ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
1577-661- (1) (موضوع) رُوِیَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ حُسَیْنٍ عَنْ أَبِیهِ ش قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللهِ ج: «مَنِ اعْتَکَفَ عَشْرًا فِی رَمَضَانَ، کَانَ کَحَجَّتَیْنِ وَعُمْرَتَیْنِ».
رواه البیهقی.
از علی بن حسین از پدرش ش روایت است که رسول خدا ج فرمودند: «هرکس ده روز از رمضان را به اعتکاف بنشیند، پاداش آن چون دو حج و دو عمره میباشد».
1578-662- (2) (ضعیف) وَعَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ ب: أَنَّهُ کَانَ مُعْتَکِفًا فِی مَسْجِدِ رَسُولِ اللهِ ج، فَأَتَاهُ رَجُلٌ، فَسَلَّمَ عَلَیْهِ، ثُمَّ جَلَسَ، فَقَالَ لَهُ ابْنُ عَبَّاسٍ: یَا فُلَانُ! أَرَاکَ مُکتَئِبًا حَزِینًا. قَالَ: نَعَمْ یَا ابْنَ عَمِّ رَسُولِ اللهِ ج! لِفُلَانٍ عَلَیَّ حَقُّ ولاءٍ، وَحُرْمَةِ صَاحِبِ هَذَا الْقَبْرِ([1]) مَا أَقْدِرُ عَلَیْهِ. قَالَ ابْنُ عَبَّاسٍ: أَفَلَا أُکَلِّمُهُ فِیکَ؟ فَقَالَ: إِنْ أَحْبَبْتَ. قَالَ: فَانْتَعلَ ابْنُ عَبَّاسٍ، ثُمَّ خَرَجَ مِنَ الْمَسْجِدِ، فَقَالَ لَهُ الرَّجُلُ: أَنَسِیتَ مَا کُنْتَ فِیهِ؟ قَالَ: لَا، وَلَکِنِّی سَمِعْتُ صَاحِبَ هَذَا الْقَبْرِ ج وَالْعَهْدُ بِهِ قَرِیبٌ - فَدَمَعَتْ عَیْنَاهُ - وَهُوَ یَقُولُ: «مَنْ مَشَى فِی حَاجَةِ أَخِیهِ وَبَلَغَ فِیهَا، کَانَ خَیْرًا لَهُ مِن اعْتِکَافِ عَشْرِ سِنِینَ، وَمَنِ اعْتَکَفَ یَوْمًا ابْتِغَاءَ وَجْهِ اللهِ تَعَالَى، جَعَلَ اللهُ بَیْنَهُ وَبَیْنَ النَّارِ ثَلَاثَ خَنَادِقَ [کل خندق]([2]) أَبَعْدَ ممَا بَیْنَ الْخَافِقَیْنِ».
رواه الطبرانی فی "الأوسط"، والبیهقی واللفظ له، والحاکم مختصراً وقال: "صحیح الإسناد". کذا قال([3])! (قال الحافظ): "وأحادیث اعتکاف النبی ج مشهورة فی "الصحاح" وغیرها، لیست من شرط کتابنا".
از ابن عباس ب روایت است که وی در مسجد رسول الله ج معتکف بود که مردی آمده و سلام کرد و سپس نشست. ابن عباس ب به او گفت: فلانی، تو را افسرده و غمگین میبینم. وی گفت: بله ای پسر عموی رسول الله ج؛ فلانی بر من حق ولاء دارد و من حرمت صاحب این قبر را ندانستم. ابن عباس ب گفت: در مورد تو با او سخن نگویم؟ وی گفت: اگر دوست داری؛ راوی میگوید: ابن عباس ب نعلین را پوشید و از مسجد خارج شد. پس آن مرد به وی گفت: آیا آنچه را گفتی فراموش کردی؟ ابن عباس ب گفت: نه، اما از صاحب این قبر (رسول خدا ج) شنیدم - اندکی از وفات پیامبر گذشته بود و اشکهایش میریخت – که میفرمود: «هرکس در پی نیاز برادرش حرکت کند و آن را برآورده کند، برای وی از اعتکاف ده سال بهتر است. و هرکس یک روز را برای رضای خداوند به اعتکاف بنشیند، خداوند متعال بین او و آتش سه خندق فاصله ایجاد میکند چنانکه فاصله هر خندق با دیگری بیشتر از مشرق تا مغرب باشد».
22- (الترغیب فی صدقة الفطر، وبیان تأکیدها([4]))
([1]) هذا من الحلف بغیر الله، وهو شرک کما سیأتی فی (23/ 126)، وفی سند القصة ضعف، بینته فی "الضعیفة" (5345)، وسیعیده المصنف بدونها فی (22/ 12).
([2]) زیادة من الطبرانی، وستأتی روایته هناک.
([3]) یشیر إلى رده، وأبطله الذهبی، لکن للفظه المختصر شاهد من حدیث ابن عمر، خرجته فی "الصحیحة" (906) بلفظ: "شهراً" مکان: "عشر سنین".
([4]) به این دلیل صدقه به فطر اضافه شده، چون با پایان یافتن رمضان (الفطر من رمضان) واجب میگردد. و ابن قتیبه میگوید: «مراد از زکات فطر، زکات جانها است؛ چنانکه ماخوذ از (الفطرة) میباشد که اصل خلقت و آفرینش است. و حکم آن به اجماع وجوب میباشد و دیدگاهها مخالف و شاذ در این زمینه اعتباری ندارد. والله اعلم».