1512-629- (1) (ضعیف) رُوِیَ عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ ب قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: «مَنْ صَامَ الْأَرْبِعَاءَ وَالْخَمِیسَ؛ کُتِبَت لَهُ بَرَاءَةٌ مِنَ النَّارِ».
رواه أبو یعلى.
از ابن عباس ب روایت است که رسول خدا ج فرمودند: «هرکس روز چهارشنبه و پنجشنبه را روزه بگیرد، برائت از دوزخ برای وی نوشته میشود».
1513- 630- (2) (ضعیف) وَرُوِیَ عَنهُ أَیضاً قَالَ: قَالَ رَسُولُ الله ج: «مَنْ صَامَ الْأَرْبِعَاءَ وَالْخَمِیسَ وَالْجُمُعَةَ، بَنَى اللَّهُ لَهُ بَیْتًا فِی الْجَنَّةِ، یُرَى ظَاهِرُهُ مِنْ باطِنِهِ، وَبَاطِنُهُ مِنْ ظَاهِرِهِ».
رواه الطبرانی فی "الأوسط".
و از ابن عباس ب روایت است که رسول خدا ج فرمودند: «هرکس روز چهارشنبه و پنجشنبه و جمعه را روزه بگیرد، خداوند متعال قصری برای وی در بهشت بنا میکند که داخل آن از بیرون و بیرون آن از داخل دیده میشود».
0-631- (3) (ضعیف) ورواه فی "الکبیر" من حدیث أبی أمامة([1]).
1514-632- (4) (ضعیف) وَرُوِیَ عَنْ أَنَسِ بْنِ مَالِکٍ س أَنَّهُ سَمِعَ النَّبِیَّ ج یَقُولُ: «مَنْ صَامَ یَومَ الْأَرْبِعَاءِ وَالْخَمِیسِ وَالْجُمُعَةِ، بَنَى اللَّهُ لَهُ قَصْرًا فِی الْجَنَّةِ، مِنْ لُؤْلُؤٍ وَیَاقُوتٍ وَزَبَرْجَدٍ، وَکَتَبَ لَهُ بَرَاءَةً مِنَ النَّارِ».
رواه الطبرانی فی "الأوسط"، والبیهقی.
از انس بن مالک س روایت شده که از رسول الله ج شنیده که فرمودند: «هرکس روز چهارشنبه و پنجشنبه و جمعه را روزه بگیرد، خداوند متعال در بهشت برای او قصری از لولو و یاقوت و زبرجد بنا میکند و برائت از دوزخ را برای او مینویسد».
1515-633- (5) (ضعیف جداً) وَرُوِیَ عن ابْن عُمَرَ ب قَالَ: قَالَ رَسُولُ الله ج: «مَنْ صَامَ یَوْمَ الْأَرْبِعَاءِ وَیَوْمَ الْخَمِیسِ وَیَوْمَ الْجُمُعَةِ، ثُمَّ تَصَدَّقَ یَوْمَ الْجُمُعَةِ بِمَا قَلَّ مِنْ مَالِهِ أَوْ کَثُرَ، غُفِرَ لَهُ کُلُّ ذَنْبٍ عملَه، حَتَّى یَصِیرَ کَیَوْمِ وَلَدَتْهُ أُمُّهُ مِنَ الْخَطَایَا».
رواه الطبرانی فی "الکبیر"، والبیهقی.
از ابن عمر ب روایت است که رسول خدا ج فرمودند: «هرکس روز چهارشنبه و پنج شنبه و جمعه را روزه بگیرد و در روز جمعه کم یا زیاد صدقه بدهد، تمام گناهانی که انجام داده بخشیده میشود و نسبت به گناهان چون روزی خواهد شد که از مادر به دنیا آمده است».
1516-634- (6) (منکر) وَعَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللهِ ج: «مَنْ صَامَ یَوْمَ الْجُمُعَةِ، کَتَبَ اللهُ لَهُ عَشَرَةَ أَیَّامٍ عَدَدَهُنَّ مِنْ أَیَّامِ الْآخِرَةِ لَا تُشَاکِلُهُنَّ أَیَّامُ الدُّنْیَا».
رواه البیهقی عن رجل من جشم عن أبی هریرة، وعن رجل من أشجع عن أبی هریرة أیضاً. ولم یسم الرجلین. وهذا الحدیث على تقدیر وجوده([2]) محمول على ما إذا صام یوم الخمیس قبله، أو عزم على صوم السبت بعده.
از ابوهریره س روایت است که رسول خدا ج فرمودند: «هرکس روز جمعه را روزه بگیرد، خداوند متعال پاداش ده روز را برای وی مینویسد. ده روز از روزهای آخرت که با دنیا شباهتی ندارند».
بیهقی میگوید: بر فرض صحت این حدیث، محمول به زمانی است که روز قبل از آن یعنی پنجشنبه را روزه گرفته باشد یا تصمیم به روزه گرفتن روز بعد از جمعه یعنی شنبه داشته باشد.
1517-635- (7) (ضعیف) وَعَنْ عُبَیْدِاللَّهِ بْنِ مُسْلِمٍ القُرَشِیِّ عَنْ أَبِیهِ قَالَ: سَأَلْتُ - أَوْ سُئِلَ - النَّبِیَّ ج عَنْ صِیَامِ الدَّهْرِ؟ فَقَالَ: «لا، إِنَّ لِأَهْلِکَ عَلَیْکَ حَقًّا، صُمْ رَمَضَانَ، وَالَّذِی یَلِیهِ، وَکُلَّ أَرْبِعَاءَ وَخَمِیسٍ، فَإِذن أَنْتَ قَدْ صُمْتَ الدَّهْرَ وَأَفْطَرْتَ».
رواه أبو داود والنسائی، والترمذی وقال: "حدیث حسن غریب". قال المملی عبد العظیم س: "ورواته ثقات"([3]).
از عبیدالله بن مسلم قرشی از پدرش روایت است که میگوید: از رسول خدا ج در مورد روزه تمام سال سوال کردم – یا سوال شد- فرمودند: «خیر (درست نیست)، خانوادهات بر تو حقی دارند، رمضان و نزدیک آن را روزه بگیر (شش روز شوال یا ماه شعبان) و هر چهارشنبه و پنجشنبه؛ در اینصورت هم تمام سال را روزه گرفتی و هم افطار نمودی».
1518-1045- (1) (صحیح) وَعَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ س عَنِ النَّبِیِّ ج قَالَ: «لَا تَخُصُّوا لَیْلَةَ الْجُمُعَةِ بِقِیَامٍ مِنْ بَیْنِ اللَّیَالِی، وَلَا تَخُصُّوا یَوْمَ الْجُمُعَةِ بِصِیَامٍ مِنْ بَیْنِ الْأَیَّامِ، إِلَّا أَنْ یَکُونَ فِی صَوْمٍ یَصُومُهُ أَحَدُکُمْ».
رواه مسلم والنسائی.
از ابوهریره س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «شب جمعه را از بین شبها به خواندن نماز شب اختصاص ندهید و روز جمعه را از میان روزها به روزه گرفتن اختصاص ندهید؛ مگر اینکه در روزهایی که روزه میگیرید واقع شود».
1519-1046- (2) (صحیح) وَعَنهُ س قَالَ: سَمِعتُ رَسُولَ الله ج یَقُولُ: «لاَ یَصُومُ أَحَدُکُمْ یَوْمَ الجُمُعَةِ إِلاَّ أَنْ یَصُومَ یَوماً قَبْلَهُ أَوْ یَوماً بَعْدَهُ».
رواه البخاری - واللفظ له([4])- ومسلم والترمذی والنسائی وابن ماجه، وابن خزیمة فی "صحیحه".
از ابوهریره س روایت است از رسول الله ج شنیدم که فرمودند: «هیچیک از شما روز جمعه روزه نگیرد مگر اینکه روز قبل یا بعد از آن را هم روزه بگیرد».
0-636- (8) (ضعیف) وفی روایة لابن خزیمة: «إِنَّ یَوْمَ الْجُمُعَةِ یَوْمُ عِیدٍ، فَلَا تَجْعَلُوا یَوْمَ عِیدِکُمْ یَوْمَ صومِکُمْ، إِلَّا أَنْ تَصُومُوا قَبْلَهُ أَوْ بَعْدَهُ».
و در روایت ابن خزیمه آمده است: «روز جمعه روز عید است، پس روز عیدتان را روز روزه گرفتن قرار ندهید مگر اینکه روز قبل یا بعد از آن را هم روزه بگیرید».
1520-1047- (3) (صحیح) وَعَنْ أم المؤمنین جُوَیْرِیَةَ بِنْتِ الحَارِثِ ل أَنَّ النَّبِیَّ ج دَخَلَ عَلَیْهَا یَوْمَ الجُمُعَةِ وَهِیَ صَائِمَةٌ؟ فَقَالَ: «أَصُمْتِ أَمْسِ؟». قَالَتْ: لاَ. قَالَ: «أَتُرِیدِینَ أَنْ تَصُومِی غَدًا؟» قَالَتْ: لاَ. قَالَ: «فَأَفْطِرِی».
رواه البخاری وأبو داود.
از ام المؤمنین جویریه بنت حارث ل روایت است که روز جمعه، درحالیکه روزه بود رسول الله ج به نزدش آمد. فرمود: «آیا دیروز روزه گرفتی؟» گفتم: نه. فرمود: «آیا فردا میخواهی روزه بگیری؟» گفتم: نه. فرمود: «پس افطار کن».
1521-1048- (4) (صحیح) وَعَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبَّادِ قَالَ: سَأَلْتُ جَابِراً وَهُوَ یَطُوفُ بِالْبَیْتِ: أَنَهَى النَّبِیُّ ج عَنْ صِیَامِ [یَوْمِ] الْجُمُعَةِ؟ قَالَ: نَعَمْ، وَرَبِّ هَذَا الْبَیْتِ!
رواه البخاری ومسلم.
محمد بن عباد میگوید: درحالیکه جابر س طواف میکرد از او پرسیدم، آیا رسول الله ج از روزهی روز جمعه نهی کردهاند؟ گفت: قسم به صاحب این خانه، بله.
1522-637- (9) (ضعیف) وَعَن عَامِرِ بن لُدَین الأَشعَرِی س قَالَ سَمِعتُ([5]) رَسُولَ الله ج یَقُولُ: «إِنَّ یَوْمَ الْجُمُعَةِ عِیدُکُمْ، فَلَا تَصُومُوا إِلَّا أَنْ تَصُومُوا قَبْلَهُ أَوْ بَعْدَهُ».
رواه البزار بإسناد حسن.
از عامر بن لدین اشعری س روایت است: از رسول خدا ج شنیدم که فرمودند: «روز جمعه عید شماست پس روزه نگیرید مگر اینکه روز قبل یا بعد آن را روزه بگیرید».
1523-638- (10) (ضعیف) وَعَنِ ابْنِ سِیرِینَ قَالَ: کَانَ أَبُو الدَّرْدَاءِ یُحْیِی لَیْلَةَ الْجُمُعَةِ، وَیَصُومُ یَوْمَهَا، فَأَتَاهُ سَلْمَانُ - وَکَانَ النَّبِیُّ ج آخَى بَیْنَهُمَا - وَنَامَ عِنْدَهُ، فَأَرَادَ أَبُو الدَّرْدَاءِ أَنْ یَقُومَ لَیْلَتَهُ، فَقَامَ إِلَیْهِ سَلْمَانُ فَلَمْ یَدَعْهُ حَتَّى نَامَ، وَأَفْطَرَ. فَجَاءَ أَبُو الدَّرْدَاءِ إِلَى النَّبِیِّ ج فَأَخْبَرَهُ، فَقَالَ النَّبِیُّ ج: «عُوَیْمِرُ! سَلْمَانُ أَعْلَمُ مِنْکَ، لَا تَخُصَّ لَیْلَةَ الْجُمُعَةِ بِصَلَاةٍ، وَلَا یَوْمَهَا بِصِیَامٍ».
رواه الطبرانی فی "الکبیر" بإسناد جید([6]).
ابن سیرین میگوید: ابودرداء شب جمعه را عبادت میکرد و روز آن را روزه میگرفت. پس سلمان که رسول خدا ج میان او و ابودرداء پیمان برادری بسته بود، نزد وی آمده و خوابید. چون ابودرداء خواست این شب را به عبادت سپری کند سلمان مانع وی شد تا اینکه خوابید و آن روز را روزه نگرفت. پس ابودرداء نزد رسول خدا ج رفته و ایشان را در جریان گذاشت. رسول خدا ج فرمود: «عویمر، سلمان از تو داناتر است. شب جمعه را به نمازی و روز آن را به روزه اختصاص نده».
1524-1049- (5) (صحیح) وَعَنْ عَبْدِاللَّهِ بْنِ بُسْرٍ عَنْ أُخْتِهِ الصَّمَّاءِ ل أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ج قَالَ: «لَا تَصُومُوا یَوْمَ([7]) السَّبْتِ إِلَّا فِیمَا افْتُرِضَ عَلَیْکُمْ، فَإِنْ لَمْ یَجِدْ أَحَدُکُمْ إِلَّا لِحَاءَ عِنَبَةٍ أَوْ عُودِ شَجَرَةٍ فَلْیَمْضُغْهُ»([8]).
عبدالله بن بسر از خواهرش صمّاء ل روایت میکند که رسول الله ج فرمودند: «روز شنبه را روزه نگیرید مگر روزهای باشد که بر شما فرض شده است و اگر یکی از شما چیزی جز پوست انگور یا شاخهی درخت نیافت، پس آن را بجود (تا آن روز روزه نباشید)».
رواه الترمذی وحسنه، والنسائی، وابن خزیمة فی "صحیحه"، وأبو داود وقال: "هذا حدیث منسوخ"([9]).
ورواه النسائی أیضاً وابن ماجه، وابن حبان فی "صحیحه" عن عبد الله بن بسر، دون ذکر أخته.
(صحیح لغیره) ورواه ابن خزیمة فی "صحیحه" أیضاً عَنْ عَبْدِاللَّهِ بْنِ شقیق([10]) عَنْ عَمَّتِهِ الصَّمَّاءِ أُخْتِ بُسْرٍ، أَنَّهَا کَانَتْ تَقُولُ: نَهَى رَسُولُ اللَّهِ ج عَنْ صِیَامِ یَوْمِ السَّبْتِ، وَیَقُولُ: «إِنْ لَمْ یَجِدْ أَحَدُکُمْ إِلَّا عُودًا أَخْضَرَ، فَلْیُفْطِرْ عَلَیْهِ».
و در روایت ابن خزیمه از عبدالله بن شقیق از عمهاش صماء خواهر بُسر آمده است که صماء گفته است: رسول الله ج از روزهی روز شنبه نهی نموده و فرمود: «اگر یکی از شما چیزی جز چوب سبز نیافت پس باید با آن افطار کند».
(اللحاء) به کسر لام و حاء: عبارت است از «القشر» به معنای پوست.
(حافظ میگوید): "و این نهی متوجه زمانی است که روز شنبه به تنهایی روزه گرفته شود به دلیل حدیث ابوهریره که پیشتر گذشت: «لاَ یَصُومُ أَحَدُکُمْ یَوْمَ الجُمُعَةِ إِلاَّ أَنْ یَصُومَ یَوماً قَبْلَهُ أَوْ یَوماً بَعْدَهُ. فَجَازَ إِذاً صَومه»([11]): «هیچیک از شما روز جمعه (را به تنهایی) روزه نگیرد مگر اینکه روز قبل یا بعدش را روزه بگیرد. در اینصورت روزه گرفتن آن جایز است».
1525-639- (11) (ضعیف) وَعَن أُمِّ سَلَمَةَ ل: أَنَّ رَسُولَ الله ج أَکْثَرُ مَا کَانَ یَصُومُ مِنَ الْأَیَّامِ یَوْمَ السَّبْتِ وَیَوْمَ الْأحَدِ، کَانَ یَقُولُ: «إِنَّهُمَا یَوْمَا عِیدٍ لِلْمُشْرِکِینَ، وَأَنَا أُرِیدُ أَنْ أُخَالِفَهُمْ».
رواه ابن خزیمة فی "صحیحه" وغیره([12]).
از ام سلمه ل روایت است که: بیشترین روزهایی که رسول خدا ج روزه میگرفت، روز شنبه و یک شنبه بود. میفرمود این دو روز، عیدهای مشرکین است و من میخواهم با آنها مخالفت کنم».
12- (الترغیب فی صوم یوم، وإفطار یوم، وهو صوم داود علیه السلام)
([1]) قلت: إسناده إسناد ابن عباس، غایة ما فی الأمر أن أحد رواته اضطرب فی إسناده، فتارة قال: عنه، وتارة قال: عن أبی أمامة. وهو مخرج فی "الضعیفة" (5193).
([2]) کذا الأصل والمخطوطة. وکأنه یعنی: وجوده صحیحاً، ولیس بصحیح، بل هو منکر، وفی الطریق إلى الرجل الجشمی (أبو خالد العقیلی) رقم (3862) واسمه (یزید بن بیان) وهو ضعیف. وفی الطریق عن الرجل الأشجعی (عیسى بن موسى بن إیاس بن البکیر) رقم (3863) قال أبو حاتم: ضعیف. وذکره ابن حبان فی "الثقات" (5/ 216 و7/ 234).
([3]) قلت: عبیدالله بن مسلم القرشی لم یوثقه غیر ابن حبان، وقد قیل فیه: (مسلم بن عبیدالله) على القلب، وهو الأشهر، ولم یرو عنه إلا واحد، ولذلک بیّض له الذهبی فی "الکاشف". وأشار إلى ذلک الحافظ بقوله فی "التقریب": "مقبول"، وهو المناسب لاستغراب الترمذی إیاه، وأما قوله: "حسن"، فلعله مقحم من بعض النساخ، فإنه لم یقع فی طبعة فؤاد عبد الباقی، ولا فی طبعة الدعاس، ولا فی نسخة المبارکفوری التی علیها شرحه، وکذلک لم یذکره الحافظ المزی فی "تحفة الأشرف" (7/ 221)، وأما الجهلة فتقلدوا التحسین! دون أی بحث أو تحقیق. وهو مخرج فی "ضعیف أبی داود" (420).
([4]) قلت: لیس کذلک، بل لفظه: "لا یصوم أحدکم یوم الجمعة إلا یوماً قبله أو بعده". قال الحافظ فی "شرحه" (4/ 203): "تقدیره: إلا أنْ یصوم یوماً قبله، لأنَّ (یوماً) لا یصح استثناؤه من یوم الجمعة". وألفاظ الآخرین بنحوه، فکأنَّ المصنف رواه بالمعنى.
([5]) قلت: هذا خطأ نشأ عن سقط من إسناد البزار؛ فإن عامراً هذا لیس له صحبة، بینه وبین النبی ج فی هذا الحدیث أبو هریرة، وهو القائل فیه: "سمعت"، کما جاء فی روایة ابن خزیمة السابقة، وهو روایة لأحمد وغیره، ولم یتنبه لهذا محقق "کشف الأستار"! فضلاً عن الثلاثة الجهلة المعلقین على "الترغیب" (2/ 166/ 1552)، فنقلوا جمیعاً تحسین الهیثمی إیاه وأیدوه!! وفیه من لا یعرف، وهو مخرج فی "الضعیفة" (5344 و6826).
([6]) قلت: بل ضعیف لانقطاعه بین ابن سیرین وأبی الدرداء، وبه أعله الهیثمی (3/ 200).
([7]) الأصل: (لیلة)، وهو خطأ مطبعی فاحش، ومع ذلک غفل عنه المحققون الثلاثة -زعموا-!
([8]) قال فی النهایة: "أراد قشر العنبة استعارة من قشر العود. والله أعلم".
([9]) میگویم: دلیلی بر نسخ آن و نیز حمل حدیث بر تنها روزه گرفتن روز شنبه نیست چنانکه دیدگاه مصنف ذکر خواهد شد. علی رغم اینکه بسیاری از علما بر این باورند، چنانکه در چاپ قبلی ذکر نمودم و من نیز خود با آنها همنظر بودم، برای من روشن شد که دیدگاه صحیحتر این است که روزه گرفتن شنبه، به طور مطلق مشروع نیست مگر زمانی که روزهی فرض باشد. و ظاهر حدیث بیانگر این مطلب است. چراکه ابتدا از آن نهی عام میکند و سپس فقط روزهی فرض را مستثنی مینماید و پس از آن به افطار در این روز چنانچه روزهی فرض نباشد تاکید میکند. چنانکه میفرماید: «فإنْ لم یجد أحدکم إلا ...» و حدیث ابوهریره نمیتواند آن را تخصیص دهد چون حدیث ابوهریره روزه گرفتن شنبه را مباح میداند و این حدیث از آن نهی کرده است. و در زمان تعارض دو حدیث که یکی بیانگر نهی و دیگری بیانگر اباحت است، طبق قاعده، حدیثی که بیانگر محظوری است مقدم بر آن است که بیانگر اباحت میباشد. چنانکه این مساله در علم اصول امری واضح و آشکار است. علاوه بر اینکه با حصر مذکور در آن منافات دارد چنانکه پیشتر گذشت. والله اعلم
و هرکس در پی بحث تفصیلی این مساله است باید به کتابم "تمام المنة" (ص 405-408) و "الصحیحة (3101) مراجعه کند.
ومن الملاحظ أنَّ هناک شبه اتفاق على صحة الحدیث، أما الذین صرحوا بصحته -وهم جمع کثیر ترى أسماءهم هناک-، فمنهم المتأول له ومنهم القائل بنسخه، وذلک یعنی صحته عندهم کما هو ظاهر، وأما إعلال بعضهم إیاه بالاضطراب فهو مرجوح، على أنه خاص فی طریق واحدة، والطرق الأخرى سالمة منه. فمن أعله من المعاصرین، فلضیق عطنه، وعجزه عن الخوض فی هذا المعترک، ومن هذا القبیل موقف المعلقین الثلاثة، فإنهم مع تصدیرهم إیاه بقولهم: "صحیح الإسناد، رواه الترمذی. . ."، ختموا تخریجهم بقولهم: "لکنَّ الحدیث معلول. ."!!
([10]) کذا وقع فی أصل "صحیح ابن خزیمة" فصححه الدکتور الأعظمی فجعله (عبدالله بن بسر) معتمداً على "سنن البیهقی" وعلى تعقیب ابن خزیمة على الحدیث (3/ 317). وعلى الصواب وقع أیضاً فی "کبرى النسائی" (2/ 143)، وسقط من "الصحیح" لفظ (ابن) مضافاً إلى (عبدالله بن بسر) وسماه المزی (یحیى)، ولم أجد له ترجمة.
([11]) این دیدگاه بسیاری از علما میباشد چنانکه پیشتر آن را همراه قول راجح از دیدگاه خودم ذکر نمودم. با این وجود دیدگاه مذکور: «اینکه به تنهایی روزه گرفتن روز عاشوراء یا عرفه، وقتی که در روز شنبه باشند، جایز نیست»؛ مسالهای است که جمهور از آن غفلت کردهاند و لازم است مورد تامل قرار گیرد.
([12]) قلت: له علة تبینت لی بعد لأی، کشفت عنها فی "الضعیفة" (1099) مع مخالفته للنهی عن صوم السبت إلا فی الفرض کما بینته فی "الإرواء".