اهل سنت

آنچه در این وبلاگ مخالف قرآن و سنت بود دور بندازید. الله در قرآن میفرماید:(پس بندگانم را بشارت ده، همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند. اینانند که خداوند هدایتشان کرده و اینانند که خردمندانند». زمر، آیه 17 و 18

اهل سنت

آنچه در این وبلاگ مخالف قرآن و سنت بود دور بندازید. الله در قرآن میفرماید:(پس بندگانم را بشارت ده، همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند. اینانند که خداوند هدایتشان کرده و اینانند که خردمندانند». زمر، آیه 17 و 18

ترغیب به قرائت ﴿قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ﴾

ترغیب به قرائت ﴿قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ

2144-1478- (1) (صحیح) عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ س قَالَ: أَقْبَلْتُ مَعَ رَسُولِ اللَّهِ ج. فَسَمِعَ رَجُلًا یَقْرَأُ: ﴿قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ١ اللَّهُ الصَّمَدُ٢ لَمْ یَلِدْ وَلَمْ یُولَدْ٣ وَلَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُوًا أَحَدٌ٤، فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: «وَجَبَتْ». فَسَأَلْتُهُ: مَاذَا یَا رَسُولَ اللَّهِ؟ فَقَالَ: «الْجَنَّةُ». فَقَالَ أَبُو هُرَیْرَةَ: فَأَرَدْتُ أَنْ أَذْهَبَ إِلَی الرَّجُلِ فَأُبَشِّرَهُ. ثُمَّ فَرِقْتُ أَنْ یَفُوتَنِی الْغَدَاءُ مَعَ رَسُولِ اللَّهِ ج، ثُمَّ ذَهَبْتُ إِلَى الرَّجُلِ، فَوَجَدْتُهُ قَدْ ذَهَبَ».

رواه مالک - واللفظ له- والترمذی، ولیس عنده قول أبی هریرة: "فأردت...". إلى آخره. وقال: "حدیث حسن صحیح غریب". والنسائی، والحاکم وقال: "صحیح الإسناد".

از ابوهریره س روایت است همراه رسول الله ج بودم، صدای مردی را شنید که  ﴿قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ١ اللَّهُ الصَّمَدُ٢ لَمْ یَلِدْ وَلَمْ یُولَدْ٣ وَلَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُوًا أَحَدٌ٤ می‌خواند. رسول الله ج فرمود: «[بر او] واجب شد». سؤال کردم: ای رسول الله ج! چه چیزی؟ فرمود: «بهشت». ابوهریره س می‌گوید: تصمیم گرفتم نزد آن مرد رفته و به او بشارت بدهم، اما ترسیدم از نهار همراه رسول الله ج جا بمانم؛ سپس به‌ سوی آن مرد رفتم اما او رفته بود.

(فرِقْتُ) به کسر راء؛ یعنی: «خِفْتُ» ترسیدم.

2145-1479- (2) (صحیح) وَعَنهُ قَالَ: قَالَ رَسُولُ الله ج: «احْشُدُوا؛ فَإِنِّی سَأَقْرَأُ عَلَیْکُمْ ثُلُثَ الْقُرْآنِ». فَحَشَدَ مَنْ حَشَدَ. ثُمَّ خَرَجَ النَبِیُّ ج فَقَرَأَ: ﴿قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ. ثُمَّ دَخَلَ. فَقَالَ بَعْضُنَا لِبَعْضٍ: إِنِّی أُرَى هَذَا خَبَرٌ([1])، جَاءَهُ مِنَ السَّمَاءِ، فَذَاکَ الَّذِی أَدْخَلَهُ. ثُمَّ خَرَجَ نَبِیُّ اللهِ ج فَقَالَ: «إِنِّی قُلْتُ لَکُمْ: سَأَقْرَأُ عَلَیْکُمْ ثُلُثَ الْقُرْآنِ، أَلَا إِنَّهَا تَعْدِلُ ثُلُثَ الْقُرْآنِ».

رواه مسلم والترمذی.

از ابوهریره س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «جمع شوید؛ زیرا می‌خواهم یک‌سوم قرآن را بر شما بخوانم». مردم جمع شدند، سپس رسول الله ج خارج شده و ﴿قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ را خواند و سپس داخل حجره شد. بعضی از ما به بعضی دیگر گفتند: گمان می‌کنیم که وحی‌ای از آسمان بر رسول الله ج نازل شده است و به همین خاطر رسول الله ج وارد آنجا شد. سپس رسول الله ج بیرون آمده و فرمود: «من به شما گفتم یک‌سوم قرآن را بر شما می‌خوانم، آگاه باشید که آن معادل یک سوم قرآن است».

2146-1480- (3) (صحیح) وَعَنْ أَبِی الدَّرْدَاءِ س عَنِ النَّبِیِّ ج قَالَ: «أَیَعْجِزُ أَحَدُکُمْ أَنْ یَقْرَأَ فِی لَیْلَةٍ ثُلُثَ الْقُرْآنِ؟». قَالُوا: وَکَیْفَ یَقْرَأْ ثُلُثَ الْقُرْآنِ؟ قَالَ: «﴿قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ تَعْدِلُ ثُلُثَ الْقُرْآنِ».

وفی روایة قال: «إِنَّ اللهَ ﻷ جَزَّأَ الْقُرْآنَ ثَلَاثَةَ أَجْزَاءٍ، فَجَعَلَ ﴿قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ جُزْءًا مِنْ أَجْزَاءِ الْقُرْآنِ».

رواه مسلم.

از ابودرداء س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «آیا کسی از شما توانایی خواندن یک‌سوم قرآن را در شب ندارد؟». گفتند: چگونه می‌توان یک‌سوم قرآن را در یک شب خواند؟ فرمود: «﴿قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ معادل یک‌سوم قرآن است».

و در روایتی فرمود: «خداوند متعال قرآن را به سه جزء تقسیم کرده است و ﴿قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ را یک جزء از اجزاء قرآن قرار داده است».

2147-1481- (4) (صحیح لغیره) وَعَنْ أَبِی أَیُّوبَ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: «أَیَعْجِزُ أَحَدُکُمْ أَنْ یَقْرَأَ فِی لَیْلَةٍ ثُلُثَ القُرْآنِ؟ مَنْ قَرَأَ: (اللَّهُ الوَاحِدُ الصَّمَدُ) فَقَدْ قَرَأَ ثُلُثَ القُرْآنِ».

رواه الترمذی وقال: "حدیث حسن".

از ابو ایوب س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «آیا کسی از شما می‌تواند یک‌سوم قرآن را در یک شب تلاوت کند؟ فرمود: کسی‌که (الله الواحد الصمد) را بخواند درحقیقت یک‌سوم قرآن را خوانده است».

2148- 1482- (5) (صحیح) وَعَنْ أَبِی سَعِیدٍ الخُدْرِیِّ س: أَنَّ رَجُلًا سَمِعَ رَجُلًا یَقْرَأُ: ﴿قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ یُرَدِّدُهَا، فَلَمَّا أَصْبَحَ جَاءَ إِلَى النَّبِی ج، فَذَکَرَ ذَلِکَ لَهُ، وَکَأَنَّ الرَّجُلَ یَتَقَالُّهَا. فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: «وَالَّذِی نَفْسِی بِیَدِهِ، إِنَّهَا لَتَعْدِلُ ثُلُثَ القُرْآنِ».

رواه مالک والبخاری وأبو داود والنسائی.

از ابوسعید خدری س روایت است: مردی شنید، مردی ﴿قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ را تکرار می‌کرد، وقتی صبح شد نزد رسول الله ج آمد و این مساله را برای رسول الله ج ذکر نمود؛ گویا این عمل را اندک و کم ثواب می‌دانست؛ رسول الله ج فرمود: «سوگند به کسی‌که جانم در دست اوست، آن برابر با یک سوم قرآن است».

 (حافظ میگوید): «مردی که قرائت میکرد، قتاده بن نعمان برادر مادری ابوسعید خدری بوده است».

2149-892- (1) (ضعیف) وَعَنْ أَنَسِ بْنِ مَالِکٍ س: أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ج قَالَ لِرَجُلٍ مِنْ أَصْحَابِهِ: «هَلْ تَزَوَّجْتَ؟». قَالَ: لَا وَاللَّهِ یَا رَسُولَ اللَّهِ! ومَا عِنْدِی مَا أَتَزَوَّجُ بِهِ. قَالَ: «أَلَیْسَ مَعَکَ ﴿قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ؟». قَالَ: بَلَى. قَالَ: «ثُلُثُ القُرْآنِ».

رواه الترمذی وقال: "حدیث حسن". وتقدم [قبل باب مطولاً].

از انس بن مالک س روایت است که رسول الله ج به یکی از اصحابش گفت: «ازدواج کردی؟» وی گفت: نه به خدا سوگند ای رسول خدا؛ چیزی ندارم که با آن ازدواج کنم. فرمود: «آیا ﴿قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ را همراه نداری؟» گفت: بله؛ فرمود: «معادل یک‌سوم قرآن است».

2150-893- (2) (ضعیف) وَرُوِیَ عَنْ مُعَاذِ بْنِ أَنَسٍ الْجُهَنِیِّ س عَن رَسُول الله ج قَالَ: «مَنْ قَرَأَ: ﴿قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ حَتَّى یَخْتِمَهَا عَشْرَ مَرَّاتٍ؛ بَنَى اللَّهُ لَهُ قَصْرًا فِی الْجَنَّةِ». فَقَالَ عُمَرُ بْنُ الْخَطَّابِ: إِذًا نَسْتَکْثِرَ یَا رَسُولَ اللَّهِ! فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: «اللَّهُ أَکْثَرُ وَأَطْیَبُ».

رواه أحمد.

از معاذ بن انس جهنی س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «هرکس ﴿قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ را ده مرتبه بخواند، خداوند متعال برای او قصری در بهشت می‌سازد». عمر بن خطاب گفت: ای رسول خدا، از خداوند در برابر خواندن ده‌ها بار، اجر و پاداش زیاد بخواهیم؟ رسول الله ج فرمود: «اجر و پاداش خداوند بسیار بیش‌تر و بهتر از اعمال شما می‌باشد».

2151-1483- (6) (صحیح) وَعَنْ عَائِشَةَ ل: أَنَّ النَّبِیَّ ج بَعَثَ رَجُلًا عَلَى سَرِیَّةٍ، وَکَانَ یَقْرَأُ لِأَصْحَابِهِ فِی صَلاَتِهِمْ، فَیَخْتِمُ بِـ ﴿قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ، فَلَمَّا رَجَعُوا، ذَکَرُوا ذَلِکَ لِلنَّبِیِّ ج. فَقَالَ: «سَلُوهُ لِأَیِّ شَیْءٍ یَصْنَعُ ذَلِکَ؟». فَسَأَلُوهُ؟ فَقَالَ: لِأَنَّهَا صِفَةُ الرَّحْمَنِ، وَأَنَا أُحِبُّ أَنْ أَقْرَأَ بِهَا. فَقَالَ النَّبِیُّ ج: «أَخْبِرُوهُ أَنَّ اللَّهَ یُحِبُّهُ».

رواه البخاری ومسلم والنسائی.

از عایشه ل روایت است که رسول الله ج مردی را فرمانده یک سریه کرد و آن مرد در نماز جماعت برای اصحاب و یارانش قرآن می‌خواند و قرائتش را با ﴿قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ به پایان می‌برد؛ وقتی بازگشتند این موضوع را به اطلاع رسول الله ج رساندند، رسول الله ج فرمود: «از او بپرسید به چه منظور این کار را کرده است؟» از او پرسیدند، جواب داد: چون ﴿قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ صفت خدای رحمان است و من دوست دارم آن را قرائت کنم؛ رسول الله ج فرمود: «به او خبر دهید خداوند او را دوست دارد».

0-1484- (7) (صحیح) ورواه البخاری أیضاً والترمذی عن أنس أطول منه([2])، وقال فی آخره: فَلَمَّا أَتَاهُمُ النَّبِیُّ ج أَخْبَرُوهُ الخَبَرَ، فَقَالَ: «یَا فُلاَنُ! مَا یَمْنَعُکَ أَنْ تَفْعَلَ مَا یَأْمُرُکَ بِهِ أَصْحَابُکَ؟ وَمَا یَحْمِلُکَ عَلَى لُزُومِ هَذِهِ السُّورَةِ فِی کُلِّ رَکْعَةٍ؟». فَقَالَ: إِنِّی أُحِبُّهَا. فَقَالَ: «حُبُّکَ إِیَّاهَا أَدْخَلَکَ الجَنَّةَ».

و در روایت طولانی‌تری از بخاری و ترمذی آمده است: هنگامی‌که رسول الله ج نزد آنان آمد و او را از موضوع باخبر کردند رسول الله ج فرمود: «ای فلانی! چه چیزی باعث شد آنچه دوستانت تو را بدان امر می‌کردند انجام ندهی؟ و چه چیزی باعث شده که تو این سوره را در هر رکعت بخوانی؟» جواب داد: من آن را دوست دارم. رسول الله ج فرمود: «دوست داشتن آن، تو را وارد بهشت کرد».

(قال الحافظ): "وفی باب "ما یقوله دبر الصلوات" وغیره أحادیث من هذا الباب. وتقدم أیضاً أحادیث تتضمن فضلها فی أبواب متفرقة".

15- (الترغیب فی قراءة (المعوذتین))



([1]) الأصل ومطبوعة عمارة والمعلقین الثلاثة: "إنا نرى هذا خبراً"، فصححته من "مسلم"، وفی نسخة منه: "خبراً" على النصب. وأما ما فی حاشیة عمارة: "فی روایة مسلم: فإنی أرى هذا خیر خبره؛. فمما لا أصل له! بل هو من التحریفات الکثیرة التی وقعت فیه.

([2]) قال الناجی: "لکن بسیاق آخر أوله: "کان رجل من الأنصار یؤمهم فی مسجد قباء. . ."، فکان یتعین التنبیه على مغایرته لما قبله. قلت: وهو عند البخاری معلق، وعند الترمذی موصول، فکان ینبغی علیهما التنبیه على ذلک. انظر "صفة الصلاة" (ص 103-104 - طبعة المعارف)، و"مختصر البخاری" (رقم 130- معلق) -وقد طبع الأول والثانی منه، وسائره تحت الطبع-. ورواه ابن حبان أیضاً مختصراً (774 و1775).

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد