تشویق به روزه و آنچه در فضل آن و فضل دعای روزهدار آمده است
1397-978- (1) (صحیح) عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ س یَقُولُ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: «قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَجَل: کُلُّ عَمَلِ ابْنِ آدَمَ لَهُ([1])، إِلَّا الصِّومَ؛ فَإِنَّهُ لِی، وَأَنَا أَجْزِی بِهِ، وَالصِّیَامُ جُنَّةٌ([2])، فَإِذَا کَانَ یَوْمُ صَوْمِ أَحَدِکُمْ، فَلاَ یَرْفُثْ، وَلاَ یَصْخَبْ، فَإِنْ سَابَّهُ أَحَدٌ أَوْ قَاتَلَهُ فَلْیَقُلْ: إِنِّی صَائِمٌ، إِنِّی صَائِمٌ([3])، وَالَّذِی نَفْسُ مُحَمَّدٍ بِیَدِهِ لَخُلُوفُ فَمِ الصَّائِمِ أَطْیَبُ عِنْدَ اللَّهِ مِنْ رِیحِ المِسْکِ، لِلصَّائِمِ فَرْحَتَانِ یَفْرَحُهُمَا؛ إِذَا أَفْطَرَ فَرِحَ بِفطره، وَإِذَا لَقِیَ رَبَّهُ فَرِحَ بِصَوْمِهِ»([4]).
رواه البخاری - واللفظ له- ومسلم.
از ابو هریره س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «الله متعال میفرماید: هر عملی که انسان انجام میدهد برای خود اوست، مگر روزه که برای من است و من پاداش آن را میدهم؛ و روزه سپر(ی در برابر آتش دوزخ) است؛ پس هرگاه کسی از شما روزه بود، نباید ناسزا بگوید یا بر کسی فریاد بزند و اگر کسی به او دشنام داد یا با او درگیر شد بگوید: من روزهام من روزهام. سوگند به ذاتی که جان محمد در دست او است بوی دهان روزهدار نزد خداوند بهتر از بوی مشک است و برای شخص روزهدار دو زمان خوشحالی میباشد: هنگامی که افطار میکند به خاطر افطارش خوشحال میشود و آنگاه که پروردگارش را ملاقات میکند از بابت [پاداش] روزهاش شادمان میشود».
وفی روایة للبخاری: «یَتْرُکُ طَعَامَهُ وَشَرَابَهُ وَشَهْوَتَهُ مِنْ أَجْلِی، الصِّیَامُ لِی، وَأَنَا أَجْزِی بِهِ، وَالحَسَنَةُ بِعَشْرِ أَمْثَالِهَا».
و در روایتی از بخاری آمده است: «خوردنی و نوشیدنی و شهوتش را به خاطر من ترک میکند؛ روزه ویژهی من است و من پاداش آن را میدهم و پاداش هر نیکی ده برابر میباشد».
وفی روایة لمسلم: «کُلُّ عَمَلِ ابْنِ آدَمَ یُضَاعَفُ، الْحَسَنَةُ بِعَشْرِ أَمْثَالِهَا إِلَى سَبْع مِائَة ضِعْفٍ، قَالَ اللهُ تَعَالَی: إِلَّا الصَّوْمَ، فَإِنَّهُ لِی، وَأَنَا أَجْزِی بِهِ، یَدَعُ شَهْوَتَهُ وَطَعَامَهُ مِنْ أَجْلِی، وَلِلصَّائِمِ فَرْحَتَانِ: فَرْحَةٌ عِنْدَ فِطْرِهِ، وَفَرْحَةٌ عِنْدَ لِقَاءِ رَبِّهِ، وَلَخُلُوفُ فَمُ الصَّائِمِ، أَطْیَبُ عِنْدَ اللهِ مِنْ رِیحِ الْمِسْکِ».
و در روایت مسلم آمده است: «هر عمل انسان چند برابر میگردد و پاداش هر عمل نیکی از ده تا هفتصد برابر افزایش مییابد. خداوند متعال میفرماید: مگر روزه که آن برای من است و من پاداش آن را میدهم؛ بندهام شهوت و خوراکش را به خاطر من ترک میکند. و برای روزهدار دو خوشحالی میباشد: خوشحالی به هنگام افطار و خوشحالی به هنگام ملاقات با پروردگارش؛ و بوی دهان روزهدار نزد خداوند از بوی مشک بهتر است».
وفی أخرى له أیضاً ولابن خزیمة: «وَإِذَا لَقِیَ اللَّهَ فَجَزَاهُ فَرِحَ» الحدیث.
و در روایت ابن خزیمه آمده است: «و هنگامی که خداوند را ملاقات میکند، پاداش او خوشحالی میباشد».
ورواه مالک وأبو داود والترمذی والنسائی بمعناه، مع اختلاف بینهم فی الألفاظ.
(صحیح لغیره) وفی روایة للترمذی: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: «إِنَّ رَبَّکُمْ یَقُولُ: کُلُّ حَسَنَةٍ بِعَشْرِ أَمْثَالِهَا إِلَى سَبْعِ مِائَةِ ضِعْفٍ، وَالصَّوْمُ لِی وَأَنَا أَجْزِی بِهِ، وَالصَّوْمُ جُنَّةٌ مِنَ النَّارِ، وَلَخُلُوفُ فَمِ الصَّائِمِ أَطْیَبُ عِنْدَ اللَّهِ مِنْ رِیحِ المِسْکِ، وَإِنْ جَهِلَ عَلَى أَحَدِکُمْ جَاهِلٌ وَهُوَ صَائِمٌ، فَلْیَقُلْ: إِنِّی صَائِمٌ، إِنِّی صَائِمٌ».
و در روایت ترمذی آمده است: رسول الله ج فرمودند: «پروردگارتان میفرماید: هر کار نیکی به ده تا هفتصد برابر آن افزایش پیدا میکند؛ و روزه برای من است و من پاداش آن را میدهم؛ و روزه سپری در برابر آتش جهنم است؛ بوی دهان روزهدار نزد خداوند از بوی مشک بهتر است؛ و اگر درحالیکه روزه بودید، فرد جاهلی در برابر شما جهالت به خرج داد، پس باید بگوید: من روزهام، من روزهام».
وفی روایة لابن خزیمة([5]): قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج یَعْنِی: «قَالَ اللَّهُ: کُلُّ عَمَلِ ابْنِ آدَمَ لَهُ إِلَّا الصِّیَامَ، فَهُوَ لِی، وَأَنَا أَجْزِی بِهِ، الصِّیَامُ جُنَّةٌ، وَالَّذِی نَفْسُ مُحَمَّدٍ بِیَدِهِ لَخُلُوفُ فَمِ الصَّائِمِ أَطْیَبُ عِنْدَ اللَّهِ یَوْمَ الْقِیَامَةِ مِنْ رِیحِ الْمِسْکِ، لِلصَّائِمِ فَرْحَتَانِ: إِذَا أَفْطَرَ فَرِحَ بِفِطْرِهِ، وَإِذَا لَقِیَ رَبَّهُ فَرِحَ بِصَوْمِهِ».
و در روایت ابن خزیمه آمده است: رسول الله ج فرمودند: «خداوند متعال میفرماید: همهی اعمال بنی آدم برای خود او است جز روزه که آن برای من است و من پاداش آن را میدهم و روزه سپر است. قسم به کسی که جان محمد در دست اوست در روز قیامت بوی دهان روزهدار نزد خداوند از بوی مشک بهتر است. برای شخص روزهدار دو خوشحالی میباشد: هنگامی که افطار میکند به خاطر افطارش خوشحال میگردد و هنگامی که پروردگارش را ملاقات میکند به خاطر [پاداش و ثواب] روزهاش خوشحال میگردد».
(صحیح) وفی أخرى له: «قَالَ: کُلُّ عَمَلِ ابْنِ آدَمَ لَهُ، الْحَسَنَةُ بِعَشْرِ أَمْثَالِهَا إِلَى سَبْعِ مِائَةِ ضِعْفٍ، قَالَ اللَّهُ: إِلَّا الصِّیَامَ، فَهُوَ لِی، وَأَنَا أَجْزِی بِهِ، یَدَعُ الطَّعَامَ مِنْ أَجْلِی، وَیَدَعُ الشَّرَابَ مِنْ أَجْلِی، وَیَدَعُ لَذَّتَهُ مِنْ أَجْلِی، وَیَدَعُ زَوْجَتَهُ مِنْ أَجْلِی، وَلَخُلُوفُ فَمِ الصَّائِمِ أَطْیَبُ عِنْدَ اللَّهِ مِنْ رِیحِ الْمِسْکِ، وَلِلصَّائِمِ فَرْحَتَانِ: فَرْحَةٌ حِینَ یُفْطِرُ، وَفَرْحَةٌ حِینَ یَلْقَى رَبِّهِ».
و در روایت دیگری از ابن خزیمه آمده است: رسول الله ج فرمودند: «هر عمل انسان برای خود اوست؛ نیکی از ده تا هفتصد برابر افزایش مییابد. الله متعال میفرماید: جز روزه که آن برای من است و من پاداش آن را میدهم [زیرا بندهام] شهوت و خوردنی و نوشیدنی و همسرش را به خاطر رضای من ترک نموده است. و بوی دهان روزهدار نزد خداوند از بوی مشک خوشتر است. و برای روزهدار دو خوشحالی میباشد، یکی در هنگام افطار و دیگری هنگامی که پروردگارش را ملاقات میکند».
(الرفث) به فتح راء و فاء: به معنای جماع میباشد. و نیز به معنای فحش و دشنام میآید. همچنین مراد از آن سخن گفتن مرد و زن در امور مرتبط با جماع میباشد. و بسیاری از علما میگویند: مراد از آن در این حدیث، فحش و دشنام و سخنان بد میباشد. و (الجُنة) به ضم جیم: عبارت است از آنچه انسان را بپوشاند و او را از آنچه از آن میترسد حفظ کند. و معنای حدیث این است که روزه صاحبش را احاطه میکند و او را از ارتکاب گناهان محفوظ میدارد. و (الخلوف) به فتح خاء([6]) و ضم لام: عبارت است از تغییر بوی دهان در اثر روزه.
وَسُئِلَ سُفْیَانُ بْنُ عُیَیْنَةَ عَنْ قَوْلِهِ تَعَالَی: «کُلُّ عَمَلِ ابْنِ آدَمَ لَهُ إِلا الصَّوْمَ، فَإِنَّهُ لِی»؟ فَقَالَ: «إِذَا کَانَ یَوْمُ الْقِیَامَةِ یُحَاسِبُ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ عَبْدَهُ، وَیُؤَدِّی مَا عَلَیْهِ مِنَ الْمَظَالِمِ مِنْ سَائِرِ عَمَلِهِ، حَتَّى لَا یَبْقَى إِلا الصَّوْمُ، فَیَتَحَمَّلُ اللَّهُ مَا بَقِیَ عَلَیْهِ مِنَ الْمَظَالِمِ، وَیُدْخِلُهُ بِالصَّوْمِ الْجَنَّةَ».
هذا کلامه، وهو غریب. وفی معنى هذه اللفظة أوجه کثیرة لیس هذا موضع استیفائها.
و چون سفیان بن عیینه در این مورد سوال شد که خداوند متعال فرمودند: «هر عمل انسان برای اوست مگر روزه که برای من است». پس گفت: چون روز قیامت خداوند متعال به حسابرسی بندهاش بپردازد و از سایر اعمالش امور ناروایی را که مرتکب شده جبران کند چنانکه عملی جز روزه برای وی نماند، خداوند متعال باقی امور ناروایی را که مرتکب شده میبخشد و به سبب روزه، وی را وارد بهشت میکند».
وتقدم حدیث الحارث الأشعری، وفیه: «وَآمُرُکُمْ بِالصِّیَامِ، وَمَثَلُ ذَلِکَ کَمَثَلِ رَجُلٍ فِی عِصَابَةٍ مَعَهُ صُرَّة مِسْکٌ، کُلُّهُمْ یُحب أَن یَجِدَ رِیحُهَا، وَإِنَّ الصِّیامَ أَطْیَبُ عِنْدَ اللَّهِ مِنْ رِیحِ المِسْکِ» الحدیث.
و پیشتر حدیث حارث اشعری گذشت که در آن آمده بود: «و شما را به روزه گرفتن امر کرده و مثال آن همانند مردی است که در میان جماعتی میباشد که کیسهی مشکی به همراه دارد چنانکه همهی آنها دوست دارند بوی آن را دریابند. و بوی [دهان] روزهدار نزد خداوند از بوی مشک هم خوشتر است».
رواه الترمذی وصححه؛ إلا أنه قال: «وَإِنَّ رِیحَ الصَّائِمِ أَطْیَبُ عِنْدَ اللَّهِ مِنْ رِیحِ المِسْکِ».
و ترمذی آن را روایت نموده و صحیح دانسته است جز اینکه در روایت ترمذی آمده است: «و بوی [دهان] روزه دار نزد خداوند بهتر از بوی مشک است».
وابن خزیمة فی "صحیحه" - واللفظ له- وابن حبان والحاکم. وتقدم بتمامه فی "الالتفات بالصلاة" [5- الصلاة/35].
1398-572- (1) (ضعیف جداً) وَرُوِیَ عَنِ ابْنِ عُمَرَ ب قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللهِ ج: «الْأَعْمَالُ([7]) سَبْعَةٌ: عَمَلَانِ مُوجِبَانِ، وَعَمَلَانِ بِأَمْثَالِهِمَا، وَعَمَلٌ بِعَشْرِ أَمْثَالِهِ، وَعَمَلٌ بِسَبْعِ مِائَةٍ [ضعف]، وَعَمَلٌ لَا یَعْلَمُ ثَوَابَ عَامِلِهِ إِلَّا اللهُ عَزَّ وَجَلَّ. فَأَمَّا الْمُوجِبَانِ: فمَنْ لَقِیَ اللهَ یَعْبُدَهُ مُخْلِصًا لَا یُشْرَکُ بِهِ شَیْئًا، وَجَبَتْ لَهُ الْجَنَّةُ، وَمَنْ لَقِیَ اللهَ قَدْ أَشْرَکَ بِهِ، وَجَبَتْ لَهُ النَّارُ. وَمَنْ عَمَلَ سَیِّئَةً جُزِیَ بِهَا، وَمَنْ أَرَادَ أَنْ یَعْمَلَ حَسَنَةً فَلَمْ یَعْمَلْهَا جُزِیَ مِثْلَهَا. وَمَنْ عَمِلَ حَسَنَةً جُزِیَ عَشْرًا. وَمَنْ أَنْفَقَ مَالَهُ فِی سَبِیلِ اللَّهِ ضُعِّفَتْ لَهُ نَفَقَته، الدِّرْهَمِ سَبْعِ مائَةٍ، وَالدِّینَارُ سَبْعِ مائَةٍ. وَالصِّیَامُ لِلَّهِ عَزَّ وَجَلَّ لَا یَعْلَمُ ثَوَابَ عَامِلِهِ إِلَّا اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ».
رواه الطبرانی فی "الأوسط" والبیهقی. وهو فی "صحیح ابن حبان" من حدیث حریم بن فاتک بنحوه، لم یذکر فیه "الصوم".
از ابن عمر ب روایت است که رسول خدا ج فرمودند: «اعمال پنج گونهاند: دو عمل که [بهشت و دوزخ را بر انسان] واجب میکنند و دو عمل که پاداش آنها مانند آنهاست و عملی که [پاداش آن] تا ده برابر افزایش مییابد و عملی که [پاداش آن] تا هفتصد برابر افزایش مییابد. و عملی که پاداش عامل آن را جز خداوند کسی نمیداند. اما دو عملی که واجب میکنند: هرکس در حالی الله متعال را ملاقات کند که او را خالصانه عبادت کرده و شرک نورزیده باشد، بهشت بر او واجب خواهد بود و هرکس خداوند را در حالی ملاقات کند که به او شرک ورزیده باشد دوزخ بر وی واجب خواهد بود. و هرکس عمل بدی را انجام دهد در برابر آن مجازات خواهد شد و هرکس نیت انجام عمل نیکی داشته باشد اما آن را انجام ندهد، به مانند آن پاداش داده میشود. و هرکس عمل نیکی انجام دهد ده برابر پاداش وی خواهد بود. و هرکس مالش را در راه خدا انفاق کند، انفاق وی چندین برابر خواهد شد چنانکه درهم تا هفتصد برابر و دینار تا هفتصد برابر پاداش خواهد داشت. و روزه برای الله متعال است و ثواب و پاداش عامل آن را جز الله کسی نمیداند».
1399-979- (2) (صحیح) وَعَنْ سَهْلٍ بْنِ سَعْدٍ س عَنِ النَّبِیِّ ج قَالَ: «إِنَّ فِی الجَنَّةِ بَابًا یُقَالُ لَهُ (الرَّیَّانُ)، یَدْخُلُ مِنْهُ الصَّائِمُونَ یَوْمَ القِیَامَةِ، لاَ یَدْخُلُ مِنْهُ أَحَدٌ غَیْرُهُمْ، فَإِذَا دَخَلُوا أُغْلِقَ، فَلَمْ یَدْخُلْ مِنْهُ أَحَدٌ».
از سهل بن سعد س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «در بهشت دری است که به آن ریان گفته میشود؛ روز قیامت فقط روزهداران از آن وارد میشوند و کسی جز آنها از آن وارد نمیشود؛ پس چون وارد شوند، بسته میشود و هیچکس از آن وارد نمیگردد».
رواه البخاری ومسلم والنسائی والترمذی، وزاد: «وَمَنْ دَخَلَهُ لَمْ یَظْمَأْ أَبَدًا».
و در روایت ترمذی علاوه بر این آمده است: «و هرکس وارد آن شود هیچگاه تشنه نمیشود».
(حسن صحیح) وابن خزیمة فی "صحیحه"؛ إِلَّا أَنَّهُ قَالَ: «فَإِذَا دَخَلَ آخِرُهُمْ([8]) أُغْلِقَ، مَنْ دَخَلَ شَرِبَ، وَمَنْ شَرِبَ لَمْ یَظْمَأْ أَبَدًا».
و در روایت ابن خزیمه امده است: «هنگامی که آخرین فرد آنان وارد شود، بسته میشود؛ و کسی که وارد [بهشت] شد مینوشد و کسی که نوشید هیچگاه تشنه نمیشود».
1400-573- (2) (ضعیف) وَعَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: «اغْزُوا تَغْنَمُوا، وَصُومُوا تَصِحُّوا، وَسَافِرُوا تَسْتَغْنُوا».
رواه الطبرانی فی "الأوسط"، ورواته ثقات([9]).
از ابوهریره س روایت است که رسول خدا ج فرمودند: «بجنگید تا غنیمت به دست آورید و روزه بگیرید تا سالم و تندرست باشید و سفر کنید تا بینیاز شوید».
1401-980- (3) (حسن لغیره) وَرُوِیَ عَنْ [أَبِی هُرَیْرَةَ] عَنْ نَبِیِّ اللهِ ج قَالَ: «الصِّیَامُ جُنَّةٌ، وَحِصْنٌ حَصِینٌ مِنَ النَّارِ».
رواه أحمد بإسناد حسن، والبیهقی.
از ابوهریره س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «روزه سپر و قلعهای بسیار محکم در برابر آتش است».
1402-981- (4) (حسن لغیره) وَعَنْ جَابِرٍ س عَنْ نَبِیِّ اللهِ قَالَ: «الصِّیَامُ جُنَّةٌ یَسْتَجِنُّ بِهَا الْعَبْدُ مِنَ النَّارِ».
رواه أحمد بإسناد حسن، والبیهقی.
از جابر س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «روزه سپری است که بنده بوسیلهی آن در برابر آتش جهنم پناه میگیرد».
1403-982- (5) (صحیح) وَعَن عُثْمَانَ بْنِ أَبِی الْعَاصِی س قَالَ: سَمِعْتُ رَسُولَ الله ج یَقُولُ: «الصِّیَامُ جُنَّةٌ مِنَ النَّارِ، کَجُنَّةِ أَحَدِکُمْ مِنَ الْقِتَالِ، وَصِیَامٌ حَسَنٌ ثَلَاثَةِ أَیَّامٍ مِنَ کلِّ شَهْرِ».
رواه ابن خزیمة فی "صحیحه"([10]).
از عثمان بن ابی العاصی س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «روزه سپری در برابر آتش است همانند سپر یکی از شما در هنگام جنگ؛ و بهترین روزه، روزهی سه روز از هر ماه است».
1404-983- (6) (صحیح لغیره) وَ عَن معاذ بن جبل س أَنَّ النَّبِیَّ ج قَالَ لَهُ: «أَلَا أَدُلُّکَ عَلَى أَبْوَابِ الخَیْرِ؟». قُلتُ: بَلَى یَا رَسُولَ الله! قَالَ: «الصَّوْمُ جُنَّةٌ، وَالصَّدَقَةُ تُطْفِئُ الخَطِیئَةَ کَمَا یُطْفِئُ المَاءُ النَّارَ».
رواه الترمذی فی حدیث، وصححه، ویأتی بتمامه فی "الصمت" إن شاء الله. وتقدم حدیث کعب بن عجرة وغیره بمعناه [9- الصدقات/9- باب/12و13 حدیث].
از معاذ بن جبل س روایت است که رسول الله ج به او فرمود: «آیا تو را به دروازههای خیر راهنمایی نکنم؟» گفتم: بله ای رسول الله ج؛ فرمود: «روزه سپر است و صدقه آتش گناه را خاموش میکند چنانکه آب آتش را خاموش میکند».
1405-984- (7) (حسن صحیح) وَعَنْ عَبْدِاللَّهِ بْنِ عَمْرٍو ب أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ج قَالَ: «الصِّیَامُ وَالْقُرْآنُ یَشْفَعَانِ لِلْعَبْدِ یَوْمَ الْقِیَامَةِ، یَقُولُ الصِّیَامُ: أَیْ رَبِّ مَنَعْتُهُ الطَّعَامَ وَالشَّهوَةَ بِالنَّهَارِ، فَشَفِّعْنِی فِیهِ، وَیَقُولُ الْقُرْآنُ: مَنَعْتُهُ النَّوْمَ بِاللَّیْلِ، فَشَفِّعْنِی فِیهِ، قَالَ: «فَیُشَفَّعَانِ»([11]).
رواه أحمد والطبرانی فی "الکبیر"، ورجاله محتج بهم فی "الصحیح". ورواه ابن أبی الدنیا فی "کتاب الجوع" وغیره بإسناد حسن، والحاکم وقال: "صحیح على شرط مسلم".
از عبدالله بن عمرو ب روایت است که رسول الله ج فرمودند: «روزه و قرآن برای بنده در روز قیامت شفاعت میکنند. روزه میگوید: پروردگارا! خوراک و شهوت را از او بازداشتم، پس شفاعت مرا در مورد او بپذیر. و قرآن میگوید: مانع خواب شبش شدم، پس شفاعت مرا در مورد او بپذیر. فرمود: پس آن دو شفاعت میکنند».
1406-574- (3) (ضعیف) وَعَنْ سَلَمَةَ بْنِ قَیْصَرٍ، أَنَّ رَسُولَ اللهِ ج قَالَ: «مَنْ صَامَ یَوْمًا ابْتِغَاءَ وَجْهِ اللهِ، بَاعَدَهُ اللهُ مِنْ جَهَنَّمَ کَبُعْدِ غُرَابٍ طَارَ وَهُوَ فَرْخٌ حَتَّى مَاتَ هَرِمًا».
رواه أبو یعلى والبیهقی، ورواه الطبرانی فسماه (سلامة) بزیادة ألف، وفی إسناده عبدالله بن لهیعة.
از سَلَمَه بن قَیصر روایت است که رسول خدا ج فرمودند: «هرکس روزی را برای کسب رضای خداوند روزه بگیرد، خداوند متعال او را از دوزخ چنان دور میکند که جوجه کلاغی چنان پرواز کند که پیر شده و بمیرد».
0-575- (4) (ضعیف) ورواه أحمد والبزار من حدیث أبی هریرة، وفی إسناده رجل لم یسمّ([12]).
1407-576- (5) (ضعیف) وَعَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: «لَوْ أَنَّ رَجُلًا صَامَ یَوْمًا تَطَوُّعًا، ثُمَّ أُعْطِیَ مِلْءَ الْأَرْضِ ذَهَبًا، لَمْ یَسْتَوْفِ ثَوَابَهُ دُونَ یَوْمِ الْحِسَابِ».
رواه أبو یعلى والطبرانی، ورواته ثقات؛ إلا لیث بن أبی سُلیم.
از ابوهریره س روایت است که رسول خدا ج فرمودند: «اگر کسی روزی را روزه نافله بگیرد، سپس به اندازه تمام زمین به وی طلا داده شود باز هم این مقدار به پاداش وی در روز قیامت نمیرسد».
1408-577- (6) (ضعیف) وَعَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ ب أَنَّ رَسُولَ اللهِ ج بَعَثَ أَبَا مُوسَى عَلَی سَرِیَّةٍ فِی الْبَحْرِ، فَبَیْنَمَا هُمْ کَذَلِکَ، قَدْ رَفَعُوا الشِّرَاعَ فِی لَیْلَةٍ مُظْلِمَةٍ، إِذَا هَاتِفٌ([13]) فَوْقِهِمْ یَهْتِفُ: یَا أَهْلِ السَّفِینَةِ! قِفُوا أُخْبِرُکُمْ بِقَضَاءٍ قَضَاهُ اللَّهُ عَلَى نَفْسِهِ. فَقَالَ أَبُو مُوسَى: أَخْبِرْنَا إِنْ کُنْتَ مُخْبِرًا. قَالَ: إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَتَعَالَى قَضَى عَلَى نَفْسِهِ أَنَّهُ مَنْ أَعْطَشَ نَفْسَهُ لَهُ فِی یَوْمٍ صَائِفٍ، سَقَاهُ اللَّهُ یَوْمَ الْعَطَشِ».
رواه البزار بإسناد حسن إن شاء الله([14]).
از ابن عباس ب روایت است: رسول خدا ج ابوموسی را برای سریهای به دریا فرستاد. پس بادبان کشتی در شبی تاریک بالا رفت و هاتفی از بالای سرشان ندا داد: ای اهل کشتی، بایستید تا شما را از امری که خداوند بر خویش فرض کرده است آگاه کنم. ابوموسی گفت: اگر خبری داری ما را خبر ده؛ گفت: خداوند متعال بر خود فرض نموده هرکس برای او در روزی گرم خود را تشنه نگه دارد (روزه بگیرد) خداوند متعال در روز تشنگی (قیامت) او را سیراب میکند».
0-578- (7) (ضعیف) ورواه ابن أبی الدنیا من حدیث لقیط([15]) عن أبی بردة عن أبی موسى نحوه؛ إلا أنه قال فیه: قال: «إِنَّ اللَّهَ قَضَى عَلَى نَفْسِهِ أَن مَنْ عَطَّشَ نَفْسَهُ لِلَّهِ فِی یَوْمٍ حَارٍّ، کَانَ حَقًّا عَلَى اللَّهِ أَنْ یُرْوِیَهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ». قَالَ: فَکَانَ أَبُو مُوسَى یَتَوَخَّى الْیَوْمَ الشَّدِیدَ الْحَرِّ الَّذِی یَکَادُ الْإِنْسَانُ یَنْسَلِخَ فِیهِ حَرًّا، فَیَصُومُهُ.
(الشِّراع) به کسر شین: عبارت است از بادبان کشتی که در معرض باد موجب به حرکت درآمدن کشتی میشود.
و از ابوموسی مانند این حدیث روایت شده جز اینکه در آن آمده است: «خداوند متعال بر خویشتن فرض نموده که هرکس در روزی گرم خود را برای الله تشنه نگه دارد (روزه بگیرد)، این حق بر خداوند است که وی را روز قیامت سیراب کند». راوی میگوید: ابوموسی در روز بسیار گرم که نزدیک بود انسان لباسش را درآورد، روزه میگرفت.
1409-579- (8) (ضعیف) وَرُوِیَ عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: «لِکُلِّ شَیْءٍ زَکَاةٌ، وَزَکَاةُ الْجَسَدِ الصَّوْمُ وَالصِّیَامُ نِصْفُ الصَّبْرِ».
رواه ابن ماجه.
از ابوهریره س روایت است که رسول خدا ج فرمودند: «هرچیزی زکاتی دارد و زکات بدن روزه است و روزه نیمی از صبر است».
1410-985- (8) (صحیح) وَعَنْ حُذَیْفَةَ س قَالَ: أَسْنَدْتُ النَّبِیَّ ج إِلَى صَدْرِی، فَقَالَ: «مَنْ قَالَ (لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ) خُتِمَ لَهُ بِهَا، دَخَلَ الْجَنَّةَ، وَمَنْ صَامَ یَوْمًا ابْتِغَاءَ وَجْهِ اللَّهِ، خُتِمَ لَهُ بِهِ، دَخَلَ الْجَنَّةَ، وَمَنْ تَصَدَّقَ بِصَدَقَةٍ ابْتِغَاءَ وَجْهِ اللَّهِ، خُتِمَ لَهُ بِهَا، دَخَلَ الْجَنَّةَ».
رواه أحمد بإسناد لا بأس به.
از حذیفه س روایت است که رسول الله ج را به سینهام تکیه دادم، پس فرمود: «هرکس لااله الاالله بگوید و بعد از گفتن این کلمه فوت کند وارد بهشت میشود. و کسی که به خاطر رضای خداوند یک روز روزه بگیرد و درهمان حال بمیرد وارد بهشت میشود و کسی که برای رضای خداوند صدقه دهد و بعد از آن فوت کند وارد بهشت میشود».
(صحیح لغیره) والأصبهانی، ولفظه: «یَا حُذَیفَةَ! مَنْ خُتِمَ لَهُ بِصِیَامِ یَوْمٍ یُرِیدُ بِهِ وَجه الله عَزَّ وَجَل أدخَلَهُ اللهُ الْجَنَّةَ».
و در روایت اصبهانی آمده است: «ای حذیفه س! هرکس به خاطر الله متعال روزه گرفته و در همان حال بمیرد، خداوند او را وارد بهشت میکند».
1411-986- (9) (صحیح) وَعَنْ أَبِی أُمَامَةَ س قَالَ: قُلْتُ: یَا رَسُولَ اللَّهِ! مُرْنِی بِعَمَلٍ. قَالَ: «عَلَیْکَ بِالصَّوْمِ فَإِنَّهُ لَا عِدْلَ لَهُ». قُلْتُ: یَا رَسُولَ اللَّهِ! مُرْنِی بِعَمَلٍ. قَالَ: «عَلَیْکَ بِالصَّوْمِ، فَإِنَّهُ لَا عِدْلَ لَهُ»([16]).
رواه النسائی وابن خزیمة فی "صحیحه" هکذا بالتکرار وبدونه، وللحاکم، وصححه.
از ابوامامه س روایت است که گفتم: ای رسول الله ج! مرا به انجام عملی دستور ده؛ فرمود: «روزه بگیر، زیرا مانندی برای آن نیست». گفتم: ای رسول الله ج! مرا به انجام عملی دستور ده؛ فرمود: «روزه بگیر، زیرا مانندی برای آن نیست».
(صحیح) وفی روایة للنسائی قال: أَتَیتُ رَسُولَ الله ج فَقُلتُ: یَا رَسُولَ اللَّهِ مُرْنِی بِأَمْرٍ یَنْفَعُنِی اللَّهُ بِهِ. قَالَ: «عَلَیْکَ بِالصِّیَامِ، فَإِنَّهُ لَا مِثْلَ لَهُ».
و در روایت نسائی آمده است: «نزد رسول الله ج آمده و گفتم: ای رسول الله ج! مرا به کاری دستور بده که خداوند متعال به وسیلهی آن مرا سودمند گرداند. فرمود: «روزه بگیر زیرا همانندی برای آن نیست».
(صحیح) ورواه ابن حبان فی "صحیحه" فی حدیث قال: قُلتُ: یَا رَسُولَ الله! دُلُّنِی عَلَى عَمَلٍ أُدخِلُ بِهِ الجَنَّة. قَالَ: «عَلَیْکَ بِالصَّوْمِ، فَإِنَّهُ لَا مِثْلَ لَهُ». قَالَ: وَکَانَ أَبُو أُمَامَةَ لَا یُرَى فِی بَیْتِهِ الدُّخَانُ نَهَارًا إِلَّا إِذَا نَزَلَ بِهِمْ ضَیْفٌ.
و در روایت ابن حبان آمده است: «گفتم: ای رسول الله ج! مرا به انجام کاری راهنمایی کن که بوسیلهی آن وارد بهشت شوم. فرمود: «روزه بگیر زیرا همانندی ندارد». در طول روز در خانهی ابو امامه دود آتشی دیده نمیشد مگر هنگامیکه مهمان داشتند.
1412-987- (10) (صحیح) وَعَنْ أَبِی سَعِیدٍ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللهِ ج: «مَا مِنْ عَبْدٍ یَصُومُ یَوْمًا فِی سَبِیلِ اللهِ تَعَالَی، إِلَّا بَاعَدَ اللهُ بِذَلِکَ الْیَوْمِ وَجْهَهُ عَنِ النَّارِ سَبْعِینَ خَرِیفًا».
رواه البخاری ومسلم والترمذی والنسائی.
از ابو سعید س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «بندهای نیست که یک روز در راه خداوند روزه بگیرد مگر اینکه خداوند متعال به خاطر آن روز، صورت او را به اندازهی هفتاد پاییز از جهنم دور میکند».
1413-988- (13) (حسن لغیره) وَعَنْ أَبِی الدَّرْدَاءِ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ الله ج: «مَنْ صَامَ یَوْمًا فِی سَبِیلِ اللَّهِ، جَعَلَ اللَّهُ بَیْنَهُ وَبَیْنَ النَّارِ خَنْدَقًا کَمَا بَیْنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ».
رواه الطبرانی فی "الأوسط" و"الصغیر" بإسناد حسن.
از ابودرداء س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «هرکس یک روز در راه خداوند روزه بگیرد، خداوند متعال بین او و آتش، گودالی به اندازهی فاصلهی بین آسمان و زمین قرار میدهد».
1414-989- (11) (صحیح لغیره) وَعَن عَمْرِو بْن عَبَسَةَ س: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: «مَنْ صَامَ یَوْمًا فِی سَبِیلِ اللَّهِ، بَعُدَتْ مِنْهُ النَّارُ مَسِیرَةَ مِائَةِ عَامٍ».
رواه الطبرانی فی "الکبیر" و"الأوسط" بإسناد لا بأس به.
از عمرو بن عبسه س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «هرکس یک روز در راه خداوند روزه بگیرد به اندازهی مسیر صد سال، آتش از او دور میشود».
1415-580- (9) (ضعیف) وَعَنْ مُعَاذٍ بن أَنَسٍ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: «مَنْ صَامَ یَوْمًا فِی سَبِیلِ اللَّهِ [مُتَطَوِّعًا] فِی غَیْرِ رَمَضَانَ، بَعُدَ مِنَ النَّارِ مِائَةَ عَامٍ، سَیْرَ الْمُضَمَّرِ الْجواد([17])».
رواه أبو یعلى من طریق زبان بن فائد.
از معاذ بن انس س روایت است که رسول خدا ج فرمودند: «هرکس روزی در غیر رمضان در راه خداوند روزه [نافله] بگیرد، به اندازه صد سال که اسبی آماده و ورزیده طی کند، از آتش دور میشود».
1416-990- (12) (صحیح) وَعَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ س أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ج قَالَ: «مَنْ صَامَ یَوْمًا فِی سَبِیلِ اللَّهِ، زَحْزَحَ اللَّهُ وَجْهَهُ عَنِ النَّارِ بِذَلِکَ الْیَوْمِ سَبْعِینَ خَرِیفًا».
رواه النسائی بإسناد حسن، والترمذی من روایة ابن لهیعة، وقال: "حدیث غریب". ورواه ابن ماجه من روایة عبدالله بن عبدالعزیز اللیثی، وبقیة الإسناد ثقات.
از ابوهریره س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «کسی که یک روز در راه خداوند روزه بگیرد، خداوند متعال به خاطر آن روز صورت او را به اندازهی هفتاد پاییز از آتش دوزخ دور میکند».
1417-991- (14) (حسن صحیح) وَعَنْ أَبِی أُمَامَةَ س أَنَّ النَّبِیِّ ج قَالَ: «مَنْ صَامَ یَوْمًا فِی سَبِیلِ اللَّهِ، جَعَلَ اللَّهُ بَیْنَهُ وَبَیْنَ النَّارِ خَنْدَقًا کَمَا بَیْنَ السَّمَاءِ وَالأَرْضِ».
رواه الترمذی من روایة الولید بن جمیل، عن القاسم بن عبد الرحمن، عن أبی أمامة، وقال: "حدیث غریب"([18]).
از ابوامامه س روایت است که رسول الله ج فرمود: کسی که یک روز در راه خداوند روزه بگیرد خداوند بین او و آتش، گودالی به اندازهی فاصلهی بین آسمان و زمین قرار میدهد.
581- (10)- (ضعیف) ورواه الطبرانی؛ إلا أنه قال: «مَنْ صَامَ یَوْمًا فِی سَبِیلِ اللهِ، بَعَّدَ اللهُ وَجْهَهُ عَنِ النَّارِ مَسِیرَةَ مِائَةِ عَامٍ، رَکْضَ الْفَرَسِ الْجَوَادِ الْمُضمَّرِ»([19]).
وقد ذهبت طوائف من العلماء إلى أن هذه الأحادیث جاءت فی فضل الصوم فی الجهاد، وبوب على هذا الترمذی وغیره، وذهبت طائفة إلى أن کل الصوم فی سبیل الله؛ إذا کان خالصاً لوجه الله تعالى. ویأتی باب فی الصوم فی "الجهاد" إن شاء الله تعالى [12/ 5].
و طبرانی این حدیث را روایت نموده جز اینکه میگوید: «هرکس روزی را در راه خداوند روزه بگیرد، خداوند متعال او را به اندازه مسیر صد سال که اسبی آماده و ورزیده طی کند، از آتش دور میکند».
گروهی از علما بر این باورند که این احادیث در مورد فضل روزه در جهاد وارد شدهاند چنانکه ترمذی و دیگران بابی را به این مساله اختصاص دادهاند. اما گروهی از علما بر این باورند که این احادیث در مورد هر روزهای در راه خداوند متعال میباشد زمانی که خالصانه جهت رضایت خداوند متعال باشد. و بابی با عنوان روزه در جهاد خواهد آمد ان شاء الله تعالی [12/ 5]
(فصل)
1418-582- (11) (ضعیف) عَنْ عَبْدَاللَّهِ - یَعنِی ابْنَ أَبِی مُلَیْکَةَ – عَنْ عَبْدَاللَّهِ – یَعنِی ابْنَ عَمْرِو بْنِ الْعَاصِی ب قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: «إِنَّ لِلصَّائِمِ عِنْدَ فِطْرِهِ لَدَعْوَةً مَا تُرَدُّ». قَالَ: وَسَمِعْتُ عَبْدَاللَّهِ یَقُولُ إِذَا فِطْرِهِ: (اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِرَحْمَتِکَ الَّتِی وَسِعَتْ کُلَّ شَیْءٍ أَنْ تَغْفِرَ لِی - زَادَ فِی روایة: ذُنُوبِی-).
رواه البیهقی عن إسحاق بن عبیدالله عنه، وإسحاق هذا مدنی لا یعرف([20]). والله أعلم.
از عبدالله بن عمرو بن العاصی ب روایت است که رسول خدا ج فرمودند: «برای روزهدار به هنگام افطار دعایی است که رد نمیشود». راوی میگوید: و شنیدم که عبدالله به هنگام افطار میگفت: (پروردگار، به واسطه رحمتت که همه چیز را فراگرفته است از تو میخواهم که مرا ببخشی – در روایتی میافزاید: گناهانم را-)».
1419-583- (12) (ضعیف) وَعَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: «ثَلَاثَةٌ لَا تُرَدُّ دَعْوَتُهُمْ: الصَّائِمُ حینَ یُفْطِرُ، وَالإِمَامُ العَادِلُ، وَدَعْوَةُ المَظْلُومِ، یَرْفَعُهَا اللَّهُ فَوْقَ الغَمَامِ، وَتُفْتَحُ لَهَا أَبْوَابُ السَّمَاءِ، وَیَقُولُ الرَّبُّ: وَعِزَّتِی وَجَلَالِی لَأَنْصُرَنَّکَ وَلَوْ بَعْدَ حِینٍ».
رواه أحمد فی حدیث، والترمذی وحسنه واللفظ له، وابن ماجه.
از ابوهریره س روایت است که رسول خدا ج فرمودند: «سه دستهاند که دعایشان رد نمیشود: روزهدار به هنگام افطار، امام عادل و دعای مظلوم. خداوند متعال دعای اینان را بالای ابرها برده و درهای آسمان به روی آنها باز میشود و خداوند متعال میفرماید: به عزت و جلالم سوگند، حتما تو را یاری میکنم و لو پس از مدتی باشد».
وابن خزیمة وابن حبان فی "صحیحیهما"؛ إلا أنهم قالوا: "حتى یفطر".
(ضعیف جداً) ورواه البزار مختصراً: «ثَلَاثٌ حَقُّ عَلَى اللهِ أَن لَا یَرُدَّ لَهُم دَعوَةً: الصَّائِمُ حَتَّى یفطرَ، وَالمَظلومُ حَتَّى ینتصرَ، وَالمسَافِرَ حَتَّى یرجعَ»([21]).
و بزار به صورت مختصر روایت نموده که: «سه دستهاند که خداوند متعال دعای آنها را رد نمیکند: روزهدار تا اینکه افطار کند، مظلوم تا اینکه یاری شود و مسافر تا اینکه بازگردد».
2- (الترغیب فی صیام رمضان احتساباً، وقیام لیله سیما لیلة القدر، وما جاء فی فضله)
([1]) یعنی برای آن اجر و پاداشی محدود میباشد (جز روزه) که اجر و پاداش آن حد و مرزی ندارد. چنانکه روایت مسلم موید این معنا میباشد. «کُلُّ عَمَلِ ابْنِ آدَمَ یُضَاعَفُ، الْحَسَنَةُ عَشْرُ أَمْثَالِهَا إِلَى سَبْعمِائَة ضِعْفٍ، قَالَ اللهُ تَعَالَی: إِلَّا الصَّوْمَ...».
([2]) به ضم جیم: عبارت است از هر آنچه پوشاننده باشد و از این قبیل است (المِجن) که عبارت است از سپر؛ و جن از این جهت جن نامیده شده که از چشمها پنهان است. و روزه از این بابت «جنة» نامیده شده چون عبارت است از خودداری از شهوات؛ و آتش پوشیده از شهوات است چنانکه در حدیث صحیح [مسلم 2822] آمده است: «حُفَّتِ الْجَنَّةُ بِالْمَکَارِهِ، وَحُفَّتِ النَّارُ بِالشَّهَوَاتِ»: «بهشت با سختیها و آتش (دوزخ) با شهوات پوشیده شده است». ابن اثیر در «النهایة» میگوید: «اینکه روزه سپر است یعنی صاحبش را از شهواتی که سبب اذیت و آزار وی میگردند، حفظ میکند».
([3]) احتمال دارد منظور گفتن زبانی این کلمات باشد تا دشنام دهنده و کسی که با وی درگیر شده، آنها را بشنود که در اینصورت غالبا از عمل خود دست میکشد. و ممکن است منظور کلام نفسانی باشد به این معنا که با خود در درونش چنین بگوید تا او را از دشنام دادن و درگیر شدن با دشنام دهنده بازدارد.
میگویم: قول راجح دیدگاه اول است؛ شیخ الاسلام ابن تیمیه میگوید: صحیح آن است که آن سخنی است که بر زبان آورده میشود چنانکه حدیث بر آن دلالت دارد. چراکه قول مطلق جز با زبان نمیباشد اما زمانی که مراد از آن کلام نفسانی باشد به صورت مقید ذکر میگردد چنانکه در حدیث آمده است: «عَمَّا حَدَّثَتْ بِهِ أَنْفُسَهَا»: «از آنچه [در درونش] با خود میگوید». سپس میفرماید: «مَا لَمْ تَتَکَلَّمْ أَوْ تَعْمَلْ به»: «مادامی که آنها را بر زبان نیاورد یا به آنها عمل نکند». بنابراین زمانی که کلام به صورت مطلق به کار رفته باشد منظور از آن کلام مسموع است؛ به این ترتیب چون به زبان بگوید: من روزهام، درواقع عذر خود از عدم پاسخگویی را بیان داشته و به نوعی کسی را که آغازگر تجاوز بوده، از عملش باز میدارد».
([4]) یعنی: از پاداش و ثواب آن شادمان میگردد. ففی روایة لأحمد (2/ 232): "وإذا لقی الله فجزاه؛ فرح"، وسنده صحیح على شرط مسلم. وقد أخرجه فی "صحیحه" (3/ 158) فی روایة کما یأتی فی الکتاب، وابن خزیمة (1900).
([5]) قلت: وأحمد أیضاً. وکذا للبخاری فی روایة. وهی هنا الروایة الأولى، لکنْ لیس فیها قوله: "یوم القیامة". وهو عند النسائی فی "الکبرى" (ق 16/ 2).
([6]) قلت: ضم الخاء فی هذه اللفظة هو المعروف فی کتب اللغة والغریب، وهو الذی ذکره الخطابی وغیره. بل هو الصواب، قال الخطابی: "والخلوف بالفتح: الذی یَعِد ویخلف". انتهى ملخصاً من "العجالة" (120/ 2-121/ 1).
([7]) هنا فی الأصل زیادة: "عند الله عز وجل"، وقد حذفتها لأنها لم ترد فی "المعجم الأوسط" و"مجمع البحرین" و"مجمع الزوائد"، والزیادة منها، وخفی هذا کله على الجهلة الثلاثة!
([8]) الأصل: "أحدهم"، والتصحیح من "ابن خزیمة" (1902) وغیره.
([9]) قلت: وکذا قال الهیثمی، لکن فیه علة، وهو أنه فی "الأوسط" (8/ 174/ 8312- الحرمین) من روایة (محمد بن سلیمان بن أبی داود) نا زهیر بن محمد.. بسنده عن أبی هریرة. وزهیر بن محمد هو أبو المنذر الخراسانی، وهو ضعیف فی روایة الشامییّن عنه. وهذه منها. وقد خرجته فی "الضعیفة" (5188). وحسنه الجهلة (2/ 9)!
([10]) قلت: وکذا رواه أحمد (4/ 22) بسند صحیح، وأخرجه النسائی (1/ 311 و328) مفرقاً فی موضعین. ورواه ابن ماجه دون صیام ثلاثة أیام.
([11]) یعنی خداوند متعال شفاعت آنان در مورد وی را میپذیرد و او را وارد بهشت میکند. مناوی میگوید: «احتمال دارد مراد از این سخن معنای حقیقی آن باشد به این ترتیب که ثواب و پاداش آنها در قالب جسمی درآمده و خداوند متعال صفت نطق را در آنها خلق میکند «وَاللهُ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ»: «و الله بر هر چیزی قادر و تواناست». و امکان دارد از باب مجاز و تمثیل باشد». میگویم: دیدگاه اول دیدگاه درستی است که لازم است در اینجا و در احادیثی امثال آن که خبر از تجسید اعمال دارند، به طور قطع بدان تصریح گردد. مانند تبدیل شدن گنج و ثروت به ماری سمی و مواردی از این قبیل که بسیارند. و تاویل امثال این نصوص راه و روش سلف ش نبوده است بلکه روش معتزله و پیروان آنها در میان خلف میباشد. و این با اولین شروط ایمان [یعنی ایمان به غیب] «الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ» منافات دارد. بنابراین باید از چنین دیدگاه نادرستی پرهیز نمود و برحذر بود که ثمرهی پیروی از آن جز گمراهی و شقاوت چیزی نیست که از آن به الله متعال پناه میبریم.
([12]) قلت: هذا والذی قبله حدیث واحد مداره على ابن لهیعة، خلاف ما یوهمه صنیع المؤلف، غایة ما فی الأمر أن الرواة اختلفوا علیه فی إسناده، وقد فصلت ذلک فی "الضعیفة" (1330).
([13]) در "المصباح" آمده است: "هتف به هاتف: یعنی صدا را بشنود و شخص را نبیند.
([14]) قلت: فیه (عبد الله بن المؤمَّل)، وهو ضعیف الحدیث کما قال الحافظ ابن حجر، وضعفه جداً فی "زوائد البزار". وهو مخرج فی "الضعیفة" (6748). وقد کنت حسنته تبعاً للمؤلف فی الطبعة السابقة، فلما طبع "کشف الأستار" ووقفت على إسناده؛ تراجعت عنه، وأما الجهلة فظلوا على تقلیده!!
([15]) قلت: یکنى بـ (أبو المغیرة). وهو مجهول، وقد خرجته مع الذی قبله فی "الضعیفة" (6748).
([16]) هنا فی الأصل زیادة: "قلت: یا رسول الله. . ". إلخ المرة الثالثة، وأفاد المعلق علیه أنَّها لم تثبت فی نسخة أخرى، ولما کانت هذه هی الموافقة لما فی النسائی، فقد حذفتها، ولم یقع التکرار مطلقاً فی مطبوعة "ابن خزیمة". والله أعلم.
([17]) وکذا فی "المجمع" وفی أبی یعلى (1/ 412): "المضمر المجتهد" فلعله نسخة. انظر "الصحیحة" (2565)، و (زبان) ضعیف.
([18]) ومن هذا الوجه رواه الطبرانی أیضاً فی "المعجم الکبیر" (8/ 280-281/ 4921). ورواه بلفظ آخر، ذکره المؤلف عقب هذا، وهو ضعیف. ومن جهل الثلاثة أنهم شملوهما بالتضعیف. وأعلوا الأول بـ (مطرح بن یزید) ولیس فیه! انظر "الصحیحة" (563) و"الضعیفة" تحت رقم (6910).
([19]) قلت: إسناده مسلسل بالضعفاء، وبیانه فی "الضعیفة" (6910).
([20]) کذا قال، وفیه نظر، بینته فی "الإرواء" (4/ 41-44)، وخلاصته أنهم اختلفوا فی اسم أبیه: هل هو (عُبَیدالله) مصغراً، أم (عبدالله) مکبراً، وفی نسبه: هل هو مدنی أم شامی، وغیر ذلک. وأنه أیا ما کان، فإنه إما مجهول، أو متروک، فالإسناد ضعیف على کل حال. وقد فات المؤلف عزوه لابن ماجه (1753)، وحسنه الجهلة.
([21]) فی الروایة الأولى مجهول، وفی روایة البزار متروک، لکن ثبت نحوه بروایتین أخریین لکن ذکر "الوالد" بدل "الصائم"، فانظر "الصحیح" (20- القضاء/ 5).
وأما الجهلة فلم یمیزوا بین ما ثَبَتَ وما لم یثبت، فقالوا فی الجمیع: "حسن. ."! وانظر "الضعیفة" (1358)، و"الصحیحة" (598 و1797).