اهل سنت

آنچه در این وبلاگ مخالف قرآن و سنت بود دور بندازید. الله در قرآن میفرماید:(پس بندگانم را بشارت ده، همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند. اینانند که خداوند هدایتشان کرده و اینانند که خردمندانند». زمر، آیه 17 و 18

اهل سنت

آنچه در این وبلاگ مخالف قرآن و سنت بود دور بندازید. الله در قرآن میفرماید:(پس بندگانم را بشارت ده، همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند. اینانند که خداوند هدایتشان کرده و اینانند که خردمندانند». زمر، آیه 17 و 18

ترهیب از غصب زمین و جز آن

ترهیب از غصب زمین و جز آن

2728-1865- (1) (صحیح) عَن عَائِشَةَ ل؛ أَنَّ رَسُولَ الله ج قَالَ: «مَنْ ظَلَمَ قِیدَ شِبْرٍ مِنَ الأَرْضِ، طُوِّقَهُ مِنْ سَبْعِ أَرَضِینَ».

رواه البخاری ومسلم.

از عایشه ل روایت است که رسول الله ج فرمودند: «هرکس یک وجب از زمین را غصب کند، از هفت طبقه زمین به گردن او پیچیده می‌شود».

2729-1866- (2) (صحیح) وَعَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ س [عَنِ النَّبِیِّ ج]([1]) قَالَ: «مَنْ أَخَذَ مِنَ الْأَرْضِ شِبْرًا بِغَیْرِ حَقِّهِ طُوِّقَهُ مِنْ سَبْعِ أَرَضِینَ».

رواه أحمد بإسنادین([2]) أحدهما صحیح، ومسلم؛ إلا أنَّه قال: «لَا یَأْخُذُ أَحَدٌ شِبْرًا مِنَ الْأَرْضِ بِغَیْرِ حَقِّهِ؛ إِلَّا طَوَّقَهُ اللهُ إِلَى سَبْعِ أَرَضِینَ یَوْمَ الْقِیَامَةِ».

از ابوهریره س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «هرکس یک وجب از زمین را که حقش نیست غصب کند، خداوند در روز قیامت آن را از هفت طبقه‌ی زمین به گردنش می‌پیچاند».

و در روایت مسلم آمده است: «فردی نیست که وجبی از زمین را که حقش نسیت تصاحب کند مگر اینکه خداوند در روز قیامت آن را از هفت طبقه‌ی زمین به گردنش می‌پیچاند».

«طوقه من سبع أرضین» گفته شده: طوق تکلیف مراد است نه طوق تقلید؛ یعنی روز قیامت میتواند آن را حمل کند. و گفته شده: مراد از آن این است که در زمین فروبرده میشود و بخشی از زمین که آن را غصب نموده همچون طوقی بر گردن وی قرار میگیرد. بغوی میگوید: و ای صحیحترین دیدگاه است.

0-1867- (3) (صحیح) ثم روى [یعنی البغوی] بإسناده عن سالم عن أبیه قال: قَالَ النَّبِیُّ ج: «مَنْ أَخَذَ مِنَ الْأَرْضِ شِبراً بِغَیْرِ حَقِّهِ؛ خُسِفَ بِهِ یَوْمَ القِیَامَةِ إِلَى سَبْعِ أَرَضِینَ».

وهذا الحدیث رواه البخاری وغیره.

سالم از پدرش روایت می‌کند که رسول الله ج فرمودند: «هرکس یک وجب از زمین را به ناحق تصاحب کند، روز قیامت تا هفت طبقه در زمین فرو می‌رود».

2730-1868- (4) (صحیح) وَعن یعلى بن مرة س قال: سمعت النبی ج یقول:

«أیُّما رجلٍ ظَلَم شِبْراً مِنَ الأرضِ؛ کَلَّفهُ الله عزَّ وجلَّ أنْ یحفِرَهُ حتى یبلُغَ به سبْعَ أرَضینَ، ثم یُطَوِّقه یومَ القیامَةِ حتى یُقْضى بینَ الناسِ».

از یعلی بن مره س روایت است از رسول الله ج شنیدم که فرمودند: «هر مردی که در یک وجب از زمینی ظلم کند در روز قیامت خداوند او را مکلف می‌کند که آن را حفر کند تا به طبقه‌ی هفتم زمین برسد، سپس آن را به گردن او می‌پیچانند تا اینکه بین مردم قضاوت و داوری شود».

رواه أحمد والطبرانی، وابن حبان فی "صحیحه"، وفی روایة لأحمد والطبرانی عنه قال: سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ ج یَقُولُ: «مَنْ أَخَذَ أَرْضًا بِغَیْرِ حَقِّها؛ کُلِّفَ أَنْ یَحْمِلَ تُرَابَهَا إِلَى الْمَحْشَرِ».

از رسول الله ج شنیدم که فرمودند: «هرکس زمینی را به ناحق تصاحب کند، مکلف می‌شود که خاک آن را به سرزمین محشر ببرد».

0-1169- (1) (ضعیف جداً) وفی روایة للطبرانی فی "الکبیر"([3]): «مَنْ ظَلَم مِنَ الأرْضِ شبراً؛ کُلِّفَ أَنْ یَحْفُرَه حتَّى یَبْلُغَ الماءَ؛ ثُمَّ یَحْمِلَهُ إلى المَحْشَرِ».

و در روایت طبرانی آمده است: «هرکس در وجبی از زمین ظلم کند، مکلف می‌شود آن را حفر کند تا به آب برسد سپس آن را به محشر حمل نماید».

2731-1170- (2) (ضعیف جداً) وَعن سعد بن أبی وقاص س قال: قال رسول الله ج: «من أخذَ شیئاً منَ الأرض بغیر حِلِّه؛ طُوِّقَه من سبع أرضین، لا یُقبلُ منه صرفٌ ولا عَدْلٌ».

رواه أحمد([4]) والطبرانی من روایة حمزة بن أبی محمد.

از سعد بن ابی وقاص س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «هرکس بخشی از زمین را به ناحق تصرف کند، از هفت زمین طوق خواهد شد بر گردن وی و هیچ عملی از او پذیرفته نمی‌شود».

2732-1171- (3) (ضعیف) وَعَنِ ابْنِ مَسْعُودٍ([5]) س قَالَ: قُلْتُ: یَا رَسُولَ اللَّهِ! أَیُّ الظُّلْمِ أَظْلَمُ؟ قَالَ: «ذِرَاعٌ مِنَ الْأَرْضِ یَنْتَقِصُهَا الْمَرْءُ الْمُسْلِمُ مِنْ حَقِّ أَخِیهِ المسلمِ، فَلَیْسَ حَصَاةٌ مِنَ الْأَرْضِ یَأْخُذُهَا؛ إِلَّا طُوِّقَهَا یَوْمَ الْقِیَامَةِ إِلَى قَعْرِ الْأَرْضِ، وَلَا یَعْلَمُ قَعْرَهَا إِلَّا اللَّهُ الَّذِی خَلَقَهَا».

رواه أحمد والطبرانی فی "الکبیر"، وإسناد أحمد حسن([6]).

از ابن مسعود س روایت است: گفتم: ای رسول خدا، کدام ظلم ظالمانه‌تر است؟ فرمود: «ذراعی از زمین که کسی از برادر مسلمانش تصاحب کند. در این‌صورت هیچ سنگی را از آن زمین تصاحب نمی‌کند مگر اینکه روز قیامت تا قعر زمین طوقی بر گردن وی خواهد بود و قعر زمین را جز خداوندی که آن را آفریده نمی‌داند».

2733-1869- (5) (حسن صحیح) وَعَنْ أَبِی مَالِکٍ الْأَشْعَرِیِّ([7]) س عَنِ النَّبِیِّ ج قَالَ: «أَعْظَمُ الْغُلُولِ عِنْدَ اللَّهِ ﻷ ذِرَاعٌ مِنْ الأَرْضِ تَجِدُونَ الرَّجُلَیْنِ جَارَیْنِ فِی الْأَرْضِ أَوْ فِی الدَّارِ، فَیَقْتَطِعُ أَحَدُهُمَا مِنْ حَظِّ صَاحِبِهِ ذِرَاعًا، إِذَا اقْتَطَعَهُ؛ طُوِّقَهُ مِنْ سَبْعِ أَرَضِینَ».

رواه أحمد بإسناد حسن، والطبرانی فی "الکبیر".

از ابو مالک اشعری س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «بزرگ‌ترین دزدی نزد خداوند، ذراعی از زمین است؛ به این‌صورت که دو مرد را می‌یابی که در زمین یا خانه همسایه هستند و یکی از آنها از زمین دیگری به اندازه‌ی یک ذراع برای خود بر می‌دارد. زمانی که آن را تصاحب نمود، از هفت طبقه‌ی زمین بر گردنش طوق می‌شود».

2734-1870- (6) (صحیح) وَعَنْ وَائِلٍ بْنِ حجر([8]) س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللهِ ج: «مَنْ غَصَبَ رَجُلًا أَرْضًا ظُلْمًا؛ لَقِیَ اللهَ وَهُوَ عَلَیْهِ غَضْبَانُ».

رواه الطبرانی من روایة یحیى بن عبدالحمید الحمَّانی.

از وائل بن حجر س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «هرکس زمین مردی را ظالمانه غصب کند، در حالی با خداوند ملاقات می‌کند که بر او خشمگین است».

2735-1172- (4) (ضعیف) وَعَنِ الْحَکَمِ بْنِ الْحَارِثِ السُّلَمِیِّ س قَالَ: قَالَ رَسُولَ اللَّهِ ج: «مَنْ أَخَذَ مِنْ طَرِیقِ الْمُسْلِمِینَ شِبْرًا؛ جَاءَ بِهِ یَوْمَ الْقِیَامَةِ یَحْمِلُهُ مِنْ سَبْعِ أَرَضِینَ».

رواه الطبرانی فی "الکبیر" و"الصغیر" من روایة محمد بن عقبة السدوسی([9]).

از حکم بن حارث سلمی س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «هرکس از راه مسلمانان به اندازه یک وجب تصاحب کند، روز قیامت در حالی خواهد آمد که آن را تا هفت زمین حمل می‌کند».

2736-1871- (7) (صحیح) وَعَنْ أَبِی حُمَیْدٍ السَّاعِدِیِّ س؛ أَنَّ النَّبِیَّ ج قَالَ: «لَا یَحِلُّ لِمُسلمٍ أَنْ یَأْخُذَ عَصَا [أَخِیهِ] بِغَیْرِ طِیبِ نَفْسٍ مِنْهُ». قَالَ ذَلِکَ لِشِدَّةِ مَا حَرَّمَ اللَّهُ([10]) مِنْ مَالِ الْمُسْلِمِ عَلَى الْمُسْلِمِ.

از ابوحمید ساعدی س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «برای هیچ مسلملانی حلال نیست که عصای برادر مسلمانش را بدون رضایت او بر دارد».

ابوحمید ساعدی س می‌گوید: این به خاطر شدت تحریمی است که خداوند در مال مسلمان بر مسلمان قرار داده است.

رواه ابن حبان فی "صحیحه". (قال الحافظ): "وسیأتی فی "باب الظلم" إن شاء الله تعالى"([11]).

21 -(الترهیب من البناء فوق الحاجة تفاخرا وتکاثراً)



([1]) سقطت من الأصل، واستدرکتها من "المسند" و"مسلم" (5/ 58-59).

([2]) قلت: بل بثلاثة (2/ 387، 388 و432)، وأوسطها على شرط مسلم؛ وبه أخرجه فی "صحیحه".

([3]) قال الهیثمی (4/ 175): "وفیه جابر الجعفی، وهو ضعیف، وقد وثق". انظر "الضعیفة" (6760).

([4]) لم أره فی "مسنده"، وإنما عزاه فی "المجمع" (4/ 175) لأبی یعلى والبزار والطبرانی، وهو مخرج فی "الضعیفة" (6761).

([5]) الأصل: "أبی"، وهو خطأ، والتصحیح من "المسند" وغیره.

([6]) لا وجه لتحسینه ولا لتخصیص أحمد به، فإن مداره عندهما على ابن لهیعة، وهو ضعیف، ثم إن فیه انقطاعاً بیّنه أحمد شاکر (5/ 289)، ومن غرائبه أنه مع کل ذلک صححه! وهو مخرج فی "الضعیفة" (6762).

([7]) هکذا وقع فی ترجمة أبی مالک الأشعری من "المسند" (5/ 341 و344) من طریق زهیر بن محمد وشریک، کلاهما عن عبدالله بن محمد بن عقیل عن عطاء عنه. ثم أورده فی ترجمة أبی مالک الأشجعی (4/ 140) من طریق زهیر وحده قال: "عن أبی مالک الأشجعی". وخفیت الروایة الأولى على الحافظ الناجی (167/ 1)، مع أن الهیثمی قد ذکرها مع الأخرى (4/ 175)، وصحح ابن الأثیر فی "أسد الغابة" (5/ 288) الأولى، وذکر لشریک متابعین علیها، وقال: "وزهیر کثیر الخطأ". وحدیث شریک أخرجه ابن أبی شیبة أیضاً (6/ 567/ 2060)، وحسَّن إسناده الحافظ فی "الفتح" (5/ 105).

([8]) الأصل: "عبدالله"، وهو خطأ یبدو أنه من المؤلف رحمه الله، والصواب: "وائل"، وهو ابن حجر، لأنه فی "المعجم الکبیر" للطبرانی (22/ 18/ 25) من طریق علقمة بن وائل عن أبیه. وکذلک ذکره على الصواب الحافظ ابن حجر فی "التلخیص الحبیر"، وکذلک الحافظ السیوطی فی "الجامع الکبیر". ثم إن غَمْزَ المؤلف بأنه من روایة الحمانی فیه ذهول عن أنَّه متابَع من (محمد بن عیسى الطباع) فی نفس روایة الطبرانی. وتبعه فیه الهیثمی، وقلدهما فی کل ذلک المعلقون الثلاثة کما هی العادة! وقد أودعت بیان ذلک کله وتحقیقه فی "الصحیحة" (3365).

([9]) قلت: هو ضعیف من قبل حفظه، وقد خرجته فی "الضعیفة" (6648).

([10]) وکذا رواه أحمد (5/ 425). وفی روایة له صحیحة: "رسول الله ج".

([11]) ظاهر العبارة أنَّه یعنی الحدیث نفسه، ولم یُعدْه هناک، فلعل الصواب "باب فی الظلم" کما فی بعض النسخ، فانظر (20- القضاء/ 5).

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد