ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
ترغیب به احرام بستن از مسجد الاقصی
1672-719- (1) (ضعیف) عَنْ أُمِّ حَکِیمٍ بِنْتِ أَبِی أُمَیَّةَ بن الأَخنَس عَنْ أُمِّ سَلَمَةَ ل أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ج قَالَ: «مَنْ أَهَلَّ بِعُمْرَةٍ مِنْ (بَیْتِ الْمَقْدِسِ)([1]) غُفِرَ لَهُ».
رواه ابن ماجه بإسناد صحیح([2]).
از ام حکیم دختر ابی امیه از ام سلمه ل روایت است که رسول الله ج فرمودند: «هرکس از بیت المَقدِس برای عمره احرام ببندد مورد مغفرت قرار میگیرد».
وفی روایة له: قَالَتْ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: «مَنْ أَهَلَّ بِعُمْرَةٍ مِنْ بَیْتِ الْمَقْدِسِ، کَانَ کَفَّارَةً لِمَا قَبْلَهَا مِنَ الذُّنُوبِ». قَالَتْ: فَخَرَجَتْ أُمِّی مِنْ بَیْتِ الْمَقْدِسِ بِعُمْرَةٍ.
و در روایتی از ام سلمه ل آمده است که میگوید: رسول خدا ج فرمودند: «هرکس از بیت المقدس برای عمره احرام ببندد، این کفاره گناهان پیشین او خواهد بود. ام سلمه میگوید: بنابراین مادرم از بیت المقدس عازم عمره شد.
ورواه ابن حبان فی "صحیحه"، ولفظه: قَالَتْ: سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ ج یَقُولُ: «مَنْ أَهَلَّ مِنَ الْمَسْجِدِ الْأَقْصَى بِعُمْرَةٍ؛ غُفِرَ لَهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِهِ». قَالَ: فَرَکِبَتْ أُمُّ حَکِیمٍ إِلَى بَیْتِ الْمَقْدِسِ حَتَّى أَهَلَّتْ مِنْهُ بِعُمْرَةٍ.
و در روایت ابن حبان چنین آمده که رسول الله ج فرمودند: «هرکس از مسجد الاقصی برای عمره احرام ببندد، گناهان پیشین او بخشیده میشود». راوی میگوید: پس ام حکیم عازم بیت المقدس شد تا از آنجا برای عمره احرام ببندد.
ورواه أبو داود والبیهقی، ولفظهما: «مَنْ أَهَلَّ بِحَجَّةٍ أَوْ عُمْرَةٍ مِنَ الْمَسْجِدِ الْأَقْصَى إِلَى الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ؛ غُفِرَ لَهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِهِ وَمَا تَأَخَّرَ، أَوْ وَجَبَتْ لَهُ الْجَنَّةُ». شَکَّ الراوی أَیَّتُهُمَا [قال].
و در روایت ابوداود و بیهقی آمده است: «هرکس از مسجدالاقصی برای حج یا عمره به سوی مسجدالحرام احرام ببندد، گناهان گذشته و آینده وی بخشیده میشود یا اینکه بهشت بر او واجب میشود». راوی شک دارد که کدامیک را فرمود.
وفی روایة للبیهقی: قَالَت: سَمِعتُ رَسُولَ الله ج یَقُولُ: «مَنْ أَهَلَّ بِالْحَجِّ وَالْعُمْرَةِ مِنَ الْمَسْجِدِ الْأَقْصَى إِلَى الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ، غُفِرَ لَهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِهِ وَمَا تَأَخَّرَ، وَوَجَبَتْ لَهُ الْجَنَّةُ»([3]).
7 – (الترغیب فی الطواف واستلام الحجر الأسود والرکن الیمانی، وما جاء فی فضلهما وفضل المقام ودخول البیت)
([1]) (بیت المقدس): به فتح میم و سکون قاف و کسر دالِ مخفف یا به ضم میم و فتح قاف و دال مشدد؛ به این معناست که احرام بستن از آن پاککنندهای است که انسان را از گناه پاک میکند. بیت المقدس شهر معروفی است؛ فضایل زیادی دارد که خود نیاز به تالیف دارد و برخی از این فضایل در باب (14) خواهد آمد. مهمترین آنها این است که: یکی از سه مسجدی است که به قصد آنها بار سفر بسته میشود. این مسجد از جمله مواردی است که یهود در (فلسطین) به اشغال خود درآوردهاند. از خداوند متعال میخواهیم که آن را به مسلمانان بازگرداند چنانکه پس از اشغال آن توسط صلیبیها آن را به مسلمانان بازگرداند. اما الله متعال میفرماید: ﴿إِنَّ ٱللَّهَ لَا یُغَیِّرُ مَا بِقَوۡمٍ حَتَّىٰ یُغَیِّرُواْ مَا بِأَنفُسِهِمۡ﴾ [الرعد: 11] «بیگمان الله حالت (و سرنوشت) هیچ قومی را تغییر نمیدهد، تا وقتی که آنان آنچه را که در ضمیرشان است، تغییر دهند». پس بر مسلمانان واجب است که عقاید منحرف و اخلاق زشت و ناپسندشان را تغییر دهند، اگر واقعا میخواهند الله متعال واقعیت آنان را تغییر دهد.
([2]) قلت: کیف وفیه جهالة، واضطراب فی متنه وإسناده کما بینه المؤلف نفسه فی "مختصر السنن"؟! یظهر لک بعضه من الروایات التی ساقها المؤلف هنا. وهو مخرج فی "الضعیفة" (211).
([3]) قلت: لا فرق یذکر بین هذه الروایة والتی قبلها؛ إلا أنه لا شک فیها. وذلک مما لا یجدی لأن الطریق واحدة، وفیها الجهالة والاضطراب کما ذکرت آنفاً.