2515-1717- (1) (حسن) عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللهِ ج: «إِنَّ اللهَ طَیِّبٌ لَا یَقْبَلُ إِلَّا طَیِّبًا، وَإِنَّ اللهَ أَمَرَ الْمُؤْمِنِینَ بِمَا أَمَرَ بِهِ الْمُرْسَلِینَ؛ فَقَالَ: ﴿یَا أَیُّهَا الرُّسُلُ کُلُوا مِنَ الطَّیِّبَاتِ وَاعْمَلُوا صَالِحًا إِنِّی بِمَا تَعْمَلُونَ عَلِیمٌ﴾، وَقَالَ: ﴿یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُلُوا مِنْ طَیِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاکُمْ﴾. ثُمَّ ذَکَرَ الرَّجُلَ یُطِیلُ السَّفَرَ أَشْعَثَ أَغْبَرَ یَمُدُّ یَدَیْهِ إِلَى السَّمَاءِ: یَا رَبِّ! یَا رَبِّ! وَمَطْعَمُهُ حَرَامٌ، وَمَشْرَبُهُ حَرَامٌ، وَمَلْبَسُهُ حَرَامٌ، وَغُذِیَ بِالْحَرَامِ، فَأَنَّى یُسْتَجَابُ لِذَلِکَ؟!».
رواه مسلم والترمذی([1]).
از ابوهریره س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «الله پاک است و جز پاک و پاکیزه را قبول نمیکند. و خداوند همان چیزی را به مؤمنین دستور داده که به پیامبران دستور داده است. میفرماید: ﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلرُّسُلُ کُلُواْ مِنَ ٱلطَّیِّبَٰتِ وَٱعۡمَلُواْ صَٰلِحًاۖ إِنِّی بِمَا تَعۡمَلُونَ عَلِیمٞ٥١﴾ [المؤمنون: 51] «ای پیامبران! از (غذاهای) پاکیزه بخورید و کار شایسته انجام دهید، بیشک من به آنچه انجام میدهید آگاهم». و میفرماید: ﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ کُلُواْ مِن طَیِّبَٰتِ مَا رَزَقۡنَٰکُمۡ﴾ [البقرة: 172] «ای کسانیکه ایمان آوردهاید! از چیزهای پاکیزهای که روزی شما کردهایم بخورید». سپس از کسی سخن گفت: که سفر را به درازا میکشاند درحالیکه ژولیده مو و غبار آلود است و دستهای خود را به سوی آسمان بلند میکند و میگوید: پرودگارا! پروردگارا! درحالیکه خوردنی و نوشیدنی و پوشش او حرام و به وسیلهی حرام تغذیه شده؛ در اینصورت چگونه دعایش پذیرفته میشود».
2516-1066- (1) (ضعیف) وَعَنْ أَنَسِ بْنِ مَالِکٍ س عَنِ النَّبِیِّ ج قَالَ: «طَلَبُ الْحَلَالِ وَاجِبٌ عَلَى کُلِّ مُسْلِمٍ».
رواه الطبرانی فی "الأوسط"، وإسناده حسن إن شاء الله([2]).
از انس بن مالک س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «جستجوی رزق حلال بر هر مسلمانی واجب است».
2517-1067- (2) (ضعیف) وَرُوِیَ عَنْ عَبْدِاللهِ بن مَسعُودٍ س؛ أَنَّ النَّبِیَّ ج قَالَ: «طَلَبُ الْحَلَالِ فَرِیضَةٌ بَعْدَ الْفَرِیضَةِ».
رواه الطبرانی و البیهقی.
از عبدالله بن مسعود س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «جستجوی رزق حلال یک فریضه است».
2518-1068- (3) (ضعیف) وَعَنْ أَبِی سَعِیدٍ الخُدْرِیِّ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: «مَنْ أَکَلَ طَیِّبًا، وَعَمِلَ فِی سُنَّةٍ، وَأَمِنَ النَّاسُ بَوَائِقَهُ؛ دَخَلَ الجَنَّةَ». قَالُوا: یَا رَسُولَ اللَّهِ! إِنَّ هَذَا فِی أُمَّتِکَ الیَوْمَ کَثِیرٌ. قَالَ: «وَسَیَکُونُ فِی قُرُونٍ بَعْدِی».
رواه الترمذی وقال: "حدیث حسن صحیح غریب"([3])، والحاکم وقال: صحیح الإسناد [مضی1- الإخلاص/2].
و از ابوسعید خدری س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «هرکس رزق پاک و حلال بخورد و موافق با سنت عمل کند و مردم از شر او در امان باشند، وارد بهشت میشود». گفتند: ای رسول خدا، امروز این در میان امتت زیاد است. فرمود: «و در قرنهای پس از من خواهد بود».
2519-1718- (2) (صحیح) وَعَنْ عَبْدِاللَّهِ بْنِ عَمْرٍو ب؛ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ج قَالَ: «أَرْبَعٌ إِذَا کُنَّ فِیکَ فَلَا عَلَیْکَ مَا فَاتَکَ مِنَ الدُّنْیَا: حِفْظُ أَمَانَةٍ، وَصِدْقُ حَدِیثٍ، وَحُسْنُ خَلِیقَةٍ([4])، وَعِفَّةٌ فِی طُعْمَةٍ».
رواه أحمد والطبرانی، وإسنادهما حسن([5]).
از عبدالله بن عمرو ب روایت است که رسول الله ج فرمودند: «اگر چهار خصلت در تو باشد و دنیا را از دست بدهی، مشکلی متوجه تو نخواهد بود: امانتداری و راستگویی و خوش اخلاقی و پاک و حلال بودن غذا».
2520-1069- (4) (ضعیف) وَعَنْ أَبِی سَعِیدٍ الْخُدْرِیِّ س عَنْ رَسُولِ اللَّهِ ج؛ أَنَّهُ قَالَ: «أَیُّمَا رَجُلٍ کَسبَ مَالًا مِنْ حَلَالٍ فَأَطْعَمَ نَفْسَهُ أَوْ کَسَاهَا فَمَنْ دُونَهُ مِنْ خَلْقِ اللَّهِ، فَإِنَّ لَهُ بِهِ زَکَاةً».
رواه ابن حبان فی "صحیحه" من طریق درّاج عن أبی الهیثم.
از ابوسعید خدری س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «هرگاه کسی مالی را از راه حلال کسب کند و از آن بخورد یا بپوشد و دیگران را از آن بخوراند یا بپوشاند، این عمل برایش زکات محسوب میشود».
2521-1070- (5) (ضعیف) وَعَنْ نَصِیحٍ الْعَنْسِیِّ عَنْ رَکْبٍ الْمِصْرِیِّ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللهِ ج: «طُوبَى لِمَنْ طَابَ کَسْبُهُ، وصَلَحَتْ سَرِیرَتُهُ، وکَرُمَتْ عَلَانِیَتُهُ، وَعَزَلَ عَنِ النَّاسِ شَرَّهُ، طُوبَى لِمَنْ عَمِلَ بِعِلْمِهِ، وَأَنْفَقَ الْفَضْلَ مِنْ مَالِهِ، وَأَمْسَکَ الْفَضْلَ مِنْ قَوْلِهِ([6])».
رواه الطبرانی فی حدیث یأتی بتمامه فی "التواضع" إن شاء الله [23- الأدب/22].
از نصیح العنسی از رکب مصری روایت است که رسول الله ج فرمودند: «خوشا به حال کسیکه کسب وی حلال است و پنهان وی نیک است و آشکار وی گرامی است و شر وی از مردم دور است؛ مژده باد کسی را که به علمش عمل کند و اضافهی مالش را انفاق کند و از زیادهگویی خودداری کند».
2522-1071- (6) (ضعیف جداً) وَرُوِیَ عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ ب قَالَ: تُلِیَتْ هَذِهِ الْآیَةُ عِنْدَ رَسُولِ اللَّهِ ج: ﴿یَا أَیُّهَا النَّاسُ کُلُوا مِمَّا فِی الْأَرْضِ حَلَالًا طَیِّبًا﴾، فَقَامَ سَعْدُ بْنُ أَبِی وَقَّاصٍ فَقَالَ: یَا رَسُولَ اللَّهِ! ادْعُ اللَّهَ أَنْ یَجْعَلَنِی مُسْتَجَابَ الدَّعْوَةِ، فَقَالَ لَهُ النَّبِیُّ ج: «یَا سَعْدُ! أَطِبْ مَطْعَمَکَ؛ تَکُنْ مُسْتَجَابَ الدَّعْوَةِ، وَالَّذِی نَفْسُ مُحَمَّدٍ بِیَدِهِ! إِنَّ الْعَبْدَ لَیَقْذِفُ اللُّقْمَةَ الْحَرَامَ فِی جَوْفِهِ مَا یُتَقَبَّلُ مِنْهُ عَمَلَ أَرْبَعِینَ یَوْمًا، وَأَیُّمَا عَبْدٍ نَبَتَ لَحْمُهُ مِنَ السُّحْتِ [وَالرِّبَا]؛ فَالنَّارُ أَوْلَى بِهِ».
رواه الطبرانی فی "الصغیر"([7]).
از ابن عباس ب روایت است: این آیه نزد رسول الله ج تلاوت شد: ﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلنَّاسُ کُلُواْ مِمَّا فِی ٱلۡأَرۡضِ حَلَٰلٗا طَیِّبٗا﴾ [البقرة: 168] «ای مردم از آنچه در زمین است حلال و پاکیزه را بخورید». پس سعد بن ابی وقاص برخاسته و گفت: ای رسول خدا، نزد خداوند دعا کن که مرا مستجاب الدعوه کند. پس رسول الله ج به وی فرمود: «ای سعد، غذایت را پاک و حلال کن، مستجاب الدعوه خواهی شد. سوگند به کسیکه جان محمد در دست اوست، بنده لقمه حرام را در شکمش قرار میدهد که در اثر آن عمل چهل روز وی قبول نمیشود و هرگاه بندهای گوشتش از مال حرام و ربا رشد کند، آتش سزاوارتر اوست».
2523-1072- (7) (ضعیف جداً) وَرُوِیَ عَنْ عَلِیٍّ س قَالَ: کُنَّا جُلُوسًا مَعَ رَسُولِ اللَّهِ ج فَطَلَعَ عَلَیْنَا رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ الْعَالِیَةِ، فَقَالَ: یَا رَسُولَ اللَّهِ! أَخْبِرْنِی بِأَشَدِّ شَیْءٍ فِی هَذَا الدِّینِ وَأَلْیَنِهِ؟ فَقَالَ: «أَلْیَنُهُ شَهَادَةُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ، وَأَنَّ مُحَمَّدًا عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ، وَأَشَدُّهُ یَا أَخَا الْعَالِیَةِ الْأَمَانَةُ، إِنَّهُ لَا دِینَ لِمَنْ لَا أَمَانَةَ لَهُ، وَلَا صَلَاةَ لَهُ، وَلَا زَکَاةَ لَهُ. یَا أَخَا الْعَالِیَةِ! إِنَّهُ مَنْ أَصَابَ مَالًا مِنْ حَرَامٍ فَلَبِسَ مِنهُ جِلْبَابًا - یَعْنِی قَمِیصًا -؛لَمْ تُقْبَلْ صَلَاتُهُ حَتَّى یُنَحِّیَ ذَلِکَ الْجِلْبَابَ عَنْهُ، إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَتَعَالَى أَکْرَمُ وَأَجَلُّ یَا أَخَا الْعَالِیَةِ مِنْ أَنْ یَقبَلَ عَمَلَ رَجُلٍ أَوْ صَلَاتَهُ وَعَلَیْهِ جِلْبَابٌ مِنْ حَرَامٍ».
رواه البزار، وفیه نکارة.
از علی س روایت است: همراه رسول الله ج نشسته بودیم که مردی از اهل عالیه آمده و گفت: ای رسول خدا، مرا از آسانترین و دشوارترین امر این دین خبر ده؟ رسول الله ج فرمود: «آسانترین آن گواهی دادن به این است که هیچ معبود بر حقی جز الله نیست و محمد بنده و فرستاده اوست. و ای برادر اهل عالیه، دشوارترین آن امانت است چون کسیکه امانتدار نیست دین ندارد و نماز و زکاتی برای او نیست. هرکس از مال حرام لباسی بر تن کند، نمازش قبول نمیشود تا آن را از تن بیرون کند. براستی خداوند متعال بزرگتر و گرامیتر از آن است که عمل یا نماز کسی را قبول کند که لباسی از حرام بر تن دارد».
2524-1073- (8) (ضعیف) وَرُوِیَ عَنِ ابْنِ عُمَرَ ب قَالَ: «مَنِ اشْتَرَى ثَوْبًا بِعَشَرَةِ دَرَاهِمَ؛ وَفِیهِ دِرْهَمٌ مِن حَرَامٍ؛ لَمْ یَقْبَلِ اللَّهُ ﻷ لَهُ صَلَاةً مَا دَامَ عَلَیْهِ». قَالَ: ثُمَّ أَدْخَلَ إِصْبَعَیْهِ فِی أُذُنَیْهِ ثُمَّ قَالَ: صُمَّتَا إِنْ لَمْ یَکُنِ النَّبِیُّ ج سَمِعْتُهُ یَقُولُهُ.
رواه أحمد.
از ابن عمر ب روایت است: هرکس لباسی را به ده درهم بخرد و یکی از آن درهمها از کسب حرام باشد، مادامی که آن لباس را بر تن دارد خداوند متعال نماز او را قبول نمیکند. راوی میگوید: سپس ابن عمر انگشتانش را در گوشهایش فرو برد و سپس گفت: کر شوم اگر آن را از رسول الله ج نشنیده باشم.
2525-1074- (9) (ضعیف) وَرُوِیَ عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ س عَنِ النَّبِیِّ ج قَالَ: «مَنِ اشْتَرَى سَرَقَةً وَهُوَ یَعْلَمُ أَنَّهَا سَرَقَةٌ؛ فَقَدِ اشْتَرَکَ فِی عَارِهَا وَإِثْمِهَا».
رواه البیهقی، وفی إسناده احتمال للتحسین، ویشبه أن یکون موقوفاً.
از ابوهریره س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «هرکس مال دزدی را بخرد درحالیکه از دزدی بودن آن آگاه است، در عار و ننگ و گناه آن مشارکت کرده است».
2526-1075- (10) (ضعیف) وَعَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ س أیضاً قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: «... لَأَنْ یَأْخُذَ [أَحَدُکُمْ] تُرَابًا فَیَجْعَلَهُ فِی فِیهِ؛ خَیْرٌ لَهُ مِنْ أَنْ یَجْعَلَ فِی فِیهِ مَا حَرَّمَ اللَّهُ عَلَیْهِ».
رواه أحمد بإسناد جید([8]).
از ابوهریره س رویت است که رسول الله ج فرمودند: «اینکه یکی از شما مقداری خاک بردارد و در دهانش بگذارد برای او بهتر است از اینکه چیزی را در دهانش بگذارد که خداوند حرام کرده است».
2527-1719- (3) (حسن) وَعَنهُ؛ أَنَّ النَّبِیَّ ج قَالَ: «إِذَا أَدَّیْتَ زَکَاةَ مَالِکَ، فَقَدْ قَضَیْتَ مَا عَلَیْکَ، وَمَنْ جَمَعَ مَالًا حَرَامًا ثُمَّ تَصَدَّقَ بِهِ لَمْ یَکُنْ لَهُ فِیهِ أَجْرٌ، وَکَانَ إِصْرُهُ عَلَیْهِ».
رواه ابن خزیمة وابن حبان فی "صحیحیهما"، والحاکم؛ کلهم من روایة دراج عن ابن حجیرة عنه.
و از ابوهریره س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «هرگاه زکات مالت را بدهی، آنچه بر گردن تو بوده ادا کردهای. و کسیکه مال حرام جمع کند و بوسیلهی آن صدقه دهد، برای او در آن اجری وجود ندارد و گناه آن بر گردن او میباشد».
0-1720- (4) (حسن لغیره) ورواه الطبرانی من حدیث أبی الطفیل، ولفظه: قال: «من کسب مالاً من حرامٍ فأعتق منه، ووصل رحمه؛ کان ذلک إصراً علیه».
و در روایت طبرانی آمده است: «هرکس مال حرامی کسب کرده و با آن بردهای آزاد کند و صلهی رحم را به جا بیاورد، چنین رفتاری گناهی بر گردنش میباشد».
2528-1721- (5) (حسن لغیره) وروى أبو داود فی "المراسیل" عن القاسم بن مخیمرة قال: قال رسول الله ج: «من اکتسب مالاً من مأثم، فوصل به رحمه، أو تصدق به، أو أنفقه فی سبیل الله؛ جُمع ذلک کله جمیعاً، فقُذِف به فی جهنم».
و در روایت ابوداود آمده است: رسول الله ج فرمودند: «کسیکه از راه حرام مالی به دست آورد و به وسیلهی آن پیوند خویشاوندی برقرار نماید، یا صدقه دهد یا در راه خدا انفاق کند، همهی آنها جمع شده و همراه خود او در آتش جهنم افکنده میشود».
2529-1076- (11) (ضعیف) وَعَنْ عَبْدِاللَّهِ بْنِ مَسْعُودٍ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: «إِنَّ اللَّهَ قَسَمَ بَیْنَکُمْ أَخْلَاقَکُمْ، کَمَا قَسَمَ بَیْنَکُمْ أَرْزَاقَکُمْ، وَإِنَّ اللَّهَ یُعْطِی الدُّنْیَا مَنْ یُحِبُّ وَمَنْ لَا یُحِبُّ، وَلَا یُعْطِی الدِّینَ إِلَّا لِمَنْ یُحِبّ، فَمَنْ أَعْطَاهُ اللَّهُ الدِّینَ فَقَدْ أَحَبَّهُ، وَالَّذِی نَفْسِی بِیَدِهِ! لَا یَسْلَمُ أو لَا یُسْلِمُ عَبْدٌ حَتَّى یَسْلَمَ أو یُسْلِمَ قَلْبُهُ وَلِسَانُهُ، وَلَا یُؤْمِنُ حَتَّى یَأْمَنَ جَارُهُ بَوَائِقَهُ». قَالُوا: وَمَا بَوَائِقُهُ؟ قَالَ: «غُشْمُهُ وَظُلْمُهُ، وَلَا یَکْسِبُ عَبْدٌ مَالًا حَرَاماً فَیَتَصَدَّقُ بِهِ فَیُقْبَلُ مِنْهُ، وَلَا یُنْفِقُ مِنْهُ فَیُبَارَکَ لَهُ فِیهِ، وَلَا یَتْرُکُه خَلْفَ ظَهْرِهِ إِلَّا کَانَ زَادَهُ إِلَى النَّارِ، إِنَّ اللَّهَ تَعَالَی لَا یَمْحُو السَّیِّئَ بِالسَّیِّئِ وَلَکِنْ یَمْحُو السَّیِّئَ بِالْحَسَنِ، إِنَّ الْخَبِیثَ لَا یَمْحُو الْخَبِیثَ».
رواه أحمد وغیره من طریق أبان بن إسحاق عن الصباح بن محمد، وقد حسنها بعضهم. والله أعلم([9]).
از عبدالله بن مسعود س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «خداوند متعال در میان شما اخلاق را تقسیم کرده است چنانکه رزق و روزیتان را تقسیم کرده است. و خداوند دنیا را به کسی که او را دوست دارد و کسی که دوست ندارد، میدهد و دین را جز به کسیکه او را دوست دارد نمیدهد و کسی را که به او دین داده است، درحقیقت دوست داشته است. و سوگند به کسیکه جانم در دست اوست، بنده تسلیم نمیشود یا اسلام نمیآورد تا زمانیکه قلب و زبانش تسلیم شوند یا اسلام آورند و ایمان نمیآورد تا زمانی که همسایهاش از شر وی در امان باشد». گفتند: شر او چیست؟ فرمود: «ظلم و ستم وی؛ و هیچ بندهای مالی حرام کسب نکرده و از آن صدقه نمیدهد مگر اینکه از وی پذیرفته نمیشود و از آن انفاق نمیکند مگر اینکه برای وی برکتی در آن نخواهد بود. و آن را پس از خود باقی نمیگذارد مگر اینکه بر آتش و عذاب وی میافزاید. خداوند متعال بدی را با بدی پاک نمیکند بلکه بدی را با نیکی پاک میکند چراکه خبیث، خبیث را پاک نمیکند».
2530-1722- (6) (صحیح) وَعَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ س أَنَّ رَسُولَ الله ج قَالَ: «یَأْتِی عَلَى النَّاسِ زَمَانٌ لاَ یُبَالِی المَرْءُ مَا أَخَذَ؛ أَمِنَ الحَلاَلِ أَمْ مِنَ الحَرَامِ».
رواه البخاری والنسائی([10]).
از ابوهریره س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «روزگاری فراخواهد رسید که مردم اهمیت نمیدهند آنچه بدست میآورند از راه حلال است یا حرام».
2531-1723- (7) (حسن) وَعَنهُ قَالَ: سُئِلَ رَسُولُ اللَّهِ ج عَنْ أَکْثَرِ مَا یُدْخِلُ النَّاسَ النَّارَ؟ قَالَ: «الفَمُ وَالفَرْجُ». وَسُئِلَ عَنْ أَکْثَرِ مَا یُدْخِلُ النَّاسَ الجَنَّةَ؟ قَالَ: «تَقْوَى اللَّهِ، وَحُسْنُ الخُلُقِ».
رواه الترمذی وقال: "حدیث صحیح غریب".
از ابوهریره س روایت است که میگوید: از رسول الله ج در مورد بیشترین چیزی که سبب ورود مردم به جهنم میشود سؤال شد؟ رسول الله ج فرمود: «دهان و شرمگاه». و از بیشترین چیزی که سبب ورود مردم به بهشت میشود از ایشان سوال شد؟ رسول الله ج فرمود: «تقوای الهی و اخلاق نیکو».
2532-1724- (8) (حسن لغیره) وَعَنْ عَبْدِاللَّهِ بْنِ مَسْعُودٍ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: «اسْتَحْیُوا مِنَ اللَّهِ حَقَّ الحَیَاءِ». قَالَ: قُلْنَا: یَا نَبِیَّ الله! إِنَّا لنَسْتَحْی وَالحَمْدُ لِلَّهِ. قَالَ: «لَیْسَ ذَلکَ، وَلَکِنَّ الِاسْتِحْیَاءَ مِنَ اللَّهِ حَقَّ الحَیَاءِ؛ أَنْ تَحْفَظَ الرَّأْسَ وَمَا وَعَى، وَتَحْفَظَ البَطْنَ وَمَا حَوَى، وَتَذْکُرَ المَوْتَ وَالبِلَى، وَمَنْ أَرَادَ الآخِرَةَ تَرَکَ زِینَةَ الدُّنْیَا، فَمَنْ فَعَلَ ذَلِکَ فَقَدْ اسْتَحْیَا مِنَ اللَّهِ حَقَّ الحَیَاءِ».
رواه الترمذی وقال: "حدیث غریب، إنما نعرفه من حدیث أبان بن إسحاق عن الصباح بن محمد". (قال الحافظ): "أبان والصباح مختلف فیهما، وقد ضُعّف الصباح برفعه هذا الحدیث، وصوابه عن ابن مسعود موقوفاً علیه".
از عبدالله بن مسعود س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «از خداوند چنانکه شایستهی اوست حیا کنید». گفتیم: ای رسول الله ج! شکر خدا که ما از او حیا میکنیم. رسول الله ج فرمود: «آن حیا نیست، ولی حیایی که شایستهی خداوند است، این است که سرت و اعضای آن را حفظ کنی و شکم و آنچه در آن میریزی را حفظ کنی و مرگ و پوسیدگی در قبر را به یاد آوری. و کسیکه آخرت را میخواهد زینت دنیا را رها میکند، پس کسیکه چنین کاری را انجام دهد حق حیایی را که شایستهی خداوند است به جا آورده است».
0-1725- (9) (حسن لغیره) ورواه الطبرانی من حدیث عائشة مرفوعاً.
«تَحْفَظَ البَطْنَ وَمَا حَوَى»؛ یعنی آنچه از خوراک و نوشیدنی وارد شکمش میکند تا از حلال باشد.
2533-1077- (12) (ضعیف جداً) وَعَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ ب قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: «لَا تَغْبِطَنَّ جَامِعَ الْمَالِ مِنْ غَیْرِ حِلِّهِ، - أَوْ قَالَ: مِنْ غَیْرِ حَقِّهِ -؛ فَإِنَّهُ إِنْ تَصَدَّقَ بِهِ لَمْ یُقْبَلْ مِنْهُ، وَمَا بَقِیَ کَانَ زَادَهُ إِلَى النَّارِ».
رواه الحاکم من طریق حنش، واسمه حسین بن قیس، وقال: "صحیح الإسناد"! (قال المملی): "کیف وحنش متروک؟!".
از ابن عباس ب روایت است که رسول الله ج فرمودند: «به کسیکه مال حرام و ناحق جمع میکند غبطه مخور؛ چراکه اگر از آن صدقه دهد پذیرفته نمیشود و آنچه پس از وی باقی بماند بر آتش و عذاب وی میافزاید».
ورواه البیهقی من طریقه، ولفظه: قَالَ رَسُولُ اللهِ ج: «لَا یُعْجِبَنَّکَ رَحِبُ الذِّرَاعَیْنِ بِالدَّمِ، وَلَا جَامِعُ الْمَالِ مِنْ غَیْرِ حِلِّهِ؛ فَإِنَّهُ إِنْ تَصَدَّقَ بِهِ لَمْ یُقْبَلْ مِنْهُ، وَمَا بَقِیَ کَانَ زَادَهُ إِلَى النَّارِ».
و در روایت بیهقی آمده است: رسول الله ج فرمودند: «کسانیکه با خونریزی بخشندگی و دست و دل بازی میکنند و همچنین کسانیکه مال حرام جمع میکنند، تو را شگفتزده نکنند و فریب ندهند؛ چون اگر از چنین مالی صدقه دهند پذیرفته نمیشود و آنچه از آن پس از وی بماند، بر آتش و عذاب وی میافزاید».
0-1078- (13) (ضعیف جداً) ورواه البیهقی أیضاً من حدیث ابن مسعودٍ بنحوه.
2534-1726- (10) (حسن لغیره) وَعَنْ مُعَاذٍ س عَنِ النَّبِیِّ ج قَالَ: «مَا تُزالُ قَدَمَا عَبْدٍ یَوْمَ الْقِیَامَةِ حَتَّى یُسْأَلَ عَنْ أَرْبَعٍ: عَنْ عُمُرِهِ فِیمَا أَفْنَاهُ؟ وَعَنْ شَبَابِهِ فِیمَ أَبْلَاهُ؟ وَعَنْ مَالِهِ مِنْ أَیْنَ اکْتَسَبَهُ، وَفِیمَ أَنْفَقَهُ؟ وَعَنْ عِلْمِهِ مَاذَا عَمِلَ فِیهِ؟».
رواه البیهقی وغیره.
از معاذ س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «بنده در روز قیامت قدمی بر نمیدارد تا اینکه از چهار چیز سوال شود: از عمرش که چگونه آن را گذرانده است؟ و از جوانیش که آن را در کدام راه فرسوده کرده است؟ و از مالش که چگونه آن را به دست آورده و در چه راهی صرفش نموده؟ و از علمش که چگونه به آن عمل نموده است؟».
0-1727- (11) (حسن صحیح) ورواه الترمذی من حدیث أبی برزة وصححه، وتقدم هو وغیره فی "العلم" [3/9- باب].
2535-1079- (14) (ضعیف) وَرُوِیَ عَنِ ابْنِ عُمَرَ ب قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللهِ ج: «الدُّنْیَا خَضِرَةٌ حُلْوَةٌ، مَنِ اکْتَسَبَ فِیهَا مَالًا مِنْ حِلِّهِ، وَأَنْفَقَهُ فِی حَقِّهِ؛ أَثَابَهُ اللهُ عَلَیْهِ، وَأَوْرَدَهُ جَنَّتَهُ، وَمَنِ اکْتَسَبَ فِیهَا مَالًا مِنْ غَیْرِ حِلِّهِ، وَأَنْفَقَهُ فِی غَیْرِ حَقِّهِ، أَحَلَّهُ اللهُ دَارَ الْهَوَانِ، وَرُبَّ مُتَخَوِّضٍ فِی مَالِ اللهِ وَرَسُولِهِ لَهُ النَّارُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ، یَقُولُ اللهُ: ﴿کُلَّمَا خَبَتۡ زِدۡنَٰهُمۡ سَعِیرٗا﴾».
رواه البیهقی([11]).
از ابن عمر ب روایت است که رسول الله ج فرمودند: «دنیا سبز و شیرین است، هرکس از مال حلال آن کسب کند و آن را در حقش انفاق کند، خداوند در برابر آن به وی پاداش میدهد و او را وارد بهشت میکند؛ و کسیکه در دنیا مال حرام کسب کند و در راه درست انفاق نکند، خداوند متعال خواری و زبونی را بر وی حلال میکند و چه بسا کسیکه (به ناحق) در مال الله و رسولش فرو رفته، آتش و عذاب در روز قیامت برای وی باشد. خداوند متعال میفرماید: ﴿کُلَّمَا خَبَتۡ زِدۡنَٰهُمۡ سَعِیرٗا﴾ [الإسراء: 97] «هرگاه (آتش آن) فرو نشیند، بر آنان شعلهای (سوزان) میافزاییم».
2536-1728- (12) (صحیح لغیره) وَعَنْ جَابِرِ بْنِ عَبْدِاللَّهِ ب؛ أَنَّ النَّبِیَّ ج قَالَ: «یَا کَعْبُ بْنَ عُجْرَةَ! إِنَّهُ لَا یَدْخُلُ الْجَنَّةَ لَحْمٌ نَبَتَ مِنْ سُحْتٍ».
رواه ابن حبان فی "صحیحه" فی حدیث.
از جابر بن عبدالله س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «ای کعب بن عجره! گوشتی که با مال حرام رشد کرده است، وارد بهشت نمیشود».
2537-1729- (13) (صحیح لغیره) وَعَنْ کَعْبِ بْنِ عُجْرَةَ س قَالَ: قَالَ لِی رَسُولُ الله ج: «یَا کَعْبُ بْنَ عُجْرَةَ! إِنَّهُ لَا یَدْخُلُ الْجَنَّةَ لَحْمٌ وَدَمٌ نَبَتَا عَلَى سُحْتٍ؛ النَّارُ أَوْلَى بِهِ، یَا کَعْبُ بْنَ عُجْرَةَ! النَّاسُ غَادِیَانِ، فَغَادٍ فِی فَکَاکِ نَفْسِهِ فَمُعْتِقُهَا، وَغَادٍ مُوبِقُهَا».
از کعب بن عجره س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «ای کعب بن عجره! گوشت و خونی که با مال حرام رشد نمودهاند، وارد بهشت نمیشود و به آتش سزاوارترند. ای کعب بن عجره! مردم صبحشان دوگونه است: صبح کنندهای که در پی آزادی نفسش بوده تا آن را رها نماید و صبح کنندهای که آن را به هلاکت میرساند».
رواه الترمذی، وابن حبان فی "صحیحه" فی حدیث. ولفظ الترمذی: «یَا کَعْبَ بْنَ عُجْرَةَ! إِنَّهُ لَا یَرْبُو لَحْمٌ نَبَتَ مِنْ سُحْتٍ؛ إِلَّا کَانَتِ النَّارُ أَوْلَى بِهِ».
و در روایت ترمذی آمده است: «ای کعب بن عجره! گوشتی که از مال حرام رشد کرده است، رشد نمیکند؛ مگر اینکه به آتش دوزخ سزاوارتر است».
(السُّحت) به ضم سین و سکون حاء و همچنین ضم هر دو: عبارت است از حرام؛ وگفته شده: عبارت است از درآمدهای پلید و ناپاک.
2538-1730- (14) (صحیح لغیره) وَعَنْ أَبِی بَکْرٍ الصِّدِّیقِ س عَنِ النَّبِیَّ ج قَالَ: «لَا یَدْخُلُ الْجَنَّةَ جَسَدٌ غُذِّیَ بِحَرَامٍ».
رواه أبو یعلى والبزار والطبرانی فی "الأوسط"، والبیهقی، وبعض أسانیدهم حسن.
از ابوبکر صدیق س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «جسدی که با مال حرام تغذیه شده است، وارد بهشت نمیشود».
6- (الترغیب فی الورع وترک الشبهات وما یحوک([12]) فی الصدور)
([1]) وقال الترمذی (2989): "حسن غریب". انظر "غایة المرام" (27/ 17).
([2]) کذا قال، وتبعه الهیثمی، وقلدهما الثلاثة، مع أنهم ضعفوا الذی بعده! والمعنى واحد عند من یفهم! وفی إسناده انقطاع، ومدلس، وضعیف، وبیانه فی "الضعیفة" (3826). وفی إسناد الذی بعده (عباد بن کثیر الرملی) ضعیف، وتوهمه الهیثمی أنه (. . . الثقفی) فقال: "وهو متروک"، وهو مخرج هناک برقم (6645).
([3]) کذا الأصل، وهو خطأ على الترمذی، لا أدری أهو من المؤلف أو من بعض الناسخین، فإن الترمذی إنما قال: "حدیث غریب" فقط کما فی النسخ المطبوعة التی وقفت علیها، ومنها نسخة "تحفة الأحوذی" للمبارک فوری، وکذا عزاه إلیه جمع کالمزی فی "تحفة الأشراف" وغیره کثیر، کما قد بینته فی "الضعیفة" (6855). وقد سها المؤلف أن یعزوه للترمذی فی الموضع الماضی الذی أشار به.
([4]) فی "اللسان": "و (الخلیقة): الطبیعة التی یخلق بها الإنسان. . . والجمع: (الخلائق) ".
([5]) بل هو صحیح کما بینته فی "الصحیحة" (733)، وقد رواه الحاکم أیضاً والبیهقی بلفظ الکتاب، بخلاف ما أوهمه السیوطی أنَّه بلفظ: "وحسن الخلق": وإنْ تبعه المناوی. ثم إنَّ السیوطی وهم وهماً آخر، وهو أنِّه عزاه إلیهم من حدیث ابن عمر، والصواب ما فی الکتاب: ابن عمرو، وکذلک رواه ابن وهب والخرائطی کما بینته هناک. نعم رواه البیهقی عن ابن عمر أیضاً بسند واحد، وقال: إنَّ الأول أصح.
([6]) الأصل: (قوته)، والتصحیح من "الطبرانی الکبیر" (5/ 69) وغیره. وانظر التعلیق الآتی على توثیق المؤلف لرواته إلى (نصیح)، وبیان أنه مجهول کشیخه (رکب) فی (20- القضاء/ 10).
([7]) کذا قال! وتبعه الهیثمی، وهو خطأ، والصواب: "الأوسط" (7/ 255/ 6491)، وعزاه ابن کثیر لابن مردویه عنه، وتبعه السیوطی فی "الدر المنثور" (1/ 167)، والزیادة من هذه المصادر، وهی منکرة؛ لأن شطرها جاء فی أحادیث أخرى دونها تجدها فی "الصحیح" آخر هذا الباب. وفی إسناد "الأوسط" ضعف شدید بینته فی "الضعیفة" (1812).
([8]) کذا قال! وفیه عنعنة ابن إسحاق وهو مدلس، وقد خرجته فى "الضعیفة" (5172)، والمحذوف المشار إلیه بالنقط له طریق آخر عن أبی هریرة وهو فی الباب الأول هنا من "الصحیح".
([9]) قلت: ولیس کذلک، فإن (الصباح) هذا ضعیف اتهمه بعضهم، وهو مخرج فی "غایة المرام" (29-30)، وطرفه الأول إلى قوله "إلا من یحب" قد توبع علیه (الصباح) بسند صحیح، وقد مضى فی ("الصحیح" 14- الذکر /7 / الحدیث 35)، وهو مخرج فی "الصحیحة" (2714)، کما أن جملة "الخبیث لا یمحو الخبیث" رویت من طریق أخرى عن ابن مسعود عند البزار (932)؛ فهی حسنة.
([10]) فی الأصل هنا: "وزاد رزین: (فإن ذلک لا تجاب لهم دعوة) ". ولم أوردها هنا لضعفها.
([11]) إسناده ضعیف کما أشار إلیه المؤلف، لکن الجملة الأولى، وجملة التخوّض ثابتتان فی أحادیث أخرى، وقد بینت علة الإسناد فی "الضعیفة" (2534).
([12]) کذا قال: (یحوک) بالواو، وخطأه الناجی، ولم یظهر لی، لأن مصدره: حوکاً وحیاکاً وحیاکةً، واویة یائیة کما فی "القاموس" وغیره، والمعنى: أثر ورسخ کما فی "النهایة".