ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
ترغیب به دادن زکات فطر و تأکید بر آن
1579-1085- (1) (حسن) عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ ب قَالَ: «فَرَضَ رَسُولُ اللَّهِ ج صَدَقَةَ الْفِطْرِ طُهْرَةٌ لِلصَّائِمِ مِنَ اللَّغْوِ وَالرَّفَثِ، وَطُعْمَةً لِلْمَسَاکِینِ، مَنْ أَدَّاهَا قَبْلَ الصَّلَاةِ، فَهِیَ زَکَاةٌ مَقْبُولَةٌ، وَمَنْ أَدَّاهَا بَعْدَ الصَّلَاةِ، فَهِیَ صَدَقَةٌ مِنَ الصَّدَقَةِ».
ابن عباس ب میگوید: رسول الله ج زکات فطر را فرض نمود و آن پاک کنندهی روزهدار از کلمات بیهوده و ناسزا و غذایی برای مساکین است؛ پس کسی که آن را قبل از نماز پرداخت کند، زکاتی قبول شده میباشد و کسی که آن را بعد از نماز بدهد صدقهای از صدقهها به حساب میآید».
رواه أبو داود وابن ماجه، والحاکم، وقال: "صحیح على شرط البخاری".
قال الخطابی رحمه الله: "قوله: (فَرَضَ رَسُولُ اللَّهِ ج زَکَاةَ الْفِطْرِ) فیه بیان أن صدقة الفطر فرض واجب، کافتراض الزکاة الواجبة فی الأموال، وفیه بیان أنَّ ما فرض رسول الله ج فهو کما فرض الله؛ لأن طاعته صادرة عن طاعة الله. وقد قال بفرضیة زکاة الفطر ووجوبها عامة أهل العلم. وقد عللت بأنها طهرة للصائم من الرفث واللغو، فهی واجبة على کل صائم غنی ذی جِدَةٍ، أو فقیر یَجدُها فضلاً عن قوته: إذا کان وجوبها لعلة التطهیر، وکل الصائمین محتاجون إلیها، فإذا اشترکوا فی العلة اشترکوا فی الوجوب" انتهى([1]). وقال الحافظ أبو بکر بن المنذر: "أجمع عوام أهل العلم على أن صدقة الفطر فرض، وممن حفظنا ذلک عنه من أهل العلم محمد بن سیرین، وأبو العالیة، والضحاک، وعطاء، ومالک، وسفیان الثوری، والشافعی، وأبو ثور، وأحمد، وإسحاق، وأصحاب الرأی([2])، وقال إسحاق: هو کالإجماع من أهل العلم" انتهى.
خطابی میگوید: «اینکه در این روایت آمده است: (رسول الله ج زکات فطر را فرض نمود) بیانگر واجب بودن زکات فطر میباشد همانطوری که زکات در مال، فرض و واجب میباشد. و همچنین بیانگر این است که هر چه رسول الله ج آن را فرض نموده، همچون مواردی است که الله متعال فرض نموده است؛ زیرا اطاعت از رسول الله ج، اطاعت از خداوند میباشد. و فرض بودن زکات فطر نظر جمهور علما میباشد و سبب و علت پرداخت آن این است که پاککنندهی روزهی فرد روزهدار از کلمات بیهوده و ناسزا باشد. پس بر هر فرد روزهدار توانمند یا فقیری که افزون بر قوتش داشته باشد واجب است. زیرا هر فرد روزهدار محتاج این پاک شدن میباشد پس چون در علت و سبب با هم شریکند در واجب بودن آن نیز شریک میباشند». پایان سخن خطابی. و حافظ ابوبکر بن منذر میگوید: «عموم اهل علم اجماع دارند که زکات فطر فرض است و از جمله علمایی که این دیدگاه را از آنها به خاطر داریم عبارتند از: محمد بن سیرین، ابو العالیه، ضحاک، عطاء، مالک، سفیان ثوری، شافعی، ابو ثور، احمد، اسحاق و اصحاب رأی؛ و اسحاق میگوید: این مانند اجماع اهل علم میباشد».
1580-663- (1) (ضعیف) عدا ما بین المعقوفتین فهو 1086- (2) (صحیح لغیره) وَعَنْ عَبْدِاللَّهِ بْنِ ثَعْلَبَةَ - أَوْ ثَعْلَبَةَ بْنِ عَبْدِاللَّهِ - بْنِ صُعَیْرٍ([3]) عَنْ أَبِیهِ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: [«صَاعٌ مِنْ بُرٍّ، أَوْ قَمْحٍ، عَلَى کُلِّ اثْنَیْنِ صَغِیرٍ أَوْ کَبِیرٍ، حُرٍّ أَوْ عَبْدٍ، ذَکَرٍ أَوْ أُنْثَى]، غَنِیٍّ أَوْ فَقِیرٍ، أَمَّا غَنِیُّکُمْ فَیُزَکِّیهِ اللَّهُ، وَأَمَّا فَقِیرُکُمْ فَیَرُدُّ اللَّهُ عَلَیْهِ أَکْثَرَ مِمَّا أَعْطَى».
رواه أحمد وأبو داود([4]).
عبدالله بن ثعلبه یا ثعلبه بن عبدالله بن صُعیر از پدرش روایت میکند که رسول الله ج فرمودند: «پرداخت یک صاع از گندم بر هر کوچک یا بزرگ، آزاد یا برده، مرد یا زن، لازم است؛ ثروتمند باشد یا فقیر؛ اما خداوند ثروتمندتان را اینگونه پاک میگرداند و به فقیرتان بیش از آنچه میدهد، بازمیگرداند».
(صُعَیر) هو بالعین المهملة مصغراً.
1581-664- (2) (ضعیف) وَعَن جَرِیرٍ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ الله ج: «شَهرُ رَمَضَانَ مُعَلّقٌ بَینَ السَّمَاءِ وَالأَرضِ، لَا یُرفَعُ إِلَّا بِزِکَاةِ الفِطرِ».
رواه أبو حفص بن شاهین فی "فضائل رمضان "وقال: "حدیث غریب، جید الإسناد"([5]).
از جریر س روایت است که رسول خدا ج فرمودند: «ماه رمضان بین آسمان و زمین معلق است و چنین است تا اینکه زکات فطر داده شود».
1582-665- (3) (ضعیف جداً) وَعَنْ کَثِیرِ بْنِ عَبْدِاللَّهِ الْمُزَنِیِّ عَنْ أَبِیهِ عَنْ جَدِّهِ قَالَ: سُئِلَ رَسُولُ اللَّهِ ج عَنْ هَذِهِ الْآیَةِ ﴿قَدۡ أَفۡلَحَ مَن تَزَکَّىٰ١٤ وَذَکَرَ ٱسۡمَ رَبِّهِۦ فَصَلَّىٰ١٥﴾؟ فَقَالَ: «أُنْزِلَتْ فِی زَکَاةِ الْفِطْرِ».
رواه ابن خزیمة فی "صحیحه". (قال الحافظ): "کثیر بن عبدالله واهٍ".
از کثیر بن عبدالله مزنی از پدرش از جدش روایت است که: از رسول خدا ج در مورد این آیه سوال شد: «قطعاً رستگار میگردد کسی که خویشتن را (از کثافت کفر و معاصی) پاکیزه دارد. و نام پروردگار خود را ببرَد و نماز بگزارد و فروتنی کند». پس فرمود: «در مورد زکات فطر نازل شد».
10- کتاب العیدین([6]) والأضحیة
([1]) "معالم السنن" (3/ 214).
([2]) میگویم: منظور حنفیه میباشد. حنفیه در این زمینه به فرض بودن آن قائل نیستند بلکه میگویند: واجب است. در میان حنفیه فلسفه خاصی در تفاوت میان فرض و واجب وجود دارد که در این زمینه با جمهور مخالفت کرده و گنجایش بیان تفصیلی آن در اینجا نیست.
([3]) الأصل: (أبی صُعیر)، والصواب: "بن صعیر" بإسقاط أداة الکنیة، کما نبَّه علیه الناجی. وغفل عنه الثلاثة المعلقون کما هی عادتهم!
([4]) قلت: فیه من هو سیىء الحفظ، وخولف فی متنه من صدوق، فلم یذکر شطره الثانی: "غنی أو فقیر". وأما الجهلة الثلاثة، فقالوا: "حسن بشواهده"! ولا شاهد له بهذا التمام! والشطر الأول مخرج فی «الصحیحة» (1177)، و«صحیح أبی داود» (1434).
([5]) کذا قال: وفیه نظر من وجهین: أحدهما أن فیه مجهولاً، أورده ابن الجوزی من أجله فی "العلل المتناهیة"، فانظر "الضعیفة" (رقم 43). وقد خلط المعلقون الثلاثة هنا وقلبوا التخریج فعزوا هذا الحدیث لابن خزیمة، والذی بعده لابن شاهین!! وسووا بینهما فی التضعیف، بینما الثانی شدید الضعف کما أشار إلیه المؤلف.
([6]) کتاب (العیدین): مثنی (عید)، منظور عید قربان و عید فطر است؛ مشتق از (العَوْد = بازگشتن، تکرار شدن) میباشد چون هر سال تکرار میشود یا با تکرار و بازگشت آن شادی بر میگردد یا به سبب عوائد (انعام و احسان) خداوند نسبت به بندگانش در این روز چنین نامیده شده است. جمع آن (اعیاد) با (یاء) میباشد هرچند اصل آن (واو) میباشد به دلیل لزوم آن در حالت مفرد یا برای فرق بین آن و بین اعواد الخشبة (چوب).