ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
ترغیب به جهاد در دریا و اینکه برتری آن نسبت به جهاد در خشکی ده برابر است
1967-1342- (1) (صحیح) عَنْ أَنَسٍ س؛ أَنَّ رَسُولَ اللهِ ج کَانَ یَدْخُلُ عَلَى أُمِّ حَرَامٍ بِنْتِ مِلْحَانَ، فَتُطْعِمُهُ، وَکَانَتْ أُمُّ حَرَامٍ تَحْتَ عُبَادَةَ بْنِ الصَّامِتِ، فَدَخَلَ عَلَیْهَا رَسُولُ اللهِ ج، فَأَطْعَمَتْهُ، ثُمَّ جَلَسَتْ تَفْلِی رَأْسَهُ([1])، فَنَامَ رَسُولُ اللهِ ج، ثُمَّ اسْتَیْقَظَ وَهُوَ یَضْحَکُ. قَالَتْ: فَقُلْتُ: یَا رَسُولَ اللهِ! مَا یُضْحِکُکَ؟ قَالَ: «نَاسٌ مِنْ أُمَّتِی عُرِضُوا عَلَیَّ غُزَاةً فِی سَبِیلِ اللهِ، یَرْکَبُونَ ثَبَجَ هَذَا الْبَحْرِ، مُلُوکًا عَلَى الْأَسِرَّةِ، أَوْ مِثْلَ الْمُلُوکِ عَلَى الْأَسِرَّةِ». قَالَتْ: فَقُلْتُ: یَا رَسُولَ اللهِ! ادْعُ اللهَ أَنْ یَجْعَلَنِی مِنْهُمْ. فَدَعَا لَهَا، ثُمَّ وَضَعَ رَأْسَهُ، فَنَامَ. ثُمَّ اسْتَیْقَظَ وَهُوَ یَضْحَکُ. قَالَتْ: فَقُلْتُ: مَا یُضْحِکُکَ یَا رَسُولَ اللهِ؟! قَالَ: «نَاسٌ مِنْ أُمَّتِی عُرِضُوا عَلَیَّ غُزَاةً فِی سَبِیلِ اللهِ - کَمَا قَالَ فِی الْأُولَى -». قَالَتْ: فَقُلْتُ: یَا رَسُولَ اللهِ! ادْعُ اللهَ أَنْ یَجْعَلَنِی مِنْهُمْ، قَالَ: «أَنْتِ مِنَ الْأَوَّلِینَ». فَرَکِبَتْ أُمُّ حَرَامٍ بِنْتُ مِلْحَانَ الْبَحْرَ فِی زَمَنِ مُعَاوِیَةَ، فَصُرِعَتْ عَنْ دَابَّتِهَا حِینَ خَرَجَتْ مِنَ الْبَحْرِ فَهَلَکَتْ ل.
رواه البخاری، ومسلم، واللفظ له([2]).
انس س میگوید: گاهی رسول الله ج نزد ام حرام بنت مِلحان ل که همسر عبادة بن صامت س بود، میرفت و او از رسول الله ج پذیرایی میکرد. روزی رسول الله ج به خانهی ایشان رفت و بعد از پذیرایی، نشست تا ام حرام سر مبارک ایشان را نظافت کند. پس [در همین حال] رسول الله ج به خواب رفت و درحالی بیدار شد خنده بر لب داشت.
ام حرام ل میگوید: گفتم: ای رسول الله ج! چرا میخندی؟ فرمود: «گروهی از امتم بر من عرضه شدند که در راه خدا جهاد میکنند. آنان بر روی این دریا چنان حرکت میکنند، گویا پادشاهانی بر تختها نشستهاند».
ام حرام ل میگوید: گفتم: ای رسول الله ج! از خداوند بخواه که مرا جزو آنان قرار دهد. رسول الله ج هم برایش دعا کرد. سپس رسول الله ج سرش را گذاشت و خوابید و چون بیدار شد خنده بر لب داشت. ام حرام ل میگوید: گفتم: ای رسول الله ج! چرا میخندی؟ فرمود: «گروهی از امتم بر من عرضه شدند که در راه خدا جهاد میکنند..» و همان سخنان را تکرار کرد. گفتم: ای رسول الله ج! از خداوند بخواه که مرا نیز جزو آنان قرار دهد. فرمود: «تو از گروه نخست هستی». راوی میگوید: ام حرام ل در زمان معاویة بن ابوسفیان س سفری دریایی نمود و هنگامی که از دریا وارد خشکی شد، از سواریش به زمین افتاد و فوت کرد.
(قال المملی) س: «معاویه عباده بن صامت را برای غزوهای به (قبرس)([3]) فرستاد. پس وی به عنوان یکی از مجاهدان همراه همسرش ام حرام سوار بر کشتی وارد دریا شد».
(ثبج البحر) به فتح ثاء و باء: به معنای وسط دریا و بخش بزرگی از آن میباشد.
1968-839- (1) (ضعیف) وَعَنْ عَبْدِاللهِ بْنِ عَمْرِو بْنِ الْعَاصِی ب قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللهِ ج: «حَجَّةٌ لِمَنْ لَمْ یَحُجُّ خَیْرٌ مِنْ عَشْرِ غَزَوَاتٍ، وَغَزْوَةٌ لِمَنْ قَدْ حَجَّ خَیْرٌ مِنْ عَشْرِ حِجَجٍ، وَغَزْوَةٌ فِی الْبَحْرِ خَیْرٌ مِنْ عَشْرِ غَزَوَاتٍ فِی الْبَرِّ، وَمَنْ أَجَازَ الْبَحْرَ فَکَأَنَّمَا أَجَازَ الْأَوْدِیَةَ کُلَّهَا، وَالْمَائِدُ فِیهِ کَالْمُتَشَحِّطِ فِی دَمِهِ».
رواه الطبرانی فی "الکبیر" والبیهقی؛ کلاهما من روایة عبدالله بن صالح کاتب اللیث. وروى الحاکم منه: «غَزْوَةٌ فِی الْبَحْرِ خَیْرٌ مِنْ عَشْرِ غَزَوَاتٍ فِی الْبَرِّ» إلى آخره. وقال: "صحیح على شرط البخاری". وهو کما قال. ولا یضر ما قیل فی عبدالله بن صالح، فإن البخاری احتج به([4]).
(المائد) هو الذی یدوخ([5]) رأسه ویمیل من ریح البحر، و(المید): المیل.
از عبدالله بن عمرو بن العاصی ب روایت است که رسول الله ج فرمودند: «حج برای کسیکه حج نکرده بهتر از شرکت در ده غزوه است و شرکت در یک غزوه برای کسیکه حج کرده، بهتر از ده حج است. و غزوهای در دریا بهتر از ده غزوه در خشکی است؛ و هرکس برای جهاد دریا را طی کند گویا که تمام خشکیها را پشت سر گذاشته است. و کسیکه در اثر مسافرت دریایی سرگیجه بگیرد مانند کسی است که در خون خود غلتیده است».
1969-840-(2) (موضوع) وَرُوِیَ عَنْ عِمْرَانَ بْنِ حُصَیْنٍ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: «مَنْ غَزَا فِی الْبَحْرِ غَزْوَةً فِی سَبِیلِ اللَّهِ، - وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِمَنْ یَغْزُو فِی سَبِیلِهِ - فَقَدْ أَدَّى إِلَى اللَّهِ طَاعَتَهُ کُلَّهَا، وَطَلَبَ الْجَنَّةَ کُلَّ مَطْلَبٍ، وَهَرَبَ مِنَ النَّارِ کُلَّ مَهْرَبٍ».
رواه الطبرانی فی "معاجیمه الثلاثة"([6]).
از عمران بن حصین س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «هرکس در دریا غزوهای را در راه خدا انجام دهد - و خداوند داناتر است که چه کسی در راه او جهاد میکند - طاعت الله متعال را به طور کامل ادا کرده است و به تمام و کمال بهشت را خواسته و از آتش فرار کرده است».
1970-1343- (2) (حسن) وَعَنْ أُمِّ حَرَامٍ ل؛ أَنَّ رَسُولَ الله ج قَالَ: «الْمَائِدُ فِی الْبَحْرِ الَّذِی یُصِیبُهُ الْقَیْءُ لَهُ أَجْرُ شَهِیدٍ، وَالْغَرِیقُ لَهُ أَجْرُ شَهِیدٍ».
رواه أبو داود.
از ام حرام ل روایت است که رسول الله ج فرمودند: «هرکس در دریا دچار سرگیجه شود، اجر شهید را دارد و کسیکه در دریا غرق شود پاداش شهید را دارد».
1971-841- (3) (ضعیف) وَرُوِیَ عَنْ وَاثِلَةَ بْنِ الْأَسْقَعِ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: «مَنْ فَاتَهُ الْغَزْوَ مَعِی فَلْیَغْزُ فِی الْبَحْرِ».
رواه الطبرانی فی "الأوسط"([7]).
و از واثله بن اسقع س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «هرکس جهاد در رکاب من برای او میسر نشد، پس باید در دریا جهاد کند».
13 -(الترهیب من الغلول والتشدید فیه، وما جاء فیمن ستر على غال)
([1]) چون وی محرم رسول الله بود چنانکه ابن عبدالبر میگوید.
([2]) وکذا هو عند البخاری. قاله الناجی.
([3]) به ضم قاف و سکون باء و ضم راء. یاقوت میگوید: «کلمهای رومی است که مطابق آن در عربی «القُبرُس» به معنای بهترین نوع مس میباشد». قبرس جزیرهی معروفی است در شرق دریای مدیترانه بین ترکیه و سوریه. امروزه آن را «قبرص» با صاد تلفظ میکنند.
([4]) قلت: لو قال: "روى له" کما قال فی آخر الکتاب لکان أقرب للصواب، لأننی لم أر من صرح بأن البخاری احتج به، بل ذکروا أنه روى له تعلیقاً، وفیه کلام کثیر، فلا یطمئن القلب للاحتجاج بما تفرد به کهذا الحدیث، وقد ذکره فی "المیزان" فی جملة ما أنکر علیه، وخرجته فی "الضعیفة" (1230).
([5]) قال الناجی: (140/ 1): "هذه لغة عامیة مولدة، تجوَّز (المصنف) فیها وتساهل".
([6]) قلت: فیه (عمر بن الصبح) قال ابن حبان: "یضع". وقال الهیثمی: "متروک"، ونقله عنه الجهلة، ومع ذلک قالوا فی الحدیث: "ضعیف"!! وهو مخرج فی "الروض" (747).
([7]) فیه متروک، لکن روی عن غیره کما هو محقق فی "الضعیفة" (2003).