ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
4411-3062- (1) (صحیح) عَنْ بُرَیْدَةَ س؛ أَنَّ رَسُولَ الله ج قَالَ: «مَنْ لَعِبَ بِالنَّرْدَشِیرِ؛ فَکَأَنَّمَا صَبَغَ یَدَهُ فِی لَحْمِ خِنْزِیرٍ وَدَمِهِ[1]».
از بریده س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «هرکس بازی نردشیر انجام دهد، مانند این است که دستش را در گوشت و خون خوک فرو برده است».
رواه مسلم. وله ولأبی داود وابن ماجه: «فَکَأَنَّمَا غَمَسَ یَدَهُ فِی لَحْمِ خِنْزِیرٍ وَدَمِهِ».
و در روایت ابوداود و ابن ماجه آمده است: «مانند این است که دستش را در گوشت و خون خوک فرو برد».
4412-3063- (2) (حسن) وَعَنْ أَبِی مُوسَى س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللهِ ج: «مَنْ لَعِبَ بنَرْدٍ أوْ نرْدَشیرٍ؛ فَقَد عَصَى الله وَرَسُولَهُ».
رواه مالک - واللفظ له-، وأبو داود وابن ماجه والحاکم والبیهقی، ولـم یقولوا: «أو نردشیر». وقال الحاکم: «صحیح على شرطهمـا».
از ابوموسی س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «هرکس با نرد یا نردشیر بازی کند، نافرمانی الله و رسولش کرده است».
0-1797 - (1) (ضعیف) وَقَالَ البِیهَقِی: وَرَوَیْنَا مِنْ وَجْهٍ آخَرَ[2] عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ کَعْبٍ عَنْ أَبِی مُوسَى عَنِ النَّبِیِّ ج قَالَ: «لَا یُقَلِّب کِعَابَهَا أَحَدٌ یَنْتَظِرُ مَا تَأْتِی بِهِ؛ إِلَّا عَصَى اللهَ وَرَسُولَهُ».
(حافظ میگوید): «جمهور علما بر این باورند که بازی نرد حرام است؛ و برخی از مشایخ ما اجماع بر تحریم آن را نقل کردهاند. و در مورد بازی شطرنج اختلاف دارند، بعضی از آنها آن را مباح میدانند؛ زیرا از آن برای امور جنگی و نیرنگ زدن استفاده میشود؛ ولی به سه شرط:
اول: به سبب آن نماز به تأخیر نیفتد.
دوم: در آن قمار نباشد.
و سوم: در هنگام بازی زبانش را از بد دهنی و دشنام و کلمات زشت نگاه دارد.
اما چون کسی این بازی را انجام دهد یا مرتکب چیزی از این امور گردد، مروت وی از بین رفته و شهادت او مردود میشود. و از جمله کسانی که آن را مباح دانستهاند سعید بن جبیر و شعبی بوده و شافعی آن را مکروه تنزیهی میداند.
و گروهی از علما آن را همانند نرد حرام میدانند و در مورد شطرنج احادیثی وارد شده که برای هیچیک از آنها سند صحیح و حسن پیدا نکردهام. والله اعلم».
35 ـ (الترغیب فی الجلیس الصالح، والترهیب من الجلیس السیىء، وما جاء فی من جلس وسط الحلقة، وأدب المجلس وغیر ذلک)
([1]) الأصل: (دم خنزیر)، والتصحیح من مسلم (7/ 50)، والفرق بین روایته والروایة التی بعدها هو فی لفظ (غمس) فقط. ولم یتنبه لهذا المعلقون الثلاثة! لا هنا ولا فیما سموه بـ"التهذیب"، بل جاؤوا بتخلیط آخر فنسبوا الروایة الأولى على خطئها للثلاثة المذکورین وبالأرقام!!
([2]) الأصل: (أوجه أخر)، وهو خطأ، والتصحیح من "الشعب" (5/ 237/ 6499)، ولا یعرف إلا من طریق حمید بن بشیر بن المحرر عن محمد بن کعب، وقد وصله جمع منهم البیهقی فی "السنن" عنه، وهو مجهول. وهو مخرج فی "الإرواء" (8/ 286).