اهل سنت

آنچه در این وبلاگ مخالف قرآن و سنت بود دور بندازید. الله در قرآن میفرماید:(پس بندگانم را بشارت ده، همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند. اینانند که خداوند هدایتشان کرده و اینانند که خردمندانند». زمر، آیه 17 و 18

اهل سنت

آنچه در این وبلاگ مخالف قرآن و سنت بود دور بندازید. الله در قرآن میفرماید:(پس بندگانم را بشارت ده، همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند. اینانند که خداوند هدایتشان کرده و اینانند که خردمندانند». زمر، آیه 17 و 18

بخش اول: سیمای صورت در تقابل فرهنگ‌ها

بخش اول: سیمای صورت در تقابل فرهنگ‌ها

سیمای ظاهری را در این‌جا شکلی از جسم معنا می‌کنیم و تمامی احکام وارده در قرآن و سنت که به پوشش زن تعلق می‌بابد به اصل اول فصل اول یا در واقع همان سیمای باطنی او باز می‌گردد. در واقع لازم است که جسم در خدمت نفس باشد و حالت عکس آن جایز نیست. همچنان که امروزه این مسئله در فلسفه ‌مادی فرهنگ تمدن غرب مشهود است.

گزینش شکل ظاهری نوعی ویژگی فرهنگی است

کسانی که گمان می‌کنند ظاهر انسان به همراه تمامی ویژگی‌های مربوط به آن مسئله‌ای بی‌طرفانه است و عواقب خاصی به دنبال نخواهد داشت کاملاً به خطا رفته‌اند. این مسئله در واقع بیانگر پیروی از فرهنگی خاص و تمدنی معین می‌باشد. عریان‌گرایی موجود در غرب امروزی چه برای مردان و چه به نسبت زنان شکلی است که از فلسفه‌ای فرهنگی حکایت دارد. اروپا و پیروان تمدن آن و نیز آمریکا و استرالیا مضمون بت پرستی گذشته را که به عهد یونان قدیم باز می‌گردد احیا کرده‌اند. مسیحیت زمانی نابود شد که قسطنطین امپراطوری روم را بنا کرد و آن را از جایگاه شرقی و ابتدایی خود به غرب انتقال داد. به همین دلیل نیز غرب از باور بت پرستی گذشته خود رهایی نمی‌یابد و در این زمان اورپا به جای آن‌که رو به مسیحیت بیاورد روح بت پرستی را به تدریج در خویش جای داد و مسیحیت جایگاه خود را به بت‌پرستی داد. آن‌چنان که برخی از مورخین اسلامی نوشته‌اند و این مسئله خود بزرگ‌ترین مصیبت در تاریخ آیین مسیحیت بوده است که به این واسطه طبیعت وحیانی خود را برای همیشه از دست داد. ابن کثیر / می‌نویسد: (سپس پادشاهی از پادشاه یونانیان که به او قسطنطین گفته می‌شد قدرت گرفت و به آیین مسیحیت روی آورد. عده‌ای بر این باور هستند که این کار وی از روی مکرو نیرنگ و به جهت فاسد ساختن آیین مسیحیت صورت گرفت چرا که خود او در اصل فیلسوف بوده است و عده‌ای نیز قائل به این هستند که او این کار را از روی جهل انجام داد. به هر روی او دین مسیحیت را تغییر داد و به تحریف آن پرداخت. مواردی را به آن اضافه و کم کرد و قوانینی را وضع نمود که در نوع خود خیانتی بس بزرگ نسبت به این آیین مسیحیت بود. وی در دوران سلطه خویش گوشت خوک را حلال کرد و مردمان به سوی مشرق برای او نماز می‌خواندند. کنیسه‌ها، معابد و صومعه‌ها را برای او مصور ساختند و به سبب گناهی که گمان می‌کردند مرتکب شده‌اند ده روز بیش از قبل روزه می‌گرفتند و به این ترتیب آیین مسیحیت به آیین قسطنطین مبدل گشت).54

صورتگران یونان قدیم هیچ ابایی ار ترسیم تصاویر کاملاً برهنه نداشتند و در عین حال در طرح مجسمه‌ها و در نقاشی‌های خود توجه خاصی نسبت به اشکال اعضای تناسلی زن و مرد نشان می‌دادند. این مسئله به نوبه‌ی خود نوعی تأیید فلسفه اغریقیه قدیمی بود. تمامی این موارد به سبب مادی پنداشتن حیات و به تصویر کشیدن غرائض انسانی و آن حس بت پرستی شدیدی است که به مقتضای آن انسان بنده شهوات، قدرت طلبی مالی و جنسی می‌گردد. هم در عهد فراعنه مصر و هم در عهد یونان قدیم از آن جهت که خدای زن مرجع تکفیر و اعتقادات فلسفی و اجتماعی انسان‌ها است برهنگی جزءی از فلسفه یونان و بخشی از ارزش‌های دینی آنان محسوب می‌گردد. علامه مودودی در کتاب حجاب این مفهوم را به تفصیل بیان کرده است و می‌نویسد:

(مقیاس‌های اخلاقی نزد آنان و نیز از دیدگاه بزرگان فلاسفه و نزد عالمان اخلاق تغییر یافت تا جایی که در ارتکاب به اعمالی چون زنا اشکالی نمی‌دیدند. به تدریج واژه آفرودیت در میان آنان شایع گشت، واژه‌ای که از جمله بخشهای افسانه‌ خدایان بود. وی با سه عدد از خدایان مراوده داشت و همزمان یکی از خدایان را به همسری برگزیده بود. یکی دیگر از کسانی که او با آنان مرواده داشت مردی از جنس انسان بود و از وی کیوبید اله عشق متولد شد و تولد این اله نتیجه رابطه‌ی او با معشوق انسانی‌ خود بود).55

متاسفانه مسیحیت در اروپا نتوانست این مفاهیم را کنار زند بلکه زمینه رشد آن را فراهم آورد و به بروز آن کمک نمود، به عبارتی هم پذیرای آیین نوین گشت و هم در جهت اجابت حس غربی یونان قدیم گام برداشت. اما آنچه بعدها رخ داد تغییر در شیوه بت‌پرستی و نیز تغییر یافتن مفهوم بت نزد ایشان بود. تصویر الهه یونانی به تصویری از الهه مسیحی تغییر یافت و شکل مریم و مسیح پدیدار گشت. قدیسین ظاهر مریم و عیسی را تصور کردند و به تصویر کشیدند و تمام کنیسه‌های موجود را با این تصاویر آراستند و به این ترتیب شکلی نوین از بت‌پرستی در میان مسیحیت تجلی یافت تا جسم بشریت را در جامعه امروزی غرب به تدریج رو به عریان بَرد و فرهنگ غربی شاهد پدیده عریان‌گرایی در تمامی جنبه‌های زندگی باشد و در نهایت این سیستم با فرهنگ عربی خودساخته به روش اوپاییان بر ما عرضه شود. به همین دلیل خالی از لطف نیست اگر فنون اسلامی به کار گرفته شده در ساخت وساز به واسطه اعتماد به خط مشی‌های عربی در زمینه آراستگی، رسم اشکال هندسی و همدست و منسجم، نقوش و شکل‌های هنری، همچون همبستگی نمازگزاران پشت سر امام به جای پرداختن به صورت ظاهری به باور ذهنی روی بیاورد و سپس اشکال این باور ذهنی در اعمالی چون روزه و قیام پدیدار شود. همه این‌ خواسته‌ها برای آن است که این باور ذهنی مفهوم مناسب‌تری جهت بیان تعبیری درست از عقیده توحیدی داشته باشد. بله، جریان برهنه‌گرایی جنسی موجود در غرب امروزی جز امتداد فرهنگ یونان باستان نیست و با خود، تقدیس شهوات و بندگی لذات به همراه دارد و این چنین جسم یگانه عامل موثر در بنای تصورات، ساخت محل زندگی، سیاست، تجارت و رسانه‌های جمعی است و این مسئله مفهومی نوین از بت پرستی در عصر کنونی ما می‌باشد.

گزینش ویژگی‌های ظاهری از منظر تجاری

به واسطه این چنین فرهنگی، زنان چه پوشیده و چه عریان موظف شدند تا در جامعه تجاری غربی به ابزاری جهت تبلیغ کالاهای تجاری مبدل شوند و سیمای ظاهری آنان و ظرافت‌های جسمی‌ ایشان که موجب تحریک غرایض جنسی می‌شود، وسیله‌ای برای ترویج انواع این کالاها بشود تا در نهایت خود این جسم از جمله مصرف‌کنندگان کالاهای مختلف باشد که عقل را به کناری نهاده است و جز به جسم نمی‌اندیشد.

 جسم زن آرزو شده!

با این توصیفات می‌توان این رویکرد را علم روانشناسی خرید نامید! -اما حتی اگر بتوان آن را علم نامید- در سرزمینی رشد یافته است که مفهومی از حلال و حرام نمی‌شناسد بلکه از ذوق و قریحه ابلیس یهود سربر می‌آورد و به همین دلیل تمامی ویژگی‌های چنین سیستمی از دیدگاه اقتصادی - سیاسی با خود ویرانی به همراه خواهد داشت. بله، این چنین سیستمی دین، اخلاق، آبرو و تمامی ارزش‌های انسانی را به کناری خواهد نهاد تا صرفاً به یک هدف واحد برسد. هدفی که سود نام می‌گیرد و جسم زن در شکل جنسی خویش بیش‌ترین تأثیر را بر باطن شهوانی این جوامع خواهد داشت و در نهایت این جسم با نهایت تأسف تبدیل به اولین کانال به نمایش گذاشتن و تبلیغ تمامی کالاهای جهان خواهد گشت. از کالاهای بزرگی چون ماشین گرفته تا کفش و انواع کالاهای بی‌مقداری که امروزه در بازار مصرف جهانی به فروش می‌رسد و جسم زن در این نمایش بزرگ و در واقعیت تجارت جهانی جز به معنای مجسمه‌ای مومیایی شده از جنس پلاستیک نیست که به منظور فروش کالا در معابر و خیابان‌ها به نمایش گذاشته می‌شود.

گزینش ویژگی‌های ظاهری از منظر سیاسی

با موفقیت سیمای تجاری در به کارگیری ابعاد جنسی جسم زن، محاسبات به مجال رویارویی سیاسی انتقال یافت. به تدریج و به واسطه‌ی به کار گرفتن اشکال متفاوتی از برهنگی در بخش‌های مختلف چون فرهنگ، ادب، سینما، نمایش‌نامه‌نویسی، آلبوم‌های آوازه‌خوانی و مدل‌های فتوگرافی و حتی در زمینه کار اداری، بنیان تدین در جوامع اسلامی به فنا رفت. همان بنیانی که دشمنان اسلام آن را تحت عنوان اسلام سیاسی به ما عرضه کرده‌اند اما از جانب فرزندان این امت بیداری اسلامی و یا حرکت تجدید دین نام می‌گیرد. دشمنان اسلام از سلاح زنانگی در جهت تغییر و تبدیل بافت خانواده استفاده بسیاری بردند و مقیاس‌های اروپایی و ارزش‌های فرهنگی آن به تدریج موفق شد اصول بنای خانواده در قرآن را نقض گرداند. تمامی این موارد امروزه ابزاری هستند که از جمله خطرناک‌ترین استفاده آن‌ها، عادی جلوه دادن اجسام برهنه و تصاویر برهنه همچون مدل‌های متحرک در بنیان جوامع اسلامی و عربی است.56

گزینش ویژگی‌های ظاهری از منظر قرآنی

به همین دلیل توجه اسلام صرفاً به ظاهر جسم جدای از باطن آن نیست. هرگز، در واقع این شکل ظاهری از نوعی بهم پیوستگی فرهنگی و موضع گیری فکری سخن دارد. این صورت نشان از نهایت باور به مذهب و التزام به دین می‌باشد.57 به همین دلیل مایه تعجب نخواهد بود که قرآن، بزرگ‌ترین مصدر دینی در اسلام از قواعد پوشش سخن گفته باشد، قواعدی که گاه به شکل الزام و گاه در قالب نصیحت دیده می‌شود. حقیقت پوشش در اسلام نیز به داستان خلقت آدم و همسر او حواء باز می‌گردد. زمانی که لباس بهشت رمزی برای جلوه‌گر شدن رضایت الهی بود و به مجرد ارتکاب معصیت، لباس از تن آنان برکنده شد و به برهنگی دچار آمدند. پس برهنگی رمز سرکشی در مقابل خالق خواهد بود و بلکه رمز طاعت بردن از شیطان می‌باشد.

﴿فَقُلۡنَا یَٰٓـَٔادَمُ إِنَّ هَٰذَا عَدُوّٞ لَّکَ وَلِزَوۡجِکَ فَلَا یُخۡرِجَنَّکُمَا مِنَ ٱلۡجَنَّةِ فَتَشۡقَىٰٓ١١٧ إِنَّ لَکَ أَلَّا تَجُوعَ فِیهَا وَلَا تَعۡرَىٰ١١٨ وَأَنَّکَ لَا تَظۡمَؤُاْ فِیهَا وَلَا تَضۡحَىٰ١١٩ فَوَسۡوَسَ إِلَیۡهِ ٱلشَّیۡطَٰنُ قَالَ یَٰٓـَٔادَمُ هَلۡ أَدُلُّکَ عَلَىٰ شَجَرَةِ ٱلۡخُلۡدِ وَمُلۡکٖ لَّا یَبۡلَىٰ١٢٠ فَأَکَلَا مِنۡهَا فَبَدَتۡ لَهُمَا سَوۡءَٰتُهُمَا وَطَفِقَا یَخۡصِفَانِ عَلَیۡهِمَا مِن وَرَقِ ٱلۡجَنَّةِۚ وَعَصَىٰٓ ءَادَمُ رَبَّهُۥ فَغَوَىٰ١٢١ ثُمَّ ٱجۡتَبَٰهُ رَبُّهُۥ فَتَابَ عَلَیۡهِ وَهَدَىٰ١٢٢ [طه: 117-122]

«پس گفتیم اى آدم در حقیقت این [ابلیس] براى تو و همسرت دشمنى است زنهار شما را از بهشت به در نکند تا تیره‏ بخت گردى در حقیقت براى تو در آنجا این [امتیاز] است که نه گرسنه مى ‏شوى و نه برهنه مى‏ مانى و [هم] اینکه در آنجا نه تشنه مى‏گردى و نه آفتاب‏زده پس شیطان او را وسوسه کرد وگفت: اى آدم آیا تو را به درخت جاودانگى و ملکى که زایل نمى ‏شود راه نمایم، آنگاه از آن [درخت ممنوع] خوردند و برهنگى آنان برایشان نمایان شد و شروع کردند به چسبانیدن برگ‌هاى بهشت بر خود و [این گونه] آدم به پروردگار خود عصیان ورزید و بیراهه رفت. سپس پروردگارش او را برگزید و بر او ببخشود و [وى را] هدایت کرد».

این آیات خلاصه چگونگی آغاز مسئله پوشش و عریانی را در تاریخ بشریت و نیز در تاریخ ادیان الهی شرح می‌دهد. آدم علیه سلام و همسر او در بهشت در نعمت کامل به‌سر می‌بردند و این بخش از کلام الله تعالی که می‌فرماید: وَلَا تَعۡرَىٰ بر این معنی دلالت دارد که وی و همسرش با لباس جنت آراسته شده بودند. قرطبی در تفسیر این آیه می‌نویسد: در بهشت برای آدم تمامی نعمات از جمله لباس، طعام، نوشیدنی و مسکن موجود بود58 و ابن کثیر چنین‌ می‌نویسد: پروردگار فرمود: إِنَّ لَکَ أَلَّا تَجُوعَ فِیهَا وَلَا تَعۡرَىٰ و به این واسطه گرسنگی و پوشیدگی را بهم مرتبط ساخته است چرا که گرسنگی ذلت درونی است و برهنگی به معنای دچار گشتن به رسوایی بیرونی می‌باشد59 و نیز می‌فرماید: وَلَا تَضۡحَىٰ به این معنا است که حرارت خورشید را حس نخواهد کرد چرا که آدم در سایه‌های بهشت و در زیبایی‌های آن در نهایت آسودگی می‌زیست. آری، قرآن علت وسوسه آدم و همسرش حوا توسط شیطان را چنین بیان می‌کند: شیطان تمایل به عریان ساختن کامل این دو داشت تا زشتی‌های ایشان را بر آنان آشکار سازد و عملی شنیع‌تر از این کار وجود ندارد که شخصی، دیگری را در ملأ عام برهنه سازد و به نمایش بگذارد چرا که این کار فطرت آدمی را نابود خواهد ساخت و وی را از مقام والای انسانی به جایگاه چهارپایان می‌رساند. همچنان که این مسئله به وضوح در خیابان‌ها و تلویزیون‌های این ایام دیده می‌شود. هرچند که آدم و همسر وی حوا، در آن برهه از زمان تنها بودند چرا که اولین مخلوقات از جنس بشر همین دو نفر بوده‌اند اما داستان آدم در جهت تعیین اصول تربیتی فطری انسان و وفای وی به عهد خویش بوده است. بله، شیطان قصد در نقض این اهداف، عریان ساختن انسان و عادی جلوه دادن این برهنگی دارد تا به تدریج حیاء را نیز چون دیگر ارزش‌های انسانی از بین ببرد. از همین روی پروردگار در سوره اعراف می‌فرماید:

﴿فَوَسۡوَسَ لَهُمَا ٱلشَّیۡطَٰنُ لِیُبۡدِیَ لَهُمَا مَا وُۥرِیَ عَنۡهُمَا مِن سَوۡءَٰتِهِمَا وَقَالَ مَا نَهَىٰکُمَا رَبُّکُمَا عَنۡ هَٰذِهِ ٱلشَّجَرَةِ إِلَّآ أَن تَکُونَا مَلَکَیۡنِ أَوۡ تَکُونَا مِنَ ٱلۡخَٰلِدِینَ٢٠ وَقَاسَمَهُمَآ إِنِّی لَکُمَا لَمِنَ ٱلنَّٰصِحِینَ٢١ فَدَلَّىٰهُمَا بِغُرُورٖۚ فَلَمَّا ذَاقَا ٱلشَّجَرَةَ بَدَتۡ لَهُمَا سَوۡءَٰتُهُمَا وَطَفِقَا یَخۡصِفَانِ عَلَیۡهِمَا مِن وَرَقِ ٱلۡجَنَّةِۖ وَنَادَىٰهُمَا رَبُّهُمَآ أَلَمۡ أَنۡهَکُمَا عَن تِلۡکُمَا ٱلشَّجَرَةِ وَأَقُل لَّکُمَآ إِنَّ ٱلشَّیۡطَٰنَ لَکُمَا عَدُوّٞ مُّبِینٞ٢٢ [الأعراف: 20-22]

«شیطان، آدم و حوّا هر دو را به وسوسه فریب داد تا زشتیهای‌شان را که از آنان پوشیده بود بر ایشان پدیدار کند و گفت: خدایتان شما را از این درخت نهی نکرد جز برای اینکه مبادا دو فرشته شوید یا عمر جاودان یابید و بر آنان سوگند یاد کرد که من خیر خواه شما هستم وآنان را به فریب و دروغی فرود آورد، پس چون از آن درخت تناول کردند زشتیهای‌شان بر آنان آشکار گردید و بر آن شدند که از برگ درختان بهشت خود را بپوشانند، و پروردگارشان آن‌ها را ندا کرد که آیا من شما را از این درخت منع نکردم و نگفتم که شیطان دشمن آشکار شما است».

این آیه خود مایه‌ی بصیرت است هرچند که تمامی آیات قرآن هدایت‌گر می‌باشند. این آیه از کلام مبارک، آیه‌ای است که منطق پوشش در اسلام را بیان کرده است و آن را توجیه می‌سازد و مضمون اهداف آن را به صورت کلی تبیین می‌کند. در آیات دیگر نیز علت ذکر صفت پوشش و طبیعت اسلامی آن در داستان آدم با وضوح بیش‌تر و دلالت قوی‌تر بیان می‌شود.

﴿یَٰبَنِیٓ ءَادَمَ قَدۡ أَنزَلۡنَا عَلَیۡکُمۡ لِبَاسٗا یُوَٰرِی سَوۡءَٰتِکُمۡ وَرِیشٗاۖ وَلِبَاسُ ٱلتَّقۡوَىٰ ذَٰلِکَ خَیۡرٞۚ ذَٰلِکَ مِنۡ ءَایَٰتِ ٱللَّهِ لَعَلَّهُمۡ یَذَّکَّرُونَ٢٦ یَٰبَنِیٓ ءَادَمَ لَا یَفۡتِنَنَّکُمُ ٱلشَّیۡطَٰنُ کَمَآ أَخۡرَجَ أَبَوَیۡکُم مِّنَ ٱلۡجَنَّةِ یَنزِعُ عَنۡهُمَا لِبَاسَهُمَا لِیُرِیَهُمَا سَوۡءَٰتِهِمَآۚ إِنَّهُۥ یَرَىٰکُمۡ هُوَ وَقَبِیلُهُۥ مِنۡ حَیۡثُ لَا تَرَوۡنَهُمۡۗ إِنَّا جَعَلۡنَا ٱلشَّیَٰطِینَ أَوۡلِیَآءَ لِلَّذِینَ لَا یُؤۡمِنُونَ٢٧ [الأعراف: 26-27]

«ای فرزندان آدم، محققا ما لباسی که ستر عورات شما کند و جامه‌هایی که به آن تن را بیارایید برای شما فرستادیم، و لباس تقوا نیکوترین جامه است. این سخنان همه از آیات خداست (که به بندگان فرستادیم) شاید خدا را یاد آرند ای فرزندان آدم، مبادا شیطان شما را فریب دهد چنان که پدر و مادر شما را از بهشت بیرون کرد، در حالی که جامه از تن آنان بر می‌کند تا قبایح آنان را در نظرشان پدیدار کند، همانا آن شیطان و بستگانش شما را می‌بینند از جایی که شما آن‌ها را نمی‌بینید. ما نوع شیطان را دوستدار و سرپرست کسانی قرار داده‌ایم که ایمان نمی‌آورند».

و سوگند به آن‌کس که جانم در دست او است اگر زنان امروزی در همین یک آیه تأمل کنند ایشان را کافی خواهد بود. اما با نهایت تأسف بیش‌تر زنان امروزی از جمله کسانی هستند که پروردگار آنان را با وجود بینایی نابینا خطاب کرده است و می‌فرماید:

﴿وَتَرَىٰهُمۡ یَنظُرُونَ إِلَیۡکَ وَهُمۡ لَا یُبۡصِرُونَ١٩٨ [الأعراف: 198]

«و ای رسول ما تو می‌بینی که آن‌ها در تو می‌نگرند ولی نمی‌بینند».

از زیبایی‌های تعبیر قرآن در آیه بصیرت، این است که الله متعال پوشش لباس را ذکر کرده است و آن را با آراستگی مقرون می‌سازد و به همین دلیل از جمله ویژگی‌های جمال و زیبایی‌های پرندگان نیز داشتن پرهایی است که به واسطه‌ی آن در آسمان سیر می‌کنند، بر روی درختان مستقر می‌گردند و یا بر زمین راه می‌روند و آنچه که مایه عذاب این پرندگان است کندن پرهای آنان (پوشش آنان) می‌باشد! و به راستی که چه عذاب دردناکی...

خالق یکتا همه این‌ها را با لباس تقوا همراه می‌سازد و مراد از لباس تقوا صلاح نفس است نه لباس‌های مادی و ظاهری... اما در این‌جا لباس ظاهری مورد ذکر است تا نهایت پوشش مادی در اسلام و مقصد نهایی از شریعت باشد. در حقیقت لباس تعبیری از تقوا و ورع صاحب آن خواهد بود جدای از اینکه این شخص مرد و یا زن باشد، و در ورای همه این مطالب عهدی نهفته است که پروردگار با آدمیان بسته است.

﴿۞أَلَمۡ أَعۡهَدۡ إِلَیۡکُمۡ یَٰبَنِیٓ ءَادَمَ أَن لَّا تَعۡبُدُواْ ٱلشَّیۡطَٰنَۖ إِنَّهُۥ لَکُمۡ عَدُوّٞ مُّبِینٞ٦٠ وَأَنِ ٱعۡبُدُونِیۚ هَٰذَا صِرَٰطٞ مُّسۡتَقِیمٞ٦١ [یس: 60-61]

«ای فرزندان آدم آیا به شما نگفتم که شیطان را نپرستید، زیرا روشن است که او دشمن بزرگ شما است؟! و مرا پرستش کنید، که این راه مستقیم است؟!».

پس التزام به پوشش نوعی از وفای به عهد خداوند و به یگانگی شناختن او است، همچنان که برهنگی نوعی از شرک و بت پرستی است چرا که به این واسطه جسم بر روح برتری داده می‌شود و مورد تقدیس قرار می‌گیرد. به همین دلیل احکام پوشش در اسلام ریشه در عقیده توحیدی دارد و این معنا از لطیف‌ترین مفاهیم و از عجیب‌ترین اسرار قرآن است. در این فضای قرآنی عظیم، بخشی از آیات سوره احزاب و نور به واجب دانستن پوشش برای زن تعلق می‌یابد و آن را امری ضروری برمی‌شمارد.

﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلنَّبِیُّ قُل لِّأَزۡوَٰجِکَ وَبَنَاتِکَ وَنِسَآءِ ٱلۡمُؤۡمِنِینَ یُدۡنِینَ عَلَیۡهِنَّ مِن جَلَٰبِیبِهِنَّۚ ذَٰلِکَ أَدۡنَىٰٓ أَن یُعۡرَفۡنَ فَلَا یُؤۡذَیۡنَۗ وَکَانَ ٱللَّهُ غَفُورٗا رَّحِیمٗا٥٩ [الأحزاب: 59]

«ای پیغمبر (گرامی) با زنان و دختران خود و زنان مؤمنان بگو که خویشتن را به چادر فرو پوشند، که این کار برای اینکه آن‌ها (به عفّت و حرّیت) شناخته شوند تا از تعرض و جسارت (هوس رانان) آزار نکشند بسیار نزدیک‌تر است و خداوند بسیار آمرزنده و مهربان است».

﴿وَلَا یُبۡدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنۡهَاۖ وَلۡیَضۡرِبۡنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَىٰ جُیُوبِهِنَّۖ [النور: 31]

«و زینت و آرایش را خود جز آنچه ظاهر می‌شودآشکار نسازند و باید سینه و بر و دوش خود را به مقنعه بپوشانند».

 در همین شریعت وجه تمایز پوشش مردان و اشکال مختلف آن نیز ذکر شده است. هرچند که اسلام الگوی خاص عربی و یا غیرعربی برای نوع پوشش در نظر ندارد اما قواعد خاصی را واجب گردانیده است که می‌بایست مورد احترام باشد. از پیامبر ثابت است که ایشان لباس غیر عرب چون قباطی و جبه و رومیه نیز می‌پوشیدند و صحابه را نیز از پوشیدن آن منع نمی‌کردند.60

انواع مختلف این لباس‌ها زمانی مورد استفاده خواهد بود که از یک جهت حامل مفاهیم دینی برای غیرمسلمین نباشد و از جهت دیگر بر مبنای قواعد مخصوص به پوشش مردان در اسلام باشد. به عنوان مثال شریعت دستور به رها کردن ریش به شیوه‌ای مخصوص می‌دهد و این کار نمی‌بایست به هر طریقی صورت بگیرد. به همین شیوه برای تمامی انواع پوشش قواعد خاص برگرفته از قصه آدم وجود دارد. این قواعد همچنین نوعی تلاش در جهت متفاوت ساختن فرد مسلمان از عالم گناه و عصیان شیطانی است. همان عالمی که مجوسیان و اهل کتاب -یهود و نصاری- در سراشیبی آن قرار گرفته‌اند. به همین دلیل پیامبر امر به مخالفت با یهود و نصاری کرده است و می‌فرماید: با مشرکین مخالفت کنید! سبیل‌ها را بردارید و ریش‌ را آزاد گذارید.61 در روایتی از مسلم نیز می‌فرماید: (با مجوسیان مخالفت کنید).

این مخالفت‌ها صرفاً با هدف شکل‌گیری یک سیمای ظاهری و خالی از هرگونه منشأ و پایه عقیدتی انجام نمی‌شود. هرگز، در واقع این کار با هدف تمایز نمودی از پوشش اسلامی در بطن فرهنگ آن خواهد بود. پذیرش این نوع از ظواهر در واقع اعلان تبری جستن از الگوهای شیطانی است که ابلیس امت‌های گمراه را به سوی آن متمایل می‌سازد تا خلقت خداوندی را تغییر دهند. تغییراتی که قرآن به شکلی عجیب و به تفصیل از آن سخن می‌راند.

﴿إِن یَدۡعُونَ مِن دُونِهِۦٓ إِلَّآ إِنَٰثٗا وَإِن یَدۡعُونَ إِلَّا شَیۡطَٰنٗا مَّرِیدٗا١١٧ لَّعَنَهُ ٱللَّهُۘ وَقَالَ لَأَتَّخِذَنَّ مِنۡ عِبَادِکَ نَصِیبٗا مَّفۡرُوضٗا١١٨ وَلَأُضِلَّنَّهُمۡ وَلَأُمَنِّیَنَّهُمۡ وَلَأٓمُرَنَّهُمۡ فَلَیُبَتِّکُنَّ ءَاذَانَ ٱلۡأَنۡعَٰمِ وَلَأٓمُرَنَّهُمۡ فَلَیُغَیِّرُنَّ خَلۡقَ ٱللَّهِۚ وَمَن یَتَّخِذِ ٱلشَّیۡطَٰنَ وَلِیّٗا مِّن دُونِ ٱللَّهِ فَقَدۡ خَسِرَ خُسۡرَانٗا مُّبِینٗا١١٩ [النساء: 117-119]

«(مشرکان) غیر خدای عالم جز دخترانی را (بت‌هایی را که نام دختران بر آن‌ها نهاده‌اند) و جز شیطان سرکش را نمی‌خوانند. که خدا آن (شیطان) را از درگاه رحمت خود دور کرد و گفت: من از بندگان تو قسمتی معین را زیر بار طاعت خود خواهم کشید و سخت گمراهشان کنم و به آرزو درافکنم و دستور دهم تا گوش حیوانات ببرند و امر کنم تا خلقت خدا را تغییر دهند و (ای بندگان بدانید) هر کس شیطان را دوست گیرد نه خدا را، سخت زیان کرده است. زیانی آشکار».

حدیث دیگری در این باب وجود دارد که به نام حدیث ابی امامه شناخته می‌شود:

 رسول الله ج بر گروهی از انصار گذشت در حالی که ریش آنان رو به سفیدی می‌رفت. ایشان فرمود: ای اهل انصار آن را قرمز و زرد کنید و با اهل کتاب مخالفت ورزید!! وی نقل می‌کند ما عرض کردیم: اهل کتاب خف می‌پوشند و کفش به پا نمی‌کنند!62 ایشان فرمود: پس شما هم خف بپوشید و هم نعلین به پا کنید و با اهل کتاب مخالفت کنید. ما گفتیم: ای رسول الله علیه صلاة وسلام، اهل کتاب ریش‌های خود را کوتاه می‌کنند و سبیل‌ها را آزاد می‌گذارند. ایشان پاسخ داد: سبیل‌های خود را کوتاه کنید و ریش‌ها را رها بگذارید و با اهل کتاب مخالفت کنید.63

با این هدف مردان نیز از بلند کردن لباس و رها کردن آن تا پایین‌تر از مچ پا به قصد کبر و غرور چنان که از عادات عرب بود  نهی شده‌اند. پیامبر در این باره فرمود: بخشی از لباس که پایین‌تر از مچ پا باشد در آتش خواهد بود64 و در شرح این کلام می‌فرماید: هر کس با هدف کبر و غرور لباس خویش را بلند گرداند خداوند در روز قیامت به او نظر نمی‌افکند.65

در ارتباط با ویژگی‌های مربوط به لباس مردان به همین موارد اکتفا می‌کنیم مبادا از هدف اصلی کتاب که پرداختن به سیمای زنان می‌باشد خارج شویم. هدف از بیان این مطالب نیز آن بود که بر مبنای قوانین اسلامی پوشش چه متعلق به زن و چه به مرد، می‌بایست دارای ویژگی‌های خاص به خود باشد و این مسئله ارتباطی مستقیم با اهداف دینی و تعبدی خواهد داشت. در واقع سیمای ظاهری در اسلام حقیقت رمز اعتقادی و عامل تمایز فرهنگ اسلامی از دیگر فرهنگ‌ها می‌باشد.

عریان‌گرایی از جمله گناهان کبیره است

به همین دلایل و بر مبنای دستورات قرآن و سنت، عذاب سختی متوجه زنان مسلمانی خواهد بود که برهنگی پیشه کرده‌اند و رسول خدا زنان مسلمان را از اتخاذ چنین رویکردی برحذر داشته است. عجیب است که توصیه به این چنین پرهیزی از جانب پیامبر در مورد لباس‌های مضحکی است که در زمان ایشان دیده نشده است و عرب نمونه آن را به خود ندیده بود بلکه پیامبر به واسطه‌ی علمی که پروردگار به وی بخشیده بود از وجود چنین مدل‌هایی در آینده خبر داد. گویی پیامبر در دوران ما بوده است و برهنگی زنان مسلمان را دیده است و به همین دلیل آنان را از تمرد و سرپیچی از فرمان پروردگار و پیروی از گام‌های شیطانی و نیز از فتنه‌ها بر حذر می‌دارد و به چنین کسانی وعده عذابی سخت از جانب خالق یکتا داده است، چنان که وعده به عذاب از جمله ویژگی‌های گناهان کبیره در اسلام می‌باشد. در این باره از پیامبر مشهور است: دو گروه از مردم در جهنم خواهند بود که آنان را ندیده‌ام: گروه اول شلاق‌های چون دم گاو به همراه دارند و با آن مردمان را کتک می‌زنند و گروه دوم زنانی هستند که در عین پوشیدگی برهنه‌اند، این عده روی‌گردان از اطاعت خداوند و متمایل به مردان می‌باشند و سرهایی چون کوهان شتر دارند. اینان داخل بهشت نمی‌شوند وحتی بوی آن را حس نمی‌کنند، با این‌که رایحه بهشت از فاصله چنین و چنان قابل درک است.66

این حدیث خود از جمله دلایل نبوت است چرا که ایشان از آنچه خبر می‌دهد که با چشم سر ندیده است و بلکه به واسطه‌ی نبوت از آن مطلع گشته است. از آنچه که در امت آخرین یعنی عصر کنونی ما رخ می‌دهد. تعداد زیادی از زنان امروزی، آنچنان که پیامبر فرموده است عمل می‌کنند و سیمای ایشان به شکلی است که مشابه آن در تاریخ یافت نمی‌شود. پوشش زنان امروزی به عریانی نزدیک‌تر است. چنان که لباس ایشان خود عامل اصلی برانگیختن فتنه و آشکار ساختن عورت می‌باشد به گونه‌ای که نازک و شفاف است و شکل جسم و اندام‌ها را به تمامی در معرض نمایش قرار می‌دهد تا آن‌جا که که اگر این زنان کاملاً برهنه از خانه خارج شوند میزان فتنه و آسیب کمتر خواهد بود نسبت به زمانی که با این پوشش نازک و شفاف و نیمه عریان پا به خیابان می‌گذارند چنان که به کامل‌ترین وجه جسم زن را توصیف می‌کند. کدامین شیطان این چنین فتنه را در قالب مدل‌های خیابانی به جهانیان عرضه می‌کند؟ به راستی که مصداق این سخن پیامبر هستند (کاسیات عاریات!).

و مائلات: این زنان از طاعت پروردگار به دور هستند و عامل فساد و فتنه می‌باشند به این معنا که از صراط مستقیم منحرف گشته‌اند و با راه رفتن همراه با ناز و کرشمه سعی در عرضه جسم برهنه خویش دارند. آیا برای این عده ذره‌ای از شرافت وکرامت باقی خواهد بود؟

و اما ممیلات: این عده از زنان فارغ از هرگونه قید و بند و با عریانی برآمده از رسوایی تمایل به این دارند که به هر طریق ممکن توجه مردان را جلب کنند و تمامی این موارد در درجه اول بر قلب پسران جوان تأثیر خواهد گذاشت و در مرحله بعد نگاه مردان را نشانه می‌رود. تأثیری شیطانی و فریبی ابلیسی که آنان را از راه درست منحرف می‌سازد و از مسیر هدایت به سوی گمراهی سوق می‌دهد و در نهایت از نور به سوی تاریکی‌ها رهنمون می‌شود. از سردی سایه‌های امروزی به سوی گرمای سوزان جهنم...

از دیگر ویژگی‌های این زنان آن است که: (سرهای ایشان چون کوهان شتران لاغر اندام می‌باشد) به این معنا که موهای خود را چیده و به صورت حلقه آن را شکل می‌دهند تا در نهایت همچون کوهان شتران لاغر اندام گردد و " البخت" جمع بختیه به معنای شتر است. اما نوعی خاص از شتر که از شتران غیر عرب نشأت می‌گیرد و "الأسنمه" جمع سنام نیز به معنای کوهان شتر می‌باشد، چنان که کوهان بسیاری از شتران به طرف مشخصی متمایل است و نیز دارای کرک و مو به شکلی آشفته و یا به اصطلاح امروزی پر هرج و مرج است ! آیا زنان امروزی چنین عمل نمی‌کنند؟ دقیقاَ این چنین عمل می‌کنند و ظاهر ایشان چنان است که پیامبر وصف کرده است. آری، در جهنم امروزی انواع مدل‌های آرایشگری و برچیدن مو گسترش یافته است تا صدق گفته پیامبر در توصیف آنان ثابت شود. به موارد مذکور می‌بایست انواع مدل‌های موی سر به صورت مربعی، اسبی، جوجه‌ای، ایتالیایی و دیگر مدل‌های موجود در جعبه ابلیس را افزود، همان مدل‌هایی که در نهایت ختم به اوامر شیطان می‌گردد! و این همان وصفی است که پیامبر از زنان این امت داشته‌ است (سرهای ایشان چون کوهان شتر لاغر اندام است) و به راستی که پیامبر راست گفته است. 

زمانی که گروه اول را به این متن اضافه کنیم (آنان که شلاق‌هایی چون دم گاو به همراه دارند و به واسطه آن مردم را کتک می‌زنند!) درمی‌بابیم که مصداق آن عده‌ای است که در عصر حاضر پلیس ضد شورش، شکنجه‌گر زندان، نیروی آدم ربایی و بازجویی مهاجران اجباری لقب گرفته‌اند و به واسطه باتوم‌ها و شلاق‌ها و دیگر ابزارهای شکنجه مکانیکی و الکتریکی مردم را عذاب می‌دهند تا به این وسیله جمجمه‌ مستضففان را نشانه روند و استخوان‌ مظلومان را در بسیاری از سرزمین‌های عالم درهم شکنند. آری، زمانی که این وصف را به توصیفات قبلی اضافه می‌کنید دقت تصویری را درک خواهید کرد که پیامبر آن را به منظور نشان دادن شدت انحراف زنان مسلمان امروزی وصف کرده است! دخترم بار دیگر حدیث را بخوان و در آن تدبر کن! دقت پیامبر در توصیف ایام ما بی‌مانند است.

آیا این مسئله از مواردی نیست که حاصل از علم پیامبر به 14 قرن بعد از او می‌باشد. بله چنین است و هم چنان که نبوت ایشان به اثبات رسید انذارهای ایشان به این دو گروه نیز ثابت خواهد شد: (دو گروه از اهل آتش هستند) و یکی از آنان زنانی هستند که در عین پوشیدگی برهنه‌اند، داخل بهشت نمی‌شوند و حتی بوی آن را استشمام نمی‌کنند در حالی که بوی بهشت از فرسنگ‌ها دورتر قابل استشمام است. بله، این زنان در اعماق جهنم به سر می‌برند آن‌جا که بویی از بهشت به آن نمی‌رسد و چیزی جز عذاب و خشم پروردگار چشم انتظار ایشان نیست. همین مفهوم با اخبار عجیب دیگری در احادیث صحیح روایت شده است و سخن از ماشین‌های گران قیمتی دارد که زنان برهنه بر آن سوار می‌شوند. این کار با نوعی تناقض رفتاری همراه است چنان که این زنان با چنین وضعیتی همراه با همسران خود برای ادای نماز به مساجد می‌روند و این امر نیز در روز جمعه اتفاق می‌افتد چرا که در غیر این روز زنان عموماً به مساجد نمی‌روند و شاید هم ماشین عروس را دنبال می‌کنند چنان که عده‌ای عادت دارند عروس و داماد را همراه با موسیقی و غنا و برهنگی هر چه بیش‌تر به داخل مساجد می‌برند. امروزه شاهد چنین مراسماتی در برخی از مساجد مغرب هستیم و این مسئله از بدترین و زشت‌ترین نوع بدعت‌ها است. این حدیث عجیب از پیامبر را بخوان و به ماشین‌هایی دقت کن که پیامبر 14 قرن پیش از آن سخن گفته است (درآخر این امت مردانی خواهند بود که سوار بر مرکب‌هایی زین دار همچون فرش‌های گسترده خواهند شد تا به درهای مساجد می‌رسند، زنان آنان برهنه هستند و حال اینکه پوشیده‌اند و سرهای ایشان چون کوهان شتر است. آنان را نفرین کنید چرا که نفرین شده‌اند، اگر در پس شما امتی بود زنان شما زنان آنان را خدمت می‌کردند چنان که زنان امت‌های قبل از شما به شما خدمت می‌کنند).67

این حدیث با لفظ دیگری نیز روایت شده است (در آخر این امت مردانی خواهند بود که سوار بر صندلی‌های ماشین68 به مساجد می‌روند. زنان ایشان برهنه‌اند هر چند به ظاهر پوشیده هستند و سرهای ایشان چون کوهان شتر است. آنان را نفرین کنید چرا که نفرین شده‌اند. اگر در پس شما امتی بود زنان شما زنان آنان را خدمت می‌کردند چنان که زنان امت‌های قبل از شما به شما خدمت می‌کنند).69

به این خطاب خوف انگیز و وعده شدید از جانب پیامبر توجه کن (آنان را نفرین کنید که نفرین شده‌اند). اگر عریان‌گرایی گناهی از جمله زشت‌ترین و ناپسندترین گناهان نبود و نیز اگر عامل مسخ فطرت انسانی و تغییر خلقت پروردگار در سلوک فردی و اجتماعی نمی‌گشت این چنین وعده داده نمی‌شد! در حقیقت برهنگی نمودی شیطانی است.

پس پوشیده باش دخترم چرا که پوشیدگی نشانه‌ای از جانب خدای رحمان است. (الله تعالی صاحب حیا و پرده‌پوش است و حیا و پوشیدگی را نیز دوست دارد پس هر زمان یکی از شما غسل کرد خود را بپوشاند).70

خلاصه اینکه هیأت زن و مرد مسلمان در سلوک و پوشش و رفتار خود نوعی تجلی نیایش گونه است. با تمامی مفاهیمی که واژه نیایش در بر‌دارد و سبب نیل به سوی خالق یکتا همراه با خشوع و خضوع خواهد بود. سیمای ظاهری زن در اسلام واژه‌ای کامل است، واژه‌ای از مجموعه واژه‌های به ودیعه گذاشته شده در اسرار و رموز ملکوت و تعبیری از منطق الطیر و صحف ابراهیم و الواح موسی و مزامیر داوود و انجیل عیسی و آیات قرآن کریم می‌باشد که بر محمد پیامبر خدا و بر سایر پیامبران و رسولان نازل گشت. آری، این دین، آیین واحدی است که منحرفان ازآن گمراه گشته‌اند و پوشش خداوندی را دریده و رو به سوی برهنگی شیطانی نهاده‌اند و هرچند خداوند تمامی مسلمین را به این پوشش زیبا رهنمون شده است امام متأسفانه اکثر آنان تعقل نمی‌کنند.



54- تفسیر ابن کثیر در ارتباط با آیه ﴿إِذۡ قَالَ ٱللَّهُ یَٰعِیسَىٰٓ إِنِّی مُتَوَفِّیکَ وَرَافِعُکَ إِلَیَّ [آل‌عمران: 55].

55- کتاب حجاب، ص 15. برای توضیحات بیش‌تر در ارتباط با این فلسفه به صفحات بعد مراجعه شود.

56- این مطلب به صورت مفصل در کتاب ما با عنوان الفجور السیاسی و الحرکة الاسلامیة بالمغرب ذکر شده است.

57- دکتر احمد الابیض التونسی می‌نویسد: (دعوت به تمسک به مظاهر اسلامی صرفا دعوتی ظاهری نیست چرا که لباس صرفا پوششی بیرونی نیست بلکه نوعی پوشش برای جسم با همه ارزش‌ها و هنجارهایی است که نمایان‌گر فرهنگی مشخص هستند و به این واسطه جسم را پالایش کرده  و آن را مهار می‌کنند). فلسفة الزیّ الإسلامی: 9-8.

58- الجامع الاحکام القرآن: ج 11/253.

59- مختصر تفسیر ابن کثیر صابونی: 3/168. چاپ شده در دار الفکر بیروت.

60- قباطی با فتحه قاف و کسره طاء چنان که ابن اثیر می‌نویسد: جمع قبطیه و لباسی است که مصریان قبطی می‌پوشیدند و دارای رنگ روشن می‌باشد. گویی به قبطیان نسبت داده می‌شود. رجوع شود به کتاب النهایة فی غریب الحدیث و الاثر: حرف جیم باب جیم و لام.

و شاهد این مطلب حدیثی است که اسامه بن زید روایت می‌کند: (پیامبر  از آنچه که هرقل به وی هدیه کرده بود لباسی به من بخشید و من آن را به همسرم دادم. پیامبر پرسید: تو را چه شده است که آن قباطی را نمی‌پوشی؟ پاسخ دادم: ای پیامبرخدا آن را به همسرم داده‌ام. ایشان فرمود: به او بگو در زیر آن لباسی بپوشد چرا که ممکن است جسم وی را به نمایش بگذارد). احمد و طبرانی این حدیث را روایت کرده‌اند و هیثمی در این باره می‌نویسد: (در این حدیث عبدالله بن محمدبن عقیل هست و سخن او حسن بوده و دارای ضعف است و اما بقیه افراد آن قابل اطمینان هستند). مجمع الزوائد: 5/137.

و در سنن ابی داوود از دحیة بن خلیفة الکلبی آمده است که (پیامبر با یک قباطی به نزد من آمد و از آن به  من بخشید و فرمود: آن را دو بخش کن. یکی از این دو قسمت را به عنوان پیراهن استفاده کن و بخش دیگر را به همسرت عطا کن و به او بگو زیر آن لباسی بپوشد مبادا جسم پیدا باشد). روایت از ابوداوود.

و از عروة بن المغیرة  بن شعبة از پسرش روایت است (که پیامبر جبه رومی پوشید) احمد و ترمذی این حدیث را روایت کرده‌اند و می‌نویسند که حسن صحیح است. چنان که به صیغه دیگری توسط امام نسائی و بیهقی و طبرانی روایت شده است و ابن ماجه از عباده بن صامت روایت کرده است که: (یک روز پیامبر به نزد ما آمد در حالی که جبه‌ای رومی از پشم پوشیده بود و با آن و همراه ما نماز خواند و چیزی بر روی آن نپوشیده بود). ابن حزم می‌نویسد: (و نماز در لباس کافر و فاسق جایز است مادامی که  فاقد مواردی باشد که اجتناب از آن واجب است به دلیل این بخش از کلام الله متعال: (تمامی آنچه را که در زمین است برای شما آفرید) و از پیامبر دیده شده است که در جبه رومی نماز بخواند و ما باور به  پاکی پنبه، کتان، پشم، مو، کرک، پوست و حریر برای زنان داریم. پس هر کس مدعی نجاست یا تحریم باشد سخنی واهی گفته است مگر این‌که دلیلی از قرآن و سنت صحیح داشته باشد. الله متعال می‌فرماید: (و آن‌چه را که حرام است برای شما بیان شده است) ونیز می‌فرماید:  (گمان و خیالات موهوم هیچ از حق بی‌نیاز نمی‌گرداند) المحلی: 4/75.

61- متفق علیه.

62- تخفف به معنای خف نیست بلکه نوعی پوشش برای پاها چون جوراب می‌باشد.

63- احمد و طبرانی این حدیث را روایت کرده‌اند و هیثمی در مجمع الزوائد می‌نویسد: افرادی که در روایت احمد هستند همه قابل اطمینان  می‌باشند و قاسم از کسانی است که قابل اعتماد است و در کلام او مشکلی نیست.

64- امام بخاری این حدیث را روایت کرده است.

65- متفق علیه.

66- امام مسلم این حدیث را روایت کرده است.

67- احمد و ابن حبان و نیز طبرانی در الثلاث این حدیث را روایت کرده‌اند. هیثمی در مجمع الزوائد (5/137) می‌نویسد: افرادی که در روایت احمد هستند مشکلی ندارند و در روایت طبرانی با این لفظ آمده است: (مردانی در میان امت من پدیدار می‌شوند که زنان خود را برمرکب‌های زین‌دار گسترده چون فرش سوار می‌کنند).

68- المیاثر جمع میثره و به معنای صندلی بلند و بزرگ بوده و مراد در اینجا صندلی ماشین است.

69- این حدیث را طبرانی و حاکم روایت کرده‌اند و گفته می‌شود این حدیث به شرط هر دو صحیح است.

70- احمد و ابوداوود و نسائی این حدیث را روایت کرده‌اند و آلبانی آن را صحیح می‌داند. به حدیث شماره 1756 در صحیح جامع رجوع شود.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد