ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
5019-3484- (1) (صحیح) عَنْ عَائِشَةَ ل قَالَتْ: قَالَ رَسُولُ اللهِ ج: «مَنْ أَحَبَّ لِقَاءَ اللهِ أَحَبَّ اللهُ لِقَاءَهُ، وَمَنْ کَرِهَ لِقَاءَ اللهِ کَرِهَ اللهُ لِقَاءَهُ». فَقُلْتُ: یَا نَبِیَّ اللهِ! أَکَرَاهِیَةُ الْمَوْتِ؟ فَکُلُّنَا یَکْرَهُ الْمَوْتَ. قَالَ: «لَیْسَ ذَلِکِ، وَلَکِنَّ الْمُؤْمِنَ إِذَا بُشِّرَ بِرَحْمَةِ اللهِ وَرِضْوَانِهِ وَجَنَّتِهِ أَحَبَّ لِقَاءَ اللهِ، فَأَحَبَّ اللهُ لِقَاءَهُ، وَإِنَّ الْکَافِرَ إِذَا بُشِّرَ بِعَذَابِ اللهِ وَسَخَطِهِ، کَرِهَ لِقَاءَ اللهِ، وَکَرِهَ اللهُ لِقَاءَهُ».
رواه البخاری ومسلم والترمذی والنسائی.
از عایشه ل روایت است که رسول الله ج فرمودند: «هرکس ملاقات خداوند را دوست داشته باشد، خداوند متعال هم ملاقات او را دوست دارد و هرکس ملاقات خداوند را دوست نداشته باشد، خداوند متعال هم ملاقات او را دوست ندارد».
گفتند: ای رسول الله ج، اگر منظورتان دوست نداشتن مرگ است، همهی ما مرگ را دوست نداریم؟ رسول الله ج فرمود: «هدف این نیست؛ بلکه هنگامی که به مؤمن مژده رحمت و رضایت و بهشت الهی داده میشود دیدار خداوند را دوست داشته و خداوند هم دیدارش را دوست میدارد؛ و هنگامی که بشارت خشم الهی به کافر داده میشود دیدار خداوند را ناپسند میشمارد و خداوند هم دیدارش را دوست ندارد».
5020-3485- (2) (صحیح) وَعَنْ أَنَسٍ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: «مَنْ أَحَبَّ لِقَاءَ اللَّهِ، أَحَبَّ اللَّهُ لِقَاءَهُ، وَمَنْ کَرِهَ لِقَاءَ اللَّهِ، کَرِهَ اللَّهُ لِقَاءَهُ». قُلْنَا: یَا رَسُولَ اللَّهِ! کُلُّنَا یَکْرَهُ الْمَوْتَ؟ قَالَ: «لَیْسَ ذَاکَ کَرَاهِیَةَ الْمَوْتِ، وَلَکِنَّ الْمُؤْمِنَ إِذَا حُضِرَ جَاءَهُ الْبَشِیرُ مِنَ اللَّهِ فَلَیْسَ شَیْءٌ أَحَبَّ إِلَیْهِ مِنْ أَنْ یَکُونَ قَدْ لَقِیَ اللَّهَ فَأَحَبَّ اللَّهُ لِقَاءَهُ، وَإِنَّ الْفَاجِرَ أَوِ الْکَافِرَ إِذَا حُضِرَ جَاءَهُ بِمَا هُوَ صَائِرٌ إِلَیْهِ مِنَ الشَّرِّ، أَوْ مَا یَلْقَی مِنَ الشَّرِّ، فَکَرِهَ لِقَاءَ اللَّهِ، فَکَرِهَ اللَّهُ لِقَاءَهُ».
رواه أحمد، ورواته رواة «الصحیح»، والنسائی[1] بإسناد جید؛ إلا أنه قال: قیل: یَا رَسُولَ الله! وَمَا مِنَّا أحدٌ إلا یکْرَهُ الموتَ؟ قال: «إنَّهُ لیسَ بکراهیَةِ الموْتِ، إن المؤْمِنَ إذا جاءَهُ البُشْرى مِنَ الله عزَّ وجلَّ لَمْ یکُنْ شیْءٌ أحبَّ إلیْهِ مِنْ لِقاءِ الله، وکانَ اللهُ للِقائه أحَبَّ، وإنَّ الکافِرَ إذا جاءَهُ ما یکْرَهُ لَمْ یکُنْ شَیْءٌ أکرَه إلیه مِنْ لِقاءِ الله، وکانَ الله عزَّ وجلَّ لِلِقائه أکْرَهَ».
از انس س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «هرکس ملاقات خداوند را دوست داشته باشد، خداوند متعال هم ملاقات او را دوست دارد و هرکس ملاقات خداوند را دوست نداشته باشد، خداوند متعال هم ملاقات او را دوست ندارد».
گفتیم: ای رسول الله ج، همه ما مرگ را دوست نداریم؟ رسول الله ج فرمودند: «هدف این نیست؛ هنگامی که مؤمن در حالت احتضار قرار میگیرد، مژده دهندهای از جانب خداوند نزد او میآید، پس چیزی نزد او محبوبتر از دیدار خداوند نیست، پس خداوند دیدارش را دوست میدارد. اما هنگامی که مرگ فاجر یا کافر فرا میرسد، به خاطر بدیها و شری که به سوی آن در حرکت است یا شری که مشاهده میبیند، دیدار خداوند را ناپسند شمرده و خداوند هم دیدار او را دوست ندارد».
و در روایت نسائی آمده است: گفته شد: ای رسول الله ج، هیچیک از ما نیست مگر اینکه مرگ را دوست ندارد؟ رسول الله ج فرمودند: «هدف این نیست؛ مؤمن هنگامی که مژده دهندهای از جانب خداوند به سویش میآید چیزی نزد او محبوبتر از دیدار خداوند نیست و خداوند هم بیش از او دیدارش را دوست دارد. اما هنگامی که مرگ کافر فرا میرسد چیزی نزد او ناخوشایندتر از دیدار خداوند نیست و خداوند هم بیش از او دیدارش را دوست ندارد».
5021-3486- (3) (صحیح) وَعَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج یعنی عنِ الله عزَّ وجلَّ: «إِذَا أَحَبَّ عَبْدِی لِقَائِی أَحْبَبْتُ لِقَاءَهُ، وَإِذَا کَرِهَ لِقَائِی کَرِهْتُ لِقَاءَهُ».
رواه مالک والبخاری -واللفظ له- ومسلم والنسائی.
از ابوهریره س روایت است که رسول الله ج فرمودند: (یعنی از جانب خداوند ﻷ که میفرمایند:) «هنگامی که بندهای دیدار مرا دوست بدارد من هم دیدارش را دوست میدارم و هنگامی که دیدار من نزد او ناخوشایند باشد، من نیز دیدار او را دوست ندارم».
5022-3487- (4) (صحیح) وَعَنْ عُبَادَةَ بْنِ الصَّامِتِ س؛ أَنَّ النَّبِیَّ ج قَالَ: «مَنْ أَحَبَّ لِقَاءَ اللهِ أَحَبَّ اللهُ لِقَاءَهُ، وَمَنْ کَرِهَ لِقَاءَ اللهِ کَرِهَ اللهُ لِقَاءَهُ».
رواه البخاری ومسلم والترمذی والنسائی.
از عبادة بن صامت س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «هرکس ملاقات خداوند را دوست داشته باشد، خداوند هم ملاقات او را دوست دارد و هرکس ملاقات خداوند را دوست نداشته باشد، خداوند هم ملاقات او را دوست ندارد».
5023-3488- (5) (صحیح) وَعَنْ فَضَالَةَ بْنِ عُبَیْدٍ س؛ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ج قَالَ: «اللَّهُمَّ مَنْ آمَنَ بِکَ، وَشَهِدَ أَنِّی رَسُولُکَ؛ فَحَبِّبْ إِلَیْهِ لِقَاءَکَ، وَسَهِّلْ عَلَیْهِ قَضَاءَکَ، وَأَقْلِلْ لَهُ مِنَ الدُّنْیَا، وَمَنْ لَمْ یُؤْمِنْ بِکَ، وَلَمْ یَشْهَدْ أَنِّی رَسُولُکَ؛ فَلَا تُحَبِّبْ إِلَیْهِ لِقَاءَکَ، وَلَا تُسَهِّلْ عَلَیْهِ قَضَاءَکَ، وَأَکْثِرْ لَهُ مِنَ الدُّنْیَا».
رواه ابن أبی الدنیا والطبرانی، وابن حبان فی «صحیحه». [مضى 24/5- الفقر].
از فضالة بن عبید س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «پروردگارا، کسی که به تو ایمان آورد و گواهی دهد که من فرستادهی تو هستم، پس دیدارت را به نزد او محبوب بگردان و تقدیرت را بر او آسان بفرما و از نعمتهای دنیا به او کم بده؛ و کسی که به تو ایمان نیاورد و گواهی ندهد که من فرستاده تو هستم، پس دیدارت را محبوب او قرار نده و تقدیرت را بر او آسان نکن و در دنیا نعمتهای فراوانی به او بده».
0-2043- (1) (ضعیف) ورواه ابن ماجه من حدیث عمرو بن غیلان الثقفی - وهو ممن اختلف فی صحبته- ولفظه: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: «اللَّهُمَّ! مَنْ آمَنَ بِی وَصَدَّقَنِی، وَعَلِمَ أَنَّ مَا جِئْتُ بِهِ الْحَقُّ مِنْ عِنْدِکَ، فَأَقْلِلْ مَالَهُ، وَوَلَدَهُ، وَحَبِّبْ إِلَیْهِ لِقَاءَکَ، وَعَجِّلْ لَهُ الْقَضَاءَ، وَمَنْ لَمْ یُؤْمِنْ بِی وَلَمْ یُصَدِّقْنِی، وَلَمْ یَعْلَمْ أَنَّ مَا جِئْتُ بِهِ الْحَقُّ مِنْ عِنْدِکَ، فَأَکْثِرْ مَالَهُ وَوَلَدَهُ، وَأَطِلْ عُمُرَهُ». [مضى 24- التوبة/5].
5024-2044- (2) (ضعیف) وَعَن عَبدِالله بنِ عَمرٍو ب عَنِ النَّبِیَّ ج قَالَ: «تُحْفَةُ المؤْمِنِ الموْتُ».
رواه الطبرانی بإسناد جید[2].
5025-2045- (3) (ضعیف) وَعَنْ مُعَاذُ بْنُ جَبَلٍ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: «إِنْ شِئْتُمْ أَنْبَأْتُکُمْ مَا أَوَّلُ مَا یَقُولُ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ لِلْمُؤْمِنِینَ یَوْمَ الْقِیَامَةِ، وَمَا أَوَّلُ مَا یَقُولُونَ لَهُ؟». قُلْنَا: نَعَمْ یَا رَسُولَ اللَّهِ! قَالَ: «إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَجَلَّ یَقُولُ لِلْمُؤْمِنِینَ: هَلْ أَحْبَبْتُمْ لِقَائِی؟ فَیَقُولُونَ: نَعَمْ یَا رَبَّنَا! فَیَقُولُ: لِمَ؟ فَیَقُولُونَ: رَجَوْنَا عَفْوَکَ وَمَغْفِرَتَکَ، فَیَقُولُ: قَدْ وَجَبَتْ لَکُمْ مَغْفِرَتِی».
رواه أحمد من روایة عبیدالله بن زحر.
11- (الترغیب فی کلمات یقولهن من مات له میت)
([1]) یعنی فی "الرقائق" من "السنن الکبرى" کما فی "التحفة"، ولیس فی المطبوع منه "الرقائق" کما تقدم أکثر من مرة.
([2]) کذا قال، وفیه الإفریقی، وهو ضعیف کما تقدم مراراً، فقول الهیثمی: "ورجاله ثقات" خطأ أیضاً. وقلد الجهلة الثلاثة دون بحث أو نظر فقالوا: "حسن"! وهو مخرج فی مواضع؛ أوسعها تحقیقاً "الضعیفة" (6890).