اهل سنت

آنچه در این وبلاگ مخالف قرآن و سنت بود دور بندازید. الله در قرآن میفرماید:(پس بندگانم را بشارت ده، همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند. اینانند که خداوند هدایتشان کرده و اینانند که خردمندانند». زمر، آیه 17 و 18

اهل سنت

آنچه در این وبلاگ مخالف قرآن و سنت بود دور بندازید. الله در قرآن میفرماید:(پس بندگانم را بشارت ده، همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند. اینانند که خداوند هدایتشان کرده و اینانند که خردمندانند». زمر، آیه 17 و 18

فصلی در مورد رودهای بهشت

فصلی در مورد رودهای بهشت

5370-3719- (1) (صحیح) عَنْ عَبْدِاللَّهِ بْنِ عُمَرَ ب قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: «الکَوْثَرُ نَهْرٌ فِی الجَنَّةِ، حَافَّتَاهُ مِنْ ذَهَبٍ، وَمَجْرَاهُ عَلَى الدُّرِّ وَالیَاقُوتِ، تُرْبَتُهُ أَطْیَبُ مِنَ المِسْکِ، وَمَاؤُهُ أَحْلَى مِنَ العَسَلِ، وَأَبْیَضُ مِنَ الثَّلْجِ».

رواه ابن ماجه، والترمذی وقال: «حدیث حسن صحیح».

از عبدالله بن عمر ب روایت است که رسول الله ج فرمودند: «کوثر نهری است در بهشت که دو طرفش از طلا و آبش بر مروارید و یاقوت جریان دارد و خاکش خوشبو‌تر از مسک و آبش شیرین‌تر از عسل و سفید‌تر از یخ می‌باشد».

5371-2199- (1) (منکر جداً موقوف) وَرُوِیَ عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ ب؛ فِی قَوْلِهِ عَزَّ وَجَلَّ: ﴿إِنَّآ أَعۡطَیۡنَٰکَ ٱلۡکَوۡثَرَ﴾، قَالَ: هُوَ نَهَرٌ فِی الْجَنَّةِ، عُمْقُهُ فِی الْأَرْضِ سَبْعُونَ أَلْفَ فَرْسَخٍ، مَاؤُهُ أَشَدُّ بَیَاضًا مِنَ اللَّبَنِ، وَأَحْلَى مِنَ الْعَسَلِ، شَاطِئَاهُ اللُّؤْلُؤُ وَالزَّبَرْجَدُ وَالْیَاقُوتُ، خَصَّ اللَّهُ بِهِ نَبِیَّهُ ج قَبلَ الْأَنْبِیَاءِ.

رواه ابن أبی الدنیا موقوفاً[1].

5372-3720- (2) (صحیح) وَعَن أَنَسٍ س؛ أَنَّ رَسُولَ الله ج قَالَ: «بَیْنا أَنَا أَسِیرُ فِی الجَنَّةِ، إِذَا أَنَا بِنَهَرٍ حَافَّتَاهُ قِبَابُ اللُّؤلُؤِ المجَفِّ، فَقُلْتُ: مَا هَذَا یَا جِبْرِیلُ؟ قَالَ: هَذَا الکَوْثَرُ الَّذِی أَعْطَاکَ رَبُّکَ، قَالَ: فَضَرَبَ الْمَلَکُ بِیَدِهِ، فَإِذَا طِینُهُ مِسْکٌ أَذْفَرُ».

رواه البخاری.

از انس س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «در حال گردش در بهشت بودم که نهری دیدم دو طرفش گنبد‌هایی از مروارید‌های توخالی بود. از جبریل پرسیدم این چیست؟ گفت: این کوثر است که خداوند آن را بر تو عطا کرده است؛ سپس فرشته دستش را در آن زد که خاکش مسکِ خالص خوش‌بو بود».

5373-3721- (3) (حسن صحیح) وَعَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: «أَنْهَارُ الْجَنَّةِ تَخْرُجُ مِنْ تَحْتِ تِلَالِ - أَوْ مِنْ تَحْتِ جِبَالِ - المِسْکِ».

رواه ابن حبان فی «صحیحه».

از ابوهریره س روایت است که رسول الله ج فرمودند: «نهرهای بهشت از زیر تپه یا کوه‌هایی از مسک خارج می‌شوند».

5374-2200- (2) (ضعیف موقوف) وَعَن سماک: أَنَّهُ لَقِیَ عَبْدَاللَّهِ بْنَ عَبَّاسٍ بِالْمَدِینَةِ بَعْدَمَا کُفَّ بَصَرُهُ، فَقَالَ: یَا ابْنَ عَبَّاسٍ! مَا أَرْضُ الْجَنَّةِ؟ قال: مَرمَرَةٌ بَیضاء، مِن فِضَّةٍ کَأَنَّهَا مِرْآةٌ. قُلْتُ: مَا نُورُهَا؟ قَالَ: مَا رَأَیْتَ السَّاعَةَ الَّتِی تَکُونُ قَبْلَ طُلُوعُ الشَّمْسِ؟ فَذَلِکَ نُورُهَا؛ إِلَّا أَنَّهُ لَیْسَ فِیهَا شَمْسٌ وَلَا زَمْهَرِیرُ. قَالَ: قُلْتُ: فَمَا أَنْهَارُهَا؟ أَفِی أُخْدُودٍ؟ قَالَ: لَا؛ وَلَکِنَّهَا تَجْرِی عَلَى أَرْضِ الجنَّةِ مُستکِفَّةٌ[2]؛ لا تَفیضُ لا هَهُنَا وَلَا هَهُنَا، قَالَ اللَّهُ لَهَا: کُونِی، فَکَانَتْ. قلتُ: فما حُلَلُ الجنَّةِ؟ قال: فیها شَجَرَةٌ فِیهَا ثَمَرٌ کَأَنَّهُ الرُّمَّانُ، فَإِذَا أَرَادَ وَلِیُّ اللَّهِ مِنْهَا کِسْوَةً انْحَدَرَتْ إِلَیْهِ مِنْ غُصْنِهَا، فَانْفَلَقَتْ لَهُ عَنْ سَبْعِینَ حُلَّةً أَلْوَاناً بَعْدَ أَلْوَانٍ، ثُمَّ تَنْطَبِقُ، فَتَرْجِعُ کَمَا کَانَتْ.

رواه ابن أبی الدنیا موقوفاً بإسناد حسن[3].

5375-3722- (4) (حسن) وَرُوِیَ عن حکیم بن معاویة القشیری عن أبیه س قال: سَمِعْتُ رَسُولَ الله ج یَقُولُ: «فِی الْجَنَّةِ بَحْرٌ لِلْمَاءِ، وَبَحْرٌ لِلَّبَنِ، وَبَحْرٌ لِلْعَسَلِ[4]؛ وَبَحْرٌ لِلْخَمْرِ، ثُمَّ تُشْتَقُّ الْأَنْهَارُ مِنْهَا بَعْدُ».

رواه البیهقی[5].

حکیم بن معاویه قشیری از پدرش س روایت می‌کند: از رسول الله ج شنیدم که فرمود: «در بهشت دریایی از آب و دریای از شیر و دریای از عسل و دریای از مشروب می‌باشد؛ و نهر‌هایی از آنها جاری می‌باشند».

5376-3723- (5) (صحیح) وَعَنْ أَنَسِ بْنِ مَالِکٍ س قَالَ: لَعَلَّکُمْ تَظُنُّونَ أَنَّ أَنْهَارَ الْجَنَّةِ أُخْدُودٌ فِی الْأَرْضِ؟ لَا وَاللَّهِ، إِنَّهَا لَسَائِحَةٌ عَلَى وَجْهِ الْأَرْضِ، إحدی حَافَّتَیْهَا اللُّؤْلُؤُلإ وَالْأُخْرَى الْیَاقُوتُ، وَطِینُهُ الْمِسْکُ الْأَذْفَرُ. قَالَ: قُلْتُ: مَا الْأَذْفَرُ؟ قَالَ: الَّذِی لَا خِلْطَ لَهُ.

رواه ابن أبی الدنیا موقوفاً. ورواه غیره مرفوعاً، والموقوف أشبه بالصواب[6].

از انس بن مالک س روایت است: آیا گمان می‌برید نهر‌های بهشت در خندق یا گودی‌ها جاری می‌باشد؟ به خدا قسم چنین نیست؛ بلکه بر روی زمین جاری است، یک جانب زمرد و جانب دیگر یاقوت و خاک آن مسک أذفر می‌باشد. گفتم: أذفر چیست؟ گفت: مسک خالص که با آن چیزی مخلوط نشده باشد.

5377-2201- (3) (ضعیف جداً موقوف) وَرُوِیَ عَنْ أَنَسٍ س أیضاً: ﴿نَضَّاخَتَانِ بِالْمِسْکَ وَالْعَنْبَر،ِ یَنْضَخَّانِ عَلَى دُورِ الْجَنَّةِ؛ کَمَا یَنْضَخُ الْمَطَرُ عَلَى دُورِ أَهْلِ الدُّنْیَا.

رواه ابن أبی شیبة موقوفاً[7].

5378-3724- (6) (حسن صحیح) وَعَنهُ قَالَ: سُئِلَ رَسُولُ الله ج مَا الکَوثَرُ؟ قَالَ: «ذَاکَ نَهْرٌ أَعْطَانِیهِ اللَّهُ - یَعْنِی فِی الجَنَّةِ -، أَشَدُّ بَیَاضًا مِنَ اللَّبَنِ، وَأَحْلَى مِنَ العَسَلِ، فِیهَا طَیْرٌ أَعْنَاقُهَا کَأَعْنَاقِ الجُزُرِ». قَالَ عُمَرُ: إِنَّ هَذِهِ لَنَاعِمَةٌ. قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: «أَکَلَتُهَا أَنْعَمُ مِنْهَا».

رواه الترمذی وقال: «حدیث حسن».

(الجزُر) به ضم جیم و زای: جمع جزور به معنای شتر می‌باشد.   

و از انس س  روایت است: از رسول الله ج سوال شد: کوثر چیست؟ فرمود: «نهری است که خداوند آن را - در بهشت - به من عطا نموده است، آبش سفید‌تر از شیر و شیرین‌تر از عسل می‌باشد؛ در آن پرندگانی هستند که گردن آنها مانند گردن شتر می‌باشد». عمر س گفت: چه لذت‌بخش است. رسول الله ج فرمود: «خوردن آن لذت بیشتری دارد».

7 (فصل فی شجر الجنة وثمارها)



([1]) قلت: فی "صفة الجنة" (55/ 145) بسند ضعیف جداً، فیه (محمد بن عون)؛ متروک، وهو مع وقفه مخالف لما صح موقوفاً ومرفوعاً؛ أن أنهار الجنة سائحة على وجه الأرض، وهو مخرج فی "الصحیحة" (2513)، ویأتی قریباً فی "الصحیح" من هذا الفصل.

([2]) کذا فی نسخ «الترغیب» المطبوعة، وکذا فی «صفة الجنة» لابن أبی الدنیا (130/ 145- ط موسسة الرسالة)، وفی المطبوعة المصریة منه (55/ 144- ط المصریة): «مستکنة»، وفی «العظمة» لأبی الشیخ (599): «متسکبة»! والصواب هو المثبت وکذا وقع فی «صفة الجنة» لأبی نعیم (2/ 169/ 317)، واستکفَّ القوم حول الشیء: أحاطوا به ینظرون إلیه، کذا فی «اللسان». [ش].

([3]) قلت: أنى له الحسن، وفیه عنده (55/ 144) زمیل بن سماک، ولم یوثقه أحد، ولا یعرف إلا فی هذه الروایة کما یستفاد من "الجرح" (1/ 2/ 620)، ومن طریقه أخرجه أبو الشیخ فی "العظمة" (3/ 1101/ 599).

([4]) کذا الأصل وطبعة عمارة، والصواب: (بحر الماء، وبحر اللبن..) إلخ کما قال الناجی، وعلى الصواب وقع عند غیر البیهقی کما یأتی.

([5]) قلت: لقد أبعد المصنف النجعة، فقد أخرجه أیضاً ابن حبان (2623- موارد)، والترمذی (2574) وصححه، وأحمد (5/ 5) کلهم بلفظ (بحر الماء...)، وهو الصواب کما سبق.

([6]) قلت: إسناد المرفوع غیر إسناد الموقوف، وکل منهما صحیح، فلا یعلّ بالموقوف، لا سیّما وهو فی حکم المرفوع، فانظر "الصحیحة" (2513).

([7]) لم أره فی "مصنفه"، وقد رواه عنه ابن أبی الدنیا فی "الصفة" (37/ 70): ثنا یحیى بن یمان عن أبی إسحاق عن أبان عن أنس. و (أبان) هو ابن أبی عیاش؛ متروک، و (أبو إسحاق) عنه لم أعرفه، ورواه أبو نعیم (2/ 49/ 203) عن ابن یمان هذا، وهو ضعیف. ووقع فیه (أبو إسحاق الهزانی)!

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد