اهل سنت

آنچه در این وبلاگ مخالف قرآن و سنت بود دور بندازید. الله در قرآن میفرماید:(پس بندگانم را بشارت ده، همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند. اینانند که خداوند هدایتشان کرده و اینانند که خردمندانند». زمر، آیه 17 و 18

اهل سنت

آنچه در این وبلاگ مخالف قرآن و سنت بود دور بندازید. الله در قرآن میفرماید:(پس بندگانم را بشارت ده، همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند. اینانند که خداوند هدایتشان کرده و اینانند که خردمندانند». زمر، آیه 17 و 18

ترهیب مردان از پوشیدن ابریشم و نشستن بر آن و آراسته شدن به طلا و ترغیب زنان به ترک آنها

ترهیب مردان از پوشیدن ابریشم و نشستن بر آن و آراسته شدن به طلا و ترغیب زنان به ترک آنها

2975-2046- (1) (صحیح) عَنْ عُمَرَ بْن الْخَطَّابِ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللهِ ج: «لَا تَلْبَسُوا الْحَرِیرَ؛ فَإِنَّهُ مَنْ لَبِسَهُ فِی الدُّنْیَا لَمْ یَلْبَسْهُ فِی الْآخِرَةِ».

رواه البخاری ومسلم والترمذی،

از عمر بن خطاب س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «ابریشم نپوشید، زیرا کسی‌که آن را در دنیا بپوشد در آخرت آن را نمی‌پوشد».

(صحیح موقوف) والنسائی وزاد: قَالَ ابْنُ الزُّبَیْرِ: مَنْ لَبِسَهُ فِی الدُّنْیَا؛ لَمْ یَدْخُلِ الْجَنَّةَ، قَالَ اللهُ تَعَالَى: ﴿وَلِبَاسُهُمْ فِیهَا حَرِیرٌ([1]).

و در روایت نسائی آمده است: «هرکس در دنیا آن را بپوشد وارد بهشت نمی‌شود. خداوند متعال می‌فرماید: «و لباس‌شان در آنجا حریر است».

2976-2047- (2) (صحیح) وَعَنهُ س قَالَ: سَمِعتُ رَسُولَ الله ج یقول: «إِنَّمَا یَلْبَسُ الحَرِیرَ مَنْ لاَ خَلاَقَ لَهُ».

و از از عمر بن خطاب س روایت است: از رسول الله ج شنیدم که فرمود: «فقط کسی ابریشم می‌پوشد که هیچ نصیبی ندارد».

(صحیح) رواه البخاری ومسلم. وزاد البخاری وابن ماجه والنسائی فی روایة: «مَنْ لاَ خَلاَقَ لَهُ فِی الآخِرَةِ».

«کسی که هیچ نصیبی در آخرت ندارد».

2977-1251- (1) (منکر) وَعَنْ أَبِی سَعِیدٍ الْخُدْرِیِّ س أَنَّ نَبِیَّ اللَّهُ ج قَالَ: «مَنْ لَبِسَ الْحَرِیرَ فِی الدُّنْیَا؛ لَمْ یَلْبَسْهُ فِی الْآخِرَةِ، وَإِنْ دَخَلَ الْجَنَّةَ لَبِسَهُ أَهْلُ الْجَنَّةِ وَلَمْ یَلْبَسْهُ».

از ابوسعید خدری س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «هرکس در دنیا لباس ابریشمی بپوشد، در آخرت آن را نخواهد پوشید و اگر وارد بهشت شود، اهل بهشت آن را می‌پوشند اما او آن را نمی‌پوشد».

رواه النسائی، وابن حبان فی "صحیحه"، والحاکم وقال: "صحیح الإسناد"([2]).

2978-2048- (3) (صحیح) وَعَنْ أَنَسٍ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللهِ ج: «مَنْ لَبِسَ الْحَرِیرَ فِی الدُّنْیَا؛ لَمْ یَلْبَسْهُ فِی الْآخِرَةِ».

رواه البخاری ومسلم وابن ماجه.

از انس س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «هرکس در دنیا لباس ابریشمی بپوشد در آخرت نخواهد پوشید».

2979-2049- (4) (صحیح لغیره) وَعَن عَلیّ س قَالَ: رَأَیتُ رَسُولَ الله ج أَخَذَ حَرِیرًا فَجَعَلَهُ فِی یَمِینِهِ، وَذَهَبًا فَجَعَلَهُ فِی شِمَالِهِ، ثُمَّ قَالَ: «إِنَّ هَذَیْنِ حَرَامٌ عَلَى ذُکُورِ أُمَّتِی».

رواه أبو داود والنسائی([3]).

از علی س روایت است، رسول الله ج را دیدم که پارچه‌ای ابریشمی را برداشته و در دست راست خود قرار داد و مقداری طلا را برداشته و در دست چپش نهاد و فرمود: «این دو بر مردان امت من حرام است».

2980-2050- (5) (صحیح) وَعَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ س؛ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ج قَالَ: «مَنْ لَبِسَ الْحَرِیرَ فِی الدُّنْیَا؛ لَمْ یَلْبَسْهُ فِی الْآخِرَةِ، وَمَنْ شَرِبَ الْخَمْرَ فِی الدُّنْیَا؛ لَمْ یَشْرَبْهُ فِی الْآخِرَةِ، وَمَنْ شَرِبَ فِی آنِیَةِ الذَّهَبِ وَالْفِضَّةِ؛ لَمْ یَشْرَبْ بِهَا فِی الْآخِرَةِ - ثُمَّ قَالَ: - لِبَاسُ أَهْلِ الْجَنَّةِ، وَشَرَابُ أَهْلِ الْجَنَّةِ، وَآنِیَةُ أَهْلِ الْجَنَّةِ».

رواه الحاکم وقال: "صحیح الإسناد".

از ابوهریره س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «کسی‌که در دنیا لباس ابریشم بپوشد در آخرت آن را نخواهد پوشید. و کسی‌که در دنیا شراب بنوشد در آخرت آن را نخواهد نوشید و کسی‌که در ظرف طلا و نقره بنوشد با این دو ظرف در آخرت نخواهد نوشید. - سپس فرمود: - اینها لباس و نوشیدنی و ظرف اهل بهشت است».

2981-2051- (6) (صحیح) وَعَنْ عُقْبَةَ بْنِ عَامِرٍ س قَالَ: أُهْدِیَ لِرَسُولِ اللَّهِ ج فَرُّوجُ حَرِیرٍ، فَلَبِسَهُ، ثُمَّ صَلَّى فِیهِ، ثُمَّ انْصَرَفَ فَنَزَعَهُ نَزْعًا شَدِیدًا کَالکَارِهِ لَهُ، ثُمَّ قَالَ: «لاَ یَنْبَغِی هَذَا لِلْمُتَّقِینَ».

رواه البخاری ومسلم.

عقبة بن عامر س می‌گوید: عبایی ابریشمی به رسول الله ج اهدا شد. رسول الله ج آن را پوشید و با آن نماز خواند. پس از اتمام نماز، به سرعت مانند کسی‌که آن را نپسندیده باشد، از تن بیرون آورد و فرمود: «این لباس شایسته‌ی اهل تقوی نیست».

(والفرّوج) به فتح فاء و تشدید راء و ضم آن: عبارت است از قبایی که پشت شکاف داشته باشد.

2982-2052- (7) (حسن صحیح) وَعَنْ [هِشَام بْن]([4]) أَبِی رُقَیَّةَ قَالَ: سَمِعْتُ مَسْلَمَةَ بْنَ مَخْلَدٍ وَهُوَ عَلَى الْمِنْبَرِ یَخْطُبُ النَّاسَ یَقُولُ: أَیُّهَا النَّاسُ! أَمَا لَکُمْ فِی الْعَصْبِ وَالْکَتَّانِ مَا یُغْنِیکُمْ عَنِ الْحَرِیرِ؟ وَهَذَا رَجُلٌ یُخْبِرُ عَنْ رَسُولِ اللَّهِ ج. قُمْ یَا عُقْبَةُ! فَقَامَ عُقْبَةُ بْنُ عَامِرٍ - وَأَنَا أَسْمَعُ - فَقَالَ: إِنِّی سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ ج یَقُولُ: «مَنْ کَذَبَ عَلَیَّ مُتَعَمِّدًا؛ فَلْیَتَبَوَّأْ مَقْعَدَهُ مِنَ النَّارِ». وَأَشْهَدُ أَنِّی سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ ج یَقُولُ: «مَنْ لَبِسَ الْحَرِیرَ فِی الدُّنْیَا؛ حُرِمَهُ أَنْ یَلْبَسْهُ فِی الْآخِرَةِ».

رواه ابن حبان فی "صحیحه".

از هشام بن ابو رقیه روایت است از مسلمة بن مخلد شنیدم که روی منبر برای مردم خطبه می‌خواند و می‌گفت: ای مردم! آیا چادر و کتان برای شما کافی نیست که از حریر استفاده نکنید؟ این مرد از پیامبر ج نقل می‌کند؛ ای عقبه بلند شو، عقبه بلند شد و من درحالی‌که می‌شنیدم، گفت: از رسول الله ج شنیدم که می‌فرمود: «هرکس عمداً به من دروغ ببندد، پس جایگاه خویش را در جهنم آماده کند». و سوگند می‌خورم از رسول الله ج شنیدم که می‌فرمود: «کسی‌که در دنیا ابریشم بپوشد از پوشیدن آن در آخرت محروم می‌ماند».

(العَصْب) به فتح عین و سکون صاد: نوعی پارچه.

2983-2053- (8) (صحیح) وَعَنْ حُذَیْفَةَ س قَالَ: «نَهَانَا رَسُولُ الله ج أَنْ نَشْرَبَ فِی آنِیَةِ الذَّهَبِ وَالفِضَّةِ، وَأَنْ نَأْکُلَ فِیهَا، وَعَنْ لُبْسِ الحَرِیرِ وَالدِّیبَاجِ([5])، وَأَنْ نَجْلِسَ عَلَیْهِ».

رواه البخاری.

از حذیفه س روایت است که رسول الله ج از نوشیدن و خوردن در ظرف طلا و نقره و از پوشیدن لباس‌های ابریشمی و نشستن بر آن نهی کردند.

2984-1252- (2) (ضعیف) وَرُوِیَ عَنْ أَبِی أُمَامَةَ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: «لَا یَسْتَمْتِعُ بِالْحَرِیرِ مَنْ یَرْجُو أَیَّامَ اللَّهِ».

رواه أحمد، وفیه قصة.

از ابوامامه س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «کسی که به رحمت و مغفرت خداوند امیدوار است از لباس ابریشمی استفاده نمی‌کند».

2985-1253- (3) (ضعیف) وَعَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ س قَالَ: سَمِعْتُ رَسُولَ الله ج یَقُولُ: «إِنَّمَا یَلْبَسُ الْحَرِیرَ فِی الدُّنْیَا؛ مَنْ لَا یَرْجُو أَنْ یَلْبَسَهُ فِی الْآخِرَةِ». قَالَ الْحَسَنُ: فَمَا بَالُ أَقْوَامٍ یَبْلُغُهُمْ هَذَا عَنْ نَبِیِّهِمْ فَیَجْعَلُونَ حَرِیرًا فِی ثِیَابِهِمْ وَفِی بُیُوتِهِمْ؟!

رواه أحمد من طریق مبارک بن فضالة عن الحسن عنه.

از ابوهریره س روایت است: از رسول الله ج شنیدم که فرمودند: «تنها کسی در دنیا لباس ابریشمی می‌پوشد که امید پوشیدن آن را در آخرت ندارد». حسن می‌گوید: چه وضعیتی خواهند داشت کسانی که این رهنمود نبوی به آنها ابلاغ می‌شود اما در لباس و خانه‌ی‌شان از ابریشم استفاده می‌کنند؟!

2986-2054- (9) (حسن لغیره) وَعَنْ أَنَسٍ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللهِ ج: «إِذَا اسْتَحَلَّتْ أُمَّتِی خَمْسًا فَعَلَیْهِمُ الدَّمَارُ: إِذَا ظَهَرَ التَّلَاعُنُ، وَشَرِبُوا الْخُمُورَ، وَلَبِسُوا الْحَرِیرَ، وَاتَّخِذُوا الْقِیَانَ([6])، وَاکْتَفَى الرِّجَالُ بِالرِّجَالِ، وَالنِّسَاءُ بِالنِّسَاءِ».

رواه البیهقی عقیب حدیث، ثم قال: "إسناده وإسناد ما قبله غیر قوی، غیر أنه إذا ضم بعضه إلى بعض أخذ قوة".

از انس س روایت شده که رسول الله ج فرمودند: «چون امتم پنج چیز را حلال بشمارند، هلاکت و نابودی آنان را دربرمی‌گیرد: هرگاه لعنت یکدیگر زیاد و آشکار گردد و شراب بخورند و ابریشم بپوشند و از دختران آواز خوان استفاده کنند و مردان به مردان و زنان به زنان اکتفا کنند».

2987-2055- (10) (صحیح موقوف) وَعَنْ صَفْوَان بْن عَبْدِاللَّهِ بْنِ صَفْوَانَ قَالَ: اسْتَأْذَنَ سَعْدٌ س عَلَى ابْنِ عَامِرٍ، وَتَحْتَهُ مَرَافِقُ مِنْ حَرِیرٍ، فَأَمَرَ بِهَا فَرُفِعَت، فَدَخَلَ عَلَیْهِ وَهُوَ عَلَی مَطْرَفٍ مِن خَزٍّ، فَقَالَ: اسْتَأْذَنْتَ وَتَحْتِی مَرَافِقُ مِنْ حَرِیرٍ، فَأَمَرْتُ بِهَا فَرُفِعَتْ، فَقَالَ لَهُ: نِعْمَ الرَّجُلُ أَنْتَ یَا ابْنَ عَامِرٍ! إِنْ لَمْ تَکُنْ مِمَّنْ قَالَ اللَّهُ: ﴿أَذْهَبْتُمْ طَیِّبَاتِکُمْ فِی حَیَاتِکُمُ الدُّنْیَا، وَاللَّهِ لَأَنْ أَضْطَجِعَ عَلَى جَمْرِ الْغَضَا([7])؛ أَحَبُّ إِلَیَّ مِنْ أَنْ أَضْطَجِعَ عَلَیْهَا.

رواه الحاکم وقال: "صحیح على شرطهما".

صفوان بن عبدالله بن صفوان می‌گوید که سعد س اجازه‌ی ورود به نزد ابن عامر گرفت، درحالی‌که او بر بالشی از ابریشم تکیه زده بود، دستور داد آن را بردارند؛ پس درحالی سعد وارد شد که ابن عامر بر پارچه‌ای از خز نشسته بود و گفت: زمانی که اجازه‌ی ورود خواستی بر بالشی از ابریشم تکیه زده بودم، دستور دادم آن را ببرند. سعد س گفت: ای ابن عامر تو چه مرد خوبی هستی! به شرطی که از کسانی‌ نباشی که خداوند در مورد آنها می‌فرماید: ﴿أَذۡهَبۡتُمۡ طَیِّبَٰتِکُمۡ فِی حَیَاتِکُمُ ٱلدُّنۡیَا [الأحقاف: 20] «در زندگی دنیا (نعمت‌های) پاکیزه (و لذت‌های) خود را از بین بردید». به خدا قسم اگر بر زغال و اخگری آتشین بخوابم، نزدم محبوب‌تر از این است که بر ابریشم بخوابم.

(المرافق) به فتح میم؛ جمع (مرفقة) به کسر آن و فتح فاء: و آن عبارت است از چیزی که به آن تکیه می‌شود شبیه مخده و بالش.

2988-2056- (11) (صحیح) وَعَنْ مُعَاذِ بْنِ جَبَلٍ س قَالَ: رَأَى رَسُولَ الله ج جُبَّةً مُجَبَّبَةُ بِحَرِیرٍ، فَقَالَ: «طَوْقٌ مِنْ نَارٍ یَوْمَ الْقِیَامَةِ».

رواه البزار والطبرانی فی "الأوسط"، ورواته ثقات.

از معاذ بن جبل س روایت است، رسول الله ج جبه‌ای را که جیبش از ابریشم بود مشاهده نمود، پس فرمود: «روز قیامت غل و زنجیری از آتش است».

 (مُجَیّبة) بضم المیم وفتح الجیم بعدهما یاء مثناة تحت مفتوحة ثم باء موحدة؛ أی: لها (جیب) بفتح الجیم من حریر: وهو الطوق([8]).

2989-1254- (4) (ضعیف جداً) وَعَنْ جُوَیْرِیَةَ ل قَالَت: قَالَ رَسُولُ الله ج: «مَنْ لَبِسَ ثَوْبَ حَرِیرٍ فِی الدُّنْیَا([9])؛ أَلْبَسَهُ اللَّهُ ﻷ ثَوْباً مِنَ النَّارِ یَوْمَ الْقِیَامَةِ».

از جویریه ل روایت است که رسول الله ج فرمودند: «هرکس در دنیا لباس ابریشمی بپوشد، خداوند متعال در روز قیمت لباسی از آتش بر او می‌پوشاند».

وفی روایة: «مَنْ لَبِسَ ثَوْبَ حَرِیرٍ فِی الدُّنْیَا؛ أَلْبَسَهُ اللَّهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ ثَوْبَ مَذَلَّةٍ، أَوْ ثَوْبًا مِنْ نَارٍ».

و در روایتی آمده است: «هرکس در دنیا لباس ابریشمی بپوشد، خداوند متعال در روز قیامت لباس خواری یا لباسی از آتش بر او می‌پوشاند».

رواه أحمد والطبرانی، وفی إسناده جابر الجعفی.

0-2057- (12) (صحیح موقوف) ورواه البزار عن حذیفة موقوفاً: مَنْ لَبِسَ ثَوْبَ حَرِیرٍ؛ أَلْبَسَهُ اللَّهُ یَوْمًا مِنْ نَارٍ، لَیْسَ مِنْ أَیَّامِکُمْ، وَلَکِنْ مِنْ أَیَّامِ اللَّهِ الطِّوَالِ.

از حذیفه روایت است که می‌گوید: «کسی‌که لباس ابریشمی بپوشد، خداوند یک روز آتش بر او می‌پوشاند. و این مثل روز‌های شما نیست، بلکه از روزهای طولانی خداوند است.

2990-2058- (13) (حسن) وَعَنْ أَبِی أُمَامَةَ س؛ أَنَّهُ سَمِعَ النَّبِیَّ ج یَقُولُ: «مَنْ کَانَ یُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الْآخِرِ؛ فَلَا یَلْبَسْ حَرِیرًا وَلَا ذَهَبًا».

رواه أحمد، ورواته ثقات([10]).

از ابو امامه س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «کسی‌که به خدا و روز آخرت ایمان دارد، پس ابریشم و طلا بر تن نکند».

2991-2059- (14) (حسن صحیح) وَعَنْ عَبْدِاللَّهِ بْنِ عَمْرٍو ب عَنِ النَّبِیِّ ج قَالَ: «مَنْ مَاتَ مِنْ أُمَّتِی وَهُوَ یَشْرَبُ الْخَمْرَ؛ حَرَّمَ اللَّهُ عَلَیْهِ شُرْبَهَا فِی الْجَنَّةِ، وَمَنْ مَاتَ مِنْ أُمَّتِی وَهُوَ یَتَحَلَّى بالذَّهَبِ؛ حَرَّمَ اللَّهُ عَلَیْهِ لِبَاسَهُ فِی الْجَنَّةِ».

رواه أحمد، ورواته ثقات، والطبرانی.

از عبدالله بن عمرو ب روایت است که رسول الله ج فرمودند: «هریک از امتیانم درحالی بمیرد‌ که شراب می‌نوشد، خداوند در بهشت نوشیدن آن را بر او حرام می‌کند. و هرکس از امتیانم درحالی بمیرد ‌که با طلا خود را مزین می‌کند، خداوند پوشیدن آن را در بهشت بر او حرام می‌کند».

2992-2060- (15) (صحیح) وَعَنْ عَبْدِاللهِ بْنِ عَبَّاسٍ ب؛ أَنَّ رَسُولَ اللهِ ج رَأَى خَاتَمًا مِنْ ذَهَبٍ فِی یَدِ رَجُلٍ فَنَزَعَهُ وَطَرَحَهُ، وَقَالَ: «یَعْمِدُ أَحَدُکُمْ إِلَى جَمْرَةٍ مِنْ نَارٍ فَیَطرَحُهَا فِی یَدِهِ؟!». فَقِیلَ لِلرَّجُلِ بَعْدَ مَا ذَهَبَ رَسُولُ اللهِ ج: خُذْ خَاتَمَکَ انْتَفِعْ بِهِ. قَالَ: لَا وَاللهِ، لَا آخُذُهُ وَقَدْ طَرَحَهُ رَسُولُ اللهِ ج.

رواه مسلم.

از ابن عباس ب روایت شده که رسول الله ج در دست مردی انگشتری از طلا دید، آن را از انگشتش بیرون آورد و دور انداخت و فرمود: «یکی از شما قصد قطعه‌ای از آتش می‌کند و آن را در دست خود قرار می‌دهد». وقتی رسول الله ج رفت. به آن مرد گفته شد: انگشترت را بردار و از آن استفاده کن. گفت: نه!، به خدا سوگند هرگز چیزی را که رسول الله ج پرت کرده است بر نمی‌دارم.

2993-2061- (16) (صحیح لغیره) وَعَنْ أَبِی سَعِیدٍ س؛ أَنَّ رَجُلًا قَدِمَ مِنْ (نَجْرَانَ) إِلَى رَسُولِ اللَّهِ ج وَعَلَیْهِ خَاتَمٌ مِنْ ذَهَبٍ، فَأَعْرَضَ عَنْهُ رَسُولُ اللَّهِ ج وَقَالَ: «إِنَّکَ جِئْتَنِی وَفِی یَدِکَ جَمْرَةٌ مِنْ نَارٍ».

رواه النسائی.

از ابوسعید س روایت است مردی از نجران که انگشتری از طلا به دست داشت نزد رسول الله ج آمد. رسول الله ج از او روی گرداند و فرمود: «درحالی‌ به نزد من آمده‌ای که در دستت اخگری از آتش است».

2994-2062- (17) (صحیح) وَعَنْ خَلِیفَةَ بْنِ کَعْبٍ س قَالَ: سَمِعْتُ ابْنَ الزُّبَیْرِ یَخْطُبُ وَیَقُولُ: لَا تُلْبِسُوا نِسَاءَکُمُ الْحَرِیرَ، فَإِنِّی سَمِعْتُ عُمَرَ بْنَ الْخَطَّابِ یَقُولُ: قَالَ رَسُولُ اللهِ ج: «لَا تَلْبَسُوا الْحَرِیرَ؛ فَإِنَّهُ مَنْ لَبِسَهُ فِی الدُّنْیَا؛ لَمْ یَلْبَسْهُ فِی الْآخِرَةِ».

خلیفة بن کعب می‌گوید: از ابن زبیر در خطبه شنیدم که می‌گفت: به زنان‌تان ابریشم نپوشانید زیرا من از عمر بن خطاب س شنیدم که گفت: رسول الله ج فرمودند: «ابریشم نپوشید، پس کسی‌که آن را در دنیا بپوشد، در آخرت نمی‌پوشد».

رواه البخاری ومسلم، والنسائی وزاد فی روایة([11]): «وَمَنْ لَمْ یَلْبَسْهُ فِی الْآخِرَةِ؛ لَمْ یَدْخُلِ الْجَنَّةَ، قَالَ اللهُ تَعَالَی: ﴿وَلِبَاسُهُمْ فِیهَا حَرِیرٌ».

و در روایت نسائی آمده است: «و کسی‌که آن را در آخرت نپوشد، وارد بهشت نمی‌شود. خداوند متعال می‌فرماید: «و لباس‌شان در آنجا (بهشت) ابریشم است».

2995-2063- (18) (صحیح) وَعَنْ عُقْبَة بْن عَامِرٍ س: أَنَّ رَسُولَ اللهِ ج کَانَ یَمْنَعُ أَهْلَهُ([12]) الْحِلْیَةَ وَالْحَرِیرَ، وَیَقُولُ: «إِنْ کُنْتُمْ تُحِبُّونَ حِلْیَةَ الْجَنَّةِ وَحَرِیرَهَا؛ فَلَا تَلْبَسُوهَا([13]) فِی الدُّنْیَا».

رواه النسائی، والحاکم وقال: "صحیح على شرطهما".

از عقبة بن عامر س روایت است که رسول الله ج همسرانش را از زر و زیور و ابریشم منع می‌نمود و می‌فرمود: «اگر زر و زینت بهشتی و ابریشم آن را می‌خواهید پس در دنیا آن را نپوشید».

2996-2064- (19) (حسن لغیره) وَعَن أَنَسٍ س؛ أَنَّ رَسُولَ الله ج قَالَ: «قَالَ اللهُ ﻷ: مَنْ تَرَکَ الْخَمْرَ وهُو یَقْدِرُ عَلَیْهِ؛ لأُسْقِیَنَّهُ مِنْهُ فِی حَظِیرَةِ الْقُدْسِ([14])، وَمَنْ تَرَکَ الْحَرِیرَ وهُو یَقْدِرُ عَلَیْهِ؛ لأَکْسُوَنَّهُ إِیَّاهُ فِی حَظیرَةِ القُدُسِ».

رواه البزار بإسناد حسن، ویأتی فی [21- الحدود/6] "باب شرب الخمر" أحادیث نحو هذا إن شاء الله تعالى.

از انس س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «خداوند ﻷ می‌فرماید: کسی‌که شراب را درحالی رها کند ‌که بر خوردن آن قادر است، در بهشت از آن می‌نوشانم. و هرکس درحالی ابریشم را رها کند ‌که بر پوشیدن آن قادر است، در بهشت او را از آن می‌پوشانم».

2997-2065- (20) (حسن لغیره) وَعَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: «مَنْ سَرَّهُ أَنْ یَسْقِیَهُ اللَّهُ الْخَمْرَ فِی الْآخِرَةِ؛ فَلْیَتْرُکْهَا فِی الدُّنْیَا، وَمَنْ سَرَّ أَنْ یَکْسِیَهُ اللَّهُ الْحَرِیرَ فِی الْآخِرَةِ؛ فَلْیَتْرُکْهُ فِی الدُّنْیَا».

رواه الطبرانی فی "الأوسط"، ورواته ثقات؛ إلا شیخه المقدام بن داود، وقد وُثق، وله شواهد.

از ابوهریره س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «هرکس خوشحال می‌شود که خداوند در آخرت به او شراب بنوشاند پس باید در دنیا آن را رها کند و اگر کسی خوشحال می‌شود خداوند در آخرت به او ابریشم بپوشاند پس باید در دنیا آن را ترک کند».

2998-2066- (21) (حسن) وَعَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ س عَنِ النَّبِیِّ ج قَالَ:  «وَیْلٌ لِلنِّسَاءِ مِنَ الْأَحْمَرَیْنِ: الذَّهَبِ وَالْمُعَصْفَرِ».

رواه ابن حبان فی "صحیحه".

از ابوهریره س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «وای بر زنانی که از دو سرخ‌رنگ یعنی طلا و لباس آغشته به گیاه معصفر استفاده می‌کنند».

2999-1255- (5) (ضعیف جداً) وَعن أبی أمامة س قال: قال رسول الله ج: «أُریتُ أنِّی دخلتُ الجنَّةَ، فإذا أعالی أهلِ الجنَّة فقراءُ المهاجرین وذراری المؤمنینَ، وإذا لیس فیها أحدٌ أقلُّ مِنَ الأغنِیاءِ والنساءِ. فقیلَ لی: أمّا الأغنیاءُ فإنَّهم على البابِ یُحاسَبُون ویُمَحَّصُونَ، وأما النساءُ فألهاهُنَّ الأحمران: الذهبُ والحریرُ» الحدیث.

رواه أبو الشیخ ابن حیان وغیره([15]) من طریق عبیدالله بن زَحْر عن علی بن یزید([16]) عن القاسم عنه.

از ابوامامه س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «در خواب دیدم که وارد بهشت شدم که والاترین مقام در میان بهشتیان از آنِ فقرای مهاجرین و فرزندان مومنان بود و هیچ گروهی در بهشت کمتر از ثروتمندان و زنان نبود. پس به من گفته شد: ثروتمندان بر درب بهشت مورد حسابرسی و آزمایش هستند اما زنان را دو چیز سرگرم نموده: طلا و لباس ابریشمی».

3000- (ضعیف) وتقدم حدیث أبی أمامة [16- البیوع/19] عَنِ النَّبِیِّ ج قَالَ: «یَبِیتُ قَوْمٌ مِنْ هَذِهِ الْأُمَّةِ عَلَى طُعْمٍ وَشُرْبٍ وَلَهْوٍ وَلَعِبٍ، فَیُصْبِحُوا وَقَدْ مُسِخُوا قِرَدَةً وَخَنَازِیرَ، وَلَیُصِیبَنَّهُمْ خَسْفٌ وَقَذْفٌ، حَتَّى یُصْبِحَ النَّاسُ فَیَقُولُونَ: قَدْ خُسِفَ اللَّیْلَةَ بِبَنِی فُلَانٍ، وَخُسِفَ اللَّیْلَةَ بِدَارِ فُلَانٍ، وَلَتُرْسَلَنَّ عَلَیْهِمْ حِجَارَةٌ مِنَ السَّمَاءِ؛ کَمَا أُرْسِلَتْ عَلَى قَوْمِ لُوطٍ عَلَى قَبَائِلَ فِیهَا وَعَلَى دُورٍ، وَلَتُرْسَلَنَّ عَلَیْهِمُ الرِّیحُ الْعَقِیمُ؛ الَّتِی أَهْلَکَتْ عَادًا عَلَى قَبَائِلَ فِیهَا وَعَلَى دُورٍ، بِشُرْبِهِمُ الْخَمْرَ، وَلُبْسِهِمُ الْحَرِیرَ، وَاتِّخَاذِهِمُ الْقَیْنَاتِ، وَأَکْلِهِمُ الرِّبَا، وَقَطِیعَةِ الرَّحِمَ، وَخَصْلَةٍ نَسِیَهَا جَعْفَرٌ».

رواه أحمد والبیهقی.

از ابوامامه س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «گروهی از این امت بر سفره غذا و نوشیدنی و لهو و لعب شب را صبح می‌کنند درحالی‌که صبح به بوزینه و خوک مسخ شده‌اند و به خسف و قذف مبتلا می‌شوند چنان‌که مردم صبح کرده و می‌گویند: دیشب بنی فلان دچار خسف شد و دیشب در فلان سرزمین خسف رخ داد. و از آسمان بر آنها سنگ می‌بارد چنان‌که بر قوم لوط بارید. بر قبایلی که در آنها هستند و بر سرزمین‌های ایشان. و بر آنها تندبادی از جنس بادی که قوم عاد را نابود کرد می‌وزد. بر قبایلی که در آنها هستند و بر سرزمین‌های ایشان؛ و دلیل این همه عذاب شراب‌خواری و پوشیدن لباس ابریشمی و زنان آواز خوان و ربا خواری و قطع پیوند خویشاوندی می‌باشد». و خصلت دیگری بود که جعفر فراموش کرده است.

3001-2067- (22) (صحیح) وَعَنْ عَبْدالرَّحْمَنِ بْنَ غَنْمٍ الْأَشْعَرِیَّ قَالَ: حَدَّثَنِی أَبُو عَامِرٍ أَوْ أَبُو([17]) مَالِکٍ الْأَشْعَرِی، - وَاللَّهِ یَمِینٌ أُخْرَى مَا کَذَّبَنِی - أَنَّهُ سَمِعَ رَسُولَ اللَّهِ ج یَقُولُ: «لَیَکُونَنَّ مِنْ أُمَّتِی أَقْوَامٌ یَسْتَحِلُّونَ الْخَمرَ وَالْحَرِیرَ» - وَذَکَرَ کَلَامًا قَالَ([18]): - «یَمْسَخُ مِنْهُمْ قِرَدَةً وَخَنَازِیرَ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَةِ».

رواه البخاری تعلیقاً، وأبو داود -واللفظ له-.

از عبدالرحمن بن غنم اشعری روایت است که ابو عامر یا ابومالک اشعری به من گفت: - و قسم به خدا که به من دروغ نگفت - که از رسول الله ج شنیده که فرمودند: «افرادی از امتم خواهند بود  که شراب و ابریشم را حلال می‌کنند». و ادامه داد تا اینکه فرمود: «و از جمع آنها افرادی تا روز قیامت به میمون و خوک تبدیل می‌شوند».

6- (الترهیب من تشبه الرجل بالمرأة، أوالمرأة بالرجل فی لباس أو کلام أو حرکة أو نحو ذلک)



([1]) قلت: هذه الزیادة أخرجها النسائی فی "الکبرى" (5/ 465/ 9584) دون "الصغرى". وسندها صحیح، وأخرجها أحمد أیضاً، ولیس عند البخاری: "لا تلبسوا الحریر". انظر "الإرواء" (1/ 309)، وهی کما ترى موقوفة، ورواها أحمد (1/ 37) بلفظ: وقال عبدالله بن الزبیر من عنده. . "، ومع ذلک فهو مخالف لحدیث أبی سعید مرفوعاً بزیادة: "وإنْ دخل الجنة لبسه أهل الجنة، ولم یلبسه". أخرجه النسائی فی "الکبرى" (5/ 471/ 9611)، والحاکم (4/ 191) وصححه، ووافقه الذهبی. وفیه داود السراج، لم یروِ عنه غیر قتادة، ولم یوثقه غیر ابن حبان. ونحوه زیادة البیهقی فی حدیث ابن عمر الآتی فی (21- الحدود/ 6) الحدیث السابع منه.

([2]) قلت: کذا قال، وفیه داود السراج، وهو مجهول کما قال ابن المدینی وغیره. وهو بشطره الثانی منکر، لأنه لم یرد فی أحادیث الباب الصحیحة، وترى بعضها فی "الصحیح".

([3]) قلت: وأخرجه البیهقی فی "شعب الإیمان" (2/ 215/ 2) وقال: "ورویناه من حدیث أبی موسى وعقبة بن عامر وغیرهما عن النبی ج وفیه زیادة: (حل لإناثهم)". ثم ساقه من حدیث ابن عمرو مرفوعاً.

([4]) سقطت من الأصل، والظاهر أن الروایة کذلک فی "صحیح ابن حبان"، فقد سقطت أیضاً من "موارد الظمآن" (1461)، وهو فیه من روایة عمرو بن الحارث عن أبی رقیة. و (أبو رقیة) لیس له ذکر فی الرواة مطلقاً، وإنما ابنه هشام، وفی الرواة عنه ذکروا عَمْراً هذا، وقد جاء على الصواب فی "مسند أحمد" (4/ 156). ثم طبع "الإحسان فی تقریب صحیح ابن حبان" فرأیته فیه على الصواب؛ وغفل عن هذا التصحیح المبتلون بالغفلة والتشبع بما لم یعطوا!

([5]) بکسر الدال، وقد تفتح: هو الثیاب المتخذة من الإبریسم، فارسی معرب.

([6]) جمع (قینة): عبارت است از کنیز آوازخوان. و نیز جمع آن (قینات) میباشد.

([7]) شوره گز، مفرد آن (غضاة) میباشد. در «المصباح» میگوید: و چوب آن از سختترین چوبها میباشد و به همین دلیل زغال آن سخت است.

([8]) میگویم: ظاهرا این مقدار بیش از چهار انگشت بوده است چراکه به اندازهی چهار انگشت از آن به نص حدیث عمر در مسلم (2069) و دیگر کتب روایی جایز است. نگا: "الصحیحة" (2684).

([9]) لیس فی هذه الروایة قوله: "فی الدنیا" عند أحمد (6/ 324) والسیاق له، وإنما هو فی الروایة الأخرى لأحمد أیضاً (6/ 430)، وکانت هذه فی الأصل بلفظ: "مذلة من النار" فصححته منه ومن "جامع المسانید" (15/ 349) وأطراف "المسند" (8/ 398)، وکأن المؤلف لفق بین الروایتین، وکذلک روایتا الطبرانی فی "المعجم الکبیر" (24/ 65/ 170 و171)، ومدار الروایات على شریک عن جابر!!

([10]) قلت: وکذا قال الهیثمی. وقد أخرجه أحمد (5/ 261)، وکذا ابنه عبدالله بسند حسن. ثم رواه أحمد من وجه آخر، وفیه ابن لهیعة، لکنه متابَع فی الوجه الأول.

([11]) قال الحافظ فی "الفتح" (10/ 243): "وهذه الزیادة مدرجة فی الخبر، وهی موقوفة على ابن الزبیر، بیَّن ذلک النسائی أیضاً من طریق شعبة. . . فذکر الحدیث، وفی آخره: قال ابن الزبیر. . فذکر الزیادة. وکذا أخرجه الإسماعیلی من طریق علی بن الجعد عن شعبة، ولفظه: فقال ابن الزبیر من رأیه: فذکره نحوه". قلت: روایة شعبة هذه عند أحمد أیضاً (1/ 37): ثنا یحیى عن شعبة به. وروایة النسائی المدرجة والموقوفة لیست فی "الصغرى" له، وإنما فی "الکبرى" له کما بینت فی تعلیقی على الحدیث فی أول الباب، فإعادة المؤلف إیاه تکرار بدون فائدة تذکر، بل إنه أوهم رفعها!! وغفل عن ذلک المعلقون الثلاثة!

([12]) الأصل "أهل"، وهو خطأ جرى علیه المعلقون الثلاثة، والتصحیح من النسائی وغیره.

([13]) فی الأصل والمخطوطة، "تلبسونها"، والمثبت من النسائی. وکذا عند أحمد (4/ 145) وابن حبان (1463). وأما الحاکم فقال: "فلا تلبسنها".

ترجیح سندی این است که مقصود از (الأهل): همسران رسول الله ج و مراد از (الحلیة) مطلق آن از طلا و نقره میباشد. و میگوید: چه بسا این مساله مخصوص همسران پیامبر بوده است تا آخرت را بر دنیا ترجیح دهند و همچنین در مورد ابریشم.

([14]) (الحظیرة) در اصل به معنای جایی است که اطراف آن دیوار کشیده شده تا مکانی امن در برابر گرما و سرما برای گوسفندان و شتران باشد. مراد از آن در اینجا بهشت است.

([15]) قلت: کأحمد، فکان العزو إلیه أولى، وإن کانت الطریق واحدة، انظر "الضعیفة" (5346).

([16]) الأصل: (زید)، والتصویب من "المخطوطة" و"المسند" وکتب الرجال.

([17]) الأصل: (و)، والتصویب من "البخاری" و"أبی داود" و"مختصره" (3881) للمؤلف، وانظر "عون المعبود" (4/ 81).

([18]) قلت: هو ما فی روایة البخاری والطبرانی وغیرهما: "والمعازف، ولینزلن أقوام إلى جنب علم، تروح علیهم سارحة لهم، فیأتیهم رجل لحاجته، فیقولون له: ارجع إلینا غداً، فیبیتهم الله عز وجل، فیضع العَلم علیهم، ویمسخ آخرین. . .". انظر "الصحیحة" (91)، وکتابی الجدید الفرید "تحریم آلات الطرب" (ص 38-43).

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد