثٌ مَنْ فَعَلَهُنَّ فَقَدْ طَعِمَ طَعْمَ الْإِیمَانِ: مَنْ عَبَدَ اللَّهَ وَحْدَهُ، وَعَلِمَ أَن لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ، وَأَعْطَى زَکَاةَ مَالِهِ طَیِّبَةً بِهَا نَفْسُهُ، رَافِدَةً عَلَیْهِ کُلَّ عَامٍ، وَلَا یُعْطِ الْهَرِمَةَ، وَلَا الدَّرِنَةَ، وَلَا الْمَرِیضَةَ، وَلَا الشَّرَطَ اللَّئِیمَةَ، وَلَکِنْ مِنْ وَسَطِ أَمْوَالِکُمْ، فَإِنَّ اللَّهَ لَمْ یَسْأَلْکُمْ خَیْرَهُ، وَلَمْ یَأْمُرْکُمْ بِشَرِّهِ».
رواه أبو داود.
از عبدالله بن معاویه غاضری س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «کسی که این سه عمل را انجام دهد لذت و ثمرهی ایمان را میچشد: کسی که تنها الله را عبادت کند و بداند که معبود به حقی جز الله نیست و زکات مالش را بدهد تا نفسش را بوسیلهی آن پاک گرداند و خودش را با چنین پرداختی در هر سال عادت دهد. و آن را از قسمتی که ضعیف شده و یا به آن آفت رسیده و یا بیمار گشته و یا بیارزش شده نپردازد و از قسمت میانهی مالش پرداخت نماید؛ زیرا خداوند بهترین آن را از شما نمیخواهد و به شما دستور نداده که از بدترین قسمت آن بپردازید».
قوله: "رافدة علیه" ماخوذ از (الرفد) به معنای یاری کردن میباشد. و معنای آن چنین است که: زکات را بپردازد درحالیکه نفسش او را بر ادای آن با رضایت کامل و مانع نشدن از پرداخت آن یاری کند. و "الشَّرَط" به فتح شین و راء: عبارت است از مال پست؛ مانند مُسِنّه و لاغر و .. و "الدَّرِنَة": یعنی زمین خشک و بیحاصل.
1088-751- (15) (صحیح) وَعَنْ جَرِیرِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ س قَالَ: «بَایَعْتُ رَسُولَ اللَّهِ ج عَلَى إِقَامِ الصَّلاَةِ، وَإِیتَاءِ الزَّکَاةِ، وَالنُّصْحِ لِکُلِّ مُسْلِمٍ».
رواه البخاری ومسلم وغیرهما.
از جریر بن عبد الله س روایت است که با رسول الله ج بر اقامهی نماز و دادن زکات و نصیحت نمودن هر مسلمان بیعت نمودم.
1089-461- (10) (ضعیف) وَعَن عُبَیْدُ بْنُ عُمَیْرٍ اللَّیْثِیُّ عَنْ أَبِیهِ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللهِ ج فِی حَجَّةِ الْوَدَاعِ: «إِنَّ أَوْلِیَاءَ اللهِ الْمُصَلُّونَ، وَمَنْ یُقِیمُ الصَّلَوَاتِ الْخَمْسَ الَّتِی کَتَبَهُنَّ اللهُ عَلَیهِ، وَیَصُومُ رَمَضَانَ، وَیَحْتَسِبُ صَوْمَهُ، وَیُؤْتِی الزَّکَاةَ مُحتَسِباً طَیِّبَةً بِهَا نَفْسُهُ، وَیَجْتَنِبُ الْکَبَائِرَ الَّتِی نَهَى الله عَنْهَا». فَقَالَ رَجُلٌ مِنْ أَصْحَابِهِ: یَا رَسُولَ اللهِ! وَکَمِ الْکَبَائِرُ؟ قَالَ: «تِسْعٌ: أَعْظَمُهُنَّ الْإِشْرَاکُ بِاللهِ، وَقَتْلُ الْمُؤْمِنِ بِغَیْرِ حَقٍّ، وَالْفِرَارُ مِنَ الزَّحْفِ، وَقَذْفُ الْمُحْصَنَةِ، وَالسِّحْرُ، وَأَکْلُ مَالِ الْیَتِیمِ، وَأَکْلُ الرِّبَا، وَعُقُوقُ الْوَالِدَیْنِ الْمُسْلِمَیْنِ، وَإِستحَلَالُ الْبَیْتِ العَتِیقِ الْحَرَامِ، قِبْلَتِکُمْ أَحْیَاءً وأمْوَاتًا، لَا یَمُوتُ رَجُلٌ لَمْ یَعْمَلْ هَذِهِ الْکَبَائِرَ، وَیُقِیمُ الصَّلَاةَ، وَیُؤْتِی الزَّکَاةَ إِلَّا رَافَقَ مُحَمَّدًا ج فِی بُحْبُوحَةِ جَنَّةٍ أَبْوَابُهَا مَصَارِیعُ الذَّهَبِ».
رواه الطبرانی فی "الکبیر" ورواته ثقات([8])، وفی بعضهم کلام، وعند أبی داود بعضه.
(بُحبُوحة الجنة) بضم الباءین الموحدتین وبحاءین مهملتین: هو وسطها.
از عبید بن عمیر لیثی از پدرش روایت است که رسول خدا ج در حجة الوداع فرمودند: «نمازگزاران اولیای خدا هستند؛ و کسانی که نمازهای پنجگانهای را میخوانند که الله متعال بر آنها فرض کرده است و روزه رمضان را گرفته و روزه را به امید پاداش و رضای خداوند میگیرند و زکات اموالشان را به امید ثواب و با رضایت کامل میپردازند و از گناهان کبیرهای که خداوند از آنها نهی کرده دوری میکنند». پس یکی از اصحاب گفت: ای رسول خدا، گناهان کبیره چه تعداد هستند؟ فرمود: «نُه تا؛ بزرگترین آنها شرک ورزیدن به خداوند است. و کشتن مومن به ناحق، فرار کردن از میدان جهاد، تهمت زدن به زنان پاکدامن، سحر، خوردن مال یتیم، رباخواری، نافرمانی از پدر و مادر مسلمان، زیر پا کردن حرمت بیت الله که قبله زنده و مرده شماست. کسی نیست که بمیرد و مرتکب این گناهان نشده باشد و نماز خوانده و زکات پرداخته باشد مگر اینکه در وسط بهشت همراه محمد ج خواهد بود که درهای آن از طلا میباشد».
1090-752- (16) (حسن) وَعَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ س أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ج قَالَ: «إِذَا أَدَّیْتَ الزَّکَاةَ فَقَدْ قَضَیْتَ مَا عَلَیْکَ، وَمَنْ جَمَعَ مَالًا حَرَامًا ثُمَّ تَصَدَّقَ بِهِ، لَمْ یَکُنْ لَهُ فِیهِ أَجْرٌ، وَکَانَ إِصْرُهُ عَلَیْهِ».
رواه ابن خزیمة وابن حبان فی "صحیحیهما" والحاکم، وقال: "صحیح الإسناد"([9]).
از ابوهریره س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «هرگاه زکات دادی آنچه را که بر تو واجب بوده به جای آوردهای و کسی که مال حرامی را جمع نماید و از آن صدقه بدهد، برای او در این عمل اجر و پاداشی نیست و گناه آن بر او است».
1091-753- (17) (حسن) وَعَنْ زِرِّ بْنِ حُبَیْشٍ أَنَّ ابْنَ مَسْعُودٍ س کَانَ عِنْدَهُ غُلَامٌ یَقَرَأ فِی الْمُصْحَفَ، وَعِنْدَهُ أَصْحَابُهُ، فَجَاءَ رَجُلٌ یُقَالُ لَهُ: حَضْرَمَةُ، فَقَالَ: یَا أَبَا عَبْدِالرَّحْمَنِ! أَیُّ دَرَجَاتِ الْإِسْلَامِ أَفْضَلُ؟ قَالَ: الصَّلَاةُ، قَالَ: ثُمَّ أَیٌّ؟ قَالَ: الزَّکَاةُ».
رواه الطبرانی فی "الکبیر" بإسناد لا بأس به. (قال المملی): "وتقدم فی "کتاب الصلاة" أحادیث تدل لهذا الباب، وتأتی أحادیث أخر فی کتاب "الصوم" و"الحج" إن شاء الله تعالى".
از زِرِّ بن حُبیش روایت است: نزد ابن مسعود س نوجوانی بود که از روی مصحف تلاوت میکرد و در کنارش یاران او نشسته بودند که مردی به نام حضرمه آمد و گفت: ای ابو عبدالرحمن کدام درجات اسلام برتر است؟ جواب داد: نماز. حضرمه گفت: سپس کدام عمل؟ جواب داد: زکات».
2- (الترهیب من منع الزکاة، وما جاء فی زکاة الحلی)
([1]) الأصل: (ومالٍ)، وهو خطأ جرى علیه "مجمع الزوائد" ومطبوعة عمارة، والثلاثة! والتصویب من "المسند"، والسیاق یؤیده.
([2]) وکذا قال الهیثمی، وغفلا عن علته؛ فإنه من روایة سعید بن أبی هلال عن أنس، ولم یسمع منه. وأما الجهلة الثلاثة فقالوا: "حسن، رواه أحمد (3/ 136) ورجال إسناده موثقون"!!!
([3]) لیس لابن لهیعة ذکر فی شیء من طرق الحدیث کما بینته فی "الضعیفة" (5068)، فالظاهر أن قوله: "وفیه ابن لهیعة" مقحم من بعض النساخ، وکذلک وقع فی مخطوطة الظاهریة (87/ 1)، ومطبوعة الثلاثة! فیحتمل أنه وهم من المؤلف رحمه الله.
([4]) میگویم: ابن ابی شیبه (5/ 352 و11/ 7) آن را به صورت متصل روایت کرده است. و طیالسی (413) و بزار (337) آن را به سند صحیح از وی روایت کردهاند. و برای آن شاهد قوی و مرفوعی از حدیث ابوهریره وجود دارد که علاوه بر این در آن آمده است: «فَمَنْ تَرَکَ مِنْ ذَلِکَ شَیْئًا فَقَدْ تَرَکَ سَهْمًا مِنَ الْإِسْلَامِ، وَمَنْ تَرَکَهُنَّ کُلَّهُن فَقَدْ وَلَّى الْإِسْلَامَ ظَهْرَهُ»: «بنابراین هرکس چیزی از این موارد را ترک کند، درحقیقت سهمی از اسلام را ترک کرده است و هرکس همهی آنها را ترک کند، اسلام را پشت سرش انداخته است». و این روایت در «الصحیحة» (333) تخریج شده است. و نصی است در اینکه تارک الصلاة کافر نیست. این نص همچون نصوص بسیاری مانند آن، کمر کسانی را میشکند که معتقد به تکفیر وی هستند. و با این نصوص چه بسا که از دیدگاه خود بازگردند و تاویل و انکار را کنار بگذارند.
([5]) قلت: وطرقه کلها ضعیفة، وبعضها أشد ضعفاً من بعض. ولکن الجملة الثانیة منه قد ثبتت عندی بمجموع طرقها، کما بینته فی "الضعیفة" (3492).
([6]) قال الناجی (107): "هو ابن سفیان بن عبد الله الثقفی". قلت: وهو تابعی غیر معروف إلا من روایة أبی الزبیر عنه، کما یستفاد من "الجرح والتعدیل" (3/ 1/ 305) و"ثقات ابن حبان" (3/ 132-133)، وعلى هذا فالحدیث مرسل، فقوله: "أنهم أتوا" یعنی قومه، وکذا قوله: "قال لنا". یعنی لقومه. فتنبه.
([7]) کذا الأصل بزیادة: (والیوم الآخر)، وهی فی "المجمع" فی الفقرة الثانیة. واعتمدها المقلدون الثلاثة دون أیما تحقیق، ولا أصل لها مطلقاً عند الطبرانی! وهو مخرج فی "الضعیفة" (5288).
([8]) قلت: کذا قال، وحسنه فیما سیأتی فی (12 الجهاد/ 11)، وتقلده المعلقون الثلاثة، وفیه عبد الحمید بن سنان، ولم یوثقه غیر ابن حبان، ولم یرو عنه إلا یحیى بن أبی کثیر، ومع هذا فقد قال فیه البخاری: "فیه نظر"، وهو مخرج فی "الإرواء" (5/ 25)، ولبعضه شواهد. انظر "الفتح" (12/ 182).
([9]) قلت: ووافقه الذهبی، وإنما هو حسن فقط؛ وإن کان فیه (دراج أبو السمح) فإنه من روایته عن ابن حجیرة الأکبر الخولانی، وهو حسن الحدیث عنه؛ کما حققته فی "الصحیحة" (3350). وهذا الحدیث من زوائد هذه الطبعة وفوائدها. وأما الجهلة فجمعوا بین النقیضین فإنهم قالوا (1/ 587): "حسن". ثم أعلوه بتضعیف أحمد والنسائی وأبی حاتم لدراج!! ولم یفصلوا.