5459-3763- (1) (صحیح) عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: «قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ: أَعْدَدْتُ لِعِبَادِی الصَّالِحِینَ مَا لاَ عَیْنٌ رَأَتْ، وَلاَ أُذُنٌ سَمِعَتْ، وَلاَ خَطَرَ عَلَى قَلْبِ بَشَرٍ. وَاقْرَؤوا إِنْ شِئْتُمْ: ﴿فَلَا تَعۡلَمُ نَفۡسٞ مَّآ أُخۡفِیَ لَهُم مِّن قُرَّةِ أَعۡیُنٖ﴾».
رواه البخاری ومسلم والترمذی والنسائی وابن ماجه.
از ابوهریره س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «خداوند متعال میفرماید: برای بندگان نیک و صالح خودم نعمتهایی آماده کردهام که هیچ چشمی ندیده و هیچ گوشی نشنیده و به قلب هیچکس خطور نکرده است و مصداق آن در قرآن مجید این است: ﴿فَلَا تَعۡلَمُ نَفۡسٞ مَّآ أُخۡفِیَ لَهُم مِّن قُرَّةِ أَعۡیُنٖ﴾ [السجدة: 17] «پس هیچکس نمیداند چه پاداشهای (عظیمی) که مایۀ روشنی چشمهاست برای آنها نهفته شده است».
5460-3764- (2) (صحیح) وَعَن سَهْلِ بْنِ سَعْدٍ السَّاعِدِیَّ س قَالَ: شَهِدْتُ مِنْ رَسُولِ اللهِ ج مَجْلِسًا وَصَفَ فِیهِ الْجَنَّةَ حَتَّى انْتَهَى، ثُمَّ قَالَ فِی آخِرِ حَدِیثِهِ: «فِیهَا مَا لَا عَیْنٌ رَأَتْ، وَلَا أُذُنٌ سَمِعَتْ، وَلَا خَطَرَ عَلَى قَلْبِ بَشَرٍ»، ثُمَّ قَرَأَ هَاتین الْآیَتین: ﴿تَتَجَافَىٰ جُنُوبُهُمۡ عَنِ ٱلۡمَضَاجِعِ یَدۡعُونَ رَبَّهُمۡ خَوۡفٗا وَطَمَعٗا وَمِمَّا رَزَقۡنَٰهُمۡ یُنفِقُونَ. فَلَا تَعۡلَمُ نَفۡسٞ مَّآ أُخۡفِیَ لَهُم مِّن قُرَّةِ أَعۡیُنٖ جَزَآءَۢ بِمَا کَانُواْ یَعۡمَلُونَ﴾».
رواه مسلم.
سهل بن سعد الساعدی س میگوید: با رسول الله ج در مجلسی حاضر شدم که توصیف بهشت مینمودند؛ سپس در آخر حدیث میگوید: رسول الله ج فرمود: «در بهشت نعمتهایی است که هیچ چشمی ندیده و هیچ گوشی نشنیده و به قلب هیچکس خطور نکرده است». سپس این آیه را تلاوت نمود: ﴿تَتَجَافَىٰ جُنُوبُهُمۡ عَنِ ٱلۡمَضَاجِعِ یَدۡعُونَ رَبَّهُمۡ خَوۡفٗا وَطَمَعٗا وَمِمَّا رَزَقۡنَٰهُمۡ یُنفِقُونَ. فَلَا تَعۡلَمُ نَفۡسٞ مَّآ أُخۡفِیَ لَهُم مِّن قُرَّةِ أَعۡیُنٖ جَزَآءَۢ بِمَا کَانُواْ یَعۡمَلُونَ﴾ [السجدة: 16-17] «پهلوهایشان از بسترها (در دل شب) دور میشود، پروردگارشان را با بیم و امید میخوانند و از آنچه به آنها روزی دادهایم انفاق میکنند. پس هیچکس نمیداند چه پاداشهای (عظیمی) که مایۀ روشنی چشمهاست برای آنها نهفته شده است، به (پاس) آنچه که (در دنیا) انجام میدادند».
5461-3765- (3) (صحیح) وَعَنْ دَاوُدَ بْنِ عَامِرِ بْنِ سَعْدِ بْنِ أَبِی وَقَّاصٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ جَدِّهِ ش عَنِ النَّبِیِّ ج قَالَ: «لَوْ أَنَّ مَا یُقِلُّ ظُفُرٌ مِمَّا فِی الجَنَّةِ بَدَا؛ لَتَزَخْرَفَ لَهُ مَا بَیْنَ خَوَافِقِ السَّمَوَاتِ وَالأَرْضِ، وَلَوْ أَنَّ رَجُلًا مِنْ أَهْلِ الجَنَّةِ اطَّلَعَ فَبَدَا سِوارُهُ؛ لَطَمَسَ ضَوْءَ الشَّمْسِ کَمَا تَطْمِسُ الشَّمْسُ ضَوْءَ النُّجُومِ».
رواه ابن أبی الدنیا والترمذی وقال: «حدیث حسن غریب»[1].
از سعد بن ابی وقاص س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «اگر کسی به اندازهی توان حملش از نعمات بهشت آشکار میکرد، تمام جوانب آسمانها و زمین را میآراست و اگر مردی از اهل بهشت بر اهل دنیا ظاهر میگردید، النگویش نور خورشید را محو میکرد چنانکه خورشید نور ستارگان را محو میکند».
5462-2247- (1) (ضعیف) وَعَنِ ابنِ عَبَّاسٍ ب قَالَ: قَالَ رَسُولُ الله ج: «لَمَّا خَلَقَ اللَّهُ جَنَّةَ (عَدْنٍ) خَلَقَ فِیهَا مَا لَا عَیْنٌ رَأَتْ، وَلَا أُذُنٌ سَمِعَتْ وَلَا خَطَرَ عَلَى قَلْبِ بِشْرٍ، ثُمَّ قَالَ لَهَا: تَکَلَّمِی. فَقَالَتْ: ﴿قَدۡ أَفۡلَحَ ٱلۡمُؤۡمِنُونَ﴾».
وفی روایة: «خَلَقَ اللَّهُ جَنَّةَ عَدْنٍ بِیَدِهِ، وَدَلَّی فِیهَا ثِمَارَهَا، وَشَقَّ فِیهَا أَنْهَارَهَا، ثُمَّ قَالَ لَهَا: تَکَلَّمِی. فَقَالَتْ: ﴿قَدۡ أَفۡلَحَ ٱلۡمُؤۡمِنُونَ﴾. فَقَالَ: وَعِزَّتِی وَجَلَالِی لَا یُجَاوِرُنِی فِیکِ بِخَیْلٌ».
رواه الطبرانی فی «الکبیر» و«الأوسط» بإسنادین أحدهما جید. [مضى هنا أول 4- فصل]. ورواه ابن أبی الدنیا من حدیث أنس بنحوه. وتقدم لفظه [أیضاً 4- فصل/ 2].
5463-3766- (4) (صحیح لغیره) وَعَنْ أَبِی سَعِیدٍ الْخُدْرِیِّ س قَالَ: سَمِعْتُ النَّبِیَّ ج یَقُولُ: «فِی الْجَنَّةِ مَا لَا عَیْنٌ رَأَتْ، وَلَا أُذُنٌ سَمِعَتْ، وَلَا خَطَرَ عَلَى قَلْبِ بَشَرٍ».
رواه الطبرانی والبزار بإسناد صحیح.
ابوسعید خدری س میگوید: شنیدم که رسول الله ج در مورد بهشت میفرمود: «در بهشت نعمتهایی است که هیچ چشمی ندیده و هیچ گوشی نشنیده و بر قلب هیچ انسانی خطور نکرده است».
5464-3767- (5) (حسن صحیح) وَعَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: «قِیدُ سَوْطِ أَحَدِکُمْ مِنَ الْجَنَّةِ خَیْرٌ مِنَ الدُّنْیَا وَمَا فِیهَا وَمِثْلِهَا مَعَهَا، وَلَقَابُ قَوْسِ أَحَدِکُمْ مِنَ الْجَنَّةِ خَیْرٌ مِنَ الدُّنْیَا وَمِثْلِهَا مَعَهَا، وَلَنَصِیفُ امْرَأَةٍ مِنَ الْجَنَّةِ خَیْرٌ مِنَ الدُّنْیَا وَمِثْلِهَا مَعَهَا». قُلْتُ: یَا أَبَا هُرَیْرَةَ! مَا النَّصِیفُ؟ قَالَ: الْخِمَارُ.
رواه أحمد بإسناد جید.
از ابوهریره س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «جای شلاق یکی از شما در بهشت، از دنیا و آنچه در آن است و مانند دنیا، بهتر است؛ و طول کمان یکی از شما در بهشت، از دنیا و آنچه در آن است و مانند دنیا بهتر است. و «نصیف» زنی بهشتی از دنیا و آنچه در آن است و مانند دنیا بهتر است». گفتم: ای ابوهریره! «نصیف» چیست؟ جواب داد: روسری.
(حسن) والبخاری، ولفظه: أَنَّ رَسُولَ الله ج قَالَ: «لَقابُ قَوسٍ فِی الجَنَّةِ خَیرٌ مِمَّا تَطلُع عَلَیهِ الشَّمسُ».
و در روایت بخاری آمده است: رسول الله ج فرمودند: «جای یک کمان در بهشت بهتر از آن چیزی است که خورشید بر آن طلوع نموده است».
(صحیح) وقال: «لَغَدْوَةٌ أَوْ رَوْحَةٌ فِی سَبِیلِ اللَّهِ خَیْرٌ مِمَّا تَطْلُعُ عَلَیْهِ الشَّمْسُ وَتَغْرُبُ».
و در روایتی آمده است: «صبحگاه یا شامگاهی در راه خدا بهتر است از آنچه خورشید بر آن طلوع و غروب میکند».
(حسن صحیح) ورواه الترمذی وصححه، ولفظه: قَالَ رَسُولُ الله ج: «إِنَّ[2] مَوْضِعَ سَوْطٍ فِی الْجَنَّةِ خَیْرٌ مِنَ الدُّنْیَا وَمَا فِیهَا، وَاقْرَؤوا إِنْ شِئْتُمْ: ﴿فَمَن زُحۡزِحَ عَنِ ٱلنَّارِ وَأُدۡخِلَ ٱلۡجَنَّةَ فَقَدۡ فَازَۗ وَمَا ٱلۡحَیَوٰةُ ٱلدُّنۡیَآ إِلَّا مَتَٰعُ ٱلۡغُرُورِ﴾».
و در روایت ترمذی آمده که رسول الله ج فرمودند: «جای شلاقی در بهشت، از دنیا و آنچه در آن است بهتر میباشد؛ اگر میخواهید این آیه را بخوانید: ﴿فَمَن زُحۡزِحَ عَنِ ٱلنَّارِ وَأُدۡخِلَ ٱلۡجَنَّةَ فَقَدۡ فَازَۗ وَمَا ٱلۡحَیَوٰةُ ٱلدُّنۡیَآ إِلَّا مَتَٰعُ ٱلۡغُرُورِ﴾ [آل عمران: 185] «پس هر که از آتش (دوزخ) دور داشته شد و به بهشت در آورده شد، قطعاً رستگار شده است و زندگی دنیا چیزی جز مایه فریب نیست».
(صحیح) رواه الطبرانی فی «الأوسط» مختصراً بإسناد رواته رواة «الصحیح»، ولفظه: قَالَ رَسُولُ الله ج: «لَمَوْضِعُ سَوْطٍ فِی الْجَنَّةِ خَیْرٌ مِمَّا بَیْنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ».
و در روایت طبرانی آمده است که رسول الله ج فرمودند: «جای شلاقی در بهشت، از آنچه میان آسمان و زمین است بهتر میباشد».
وابن حبان فی «صحیحه»، ولفظه: قال: «غُدْوَةٌ فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَوْ رَوْحَةٌ خَیْرٌ مِنَ الدُّنْیَا وَمَا فِیهَا، وَلَقَابُ قَوْسِ أَحَدِکُمْ أَوْ مَوْضِعُ قَدَمٍ مِنَ الْجَنَّةِ خَیْرٌ مِنَ الدُّنْیَا وَمَا فِیهَا، وَلَوْ أَنَّ امْرَأَةً اطَّلَعَتْ إِلَى الْأَرْضِ مِنْ نِسَاءِ أَهْلِ الْجَنَّةِ لَأَضَاءَتْ مَا بَیْنَهُمَا، وَلَمَلَأَتْ مَا بَیْنَهُمَا رِیحًا، وَلَنَصِیفُهَا عَلَى رَأْسِهَا خَیْرٌ مِنَ الدُّنْیَا وَمَا فِیهَا».
و در روایت ابن حبان آمده است: « صبحگاه یا شامگاه در راه خدا از دنیا و آنچه در آن است با ارزشتر است؛ و جایی به اندازهی کمان یکی از شما یا جای پایی در بهشت از دنیا و آنچه در آن است بهتر است؛ و اگر زنی از زنان بهشتی به زمین نظری بیندازد، بین زمین و آسمان را خوشبو و نورانی خواهد نمود؛ و روسریاش از دنیا و آنچه در آن است بهتر است».
5465-3768- (6) (صحیح) وَعَنْ أَنَسٍ س؛ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ج قَالَ: «لَغُدْوَةٌ[3] فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَوْ رَوْحَةٌ خَیْرٌ مِنَ الدُّنْیَا وَمَا فِیهَا، وَلَقَابُ قَوْسِ أَحَدِکُمْ أَوْ مَوْضِعُ قِدَّه[4] فِی الجَنَّةِ خَیْرٌ مِنَ الدُّنْیَا وَمَا فِیهَا، وَلَوْ أَنَّ امْرَأَةً مِنْ نِسَاءِ أَهْلِ الجَنَّةِ اطَّلَعَتْ إِلَى الأَرْضِ لَأَضَاءَتْ مَا بَیْنَهُمَا[5]، وَلَمَلَأَتْ مَا بَیْنَهُمَا رِیحًا، وَلَنَصِیفُهَا - یعنی خمارَها - خَیْرٌ مِنَ الدُّنْیَا وَمَا فِیهَا».
رواه البخاری ومسلم، والترمذی وصححه، واللفظ له[6].
(القاب) در اینجا؛ گفته شده به معنای «القدَر»[7]: اندازه میباشد. و گفته شده: عبارت است از فاصلهی دستهی کمان تا قسمت خمیده کمان؛ و هر کمانی دو قاب دارد. و (القدّ) به کسر قاف و تشدید دال: شلاق؛ و معنای حدیث از این قرار است که: به اندازهی کمان یکی از شما یا به اندازهی جایی که شلاقش را در آن میگذارد، بهتر از دنیا و آنچه در آن است.
از انس س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «صبحگاه یا شامگاهی در راه خدا از دنیا و آنچه در آن است با ارزشتر است؛ و مسافت کمان یکی از شما یا جای پایش در بهشت، از دنیا و آنچه در آن است بهتر است؛ و اگر زنی از زنان بهشتی به زمین نظری بیفکند بین زمین و آسمان را خوشبو و نورانی خواهد نمود و روسریاش از دنیا و آنچه در آن است بهتر است».
(صحیح لغیره) وقد رواه البزار مختصراً بإسناد حسن قال: «مَوْضِعُ سَوْطٍ فِی الْجَنَّةِ خَیْرٌ مِنَ الدُّنْیَا وَمَا فِیهَا».
و در روایت بزار آمده است: «جای شلاقی در بهشت، از دنیا و آنچه در آن است بهتر است».
5466-3769- (7) (صحیح) وَعَنِ ابنِ عَبَّاسٍ ب قَالَ: «لَیْسَ فِی الْجَنَّةِ شَیْءٌ مِمَّا فِی الدُّنْیَا إِلَّا الْأَسْمَاءُ».
رواه البیهقی[8] موقوفاً بإسناد جید.
ابن عباس ب میگوید: از نعمتهایی که در بهشت وجود دارد هیچکدام در دنیا نیست مگر نام آنها.
18 – (فصل فی خلود أهل الجنة فیها، وأهل النار فیها، وما جاء فی ذبح الموت)
([1]) قلت وهو کما قال، بل أعلى، فإن له طرقاً أخرى کما فی "الصحیحة" (3396)، ورغم تحسین الترمذی فقد جزم المعلقون الثلاثة بضعفه! مع أنهم عزوه لـ "تاریخ البخاری"، وهو عنده بإسناد جید، ومن غیر طریق الترمذی! أصلحهم الله تعالى، فقد أفسدوا کثیراً.
([2]) الأصل: (وموضع)، والتصویب من "الترمذی" (3017).
([3]) الأصل: "غدوة" و"لأضاءت الدنیا وما فیها، والتصحیح من "الترمذی " (1651)، وقد نبه علیه الحافظ الناجی (ق 231/ 2) رحمه الله، وغفل عنه الثلاثة الجهلة. وعلى الصواب وقع عند البخاری (2796 و6568)، وکذا أحمد فی "المسند" (3/ 141 و157 و264)، ولیس عند مسلم (6/ 36) منه إلا جملة الغدوة.
([4]) الأصل: «قدمه»، وفی «الترمذی» (1/ 198- ط الهندیة) و (4/ 181-182 ط شاکر)، وکذا فی ط بشار أیضاَ: «یده»! والمثبت من البخاری (2796)، وکلام المصنف – الآتی – علی الغریب یویده. [ش].
([5]) الأصل: "غدوة" و"لأضاءت الدنیا وما فیها، والتصحیح من "الترمذی " (1651)، وقد نبه علیه الحافظ الناجی (ق 231/ 2) رحمه الله، وغفل عنه الثلاثة الجهلة. وعلى الصواب وقع عند البخاری (2796 و6568)، وکذا أحمد فی "المسند" (3/ 141 و157 و264)، ولیس عند مسلم (6/ 36) منه إلا جملة الغدوة.
([6]) قلت: هذا اللفظ أورده الهیثمی فی "الموارد" (2629 و2630)؛ ولا وجه لذلک، فإنه لیس على شرطه، کما نبه علیه الحافظ ابن حجر فی هامشه.
([7]) فی الطبعة السابقة (3/ 529): «القِد»! والمثبت من المنیریة (4/ 278) وسائر الطبعات، ومن «النهایة» لابن الأثیر (4/ 118). [ش].
([8]) قلت: أخرجه فی "البعث" (1/ 368) من طریق وکیع عن الأعمش عن أبی ظبیان عن ابن عباس. وهذا إسناد صحیح على شرط البخاری کما حققته فی "الصحیحة" (2188)، وأما الجهلة الثلاثة فقالوا بغیر علم: "حسن موقوف"! ثم إنه قد رواه من هو أولى بالعزو من البیهقی، وهو هناد بن السری قال فی "الزهد" (1/ 349): حدثنا وکیع به، وأخرجه الضیاء فی "المختارة". انظر "الصحیحة".