اهل سنت

آنچه در این وبلاگ مخالف قرآن و سنت بود دور بندازید. الله در قرآن میفرماید:(پس بندگانم را بشارت ده، همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند. اینانند که خداوند هدایتشان کرده و اینانند که خردمندانند». زمر، آیه 17 و 18

اهل سنت

آنچه در این وبلاگ مخالف قرآن و سنت بود دور بندازید. الله در قرآن میفرماید:(پس بندگانم را بشارت ده، همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند. اینانند که خداوند هدایتشان کرده و اینانند که خردمندانند». زمر، آیه 17 و 18

ترغیب به عیادت بیمار و تأکید بر آن و ترغیب به دعا کردن برای بیمار

ترغیب به عیادت بیمار و تأکید بر آن و ترغیب به دعا کردن برای بیمار[1]

4986-3467- (1) (صحیح) عَن أَبِی هُرَیْرَةَ س؛ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ج قَالَ: «حَقُّ المُسْلِمِ عَلَى المُسْلِمِ خَمْسٌ: رَدُّ السَّلاَمِ، وَعِیَادَةُ المَرِیضِ، وَاتِّبَاعُ الجَنَائِزِ، وَإِجَابَةُ الدَّعْوَةِ، وَتَشْمِیتُ العَاطِسِ».

رواه البخاری ومسلم وأبو داود وابن ماجه.

از ابوهریره س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «حق مسلمان بر مسلمان پنچ چیز است: پاسخ دادن سلام، عیادت بیمار، شرکت در تشییع جنازه، اجابت دعوت و دادن جواب عطسه».

(صحیح) وفی روایة لمسلم: «حَقُّ الْمُسْلِمِ عَلَى الْمُسْلِمِ سِتٌّ». قِیلَ: وَمَا هُنَّ یَا رَسُولَ اللهِ؟ قَالَ: «إِذَا لَقِیتَهُ فَسَلِّمْ عَلَیْهِ، وَإِذَا دَعَاکَ فَأَجِبْهُ، وَإِذَا اسْتَنْصَحَکَ فَانْصَحْ لَهُ، وَإِذَا عَطَسَ فَحَمِدَ اللهَ فَشَمِّتْهُ[2]، وَإِذَا مَرِضَ فَعُدْهُ وَإِذَا مَاتَ فَاتَّبِعْهُ».

ورواه الترمذی والنسائی بنحو هذا. [مضى 23- الأدب/5].

و در روایت مسلم آمده است: «حق مسلمان بر مسلمان شش چیز است». گفته شد: ای رسول الله، آنها چیست؟ فرمود: «اینکه اگر او را ملاقات نمودی بر او سلام کنی و اگر تو را دعوت کرد دعوتش را بپذیری و اگر طلب نصیحت نمود او را نصیحت کنی و اگر عطسه زد و حمد خدا گفت پس جوابش دهی و اگر بیمار شد به عیادتش بروی و اگر وفات کرد در تشییع جنازه‌اش شرکت کنی».

4987-3468- (2) (صحیح) وَعَنهُ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ الله ج: «إِنَّ اللهَ عَزَّ وَجَلَّ یَقُولُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ: یَا ابْنَ آدَمَ! مَرِضْتُ فَلَمْ تَعُدْنِی[3]. قَالَ: یَا رَبِّ! کَیْفَ أَعُودُکَ وَأَنْتَ رَبُّ الْعَالَمِینَ؟! قَالَ: أَمَا عَلِمْتَ أَنَّ عَبْدِی فُلَانًا مَرِضَ فَلَمْ تَعُدْهُ؟ أَمَا عَلِمْتَ أَنَّکَ لَوْ عُدْتَهُ لَوَجَدْتَنِی عِنْدَهُ؟ یَا ابْنَ آدَمَ! اسْتَطْعَمْتُکَ فَلَمْ تُطْعِمْنِی. قَالَ: یَا رَبِّ وَکَیْفَ أُطْعِمُکَ وَأَنْتَ رَبُّ الْعَالَمِینَ؟! قَالَ: أَمَا عَلِمْتَ أَنَّهُ اسْتَطْعَمَکَ عَبْدِی فُلَانٌ فَلَمْ تُطْعِمْهُ، أَمَا عَلِمْتَ أَنَّکَ لَوْ أَطْعَمْتَهُ لَوَجَدْتَ ذَلِکَ عِنْدِی؟ یَا ابْنَ آدَمَ؟ اسْتَسْقَیْتُکَ فَلَمْ تَسْقِنِی. قَالَ: یَا رَبِّ! وَکَیْفَ أَسْقِیکَ وَأَنْتَ رَبُّ الْعَالَمِینَ؟! قَالَ: اسْتَسْقَاکَ عَبْدِی فُلَانٌ فَلَمْ تَسْقِهِ، أَمَا إِنَّکَ لَوْ سَقَیْتَهُ وَجَدْتَ ذَلِکَ عِنْدِی».

رواه مسلم. [مضى 8- الصدقات/17].

از ابوهریره س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «خداوند ﻷ در روز قیامت می‌فرمایند: ای فرزند آدم! بیمار شدم و به عیادتم نیامدی! می‌گوید: پروردگارا! چگونه تو را عیادت کنم درحالی‌که تو پروردگار جهانیانی؟ می‌فرماید: مگر ندانستی که فلان بنده‌ام بیمار شد و تو به عیادتش نرفتی؟ آیا ندانستی که اگر او را عیادت می‌کردی مرا نزد او می‌یافتی؟ ای فرزند آدم، از تو غذا طلبیدم و به من غذا ندادی! می‌گوید: پروردگارا چگونه تو را غذا می‌دادم، درحالی‌که تو پروردگار جهانیانی؟ می‌فرماید: آیا ندانستی که فلان بنده‌ام از تو غذا خواست اما تو به وی غذا ندادی؟ آیا ندانستی که اگر به او غذا می‌دادی آن را نزد من می‌یافتی؟ ای فرزند آدم، از تو خواستم که به من آب بدهی ولی به من ندادی؟ می‌گوید: پروردگارا چگونه به تو آب می‌دادم حال آنکه تو پروردگار جهانیانی؟ می‌فرمایند: فلان بنده‌ام از تو آب خواست و تو به او آب ندادی! آیا ندانستی که اگر به او آب می‌دادی آن را نزد من می‌‌یافتی؟».

4988-3469- (3) (حسن صحیح) وَعَنْ أَبِی سَعِیدٍ الْخُدْرِیِّ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: «عُودُوَا الْمَریضَ[4]، وَاتَّبِعُوا الْجَنَائِزَ تُذَکِّرُکُمُ الْآخِرَةَ».

رواه أحمد والبزار وابن حبان فی «صحیحه».

از ابوسعید خدری س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «بیمار را عیادت و در تشییع جنازه‌ شرکت نمایید که شما ر ا به یاد آخرت می‌اندازد».

4989-3470- (4) (صحیح) وَعَنهُ؛ أَنَّهُ سَمِعَ رَسُولَ اللَّهِ ج یَقُولُ: «خَمْسٌ مَنْ عَمِلَهُنَّ فِی یَوْمٍ کَتَبَهُ اللَّهُ مِنْ أَهْلِ الْجَنَّةِ: مَنْ عَادَ مَرِیضًا، وَشَهِدَ جَنَازَةً، وَصَامَ یَوْمًا، وَرَاحَ إِلَی الْجُمُعَةِ، وَأَعْتَقَ رَقَبَةً».

رواه ابن حبان فی «صحیحه». [مضى 7- الجمعة/1].

از ابوسعید خدری س روایت است که وی از رسول الله ج شنیده که ‌فرمودند: «پنج عمل است که اگر در یک روز به آن عمل گردد خداوند آن شخص را از اهل بهشت می‌نویسد: عیادت بیمار، شرکت در تشییع جنازه، روزه گرفتن، شرکت در نماز جمعه و آزاد کردن برده».

4990-3471- (5) (صحیح) وَعَنْ مُعَاذِ بْنِ جَبَلٍ س  قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللهِ ج: «خَمْسٌ مَنْ فَعَلَ وَاحِدَةً مِنْهُنَّ کَانَ ضَامِنًا عَلَى اللهِ ﻷ: مَنْ عَادَ مَرِیضًا، أَوْ خَرَجَ مَعَ جَنَازَةٍ، أَوْ خَرَجَ غَازِیًا، أَوْ دَخَلَ عَلَى إِمَامٍ یُرِیدُ تَعْزِیرَهُ وَتَوْقِیرَهُ، أَوْ قَعَدَ فِی بَیْتِهِ فَسَلِمَ النَّاسُ مِنْهُ وَسَلِمَ مِنَ النَّاسِ».

رواه أحمد والطبرانی - واللفظ له -، وأبو یعلى وابن خزیمة، وابن حبان فی «صحیحیهما». [مضى 12- الجهاد/6].

از معاذ بن جبل س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «پنج عمل است که اگر کسی یکی از آنها را انجام دهد در ضمانت خداوند می‌باشد: کسی که بیماری را عیادت کرده یا در تشییع جنازه شرکت کرده یا برای جهاد در راه خدا خارج شود یا نزد حاکمی جهت یاری دادن و بزرگداشت او برود یا در خانه‌اش بنشیند تا مردم از دست او در امان باشند و خود نیز از شر مردم در امان بماند».

 0-3472- (6) (صحیح) وروى أبو داود نحوه من حدیث أبی أمامة. وتقدم فی «الأذکار». [14/14].

4991-3473- (7) (صحیح) وَعَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: «مَنْ أَصْبَحَ مِنْکُمُ الْیَوْمَ صَائِمًا؟». فَقَالَ أَبُو بَکْرٍ: أَنَا. فَقَالَ: «مَنْ أَطْعَمَ مِنْکُمُ الْیَوْمَ مِسْکِینًا؟». فقَالَ أَبُو بَکْرٍ: أَنَا. فَقَالَ: «مَنْ تَبِعَ مِنْکُمُ الْیَوْمَ جَنَازَةً؟». فَقَالَ أَبُو بَکْرٍ: أَنَا. قَالُ: «مَنْ عَادَ مِنْکُمُ الْیَوْمَ مَرِیضًا؟». قَالَ أَبُو بَکْرٍ: أَنَا. فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: «مَا اجْتَمَعَتْ هَذِهِ الْخِصَالُ قَطُّ فِی رَجُلٍ [فِی یَومٍ][5] إِلَّا دَخَلَ الْجَنَّةَ».

رواه ابن خزیمة فی «صحیحه». [مضى 8- الصدقات/17][6].

از ابوهریره س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «چه کسی امروز روزه است؟». ابوبکر گفت: من؛ رسول الله ج فرمود: «چه کسی امروز مسکینی را غذا داده؟». ابوبکر گفت: من؛ فرمود: «چه کسی امروز در تشییع جنازه‌ای شرکت کرده؟». ابوبکر گفت: من؛ فرمود: «چه کسی امروز به عیادت بیماری رفته؟». ابوبکر گفت: من؛ رسول الله ج فرمود: «این خصلت‌ها در یک روز در انسانی جمع نمی‌گردد مگر اینکه وارد بهشت خواهد شد».

4992-3474- (8) (حسن لغیره) وَعَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: «مَنْ عَادَ مَرِیضًا؛ نَادَاهُ مُنَادٍ مِنَ السَّمَاءِ: طِبْتَ وَطَابَ مَمْشَاکَ، وَتَبَوَّأْتَ مِنَ الْجَنَّةِ مَنْزِلًا».

رواه الترمذی وحسنه، وابن ماجه - واللفظ له-، وابن حبان فی «صحیحه»؛ کلهم من طریق أبی سنان - وهو عیسى بن سنان القَسملی- عن عثمـان بن أبی سودة عنه.

از ابوهریره س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «هر‌کس بیماری را عیادت کند، منادی از آسمان او را صدا می‌زند: خوشا به حالت و خوش آمدی و جایگاه خود را در بهشت آماده کرده‌ای».

(حسن لغیره) ولفظ ابن حبان عَنِ النَّبِیَّ ج: «إِذَا عَادَ الرجلُ أَخَاهُ أَوْ زَارَهُ قَالَ اللَّهُ تَعَالَى: طِبْتَ وَطَابَ مَمْشَاکَ، وَتَبَوَّأْتَ مَنْزِلًا فِی الْجَنَّةِ».

و در روایت ابن حبان آمده است: رسول الله ج فرمودند: «هنگامی که کسی به عیادت یا دیدار برادرش برود، خداوند متعال می‌فرماید: تو را مژده باد و خوش آمدی و جایگاه خود را در بهشت آماده کرده‌ای».

4993-3475- (9) (صحیح) وَعَنْ ثَوْبَانَ س عَنِ النَّبِیِّ ج قَالَ: «إِنَّ الْمُسْلِمَ إِذَا عَادَ أَخَاهُ الْمُسْلِمَ لَمْ یَزَلْ فِی خُرْفَةِ الْجَنَّةِ حَتَّى یَرْجِعَ». قِیلَ: یَا رَسُولَ اللهِ! وَمَا خُرْفَةُ الْجَنَّةِ؟ قَالَ: «جَنَاهَا».

رواه أحمد، ومسلم - واللفظ له-، والترمذی.

(خُرفَةُ الجَنَّةُ) به ضم خاء و راء ساکن: عبارت است از کسی که از نخل آن می‌چیند.

از ثوبان س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «مادامی که مسلمانی از برادر مسلمانش عیادت کند، پیوسته در نعمات بهشتی است تا برگردد». گفته شد: ای رسول الله ج، «خرفه بهشت» چیست؟ ایشان فرمود: «میوه بهشت که چیده شود».

4994-2025- (1) (ضعیف) وَعَنْ أَنَسٍ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: «مَنْ تَوَضَّأَ فَأَحْسَنَ الْوُضُوءَ، وَعَادَ أَخَاهُ الْمُسْلِمَ مُحْتَسِبًا؛ بُوعِدَ مِنْ جَهَنَّمَ مَسِیرَةَ سَبْعِینَ خَرِیفًا». قُلْتُ: یَا أَبَا حَمْزَةَ! وَمَا (الْخَرِیفُ)؟ قَالَ: الْعَامُ.

رواه أبو داود من روایة الفضل بن دَلْهم القصاب[7].

4995-3476- (10) (صحیح) وَعَن عَلِیٍّ س قَالَ: سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ ج یَقُولُ: «مَا مِنْ مُسْلِمٍ یَعُودُ مُسْلِمًا غُدْوَةً؛ إِلَّا صَلَّى[8] عَلَیْهِ سَبْعُونَ أَلْفَ مَلَکٍ حَتَّى یُمْسِیَ، وَإِنْ عَادَ عَشِیَّةً؛ إِلَّا صَلَّى عَلَیْهِ سَبْعُونَ أَلْفَ مَلَکٍ حَتَّى یُصْبِحَ، وَکَانَ لَهُ خَرِیفٌ[9]  فِی الجَنَّةِ».

رواه الترمذی وقال: «حدیث حسن غریب، وقد رُوی عن علی موقوفاً» انتهى. ورواه أبو داود موقوفاً على علیّ، ثم قال: «وأُسنِدَ عن علی مِن غیر وجه صحیح عنِ النبیِّ ج». ثم رواه مسنداً بمعناه.

از علی س روایت است: از رسول الله ج شنیدم که فرمودند: «مسلمانی نیست که صبحگاه مسلمانی را عیادت کند، مگر اینکه هفتاد هزار فرشته تا شب براری او دعا می‌کنند و اگر شامگاهی او را عیادت کند هفتاد هزار فرشته تا صبح برای او دعا می‌کنند؛ و برای او میوهای چیده در بهشت مهیا می‌باشد».

(صحیح موقوف) ولفظ الموقوف: مَا مِنْ رَجُلٍ یَعودُ مَریضاً مُمْسیاً إلا خرَج مَعَهُ سَبْعونَ ألفَ ملَکٍ یَسْتَغفِرونَ لَهُ حَتى یُصْبِحَ، وَکَانَ لَهُ خَریفٌ فِی الجنَّةِ، وَمَنْ أتاه مُصْبِحاً خَرج مَعَهُ سَبْعُون ألفَ مَلَکٍ یسْتَغْفِرونَ لَه حتى یُمْسِیَ، وکانَ لَهُ خَریفٌ فِی الجَنَّةِ.

و در روایت موقوف آمده است: «مردی نیست که بیماری را شامگاه عیادت ‌کند مگر اینکه هفتاد هزار فرشته همراه او خارج می‌شوند و تا صبح برای او طلب مغفرت می‌کنند و برای او میوه‌ی چیده شده در بهشت مهیا می‌گردد و کسی که صبحگاه او را عیادت کند هفتاد هزار فرشته همراه او خارج می‌شوند و تا شامگاه برای او طلب مغفرت می‌کنند و برای او میوه‌ی چیده شده در بهشت مهیا می‌گردد».

(صحیح) ورواه بنحو هذا أحمد وابن ماجه مرفوعاً، وزاد فی أوله: «إِذَا عَادَ الْمُسْلِمُ أَخَاهُ مَشَى فِی خِرَافَةِ الْجَنَّةِ حَتَّى یَجْلِسَ، فَإِذَا جَلَسَ غَمَرَتْهُ الرَّحْمَةُ» الحدیث. ولیس عندهما «وَکَانَ لَهُ خَریفٌ فِی الجَنَّةِ».

و در روایت احمد و ابن ماجه آمده است: «هنگامی که مسلمانی برادرش را عیادت کند گویا در میان میوه‌های چیده ‌شده‌ی بهشت راه می‌رود تا اینکه بنشیند؛ و چون بنشیند رحمت الهی او را دربرمی‌گیرد».

 (صحیح) رواه ابن حبان فی «صحیحه» مرفوعاً أیضاً، ولفظه: «مَا مِنْ [امرىء] مُسْلِمٍ یَعُودُ مُسْلِمًا؛ إِلَّا ابتَعَثَ الله إلیه سَبْعِینَ أَلفَ مَلَکٍ یُصَلُّونَ عَلَیه، فی أیِّ ساعاتِ النَّهارِ حتى یُمْسِیَ، وفی أیِّ ساعاتِ اللَّیْلِ حتى یُصْبِحَ».

رواه الحاکم مرفوعاً بنحو الترمذی وقال: «صحیح على شرطهما».

و در روایت ابن حبان آمده است: «مسلمانی نیست که مسلمانی را عیادت ‌کند مگر اینکه خداوند هفتاد هزار فرشته مقرر می‌گرداند که برای او دعای برکت کنند؛ اگر در ساعتی از روز عیادت کند تا شب و چون در ساعتی از شب عیادت کند، تا صبح برای او دعا می‌کنند».

قوله: (فِی خِرافة الجنة) به کسر خاء: در حال چیدن میوه‌ی بهشت است. گفته می‌شود: «خرفتُ النخلة أخرفها». در این تعبیر عیادت کننده بیمار در اجر و پاداشی که به سبب عیادت بدان دست می‌یابد به کسی تشبیه شده که با چیدن میوه‌ها از آنها بهره‌مند می‌گردد. و این قول ابن انباری می‌باشد.

4996-2026- (2) (موضوع) وَرُوِیَ عَنْ أَنَسِ بنِ مَالِکٍ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: «مَنْ عَادَ مَرِیضًا وَجَلَسَ عِنْدَهُ سَاعَةً؛ أَجْرَى اللَّهُ لَهُ عَمَلَ أَلفِ سَنَةٍ لَا یَعْصِی الله فِیهَا طَرْفَةَ عَیْنٍ».

رواه ابن أبی الدنیا فی «کتاب المرض والکفارات»، ولوائح الوضع علیه تلوح.

4997-2027- (3) (ضعیف جداً) وَرُوِیَ عَنْ عَبْدِاللَّهِ بْنِ عُمَرَ وَأَبِی هُرَیْرَةَ ب قَالَا: «مَنْ مَشَى فِی حَاجَةِ أَخِیهِ الْمُسْلِمِ؛ أَظَلَّهُ اللَّهُ بِخَمْسَةٍ وَسَبْعِینَ أَلْفَ مَلَکٍ یَدْعُونَ لَهُ، وَلَمْ یَزَلْ یَخُوضُ فِی الرَّحْمَةِ حَتَّى یَفْرُغَ، فَإِذَا فَرَغَ کَتَبَ اللَّهُ لَهُ حَجَّةً وَعُمْرَةً، وَمَنْ عَادَ مَرِیضًا؛ أَظَلَّهُ اللَّهُ بِخَمْسَةٍ وَسَبْعِینَ أَلْفَ مَلَکٍ، لَا یَرْفَعُ قَدَمًا إِلَّا کَتَبَ لَهُ بِهِ حَسَنَةً، وَلَا یَضَعُ قَدَمًا إِلَّا حَطَّ عَنْهُ سَیِّئَةً وَرُفِعَ لَهُ بِهَا دَرَجَةً، حَتَّى یَقْعُدَ فِی مَقْعَدِهِ، فَإِذَا قَعَدَ غَمَرَتْهُ الرَّحْمَةُ، فَلَا یَزَالُ کَذَلِکَ إِذَا أَقْبَلَ حَیثُ یَنْتَهِیَ إِلَى مَنْزِلِهِ».

رواه الطبرانی فی «الأوسط»، ولیس فی أصلی رفعه[10]. [مضى 22- البر/12].

4998-2028- (4) (ضعیف جداً) وَرُوِیَ عَن أَنَسٍ س قَالَ: سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ ج یَقُولُ: «أَیُّمَا رَجُلٍ یَعُودُ مَرِیضًا فَإِنَّمَا یَخُوضُ [فِی] الرَّحْمَةِ، فَإِذَا قَعَدَ عِنْدَ الْمَرِیضِ غَمَرَتْهُ الرَّحْمَةُ». قَالَ: فَقُلْتُ: یَا رَسُولَ اللَّهِ! هَذَا لِلصَّحِیحِ الَّذِی یَعُودُ الْمَرِیضَ، فَالْمَرِیضُ مَا لَهُ[11]؟ قَالَ: «تُحَطُّ عَنْهُ ذُنُوبُهُ».

رواه أحمد، ورواه ابن أبی الدنیا والطبرانی فی «الصغیر» و«الأوسط» وزادا[12]: فَقَالَ رَسُولُ الله ج: «إِذَا مَرِضَ الْعَبْدُ ثَلَاثَةَ أَیَّامٍ؛ خَرَجَ مِنْ ذُنُوبِهِ کَیَوْمَ وَلَدَتْهُ أُمُّه».

4999-3477- (11) (صحیح) وَعَنْ جَابِرِ بْنِ عَبْدِاللَّهِ ب قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: «مَنْ عَادَ مَرِیضًا لَمْ یَزَلْ یَخُوضُ فِی الرَّحْمَةِ حَتَّى یَجْلِسَ؛ فَإِذَا جَلَسَ اغْتَمَسَ فِیهَا».

 رواه مالک بلاغاً، وأحمد، ورواته رواة «الصحیح»، والبزار، وابن حبان فی «صحیحه».

از جابر بن عبدالله ب روایت است که رسول الله ج فرمودند: «کسی که بیماری را عیادت کند در دریای رحمت الهی شناور می‌گردد تا بنشیند و هنگامی که نشست غرق در رحمت الهی می‌شود»[13].

0-3478- (12) (صحیح لغیره) ورواه الطبرانی من حدیث أبی هریرة بنحوه. ورواته ثقات.

5000-3479- (13) (صحیح) وَعَن کَعْبِ بْنِ مَالِکٍ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: «مَنْ عَادَ مَرِیضًا خَاضَ فِی الرَّحْمَةِ، فَإِذَا جَلَسَ عِنْدَهُ اسْتَنْقَعَ فِیهَا».

رواه أحمد بإسناد حسن، والطبرانی فی «الکبیر» و«الأوسط»[14].

از کعب بن مالک س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «هرکس بیماری را عیادت کند، در دریای رحمت الهی فرو رفته است و هنگامی که نزد بیمار بنشیند غرق در رحمت الهی می‌شود».

فصل

5001-2029- (5) (ضعیف جداً) عَنْ عُمَرَ بْنِ الْخَطَّابِ س قَالَ: قَالَ النَّبِیُّ ج: «إِذَا دَخَلْتَ عَلَى مَرِیضٍ، فَمُرْهُ یَدْعُو لَکَ، فَإِنَّ دُعَاءَهُ کَدُعَاءِ الْمَلَائِکَةِ».

رواه ابن ماجه ورواته ثقات مشهورون[15]؛ إلا أن میمون بن مهران لم یسمع من عمر.

5002-2030- (6) (موضوع) وَرُوِیَ عَنْ أَنَسٍ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: «عُودُوا الْمَرْضَى، وَمُرُوهُمْ فَلْیَدْعُوا لَکُمْ. فَإِنَّ دَعْوَةَ الْمَرِیضِ مُسْتَجَابَةٌ، وَذَنْبُهُ مَغْفُورٌ».

رواه الطبرانی فی «الأوسط».

5003-2031- (7) (موضوع) وَرُوِیَ عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ ب قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: «لَا تُرَدُّ دَعْوَةُ الْمَرِیضِ حَتَّى یَبْرَأَ».

رواه ابن أبی الدنیا فی «کتاب المرض والکفارات»[16].

8- (الترغیب فی کلمات یدعى بهن للمریض، وکلمات یقولهن المریض)



([1]) ابن حجر عسقلانی می‌گوید: «آداب عیادت ده چیز است، که بعضی از آنها اختصاص به عیادت ندارد:

      1- عیادت کننده هنگام اجازه‌ی ورود، رو به روی در نایستد، بلکه در طرف راست یا طرف چپ قرار بگیرد.

      2- آهسته و آرام در بزند.

      3- خود را مجهول معرفی نکند. (برای مثال، اگر بیمار پرسید کیستی؟ نگوید: من).

      4- اوقاتی که مناسب عیادت نیست مانند زمان مصرف دارو، یا تعویض پانسمان، یا خواب و استراحت و مانند این موارد را برای عیادت انتخاب نکند.

      5- نزد بیمار کم بنشیند، مگر اینکه بیمار با ایشان ارتباط خاصی داشته باشد.

      6- اگر در آن مکان زن نامحرم بود عیادت کننده باید سر به زیر باشد.

      7- از بیمار زیاد پرس و جو نکند و آرامش خاطر بیمار را محفوظ نگه دارد.

      8- برای بیمار خالصانه دعا کند.

      9- بیمار را به زنده ماندن و حیات جدید امیدوار سازد.

      10- بیمار را به صبر و شکیبایی سفارش کند، زیرا در آن ثواب و اجر فراوان است و از بی‌تابی و ناسپاسی که باعث گناه می‌شود برحذر دارد.

      فتح الباری: 126/10، باب قول المریض: قومو! عنی (م).

([2]) و در روایت بخاری «فَحَقٌّ عَلَى کُلِّ مُسْلِمٍ سَمِعَهُ أَنْ یُشَمِّتَهُ» آمده است. نگا: فتح الباری (10/550). و این نصی بر فرض کفایه نبودن تشمیت [پاسخ عطسه] می‌باشد، بلکه بر تمام کسانی که «الحمد لله» او را می‌شنوند، پاسخ دادن آن فرض عین است.

([3]) خداوند متعال بیماری را به خود نسبت داده است که مراد از آن بنده می‌باشد و این تعبیر از باب تشریف و گرامی‌داشت بنده می‌باشد. 

([4]) کذا فی الطبعة السابقة (3/ 356)، و «المجمع» (3/ 29)، وروایة عند أحمد (3/ 32)، والبزار (1/ 388/ 821- «زوائده»)، وفی المنیریة (4/ 161)، و «المسند» (3/ 48)، و «صحیح ابن حبان» (7/ 221/ 2955)- «الإحسان»). [ش].

([5]) زیادة من "الأدب المفرد" للبخاری ومعناها فی "صحیح مسلم".

([6]) قلت: وقد علقت هناک أنه رواه مسلم أیضاً، وأنه نبه علیه الناجی، وقد تعقبه هنا أیضاً (217/ 2) متعجباً من اقتصاره على ابن خزیمة وهو فی مسلم، وقال: "ووقع له مثله فی "إطعام الطعام"، ونبهت علیه هناک. وکذا ذکره فی "تشییع المیت"، ولم یتنبه". یعنی فیما یأتی (13- باب).

([7]) قلت: قال أبو داود: "حدیثه منکر، ولیس هو برضی".

([8]) یعنی: دعا کرده و برکت میخواهند.

([9]) یعنی: میوههای چیده.

([10]) قلت: وکذا فی مصورة الجامعة الإِسلامیة منه، وکذا فی المطبوعة (5/ 201/ 4393)، وفیه من قال البخاری أنه: "منکر الحدیث"، وهو مخرج فی "الضعیفة" (5315)، وتقدم بعضه هناک مرفوعاً بروایة أبی الشیخ عند المؤلف، وغیره بتعلیقی.

([11]) الأصل: (فما للمریض)، والتصویب من "المسند" (3/ 174 و255) والزیادة منه.

([12]) فی المنیریة (4/ 163) والطبعة السابقة (2/ 382- «الضعیف»): «وزاد» علی الإفراد، والصواب «زادا» علی التثنیة کما أثبتناه، فالزیادة المذکورة عند ابن أبی الدنیا فی «المرض والکفارات» (66/ 61)، والطبرانی فی «الصغیر» (1/ 314/ 519- «الروض الدانی»)، وهی لیست فی «أوسطه» وإنما فیه (8/ 353/ 8851) أصل الحدیث فحسب. [ش].

([13]) یخوض: در رحمت فرو می‌رود.

 اغتمس فیها: او را می‌پوشاند.

([14]) فی الأصل هنا قوله: (ورواه فیهما أیضاً من حدیث عمرو بن حزم رضی الله عنه، وزاد فیه: "فإذا قام من عنده، فلا یزالُ یخوض فیها حتى یرجع من حیث خرج". وإسناده إلى الحُسن أقرب). قلت: فیه ضعف وانقطاع، ولذلک حذفته.

([15]) قلت: لکنه سقط من إسناد ابن ماجه راوٍ متروک کما بینته فی "الضعیفة" (1003).

([16]) قلت: فیه (59/ 70) عبدالرحمن بن زید بن أسلم، وغیره. وهو مخرج فی "الضعیفة" (5000).

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد