اهل سنت

آنچه در این وبلاگ مخالف قرآن و سنت بود دور بندازید. الله در قرآن میفرماید:(پس بندگانم را بشارت ده، همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند. اینانند که خداوند هدایتشان کرده و اینانند که خردمندانند». زمر، آیه 17 و 18

اهل سنت

آنچه در این وبلاگ مخالف قرآن و سنت بود دور بندازید. الله در قرآن میفرماید:(پس بندگانم را بشارت ده، همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند. اینانند که خداوند هدایتشان کرده و اینانند که خردمندانند». زمر، آیه 17 و 18

(فصل)

(فصل)

2782-1192- (2) (ضعیف) عَنْ عَبْدِاللَّهِ بْنِ عُمَر ب؛ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ج قَالَ: «ثَلَاثَةٌ لَا تُقْبَلُ اللَّهُ مِنْهُمْ صَلَاةٌ: مَنْ تَقَدَّمَ قَوْمًا وَهُمْ لَهُ کَارِهُونَ، وَرَجُلٌ أَتَى الصَّلَاةَ دِبَارًا - وَالدِّبَارُ أَنْ یَأْتِیَهَا بَعْدَ أَنْ تَفُوتُهُ - وَرَجُلٌ اعْتَبَدَ مُحَرَّرَهُ»([1]).

از عبدالله بن عمر ب روایت است که رسول الله ج فرمودند: «سه نفر هستند که خداوند هیچ نمازی از آنها قبول نمی‌کند: کسی‌که بر گروهی امامت دهد و آنها از وی راضی نباشند و کسی‌که پس از فوت نماز (جماعت) در مسجد حاضر شود و کسی‌که انسان آزادی را به بردگی بگیرد».

رواه أبو داود وابن ماجه من طریق عبدالرحمن بن زیاد بن أنعم عن عمران المعافری عنه. [مضى 5- الصلاة/28].

(خطابی میگوید): «(اعتباد المحرر) به دو صورت ممکن است: حالت اول: اینکه بردهای را آزاد کند اما آزادی وی را کتمان نموده یا انکار کند. و این بدترین دو حالت است. و حالت دوم: بعد از آزاد کردن برده او را زندانی کند و از وی به اجبار کار بکشد»([2]).

2783-1193- (3) (ضعیف) وَعَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ الله ج: «قَالَ اللَّهُ تَعَالَى: ثَلاَثَةٌ أَنَا خَصْمُهُمْ یَوْمَ القِیَامَةِ، وَمَنْ کُنْتُ خَصْمَهُ خَصَمْتُهُ: رَجُلٌ أَعْطَى بِی ثُمَّ غَدَرَ، وَرَجُلٌ بَاعَ حُرًّا وَأَکَلَ ثَمَنُهُ، وَرَجُلٌ اسْتَأْجَرَ أَجِیرًا، فَاسْتَوْفَى مِنْهُ وَلَمْ یُوَفِّهِ أَجْرَهُ».

رواه البخاری وابن ماجه وغیرهما. [مضى هنا/44].

از ابوهریره س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «خداوند متعال می‌فرماید: من در روز قیامت دشمن سه نفر هستم و هرکس من دشمن او باشم با او دشمنی می‌کنم: کسی‌که به اسم من پیمان ببندد، سپس آن را نقض کند. کسی‌که شخصِ آزادی را بفروشد و قیمتش را بخورد و کسی‌که از شخصی کار بگیرد و مزدش را ندهد».


 

17- کتاب النکاح وما یتعلق به



([1]) کذا وقع هنا، وهو کذلک عند أبی داود والسیاق له. وبه تقدم لکن بلفظ: "محرراً"، وهذا عند ابن ماجه بسیاق آخر.

([2]) "معالم السنن" (1/ 308) لکنه قال: "والوجه الآخر: أن یستخدمه کرهاً بعد العتق".

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد