2950-2028- (1) (صحیح) عَنْ أُمِّ سَلَمَةَ ل قَالَتْ: «کَانَ أَحَبُّ الثِّیَابِ إِلَى رَسُولِ اللَّهِ ج الْقَمِیصَ».
از ام سلمه ل روایت است که رسول الله ج فرمودند: «دوستداشتنیترین لباس نزد رسول الله ج قمیص بود».
رواه أبو داود والنسائی والترمذی وحسنه، والحاکم وصححه، وابن ماجه، ولفظه - وهو روایة لأبی داود-: «لَمْ یَکُنْ ثَوْبٌ أَحَبَّ إِلَى رَسُولِ اللَّهِ مِنَ القَمِیصِ».
و در روایت ابوداود آمده است: «هیچ لباسی نزد رسول الله ج دوستداشتنیتر از قمیص نبود».
[قمیص پیراهنی بلند با دو آستین و جیب بود که قسمت بالا و پایین بدن را پوشش میداد و از هر لباس دیگری از جمله ازار و ردا پوشش بیشتری داشت و نیازی به بستن نداشت. عون المعبود وحاشیة ابن القیم (11/ 47). مصحح].
2951-2029- (2) (صحیح) وَعَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ س عَنِ النَّبِیِّ ج قَالَ: «مَا أَسْفَلَ مِنَ الکَعْبَیْنِ مِنَ الإِزَارِ فَفِی النَّارِ».
رواه البخاری والنسائی.
از ابوهریره س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «بخشی از ازار [شلوار] که پایینتر از کعبین باشد در آتش است».
وفی روایة للنسائی قال: «إِزْرَةُ([1]) الْمُؤْمِنِ إِلَى عَضَلَةِ سَاقِهِ، ثُمَّ إِلَى نِصْفِ سَاقِهِ، ثُمَّ إِلَى کَعْبِهِ، وَمَا تَحْتَ الْکَعْبَیْنِ مِنَ الْإِزَارِ فَفِی النَّارِ»([2]).
و در روایت نسائی آمده است: «ازار مؤمن تا عضلات ساق پایش سپس تا نصف ساقش سپس تا کعبش میباشد و آن بخش ازار که از کعب پایینتر است در آتش است.
2952-2030- (3) (حسن) وَعَنْ ابْنَ عُمَرَ ب قَالَ: مَا قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج فِی الْإِزَارِ، فَهُوَ فِی الْقَمِیصِ».
رواه أبو داود.
از ابن عمر ب روایت است آنچه رسول الله ج در مورد ازار گفته است در مورد قمیص هم صدق میکند.
2953-2031- (4) (صحیح) وَعَنِ الْعَلَاءِ بْنِ عَبْدِالرَّحْمَنِ عَن أَبِیهِ سَأَلتُ أَبَا سَعیدٍ عَنِ الإِزَار؟ عَلَى الخبیرِ([3]) سَقطْتَ، قَالَ رَسُولُ اللهِ ج: «إِزْرَةُ الْمُؤْمِنِ إِلَى نِصْفِ السَّاقِ، وَلَا حَرَجَ - أَو قَالَ: لا جُنَاحَ- عَلَیْهِ فِیمَا بَیْنَهُ وَبَیْنَ الْکَعْبَیْنِ، وَمَا کَانَ أَسْفَلَ مِنْ ذَلِکَ فَهُوَ فِی النَّارِ، وَمَنْ جَرَّ إِزَارَهُ بَطَراً لم یَنْظُرِ اللَّهُ إِلَیه یَوْمَ الْقِیَامَةِ».
رواه مالک وأبو داود والنسائی وابن ماجه وابن حبان فی "صحیحه".
علاء بن عبدالرحمن از پدرش روایت میکند که گفت: از ابا سعید در مورد ازار سؤال کردم گفت: نزد فرد آگاهی آمدهای؛ رسول الله ج فرمود: «شلوار مسلمان تا نصف ساق است و بین ساق و دو قوزک [اگر پوشیده گردد] گناهی نیست و هرچه پایینتر از دو قوزک باشد، در آتش است و هرکس از روی تکبر شلوارش را بر زمین بکشد، خداوند در روز قیامت به او نگاه نمیکند».
2954-2032- (5) (صحیح) وَعَنْ أَنَسٍ س قَالَ: - قَالَ حمید: کَأَنَّهُ یَعْنِی النَّبِیَّ ج – قَالَ: «الْإِزَارُ إِلَى نِصْفِ السَّاقِ». فَشَقَّ عَلَیْهِمْ فَقَالَ: «أَوْ إِلَى الْکَعْبَیْنِ، لَا خَیْرَ فِی أَسْفَلَ مِنْ ذَلِکَ».
رواه أحمد([4])، ورواته رواة الصحیح.
از انس س روایت است که حمید گفت: گویا که رسول الله ج فرمودند: «ازار تا نصف ساق است». پس این مقدار بر آنها گران آمد، پس فرمود: «یا تا دو کعب پا؛ و در پایینتر از آن هیچ خیری نیست».
2955-2033- (6) (صحیح) وَعَنْ زَیْدِ بْنِ أَسْلَمَ عَنِ ابْنِ عُمَرَ ب قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى النَّبِیِّ ج وَعَلَیَّ إِزَارٌ یَتَقَعْقَعُ([5])، فَقَالَ: «مَنْ هَذَا؟». فَقُلْتُ: عَبْدُاللَّهِ بْنُ عُمَرَ. قَالَ: «إِنْ کُنْتَ عَبْدَاللَّهِ فَارْفَعْ إِزَارَکَ». فَرَفَعْتُ إِزَارِی إِلَى نِصْفِ السَّاقَیْنِ. فَلَمْ تَزَلْ إِزْرَتُهُ حَتَّى مَاتَ.
رواه أحمد، ورواته ثقات.
زید بن اسلم از ابن عمر ب روایت میکند که بر رسول الله ج وارد شدم درحالیکه لباسم تکان میخورد و صدا میداد. رسول الله ج فرمود: این کیست؟ گفتم: عبدالله بن عمر، رسول الله ج فرمود: «اگر عبدالله هستی پس ازارت را بالا بگیر». پس ازارم را تا نصف دو ساق پا بالا بردم. و ازارش همیشه به این حالت بود تا اینکه وفات نمود.
2956-2034- (7) (صحیح) وَعَنْ أَبِی ذَرٍّ الغفاری س عَنِ النَّبِیِّ ج قَالَ: «ثَلَاثَةٌ لَا یُکَلِّمُهُمُ اللهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ، وَلَا یَنْظُرُ إِلَیْهِمْ، وَلَا یُزَکِّیهِمْ، وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ». قَالَ: فَقَرَأَهَا رَسُولُ اللهِ ج ثَلَاثَ مَرَّاتٍ. قَالَ أَبُو ذَرٍّ: خَابُوا وَخَسِرُوا؛ مَنْ هُمْ یَا رَسُولَ اللهِ؟ قَالَ: «الْمُسْبِلُ، وَالْمَنَّانُ، وَالْمُنَفِّقُ سِلْعَتَهُ بِالْحَلِفِ الْکَاذِبِ». وفی روایة: «الْمُسْبِلُ إِزَارَهُ».
رواه مسلم وأبو داود والترمذی والنسائی وابن ماجه.
(المسبل): عبارت است از کسی که لباس بلند میپوشد چنانکه به زمین میرسد. گویا این کار را از روی تکبر و خودبزرگبینی انجام میدهد.
از ابوذر غفاری س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «سه دسته هستند که خداوند روز قیامت با آنان صحبت نمیکند و به آنان نمینگرد و آنان را تزکیه نمیکند و بر ایشان عذابی دردناک است». و این را سه بار فرمودند. ابوذر س گفت: آنان چقدر محروم و زیانمندند! ای رسول الله ج! آنها چه کسانی هستند؟ فرمود: «کسیکه از روی تکبر لباس بلند میپوشد و کسیکه احسان خود را به رُخ افراد میکشد و کسیکه با سوگندهای دروغین کالای خویش را به فروش برساند». و در روایتی: «الْمُسْبِلُ إِزَارَهُ» به معنای «شلوار بلند میپوشد» آمده است.
2957-2035- (8) (حسن) وَعَنْ ابْنِ عُمَرَ ب عَنِ النَّبِیَّ ج قَالَ: «الْإِسْبَالُ فِی الْإِزَارِ وَالْقَمِیصِ وَالْعِمَامَةِ، مَنْ جَرَّ شَیْئًا خُیَلَاءَ، لَا یَنْظُرِ اللَّهُ إِلَیْهِ یَوْمَ الْقِیَامَةِ».
رواه أبو داود والنسائی وابن ماجه من روایة عبدالعزیز بن أبی رواد، والجمهور على توثیقه.
از ابن عمر ب روایت است که رسول الله ج فرمودند: «اسبال [یا بلند کردن نامشروع لباس] در هریک از شلوار و پیراهن و عمامه مصداق مییابد؛ کسیکه بخشی از لباسش را از روی تکبر بر زمین بکشد، خداوند در روز قیامت به او نگاه نمیکند».
2958-2036- (9) (صحیح) وَعَنِ ابْنِ عُمَرَ أیضاً ب؛ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ج قَالَ: «لاَ یَنْظُرُ اللَّهُ یَوْمَ القِیَامَةِ إِلَى مَنْ جَرَّ ثَوْبَهُ خُیَلاَءَ».
رواه مالک والبخاری ومسلم والترمذی والنسائی وابن ماجه.
از ابن عمر ب روایت است که رسول الله ج فرمودند: «هرکس از روی تکبر لباسش را بر روی زمین بکشاند، خداوند در روز قیامت به او نگاه نمیکند».
2959-2037- (10) (صحیح) وَعَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ س؛ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ج قَالَ: «لاَ یَنْظُرُ اللَّهُ یَوْمَ القِیَامَةِ إِلَى مَنْ جَرَّ إِزَارَهُ بَطَرًا».
رواه مالک والبخاری ومسلم.
از ابوهریره س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «خداوند در روز قیامت به کسیکه نمینگرد شلوارش را از روی تکبر بر زمین بکشد».
(حسن صحیح) وابن ماجه، إلا أنه قال: «مَنْ جَرَّ ثَوْبَهُ مِنَ الخُیَلاَءِ».
و در روایت ابن ماجه آمده است: «کسیکه لباسش را بر روی زمین بکشد، از متکبرین است».
2960-2038- (11) (صحیح) وَعَنِ ابْنِ عُمَرَ ب؛ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ج قَالَ: «مَنْ جَرَّ ثَوْبَهُ خُیَلَاءَ؛ لَمْ یَنْظُرِ اللَّهُ إِلَیْهِ یَوْمَ الْقِیَامَةِ». فَقَالَ أَبُو بَکْرٍ الصدیق س: یَا رَسُولَ الله! إِنَّ إِزَارِی یَسْتَرْخِی([6]) إلا أن أَتَعَاهَدَهُ؟ فَقَالَ لَهُ رَسُولُ الله ج: « إِنَّکَ لَسْتَ مِمَّنْ یَفْعَلُهُ خُیَلَاءَ».
رواه البخاری ومسلم وأبو داود والنسائی.
از ابن عمر ب روایت است که رسول الله ج فرمودند: «هرکس از روی تکبر لباسش را بر زمین بکشاند، خداوند در روز قیامت به او نگاه نمیکند». ابوبکر س گفت: ای رسول الله ج! ازار من پایین میآید، مگر آن که همیشه مواظب آن باشم؟ رسول الله ج به او فرمود: «تو از آنها نیستی که از روی تکبر چنین عمل میکنند».
ولفظ مسلم: قَالَ: سَمِعْتُ رَسُولَ اللهِ ج بِأُذُنَیَّ هَاتَیْنِ یَقُولُ: «مَنْ جَرَّ إِزَارَهُ لَا یُرِیدُ بِذَلِکَ إِلَّا الْمَخِیلَةَ، فَإِنَّ اللهَ لَا یَنْظُرُ إِلَیْهِ یَوْمَ الْقِیَامَةِ».
و در روایت مسلم آمده است: با این دو گوشم از رسول الله ج شنیدم که فرمود: «کسیکه از روی تکبر لباسش را بکشد، خداوند در روز قیامت به او نگاه نمیکند».
(الخُیلاء) به ضم خاء و همچنین کسر آن؛ و به فتح یاء: عبارت است از کبر و خودپسندی. و (المخیلة) به فتح میم و کسر خاء ماخوذ از «اختیال»: به معنای کبر و کوچک شمردن مردم میباشد.
2961-2039- (12) (حسن لغیره) وَعَنِ الْمُغِیرَةِ بْنِ شُعْبَةَ س قَالَ: رَأَیْتُ رَسُولَ اللَّهِ ج أَخَذَ بِحُجْزَةِ سُفْیَانَ بْنِ أَبِی سُهَیْلٍ فَقَالَ: «یَا سُفْیَانُ! لَا تُسْبِلْ إِزَارَکَ، فَإِنَّ اللَّهَ لَا یُحِبُّ إِلَى الْمُسْبِلِینَ».
رواه ابن ماجه، وابن حبان فی "صحیحه"، واللفظ له.
از مغیرة بن شعبه س روایت است رسول الله ج را دیدم که کمربند سفیان بن ابی سهل را گرفت و فرمود: «ای سفیان لباست را بلند نکن، زیرا خداوند کسانی را که لباسشان را [از حد مشروع] بلندتر کنند، دوست ندارد».
(قال الحافظ): "ویأتی إن شاء الله تعالى فی "طلاقة الوجه" [23- الأدب/4]: حدیث أبی جُرَیّ الهُجیمی، وفیه: وإیاک وإسبالَ الإزار؛ فإنه من المخیلة، ولا یحبُّها الله".
و در حدیث ابی جری هجیمی آمده است: «از بلند کردن پیراهن یا شلوارت [بیش از حد مشروع] بپرهیز؛ زیرا از مصادیق تکبر بوده و خداوند آن را دوست ندارد».
2962-2040- (13) (صحیح) وَعَنْ هُبَیْبِ بْنِ مُغْفِلٍ- بضم المیم وسکون المعجمة وکسر الفاء- س: أَنَّهُ رَأَى مُحَمَّدًا الْقُرَشِیَّ قَامَ فَجَرَّ إِزَارَهُ؛ فَقَالَ هُبَیْبٌ: سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ ج یَقُولُ: «مَنْ وَطِئَهُ خُیَلَاءَ؛ وَطِئَهُ فِی النَّارِ».
رواه أحمد بإسناد جید، وأبو یعلى والطبرانی.
از هبیب بن مغفل س روایت است که وی محمد قرشی را مشاهده کرد که بلند شده و ازارش را کشید، هبیب س گفت: از رسول الله ج شنیدم که فرمودند: «کسیکه آن را از روی تکبر بکشد، آن را در آتش میکشد».
2963-1244- (1) (ضعیف) وَرُوِیَ عَنْ بُرَیدة س قَالَ: کُنَّا عِنْدَ النَّبِیَّ ج، فَأَقْبَلَ رَجُلٌ مِنْ قُرَیْشٍ یَخْطُرُ فِی حُلَّةٍ لَهُ، فَلَمَّا قَامَ عَنِ النَّبِیّ ج قال: «یَا بُرَیدَةُ! هَذَا لا یُقِیمُ اللَّهُ لَهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَزْنًا».
رواه البزار.
از بریده س روایت است: نزد رسول الله ج بودیم که مردی از قریش با لباسی [فاخر و] با فخر فروشی وارد شد. زمانی که مجلس را ترک کرد رسول الله ج فرمود: «ای بریده، این کسی است که خداوند متعال در روز قیامت هیچ ارزش و منزلتی برای او قائل نیست».
2964-1245- (2) (ضعیف جداً) وَرُوِیَ عَنْ جَابِرِ بْنِ عَبْدِاللَّهِ ب قَالَ: خَرَجَ عَلَیْنَا رَسُولُ اللَّهِ ج وَنَحْنُ مُجْتَمِعُونَ فَقَالَ: «یَا مَعْشَرَ الْمُسْلِمِینَ! اتَّقُوا اللَّهَ، وَصِلُوا أَرْحَامَکُمْ؛ فَإِنَّهُ لَیْسَ مِنْ ثَوَابٍ أَسْرَعُ مِنْ صِلَةِ الرَّحِمٍ، وَإِیَّاکُمْ وَالْبَغْیَ؛ فَإِنَّهُ لَیْسَ مِنْ عُقُوبَةٍ أَسْرَعُ مِنْ عُقُوبَةِ بَغْیٍ، وَإِیَّاکُمْ وَعُقُوقَ الْوَالِدَیْنِ؛ فَإِنَّ رِیحَ الْجَنَّةِ تُوجَدُ مِنْ مَسِیرَةِ أَلْفِ عَامٍ، وَاللَّهِ لَا یَجِدُهَا عَاقٌّ، وَلَا قَاطِعُ رَحِمٍ، وَلَا شَیْخٌ زَانٍ، وَلَا جَارٌّ إِزَارَهُ خُیَلَاءَ، إِنَّمَا الْکِبْرِیَاءُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ» الحدیث.
رواه الطبرانی فی "الأوسط" [سیأتی بتمامه 22- البر/2].
از جابر بن عبدالله ب روایت است: ما جمع بودیم که رسول الله ج به ما پیوسته و فرمود: «ای گروه مسلمانان، تقوای الهی پیشه کنید و پیوند خویشاوندی را رعایت کنید. براستی ثواب و پاداشی زودتر از صله رحم در پرونده اعمال انسان ثبت نمیشود؛ و از بغی و تجاوز دوری کنید زیرا کیفر و عقوبتی سریعتر از کیفر بغی و تجاوز انسان را در بر نمیگیرد. و بر حذر باشید از نافرمانی والدین؛ بوی بهشت از مسیر هزار سال استشمام میشود اما کسیکه نافرمانی والدین کرده و نیز کسیکه پیوند خویشاوندی را قطع کرده و پیرمرد زناکار و کسیکه شلوارش را از روی تکبر بر زمین بکشد، آن را درک نمیکند. کبریا تنها از آن خداوند متعال است».
2965-1246- (3) (ضعیف) وَعَنِ ابْنِ مَسْعُودٍ س قَالَ: سَمِعْتُ رَسُولَ اللهِ ج یَقُولُ: «مَنْ جَرَّ ثَوْبَهُ خُیَلَاءَ؛ لَمْ یَنْظُرِ اللهُ إِلَیْهِ یَوْمَ الْقِیَامَةِ، وَإِنْ کَانَ عَلَى اللهِ کَرِیمًا».
رواه الطبرانی من روایة علی بن یزید الألهانی.
از ابن مسعود س روایت است: از رسول الله ج شنیدم که فرمودند: «هرکس لباسش را از روی تکبر بر زمین بکشاند، خداوند متعال در روز قیامت به او نگاه نمیکند هرچند خداوند متعال بخشنده است».
2966-1247- (4) (ضعیف جداً) وَرُوِیَ عَن عَائِشَةَ ل عَن رَسُولِ الله ج؛ أَنَّهُ قَالَ: أَتَانِی جِبْرِیلُ عَلَیْهِ السَّلَامُ فَقَالَ: هَذِهِ لَیْلَةُ النِّصْفِ مِنْ شَعْبَانَ، وَلِلَّهِ فِیهَا عُتَقَاءُ مِنَ النَّارِ بِعَدَدِ شَعرِ غَنَمِ کَلْبٍ، لَا یَنْظُرُ اللهُ فِیهَا إِلَى مُشْرِکٍ، وَلَا إِلَى مُشَاحِنٍ، وَلَا إِلَى قَاطِعِ رَحِمٍ، وَلَا إِلَى مُسْبِلٍ، وَلَا إِلَى عَاقٍّ لِوَالِدَیْهِ، وَلَا إِلَى مُدْمِنِ خَمْرٍ».
رواه البیهقی.
از عایشه ل روایت است که رسول الله ج فرمودند: «جبریل ÷ نزد من آمده و گفت: این شب نیمه شعبان است. در این شب خداوند متعال به تعداد موهای گوسفندان بنیکلب افرادی را از دوزخ آزاد میکند. در این شب خداوند متعال به مشرک و کینه توز و کسیکه پیوند خویشاوندی را قطع کرده و نیز کسیکه شلوارش از قوزک پایش پایینتر بوده و کسیکه نافرمانی پدر و مادر کرده و آنکه معتاد به شراب است، نگاه نمیکند».
2967-2041- (14) (صحیح) وَعَنِ ابْنِ مَسْعُودٍ س قَالَ: سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ ج یَقُولُ: «مَنْ أَسْبَلَ إِزَارَهُ فِی صَلَاتِهِ خُیَلَاءَ؛ فَلَیْسَ مِنَ اللَّهِ فِی حِلٍّ وَلَا حَرَامٍ».
رواه أبو داود وقال: "ورواه جماعة موقوفاً على ابن مسعود".
از ابن مسعود س روایت است از رسول الله ج شنیدم که فرمودند: «هرکس از روی تکبر، لباسش را در نماز بلند کند، نه خداوند متعال گناهانش را میبخشد و نه او را در برابر اعمال بد حفظ نموده و مصون میدارد».
2968-1248- (5) (ضعیف) وَعَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ س قَالَ: بَیْنَمَا رَجُلٌ یُصَلِّی مُسْبِلًا إِزَارَهُ؛ فَقَالَ لَهُ رَسُولُ اللَّهِ ج: «اذْهَبْ فَتَوَضَّأْ». فَذَهَبَ فَتَوَضَّأَ. ثُمَّ جَاءَ، ثُمَّ قَالَ لَهُ: «اذْهَبْ فَتَوَضَّأْ». فَقَالَ لَهُ رَجُلٌ آخَرُ: یَا رَسُولَ اللَّهِ! مَا لَکَ أَمَرْتَهُ أَنْ یَتَوَضَّأَ ثُمَّ سَکَتَّ عَنْهُ؟ قَالَ: «إِنَّهُ کَانَ یُصَلِّی وَهُوَ مُسْبِلٌ إِزَارَهُ، وَإِنَّ اللَّهَ لَا یَقْبَلُ صَلَاةَ رَجُلٍ مُسْبِلٍ».
رواه أبو داود، وأبو جعفر المدنی إن کان محمد بن علی بن الحسین فروایته عن أبی هریرة مرسلة، وإن کان غیره فلا أعرفه([7]).
از ابوهریره س روایت است: باری مردی نماز میخواند درحالیکه شلوارش پایینتر از قوزک پایش بود. رسول الله ج به وی فرمود: «برو و وضو بگیر». پس رفته و وضو گرفت سپس آمد. باز هم رسول الله ج به او گفت: «برو و وضو بگیر». مرد دیگری به رسول الله گفت: ای رسول خدا، چرا او را به وضوی دوباره امر کردید سپس سکوت اختیار نمودید؟ فرمود: «او در حالی نماز خواند که شلوارش از قوزک پایینتر بود. و خداوند متعال نماز کسی را که چنین نماز بخواند، قبول نمیکند».
3- (الترغیب فی کلماتٍ یقولهن من لبس ثوباً جدیداً)
([1]) بالکسر: الحالة وهیئة الائتزار، مئل (الرَّکبةَ) و (الجلسةَ). "نهایة".
([2]) خطابی میگوید: «این روایت دو تاویل دارد: 1- آنچه پایینتر از قوزکها [توسط ازار یا قمیص] پوشیده باشد، در آتش است. و این مجازات چنین عملی است. 2- چنین عملکردی و عملی که انجام داده در آتش است. به این معنا که چنین اعمالی از افعال دوزخین است». (6/ 55)
([3]) فی الأصل زیادة: (بها)، وکذا فی المخطوطة، وأظنها مقحمة، فإنها لم ترد فی "سنن أبی داود" -والسیاق له إلا فی حروف قلیلة-، وکذلک لم ترد فی "مسند أحمد" (3/ 44)، وهما المصدران الوحیدان اللذان وردت فیهما هذه الجملة "على الخبیر سقطت"؛ اللهم إلا النسائی، فلستُ أدری أهی عنده أم لا، لأننی لم أر الحدیث فی "الصغرى" له، ثم إن هذه الجملة قد جاءت فی أحادیث أخرى من قول بعض الصحابة منهم عائشة عند مسلم (کتاب الحیض) ولیس فیها (بها).
ثم طبعت "السنن الکبرى" للنسائی، فرأیت الحدیث فیه (5/ 490-491/ 9714-9717) دون الجملة، فالزیادة مقحمة یقیناً، وغفل عن ذلک المعلقون الثلاثة، وهو اللائق بالمتعالمین!
([4]) فی "المسند" (3/ 256). وفی روایة له (3/ 249) عن حمید عن أنس قال: قال رسول الله ج فذکره دون شک فی رفعه، وسنده حسن، وکذلک رواه من طریق ثالثة (3/ 140) عن حمید، وسنده صحیح، ویشهد له حدیث حذیفة: أخذ رسول الله ج بعضلة ساقی فقال: "هذا موضع الإزار، فإنْ أبیت فأسفل، فإنْ أبیت فلا حق للإزار فی الکعبین". أخرجه النسائی والترمذی وقال: "حسن صحیح، ورواه الثوری وشعبة عن ابن إسحاق".
سندی میگوید: «ظاهرا این تحدید به معنای مشخص نمودن حدود است هرچند تکبری در کار نباشد. بله، اگر تکبر نیز بدان افزوده گردد، گناه آن شدت مییابد و بدون تکبر گناه آن کمتر است».
([5]) یعنی: تکان میخورد و صدا میداد. در "النهایة" آمده است: «و (القعقعة) بیان حرکت چیزی است که صدایی از آن شنیده میشود». و این با روایت احمد منافاتی ندارد که در تفسیر معنای آن آمده است: "یعنی جدیداً". زیرا چنانکه بدیهی است صدای لباس جدید واضحتر است.
([6]) احمد در روایتی میافزاید: «أَحیَاناً» یعنی (گاهی این اتفاق میافتد). میگویم: روشن است که ازار و شلوار ابوبکر چنان بلند نبوده که از حد مشروع بگذرد. چراکه مطابق همین روایت شکایت وی از آن بوده که با وجود رعایت کردن این امر، گاهی شلوارش پایین میافتاده؛ با توجه به این مساله سوال اینجاست که این عمل وی کجا مطابق عملکرد برخی از حاکمان و علما و جوانانی است که مبتلا به بلندی لباس یا عبا هستند. یا شلواری میپوشند که بخشی از آن با زمین در تماس است. علاوه بر این جهت تایید این کارشان میگویند: این عمل را از روی تکبر انجام نمیدهند. حال آنکه اگر واقعا در ادعای خود راستگو و صادق هستند باید همچون ابوبکر عمل کنند. نگا: "الأحادیث الصحیحة" (2682).
([7]) قلت: هو غیره یقیناً، وهو الأنصاری المؤذن، وهو مجهول. انظر "المشکاة" (761) و"ضعیف أبی داود" (97). وکلام المؤلف یوهم أنه رواه عن أبی هریرة مباشرة، ولیس کذلک؛ فإن بینهما عطاء بن یسار.