اهل سنت

آنچه در این وبلاگ مخالف قرآن و سنت بود دور بندازید. الله در قرآن میفرماید:(پس بندگانم را بشارت ده، همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند. اینانند که خداوند هدایتشان کرده و اینانند که خردمندانند». زمر، آیه 17 و 18

اهل سنت

آنچه در این وبلاگ مخالف قرآن و سنت بود دور بندازید. الله در قرآن میفرماید:(پس بندگانم را بشارت ده، همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند. اینانند که خداوند هدایتشان کرده و اینانند که خردمندانند». زمر، آیه 17 و 18

فصلی در آواز حور عین

فصلی در آواز حور عین

5429-2231- (1) (منکر) عَنْ عَلِیٍّ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: «إِنَّ فِی الجَنَّةِ لَمُجْتَمَعًا لِلْحُورِ العِینِ، یَرفَعْنَ بِأَصْوَاتٍ لَمْ تَسْمَعِ الخَلَائِقُ بِمِثْلَهَا، یَقُلْنَ: نَحْنُ الخَالِدَاتُ فَلَا نَبِیدُ، وَنَحْنُ النَّاعِمَاتُ فَلَا نَبْأَسُ، وَنَحْنُ الرَّاضِیَاتُ فَلَا نَسْخَطُ، طُوبَى لِمَنْ کَانَ لَنَا وَکُنَّا لَهُ».

رواه الترمذی وقال: «حدیث غریب»، والبیهقی[1].

5430-2232- (2) (ضعیف جداً) وَرُوِیَ عَن أَبِی أُمَامَةَ س عَنِ النَّبِیِّ ج قَالَ: «مَا مِن عبدٍ یدخُلُ الجنَّةَ؛ إلا عند رأسِه ورِجلَیهِ ثِنتانِ مِنَ الحور العینِ تُغَنِّیانِ بأحسَنِ صَوتٍ سَمِعَهُ الإنسُ والجِنُّ، ولیسَ بمزامِیرِ الشیطانِ، ولکن بتَحمیدِ الله وتقدِیسِهِ».

رواه الطبرانی[2]، والبیهقی.

5431-3749- (1) (صحیح) وَعَنِ ابْنِ عُمَرَ ب قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: «إِنَّ أَزْوَاجَ أَهْلِ الْجَنَّةِ لَیُغَنِّینَ أَزْوَاجَهُنَّ بِأَحْسَنِ أَصْوَاتٍ مَا سَمِعَهَا أَحَدٌ قَطُّ، إِنَّ مِمَّا یُغَنِّینَ بِهِ: نَحْنُ الْخَیْرَاتُ الْحِسَانُ، أَزْوَاجُ قَوْمٍ کِرَامْ، یَنْظُرونَ بِقُرَّةِ أَعْیَانْ. وَإِنَّ مِمَّا یُغَنِّینَ بِهِ: نَحْنُ الْخَالِدَاتُ فَلَا نَمُتْنَهْ. نَحْنُ الْآمِنَاتُ فَلَا تَخَفْنَهْ. نَحْنُ الْمُقِیمَاتُ فَلَا نَظْعَنَّهْ».

رواه الطبرانی فی «الصغیر» و«الأوسط»، ورواتهما رواة «الصحیح»[3].

از ابن عمر ب روایت است که رسول الله ج فرمودند: «زنان بهشتی برای همسران‌شان زیباترین آوازهایی که هیچکس آنها را نشنیده، می‌خوانند و از نغمه و آوازهای زیبای‌شان چنین است: ما زنان خوش‌رفتار و زیبایی هستیم، همسر مردان کریم که به چشم روشنی ‌می‌نگرند. و از نغمه و آوازهای زیبای‌شان چنین است: ما همیشه زنده‌ایم و نمی‌میریم، ما در امنیت هستیم و نمی‌ترسیم. و ما مقیمان و پایدارانیم که کوچ نمی‌کنیم»[4] .

5432-3750- (2) (صحیح لغیره) وَعَنْ أَنَسِ بْنِ مَالِکٍ س؛ أنَّ النَّبِیَّ ج  قَالَ: «إِنَّ الْحُورَ فِی الْجَنَّةِ یُغَنِّیْنَ یَقُلْنَ: نَحْنُ الْحُورُ الْحِسَانُ، هُدِینَا لِأَزْوَاجٍ کِرَامٍ».

رواه ابن أبی الدنیا، والطبرانی[5] - واللفظ له -، وإسناده مقارب[6]. ورواه البیهقی عن ابنٍ لأنس بن مالک - لم یسمِّه - عن أنس.

از انس بن مالک س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «حوریان در بهشت آواز می‌خوانند و‌ می‌گویند: ما زنانی جوان و زیبارو هستیم که به همسرانی کریم هدیه داده شده‌ایم».

5433-2233- (3) (منکر) وَرُوِیَ عَنْ ابْنِ أَبِی أَوْفَى ب قَالَ: قَالَ رَسُولُ الله ج: «یُزَوَّجُ إلى کلِّ رجُلٍ مِن أهلِ الجنَّةِ؛ أربَعَةُ آلافِ بِکرٍ، وثمانِیَةُ آلافِ أیِّمٍ، و مئَةُ حَوراءَ، فیَجتَمِعنَ فی کلِّ سبعَةِ أیَّامٍ فیَقُلنَ بأصواتٍ حِسانٍ لم یَسمَع الخلائقُ بِمِثلِهِنَّ: نحنُ الخالِداتُ فلا نَبیدُ، ونحنُ الناعِماتُ فلا نَبأسُ، ونحنُ الراضیاتُ فلا نَسخَطُ، ونحنُ المقیماتُ فلا نَظعَنُ، طوبى لِمَن کانَ لنا وکنَّا له».

رواه أبو نعیم فی «صفة الجنة»[7].

5434-3751- (3) (صحیح موقوف) وَعَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ س قَالَ: إِنَّ فِی الْجَنَّةِ نَهْرًا طُولَ الْجَنَّةِ، حَافَّتَاهُ الْعَذَارَى، قِیَامٌ مُتَقَابِلَاتٌ، یَغنِّینَ بِأَحْسَنِ أَصْوَاتٍ یَسْمَعُهَا الْخَلَائِقُ، حَتَّى مَا یَرَوْنَ أَنَّ فِیَ الْجَنَّةِ لَذَّةً مِثْلَهَا. قُلْنَا: یَا أَبَا هُرَیْرَةَ! وَمَا ذَلِکَ الْغِنَاءُ؟ قَالَ: إِنْ شَاءَ اللَّهُ التَّسْبِیحُ وَالتَّحْمِیدُ وَالتَّقْدِیسُ وَثَنَاءٌ عَلَى الرَّبِّ عَزَّ وَجَلَّ.

رواه البیهقی موقوفاً[8].

از ابوهریره س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «در بهشت نهری به اندازه‌ی طول بهشت وجود دارد که در دو جانب آن زنانی باکره روبروی هم ایستاده با زیباترین آوازها نغمه سرایی می‌کنند که تمام خلایق آن را می‌شنوند تا جایی که فکر نمی‌کنند در بهشت چیزی لذت‌بخش‌تر از این باشد. گفتیم: ای ابوهریره، آن نغمه چیست؟ گفت: اگر خدا بخواهد تسبیح و حمد و تقدیس و ستایش الله ﻷ است.

13 (فصل فی سوق الجنة)



([1]) فی "البعث" (210/ 418). وهناک من هو أولى بالعزو إلیه منه، مثل ابن أبی شیبة (13/ 100-101)، وعبدالله بن أحمد فی "زوائد المسند" (1/ 156)، وحسین المروزی فی "زوائد الزهد" (523/ 1487)، وعزاه المعلق على "البعث" إلى أحمد وابن المبارک! وهو خطأ. وفیه عبدالرحمن بن إسحاق أبو شیبة الکوفی؛ ضعیف اتفاقاً، عن النعمان بن سعد، قال الحافظ: "لم یرو عنه غیر أبی شیبة، فلا یحتج بخبره".

([2]) قلت: أخرجه فی "المعجم الکبیر" (7478)، ومن الأوهام والتناقضات، قول الحافظ العراقی فی "تخریج الإحیاء": "... بإسناد حسن"! وخالفه تلمیذه الهیثمی فقال: "... وفیه من لم أعرفهم"! ونقله عنهما الجهلة الثلاثة وقالوا: "حسن"! خبط عشواء، وکل ذلک خطأ؛ فإن فیه (خالد بن یزید بن أبی مالک) وهو ضعیف اتهمه ابن معین. ومن طریقه أخرجه البیهقی، وکذا أبو نعیم فی "صفة الجنة" (434)، وقد تکلم المعلق الفاضل على رجاله، ولکن شرد بصره عن (خالد) هذا فلم یتکلم علیه وهو العلة، ولذلک حسنه وتعجب من تصدیر المؤلف إیاه بصیغة التمریض! وإذا عرف السبب بطل العجب! ولهذه الأوهام رأیت من الواجب التنبیه علیها بأخصر ما یمکن من العبارة، والتفصیل فی "الضعیفة" (5028).

([3]) فی هذا الإطلاق نظر کنظائره - بینته فی غیر ما موضع، فإن شیخ الطبرانی فیه (عمارة بن وثیمة) لیس من رواة "الصحیح"، وقد روى عنه جمع، له ترجمة مختصرة فی "تاریخ الإسلام" (21/ 230-231)، وسکت عنه، ومثله یسلّکون حدیثه، لا سیما والطبرانی قد أشار إلى أنه لم یتفرد به. والله أعلم.

([4]) حور مُفردش حوراء و حوراء: زن جوان، نیکوی زیبا صورتِ سفید که سیاهی چشمانش سیاه و سفیدی آن کاملا سفید باشد.

و عین جمع عیناء: زن دارای چشمان بزرگ است.

حور العین: دوشیزگانی هستند که خداوند آنها را باکره آفریده و پس از آمیزش بکارت خود را بازمی‌یابند و شیفته‌ی همسر خود بوده و هم سن او می‌باشند و به جز همسران خود به کسی دیگر عشق نمی‌ورزند و دارای اخلاقی نیک و سرشت دلربا هستند که از پلیدی‌ها و عیوب به دور می‌باشند.

و شاید آنها را حور العین نامیده‌اند تا مردانی که در دنیا از چشم‌چرانی و نگاه به نامحرم‌ها خودداری کرده‌اند در آنجا با نگاه به چشمان آن زنانِ زیبارو لذت بی‌پایانی ببرند. (والله أعلم) (م).

([5]) هذا الإطلاق یوهم أنه فی "معجمه الکبیر"، والواقع أنه فی "الأوسط" (7/ 257/ 6493).

([6]) کذا الأصل، وفی نقل الناجی عنه أنه قال: "وإسناده ثقات". ولعل ما أثبتناه أقرب إلى الصواب لأن فیه عون بن الخطاب؛ ولم یوثقه أحد إلا أن یکون ابن حبان، کَما قد یشیر إلى ذلک قول الهیثمی: "ورجاله وثقوا". ثم رأیته فی "ثقات ابن حبان" (7/ 279). وله شواهد مخرجة فی "الروض النضیر" (496).

([7]) قلت: فیه (عبد الله بن أبی نور)، وهو ضعیف، وکذبه بعضهم. یرویه عن عبدالرحمن بن سابط عن ابن أبی أوفى. وأخرجه البیهقی من طریق أخرى مجهولة عنه، وقال (207/ 413): "الصحیح من قول ابن سابط". وفی سنده عنه (لیث) وهو ابن أبی سلیم؛ ضعیف مختلط. وقد خرجت الحدیث فی "الضعیفة" (6103).

([8]) فی "البعث" (213/ 425) بإسناد صحیح مخرج فی "الضعیفة" تحت حدیث آخر عن أبی أمامة نحوه برقم (5028). وإن من جهالات المعلقین الثلاثة وجرأتهم على قفو ما لا علم لهم به قولهم (4/ 449/ 5542): "ضعیف موقوف، رواه البیهقی فی «البعث والنشور» (425)"!!

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد