ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
ترغیب به ایجاد صلح و آشتی میان مردم
4064-2813-(1) (صحیح) عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: «کُلُّ سُلاَمَى مِنَ النَّاسِ عَلَیْهِ صَدَقَةٌ کُلَّ یَوْمٍ تَطْلُعُ فِیهِ الشَّمْسُ، یَعْدِلُ بَیْنَ الاثنَینِ صَدَقَةٌ، وَیُعِینُ الرَّجُلَ عَلَى دَابَّتِهِ فَیَحْمِلُه عَلَیْهَا، أَوْ یَرْفَعُ لَهُ عَلَیْهَا مَتَاعَهُ صَدَقَةٌ، وَالکَلِمَةُ الطَّیِّبَةُ صَدَقَةٌ، وَبِکُلُّ خُطْوَةٍ یَمْشِیهَا إِلَى الصَّلاَةِ صَدَقَةٌ، وَیُمِیطُ الأَذَى عَنِ الطَّرِیقِ صَدَقَةٌ».
رواه البخاری ومسلم.
(یعدل بین الاثنین) یعنی: عادلانه میان آنها صلح و آشتی ایجاد میکند.
از ابوهریره س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «هر روز که آفتاب طلوع میکند، بر هر مفصل از مفاصل بدن انسان، صدقهای لازم است، اگر بین دو نفر به عدالت صلح و آشتی برقرار کنی، صدقه است؛ یا اگر به مردی کمک کنی که بر مرکبش سوار شود یا بارش را برایش روی مرکب بگذاری، صدقه است؛ سخن نیکو صدقه است؛ در هر قدمی که برای ادای نماز برمیداری صدقه است و برداشتن خار و خاشاک از سر راه صدقه است».
4065-2814-(2) (صحیح) وَعَنْ أَبِی الدَّرْدَاءِ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: «أَلَا أُخْبِرُکُمْ بِأَفْضَلَ مِنْ دَرَجَةِ الصِّیَامِ وَالصَّلَاةِ وَالصَّدَقَةِ؟». قَالُوا: بَلَى. قَالَ: «إِصْلَاحُ ذَاتِ الْبَیْنِ؛ فَإِنَّ فَسَادَ ذَاتِ الْبَیْنِ الْحَالِقَةُ».
رواه أبو داود والترمذی، وابن حبان فی «صحیحه»، وقال الترمذی: «حدیث صحیح».
از ابودرداء س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «آیا شما را از کاری آگاه نکنم که درجه اجر و ثواب آن بالاتر از درجه نماز و روزه و زکات باشد؟». گفتند: آری! فرمود: «ایجاد صلح و آشتی میان افراد؛ زیرا زیان و ضرر اختلاف و دشمنی میان افراد نابودگر است».
(حسن لغیره) قال: ویروى عن النبی ج أنه قال: «هِیَ الحَالِقَةُ لَا أَقُولُ تَحْلِقُ الشَّعَرَ، وَلَکِنْ تَحْلِقُ الدِّینَ» انتهى[1].
و از رسول الله ج روایت شده که فرمودند: «نابودکننده است؛ نمیگویم مو را از بین میبرد، بلکه دین را نابود میکند».
4066-2815-(3) (صحیح) وَعَنْ أُمِّ کُلْثُومٍ بِنتِ عُقبَةِ بنِ أَبِی مُعَیطٍ ل؛ أَنَّ النَّبِیَّ ج قَالَ: «لَمْ یَکْذِبْ مَنْ نَمَى بَیْنَ اثْنَیْنِ لِیُصْلِحَ».
از ام کلثوم بنت عقبة بن ابی معیط ل روایت است که رسول الله ج فرمودند: «کسی که بین دو نفر صلح برقرار میکند، نمام (سخنچین) نیست».
وفی روایة: «لَیْسَ بِالْکَاذِبِ مَنْ أَصْلَحَ بَیْنَ النَّاسِ فَقَالَ خَیْرًا، أَوْ نَمَى خَیْرًا».
و در روایتی آمده است: «دروغگو نیست کسی که با سخن نیک بین مردم صلح برقرار میکند، یا به نیکی از آنها نسبت به هم سخنچینی کند [چنانکه از طرف هریک به دیگری بگوید فلانی تو را دوست دارد و به تو سلام رساند و در مورد تو جز به خوبی یاد نمیکند و ...]».
رواه أبو داود [2].
(حافظ میگوید): «نمیت الحدیث» به تخفیف میم، این است که جهت ایجاد صلح و آشتی سخنچینی شود. و به تشدید میم، به معنای سخنچینی جهت از بین بردن رابطه میان افراد میباشد. و این دیدگاه آبوعبید و ابن قتیبه و اصمعی و جوهری و دیگران میباشد.
4067-2816-(4) (حسن) وَرُوِیَ عَن أَبِی هُرَیرَةَ س عَن رَسُولِ الله ج قَالَ: «مَا عُمِلَ شَیءٌ أفْضَلَ مِنَ الصَّلاةِ، وصَلاحِ ذاتِ البَیْنِ، وخُلُقٍ جائزٍ بَیْنَ المسْلمِین».
رواه الأصبهانی[3].
از ابوهریره س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «چیزی با فضیلتتر از نماز و ایجاد صلح و آشتی میان دو نفر و خوش اخلاقی در بین مسلمانان نیست».
4068-2817-(5) (صحیح لغیره) وَعَنْ عَبْدِاللهِ بْنِ عَمْرٍو ب قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللهِ ج: «أَفْضَلُ الصَّدَقَةِ إِصْلَاحُ ذَاتِ الْبَیِّنِ».
رواه الطبرانی والبزار، وفی إسناده عبدالرحمن بن زیاد بن أنعم، وحدیثه هذا حسن لحدیث أبی الدرداء المتقدم.
از عبدالله بن عمرو ب روایت است که رسول الله ج فرمودند: «برترین صدقه، ایجاد صلح و آشتی میان افراد است».
4069-2818-(6) (حسن لغیره) وَرُوِیَ عَن أَنَسٍ س؛ أَنَّ النَّبِیّ ج قَالَ لأَبِی أَیُّوبَ: «أَلَا أَدُلُّکَ عَلَى تِجَارَةٍ؟». قَالَ: بَلَى. قَالَ: «صِل بَیْنَ النَّاسِ إِذَا تَفَاسَدُوا، وَقَرِّب بَیْنَهُمْ إِذَا تَبَاعَدُوا».
رواه البزار.
از انس س روایت است که رسول الله ج به ابو ایوب فرمود: «آیا تو را به تجارتی راهنمایی نکنم؟». جواب داد: بله! رسول الله ج فرمود: «مردم را به یکدیگر وصل کن زمانی که از هم بریدند و آنان را به یکدیگر نزدیک کن زمانی که از هم دوری کردند».
0-2819-(7) (حسن لغیره) والطبرانی، وعنده[4]: «أَلَا أَدُلُّکَ عَلَى عَمِلٍ یَرْضَاهُ اللهُ وَرَسُولُهُ؟». قال: بلى... فذکره.
و در روایت طبرانی آمده است: «آیا تو را بر عملی که الله و رسولش را راضی میکند راهنمایی نکنم؟». جواب داد: بله! ... و در ادامه حدیث را ذکر میکند.
0-2820-(8) (حسن لغیره) ورواه الطبرانی أیضا والأصبهانی عن أبی أیوبَ قَالَ: قَالَ لِی رَسُولُ الله ج: «یَا أَبَا أَیُّوبَ! أَلَا أَدُلُّکَ عَلَى صَدَقَةٍ یُحِبُّهَا اللهُ وَرَسُولُهُ؟ تُصْلِحُ بَیْنَ النَّاسِ إِذَا تَبَاغَضُوا وَتَفَاسَدُوا».
لفظ الطبرانی.
طبرانی و اصفهانی از ابوایوب روایت میکنند که رسول الله ج به من فرمود: «ای ابا ایوب! آیا تو را بر صدقهای که الله و رسولش دوست دارند، راهنمایی نکنم؟ بین مردم صلح و آشتی برقرار کن زمانی که با یکدیگر دشمنی نموده و از یکدیگر دوری کردند».
ولفظ الأصبهانی: قَالَ رَسُولُ الله ج: «أَلَا أَدُلُّکَ عَلَى صَدَقَةٍ یُحِبُّ الله مَوضِعَهَا؟». قَالَ: قُلتُ: بلی بأبی أنتَ وأمّی! قَالَ: «تُصلِحُ بینَ النَّاسِ؛ فإنَّهَا صدقَةٌ یُحِبُّ الله مَوضِعَها»[5].
و در روایت اصبهانی آمده است: رسول الله ج فرمودند: «آیا تو را به صدقهای که خداوند موضع و جایگاه آن را دوست دارد، راهنمایی نکنم؟». گفتم: پدر و مادرم فدایت، بله! رسول الله ج فرمود: «بین مردم صلح و آشتی برقرار کن، زیرا آن صدقهای است که خداوند موضع و جایگاه آن را دوست دارد».
4070-1666-(1) (منکر جدا) وَرُوِیَ عَن أَنَسِ بنِ مَالِکٍ س عَنِ النَّبِیَّ ج قَالَ: «مَن أَصلَحَ بَینَ النَّاسِ؛ أَصلَحَ الله أمرَهُ، وأعطاهُ بکلِّ کلمَةٍ تکلَّم بِهَا عِتقَ رَقَبَةٍ، وَرَجَعَ مغفوراً لَهُ مَا تَقَدَّمَ مِن ذَنبِهِ».
رواه الأصبهانی، وهو حدیث غریب جداً.
17 ـ (الترهیب أن یعتذر إلى المرء أخوه فلا یقبل عذره)
([1]) وصله الترمذی وغیره عن الزبیر، وقیل: (ابن الزبیر)، وقد مضى فی الکتاب بروایة البزار (5- باب).
([2]) قال الناجی: "هذا عجیب! فقد رواه بنحو هذا اللفظ البخاری ومسلم والترمذی والنسائی". قلت: وهو مخرج فی "الصحیحة" (545) بزیادة فی التخریج والتحقیق.
([3]) قلت: فی "الترغیب" (1/ 104/ 180)، ولقد أبعد النجعة، فقد أخرجه البخاری فی "التاریخ"، وسنده حسن کما بینته فی "الصحیحة" (1448)، مع شاهد له صحیح قاصر عن أبی الدرداء، وتقدم قبله بحدیث.
([4]) ظاهر کلامه أنه عنده من حدیث أنس، ولیس کذلک، وإنما هو فی "المعجم الکبیر" (8/ 307/ 7999) من حدیث أبی أمامة، وفیه من لا یعرف، ولفظه: "تصلح" مکان: "صِلْ".
([5]) قلت: له خمسة طرق أحدها مرسل صحیح، خرجتها فی "الصحیحة" (2644).