ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
ترغیب به رمی جمرات و آنچه در رفع آنها وارد شده است
قال الحافظ: "تقدم فی الباب الذی قبله فی حدیث ابن عمر الصحیح": «وَإِذَا رَمَى الْجِمَارَ لَا یَدْرِی أَحَدٌ مَا لَهُ حَتَّى یُوَفَّاهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ».
ولفظ ابن حبان والبزار: «وَأَمَّا رَمْیُکَ الْجِمَارِ، فَلَکَ بِکُلِّ حَصَاةٍ رَمَیْتَهَا تکفیرُ کَبِیرَةٍ مِنَ الْمُوبِقَاتِ»([1]).
حافظ میگوید: در باب قبل در حدیث صحیح ابن عمر چنین آمده: «و هرگاه رمی جمرات کرد هیچکس نمیداند به او چه ثوابی داده میشود مگر روز قیامت که آن را خواهد یافت».
و در روایت ابن حبان و بزار آمده است: «و اما رمی جمرات؛ برای تو در مقابل هر سنگی که پرتاب کردی، یکی از گناهان کبیرهی هلاککننده، پاک میشود».
1710-748- (1) (ضعیف) وَعَنِ ابْنِ عُمَرَ ب أَنَّ رَجُلًا سَأَلَ النَّبِیَّ ج عَنْ رَمْیِ الْجِمَارِ: مَا لَنَا فِیهِ؟ فَسَمِعْتُهُ یَقُولُ: «تَجِدُ ذَلِکَ عِنْدَ رَبِّکَ أَحْوَجَ مَا تَکُونُ إِلَیْهِ».
رواه الطبرانی فی "الأوسط" و"الکبیر" من روایة الحجاج بن أرطأة.
از ابن عمر ب روایت است که مردی در مورد رمی جمرات از رسول خدا ج سوال نمود که در برابر آن چه پاداشی برای ما خواهد بود؟ از رسول خدا ج شنیدم که فرمود: «این را نزد پروردگارت نیازمندترین امور به آن خواهی یافت».
وتقدم [1- باب] فی حدیث أنس: «وأما رمیُک الجِمار؛ فإنه مدخورٌ لک عند ربک أَحوج ما تکون إلیه».
و در حدیث انس آمده است: «اما رمی جمرات، نزد پروردگارت ذخیره میشود چنانکه آن را نیازمندترین امور به آن خواهی یافت».
1711-1156- (1) (صحیح) وَعَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ ب رَفَعَهُ إِلَى النَّبِی ج قَالَ: «لَمَّا أَتَى إِبْرَاهِیمُ خَلِیلُ اللَّهِ الْمَنَاسِکَ عَرَضَ لَهُ الشَّیْطَانُ عِنْدَ جَمْرَةِ الْعَقَبَةِ، فَرَمَاهُ بِسَبْعِ حَصَیَاتٍ حَتَّى سَاخَ فِی الْأَرْضِ([2])، ثُمَّ عَرَضَ لَهُ عِنْدَ الْجَمْرَةِ الثَّانِیَةِ، فَرَمَاهُ بِسَبْعِ حَصَیَاتٍ حَتَّى سَاخَ فِی الْأَرْضِ، ثُمَّ عَرَضَ لَهُ عِنْدِ الْجَمْرَةِ الثَّالِثَةِ، فَرَمَاهُ بِسَبْعِ حَصَیَاتٍ حَتَّى سَاخَ فِی الْأَرْضِ». قَالَ ابْنُ عَبَّاسٍ: «الشَّیْطَانَ تَرْجُمُونِ، وَمِلَّةَ أَبِیکُمْ إِبْرَاهِیم تَتبعُونَ».
رواه ابن خزیمة فی "صحیحه"، والحاکم - واللفظ له-، وقال: "صحیح على شرطهما"([3]).
از ابن عباس ب روایت است که رسول الله ج فرمودند: «هنگامی که ابراهیم جهت ادای مناسک حج آمد، کنار جمرهی عقبه شیطان بر او نمایان شد، پس هفت سنگریزه به سوی او پرتاب کرد تا اینکه در زمین فرو رفت، سپس کنار جمرهی دومی بر او نمایان شد، پس هفت سنگریزه به سوی او پرتاب کرد تا اینکه در زمین فرو رفت، سپس کنار جمرهی سومی بر او نمایان شد پس هفت سنگریزه به سوی او پرتاب کرد تا اینکه در زمین فرو رفت. ابن عباس ب گفت: شیطان را رجم میکنید و شریعت پدرتان ابراهیم را پیروی میکنید.
1712-1157- (2) (حسن صحیح) وَعَنهُ قَالَ: قَالَ رَسُولُ الله ج: «إِذَا رَمَیتَ الجِمارَ؛ کَانَ لَکَ نُوراً یَومَ القِیَامَةِ».
رواه البزار من روایة صالح مولى التوأمة([4]).
و از ابن عباس ب روایت است که رسول الله ج فرمودند: «اگر رمی جمرات کنی، نوری برای تو خواهد بود در روز قیامت».
1713-749- (2) (ضعیف) وَعَنْ أَبِی سَعِیدٍ الْخُدْرِیِّ س قَالَ: قُلْنَا: یَا رَسُولَ اللَّهِ! هَذِهِ الْجِمَارُ الَّتِی تَرْمِی کُلَّ سَنَةٍ فَنَحْسِبُ أَنَّهَا تَنْقُصُ؟ قَالَ: «مَا یُقبلَ مِنْهَا رُفِعَ، وَلَوْلَا ذَلِکَ لرَأَیْتُمُوهَا مِثْلَ الْجِبَالِ».
رواه الطبرانی فی "الأوسط"، والحاکم وقال: "صحیح الإسناد". قال المملی رحمه الله: "وفی إسنادهما یزید بن سنان التمیمی، مختلف فی توثیقه".
از ابوسعید خدری س روایت است: گفتیم: ای رسول خدا، گمان میکنیم این سنگهایی که هر ساله در رمی جمرات زده میشود، کم میشوند؟ فرمودند: «آنچه از آنها قبول میشود برداشته میشود و اگر چنین نباشد کوهی از سنگریزه خواهید دید».
11 (الترغیب فی حلق الرأس بمنى)
([1]) [بعدها فی الأصل: «وتقدم فی حدیث عبادة بن الصامت: «وأما رمیک الجمار، قال الله عز وجل: ﴿فَلَا تَعۡلَمُ نَفۡسٞ مَّآ أُخۡفِیَ لَهُم مِّن قُرَّةِ أَعۡیُنٖ جَزَآءَۢ بِمَا کَانُواْ یَعۡمَلُونَ﴾؛ ولا وجود له لا فی «الصحیح» ولا «الضعیف»]. [ش].
([2]) در زمین فرو رفت.
([3]) ووافقه الذهبی فی "تلخیصه". وقال الناجی: "ورواه أحمد بمعناه دون قول ابن عباس الذی فی آخره". وأما المعلقون الثلاثة فخالفوا -کعادتهم- وقالوا: "حسن"، ولا وجه له فهو صحیح کما قالا، لا سیما وهو عند ابن خزیمة من طریق أخرى رجالها ثقات، وطریق ثالثة وهی روایة أحمد التی أشار إلیها الناجی!
([4]) قلت: لا وجه لإعلاله به، لأنه من روایة موسى بن عقبة عنه، وموسى سمع منه قبل اختلاطه کما قال الحافظ العسقلانی، ولذلک حسن إسناده، وقد بینت وجه ذلک فی "الصحیحة" (2515)، وله شاهد فی حدیث عبادة بن الصامت، وقد ذکره المؤلف فی آخر الباب التالی.