اهل سنت

آنچه در این وبلاگ مخالف قرآن و سنت بود دور بندازید. الله در قرآن میفرماید:(پس بندگانم را بشارت ده، همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند. اینانند که خداوند هدایتشان کرده و اینانند که خردمندانند». زمر، آیه 17 و 18

اهل سنت

آنچه در این وبلاگ مخالف قرآن و سنت بود دور بندازید. الله در قرآن میفرماید:(پس بندگانم را بشارت ده، همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند. اینانند که خداوند هدایتشان کرده و اینانند که خردمندانند». زمر، آیه 17 و 18

ترغیب به ذکر الله در بازارها و مواضع غفلت و بی‌توجهی

ترغیب به ذکر الله در بازارها و مواضع غفلت و بی‌توجهی

2477-1694- (1) (حسن لغیره) عَنْ عُمَرَ بْنِ الخَطَّابِ س؛ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ج قَالَ: «مَنْ دَخَلَ السُّوقَ، فَقَالَ: (لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لَا شَرِیکَ لَهُ، لَهُ المُلْکُ، وَلَهُ الحَمْدُ، یُحْیِی وَیُمِیتُ، وَهُوَ حَیٌّ لَا یَمُوتُ، بِیَدِهِ الخَیْرُ، وَهُوَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ)؛ کَتَبَ اللَّهُ لَهُ أَلْفَ أَلْفِ حَسَنَةٍ، وَمَحَا عَنْهُ أَلْفَ أَلْفِ سَیِّئَةٍ، وَرَفَعَ لَهُ أَلْفَ أَلْفِ دَرَجَةٍ».

از عمر بن خطاب س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «هرکس هنگام ورود به بازار بگوید: (لَا إِلَهَ إِلَّا اللهُ وَحْدَهُ لَا شَرِیکَ لَهُ، لَهُ المُلْکُ، وَلَهُ الحَمْدُ، یُحْیِی وَیُمِیتُ، وَهُوَ حَیٌّ لَا یَمُوتُ، بِیَدِهِ الخَیْرُ، وَهُوَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ) «هیچ معبود بر حقی که شایسته‌ی عبادت باشد جز الله وجود ندارد، یکتا و بی‌شریک است و مالکیت و ستایش تنها برای او است، زنده می‌کند و می‌میراند درحالی‌که خودش زنده است و نمی‌میرد. هرچه خیر و نیکی است تنها به دست او است و او بر هر چیزی توانا است». خداوند یک میلیون نیکی برای او نوشته و یک میلیون گناه را از او پاک کرده و یک میلیون درجه بر درجات او می‌افزاید».

رواه الترمذی وقال: "حدیث غریب". (قال المملی): "وإسناده متصل حسن، ورواته ثقات أثبات، وفی أزهر بن سنان خلاف، وقال ابن عدی: أرجو أنَّه لا بأس به. وقال الترمذی فی روایة له مکان (ورفع له ألف ألف درجةً): "وبنى له بیتاً فی الجنة". ورواه بهذا اللفظ ابن ماجه وابن أبی الدنیا والحاکم وصححه؛ کلهم من روایة عمرو بن دینار- قهرمان آل الزبیر- عن سالم بن عبدالله عن أبیه عن جده.

 0-1695- (2) (حسن) ورواه الحاکم أیضاً من حدیث عبد الله بن عمر مرفوعاً أیضاً وقال: "صحیح الإسناد". کذا قال، وفی إسناده مسروق بن المرزبان؛ یأتی الکلام علیه([1])".

2478-1049- (1) (ضعیف موقوف) وَعن أبی قِلابَةَ قال: الْتَقَى رَجُلانِ فی السُّوقِ، فقالَ أحَدُهما لِلآخَر: تَعالَ نَسْتَغْفِرِ الله فی غَفْلَةِ الناسِ، فَفَعلا، فماتَ أحدُهما، فَلَقِیَه الآخرُ فی النومِ فقال: عَلِمْتَ أنَّ الله غَفَر لنا عَشِیَّة الْتَقَیْنا فی السوق؟

رواه ابن أبی الدنیا وغیره.

از ابوقلابه روایت است: دو نفر در بازار یکدیگر را ملاقات کردند که یکی از آنها به دیگری گفت: بیا در حال غفلت مردم، از خداوند متعال طلب مغفرت کنیم. پس چنین کردند. یکی از آنها مُرد و دیگری او را در خواب دید که گفت: می‌دانی خداوند متعال روزی که یکدیگر را در بازار ملاقات کردیم، ما را بخشید؟.

2479-1050- (2) (ضعیف معضل) وَعَنْ یَحْیَى بْن أَبِی کَثِیرٍ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللهِ ج لِرَجُلٍ: «لَا تَزَالُ مُصَلِّیًا قَانِتًا مَا ذَکَرْتَ اللهَ قَائِمًا، أَوْ قَاعِدًا، أَوْ فِی سُوقِکَ أَوْ فِی نادِیکَ».

رواه البیهقی مرسلاً، وفیه کلام([2]).

از یحیی بن ابی کثیر روایت است که رسول الله ج به مردی فرمود: «پیوسته در نماز و دعا هستی مادامی که ایستاده یا نشسته یا در بازار یا در مجلس، ذکر خداوند کنی».

2480-1051- (3) (ضعیف معضل) وَعن مالکٍ([3]) قال: بلغنی أن رسول الله ج کان یقول: «ذاکرُ الله فی الغافلین؛ کالمقاتِل خَلْفَ الفارِّینَ، وذاکرُ الله فی الغافلین؛ کغُصْنٍ أخْضرَ فی شجرٍ یابسٍ».

از مالک روایت است: به من خبر رسیده که رسول الله ج فرمودند: «کسی‌که خداوند را در میان غافلان یاد می‌کند همچون جنگجویی است که ورای فرار کنندگان می‌جنگد و کسی‌که خداوند را در میان غافلان یاد می‌کند، همچون شاخه‌ی سبزی است در درختی خشک».

وفی روایة: «مِثْلُ الشجرة الخَضْراءِ فی وسَطِ الشَّجرِ الیابِسِ، وذاکرُ الله فی الغافلینَ مثلُ مصباحٍ فی بیتٍ مُظلم، وذاکرُ الله فی الغافلین یُریهِ الله مَقْعَدهُ فی الجنَّة ([4]) وهو حیٌّ، وذاکرُ الله فی الغافلین یُغفرَ له بعَدَدِ کلِّ فَصیحٍ وأَعجم».

و در روایتی آمده است: «همچون درخت سبزی است در میان درختان خشک؛ و کسی‌که خداوند را در میان غافلان یاد کند، همچون چراغی است در خانه‌ای تاریک؛ و کسی‌که خداوند را در میان غافلان یاد کند، درحالی‌که زنده است خداوند متعال جایگاه وی را در بهشت به او نشان می‌دهد؛ و کسی‌که خداوند را در میان غافلان یاد کند، به تعداد تمام انسان‌ها و حیوانات مورد مغفرت قرار می‌گیرد».

و(الفصیح): انسانها، فرزندان آدم؛ و (الأعجم): چهارپایان.

ذکره رزین، ولم أره فی شیء من نسخ "الموطأ".

0-1052- (4) (ضعیف) إنما رواه البیهقی فی "الشعب" عن [عمران بن مسلم و]([5]) عباد بن کثیر- وفیه خلاف - عن عبدالله بن دینار عن عبدالله بن عمر قال: قال رسول الله ج. فذکره بنحوه.

(ضعیف جداً) ورواه أیضاً عن عباد بن کثیر عن محمد بن جحادة عن سلمة بن کهیل عن ابن عمر، وزاد فیه: «وَذَاکِرُ اللهِ فِی الْغَافِلِینَ یَنْظُرُ اللهُ إِلَیْهِ نَظْرَةً لَا یُعَذِّبُهُ بَعْدَهَا أَبَدًا، وَذَاکِرُ اللهِ فِی السُّوقِ لَهُ بِکُلِّ شَعْرَةٍ نُورٌ یَوْمَ الْقِیَامَةِ».

قال البیهقی: "هکذا وجدته لیس بین سلمة وبین ابن عمر أحد، وهو منقطع الإسناد غیر قوی".

و از ابن عمر ب افزون بر این، روایت است که: «و کسی‌که خداوند متعال را در میان غافلان یاد کند، خداوند متعال به او نظری می‌افکند که پس از آن هرگز او را عذاب نمی‌کند و کسی‌که خداوند را در بازار یاد کند در روز قیامت به تعداد هر مویی، نوری برای وی خواهد بود».

2481-1053- (5) (ضعیف) وَعَنِ ابْنِ مَسْعُودٍ س عَنِ النَّبِیَّ ج قَالَ: «ذَاکِرُ اللَّهِ فِی الْغَافِلِینَ؛ بِمَنْزِلَةِ الصَّابِرِ فِی الْفَارِّینَ».

رواه البزار، والطبرانی فی "الکبیر" و"الأوسط" بإسناد لا بأس به([6]).

از ابن مسعود س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «کسی‌که خداوند متعال را در میان غافلان یاد می‌کند، همچون مجاهد صبوری در میان فرار کنندگان از میدان جهاد است».

2482-1052- (6) (موضوع) وَرُوِیَ عَنْ عِصْمَةَ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللهِ ج: «أَحَبُّ الْعَمَلِ إِلَى اللهِ عَزَّ وَجَلَّ، سُبْحَةُ الْحَدِیثِ، وَأَبْغَضُ الْأَعْمَالِ إِلَى اللهِ؛ التَّحْرِیفُ». فَقُلْنَا یَا رَسُولَ اللهِ! وَمَا سُبْحَةُ الْحَدِیثِ؟ قَالَ: «یَکُونُ الْقَوْمُ یَتَحَدَّثُونَ وَالرَّجُلُ یُسَبِّحُ». قُلْنَا: یَا رَسُولَ اللهِ! وَمَا التَّحْرِیفُ؟ قَالَ: «الْقَوْمُ یَکُونُونَ بِخَیْرٍ فَیَسْأَلُهُمُ الْجَارُ وَالصَّاحِبُ؟ فَیَقُولُونَ: نَحْنُ بِشَرٍّ؛ [یَشْکُونَ]([7])».

رواه الطبرانی.

از عصمه س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «محبوب‌ترین اعمال نزد خداوند سبحه الحدیث است و منفورترین اعمال نزد خداوند تحریف است. گفتیم: ای رسول خدا، سبحه الحدیث چیست؟ فرمود: «اینکه گروهی مشغول سخن گفتن هستند و مردی تسبیح می‌گوید». گفتیم: تحریف چیست؟ فرمود: «گروهی که در خیر و خوبی هستند و چون همسایه و دوست در این مورد از آنها می‌پرسد، می‌گویند: در شر به سر می‌بریم و از این حالت شکایت داریم».

4 -(الترغیب فی الاقتصاد فی طلب الرزق والإجمال فیه، وما جاء فی ذم الحرص وحب المال)



([1]) یعنی فی خاتمة کتابه، وقد قال فیه الحافظ: "صدوق له أوهام". قلت: وقد توبع عند الحاکم. ووقع فی الأصل: (مرزوق)، وهو خطأ لم یتنبه له المعلقون الثلاثة!!

([2]) لعله یعنی لأنه رواه فی "الشعب " (1/ 412/ 569) من طریق أبی بکر قال: سمعت یحیى... فإن أبا بکر هذا لم أعرفه. ومن تعالم الثلاثة المعلقین أنهم أعلوه بأن (یحیى) مدلس! وهذا إنما یعل به إذا عنعن عن غیره، وهنا کما ترى قد أعضله؛ فإنه تابع تابعی، فقول المؤلف: "مرسلاً" لیس دقیقاً، وقد قلدوه!!

([3]) هو مالک بن أنس إمام دار الهجرة صاحب "الموطأ"، ولیس هو فیه کما یأتی من المؤلف. وقد غفل المعلقون الثلاثة عنه فلم ینتبهوا لخطئهم الفاحش الذی وقع فی طبعتهم المحققة! ففیها "وعن مالک بن الحویرث رضی الله عنه قال: بلغنی. . ."!!!

([4])  وفی نسخة "من الجنة".

([5]) زیادة من "الشعب" (1/ 411/ 565) و"جزء ابن عرفة" (66/ 45)، وعنه رواه البیهقی. والروایة التالیة هى عنده (567) عباد بن کثیر وحده، وهو متروک.

([6]) کذا قال، وفیه من لم یوثقه غیر ابن حبان، وهو مجهول کما قال ابن القطان، وهو مخرج فی "الضعیفة" (672).

([7]) سقطت من الأصل، وکذا "المجمع"، واستدرکتها من "کبیر الطبرانی" (17/ 186) و"الجامع الکبیر". وهو مخرج فی "الضعیفة" (3986).

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد