ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
ترغیب به گفتن کلماتی که هنگام ترس از ظالم گفته میشود
3251-1356- (1) (ضعیف) عَنْ عَبْدِاللهِ بْنِ مَسْعُودٍ س عَنِ النَّبِیِّ ج قَالَ: «إِذَا تَخَوَّفَ أَحَدُکُمُ السُّلْطَانَ فَلْیَقُلِ: اللهُمَّ رَبَّ السَّمَاوَاتِ السَّبْعِ وَرَبَّ الْعَرْشِ الْعَظِیمِ؛ کُنْ لِی جَارًا مِنْ شَرِّ فُلَانِ بْنِ فُلَانٍ - یَعْنِی الَّذِی یُرِیدُه -، وَشَرِّ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ وَأَتْبَاعِهِمْ أَنْ یَفْرُطَ عَلَیَّ أَحَدٌ مِنْهُمْ، عَزَّ جَارُکَ، وَجَلَّ ثَنَاؤُکَ، وَلَا إِلَهَ غَیْرُکَ».
رواه الطبرانی، ورجاله رجال "الصحیح"؛ إلا جنادة بن سلم([1])، وقد وثق.
از عبدالله بن مسعود س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «چون یکی از شما از پادشاه میترسید پس باید بگوید: پروردگارا، رب آسمانهای هفتگانه و رب عرش بزرگ؛ در برابر شر فلان بن فلان پناه من باش و در برابر شر جن و انسان و پیروان آنها که یکی از آنها به من تجاوز کند؛ با عظمت است پناه تو و بزرگوار است ثنای تو و نیست معبود بر حقی جز تو».
0-2237- (1) (صحیح موقوف) ورواه الأصبهانی وغیره موقوفاً على عبدالله؛ لم یرفعوه. [قلت: ولفظه: «إذا خاف أحدکم السلطانَ الجائرَ فلیقل: (اللهم ربَّ السموات السبع، وربَّ العرش العظیم، کن لی جاراً من فلان ابن فلان وأتباعه من خلقک؛ من الجن والإنس؛ أن یفرط علیَّ أحد منهم، أو أن یطغى، عزَّ جارُک، وجلَّ ثناؤک، ولا إله إلا أنت)"]([2]).
و از عبدالله بن مسعود س روایت است که میگوید: هرگاه یکی از شما از حاکم و پادشاه ظالمی ترسید پس باید بگوید: (اللهم رب السموات...) خدایا! پروردگار آسمانهای هفتگانه و عرش عظیم، مرا از فلان بن فلان و پیروان او از جن و انس در امان نگه دار، از اینکه بر من ظلمی روا داشته یا تعدی کنند؛ کسی که به تو پناه برد غالب است و بزرگ است ثنا و ستایش تو و معبود به حقی نیست جز تو.
3252-2238- (2) (صحیح موقوف) وَعَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ ب قَالَ: إِذَا أَتَیْتَ سُلْطَانًا مَهِیبًا تَخَافُ أَنْ یَسْطُوَ بِکَ فَقُلْ: (اللهُ أَکْبَرُ، اللهُ أَعَزُّ مِنْ خَلْقِهِ جَمِیعًا، اللهُ أَعَزُّ مِن مَا أَخَافُ وَأَحْذَرُ، أَعُوذُ بِاللهِ الَّذِی لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ، الْمُمْسِکُ السَّمَاوَاتِ أَنْ یَقَعْنَ عَلَى الْأَرْضِ إِلَّا بِإِذْنِهِ؛ مِنْ شَرِّ عَبْدِکَ فُلَانٍ وَجُنُودِهِ وَأَتْبَاعِهِ وَأَشْیَاعِهِ مِنَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ، اللّهُمَّ کُنْ لِی جَارًا مِنْ شَرِّهِمْ، جَلَّ ثَنَاؤُکَ، وَعَزَّ جَارُکَ وَتَبَارَکَ اسْمُکَ، وَلَا إِلَهَ غَیْرُکَ - ثَلَاثَ مَرَّاتٍ -).
رواه ابن أبی شیبة موقوفاً. وهذا لفظه، وهو أتم. ورواه الطبرانی ولیس عنده "ثلاث مرات"([3])، ورجاله محتج بهم فی "الصحیح".
از ابن عباس ب روایت است که میگوید: هرگاه نزد حاکم و پادشاهی با هیبت رفتی و ترسیدی به تو آسیبی برساند، پس - سه بار بگوید- بگو: (الله اکبر، خداوند از تمام مخلوقاتش قویتر است، خداوند قویتر است از آنچه من از او ترسیده و از او دوری میکنم، پناه میبرم به خداوندی که معبود به حقی جز او نیست و نگهدارندهی آسمانهاست از اینکه بر زمین بیفتند مگر به اجازهی او؛ از شر بندهات فلانی و لشکریان و پیروان و طرفدارانش از جن و انس، خداوندا! مرا از شر آنها در امان نگه دار، ستایش تو بزرگ است و کسی که به تو پناه برد غالب است و نام تو با برکت است و معبود به حقی جز تو نیست)».
3253-2239- (3) (صحیح موقوف) وَعَنْ أَبِی مَجْلَزٍ - واسمه لاحق بن حمید- قَالَ: مَنْ خَافَ مِنْ أَمِیرٍ ظُلْمًا فَقَالَ: (رَضِیتُ بِاللَّهِ رَبًّا، وَبِالْإِسْلَامِ دِینًا، وَبِمُحَمَّدٍ ج نَبِیًّا، وَبِالْقُرْآنِ حَکَمًا وَإِمَامًا)، نَجَّاهُ اللَّهُ مِنْهُ.
رواه ابن أبی شیبة موقوفاً علیه، وهو تابعی ثقة.
از ابی مَجلَز - که اسمش لاحق بن حمید است - روایت است که میگوید: کسیکه از امیر ظالمی میترسد پس بگوید: (رَضِیتُ بِاللهِ رَبًّا...) به الله به عنوان پروردگار و به اسلام به عنوان دین و به محمد به عنوان پیامبر و به قرآن به عنوان قاضی و امام راضی شدم) خداوند او را از آن امیر ظالم نجات میدهد.
7- (الترغیب فی الامتناع عن الدخول على الظلمة، والترهیب من الدخول علیهم وتصدیقهم وإعانتهم)
([1]) قلت: وهو ضعیف، وفوقه الراوی عن ابن مسعود، وهو لیس من رجال "الصحیح" خلافاً لقول المصنف، وإن تبعه الهیثمی، وهو إلى ذلک لم یوثقه أحد کما بینته فی "الضعیفة" (2400). ولکنه صح موقوفاً، تراه فی "الصحیح". ولم یفرق بینهما المعلقون الثلاثة فخبطوا وقالوا: "حسن"!!
([2]) قلت: وهو موقوف یحتمل أن یکون فی حکم المرفوع، وإسناده صحیح، بخلاف المرفوع فضعیف، ولذلک فرقت بینهما، وأما المعلقون الثلاثة فصدَّروا تخریجهم بقولهم: "حسن" دونما أی تفریق وتبیین بین المرفوع والموقوف کما هی عادتهم.
([3]) قلت: بلى! هو عنده فی "معجمه الکبیر" (10/ 314/ 10599)، وإسناده إسناد ابن أبی شیبة؛ سوى شیخه علی بن عبدالعزیز، وهو ثقة حافظ. والأولى عزوه للبخاری فی "الأدب المفرد" (708)، فإنه تابع ابن أبی شیبة.