ترغیب تاجران به راستگویی و ترهیب آنها از دروغ و قسم خوردن اگرچه در قسم خوردن راستگو باشند
2604-1782- (1) (صحیح لغیره) عَنْ أَبِی سَعِیدٍ الخدری س عَنْ النَّبِیِّ ج قَالَ: «التَّاجِرُ الصَّدُوقُ الأَمِینُ مَعَ النَّبِیِّینَ وَالصِّدِّیقِینَ وَالشُّهَدَاءِ».
رواه الترمذی وقال: "حدیث حسن".
از ابوسعید خدری س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «تاجر راستگویِ امانتدار، همراه پیامبران و صدیقین و شهدا میباشد».
0-1783- (2) (حسن صحیح) ورواه ابن ماجه عَن ابنِ عُمَرَ ب، ولفظه: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: «التَّاجِرُ الْأَمِینُ الصَّدُوقُ الْمُسْلِمُ مَعَ الشُّهَدَاءِ یَوْمَ الْقِیَامَةِ».
از ابن عمر ب روایت است که رسول الله ج فرمودند: «تاجرِ امانتدارِ راستگویِ مسلمان، در روز قیامت همراه شهدا خواهد بود».
2605-1109- (1) (موضوع) وَرُوِیَ عن أنس س قال: قال رسول الله ج: «التاجرُ الصَّدوقُ تَحْتَ ظِلِّ العرشِ یَوْمَ القیامَةِ».
رواه الأصبهانی وغیره([1]).
از انس س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «تاجر صادق و راستگو در روز قیامت زیر سایه عرش خداوند خواهد بود».
2606-1110- (2) (ضعیف) وَرُوِیَ عن أبی أُمامة س؛ أنّ رسول الله ج قال: «إنَّ التاجِرَ إذا کان فیه أربَعُ خصالٍ طابَ کَسْبُه: إذا اشْتَرى لَمْ یَذُمَّ، وإذا باعَ لَم یَمْدَحْ، ولم یُدَلِّس فی البَیْعِ، ولَمْ یَحْلِفْ فیما بَیْنَ ذلک».
رواه الأصبهانی أیضاً، وهو غریب جداً.
از ابوامامه س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «چون در تاجری چهار خصلت وجود داشته باشد کسب و کار وی پاک و حلال است: چون کالایی بخرد، بدی آن را نمیگوید و چون چیزی بفروشد از آن تعریف نمیکند و در معامله تدلیس نمیکند و سوگند نمیخورد».
0-1111- (3) (ضعیف) ورواه أیضاً هو والبیهقی من حدیث معاذ بن جبل، ولفظه: قَالَ رَسُولُ اللهِ ج: «إِنَّ أَطْیَبَ الْکَسْبِ کَسْبُ التُّجَّارِ؛ الَّذِینَ إِذَا حَدَّثُوا لَمْ یَکْذِبُوا، وَإِذَا ائْتُمِنُوا لَمْ یَخُونُوا، وَإِذَا وَعَدُوا لَمْ یُخْلِفُوا، وَإِذَا اشْتَرَوْا لَمْ یَذُمُّوا، وَإِذَا بَاعُوا لَمْ یَمدَحوا ، وَإِذَا کَانَ عَلَیْهِمْ لَمْ یَمْطُلُوا، وَإِذَا کَانَ لَهُمْ لَمْ یُعَسِّرُوا».
از معاذ بن جبل س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «پاکیزهترین درآمد، درآمد تجار است. تجاری که در سخن گفتن دروغ نمیگویند و چون امانت به آنها سپرده شود، خیانت نمیکنند و چون وعده دهند خلاف وعده نمیکنند و چون چیزی بخرند از کالا به بدی یاد نمیکنند (تا قیمت آن را از این طریق کاهش دهند و آن را کم ارزش جلوه دهند) و چون چیزی را میفروشند از آن تعریف نمیکنند و چون قرضی داشته باشند آن را به تاخیر نمیاندازند و چون طلبکار باشند سخت نمیگیرند».
2607-1784- (3) (صحیح) وَعن حکیم بن حزامٍ س؛ أنَّ رسول الله ج قال: البَیِّعانِ بالخَیارِ ما لمْ یَتَفَرَّقا، فإنْ صدَق البیِّعانِ وبَیَّنا؛ بورِکَ لهما فی بیْعِهِما، وإنْ کتما وکذَّبا؛ فعَسى أن یرْبحا رِبْحاً، ویُمْحَقا برکةَ بَیْعِهما، الیمینُ الفاجرةُ مُنْفِقَةٌ لِلسِلْعَةِ مُمْحِقَةٌ لِلکَسْبِ»([2]).
رواه البخاری ومسلم وأبو داود والترمذی والنسائی.
از حکیم بن حزام س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «خریدار و فروشنده تا وقتی که از هم جدا نشدهاند، اختیار فسخ معامله را دارند، اگر راست بگویند و (عیب کالا) را ذکر کنند، در معامله آن دو برکت انداخته میشود و اگر عیب را پنهان کنند و دروغ بگویند، شاید سود زیادی ببرند اما برکت معاملهشان را از بین میبرند؛ و قسم دروغ باعث (بازار گرمی و) فروش کالا میشود اما درآمد حاصله از آن را از بین میبرد».
2608-1785- (4) (صحیح لغیره) وَعَنْ إِسْمَاعِیلَ بْنِ عُبَیْدِ بْنِ رِفَاعَةَ عَنْ أَبِیهِ عَنْ جَدِّهِ: أَنَّهُ خَرَجَ مَعَ رَسُولِ الله ج إِلَى المُصَلَّى، فَرَأَى النَّاسَ یَتَبَایَعُونَ، فَقَالَ: «یَا مَعْشَرَ التُّجَّارِ!». فَاسْتَجَابُوا لِرَسُولِ اللَّهِ ج، وَرَفَعُوا أَعْنَاقَهُمْ وَأَبْصَارَهُمْ إِلَیْهِ، فَقَالَ: «إِنَّ التُّجَّارَ([3]) یُبْعَثُونَ یَوْمَ القِیَامَةِ فُجَّارًا؛ إِلَّا مَنْ اتَّقَى اللَّهَ، وَبَرَّ وَصَدَقَ».
رواه الترمذی وقال: "حدیث حسن صحیح". وابن ماجه وابن حبان فی "صحیحه"، والحاکم وقال: "صحیح الإسناد".
اسماعیل بن عبید بن رفاعة از پدرش از جدش روایت میکند که او همراه رسول الله ج بهسوی مصلی رفت، رسول الله ج مردم را در حال خرید و فروش دیده و فرمود: «ای گروه تجار!». همه ندای رسول الله ج را اجابت کرده و سر بلند کرده و به سوی رسول الله ج چشم دوختند. رسول الله ج فرمود: «تجار در روز قیامت در زمرهی فاسقان و فاجران مبعوث میشوند، جز کسیکه از خدا ترسیده و نیکوکار و راستگو باشد».
2609-1786- (5) (صحیح) وَعَنْ عَبْدالرَّحْمَنِ بْن شِبْلٍ س قَالَ: سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ ج یَقُولُ: «إِنَّ التُّجَّارَ هُمُ الْفُجَّارُ». قَالُوا: یَا رَسُولَ اللَّهِ! أَلَیْسَ قَدْ أَحَلَّ اللَّهُ الْبَیْعَ؟ قَالَ: «بَلَى، وَلَکِنَّهُمْ یَحْلِفُونَ فَیَأْثَمُونَ، وَیُحَدِّثُونَ فَیَکْذِبُونَ».
رواه أحمد بإسناد جید، والحاکم واللفظ له، وقال: "صحیح الإسناد".
از عبدالرحمن بن شبل س روایت است که میگوید: از رسول الله ج شنیدم که فرمودند: «تجار همان فجار هستند». گفتند: ای رسول الله ج! مگر خداوند خرید و فروش را حلال نکرده است؟ فرمود: «بله، اما آنها قسم میخورند و به این ترتیب مرتکب گناه میشوند و سخن میگویند و دروغ میگویند».
2610-1112- (4) (منکر) وَعَنِ ابْنِ عُمَرَ ب قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: «إِنَّمَا الْحَلِفُ حِنْثٌ أَوْ نَدَمٌ».
رواه ابن ماجه، وابن حبان فی "صحیحه"([4]).
از ابن عمر ب روایت است که رسول الله ج فرمودند: «سوگند خوردن یا گناه است یا پشیمانی».
2611-1787- (6) (صحیح) وَعَنْ أَبِی ذَرٍّ س عَنِ النَّبِیِّ ج قَالَ: «ثَلَاثَةٌ لَا یَنْظُرُ الله إِلَیْهِمْ یَوْمَ الْقِیَامَةِ، وَ وَلَا یُزَکِّیهِمْ، وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ». قَالَ: فَقَرَأَهَا رَسُولُ اللهِ ج ثَلَاثَ مَرَّاتٍ، فَقُلتُ: خَابُوا وَخَسِرُوا، وَمَنْ هُمْ یَا رَسُولَ اللهِ؟ قَالَ: «الْمُسْبِلُ، وَالْمَنَّانُ، وَالْمُنفِقُ سِلْعَتَهُ بِالْحَلِفِ الْکَاذِبِ».
از ابوذر س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «سه دسته هستند که خداوند روز قیامت به آنان [با نظر رحمت] نمینگرد و آنان را [از گناهان] پاک نمینماید و برایشان عذابی دردناک است». رسول الله آن را سه بار تکرار نمود. گفتم: آنان محروم و زیانکارند! ای رسول الله ج، آنان چه کسانی هستند؟ فرمود: «کسیکه لباسش از قوزک پایینتر بوده و کسیکه منت میگذارد و کسیکه با سوگند دروغ کالایش را به فروش برساند».
رواه مسلم وأبو داود والترمذی والنسائی وابن ماجه؛ إلا أنَّه قال: «الْمُسْبِلُ إِزَارَهُ، وَالْمَنَّانُ عَطَاءَهُ، وَالْمُنفِقُ سِلْعَتَهُ بِالْحَلْفِ الْکَاذِبِ».
و در روایت ابن ماجه آمده است: «کسیکه لباسش از قوزک پایینتر بوده و کسیکه در عطایش بر دیگران منت گذاشته و کسیکه با سوگند دروغ کالایش را به فروش برساند».
2612 -1788- (7) (صحیح) وَعَنْ سَلْمَانٍ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: «ثَلَاثَةٌ لَا یَنْظُرُ اللهُ إِلَیْهِمْ یَوْمَ الْقِیَامَةِ: أُشَیْمِطٌ زَانٍ، وَعَائِلٌ مُسْتَکْبِرٌ، وَرَجُلٌ جَعَلَ اللهَ بِضَاعَتهُ؛ لَا یَشْتَرِی إِلَّا بِیَمِینِهِ، وَلَا یَبِیعُ إِلَّا بِیَمِینِهِ».
از سلمان س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «سه گروه هستند که خداوند در روز قیامت به آنها نگاه نمیکند: پیر زناکار، تهیدست متکبر و مردی که چیزی نمیفروشد یا چیزی نمیخرد، مگر اینکه قسم میخورد [خرید و فروش وی همراه سوگند است]».
رواه الطبرانی فی "الکبیر"، وفی "الصغیر" و"الأوسط"؛ إلا أنَّه قال فیهما: ««ثَلَاثَةٌ لَا یُکَلِّمُهُمُ اللَّهُ، وَلَا یُزَکِّیهِمْ، وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ» فذکره.
و در روایت طبرانی در «الأوسط» آمده است: «سه گروه هستند که خداوند د با آنها صحبت نکرده و آنان را پاک نمیگرداند و عذاب دردناکی در انتظار آنها است».
ورواته محتج بهم فی "الصحیح".
(أشَیمَطٌ) مصغَّر (أشمَط): عبارت است از کسی که در اثر پیری بخشی از موهای سرش سفید و آمیخته با سیاه میباشد.
و (العائل): فقیر.
2613-1113- (5) (ضعیف جداً) وَرُوِیَ عَنْ عِصْمَةَ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللهِ ج: «ثَلَاثَةٌ لَا یَنْظُرُ اللهُ إِلَیْهِمْ غَدًا: شَیْخٌ زَانٍ، وَرَجُلٌ اتَّخَذَ الْأَیْمَانَ بِضَاعَتَه؛ یَحْلِفُ فِی کُلِّ حَقٍّ وَبَاطِلٍ، وَفَقِیرٌ مُخْتَالٌ مَزْهُوٌّ»([5]).
رواه الطبرانی.
(مزهو) یعنی: متکبر خودبین فخرفروش.
از عصمه س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «سه دستهاند که خداوند متعال در قیامت به آنها نگاه نمیکند: پیرمرد زناکار، مردی که ایمان را سرمایه خود قرار داده و در هر امر حق و باطلی سوگند یاد میکند و فقیر متکبرِ خودبینِ فخرفروش».
2614-1789- (8) (صحیح) وَعَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللهِ ج: «ثَلَاثَةٌ لَا یُکَلِّمُهُمُ اللهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ، وَلَا یَنْظُرُ إِلَیْهِمْ، وَلَا یُزَکِّیهِمْ، وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ: رَجُلٌ عَلَى فَضْلِ مَاءٍ بِفَلَاةٍ یَمْنَعُهُ مِنَ ابْنِ السَّبِیلِ، وَرَجُلٌ بَایَعَ رَجُلًا بِسِلْعَته بَعْدَ الْعَصْرِ فَحَلَفَ بِاللهِ لَأَخَذَهَا بِکَذَا وَکَذَا، فَصَدَّقَهُ فأخَذها؛ وَهُوَ عَلَى غَیْرِ ذَلِکَ، وَرَجُلٌ بَایَعَ إِمَامًا لَا یُبَایِعُهُ إِلَّا للدُنْیَا؛ فَإِنْ أَعْطَاهُ مِنْهَا ما یریدُ وَفَى لهُ، وَإِنْ لَمْ یُعْطِهِ مِنْهَا لَمْ یَفِ».
از ابوهریره س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «سه گروه هستند که خداوند در روز قیامت با آنها صحبت نکرده و به آنها [با نظر رحمت] نمینگرد و آنها را [از گناهان] پاک نمیکند و برای آنها عذاب دردناکی خواهد بود: مردی که آب اضافه بر نیاز خود در بیابان دارد و آن را از در راه مانده منع میکند. و مردی که بعد از عصر کالایش را از مردی دیگر میخرد و به خدا قسم میخورد که آن را با فلان و فلان قیمت بر میدارد. پس او را تأیید کرده و آن را از او میخرد درحالیکه چنین نبوده؛ و مردی که با حاکمی بیعت کرده لیکن آن بیعت فقط برای کالای دنیا بوده پس اگر حاکم خواستهی او را برآورده کند، به بیعتش وفا میکند و اگر خواستهاش را برآورده نکند به بیعتش وفا نمیکند».
وفی روایة نحوه، وقال: «وَرَجُلٌ حَلَفَ عَلَى سِلْعَته لَقَدْ أُعْطِیَ بِهَا أَکْثَرَ مِمَّا أُعْطِیَ؛ وَهُوَ کَاذِبٌ، وَرَجُلٌ حَلَفَ عَلَى یَمِینٍ کَاذِبَةٍ بَعْدَ العَصْرِ لِیَقْتَطِعَ بِهَا مَالَ امْرِئٍ مُسْلِمٍ، وَرَجُلٌ مَنَعَ فَضْلَ مَاءٍ، فَیَقُولُ اللَّهُ لَهُ: الیَوْمَ أَمْنَعُکَ فَضْلِی؛ کَمَا مَنَعْتَ فَضْلَ مَا لَمْ تَعْمَلْ یَدَاکَ».
رواه البخاری ومسلم والنسائی وابن ماجه وأبو داود بنحوه.
و در روایتی آمده است: «مردی که در مورد کالایش قسم میخورد آن را به قیمتی خریده است که درواقع بیش از قیمت واقعی آن میباشد. و در بیان قیمت واقعی که آن را خریده است دروغ میگوید؛ و مردی که بعد از عصر سوگند دروغ میخورد تا مال مسلمانی را بدست آورد؛ و مردی که آب اضافه بر نیاز خود را [از دیگران] منع میکند. پس خداوند به او میفرماید: امروز تو را از فضلم محروم میکنم همانطور که تو دیگران را از آب اضافی که کسب تو نبود محروم ساختی».
2615-1790- (9) (صحیح) وَعَنهُ قَالَ: قَالَ رَسُولُ الله ج: «أَرْبَعَةٌ یُبْغِضُهُمُ اللَّهُ: الْبَیَّاعُ الْحَلَّافُ، وَالْفَقِیرُ الْمُخْتَالُ، وَالشَّیْخُ الزَّانِی، وَالْإِمَامُ الْجَائِرُ».
رواه النسائی، وابن حبان فی "صحیحه"، وهو فی مسلم بنحوه دون ذکر "البیاع"([6])، ویأتی لفظه فی "الترهیب من الزنا" إن شاء الله [21- الحدود/7].
و از ابوهریره س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «چهار گروه مورد خشم و غضب خداوند قرار میگیرند: فروشندهای که بسیار سوگند میخورد، فقیر متکبر، پیرمرد زناکار و حاکم ظالم».
2616-1791- (10) (صحیح) وَعَنْ أَبِی ذَرٍّ س رفعه إِلَى النَّبِیَّ ج قَالَ: «إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ ثَلَاثَةً، وَیُبْغِضُ ثَلَاثَةً» - فذکر الحدیث إلى أن قال: - قُلْتُ: فَمَنِ الثَّلَاثَةُ الَّذِینَ یُبْغِضُهُمُ اللَّهُ؟ قَالَ: «الْمُخْتَالُ الْفَخُورُ وَأَنْتُمْ تَجِدُونَهُ فِی کِتَابِ اللَّهِ الْمُنَزَّلِ: ﴿إِنَّ اللَّهَ لَا یُحِبُّ کُلَّ مُخْتَالٍ فَخُورٍ﴾ - وَالْبَخِیلُ الْمَنَّانُ، وَالتَّاجِرُ - أَوِ الْبَائِعُ – الْحَلَّافُ».
رواه الحاکم وقال: "صحیح على شرط مسلم". ورواه أبو داود والترمذی والنسائی وابن خزیمة، وابن حبان فی "صحیحه" بنحوه. وتقدم لفظهم فی "صدقة السر" [8- الصدقات/20].
از ابوذر س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «خداوند سه نفر را دوست دارد و بر سه نفر خشم میگیرد. - سپس حدیث را ذکر میکند تا اینکه میگوید - گفتم: سه فردی که خداوند بر آنها خشم میگیرد چه کسانی هستند؟ فرمود: «خودخواهِ متکبر و شما آن را در کتاب نازل شدهی خداوند مییابید: ﴿إِنَّ ٱللَّهَ لَا یُحِبُّ کُلَّ مُخۡتَالٖ فَخُورٖ١٨﴾ [لقمان: 18] «بیگمان الله هیچ متکبر خودستای را دوست ندارد». و بخیلی که منت میگذارد و تاجر یا فروشندهای که بسیار قسم میخورد».
2617-1792- (11) (حسن) وَعَنْ أَبِی سَعِیدٍ س قَالَ: مَرَّ أَعْرَابِیٌّ بِشَاةٍ، فَقُلْتُ: تَبِیعُهَا بِثَلَاثَةِ دَرَاهِمَ؟ فَقَالَ: لَا وَاللَّهِ. ثُمَّ بَاعَهَا. فَذَکَرْتُ ذَلِکَ لِرَسُولِ اللَّهِ ج، فَقَالَ: «بَاعَ آخِرَتَهُ بِدُنْیَاهُ».
رواه ابن حبان فی "صحیحه".
از ابوسعید خدری س روایت است که بادیهنشینی با گوسفندی عبور کرد، گفتم: آیا آن را به سه درهم میفروشی؟ جواب داد: به خدا قسم که نمیفروشم. سپس آن را به سه درهم فروخت. این قضیه را برای رسول الله ج بیان کردم. رسول الله ج فرمود: «آخرتش را به خاطر دنیا فروخت».
2618-1793- (12) (صحیح لغیره) وَعَنْ وَاثِلَةَ بْنِ الْأَسْقَعِ س قَالَ: کَانَ رَسُولُ اللهِ ج یَخْرُجُ إِلَیْنَا، وَکُنَّا تُجَّارًا، وَکَانَ یَقُولُ: «یَا مَعْشَرَ التُّجَّارِ! إِیَّاکُمْ وَالْکَذِبَ».
رواه الطبرانی فی "الکبیر" بإسناد لا بأس به إن شاء الله.
از واثلة بن اسقع س روایت است که رسول الله ج نزد ما میآمد و ما تاجر بودیم و میفرمود: «ای گروه تجار! از دروغ برحذر باشید».
2619-1794- (13) (صحیح) وَعَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ س قَالَ: سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ ج یَقُولُ: «الحَلْفُ مَنْفَقةٌ للسِلْعَةِ، مَمْحَقةٌ للکسب».
از ابوهریره س روایت است از رسول الله ج شنیدم که فرمودند: «سوگند در معامله، کالا را به فروش میرساند اما درآمد حاصله از آن را از بین میبرد».
رواه البخاری ومسلم وأبو داود؛ إلا أنه قال: «مَمْحَقَةٌ لِلْبَرَکَةِ»([7]).
و در روایت ابوداود آمده است: «اما برکت آن را از بین میبرد».
2620-1795- (14) (صحیح) وَعَن [أَبِی]([8]) قتادة س؛ أَنَّهُ سَمِعَ رَسُولَ الله ج یَقُولُ: «إِیَّاکُمْ وَکَثْرَةَ الْحَلِفِ فِی الْبَیْعِ؛ فَإِنَّهُ یُنَفِّقُ ثُمَّ یَمْحَقُ([9])».
رواه مسلم والنسائی وابن ماجه.
از ابوقتاده س روایت است که از رسول الله ج شنیده که فرمودند: «از سوگند زیاد در خرید و فروش برحذر باشید، زیرا کالا را به فروش میرساند، سپس برکت را از آن میبرد».
13 -(الترهیب من خیانة أحد الشریکین الآخر)
([1]) قلت: فیه (یحیى بن شبیب) روى موضوعات، وهو مخرج فی "الضعیفة" (2405).
([2]) لیس فی الحدیث: "الیمین الفاجرة. . ." إلخ، وإنما هذا حدیث آخر من روایة أبی هریرة یأتی فی الباب برقم (11)، فکأنَّه دخل على المؤلف حدیث بحدیث، أو على الناسخ. ثم رأیت الناجی ذکر أن المؤلف قلَّد فی ذلک ابن الأثیر فی "جامعه"، وانطلى الأمر على المعلق على "الجامع" أیضاً (1/ 435) فخرجه معزواً للشیخین وغیرهما بالزیادة!!
([3]) به ضم تاء و تشدید جیم یا کسر و تخفیف؛ و اینکه فرمود: (فجاراً) از این جهت است که از عادات تاجران تدلیس در معاملات و سوگند دروغ خوردن و موارد مشابه میباشد. البته تاجرانی که از امور حرام پرهیز میکنند و به سوگندشان وفا نموده و در سخن گفتن راستگو هستند، استثنا میباشند.
([4]) قلت: فیه (بشار بن کدام) وهو ضعیف، والمحفوظ موقوف، وبیانه فی "الضعیفة" (6859). وخلط الثلاثة هنا فأعلوه بالانقطاع أیضاً.
([5]) فی الباب من "الصحیح" ما یغنی عنه مثل حدیث سلمان [السابق]، فانظره.
([6]) قلت: هذا یوهم أنَّ سائر الحدیث عند مسلم مثله هنا، ولیسَ کذلک؛ کما یتبین ذلک للقارئ بمقابلته بنص مسلم الآتی هناک (21/ 7).
([7]) هذا یوهم أنَّ اللفظ الذی قبله لم یروه أبو داود، والواقع خلافه، فإنَّه أخرجه عقب هذا، وقد نبه على ذلک الحافظ الناجی، وبینته فی "أحادیث بیوع الموسوعة".
([8]) سقطت من الطبعة السابقة، والصواب إثباتها کما فی مصادر التخریج. [ش].
([9]) گرفته شده از (المحق): به معنای (المحو) میباشد. یعنی برکت را از بین میبرد.